10 ادعاي خلاف واقع در يك گفت وگوي تلويزيوني درباره برجام 11بهمن-96
تنظیم کیفرخواست 10 بندی سربازجو شریعت نداری علیه عباس عراقچی چون درراستای ادامه پیگیری مخالفت وی با برجام است.
دفاع
يكطرفه عراقچي از توافق هسته اي
سيدعباس عراقچي، معاون سياسي وزارت امور خارجه دوشنبه شب در برنامه «جهان آرا» حاضر شد و حدود دو ساعت درباره برجام صحبت کرد. به سياق سابق اعضاي تيم مذاکره کننده هسته اي همچنان حاضر نيستند به هيچ وجه در برنامه اي با حضور منتقدان برجام حضور يابند و شرط حضورشان را يکطرفه بودن برنامه اعلام کرده اند. هرچند مجري کوشيد با طرح برخي سوالات چالشي، بخشي از حقايق را آشکار کند اما محدوديت هاي حرفه اي اجرا و مهم تر از آن، ضرورت رعايت موارد بسيار زيادي (که عدم توجه به آنها مي تواند باعث قهر مذاکره کنندگان از سيما شود) از اين برنامه هم يک مونولوگ کسالت بار و تکراري ساخت.
مهم ترين مشکل آنجا بود که عراقچي با اطلاع از اين محدوديت ها، با خونسردي کامل موارد خلاف واقع بسياري بر زبان راند! اين رفتار عراقچي واکنش هاي بسياري در بين فعالان فضاي مجازي و کارشناسان موضوع مذاکرات به وجود آورد که هريک در جاي خود قابل توجه است.
اکنون بخش اندکي از مهم ترين اظهارات خلاف واقع معاون سياسي وزارت خارجه و توضيحاتي درباره آن، تقديم شما مي شود:
آنچه در ادامه مي خوانيد، فهرست 9 حرف خلاف واقعي است که از سوي او بيان شد:
1- پول نفت آزاد است!
دکتر عراقچي در آن برنامه با اعتماد به نفس کامل گفت که«پول نفت آزاد است»!!
اين يعني هيچ محدوديتي براي استفاده از درآمدهاي نفتي وجود ندارد.
اما واقعيت غير از اين است و درباره انتقال پول نفت به داخل، دو مشکل اساسي وجود دارد که عراقچي تنها به يکي از آنها اشاره کرد و البته آن را بي ارتباط با برجام دانست و به ديگري اصلا اشاره اي نکرد!
مشکل مهمي که عراقچي دوست نداشت اشاره کند، باقي ماندن تحريم هاي ثانويه بانکي بود. وزارت خزانه داري در دستورالعمل اجراي برجام در بخشB.1 مربوط به خريد نفت خام ايران شفاف اعلام کرده است که خريداران نفت ايران بايد مراقب باشند که در تراکنش مربوط به پول نفت هيچ فرد و نهاد تحريمي يا همان SDN ها درگير نباشند.
همين يک شرط (که بايد از سوي بانک هاي طرف حساب ايران راستي آزمايي شود) کار را براي انتقال آزادانه پول هاي ايران سخت کرده است. در نتيجه راحت ترين کار خريد اقلام مصرفي از آن کشورها به جاي دريافت دلار است!
اما مشکل دومي که عراقچي به آن اشاره کرد، مسئله تبديل ارزهاست. وقتي در کره جنوبي معادل چند ميليارد دلار پول نفت انباشت شده است و از طرف ديگر نياز ارزي ايران در امارات و به درهم است، (حتي براي خريد کالاهاي مصرفي) بايد بانک مرکزي بتواند اين درآمد را به امارات منتقل کند. اما تبديل مستقيم پول کره به درهم در حجم زياد امکان پذير نيست چرا که بازار کافي ندارد. براي تبديل بايد به ارز مرجع دلار تبديل شود و بعد به درهم تبديل شود. ولي چون چرخه دلار براي ايران بسته است، اين تبديل امکان پذير نيست.
