گزیده ها قسمت دوم 9 خرداد - 96
مهدي رفيعي معاون پژوهشي مركز افكارسنجي
دانشجويان ايران (ايسپا) در روزنامه «اعتماد» نوشت:
پس از انتخابات رياستجمهوري بعضا
بحثهايي در خصوص آرايش فضاي انتخاباتي مخصوصا در بين اصولگرايان به وجود آمده
مبني بر اينكه اگر فضاي انتخاباتي را طور ديگري مديريت ميكردند نتيجه چيز ديگري
بود. يكي از اين بحثها اين است كه اگر قاليباف به جاي رييسي در صحنه ميماند
پيروز انتخابات ميشد يا اينكه اگر هر دو در صحنه ميماندند انتخابات به دور دوم
ميرفت.
اين تحليلها گاه به نظرسنجيها هم مستند ميشود. در اين نوشتار ميخواهيم بر اساس نتيجه نظرسنجيهاي ايسپا اين فرضيات را بررسي كنيم. نخستين نكته در اين خصوص بررسي اقبال مردم به هر يك از اين دو كانديدا (قاليباف و رييسي) در حالتي كه هر دو حضور دارند و در حالتي كه يكي كنار برود است يعني اينكه هر يك از دو كانديداي اصولگرا چقدر راي دارند و چند درصد از طرفداران كانديداي ديگر اصولگرا در صورت كنارهگيري حاضرند به گزينه اصولگراي ديگر راي بدهند.
نتيجه نظرسنجيهاي ايسپا حاكي از آن بود كه اگرچه قاليباف با راي بيشتري شروع كرد اما در ميانه تبليغات راي او با راي رييسي برابر شد و پس از مناظره سوم، راي قاليباف افت جدي كرد در حالي كه راي رييسي نسبت به هفته قبل از آن تقريبا ثابت مانده بود (حدود ٢٥ درصد). اما نكته مهم بعد بررسي اين است كه در صورت كنارهگيري، هر كدام از طرفداران هر يك به چه ميزان حاضرند به كانديداي ديگر اصولگرايان راي بدهند.
در اوايل ارديبهشت فقط ٣٦ درصد طرفداران قاليباف حاضر بودند اگر قاليباف كنارهگيري كند به رييسي راي بدهند. اين ميزان در ٩ ارديبهشت به ٤٨ درصد، در ١٦ ارديبهشت به ٥٢ درصد و در ٢٣ ارديبهشت به ٥٨ درصد رسيد. در واقع هر چه به انتخابات نزديك ميشديم طرفداران قاليباف متقاعد ميشدند اگر قاليباف كنارهگيري كند به رييسي راي خواهند داد.
اما اين اعداد با سناريوي كنارهگيري رييسي كمنوسانتر بود به گونهاي كه در همان اوايل ارديبهشت ٥٣ درصد طرفداران رييسي حاضر بودند به قاليباف راي دهند. اين ميزان در ٩ ارديبهشت به ٥٦ درصد، در ١٦ ارديبهشت به ٦٠ درصد و در ٢٣ ارديبهشت پس از مناظره سوم به ٥٩ درصد رسيد. در واقع مشاهده ميكنيم در نهايت در ٢٣ ارديبهشت طرفداران قاليباف و رييسي به يك اندازه (حدود ٦٠ درصد) تمايل داشتند در صورت نبود كانديداي مورد نظرشان به كانديداي ديگر اصولگرايان راي بدهند.
بنابراين ملاحظه ميشود از اين نظر تفاوتي بين دو كانديدا وجود ندارد و عقلانيترين كار ممكن براي اصولگرايان در اين شرايط اين بود كه كسي در صحنه بماند كه راي پايه بيشتري دارد. در روز ٢٣ ارديبهشت يعني پس از مناظره سوم طبق نظرسنجي ميداني ايسپا راي پايه رييسي ٢٥ درصد و راي پايه قاليباف حداكثر ١٩ درصد (بر حسب كساني كه كانديداي خود را انتخاب كرده بودند) بود با اين توضيح كه راي رييسي روند ثابتي را نسبت به هفته قبل نشان ميداد و راي قاليباف با سرعت در حال نزول بود چرا كه نظرسنجي تلفني ايسپا در ٢٤ و ٢٥ ارديبهشت نشان داد راي قاليباف با سرعت زيادي در حال نزول است.
اين را ميتوان به گونه ديگر هم اثبات كرد. ايسپا در تمام نظرسنجيها سناريوهاي دوقطبي را از مردم سوال ميكرد به اين صورت كه اگر فقط رييسي و روحاني در انتخابات باشند به چه كسي راي ميدهيد يا اگر قاليباف و روحاني باشند به چه كسي راي ميدهيد؟ تا قبل از مناظره سوم، در اين دوقطبيها قاليباف رقيب جديتري براي روحاني بود در حالي كه رييسي با روحاني فاصله داشت تا جايي كه بعد از مناظره دوم، قاليباف به يك درصدي روحاني رسيد اما بعد از مناظره سوم در ٢٣ ارديبهشت به دليل ريزش راي پايه قاليباف، رييسي گزينه جديتري نسبت به قاليباف براي روحاني بود به اين شكل كه روز بعد از مناظره سوم، دوقطبي رييسي - روحاني به همديگر نزديكتر بود تا دوقطبي قاليباف - روحاني.
البته دوقطبي رييسي - روحاني نيز در هفته آخر به نفع روحاني در حال تغيير بود و در آخرين نظرسنجي ميداني ايسپا در ٢٦ ارديبهشت به صورت ٣٨ به ٥٥ به نفع روحاني تغيير پيدا كرده بود. نتيجه بحث تا اينجا اين است كه اگر قاليباف به جاي رييسي رقيب روحاني بود شكست سنگينتري ميخورد اما سناريوي بعدي كه اصولگرايان معتقدند در صورتي كه محقق ميشد انتخابات به دور دوم ميرفت، حضور همزمان رييسي و قاليباف بود.
