نگاه بازجویانه اوین نامه به ديروزنامه هاي زنجيره اي رقیب

نگاه بازجویانه اوین نامه ي  کیهان سربازجو شریعت نداری به ديروزنامه هاي زنجيره اي رقیب 7 خرداد-96

برجام کيفيت مواد غذايي را بالا برده است! 
    سرويس سياسي- در حالي که مدعيان اصلاحات در يک سال گذشته همواره به دنبال بزک کردن برجام بوده ولي نتوانسته اند براي آن يک نتيجه مطلوب که حاصل آن در سفره مردم قابل مشاهده باشد پيدا کنند روزنامه زنجيره اي بهار در گزارشي مدعي شد برجام کيفيت مواد غذايي را بالا برده است!

    در اين گزارش به نقل از رئيس هيئت مديره تعاوني توليدکنندگان مواد غذايي هم صنف آمده است: برجام اثرات مثبتي در بازار داخلي و خارجي محصولات و صنايع غذايي داشته است به گونه اي که در زمان تحريم ها توليدکنندگان براي تامين مواد اوليه مورد نيازشان که از خارج بايد وارد مي شد با مشکلات عديده اي مواجه بودند اما پس از امضاي برجام نه تنها اين مشکل برطرف شد بلکه قيمت و کيفيت اين مواد مورد نياز صنايع افزايش بيشتري پيدا کرد چرا که بازارهاي جهاني به روي ما باز شد و قدرت انتخاب بيشتري داشتيم و اين عامل سبب شد تا رقابت در بازار افزايش پيدا کند.

    ارديبهشت سال گذشته نيز روزنامه دولتي ايران با برشمردن فوايد و محسنات برجام با تيتر «مرگ زودرس خلبانان و ميهمانداران در فشار دوره تحريم ها» اعلام کرده بود: طول عمر ميهمانداران و خلبانان هواپيما در پيش از برجام و در دوران تحريم ها کوتاه بوده و ميهمانداران هواپيماها دچار مرگ زودرس مي شدند که البته لزوماً در دوران پسابرجام ديگر ميهمانداران به يمن وجود برجام دچار مرگ زودرس نمي شوند. نويسنده گزارش مذکور همچنين مدعي شده «شرايط سخت در دوران تحريم مشکلات قلبي و عروقي را در ميان ميهمانداران افزايش داده است

    گفتني است در سال هاي گذشته مسئولين دولت يازدهم از جمله رئيس جمهور حتي آب خوردن مردم را هم به مذاکرات هسته اي و برجام گره زده بودند ولي با امضاي توافق موسوم به برجام و اين که نتيجه مطلوبي حاصل نشد روحاني اعلام کرد «با برداشته شدن تحريم ها در باغ به روي مردم باز شده و يک عده دم در باغ آمده و مي گويند که سيب و گلابي ها کجاست؟!» حال روزنامه هاي زنجيره اي در پاسخ به سوالات مردم که با برجام کدام يک از مشکلات کشور حل شده است در نوشته هايي شبيه به طنز مدعي مي شوند که کيفيت مواد غذايي و عمر خلبان ها پس از برجام زياد شده است!

        
    
دموکراسي يعني هرچه که ما مي گوييم!
    روزنامه زنجيره اي اعتماد در شماره ديروز خود در يادداشتي به موضوع مطرح شده پيرامون تخلفات صورت گرفته در انتخابات پرداخته و نوشته است: «دموكراسي يعني همين! مردمسالاري يعني همين! مردم در يك انتخابات قانوني شركت كردند و با راي اكثريت مطلق خود رئيس جمهور دوازدهم ايران را انتخاب كردند. اين انتخابات نيز همچون ساير انتخابات برگزار شده در كشور، روال قانوني خود را از ابتداي برگزاري تا پايان شمارش آرا طي كرده است. مردم در روز ٢٩ ارديبهشت پاي صندوق هاي راي رفتند و از بين كساني كه شوراي نگهبان براي انتخابات اين دوره از رياست جمهوري تعيين كرد، حسن روحاني را برگزيدند. اين انتخاب مردم است و بايد آن را پذيرفت

    مطرح شدن اين مسايل آن هم از جانب روزنامه هاي زنجيره اي بيش از پيش از فتنه 88 پرده برمي دارد. در آن دوره افرادي چون رئيس دولت اصلاحات بر دروغ بزرگ «تقلب» دميدند و 9ماه کشور را در آشوب و بحران فرو بردند.