فراموش نکنيم که بستن چرخه دلار، يک تحريم ثانويه هسته اي بوده است که برداشتن آن جزء مهم ترين اهداف برجام بود، اما چنين نشد!
از سوي ديگر عراقچي در حالي ادعا مي کند «بانک مرکزي مي تواند پول نفت را در قالب اسکناس به داخل بياورد» که نوبخت سخنگوي دولت و رئيس سازمان برنامه و بودجه از اين نقل و انتقالات خبر ندارد! چرا که همين چند روز قبل گفته بود: «در بازار ما دلار زياد است ولي براي کنترل نرخ آن بايد بانک مرکزي ورود کند که متاسفانه براي تهيه ارز مشکل دارد»!
با اين توضيحات روشن است که اظهارات عراقچي خلاف واقع بوده و ما همچنان دسترسي آزادانه به پول نفت نداريم. چيزي که آثار آن به وضوح در اقتصاد کشور مشهود است.
2- تثبيت حق هسته اي!
عباس عراقچي در برنامه جهان آرا مدعي شد در اثر مذاکرات هسته اي«حق هسته اي ايران تثبيت شده است»! اين ادعا از جمله آن ادعاهايي است که خود گوينده هم به نادرستي و خلاف واقع بودن آن ترديد ندارد! بر اساس متن برجام، ايران تا سال هاي طولاني و تا زماني که آژانس انرژي اتمي تاييد نکند، به عنوان عضو عادي NPT شناسايي نخواهد شد و اين يعني حق فعاليت صلح آميز هسته اي ندارد. به نظر مي رسد دکتر عراقچي به مرحله اي از توجيه نائل شده که مي تواند حتي متن برجام را هم انکار کند!
3- ترامپ مقصر است!
عراقچي در آن برنامه با فراموش کردن حقايق مسلم دو سال قبل مدعي شد: «فضاي سازنده (!)اجراي برجام با روي کار آمدن ترامپ، بهم خورد.» اين البته رسم دولت مردان و به خصوص مذاکره کنندگان است که چهره آمريکا را بزک کنند و همه اتفاقات تلخ را به ترامپ نسبت بدهند نه به کليت ساختار آمريکا! اما بايد به عراقچي يادآوري کرد که اتفاقا مهم ترين موارد نقض فاحش برجام با تمديد قانون تحريمي «آيسا» در زمان اوباما صورت گرفت. اتفاقا علي رغم هياهو و عربده کشي هاي ترامپ، او تاکنون اقدامي فراتر از رفتار برجامي اوباما انجام نداده است.
4- آب سنگين
دکتر عراقچي که ظاهرا به دليل سفرهاي متعدد خارجي فرصتي براي سفر داخلي و حتي سر زدن به اراک ندارد در آن برنامه مدعي شد:«ماهيت آب سنگين اراک حفظ شد»! اين ادعا در حالي است که دولت يازدهم سخاوتمندانه و بدون در نظر گرفتن خون هاي ريخته شده در راه اعتلاي علمي هسته اي، قلب رآکتور اراک را نابود کرد و سپس با
بتن ريزي، خاطر آمريکايي ها را براي ابد از بسته شدن اين مجموعه راحت کرد و پس از آن رخداد تلخ، حتي نيم گرم آب سنگين استفاده نکرده و نمي تواند هم بکند. مي دانيد چرا؟ چون ديگر اساسا چيزي تحت عنوان رآکتور آب سنگين در ايران وجود ندارد! و معلوم نيست که عراقچي با چه چيزي و در کجا مشغول غني سازي با آب سنگين است!
5- واکنش شديد!