در روز بعد از مناظره سوم از بين كساني كه كانديداي خود را انتخاب كرده بودند ٤٧ درصد گفته بودند به روحاني راي ميدهند، ٢٥ درصد رييسي و حدود ١٩ درصد نيز قاليباف را انتخاب كرده بودند با اين توضيح كه راي روحاني شيب تند افزايشي و راي قاليباف شيب تند نزولي داشت. شيب تغيير آرا نشان ميداد حتي اگر قاليباف كنارهگيري نميكرد آراي روحاني به ٥٠ درصد ميرسيد و انتخابات در همين دور اول پايان مييافت هر چند در اين صورت راي روحاني كمتر از ميزاني بود كه الان به دست آمده است.
نگاهي به
آخرين صفآراييهاي هيئت رئيسه مجلس
هيئترئيسه مجلس چهارشنبه اين هفته مشخص
ميشود. اما بازي پيچيدهتر از آن است که بتوان از همين حالا به سناريوي قطعي
چهارشنبه فکر کرد. اصولگرايان تندرو عزمشان را جزم کردهاند تا علي مطهري را حذف
کنند. دليل آن هم آشکار است، ديدار ٦٠ نمايندهه فراکسيون اميد با رئيس دولت
اصلاحات به مذاق آقايان جبهه پايداري خوش نيامد.
به گزارش شرق، همان موقع عليه محمدعلي
وکيلي و علي مطهري به هيئت نظارت بر مطبوعات شکايت بردند و آن شکايتها راه به
جايي نبرد. حالا نوبت انتخاب سالانه هيئترئيسه مجلس است و کارنامه علي مطهري در
دفاع از رفع حصر و نطقهاي آتشين، پربارتر از ديگر نمايندگان است. همين است که
حالا صورتجلسه رسمي نوشتهاند تا نام علي مطهري از هيئتريسه مجلس دهم خط بخورد.
با اين حال فراکسيون اميديها بيکار ننشستهاند. عزمشان را جزم کردهاند تا خدشهاي
به پايداري مرد ميانه مجلس وارد نيايد. ميگويند «خط قرمزمان ماندن مطهري در هيئترئيسه
است».
اين جمله را خيلي از نمايندگان فراکسيون
اميد بر زبان آوردهاند. بهرام پارسايي به ديدار ٦٠ نماينده فراکسيون اميد با
سيدمحمدخاتمي اشاره دارد و ميگويد: «همان ديدار را حالا پاشنه آشيل مطهري کردهاند».در
مجلس ايران سه گروه براي کسب کرسيهاي هيئترئيسه در رقابتاند. فراکسيون مستقلين؛
نزديک به علي لاريجاني، فراکسيون اصولگرايان ولايي؛ نزديک به جبهه پايداري و
فراکسيون اميد.
بهراهافتادن جنگ زرگري ميان ٣ فراکسيون مجلس
جنگ زرگري از هفته پيش به راه افتاد. مستقلين (حاميان لاريجاني) مدعي شدند که اميديها زيادهخواهي کردهاند. در اين ميان خبر نشست مشترک طرفداران لاريجاني با جبهه پايداريها و توافق بر سر جايگزيني حميد حاجيبابايي، با علي مطهري به صدر اخبار آمد. مستقلين تکذيب کردند و تا اينجاي کار هنوز فراکسيون اصولگرايان ولايي از توافق ٦-٦ با مستقلين کوتاه نيامده است.اين روزها سيدحسين نقويحسيني در نقش سخنگوي فراکسيون اصولگرايان ولايي حرفهاي عجيبي ميزند. حرفهايي که توأما از سوي دو جناح ديگر حاضر در مجلس تکذيب ميشود.
سيدحسين نقويحسيني کماکان بر توافق
فراکسيونهاي ولايي و مستقلين براي ارائه ليست مشترک در انتخابات هيئترئيسه تأكيد
دارد. او به ايسنا گفته «طبق آخرين تصميم قرار است در اين ليست آقاي لاريجاني به
عنوان رئيس باشد و فراکسيون ولايي شش نماينده و فراکسيون مستقلين پنج نماينده را
براي انتخابات هيئت رئيسه به مجلس معرفي کند». مهرداد لاهوتي، سخنگوي فراکسيون
مستقلين ولايي مجلس به فارس خبر داده «ميان سه فراکسيون اصلي مجلس تفاهم
شده که کسي براي رياست و نواب مجلس کانديداي ديگري ندهد و همين سه نفر کنوني
باشند».
با اين حال مواضع دو فراکسيون ديگر خبر
از آن ميدهد که جمعبندي نهايي صورت نگرفته و هنوز وزنکشيها در جلسههاي رسمي
و غيررسمي در جريان است. هرچند برخي نمايندگان فراکسيون اميد اميدوارند که ماجرا
به نفع آنها ختم به خير شود. نقويحسيني در واكنش به سخنان لاهوتي تأكيد
دارد كه اين موضع، نه موضع فراكسيون متبوع او كه صرفا مواضع اعلامشده از سوي
فراكسيون مستقلين است. بهاينترتيب آب و هواي سياسي مجلس وهمآلود است و پيشبيني
صفآراييهاي چهارشنبه دشوارتر از هميشه.
مرزبندي با «اميد»
سناريوي مورد نظر نقويحسيني از درخشانترين سناريوها براي فراکسيون ولايي مجلس خواهد بود. فراکسيوني که با نمايندگان نزديک به جبهه پايداري از هرگونه تلاش براي تخريب دولت فروگذار نکرده است. نام نقويحسيني بيهيچ ترديدي مخاطب را به نطق عجيب و غريبش در مراسم استيضاح رضا فرجيدانا، وزير اسبق علوم حسن روحاني ميبرد. هم او که با بستن آسمان به ريسمان و گفتن سخنان واهي درافتادن فرجيدانا از مقام وزارت سنگ تمام گذاشت. او همچنين تأكيد کرده «بههيچعنوان بناي دادن ليست مشترک با اميديها نداريم. البته اگر در لحظات پاياني فراکسيون مستقلين تصميم ديگري بگيرد، در آن شرايط فراکسيون ولايي به صورت مستقل ليست خواهد داد».اين سناريو نزد فراکسيون اميديها نيز مقبول است.
