گزیده ها 22 قسمت سوم دی - 96
یک کارشناس رسانه درباره مرز باریک یک برنامه اثرگذار در صدا و سیما و اینکه سیاستهای اشتباه به راحتی میتواند تاثیر معکوسی روی مخاطب بگذارد و تبلیغ به ضد تبلیغ تبدیل میشود، به بیان نکتههایی پرداخت.
در روزهای اخیر و پس از فیلترینگ تلگرام، صدا و سیما در گزارشی مدعی شد که بسیاری از مردم از این اقدام خرسند هستند و فیلتر شدن تلگرام را اقدامی شایسته میدانند؛ گزارشی که در کمترین زمان ممکن پس از پخش، با واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی مواجه شد؛ از جمله واکنش کسانی که صدا و سیما در گزارش خود با آنها گفت و گو کرده بود.
برخی از افرادی که در گزارش مذکور صدا و سیما از آنها تصویر و صدا پخش شده بود، صدا و سیما را به بیانصافی و تقطیع جملات و انتخاب بخشهایی که مورد نظر خودشان است، متهم کردند و متن کامل جملات خود را منتشر کردند؛ موضوعی که منتقدان رسانه ملی را به تکاپو انداخت تا صحت گفتههای خود را درباره صدا و سیما به اثبات برسانند.
محمدرضا خوشرو - کارشناس رسانه - در گفتوگو با ایسنا درباره گزارشهایی که از حوزه خبر صداوسیما بعضا با تاثیر معکوسی مواجه میشود، اظهار کرد: مشکل این است که صداوسیما عمدتا با کارشناسانی گزارشهای مطرح شده را بررسی میکند که در راستای تایید آن ایده و نظام فکری هستند. معمولا اینطور نیست که یک نفر بتواند گزارشی را بدون تایید مدیران بالادستی، آنهم گزارشهای راهبردی با موضوعات حساس و بدون مشورت کارشناسان روی آنتن ببرد. اما آن چیزی که باید به صداوسیما یادآور شد، این است که از کارشناسان دیگر نیز در مواضع مختلف ولی متخصص در امر موضوع هم استفاده کنند؛ یعنی دامنه کارشناسی باید همهجانبه باشد تا اینکه صرفا یک قشر و طیف خاصی مورد مشورت کارشناسی قرار گیرند.
او در ادامه بیان کرد: استفاده از طیف خاص در مواقع حساس و گزارشهای حساس به ایجاد یک اتمسفر خاص میتواند منجر شود و دستاندرکاران رسانهای ممکن است متوجه این واقعیت نشوند که در حال تنفس در فضای اختصاصی خویش هستند و گرایش خاص و سلیقه فکری برنامهساز یا خبرنگار، به پخش گزارشی منجر میشود که بعضا با افکار عمومی و واقعیت افکار عمومی سنخیت پیدا نمیکند.
خوشرو با تاکید بر اینکه صداوسیما باید از گونههای متفاوت تفکر در حوزه تخصصی در رسانه بهره ببرد، اظهار کرد: پیامرسانها، هم منتقدانی دارند و هم طرفدارانی. نه میگوییم که فقط برویم و بگوییم تلگرام قطعا خوب است و بیشتر گزارشهایی در راستای تایید تلگرام داشته باشیم و نه اینکه بگوییم از وقتی تلگرام فیلتر شد چقدر همه چیز خوب و آرام شده است. مشکل این است که رسانه ملی وقتهایی ملی بودن را فراموش میکند و رسانه اختصاصی برای تفکری خاص میشود؛ در حالی که این رسانه، رسانه عموم است و این رسانه مردم که حاکمیت یک کشور آن را حمایت مالی و فکری میکند، باید به همه کارشناسان در حوزههای مختلف این امکان را بدهد که نظر دهند تا گزارش دقیقتری برای هدف گرفتن مخاطب عام، یعنی عموم مخاطب از هر طیف، جناح، گرایش و سلیقهای بتواند این گزارههای پیام را دریافت کند و گارد کمتری هم داشته باشد.