در گذشته و پس نقض عهدهاي اوباما، عراقچي و تيم مذاکره کننده واکنش هاي شديدي نشان دادند. اقداماتي مثل پرتاب خودکار و يا ارسال ايميل اعتراضي! اکنون عراقچي اعلام کرده که به عهدشکني هاي ترامپ هم واکنش نشان داده است! به گفته عراقچي: «ما به تخريب اطمينان سرمايه گذاري در ايران توسط ترامپ، واکنش نشان داديم»! او البته نگفته واکنش مذاکره کنندگان چه بوده اما اخبار منتشر شده گوياي آن است که دولتمردان کشورمان، حتي يک مورد اقدام عملي در واکنش به اين نقض فاحش توافق هسته اي نشان نداده اند و گواه اين سخن اينکه هيچ گشايشي در امور ايجاد نشده است.
6- باز هم جنگ رواني!
چند بند بالاتر خوانديد که عراقچي به مرحله اي از توجيه رسيده که مي تواند حتي متن برجام را هم انکار کند! در نمونه اي ديگر او ادعا کرد که اساسا «بتن ريزي در قلب رآکتور اراک، جنگ رواني کري و اوباما بود»! يعني از نظر آقاي عراقچي، الان رآکتور مشغول کار است و هيچ اتفاقي نيفتاده و همه چيز جنگ رواني بود!؟ اين ادعاي مضحک و اين خلاف گويي آشکار عراقچي در حالي است که به موجب متن برجام «بتن ريختن در کلندريا به نحوي که قابل استفاده نباشد» به ايران تحميل شده و ديپلمات هاي متخصص ما هم آن را پذيرفته و سخاوتمندانه اجرا کرده اند و معلوم نيست اکنون چه چيزي را انکار مي کنند!؟ آن هم وقتي که آژانس بين المللي انرژي اتمي اين رخداد تلخ را تاييد کرده است! معلوم نيست عراقچي از کدام جنگ رواني صحبت مي کند!؟ به نظر مي رسد ادعاي جنگ رواني به خاطر باخت در جنگ ديپلماتيک باشد.
7- سراب سرمايه گذاري!
از جمله آرزوهاي محقق نشده دولتمردان، سرازير شدن سرمايه هاي جهاني به ايران در سايه برجام است. اما همگان ديديم که چنين نشد و بر اساس گفته ده ها تن از کارشناسان و دست اندرکاران و اقتصاددانان حامي دولت، حتي يک قلم سرمايه گذاري حقيقي در کشور صورت نگرفت و قراردادهايي مثل توتال هم به استناد اظهار صريح رئيس توتال، متوقف به تاييد شرايط از سوي آمريکا شد! با اين حال عراقچي آرزوهاي برباد رفته خود را به خبر تبديل کرد و گفت:«سرمايه گذاران زيادي بدون توجه به فضاي مخرب ترامپ، در ايران فعاليت مي کنند»! مي بينيد که او البته همچنان در فضاي تفکيک آمريکا از ترامپ است و حتي در هنگام اين اظهار خلاف واقع هم اين اصل را فراموش نمي کند! ادعاي عراقچي مبني بر حضور آزادانه سرمايه گذاران در حالي است که به رغم خواست مکرر منتقدان، حاضر نيستند فهرستي از سرمايه گذاري هاي واقعي انجام شده را نشان بدهند تا مردم هم در جريان رونق توليد در کشور باشند. خوب است آقاي عراقچي به اين نکته شرم آور توجه کند که بر اساس اظهار يک مقام مسئول در جشنواره تئاتر فجر، به دليل استمرار تحريم ها، حتي گروه هاي تئاتري بخش بين الملل هم به ايران نيامدند! آقاي عراقچي از کدام سرمايه گذار سخن مي گويد!؟
8- کليد دست خودمان است!