عبدالکريم حسينزاده تأكيد دارد که
«بناي فراکسيون اميد اين است که از اصول خود کوتاه نيايد، ماندن هر دو نواب رئيس
از خطوط قرمز ماست، بناي تندادن به هر نوع توافقي را نداريم. فراکسيون اميد براي
خودش اصولي دارد».پارسايي نيز در نقد رفتارها و واکنشهاي چند روز اخير فراکسيون مستقلين
به ايلنا گفته «اگر مستقلين با پايداري توافق کردهاند، فراکسيون اميد را به دروغگويي
متهم نکنند. توافق مستقلين و پايداري با فرمول ۶+۶ انجام شده تا هر فراکسيون شش
نماينده خودشان را داشته باشند. با توجه به اينکه هرکدام در جلسات مجمع عمومي
فراکسيونيشان رأيگيري کردهاند، نميتوانند نتيجه را تغيير دهند. ما نيز همچنان
بر کف مطالبات مبني بر حفظ وضع موجود پافشاري ميکنيم».
پذيرش نايبرئيسي مطهري از جانب فراکسيون مستقلين
در شرايطي که الياس حضرتي در توييتر شخصياش نوشته: «فراکسيون مستقلين مطهري را براي نايبرئيسى در ليستشان پذيرفتهاند»، پارسايي گفته که «مطهري عضو فراکسيون اميد است، نه مستقلين و پايداري».اشاره پارسايي به گزارش علي مطهري است؛ علي مطهري در نشست مشترک اعضاي دو فراکسيون مستقلين و اصولگرايي حاضر بوده، نشستي که پس از بحث طولاني به فرمول ۶+۶ ختم شد.
مطهري آن روز به عنوان عضو مستمع
فراکسيون اميد در آن نشست حاضر بود.جمعبندي پارسايي اين است: «با اين حساب يا
آقاي مطهري دروغ گفته يا آقايان خلاف واقع گفتهاند که مطمئنا با شناختي که از
آزادگي، اصالت فکر و تعهد اخلاقي که از مطهري سراغ داريم، هرگز حاضر به خلافگويي
نميشود. مطهري منبع موثق و نماينده فراکسيون اميد در اين جلسه بوده و حرف ايشان
براي ما سنديت دارد».
بزنگاه آشکارشدن عيار اصلاحطلبان مجلس
انتخابات هيئترئيسه مجلس، بزنگاه وزنکشي سياسي فراکسيونها در صحن علني است. آفت فراکسيون اميد مجلس، انبوه نمايندگاني است که با اسم و رسم اميد به بهارستان راه يافتهاند و حالا کمتر براي اين فراکسيون هزينه سياسي ميکنند. پروانه سلحشوري در همين زمينه ميگويد: «بهتر است عيار اصلاحطلبانه مشخص شود. اتفاقا ارائه فهرست مستقل ميتواند وزن فراکسيون اميد را در مجلس مشخص کند. مردم بايد بدانند چه تعداد نماينده واقعا پاي تفکر اصلاحطلبي ايستادهاند و چه تعدادشان به عافيتانديشي فکر ميکنند».يک روز به وزنکشي سه فراکسيون اصلي مجلس زمان مانده است.
تا به اينجاي کار فراکسيون اصولگرايان
بهترين بازي را داشته و اگر بتواند سناريوي ٦+٦ را با مستقلين پيش ببرد به شکافي
ميان طيف لاريجاني و عارف در مجلس دامن ميزند که مواهب آن سراسر در سال آينده به
نفع همانها خواهد بود. در همين حال، اوضاع براي طيف نزديک به علي لاريجاني در
مجلس نيز چندان خوشايند نخواهد بود؛ چنانکه او بايد به نزديکي فکري به جناح
سياسيای بيندیشد که روزگاري در مجلس نهم براي حمله به سخنراني او در قم اتاق فکر
تشکيل داده بودند. این بازي از جهاتي به نفع اصلاحطلبان خواهد بود؛ آنها اگرچه
کرسيهايي را در هيئترئيسه از دست ميدهند اما عيارشان نزد افکار عمومي مشخص شده
و ديگر لازم نيست بنا به مصلحتهايي از افشاي اسامي اهل عافيت خودداري کنند.
عزم جزم پايداری ها براي حذف مطهری
قاسم ميرزايينيکو، درباره شرايط فراکسيون اميد، از بدعهدي برخي نمايندگان و عزم جزم جبهه پايداري براي حذف علي مطهري سخن گفته است.
دليل مخالفت با نايبرئيسي مطهري چيست، چه کساني پشت اين تلاشها هستند؟
جبهه پايداريها محکم ايستادهاند که مطهري نيايد. هنوز جمعبندي نهايي صورت نگرفته و بايد ببينم در نهايت تکليف هيئترئيسه چه ميشود.
عزم جزم پايداری ها براي حذف مطهری
قاسم ميرزايينيکو، درباره شرايط فراکسيون اميد، از بدعهدي برخي نمايندگان و عزم جزم جبهه پايداري براي حذف علي مطهري سخن گفته است.
دليل مخالفت با نايبرئيسي مطهري چيست، چه کساني پشت اين تلاشها هستند؟
جبهه پايداريها محکم ايستادهاند که مطهري نيايد. هنوز جمعبندي نهايي صورت نگرفته و بايد ببينم در نهايت تکليف هيئترئيسه چه ميشود.
بههرحال تعداد پايداريها هم در اين مجلس کمتر شده است. همان تعداد معدود در حال لابي هستند؟ و به صورت مستقيم اسم آقاي مطهري را بردهاند؟
بله. در بعضي جاها صحبت کردند و گفتهاند. البته آنها در مجامع رسمي تکذيب ميکنند که چنين چيزي را گفتهاند و بعضا صورتجلسه هم کردهاند که آقاي مطهري رأي نياورد و کانديدای ديگري دارند و ميخواهند فرد ديگري را بياورند. ولي مجموعه فراکسيون اميد محکم ايستاده است که نگذارد چنين اتفاقي بيفتد. فراکسيون اميد هم بايد محکم بايستد و بگويد که ما اين هستيم و مردم هم توقع خودشان را کم خواهند کرد و براي همه روشن خواهد شد.