    مدعيان دموکراسي نشان داده اند که هرگاه نتيجه به نفع آنها باشد از جمهوريت نظام دم مي زنند و هرگاه به نفع آنان نبود پرچم فتنه گري و آتش افروزي برمي دارند. نکته ديگر آن که اين روزها کسي از تقلب سخن نمي گويد، کسي به خيابان نريخته و سطل آشغال آتش نمي زند و زندگي مردم را براي رسيدن خود به قدرت مختل نمي کند، روي سخن اين جا است که با تخلفات مقامات دولتي در روند انتخابات برخورد شود و اين مترادف با تقلب در انتخابات نيست، تخلف در انتخابات ممکن است در نتيجه قطعي انتخابات تاثيري نداشته باشد ولي تخلف بوده و بايستي با آن از سوي نهادهاي ذيصلاح برخورد قاطع صورت گيرد.

        
    
از ميزان راي رقيب مطمئن بوديم!
    در اين ميان آنچه جالب توجه است آن که روزنامه مردمسالاري در سرمقاله ديروز خود به موضوع تخلف و تقلب انتخاباتي پرداخته و آن را تناقض اصولگرايان عنوان کرده است!

    در بخشي از اين نوشتار آمده است: «در باره انتخابات 29 ارديبهشت، با عنايت به ميزان مشارکت مردم در انتخابات و ثابت بودن راي اصولگرايان در انتخابات سال 92 با انتخابات سال 96، پيش بيني پيروزي حسن روحاني در انتخابات چندان دشوار نبود و به همين دليل سخن گفتن از تخلف در اين انتخابات توسط اصولگرايان را تنها مي توان گل به خودي آنها توصيف کرد

    «مردمسالاري» به اين سوال پاسخ نمي دهد که اگر ميزان راي روحاني و رقباي وي در انتخابات مشخص بود و همه آن را مي دانستند چرا نامزدهاي دولت در اين انتخابات با علم به پيروزي قطعي خود تخريب گسترده رقبا را پيش گرفته و هر حرف و سخن بي دليلي را مطرح ساختند؟ آيا اين اقدامات جز نگراني از شکست احتمالي دليل ديگري داشته است؟

    جالب آن که مردمسالاري سخن گفتن از تخلفات گسترده انتخاباتي را تناقض مي نامد ولي نمي گويد چگونه پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري مدعيان اصلاحات بدون شکايت بردن به نهادهاي قانوني از جمله شوراي نگهبان ادعاي تقلب را مطرح کرده و بر آن دميدند و حتي قضاوت نهادهاي قانوني و بررسي آن ها را نيز نپذيرفتند، آيا رجوع به نهادهاي قانوني و تن دادن به قضاوت شوراي نگهبان تناقض است يا نپذيرفتن حکم اين نهاد قانوني در يک انتخابات و پذيرفتن آن در يک انتخابات ديگر؟!

    
        
تحليل ربيعي از مشارکت انتخاباتي
    علي ربيعي وزير کار دولت يازدهم و مسئول دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي در دولت اصلاحات در گفت و گويي با روزنامه زنجيره اي شرق گفت: تکليف براندازان و اپوزيسيون در انتخابات دوازدهمين دوره رياست جمهوري مشخص شد و آنان نيز راي دادند.

    ربيعي در اين گفت و گو اظهار داشت: تکليف اپوزيسيون در اين انتخابات کاملا مشخص بود و تغييراتي که در نحوه برخورد گروه هايي که فقط به فکر براندازي بودند، مشهود بود. به اين معنا که آنها هم وارد عرصه مشارکت شدند. حتي گروه هايي از چپ مارکسيستي که مطالبه گري هم داشتند به مشارکت تشويق مي کردند. اين يک دستاورد است هرچه از افرادي که به فکر به هم خوردن بنيادي هستند کم شود جامعه ثبات بيشتري دارد و به سمت توسعه سريع تر حرکت مي کنيم. از سوي ديگر برخي افراد که تفاوت هاي نظري عميق با نظام سياسي داشتند يا نسبت به مسائل سياسي بي تفاوت بودند، نيز آمدند و مشارکت کردند. 

        
    
دليل تغيير روحاني به روايت روزنامه زنجيره اي 
    روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشت روز شماره شنبه خود نوشت: سياست مداران مردم را مي سازند و مردم سياست مداران را. بي شک اين اثرگذاري ها آني نيست و آني هم از بين نخواهد رفت. هشت سال ... دولت نهم و دهم، تاثير بسياري بر رفتار مردم و حتي بوروکراسي دولتي داشته است. شايد بارزترين اين آثار ترويج دروغ، ابتذال و اعتمادبه نفس کاذبي بود که در اين سال ها سطوح مختلف جامعه را فراگرفت. اگر مردم در انتخابات ٩٢ براي گريز از سايه جنگ به روحاني راي دادند، در انتخابات ٩٦ به خودشان راي دادند.