نمايش اينکه همه اختيارات در دست خودمان است، يکي از ويژگي هاي برخي دولتمردان است. تهديدهاي گاه و بيگاه دکتر روحاني اين را به روشني نشان مي دهد! طبيعتا در حالي که همه چيز را يکطرفه به دشمن داده اند، تهديد مضحک و بي معني است. دکتر عراقچي هم از اين سياق پيروي مي کند و مانند شخصي که با شنيدن خبر دزديده شدن ماشينش با اعتماد به نفس گفته بود: «کليدش دست خودم است»! درباره امکان واکنش ما به عهدشکني آمريکا مي گويد: «مکانيزم نظارت بر تخلفات برجامي آمريکا، در دست ايران است»! اين ادعا درحالي است که در متن برجام، تله بسيار سختي براي ما طراحي شده است. طبق متن برجام، به محض شکايت ايران از نقض برجام توسط آمريکا، موضوع به کميسيون مشترک مي رود و در آنجا سازوکار به گونه اي چيده شده (و مذاکره کنندگان هم قبول کرده اند) که حتي اگر اثبات کنيم آمريکا نقض عهد کرده، همه تحريم هاي ايران برمي گردد! واقعا آقاي عراقچي معتقد است ما مي توانيم شکايت کنيم!؟ از آمريکا به آمريکا و اروپا!!؟
9 - انزواي آمريکا!
داستان انزواي آمريکا از آن طنز هاي تلخ تاريخي است که جز ديپلمات هاي دولت يازدهم، کسي به آن معتقد نيست. اگر انقلاب اسلامي با ايجاد اميد در دل محرومان عالم هيمنه آمريکا را شکست، مذاکرات هسته اي پرچم اقتدار ما را پائين کشيد و نه تنها آمريکا را منزوي نکرد، بلکه کاري کرد که به تعبير اوباما آنها بتوانند «بدون شليک حتي يک گلوله» پيروز شوند! با اين حال عراقچي هنوز در حال و هواي آن روزهاست که از شکاف تاريخي و براي نخستين بار بين دولت و کنگره، جمهوري خواه ها و دموکرات ها قصه سرايي مي کردند و فريب افکار عمومي را رقم زدند! اکنون عراقچي مي گويد:«آمريکا الان در بين متحدانش هم منزوي شده است»! کافي است به رفتار مشترک آمريکا و اروپا در موضوع توان موشکي و اقتدار منطقه اي ايران توجه کنيد تا نادرستي اين گزاره بر شما معلوم شود. ادعاي عراقچي در حالي است که اروپا و آمريکا در اين موضوع کاملا متفق و متحد هستند و هر يک به شيوه اي مي کوشند برجام دو و سه را به تيم مذاکره کننده ما تحميل کنند. همين چند روز قبل بود که تيلرسون وزير امور خارجه آمريکا اعلام کرد: «آلمان، انگليس و فرانسه هم موارد اصلاح و تکميل برجام از سوي آمريکا را پذيرفته اند و بر آن تاکيد دارند»! ظاهرا انزواي آمريکا با برجام روز به روز بيشتر مي شود!
10- تحريم هدف ما نبود!
عراقچي در آن برنامه سخن عجيب ديگري هم گفت. او مدعي شد:« از اول هم هدف برجام برداشتن تحريم ها نبود بلکه تثبيت حق هسته اي هدف اول ما بود»! واقعا اين حرف چه معنايي دارد!؟ آيا دکتر روحاني نبود که مي گفت همه تحريم ها در روز اول اجراي برجام برداشته مي شود!؟ آيا فراموش کرده که رئيس جمهور همه چيز حتي آب خوردن و هوا و... را منوط به برجام مي دانست!؟ يعني از اول هم هدف تيم مذاکره کننده به دست آوردن کاپ اخلاق بود!؟
کاش معاون سياسي وزارت خارجه بيش از اين به شعور و حافظه مردم توهين نکند و با دفاع بلاوجه از برجام، موجبات وهن ديپلماسي و اعتماد عمومي را رقم نزند. قطعا اگر برجام دستاوردي داشت، مردم در زندگي خود آن را حس مي کردند و نيازي به داستان سرايي نبود و اگر دستاوردي نداشته باشد(که ندارد) با هزار برنامه تلويزيوني ديگر هم چيزي عوض نمي شود که گفته اند: مُشک آن است که خود ببويد...