يکي از نقدهايي که به فراکسيون اميد هست اين است که خيلي دقيق درباره وضعيت درون فراکسيوني حرف نميزنند.
متأسفانه مسامحه شد و هيئترئيسه فراکسيون اسامي را تعيين نکرد. بايد يک پالايشي انجام ميداد. ما حدود ١٤٠ نماينده داريم که با ليست اميد در شهرستانها رأي آوردهاند و صحبت اعتدال و تدبير و اميد را ميکنند. حداقل حوزه انتخابيه آنها بايد بداند که آنها در مجلس جور ديگري موضع ميگيرند، اما در شهرستان که ميروند حرف ديگري ميزنند. اگر موضعها روشن شود براي مردم هم شفافسازي ميشود.
از اين تعداد نماينده که ميفرماييد، اگر بخواهيم خالص آن را دربياوريم فکر ميکنيد چند نفر باشند؟
حدود ٨٠ نفر.
مشکل اين افراد چيست، چرا از نام اميد استفاده کرده و بعد به سوي جريانهاي سياسي ديگر رفتهاند؟
چندين مطلب وجود دارد، يکي ترس از رد صلاحيت است، اينجوري رايج شده است که هر کس اصلاحطلب باشد، در دور بعد رد ميشود. خب اين نماينده هم ميخواهد نماينده بماند و دوست ندارد رد شود. ديگر اينکه اين نماينده ميخواهد متعادل باشد و اين باعث ميشود هر دو طرف او را تحويل بگيرند و هم دوست اين طرفي باشد و هم دوست آن طرفيها. مشکل کليدي اين است که به نظرم اينها چارچوب و خط حزبي ندارند. درست است که ما حزب نداريم، اما ساختار فراکسيون اميد شبيه جريان و حزب است. اين جريان خيليها را در خودش جاي داده است. اما اينها پايبندي لازم را ندارند. توجيه ميکنند که آدمهاي اين طرف خيلي تندرو هستندو با فتنهگران مينشينند. خط ميکشند و اين خطکشيها را پررنگ ميکنند.
سرانجام سياسي اين افراد چطور خواهد بود؟
از همه نظر ضرر ميکنند. هم پيش وجدانشان، هم پيش مردم. جالب اينکه نگران تأييد صلاحيتاند و نميدانند اگر دوباره چتر اميد برسرشان نباشد، رأي نخواهند آورد.
فراکسيون اميد بالاخره بنا دارد اين فهرست خالصش را مشخص کند؟
بهتر است اينطور باشد. اين اعلام موضع جمعبندي درونگروهي ميطلبد.
موضع جبهه پايداريها در صفآرايي آرايش سياسي مجلس را چطور ميبينيد؟
بعيد ميدانم به نتيجه برسند و فکر ميکنم مسئله به نفع ما حل شود.
محمد پورحسينی، مدرس دانشگاه در اعتماد
نوشت:
خبر، تكاندهنده بود؛ نه به خاطر اتهامزني به مسوولان دولتي كه اين امر، تازگي نداشته و ديرزماني است كه متاسفانه شاهد جابهجايي مواضع مدعي و مدعي عليه در موضوعات مختلف هستيم. خبر از آن جهت تكاندهنده بود كه فردي ملبس به جامه مقدس روحانيت، اظهاراتي كرده است كه در فقه اماميه از آن به «افترا» ياد شده و در قانون مجازات اسلامي، عنوان مجرمانه آن «نشر اكاذيب» است و بر اساس آن، مجازاتهايي براي مفتري انديشيده شده تا ضمن تنبيه وي، از طرف ديگر نيز اعاده حيثيت شود.
خبر، تكاندهنده بود؛ نه به خاطر اتهامزني به مسوولان دولتي كه اين امر، تازگي نداشته و ديرزماني است كه متاسفانه شاهد جابهجايي مواضع مدعي و مدعي عليه در موضوعات مختلف هستيم. خبر از آن جهت تكاندهنده بود كه فردي ملبس به جامه مقدس روحانيت، اظهاراتي كرده است كه در فقه اماميه از آن به «افترا» ياد شده و در قانون مجازات اسلامي، عنوان مجرمانه آن «نشر اكاذيب» است و بر اساس آن، مجازاتهايي براي مفتري انديشيده شده تا ضمن تنبيه وي، از طرف ديگر نيز اعاده حيثيت شود.
بر مبناي كليپ صوتي منتشره، آقاي نبويان
در خلال سخنراني خود در بيست و يكم ارديبهشت ماه ١٣٩٦ در فريدونكنار اظهار كردند:
«ملت! ميخواهم خبر جديد به شما بدهم، حتما دلتان ميسوزد، چاره نيست... آنهايي
كه غيرت دارند، گوش كنند، امريكا اعلام كرده به شرطي رابطه بانكي را با ايران قبول
ميكنم كه شما حاج قاسم سليماني را به من (امريكا) كت بسته تحويل دهيد. رفتند
تعهدش را به امريكا دادند و برگشتند به خدا قسم! رفتند تعهد دادند به FATF،
سروران عزيز! وزير مملكت رفته به امريكا تعهد داده، حاج قاسم سليماني را. اسم حاج
قاسم توي FATF
آمده است. اين دردها را ما بايد كجا بگوييم».
