گزیده ها قسمت هفتم

گزیده هاقسمت  هفتم 10 بهمن - 96
پایان بیلبوردهای پرحاشیه
بیلبوردهای «صداقت آمریکایی» و «با یه گل بهار نمیشه» را به یاد دارید که شهرداری تهران اعلام می‌کرد از آنها اطلاعی ندارد؟ حالا قرارداد متولی طراحی و نصب این بیلبوردها که متعلق به مؤسسه هنری-رسانه‌ای «اوج» بود؛ پس از اتمام دوره تمدید نشده و به گفته مدیرعامل سازمان زیباسازی، شهرداری دیگر با این مؤسسه قراردادی ندارد.
به گزارش شرق، در‌این‌باره خبر کوتاهی از مدیرعامل جدید سازمان زیباسازی شهر تهران که زمان زیادی از حضورش در این سازمان نمی‌گذرد، منتشر شد که «دیگر هیچ بیلبوردی در شهر تهران در تملک مؤسسه اوج یا سپاه نیست». برزین ضرغامی در پاسخ به «شرق» در توضیح بیشتر این خبر گفت: «مجوز فعالیت این مؤسسه از قبل داده شده بود و قبل از حضور ما در شهرداری تهران هم این قراردادها پایان یافته است و دوباره هم تمدید نشده است». او در پاسخ به این سؤال که آیا درخواستی برای تمدید وجود نداشته یا تمدید نشده است؟ اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت: «من تازه آمده‌ام و هنوز اطلاع زیادی ندارم و فقط می‌دانم که قرارداد به شکل عادی تمام شده و دوباره تمدید نشده است».
مدیرعامل سازمان زیباسازی می‌گوید درحال‌حاضر تنها مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و بنیاد شهید و امور ایثارگران در سطح شهر بیلبوردهای اختصاصی دارند که این مجوزها نیز از سال‌ها قبل صادر شده و برای برنامه‌ها و اقدامات فرهنگی همین مجموعه‌ها استفاده می‌شود. او گفت که برخی دیگر از نهادها و مؤسسات دولتی نیز در محیط مجموعه خود بیلبوردهایی دارند که در قالب حیطه مدیریتی شهرداری تهران محسوب نمی‌شود. ضرغامی تأکید کرد که سازمان زیباسازی براساس مصوبه شورای شهر تهران تلاش می‌کند در قالب مسئولیت‌های فرهنگی و اجتماعی از فضای تبلیغاتی شهر استفاده کند و هم‌زمان که ساماندهی شرکت‌ها و مؤسسات تبلیغاتی را انجام می‌دهد، از ظرفیت‌های آنها هم برای شهر استفاده کند.
بیلبوردهای سیاسی و اجتماعی مؤسسه اوج براساس محور اصلی آن در سطح پایتخت سال‌ها نصب و رونمایی می‌شدند و در موارد زیادی به‌ جای هم‌افزایی بین ملت و دولت، زمینه اختلاف و چالش بین شهرداری و دولت یا شهرداری و مردم را فراهم کرد. در هرکدام از موارد منجر به اعتراض‌هایی نسبت به این بیلبوردها، شهرداری وقت تهران با پاسخ‌ندادن یا بی‌اعتنایی از کنار موضوع می‌گذشت و در نهایت اعلام می‌شد که این بیلبوردها کار شهرداری تهران نیست و ما مسئولیتی در‌این‌باره نداریم.
مؤسسه فرهنگی و رسانه‌ای «اوج» در سال ٩٠ فعالیت خود را آغاز کرده و در این چند سال به واسطه پشتوانه‌هایی که دارد و یک نمونه آن را در شهرداری تهران شهروندان عینا دیده‌اند، توانست در حوادث مهمی مانند مذاکرات هسته‌ای و برجام اثرگذاری مد نظر خودش را داشته باشد. البته این مؤسسه حالا بیشتر وقتش را در رسانه ملی حضور فعال دارد و علاوه بر تولید محتوای اختصاصی برای شبکه تلویزیونی افق برای شبکه‌های دیگر نیز برنامه می‌سازد و شاید وجه غیرملموس و عینی این مؤسسه در فعالیت‌های سینمایی و فرهنگی و تلویزیونی باشد و بیلبوردهای تبلیغاتی وجه جنبی دیگری از همه فعالیت‌های این مؤسسه باشد. ‌
با این‌حال احسان محمد‌حسنی، مدیر مؤسسه هنری-رسانه‌ای «اوج» در نخستین نشست رسانه‌ای خود که در ششمین سال بعد از تأسیس این مؤسسه در مرداد سال جاری برگزار شد، در بخشی از این نشست در پاسخ به سؤالی درباره بودجه و حمایت‌هایی که این مؤسسه از آنها برخوردار است، گفت: افتخار سازمان اوج این است که از هیچ سفارتخانه خارجی پول نمی‌گیرد و با افتخار از سپاه پاسداران حمایت می‌گیرد.