سيدعباس عراقچي، معاون سياسي وزارت امور خارجه دوشنبه شب در برنامه «جهان آرا» حاضر شد و حدود دو ساعت درباره برجام صحبت کرد. به سياق سابق اعضاي تيم مذاکره کننده هسته اي همچنان حاضر نيستند به هيچ وجه در برنامه اي با حضور منتقدان برجام حضور يابند و شرط حضورشان را يکطرفه بودن برنامه اعلام کرده اند. هرچند مجري کوشيد با طرح برخي سوالات چالشي، بخشي از حقايق را آشکار کند اما محدوديت هاي حرفه اي اجرا و مهم تر از آن، ضرورت رعايت موارد بسيار زيادي (که عدم توجه به آنها مي تواند باعث قهر مذاکره کنندگان از سيما شود) از اين برنامه هم يک مونولوگ کسالت بار و تکراري ساخت.
مهم ترين مشکل آنجا بود که عراقچي با اطلاع از اين محدوديت ها، با خونسردي کامل موارد خلاف واقع بسياري بر زبان راند! اين رفتار عراقچي واکنش هاي بسياري در بين فعالان فضاي مجازي و کارشناسان موضوع مذاکرات به وجود آورد که هريک در جاي خود قابل توجه است.
اکنون بخش اندکي از مهم ترين اظهارات خلاف واقع معاون سياسي وزارت خارجه و توضيحاتي درباره آن، تقديم شما مي شود:
آنچه در ادامه مي خوانيد، فهرست 9 حرف خلاف واقعي است که از سوي او بيان شد:
1- پول نفت آزاد است!
دکتر عراقچي در آن برنامه با اعتماد به نفس کامل گفت که«پول نفت آزاد است»!!
اين يعني هيچ محدوديتي براي استفاده از درآمدهاي نفتي وجود ندارد.
اما واقعيت غير از اين است و درباره انتقال پول نفت به داخل، دو مشکل اساسي وجود دارد که عراقچي تنها به يکي از آنها اشاره کرد و البته آن را بي ارتباط با برجام دانست و به ديگري اصلا اشاره اي نکرد!
مشکل مهمي که عراقچي دوست نداشت اشاره کند، باقي ماندن تحريم هاي ثانويه بانکي بود. وزارت خزانه داري در دستورالعمل اجراي برجام در بخشB.1 مربوط به خريد نفت خام ايران شفاف اعلام کرده است که خريداران نفت ايران بايد مراقب باشند که در تراکنش مربوط به پول نفت هيچ فرد و نهاد تحريمي يا همان SDN ها درگير نباشند.
همين يک شرط (که بايد از سوي بانک هاي طرف حساب ايران راستي آزمايي شود) کار را براي انتقال آزادانه پول هاي ايران سخت کرده است. در نتيجه راحت ترين کار خريد اقلام مصرفي از آن کشورها به جاي دريافت دلار است!
اما مشکل دومي که عراقچي به آن اشاره کرد، مسئله تبديل ارزهاست. وقتي در کره جنوبي معادل چند ميليارد دلار پول نفت انباشت شده است و از طرف ديگر نياز ارزي ايران در امارات و به درهم است، (حتي براي خريد کالاهاي مصرفي) بايد بانک مرکزي بتواند اين درآمد را به امارات منتقل کند. اما تبديل مستقيم پول کره به درهم در حجم زياد امکان پذير نيست چرا که بازار کافي ندارد. براي تبديل بايد به ارز مرجع دلار تبديل شود و بعد به درهم تبديل شود. ولي چون چرخه دلار براي ايران بسته است، اين تبديل امکان پذير نيست.