در اين خبر، خطيب مزبور «وزير مملكت» را
متهم به عملي خلاف مصالح نظام كرده است. در عين حال، خبرگزاري فارس در تاريخ
٢١/٢/٩٦ خبر اين سخنان را (با تغيير محتواي آن) طي گزارش خبري با كد
۱۳۹۶۰۲۲۱۰۰۱۴۶۶ بدين شرح منتشر كرد: «به گزارش خبرگزاري فارس از شهرستان فريدونكنار
سيد محمود نبويان در تاريخ ٢١/٢/١٣٩٦ در نخستين همايش حاميان حجتالاسلام رييسي در
مسجد امام سجاد(ع) شهرستان فريدونكنار اظهار كردند» امريكا براي ايجاد روابط
بانكي جديد از دولت خواسته است، حاج قاسم سليماني (سردار سليماني) را به ايالات
متحده تحويل دهند و تاسفبرانگيز است كه ظريف چنين تعهدي نيز داده است.» گزاره
فوق، داراي يك جمله خبري است و آن اينكه: «آقاي ظريف به امريكا تعهد داده است تا
سردار سليماني را به آن كشور تحويل دهد!» در ادامه، به بررسي موضوع از دو منظر
حقوقي و فقهي، اشاراتي خواهد رفت.
تحليل حقوقی
با اينكه آقاي نبويان به لحاظ فردي، فاقد منصب قضا بوده و حتي در صورت داشتن اين منصب، در محلي خارج از مسند قضايي، اقدام به ايراد اتهام كردهاند اما حتي بر فرض جمع بودن همه شرايط مفقوده، بر اساس ماده ٩٦ قانون آيين دادرسي كيفري مصوب ١٣٩٢، انتشار مشخصات مربوط به هويت متهم در كليه مراحل تحقيقات مقدماتي توسط رسانهها و مراجع قضايي و انتظامي، ممنوع است.
ماده ٦٩٨ قانون مجازات اسلامي، در بخش تعزيرات عنوان ميدارد «هر كس به قصد اضرار به غير يا تشويش اذهان عمومي يا مقامات رسمي به وسيله نامه يا شكواييه يا مراسلات يا عرايض يا گزارش يا توزيع هر گونه اوراق چاپي يا خطي يا امضا يا بدون امضا، اكاذيبي اظهار كند يا با همان مقاصد، اعمالي را بر خلاف حقيقت، راسا يا به عنوان نقل قول به شخص حقيقي يا حقوقي يا مقامات رسمي تصريحا يا تلويحا نسبت دهد، اعم از اينكه از طريق مزبور به نحوي از انحاء ضرر مادي يا معنوي به غير وارد شود يا خير، علاوه بر اعاده حيثيت در صورت امكان، بايد به حبس از دو ماه تا دو سال يا شلاق تا ٧٤ ضربه محكوم شود.»
طبق بند ٨ ماده ٦ قانون مطبوعات نيز، افترا و توهين به اشخاص از طريق انتشار عكس يا كاريكاتور منع شده است و بر اساس ماده ٣٠ همين قانون، انتشار هر نوع مطلب مشتمل بر تهمت، افترا، ناسزا و به كار بردن الفاظ ركيك يا نسبتهاي توهينآميز و نظاير آن به اشخاص ممنوع است. بر اساس قوانين فوقالاشعار، جرم نشر اكاذيب داراي دو عنصر مادي و معنوي است. عنصر مادي اين جرم، اظهار و نشر اكاذيب يا نسبت دادن عمل خلاف حقيقت به شخص حقيقي يا حقوقي يا مقامات رسمي كشور است كه به يكي از راههاي مذكور در ماده ٦٩٨ محقق ميشود. جرم نشر اكاذيب، از نوع جرايم مطلق است و تحقق آن مشروط به ورود ضرر خارجي نبوده و به صرف انجام اين عمل (نشر اكاذيب)، بدون توجه به اينكه ضرري به مجني عليه وارد شده است يا نه، جرم تحقق مييابد. عنصر معنوي جرم نشر اكاذيب، علم مرتكب بر بيپايه بودن مطالب خود است كه اصطلاحا به آن «سوءنيت عام» گفته ميشود.
هر چند در صدر ماده قانون فوقالذكر از
«سوءنيت خاص» با عنوان «هر كس به قصد اضرار به غير...» ياد شده است، اما به
اعتقاد علماي حقوق، «سوءنيت خاص»، جزو عناصر معنوي جرم محسوب نميشود. نكتهاي كه
بايد بدان توجه داشت اينكه، در جرم «نشر اكاذيب»، ضرورتا بايد اين اقدام به صورت
كتبي و نوشته صورت پذيرفته باشد، اما در جرم «انتساب عمل خلاف» (قسمت پاياني ماده
٦٩٨ قانون مجازات اسلامي)، موضوع جرم منوط به شيوه خاصي نبوده و به هر صورت، چه
كتبي يا شفاهي، قابل ارتكاب است.
تحليل فقهي و اخلاقي:
همچنان كه مرحوم شيخ انصاري در كتاب مكاسب بيان كردهاند دلايل چهارگانه بر حرمت دروغ دلالت ميكنند كه تمامي اين دلايل شامل تهمت نيز ميشوند. حرمت غيبت در شريعت اسلامي نيز نشان ميدهد كه حتي بيان حقايق در مورد اشخاص، محدوديت دارد. افزون بر اين، افتراء و تهمت به طور مستقل در منابع ديني مورد نهي قرار گرفتهاند. قبح اخلاقي تهمت نه تنها به دليل نقض كرامت انساني بلكه به دليل ناجوانمردي مكنون در آن است. حرمت شرعي و زشتي اخلاقي «تهمت» در تعاليم اسلامي تدبيري در راستاي پاسداشت ارزش و كرامت انساني بوده است، از اين رو نميتوان هيچ نوع مصلحتي را بهانهاي براي نقض آن قرار داد. در درجهبندي رذايل اخلاقي دروغ از بدترين گناهان دانسته شده است.
زشتي و ناپسندي دروغ در آياتي فراوان از
قرآن كريم و نيز در بسياري از روايات مورد تاكيد قرار گرفته و با ايمان جمع ناشدني
معرفي شده است. تهمت از دروغ زشتتر و ناپسندتر است، زيرا همچنان كه اشاره شد
معمولا تركيبي از دروغ و غيبت است و افزون بر اينكه دروغ را در بردارد، به شخصيت و
آبروي فرد نيز آسيب ميرساند و او را بيارزش ميسازد. از ديدگاه قرآني هر نوع
رفتاري كه با بياحترامي به فرد ديگر همراه باشد، ناپسند دانسته شده است.