وی در عین حال مطرح کرد: هدف هر رسانهای است که درک، بینش و نهایتا نگرش و رفتار در مخاطب اثرگذار شود و برای اینکه این دقیقتر و درستتر صورت گیرد، باید مخاطب را بشناسد و متناسب با ذائقه، سلیقه و ویژگیهای عموم مخاطب پیامها را مهندسی کند و در اختیار قرار دهد.
خوشرو در بخش دیگری از گفتوگوی خود با اشاره به عملکرد برنامههای صداوسیما، اظهار کرد: ممکن است برنامهسازی یک ایدهای داشته باشد که در معرض همان طیف مدیران همفکر خودش که قرار بگیرد، همه بگویند این ایده بسیار عالی است؛ ولی طبیعتا اگر در گستره متفاوت این ایده بررسی شود متفاوت خواهد بود.
خوشرو اغتشاشهای اخیر را در نقاط مختلف کشور، القایی عنوان کرد که از طریق چند کانال تلگرامی در این مدت نمایان شد و این اعتراض بحق مردمی را به اغتشاش توسط اقلیت فریب خورده و دست نشانده تبدیل کرد و گفت: متاسفانه این اقدام منجر شد به این که اصل اعتراضهای مردم گم و حیف شود. به هر حال اعتراضهای بحقی وجود داشت که به خاطر شیطنت چند کانال تلگرامی منجر شد که اصل آن اعتراض گم شود و حق مردم خورده شود. این پیامرسانها با این کار در حق مردم ظلم کردند. عدهای اموال عمومی را تخریب کردند و یک عدهای اموال خصوصیشان تخریب شد. اکثریت مردم مجبور شدند در این شرایط اعتراضهایشان را کنار بگذارند و سکوت کنند؛ به دلیل اینکه ممکن بود سوء استفادههای بیشتری نسبت به آن شود.
او سپس در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره نظارت بر روی پیامرسانها توسط نهادهای دولتی، اظهار کرد: این انتقاد به پیامرسانها وارد است که تا زمانیکه تحت کنترل نهادهای دولتی قرار نگیرند و پاسخگو نباشند، به راحتی از آنها میشود این سوء استفادهها را کرد. هزاران فواید دیگر هم مردم از این پیامرسان و همچنین فعالیتهای اقتصادیشان داشتند که حق آنها هم پایمال شد؛ به خاطر شیطنت چند کانال تلگرامی که این اتفاق رقم خورد.
این کارشناس رسانه به اخبار و برنامههایی که در صداوسیما گاه اثرگذاری کاملا معکوسی دارد، اشاره کرد و توضیح داد: گزارشهایی بعضا در بخش خبر صداوسیما تنظیم میشود که آن دقت کارشناسی از منظر گرایشهای مختلف حتی تخصص گرایشها و ارتباطات هم میتواند در این موضوع متفاوت باشد. یعنی زمانی که کارشناسی بگوید این گزارش به این شکل میتواند این نتیجه را داشته باشد، یک نفر دیگر ممکن است نظر دیگری داشته باشد.
به هر حال این در معرض نظرات کارشناسی مختلف قرار دادن فایدههای بیشتری دارد؛ چراکه ممکن است تبلیغ، ضد تبلیغ شود. رسانهای که بی محابا از فواید فیلترینگ تلگرام را بیان میکند با این کار هم خودش را از اعتبار میاندازد و از آن طرف هم اعتبار بیشتری به تلگرام میبخشد. اگر با دقت نظر بیشتری این دفاع غلط را از نبودن تلگرام نمیکرد و دفاع درستی در این زمینه داشت این حاشیهها برایش پیش نمیآمد.