فراموش نکنيم که بستن چرخه دلار، يک تحريم ثانويه هسته اي بوده است که برداشتن آن جزء مهم ترين اهداف برجام بود، اما چنين نشد!
از سوي ديگر عراقچي در حالي ادعا مي کند «بانک مرکزي مي تواند پول نفت را در قالب اسکناس به داخل بياورد» که نوبخت سخنگوي دولت و رئيس سازمان برنامه و بودجه از اين نقل و انتقالات خبر ندارد! چرا که همين چند روز قبل گفته بود: «در بازار ما دلار زياد است ولي براي کنترل نرخ آن بايد بانک مرکزي ورود کند که متاسفانه براي تهيه ارز مشکل دارد»!
با اين توضيحات روشن است که اظهارات عراقچي خلاف واقع بوده و ما همچنان دسترسي آزادانه به پول نفت نداريم. چيزي که آثار آن به وضوح در اقتصاد کشور مشهود است.
2- تثبيت حق هسته اي!
عباس عراقچي در برنامه جهان آرا مدعي شد در اثر مذاکرات هسته اي«حق هسته اي ايران تثبيت شده است»! اين ادعا از جمله آن ادعاهايي است که خود گوينده هم به نادرستي و خلاف واقع بودن آن ترديد ندارد! بر اساس متن برجام، ايران تا سال هاي طولاني و تا زماني که آژانس انرژي اتمي تاييد نکند، به عنوان عضو عادي NPT شناسايي نخواهد شد و اين يعني حق فعاليت صلح آميز هسته اي ندارد. به نظر مي رسد دکتر عراقچي به مرحله اي از توجيه نائل شده که مي تواند حتي متن برجام را هم انکار کند!
3- ترامپ مقصر است!
عراقچي در آن برنامه با فراموش کردن حقايق مسلم دو سال قبل مدعي شد: «فضاي سازنده (!)اجراي برجام با روي کار آمدن ترامپ، بهم خورد.» اين البته رسم دولت مردان و به خصوص مذاکره کنندگان است که چهره آمريکا را بزک کنند و همه اتفاقات تلخ را به ترامپ نسبت بدهند نه به کليت ساختار آمريکا! اما بايد به عراقچي يادآوري کرد که اتفاقا مهم ترين موارد نقض فاحش برجام با تمديد قانون تحريمي «آيسا» در زمان اوباما صورت گرفت. اتفاقا علي رغم هياهو و عربده کشي هاي ترامپ، او تاکنون اقدامي فراتر از رفتار برجامي اوباما انجام نداده است.
4- آب سنگين
دکتر عراقچي که ظاهرا به دليل سفرهاي متعدد خارجي فرصتي براي سفر داخلي و حتي سر زدن به اراک ندارد در آن برنامه مدعي شد:«ماهيت آب سنگين اراک حفظ شد»! اين ادعا در حالي است که دولت يازدهم سخاوتمندانه و بدون در نظر گرفتن خون هاي ريخته شده در راه اعتلاي علمي هسته اي، قلب رآکتور اراک را نابود کرد و سپس با
بتن ريزي، خاطر آمريکايي ها را براي ابد از بسته شدن اين مجموعه راحت کرد و پس از آن رخداد تلخ، حتي نيم گرم آب سنگين استفاده نکرده و نمي تواند هم بکند. مي دانيد چرا؟ چون ديگر اساسا چيزي تحت عنوان رآکتور آب سنگين در ايران وجود ندارد! و معلوم نيست که عراقچي با چه چيزي و در کجا مشغول غني سازي با آب سنگين است!
5- واکنش شديد!