    نويسنده افزوده است: دوره اول رياست جمهوري حسن روحاني با همه کم و کاستي هايش اين خصيصه را داشت که تا حدي تاثير مخرب فرهنگ احمدي نژادي را از ذهن و زبان مردم پاک کند و آنان را وادارد تا با درايت و سختگيري درباره سرنوشتشان تصميم بگيرند. از اين منظر، اين قريب ٢٤ ميليون راي که شايد مي توانست بيش از اين هم باشد راي مردم به خودشان است. راي نَه به گذشته و تجربه تلخي که از سر گذرانده اند، تجربه اي که بهاي سنگيني براي آنان داشت.

    سرمقاله نويس شرق در ادامه مي نويسد: ايده «به عقب بازنمي گرديم» مردم را به اجماع رساند تا پاي صندوق هاي راي بيايند و از يک اشتباه تاريخي ديگر جلوگيري کنند. اما آنچه مهم بود، تغيير محسوس خود روحاني در دوره تبليغات انتخاباتي بود. مردم او را به اين باور رساندند که منش سياسي روحاني ديگر آن انرژي و کارايي لازم را ندارد تا جامعه را به تحرک وادارد. اگر روحاني اعتمادِ مردم را مي خواهد بايد همان گونه که مردم او را باور کردند او نيز مردم را باور کند. در هنگامه مبارزات انتخاباتي، حسن روحاني هر روز بيش از پيش تغيير مي کرد، از اين رو در هر سخنراني مطالبات معوق مردم و حتي روياهايشان از دهان او شنيده مي شد.

    فارغ از اين که روزنامه هاي زنجيره اي به تبعيت از دولتمردان يازدهم تقصير همه ناکامي ها را در چهار سال گذشته به گردن دولت هاي سابق انداخته اند و در اين راه از هيچ دروغ و تهمتي نيز خودداري نکرده اند امروز و با انتخاب حسن روحاني به عنوان رئيس دولت دوازدهم راه براي مقصر خواندن دولت سابق براي نشريات زنجيره اي بسته شده است چرا که دولت سابق دولت يازدهم به رياست حسن روحاني بوده است و دولت جديد بايستي مسئوليت اقدامات خود را عليرغم چهار سال گذشته که به گردن اين و آن مي انداخت بپذيرد.

    نکته ديگر آن که روحاني چرا تغيير کرد؟! اگر تغيير روحاني را بپذيريم و اين گونه بپنداريم که وي در دو هفته پاياني رقابت ها آني نبود که قبلا بود يک گزاره و نتيجه بيشتر پيش روي ما نيست و آن اين که روحاني در دو هفته پاياني موج شکست را کاملا احساس کرده بود، راي نزديک به 16 ميليوني مردم به رقيب او که اندکي بيش از يک ماه فرصت تبليغات داشت و در برابر حسن روحاني نزديک به چهار دهه سمت هاي عمده سياسي و امنيتي داشته و يک دوره نيز رئيس قوه مجريه بوده است همه نشان از آن داشته و دارد که راي منفي دولت مستقر در طول تاريخ ايران پس از انقلاب اسلامي بي نظير بوده است و تغيير روحاني از آن چه بود و نشان نمي داد به آن چه که نشان داد دليلي جز اين ندارد.

        
    
لزوم جوانگرايي در کابينه
    روزنامه آرمان در يادداشتي نوشت: «روحاني تا قبل از سال 92 در حوزه مديريت و اجرايي فاقد پيشينه و تجربه بود، اما امروز از يک پشتوانه و تجربه قوي چهار ساله برخوردار است. به همين دليل اين باور وجود دارد که جوانگرايي بر اساس ارزيابي دقيقي که ستاد دولت از عملکرد بخش هاي مختلف اجرايي و وزراي مربوطه به عمل خواهد آورد، در دستور کار رئيس جمهور قرار خواهد گرفت و همان طور که روساي جمهور سابق نيز در دور دوم دولت خود تغييراتي را در دستور کار خود قرار داده بودند، بي ترديد دولت دوم روحاني نيز با اين تغييرات روبه رو خواهد بود».

    روزنامه هاي زنجيره اي اين روزها مطالب متعددي را درباره لزوم تغيير در کابينه مطرح کرده اند. اما جداي از اين موضوع، در يادداشت فوق تصريح شده است که «روحاني تا قبل از سال 92 در حوزه مديريت و اجرايي فاقد پيشينه و تجربه بود». اين در حالي است که حاميان دولت در رقابت هاي انتخابات رياست جمهوري، با حمله به رقباي روحاني، آنها را فاقد تجربه اجرايي معرفي مي کردند و اين سوال را بي پاسخ مي گذاشتند که مگر روحاني در سال 92 سابقه اجرايي داشت؟!