صداوسیما در گزارش مربوط به تلگرام خود میتوانست از نظرات طرفین مختلف بهره ببرد. متاسفانه این اشکال در ایامهای مختلف و رویدادهای دیگر نیز به صداوسیما وارد است به عنوان مثال در ایام انتخابات قالب گزارش ها به این کل است که در آن با مردم مصاحبه میکند و پرسش این است که آیا در انتخابات شرکت میکنید؟ همه بدون استثناء میگویند بله شرکت میکنیم.
این گزارش خود نوعی ضد تبلیغ است؛ در حالیکه باید نظرات مختلف را در گزارشش مطرح کند و واقعیت جامعه در آن بروز کند. زمانی که صداوسیما همه نظرات را میگوید، آنجاست که موافقین هم سر جایشان مینشینند. اما اگر مطلق همه «بله» باشند، این گزارش مسلم است غیرواقعی میشود، تاثیرش هم کاهش پیدا میکند و از طرفی تبدیل به ضد تبلیغ میشود.
خوشرو در همین زمینه مطرح کرد: این یک اصل بدیهی است و ما همه قبول داریم که هیچ رسانهای بیطرف نیست. هر رسانهای از ماخذ و منبعی تغذیه میشود که باید در راستای آن هم گزارش ارایه دهد؛ منتهی بیطرفنمایی هم یک اصل بدیهی در رسانههاست. به عنوان مثال، سیانان، بیبیسی و بسیاری دیگر از رسانهها این بیطرف نمایی را در گزارشهایشان به شکل حرفهای دارند اما این در حالی است که بیطرف نیستند.
این کارشناس رسانه در پایان درباره عملکرد صداوسیما یادآور شد: صداوسیما قطعا در گزارشهای خود در قبال فیلترینگ میخواهد تاثیری بر تصمیم فیلترینگ تلگرام بگذارد. این رسانه میخواهد این کار را بکند ولی راهش این نیست که چند نفر را در گزارشش بیاورد و بگوید که به به چقدر خوب شد که تلگرام نیست. این ضد تبلیغ بیشتر به تبلیغ تلگرام تبدیل میشود. حداقلترین کار این بود که نظرات مختلف منفی یا مثبت را بگیرد و در معرض برداشت آزاد مخاطب قرار دهد.
یاسر هاشمی ضمن بیان خاطرات و تشریح ابعادی از زندگی آیتالله هاشمی رفسننجانی گفت: هاشمیزدایی که امروز مطرح میشود، مقابله با تفکر هاشمی است و بحث جدیدی هم نیست. از همان موقعی که تلویزیون اجازه نداد افکار آیتالله هاشمی بخش شود هاشمیزدایی کلید خورد.
یاسر هاشمی کوچکترین فرزند آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی است و معتقد است آیتالله در میان مردم زنده است. در توصیف دلتنگیاش برای آیتالله میگوید «در این یک سال جای خالی پدر در خانه برایشان سخت و دردناک است اگرچه در این مدت آیت الله هاشمی را بین مردم زنده دیدیم.»
آنچه می خوانید مشروح گفت و گوی ایلنا با یاسر هاشمی است:
یک سال از رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی میگذرد. این مدت بر شما و خانواده چگونه گذشته است؟
بعد از فوت آیتالله هاشمی هر شب یکی از ما شب را پیش مادر هستیم. زمانی که در خانه هستیم جای خالی ایشان بیشتر احساس میشود.
اما اگر بخواهیم از بعد جامعه و آن چیزی که ما بین مردم میبینیم بررسی کنیم، بحث جایگاه اندیشه و افکار حاج آقا است که در این مدت خلأ سنگینی را احساس نکردیم. معتقدم فوت آیتالله هاشمی یک نقطه اوج برای ما و شخصیت ایشان بود. مشاهده کردید که چه تشییع جنازه باشکوهی با همدلی و وحدت مردم برگزار شد. در یک کلام بگویم در این مدت ما آیتالله هاشمی را بین مردم زنده دیدیم.