در گذشته و پس نقض عهدهاي اوباما، عراقچي و تيم مذاکره کننده واکنش هاي شديدي نشان دادند. اقداماتي مثل پرتاب خودکار و يا ارسال ايميل اعتراضي! اکنون عراقچي اعلام کرده که به عهدشکني هاي ترامپ هم واکنش نشان داده است! به گفته عراقچي: «ما به تخريب اطمينان سرمايه گذاري در ايران توسط ترامپ، واکنش نشان داديم»! او البته نگفته واکنش مذاکره کنندگان چه بوده اما اخبار منتشر شده گوياي آن است که دولتمردان کشورمان، حتي يک مورد اقدام عملي در واکنش به اين نقض فاحش توافق هسته اي نشان نداده اند و گواه اين سخن اينکه هيچ گشايشي در امور ايجاد نشده است.
6- باز هم جنگ رواني!
چند بند بالاتر خوانديد که عراقچي به مرحله اي از توجيه رسيده که مي تواند حتي متن برجام را هم انکار کند! در نمونه اي ديگر او ادعا کرد که اساسا «بتن ريزي در قلب رآکتور اراک، جنگ رواني کري و اوباما بود»! يعني از نظر آقاي عراقچي، الان رآکتور مشغول کار است و هيچ اتفاقي نيفتاده و همه چيز جنگ رواني بود!؟ اين ادعاي مضحک و اين خلاف گويي آشکار عراقچي در حالي است که به موجب متن برجام «بتن ريختن در کلندريا به نحوي که قابل استفاده نباشد» به ايران تحميل شده و ديپلمات هاي متخصص ما هم آن را پذيرفته و سخاوتمندانه اجرا کرده اند و معلوم نيست اکنون چه چيزي را انکار مي کنند!؟ آن هم وقتي که آژانس بين المللي انرژي اتمي اين رخداد تلخ را تاييد کرده است! معلوم نيست عراقچي از کدام جنگ رواني صحبت مي کند!؟ به نظر مي رسد ادعاي جنگ رواني به خاطر باخت در جنگ ديپلماتيک باشد.
7- سراب سرمايه گذاري!
از جمله آرزوهاي محقق نشده دولتمردان، سرازير شدن سرمايه هاي جهاني به ايران در سايه برجام است. اما همگان ديديم که چنين نشد و بر اساس گفته ده ها تن از کارشناسان و دست اندرکاران و اقتصاددانان حامي دولت، حتي يک قلم سرمايه گذاري حقيقي در کشور صورت نگرفت و قراردادهايي مثل توتال هم به استناد اظهار صريح رئيس توتال، متوقف به تاييد شرايط از سوي آمريکا شد! با اين حال عراقچي آرزوهاي برباد رفته خود را به خبر تبديل کرد و گفت:«سرمايه گذاران زيادي بدون توجه به فضاي مخرب ترامپ، در ايران فعاليت مي کنند»! مي بينيد که او البته همچنان در فضاي تفکيک آمريکا از ترامپ است و حتي در هنگام اين اظهار خلاف واقع هم اين اصل را فراموش نمي کند! ادعاي عراقچي مبني بر حضور آزادانه سرمايه گذاران در حالي است که به رغم خواست مکرر منتقدان، حاضر نيستند فهرستي از سرمايه گذاري هاي واقعي انجام شده را نشان بدهند تا مردم هم در جريان رونق توليد در کشور باشند. خوب است آقاي عراقچي به اين نکته شرم آور توجه کند که بر اساس اظهار يک مقام مسئول در جشنواره تئاتر فجر، به دليل استمرار تحريم ها، حتي گروه هاي تئاتري بخش بين الملل هم به ايران نيامدند! آقاي عراقچي از کدام سرمايه گذار سخن مي گويد!؟
8- کليد دست خودمان است!
