این توهم آبی است، نه پایان خشکسالی


این توهم آبی است، نه پایان خشکسالی 11بهمن-96

بارندگی‌های اخیر بخشی از شرایط نرمال بهمن بوده و پایان خشکسالی کشور نیست.
به گزارش ایسنا، روزنامه قانون نوشت: «بحران تامین آب» بر اساس آمار مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، یکی از سه چالش پیش‌ روی ایران در سال ۹۶ بوده است. طبق استاندارهای جهانی، هر کشوری که بیش از ۴۰ درصد منابع آب تجدیدشونده را استفاده کند، وارد بحران آب می‌شود؛ در حالی که ایران حدود ۷۲ درصد از منابع آب تجدید شونده خود را مورد استفاده قرار داده است. در قوانین و برنامه چهارم و پنجم توسعه، حکم شده که وزارت نیرو باید میزان آب از دست رفته در آب‌های زیرزمینی را تا حداکثر ۲۵ درصد احیا و برگرداند اما عزم و اراده‌ای برای احیای منابع آبی در این وزارتخانه وجود ندارد.
نیمی از ایران روی خط خشکسالی قرار گرفته است؛ به همین دلیل بیش از ۵۰ درصد مساحت و ۳۷ میلیون نفر از جمعیت کشور در معرض تنش آبی قرار دارند. به‌ گزارش ناسا، ایران سه دهه خشکسالی شدید را پیش‌ رو دارد. بر اساس آمار سازمان محیط زیست، سالانه بیش از ۹۰درصد از منابع آبی کشور مصرف می‌شود که از این میزان تنها ۴۰درصد جایگزین خواهد شد. همچنین ایران توانست در سال جاری، رکورد کاهش بارندگی را در ۵۰ سال اخیر بشکند.
هشدار؛ بحران آبی پایان نیافته است
اما در هفتم بهمن، درهای رحمت الهی روی ایران گشوده شد و برف، ایران را سفیدپوش کرد. ایرانیان غرق در شادی و سرور و البته شکرگزاری برای نزول این رحمت الهی هستند. در میان این شادی‌ها، گاهی زمزمه هایی مبنی بر پایان یافتن بحران آبی و خشکسالی کشور به گوش می رسد. بسیاری بر این باورند که بارش برف در روزهای اخیر، کمبود آبی ایران را جبران خواهد کرد و کشور از بحران پیش‌ رو نجات یافته است.
اما این باور بسیار خطرناک است؛ چرا که توهم آبی را به وجود خواهد آورد که تنش آبی کشور را بیش از گذشته تشدید می‌کند. بر اساس آمار بارش برف در روزهای اخیر تنها بخشی از شرایط نرمال بهمن بوده است و باعث جبران عقب‌افتادگی‌های بارشی کشور نمی‌شود.
شاهرخ فاتح، رییس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی به ایسنا در این باره گفته است: «بارش برف و باران ‌در دو روز گذشته، شرایط نرمال و طبیعی بهمن است و تصور این که بارش برف این روزها تاثیر شگرفی بر میزان بارش های کشور دارد، تصور درستی نیست. برای جبران عقب ‌افتادگی بارشی در کشور از جمله استان تهران لازم است تا بارش‌های مداوم و بالای نرمال ‌در ماه‌های آتی داشته باشیم. شرایط نرمال بارشی در بهمن تنها باعث می‌شود که عقب افتادگی بارشی در کشور تا حدی کنترل شود و وضعیت وخیم‌تر از این نشود. پیش از این نیز تاکید شده بود که بارش‌های بهمن در بسیاری مناطق کشور تمایل به نرمال خواهد داشت ‌اما این به معنای جبران کامل کم‌بارشی‌های گذشته نیست و نباید بارش برف و باران‌ در چند روز گذشته، به طور اغراق آمیز بزرگ و نشانه برون رفت از بحران آبی کشور تلقی شود و در این رابطه لزوم توجه دایمی به محدودیت منابع آبی کشور ضرورت دارد. از اول مهر تا پایان روز شنبه (هفتم بهمن) کل کشور تنها ۴۰ میلی‌متر بارش دریافت کرد و از آنجا که میانگین بارش بلندمدت کشور در این بازه زمانی ۱۰۱ است، تاکنون ۶۰ درصد کاهش بارش نسبت به بلندمدت داشته‌ایم. بارش سال گذشته کشور در همین بازه زمانی، ۶۳.۵ میلی‌متر بود. بنابراین نسبت به سال قبل نیز ۳۷ درصد کاهش بارش داریم
اندوخته اندک برفی و بحران آبی
رهایی از بحران آب و خشکسالی رویای هر ایرانی است اما با مدیریت کنونی منابع آبی کشور و میزان کم بارش نزولات جوی این رویا محقق نمی شود. در واقع ذخیره برف در کشور به اندازه ای ناچیز است که می توان گفت صفر است؛ برای داشتن اندوخته ای مطمئن باید تا پایان زمستان میزان بارش‌ها ۷۱ درصد افزایش یابد. اندوخته برفی، یکی از مهم‌ترین منبع آبی محسوب می شود. همچنین شنیده‌ها حاکی از آن است که در سال آینده، آب کشاورزی در بسیاری حوضه‌های آبریز جیره بندی خواهد شد.