اگرچه ظواهر آيات قراني و احاديث بر احترام و عزت مومنان دلالت دارند و همه موظف
به تكريم شخصيت آنانند، ولي با نگاهي عميق ميتوان دريافت كه اين احترام محدود به
آنان نيست، بلكه همگاني است.
مرحوم مقدس اردبيلي با تاكيد بر ضرورت
حفظ احترام كفار، شيوه برخورد با آنان را چنين بيان داشته است: «مسلماني كه عقيده
كافري را مورد نقد و اعتراض قرار ميدهد، فقط ميتواند از «دليل منطقي» بر عليه او
استفاده كند، و حق ندارد به او نسبت ناروا داده و او را قذف كند، حتي اجازه ندارد
كه زشتيهاي ظاهري يا عيوب باطنياش را موجب ناسزا قرار داده و به او خطاب كند: اي
جذامي، و لو در واقع هم جذامي باشد، يا او را كودن و پست بنامد! مسلمان حق ندارد،
به دين و آيين كفر او دروغ ببندد و زشتيها و ايراداتي كه در آن واقعا وجود ندارد،
به آن نسبت دهد. از قواعد شهيد هم همين طور استفاده ميشود.»
سخن آخر
اظهارات آقاي نبويان كه مصداقي بارز از يك اتهام بيپايه و افتراء غير اخلاقي بوده و توسط سايتها و انتشارات همسوي جريانات خاص نيز بدانها دامن زده شده، مصداق تهييج و تحريك افكار عمومي و زمينهساز بياعتمادي مردم به مسوولان و خدمتگزاران نظام بوده و از اين حيث نقض آشكار فرمايشات مكرر مقام معظم رهبري داير بر ممنوعيت ناراضيسازي مردم از مسوولان است. مقام معظم رهبري در فرمايشات ٦ تير ١٣٩٠ خود در ديدار رييس و مسوولان عالي قوه قضاييه و جمعي از قضات و كاركنان دستگاه قضايي، ايراد اتهامات بيپايه به مسوولان نظام و رسانهاي كردن اين اتهامات در افكار عمومي قبل از بررسي قضايي را «كاري غلط و اقدامي جهت سلب اعتماد عمومي» دانستهاند.
ايشان در اين بيانات اشاره نمودند كه
«متهم شدن به معناي مجرم بودن نيست، بنابراين هيچكس در قوه قضاييه و در خارج از
اين قوه و در رسانهها حق ندارد تا زماني كه جرمي ثابت نشده، آن را رسانهاي كند.»
اتهام پراكنيهاي بيپايه آقاي نبويان به دلايل و براهين متعدد حقوقي، اخلاقي،
فقهي و سياسي ـ امنيتي، اقدامي خلاف قانون، شرع و اخلاق بوده و توضيحات ارايه شده
در اين نوشتار صرفا بدان قصد مطرح گرديد تا مشخص شود هيچ پايهاي بر توجيه دروغپراكني
در نظام اسلامي وجود ندارد و عاملان اين بياخلاقيها همانند گرايشهاي منحرفي در
اسلام كه با بدعت «مباهته» سعي در پذيرفتني جلوه دادن ايراد تهمت براي مقاصد مثلا
صحيح خود نمودند، نزد مردم و ناظران بيطرف، خود متهمان بيبصيرتي و جهالت هستند.
بي ترديد، منابر و مساجد به عنوان
تريبونهاي هدايت مردم به سمت تقواي الهي و تبيين سيره رسولالله و ائمه اطهار در
ترك محرمات و انجام واجبات بوده و هيچ عالم حقوقي تاكنون، از منابر هدايتگر به
عنوان مكاني براي تهمتزني يا طرح اتهام حقوقي ياد نكرده است. شيوه ايراد يك اتهام
حقوقي ـ كيفري، بر اساس آيين دادرسي، مشخص است كه بر آن اساس، اتهامي مطرح شده و
به اطلاع متهم رسانده و پس از ارايه استنادات و مدارك لازم، به متهم امكان دفاع از
خود داده ميشود.
اين سطور نه در قالب يك كيفرخواست براي
آقاي نبويان، كه وظيفه دستگاه قضايي است، و نه با هدف روشنگري بيپايگي ادعاهاي وي
تحرير شده است چرا كه متاسفانه اينگونه اظهارات و اقدامات، نه نخستين بوده و نه
آخرين آنها خواهند بود. هدف از اين نوشتار، نشان دادن يك نقيصه و تاكيد بر يك
خواسته است. نقيصه آزاردهندهاي كه در خلال سالهاي اخير باعث شده افراد بر اساس
ديدگاهها و گرايشهاي جناحي خود، اقدام به نفرتافكني و ناراضيسازي در سطح جامعه
كرده و هيچ مسووليتي در قبال اتهامات و شايبههاي بيپايه خود نيز نپذيرفته و
قانون نيز در مورد اين وقايع خطرناك، به درستي اجرا نشده است.