نمايش اينکه همه اختيارات در دست خودمان است، يکي از ويژگي هاي برخي دولتمردان است. تهديدهاي گاه و بيگاه دکتر روحاني اين را به روشني نشان مي دهد! طبيعتا در حالي که همه چيز را يکطرفه به دشمن داده اند، تهديد مضحک و بي معني است. دکتر عراقچي هم از اين سياق پيروي مي کند و مانند شخصي که با شنيدن خبر دزديده شدن ماشينش با اعتماد به نفس گفته بود: «کليدش دست خودم است»! درباره امکان واکنش ما به عهدشکني آمريکا مي گويد: «مکانيزم نظارت بر تخلفات برجامي آمريکا، در دست ايران است»! اين ادعا درحالي است که در متن برجام، تله بسيار سختي براي ما طراحي شده است. طبق متن برجام، به محض شکايت ايران از نقض برجام توسط آمريکا، موضوع به کميسيون مشترک مي رود و در آنجا سازوکار به گونه اي چيده شده (و مذاکره کنندگان هم قبول کرده اند) که حتي اگر اثبات کنيم آمريکا نقض عهد کرده، همه تحريم هاي ايران برمي گردد! واقعا آقاي عراقچي معتقد است ما مي توانيم شکايت کنيم!؟ از آمريکا به آمريکا و اروپا!!؟
9 - انزواي آمريکا!
داستان انزواي آمريکا از آن طنز هاي تلخ تاريخي است که جز ديپلمات هاي دولت يازدهم، کسي به آن معتقد نيست. اگر انقلاب اسلامي با ايجاد اميد در دل محرومان عالم هيمنه آمريکا را شکست، مذاکرات هسته اي پرچم اقتدار ما را پائين کشيد و نه تنها آمريکا را منزوي نکرد، بلکه کاري کرد که به تعبير اوباما آنها بتوانند «بدون شليک حتي يک گلوله» پيروز شوند! با اين حال عراقچي هنوز در حال و هواي آن روزهاست که از شکاف تاريخي و براي نخستين بار بين دولت و کنگره، جمهوري خواه ها و دموکرات ها قصه سرايي مي کردند و فريب افکار عمومي را رقم زدند! اکنون عراقچي مي گويد:«آمريکا الان در بين متحدانش هم منزوي شده است»! کافي است به رفتار مشترک آمريکا و اروپا در موضوع توان موشکي و اقتدار منطقه اي ايران توجه کنيد تا نادرستي اين گزاره بر شما معلوم شود. ادعاي عراقچي در حالي است که اروپا و آمريکا در اين موضوع کاملا متفق و متحد هستند و هر يک به شيوه اي مي کوشند برجام دو و سه را به تيم مذاکره کننده ما تحميل کنند. همين چند روز قبل بود که تيلرسون وزير امور خارجه آمريکا اعلام کرد: «آلمان، انگليس و فرانسه هم موارد اصلاح و تکميل برجام از سوي آمريکا را پذيرفته اند و بر آن تاکيد دارند»! ظاهرا انزواي آمريکا با برجام روز به روز بيشتر مي شود!
10- تحريم هدف ما نبود!
عراقچي در آن برنامه سخن عجيب ديگري هم گفت. او مدعي شد:« از اول هم هدف برجام برداشتن تحريم ها نبود بلکه تثبيت حق هسته اي هدف اول ما بود»! واقعا اين حرف چه معنايي دارد!؟ آيا دکتر روحاني نبود که مي گفت همه تحريم ها در روز اول اجراي برجام برداشته مي شود!؟ آيا فراموش کرده که رئيس جمهور همه چيز حتي آب خوردن و هوا و... را منوط به برجام مي دانست!؟ يعني از اول هم هدف تيم مذاکره کننده به دست آوردن کاپ اخلاق بود!؟
کاش معاون سياسي وزارت خارجه بيش از اين به شعور و حافظه مردم توهين نکند و با دفاع بلاوجه از برجام، موجبات وهن ديپلماسي و اعتماد عمومي را رقم نزند. قطعا اگر برجام دستاوردي داشت، مردم در زندگي خود آن را حس مي کردند و نيازي به داستان سرايي نبود و اگر دستاوردي نداشته باشد(که ندارد) با هزار برنامه تلويزيوني ديگر هم چيزي عوض نمي شود که گفته اند: مُشک آن است که خود ببويد...