در انتخابات امسال خلأ وجود آیتالله هاشمی رفسنجانی احساس شد. فکر میکنید اگر حضور داشتند چگونه رفتار میکردند؟
برای این انتخابات حاج آقا از قبل تکلیف را مشخص کرده بودند. ایشان پیشبینی کرده بودند که مردم از آقای روحانی حمایت میکنند تا دولت در چهار ساله دوم همه اهدافش را دنبال کند که این اتفاق هم افتاد.
آیتالله هاشمی با یکسری هجمهها و بداخلاقیها در طول حیاتشان روبهرو بودند که از کنار آنها میگذشتند. این صبر از کجا ناشی میشد؟ چه زمانی فکر میکردند که باید پاسخ دهند؟
ایشان همیشه یک استراتژی درباره این مسائل دنبال میکرد. اگر کسی به خود ایشان تهمت و افترا میزد پاسخی نمیداد اما هنگامی که پای نظام و انقلاب در میان بود سکوت نمیکرد.
آقای هاشمی معتقد بود این مسائل نباید مبنایی شود که ایشان از متن موضوعات اصلی به حاشیه رانده شود و این امر جزو یکی از اصول رفتاری آقای هاشمی بود. ایشان هیچگاه اجازه نمیدادند حواشی بر متن غلبه پیدا کند. متأسفانه این روزها میبینیم مسؤولان به جای اینکه به مسائل اساسی و بحثهای مردم بپردازند و آنها را حل و فصل کنند، بیشتر وقت خود را صرف حواشی و اختلافات داخلی میکنند که باعث میشود از آن اهدافی که در کشور دنبال میکنیم، دور شویم.
آیا موردی بوده است که از آیتالله بخواهید به آنها پاسخ دهد؟
بله، من خودم بارها از حاج آقا خواستم که به برخی از موضوعات پاسخ دهند. اما موافق پاسخگویی به شیوه تهمت، افشاگری و مقابله به مثل نبود.
پاسخهای ایشان عموماً درباره مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود که خودشان موظف میدانستند در جایگاهی که دارند پاسخ دهند، اما هیچگاه شخصی و به صورت افشاگری پاسخ نمیدادند و نمیپسندیدند که با آبروی افراد بازی شود. ایشان مخالف بودند که با ذهن و افکار عمومی بازی شود و اگر جایی هم پاسخ میدادند در جهت پیشبرد اهداف نظام بود.
رفتار حاج آقا در خانه چگونه بود؟
رابطه پدر و فرزند نزدیکی بین ما وجود داشت. حاج آقا فرزندان را اجباری را به کار نمیکردند و همیشه سعی میکردند با نصایح، راهنماییهای لازم را انجام دهند ولی هیچگاه برای تربیت ما از جبر استفاده نکردند. میخواهم اعترافی کنم. ایشان همیشه دوست داشتند که یکی از ما طلبه شویم ولی خب نشدیم. همیشه ما را آزاد گذاشتند تا مسیر را خودمان انتخاب کنیم.
بیشتر چه بحثهایی در خانه مطرح میشد؟
خانواده ما یک خانواده سیاسی بود و به تبع بحثهایی هم که میشد سیاسی بود. ما برای حاج آقا حکم رابط صادقی را داشتیم که اخبار جامعه و مردم را برایشان نقل میکردیم. شاید مدیران برای ایشان اغراق میکردند اما ما خیلی شفاف و روشن با او صحبت میکردیم.ممکن بود جایی از شخصی تعریف کنیم اما ایشان با هوشمندی مچ ما را میگرفتند و هیچ وقت متوجه نشدیم که بالاخره نظرمان را تأیید یا رد میکند.
حاج آقا همیشه اطلاعاتشان خوب بود و نمیتوانستیم دروغی به ایشان بگوییم و حتی پیش میآمد که جایی آماری را که میدادیم، تصحیح کند.