بايد اين حقيقت را گفت تا ناآشنايان به
شرع مقدس نيز بدانند كه از همان دوران صدر اسلام، شيوه مذموم «مباهته» (بهتان زدن
به دشمن براي مصالح اسلام!) انحرافي خطرناك توسط كساني بود كه اعتقاد داشتند براي
رسيدن به هدف درست، هر ابزاري را ميتوان به خدمت گرفت. پر واضح است كه اتهامات
نارواي آقاي نبويان نهتنها از منظر شرع مقدس اسلام و قوانين عاليه نظام بلكه از
منظر امنيت ملي نيز اقدامي به غايت نادرست و مخرب است. اينگونه انگ زدن به
خدمتگزاران نظام و حتي هر شهروند در جمهوري اسلامي ايران، نه قانوني است، نه ديني
است، نه مورد پسند نظام و رهبري است و نه مورد رضاي شهدا و خداوند متعال است، خداوندي
كه در سوره مباركه نساء ميفرمايد: ياأيُّها الّذِين آمنُوا كُونُوا قوّامِين
بِالْقِسْطِ شُهداء لِلّهِ ولوْ على أنفُسِكُمْ أوْ الْوالِديْنِ والْأقْربِين
إِنْ يكُنْ غنِيًّا أوْ فقِيرًا فاللّهُ أوْلى بِهِما فلا تتّبِعُوا الْهوى أنْ
تعْدِلُوا وإِنْ تلْوُوا أوْ تُعْرِضُوا فإِنّالله كان بِما تعْملُون خبِيرًا
(١٣٥)«اي اهل ايمان، نگهدار عدالت باشيد و براي خدا گواهي دهيد هر چند بر ضرر خود
يا پدر و مادر و خويشان شما باشد، (براي هر كس شهادت ميدهيد) اگر فقير باشد يا
غني، خدا به (رعايت حقوق) آنها اولي است، پس شما (در حكم و شهادت) پيروي هواي نفس
نكنيد تا مبادا عدالت نگاه نداريد. و اگر زبان را (در شهادت به نفع خود) بگردانيد
يا (از بيان حق) خودداري كنيد خدا به هر چه كنيد آگاه است.»
خواسته معقولي كه ميتوان در انتهاي اين
سطور از نظام قضايي كشور انتظار داشت، الزام آقاي نبويان به ارايه اسناد مثبته
موضوع ادعايي خود است. در صورت فقدان اسناد و ساختگي بودن اين اتهامات خيالي،
سخنران مزبور و رسانههاي همراه وي در اين زمينه، پاسخگوي اين اقدام هزينهبردار
خود شده و مراتب به آگاهي ملت شريف ايران برسد، چرا كه اعتماد ملي به مسوولان و
كارگزاران نظام مقدس، ثروت ملي بزرگي است كه حراست از آن وظيفه تكتك مسوولان و
نهادهاي مسوول نظام است.
وزیر نفت وعده داده تا آخر دولت یازدهم
حداقل یک قرارداد نفتی با یکی از غولهای نفتی جهان منعقد کند، آنهم با
قراردادهای نوع جدید که حدود یکسالونیم بر سر آن جدل بود و دلواپسان از آن بهعنوان
ابزاری یاد کرده بودند که امنیت ملی کشور را خدشهدار میکند.
به گزارش شرق، هرچند به این قراردادها از سوی برخی از کارشناسان غیردلواپس هم نقد وارد شده، اما به نظر میرسد آغاز به کار با این قراردادها میتواند حداقل از عدمالنفعبودن ایران در مقابل کشورهای همسایه در میادین مشترک جلوگیری کند.
احتمال امضای قرارداد با ٤ غول نفتی
چندی پیش وزیر نفت ایران در گفتوگو با رویترز، اظهار امیدواری کرد، ایران بتواند امسال با شرکت توتال فرانسه، لوکاویل روسیه، مرسک دانمارک و احتمالا پرتامینای اندونزی، قرارداد امضا کند.
به گزارش شرق، هرچند به این قراردادها از سوی برخی از کارشناسان غیردلواپس هم نقد وارد شده، اما به نظر میرسد آغاز به کار با این قراردادها میتواند حداقل از عدمالنفعبودن ایران در مقابل کشورهای همسایه در میادین مشترک جلوگیری کند.
احتمال امضای قرارداد با ٤ غول نفتی
چندی پیش وزیر نفت ایران در گفتوگو با رویترز، اظهار امیدواری کرد، ایران بتواند امسال با شرکت توتال فرانسه، لوکاویل روسیه، مرسک دانمارک و احتمالا پرتامینای اندونزی، قرارداد امضا کند.
این سخنان از زبان وزیر نفت در کنار صحبت اخیر او درباره برگزاری مناقصات نفتی، نشان از آن دارد که امضای این قراردادها بهجد در دستور کار دولت قرار دارد. به گفته زنگنه، اکنون حتی مناقصه برای توسعه میدان آزادگان عملا در حال اجراست.
وزیر نفت دراینباره میگوید: از شرکتهای بینالمللی و صاحب فناوری درخواست کرده بودیم که پیشنهادات خود درباره توسعه میدانهای نفتی را ارائه کنند. بیژن زنگنه با بیان اینکه از شرکتها درخواست کرده بودیم که به ما پیشنهاد بدهند، میافزاید: مذاکره با شرکتهای دیگر نیز در قالب مناقصات محدود در حال انجام است.
امضای نخستین قرارداد جدید نفتی تا پایان دولت یازدهم
وزیر نفت در پاسخ به این سؤال که تا پیش از پایان کار دولت یازدهم، آیا نخستین قرارداد جدید امضا میشود؟ بیان کرد: «انشاءالله بسته میشود».
همچنین زنگنه در مصاحبهای با رویترز گفته است که ایران در نظر دارد در پنج سال آینده ظرفیت تولید نفت ایران را یکچهارم افزایش بدهد و این افزایش با قراردادهای جدید بینالمللی امکانپذیر است.
به گزارش خبرگزاریها، توسعه میدانهای جدید و افزایش برداشت از میادین مشترک، به ایران این امکان را میدهد که سومین کشور تولیدکننده نفت، تولید نفت خود را تا پنج میلیون بشکه در روز افزایش دهد که این رقم پنج درصد از تولید جهانی نفت است. ایران هماکنون چهار میلیون بشکه در روز نفت تولید میکند.
قرار است ظرفیت تولید گاز فراوریشده هم تا یک میلیون مترمکعب افزایش یابد که با این افزایش، تولید گاز ایران به ٦٠٠ هزار مترمکعب میرسد.
قدرتهای جهانی، پیام انتخابات ایران را شنیدند
زنگنه در جریان نشست اعضای صادرکننده نفت در وین به رويترز مصاحبه میگوید: «انتخابات اخیر ایران یک مرحله مهم بود، به این دلیل که مردم در این انتخابات به تعامل با جهان رأی مثبت دادند».