داستان پرغصه آب
داستان پرغصه آب در ایران زمین، به چندین دهه قبل باز می‌گردد. از ۶ دهه پیش تاکنون مدیریت آب کشور بر پایه یک الگوی ناسازگار با بوم‌شناختی کشور بنا شده است که ساخت و ساز بتنی و سدسازی را تنها شیوه مدیریت آب می‌داند؛ سدسازی تقلیدی بوده که سبب خشک شدن رودها و سفره‌های زیرزمینی شده است.
امروزه، همه رودخانه‌های کشور خاموش شده‌اند؛ همه تالاب‌ها و دریاچه‌های مهم کشور خشکیده‌اند و هم‌اکنون درست در بطن فاجعه قرار داریم.  جوامع بومی مولد با مشقت و  مصایب فراوان، دست به گریبان هستند و بسیاری کشاورزان و مولدان خوراک و تامین‌کنندگان امنیت خوراک،آواره و بیکار شده‌اند. سفره‌های زیرزمینی افت ‌بسیاری داشته‌اند، گاه تا ۲۰ متر و بیشتر که در بسیاری نقاط به فرونشست زمین انجامیده و بنابراین دیگر قابل جبران نیست یا جبران آن بسیار دشوار خواهد بود.
اگر خسارت‌های جبران‌ناپذیر سدسازی به توان اکولوژیک کشور را در نظر نگیریم و حتی اگر به فجایع محیط‌زیستی ناشی از اجرای طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای توجهی نکنیم، نمی‌توانیم جراحتی را که غلبه تفکر سازه‌ای در مدیریت آب کشور بر رابطه‌ بین اقوام ایرانی نهاده، فراموش کنیم. خسارتی بزرگ که تهدید کننده امنیت ملی و همبستگی ایرانیان ناشی از اجرای این طرح‌های آزمندانه و نامتناسب با توان بوم‌شناختی فلات ایران است
تنش شدید آبی
براساس آمار وزارت نیرو، شاخص پایش منابع آب کشور در نیمه نخست سال آبی نشان دهنده آن است که ۱۳ استان کشور در دسته مناطق دارای «تنش آبی شدید» قرار دارند که این استان‌ها شامل اصفهان، ایلام، تهران، البرز، خوزستان، زنجان، قم، کرمانشاه، گلستان، لرستان، مرکزی و همدان هستند. همچنین هفت استان کشور نیز با کمبود آبی مواجه‌اند. بر طبق این گزارش، هیچ استانی از نظر شاخص پایش منابع آب در سال آبی ۹۴-۹۳ در دسته‌های مرطوب، نرمال و یا حتی قابل تحمل قرار ندارد. طبق نقشه طبقه‌بندی استان‌های کشور بر اساس شاخص پایش منابع آب، نیمه جنوبی و جنوب‌ شرقی کشور در دسته مناطق درگیر با کمبود آب قرار دارند. طبق گزارش ناسا، ایران در رتبه چهارم لیست کشورهایی است که در ۳۰ ساله پیش رو، در معرض خشکسالی قرار می‌گیرند. در شرایط کنونی، ۳۷میلیون نفر از جمعیت کشور در معرض تنش آبی قرار دارند که این میزان ۵۰ درصد جمعیت کشور را شامل می‌شود.
خشکسالی در ایران
به‌ گفته قایم مقام وزیر نیرو، در حال حاضر ۱۲کلانشهر کشور با کمبود ۱۲۵ میلیون متر مکعب آب روبه‌رو هستند. در حال حاضر سه سد واقع در استان‌های اصفهان، فارس و خراسان رضوی، وضعیت بحرانی دارند؛ به گونه‌ای که در سال آبی جاری، ورودی آب سد زاینده رود در استان اصفهان با کاهش ۵۰ درصدی و سدهای درودزن در فارس و سد دوستی در خراسان رضوی با کاهش ۲۵ درصدی روبه‌رو هستند. بر اساس لیست منتشر شده بخش‌هایی از استان‌های اردبیل، اصفهان، البرز، ایلام، بوشهر، تهران، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خوزستان، فارس، قزوین، قم، کرمانشاه، لرستان، مرکزی، همدان و یزد، دچار خشکسالی شدید تا بسیار شدید هستند.
پهناهای آبی خوزستان به یک سوم رسید
بر اساس آمار منتشر شده دولت، پهناهای آبی خوزستان به یک سوم رسیده است؛ در حال حاضر کانون تولید گرد و غبار، تنها تالاب‌های خشک‌شده نیستند و حدود دو میلیون هکتار از اراضی کشاورزی که به‌ دلیل کاهش منابع آبی بایر شده‌، تبدیل به کانون تولید گرد و غبار شده‌اند. از سوی دیگر، وزارت نیرو در اقدامی جالب احداث ۱۶ سد روی کارون بزرگ را در دست مطالعه و اجرا دارد، این در حالی است که اکنون پنج سد موجود روی کارون خالی هستند.
مهاجرت های زیست محیطی
به‌ گفته کارشناسان، احداث سد روی سرشاخه‌های اصلی کارون در استان‌هایی مانند چهارمحال و بختیاری، تیر خلاصی بر کارون بزرگ است. از یک سو، بارگذاری‌های غلط در فلات مرکزی، چه به‌ بهانه صنعت یا کشاورزی و از سوی دیگر احداث چندین سد بر روی کارون، تیشه به ریشه منابع آبی ایران زده است. اگر تغییری در رویه دولت در مدیریت منابع آبی کشور رخ ندهد، پیش‌بینی بسیاری سازمان‌های جهانی به‌ وقوع خواهد پیوست و کمتر از سه دهه، ایران با جنگ آب یا مهاجرت‌های زیست‌محیطی مواجه می‌شود