پس میتوانیم بگوییم آیتالله هاشمی زمانی که به منزل میآمد، عناوین را پشت در میگذاشت؟
آقای هاشمی خیلی به دنبال عناوین نبودند. شواهد سیاسی زیادی وجود دارد که گواه این گفته من باشد. ایشان به معنای رایج به دنبال کسب قدرت نبودند. آقای هاشمی تنها مسؤولی بود که در تمام عمر سیاسیاش پشتوانهای به نام رأی مردم داشت.
مثلاً هنگامی که کسی رئیس قوه قضاییه میشود حکمش را از یک نهاد خاص میگیرد یا کسی که وزیر میشود از مجلس رأی اعتماد میگیرد اما آقای هاشمی کسی بود که همیشه رأی خود را چه هنگام ریاست جمهوری و چه خبرگان از مردم میگرفت و به جرأت میتوانم بگویم تنها کسی بود که خود را در معرض بیشترین قضاوت مردم قرار میداد.
ایشان میگفت سال 40 که مبارزه را شروع کردیم، فکر نمیکردیم که روزی به سمتی برسیم.
سال 84 هم همین نگاه را بعد از انتخابات داشتند؟
بله، صحنه سیاست ُبعدهایی دارد و دارای فراز و فرودهای است. به قول انگلیسیها بعد از هر شکستی، پیروزی است. حاج آقا از آن دست مسؤولان نبودند که نخواهند با مردم باشند. هیچگاه رابطه آیتالله هاشمی با مردم قطع نشد.
برخلاف رفتاری که ما در سیاسیون ایران میبینیم، خانمهای بیت آیتالله هاشمی در عرصههای مختلف حضور دارند. این دیدگاه از کجا نشأت میگیرد؟
خوشبختانه حاج آقا جزو معدود روحانیونی بود که نگاهش به زن و خانواده، روشنفکرانه و بهروز بود و آن نگاه متحجرانه که در برخی افراد مشاهده میکنیم را نداشت. هنگامی که خاطرات ایشان را میخوانید میبینید که نوشتند عفت به دفتر آمد اما زمانی که خاطرات بزرگان دیگر را میخوانید متوجه میشوید که حاضر نمیشوند اسمی از همسرشان بیاورند و مینویسند خانواده امروز به دیدارشان آمدند.
این اجازهای که حاج آقا به خواهران میدادند تا وارد جامعه شوند در کمتر مسؤولی میبینیم. اغلب آنان اجازه نمیدهند که خانمهای خانواده در انظار ظاهر شوند، اما آیتالله هاشمی برعکس آنان بود.
آیتالله هاشمی نیمی از جامعه که همان زنان باشند را به خوبی دید. ورزش بانوان که فائزه خانم به طور جدی آن را دنبال کرد به همراهی حاج آقا امکانپذیر شد.
آیتالله هاشمی معتقد بودند در حوزه اشتغال و تحصیل باید زنان جامعه را دید که اگر دیده نشوند ممکن است فردا دچار مشکلات فراوانی شویم. ایشان در حوزه فرهنگی و اقتصادی باور کرده بودند اگر ما به زنان اجازه حضور بدهیم جامعه رو به تعالی و پیشرفت خواهد رفت. هر چه ما آنها را محدودتر کنیم قطعاً آسیب جدی خواهیم دید. حضور زنان در جامعه میتواند به آرمانخواهی کمک کند.
خبر فوت را چگونه شنیدید؟
آن شب حوالی ساعت شش رسیدم خانه. یکی از محافظین ایشان زنگ زد و گفت که حاج آقا حالشان بد است و به بیمارستان شهدای تجریش انتقال داده شد. پرسیدم اتفاقی افتاده؟ محافظ نتوانست خودش را کنترل کند. فهمیدم چه شده، سریعاً خود را به بیمارستان رساندم. وقتی رسیدم پزشکان در حال احیا بودند و میخواستند که پدر بازگردد اما خب...