او میافزاید: «من امیدوارم که این پیام مثبت خصوصا از سوی قدرتهای بزرگ جهان درک شده باشد». او گفته است که این همچنین پیام روشنی به ایالات متحده آمریکاست که اخیرا دوباره تحریمهای ١٩٧٩ زمان انقلاب ایران را برقرار کرده است.
دیگر زمان برخورد با ایران نیست
اشاره زنگنه به تحریمهای بازدارندهای است که اخیرا از سوی دونالد ترامپ علیه ایران وضع شده است. «این (انتخابات ایران) پیام بسیار روشنی به جهان است، بیش از ٦٥ درصد از جوانان ایرانی و طبقه متوسط و دانشجویان دانشگاه این پیام را دادهاند. من امیدوارم که جهان این تغییر مثبت را دریافت کرده باشد». زنگنه میگوید ایران امیدوار است قراردادهای جدیدی را امسال با توتال فرانسه، لوکاویل روسیه، مرسک دانمارک و پترومینای اندونزی به امضا برساند.
گفتوگوها درباره توسعه میادین جنوب آزادگان، یادآوران، غرب کارون، منصوری و آب تیمور و همچنین لایه نفتی میدان گازی پارس جنوبی خواهد بود. او میگوید این افزایش ظرفیتها بر همکاری ایران با اوپک تأثیری نمیگذارد. روز سهشنبه اعضای اوپک برای توقف تولید به مدت ٩ ماه دیگر در جهت کاهش عرضه جهانی به توافق رسیدند. زنگنه میگوید که تصمیم اعضای اوپک، تصمیمی کوتاهمدت است و برنامه ایران برای افزایش ظرفیت تولید یک بخش از برنامه بلندمدت این کشور است.
رقابت ایران با عربستانسعودی در جریان نشستهای قبلی اوپک بسیار تنشزا بوده، بااینحال زنگنه میگوید که او خیلی شگفتزده است که یک همکاری خوب بین اعضای اوپک شکل گرفته و این همکاری با غیراوپکیها مثل روسیه برای فریزکردن تولید نفت تکمیل شده است. زنگنه میگوید: «من فکر میکنم که این اولینبار است که ما نشست بدون بحثوجدلی را داشتهایم. من حدود ٢٠سال است که در اوپک هستم، این اولینبار است که شاهد توافق صددرصدی بین اوپک و غیراوپک هستم».
میدان آزادگان، لیدر میادین برای امضای قراردادهای IPC
این وعده زنگنه در صورت عملیشدن، میدان آزادگان را در جایگاه لیدر میادین نفتی ایران برای امضای قرارداد با غولهای نفتی جهان در قالب قراردادهای IPC، قرار میدهد. میدان آزادگان بزرگترین میدان نفتی ایران بهشمار میرود که با کشور عراق مشترک است. قرار بود شرکت ملی نفت چین (سیانپیسی) مرحله نخست توسعه میدان آزادگان جنوبی را انجام دهد، اما به دلیل تأخیر چندساله و ناتوانی در اجرای طرح، این شرکت چینی پس از اولتیماتوم وزارت نفت از آزادگان جنوبی اخراج شد. البته این شرکت همچنان توسعه میدان آزادگان شمالی را عهدهدار است.
پس از اخراج چینیها از این میدان، توسعه آزادگان جنوبی برعهده شرکتهای ایرانی قرار گرفت؛ هرچند پس از واگذاری این میدان به شرکتهای ایرانی، توسعه این میدان شتاب گرفت؛ اما به دلیل فناوری پایین، میزان برداشت نفت از آزادگان جنوبی نزدیک به شش درصد است. این در حالی است که بررسیها نشان میدهد در صورت استفاده از فناوریهای جدید ضریب برداشت به بیش از ٢٠ درصد افزایش خواهد یافت.
وزارت نفت پیشتر اعلام کرد میدان آزادگان جزء نخستین میدانهایی است که برای آن، مناقصه بینالمللی برگزار میشود. پیشازاین وزارت نفت با شماری از شرکتهای بینالمللی ازجمله توتال (فرانسه)، شل (هلند-انگلیس) و پتروناس (مالزی) برای توسعه این میدان نفتی موافقتنامه و تفاهمنامههایی را امضا کرده است.
میدان نفتی آزادگان جنوبی با چهار لایه سروک، فهلیان، کژدمی و گدوان، یکی از بزرگترین میدانهای نفتی ایران است که بخش عمده نفت آن از لایه سروک استخراج میشود و از نوع سنگین است. درجه API نفت ازجمله عوامل تأثیرگذار در تعیین ضریب بازیافت تولید اولیه مخزن است؛ بهطوریکه ضریب بازیافت نفت در میدانهایی که نفت سبک دارند، به طور معمول بالاتر است.
ضریب بازیافت نفت میدان آزادگان جنوبی براساس مطالعات پیشین، حدود پنج تا شش درصد است که انتظار میرود با اجرای طرح توسعه این میدان در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی، این مقدار به بیش از ١٥ درصد برسد.
شرکت ملی نفت ایران مطالعه میدان آزادگان جنوبی را در چارچوب امضای تفاهمنامههای همکاری (MOU) به شرکتهای اینپکس ژاپن، توتال فرانسه، شرکت انگلیسی-هلندی شل و پتروناس مالزی و تنکو سپرده است.
زنگنه بهتازگی در مراسم امضای قرارداد ساخت لولههای CRA میان شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیوم شرکتهای توباچک (TUBACEX) اسپانیا و شرکت فولاد اصفهان اعلام کرده بود: سیاستهای حوزه صنعت نفت در دولت دوازدهم استمرار سیاستهای دولت یازدهم خواهد بود که با شدت، قدرت و استحکام بیشتر ادامه مییابد و براساسآن برای تحقق اهداف توسعه با دنیا تعامل خواهیم داشت.
رویارویی فراکسیون های امید و مستقلین
در مجلس