گفته میشود خواهران و مادر شما در هنگام نماز بر پیکره حاج آقا اجازه حضور نداشتند؟
این طور نبود که در مراسم حضور نداشته باشند. همه با اسکورت آمده بودند و در مسیر گیر کرده بودند. ما هم که رسیدیم اجازه نمیدادند داخل شویم و یادم هست از روی نرده پریدم. مأمور دم در اجازه نمیداد وارد شویم. گفتم مرد حسابی من خودم اصل ماجرا هستم. ممنوعیت برای خواهران و مادر نبود. عدم حضور آنها یه دلیل شلوغی مسیر بود.
این روزها بحث رادیواکتیو موجود در خون آیتالله از سوی شما و دیگر فرزندان مطرح میشود. شورای عالی امنیت نیز در این باره جلسهای تشکیل داده بود. درباره آن توضیح دهید؟
شورای عالی امنیت ملی دیرهنگام موضوع تحقیق درباره فوت حاج آقا را مورد بررسی قرار داد. آخرین گزارشی که به ما دادند این بود که وجود 10 یا 12درصد به طور دقیق یادم نیست رادیواکتیو در خون حاج آقا قطعی است اما این دلیل فوت نیست. در خون حاج خانم نیز سه برابر و در خون فاطمه یک برابر رادیواکتیو وجود دارد. ما از آنها خواستیم که گزارش را به ما بدهند اما ندادند.
این روزها شاهد هاشمیزدایی در دانشگاه آزاد هستیم. نظرتان چیست؟
در واقع هاشمیزدایی که امروز مطرح میشود، مقابله با تفکر هاشمی است و بحث جدیدی هم نیست. از همان موقعی که تلویزیون اجازه نداد افکار آیتالله هاشمی بخش شود هاشمیزدایی کلید خورد. دستشان به دانشگاه آزاد نمیرسید که رسید اما مردم به خوبی میدانند که هاشمی که بوده و چه کاری انجام داده است. همیشه عدهای بودند که با تفکرات آیتالله هاشمی مخالفت میکردند. حالا نمیخواهم بگویم بیحیایی اما این رفتارها را انجام میدهند. مردم خوب میدانند که چه کسی دانشگاه آزاد را بنا نهاد و چه تفکری پشت آن است. تفکرات آیتالله هاشمی مشخص است.
علیزاده طباطبایی
علیزاده طباطبایی پیرامون چرایی سکوت احمدی نژاد و هوادارانش در مقابل ناآرامی های اخیر، گفت: «شک نکنید که آن ها در این جریان ناآرامی های اخیر در شهرهای کوچک دست داشتند. یعنی پالس هایی فرستاند و اقداماتی کردند. این طورنیست که سکوت کرده باشند. آنها دلشان برای انقلاب و نظام نمی سوزد. اگر می سوخت طی هشت سالی که اداره ملکت را به عهده و هشتصد میلیون دلار درآمد داشتند؛ مملکت را به این روز نمی انداختند. آن ها فقط به دنبال این هستند که به قدرت بازگردند».
نامه نیوز نوشت: محمود علیزاده طباطبایی، فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: «زمان احمدی نژاد از نظر اقتصادی واقعا دچار مشکل شدیم درحالی که خودش مصاحبه می کرد و می گفت ما یک فقیر در ایران نداریم. به این صراحت خلاف واقع می گفت. مردم تحمل می کردند و حامیانش نیز حمایت می کردند. درست نیست که اکنون با کوچکترین مشکلی مردم را تحریک کنیم و به صحنه آوریم،باید مراقب باشیم. این انقلاب خیلی هزینه داده و ساده به دست نیامده پس برای حفظ آن راهی غیر از آشتی ملی نداریم. همه گروه ها باید با همراه باشند.»
علیزاده طباطبایی پیرامون چرایی سکوت احمدی نژاد و هوادارانش در مقابل ناآرامی های اخیر، گفت: «شک نکنید که آن ها در این جریان ناآرامی های اخیر در شهرهای کوچک دست داشتند. یعنی پالس هایی فرستاند و اقداماتی کردند. این طورنیست که سکوت کرده باشند. آنها دلشان برای انقلاب و نظام نمی سوزد. اگر می سوخت طی هشت سالی که اداره ملکت را به عهده و هشتصد میلیون دلار درآمد داشتند؛ مملکت را به این روز نمی انداختند. آن ها فقط به دنبال این هستند که به قدرت بازگردند».
وی افزود: «خوشحالم که احمدی نژاد دوره دوم نیز رئیس جمهور ماند و دستش برای همه کسانی که از او حمایت می کردند رو شد. قبل از آن هر چه می گفتیم که این ها اولا آدم های کوچکی هستند و شایستگی اداره کشور ندارند و دوما معلوم نیست به کجا وابسته اند که می خواهند بزرگانی مثل هاشمی و ناطق را از صحنه خارج کنند؛ کسی قبول نمی کرد. اگر دستش رو نمی شد شاید بعدا می توانست به عنوان قهرمان ملی بازگردد اما الان می بینیم که زنبیل دست می گیرند، بست می نشینند و ... کسی از آن ها حمایت نمی کند».
یک کارمند ساده در مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت با سوءاستفاده از امکانات شغلی 100 میلیارد تومان را طی 9 سال به جیب زد و از کشور فرار کرد.
به گزارش فارس، هفته گذشته یکی از سایتهای نفتی خبری را با عنوان کشف فساد مالی در وزارت نفت منتشر کرد و نوشت فرد اختلاس کننده گرین کارت کانادا داشت و از طریق ترکیه راهی این کشور شد.
پس از انتشار این خبر کسری نوری رئیس روابط عمومی وزارت نفت اظهار کرد: مسوولان امور مالی مدیریت اکتشاف به تازگی در بررسی اسناد مالی خود با تخلف انجام شده توسط یکی از کارمندان امور مالی این مجموعه مواجه شدند که بلافاصله موضوع را به مراجع اطلاعاتی و قضایی گزارش دادند.
به گفته نوری، وزیر نفت دستور داده است تا سازمان حسابرسی به عنوان بازرس قانونی شرکت نفت و همینطور حسابرسی داخلی این شرکت ضمن انجام تحقیقات دقیق برای روشن شدن ابعاد موضوع و تعیین میزان سوء استفاده اقدام کنند. همچنین وزیر نفت دستور برکناری و آماده به خدمتشدن تعدادی از مسوولان ذیربط را که در انجام مسوولیتهایشان بیدقتی و اهمال کردهاند هم صادر کرده است.
بررسی فارس حاکی است این فرد که 30 سال در مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت مشغول به کار بوده است با ورود به بخش مالی این شرکت فرعی زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران، توانست سواستفاده های مالی خود را از سال 87 آغاز و تا همین اواخر رقمی حدود 100 میلیارد تومان را به جیب بزند.
همچنین فعالیت این فرد تا همین اواخر نیز ادامه داشته اما به محض مطلع شدن از بررسی سوء استفاده مالی توسط یک نهاد نظارتی از کشور فرار کرده و به ترکیه گریخته است.
وی که مدارک اقامت در کشور کانادا را داشته است قصد داشت در آخر هفته ترکیه را به مقصد کانادا ترک کند که تا لحظه انتشار خبر مشخص نیست که این کار را انجام داده و یا اینکه نهادهای امنیتی کشور موفق شده اند وی را دستگیر کرده و به کشور بازگردانند.
با این وجود جای بررسی این نکته هم وجود دارد که چه نقاط ضعف مهمی در سیستم مالی و نظارتی این شرکت وجود داشته است که یک کارمند ساده در طول این مدت طولانی و در دوره مدیریت چند مدیر بدون جلب نظر توانسته است چنین رقم قابل توجهی را اختلاس کند.