بااین‌حال سردار رمضان شریف، مسئول روابط‌عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، آبان سال ٩٣ در یک نشست خبری درباره نسبت سازمان رسانه‌ای «اوج» با سپاه پاسداران این‌طور گفت: «مؤسسه اوج از همان آغاز جهت‌گیری معینی را برای فعالیت در حوزه انقلاب، دفاع مقدس و بیداری اسلامی اعلام کرد که هر سه حوزه چسبندگی خاصی با حوزه فعالیت‌های سپاه پاسداران دارد. از این منظر بدون همکاری تنگاتنگ و حمایت‌های نهادهایی مانند سپاه و ارتش این فعالیت به ثمر نمی‌رسید. این مؤسسه به اعتبار نوع تعریفی که از فعالیت‌های خود داشته، توانسته بیشتر از امکانات حمایتی سپاه بهره‌مند شود و به این اعتبار اگر در آینده افراد دیگری هم بخواهند فعالیت‌هایی با همین مختصات داشته باشند، می‌توانند از این حمایت‌ها بهره‌مند شوند». مسئول روابط‌عمومی سپاه در ادامه تأکید کرد که با توجه به رویکرد حمایتی سپاه از مجموعه اوج تولیدات این مرکز را نمی‌توان الزاما خروجی و محصول رسمی مجموعه سپاه دانست.
مؤسسه اوج در سال‌های فعالیت خود علاوه بر حوزه‌های سیاسی در برخی موضوعات اجتماعی هم فعال بوده و هست و پس از ابلاغ سیاست‌های جمعیتی از سوی مقام معظم رهبری و موج خبری که در ادامه آن درباره افزایش جمعیت و ضرورت‌های آن به وجود آمد، بیلبوردهای «با یه گل بهار نمی‌شه» را بر در و دیوار شهر بالا برد که واکنش‌های اجتماعی زیادی را به همراه داشت. سال گذشته هم بیلبوردهای متفاوتی با مضمون مقایسه خشونت و افسردگی، تعداد زندانیان، تعداد فرزندان نامشروع و... در آمریکا را در نقاط مختلف شهر قرار دادند که آن موارد هم با واکنش‌های متفاوتي مواجه شد.
مسئله حائز توجه دیگر درباره رابطه این مؤسسه و سازمان زیباسازی و شهرداری مرکز این بود که شهرداری تهران از این مؤسسه و اقدامات آن اعلام برائت کرد؛ اما رابطه مشترک ادامه داشت و این سؤال‌ها باقی می‌ماند که چطور مؤسسه‌ای با حدود پنج سال فعالیت می‌تواند این‌طور در فضای تبلیغات شهری یکه‌تازی کند؟ شهرداری تهران در فروش یا تحویل موقت و دائم این بیلبوردها در میدان‌های مهمی مثل فردوسی، ولی‌عصر (عج) یا جداره اتوبان‌های اصلی تهران تنها نقش «طرف قرارداد» را دارد و به محتوا و نحوه عملکرد این بیلبوردها نظارت ندارد؟
از سوی دیگر سازمان زیباسازی از چند سال قبل براساس مصوبه شورای شهر باید پیمانکاران تبلیغاتی و شرکت‌های‌شان را ساماندهی و رتبه‌بندی می‌کرد؛ اما گویا انحصار این مؤسسه شکسته نشده است و حالا هم با تغییر مدیریت شهری با فرض اصلی باقی‌ماندن انحصار باید پرسید این انحصار از این مجموعه شهری به کدام مجموعه منتقل شده است؟
همیاری‌نکردن اکثر شهروندان در برف‌روبی معابر فرعی، نشان از «بحران مشارکت اجتماعی» در ایران دارد. اگر به این موضوع بحران‌های آلودگی هوا، مصرف بی‌رویه آب، مصرف زیاد غذاهای مضر، اعتیاد و موارد دیگر نیز اضافه شود، مشخص می‌شود شهروندان ایرانی برای «مشارکت‌های اجتماعی» آموزش داده نشده‌اند
حسن سبیلان‌اردستانی. استاد ارتباطات در شرق نوشت: همیاری‌نکردن اکثر شهروندان در برف‌روبی معابر فرعی، نشان از «بحران مشارکت اجتماعی» در ایران دارد. اگر به این موضوع بحران‌های آلودگی هوا، مصرف بی‌رویه آب، مصرف زیاد غذاهای مضر، اعتیاد و موارد دیگر نیز اضافه شود، مشخص می‌شود شهروندان ایرانی برای «مشارکت‌های اجتماعی» آموزش داده نشده‌اند که در ادامه موضوع مشارکت شهروندان را که می‌توانست یک مشارکت ساده، مفرح و مقدمه‌ای برای مشارکت‌های اجتماعی دیگر باشد، بررسی می‌کنیم.
مشاركت participation درگيري ذهني و عاطفي اشخاص در موقعيت‌هاي گروهي است كه آنان را برمي‌انگيزد تا براي رسيدن به اهداف گروهي، يكديگر را ياري دهند و در مسئوليت كار شريك شوند. اين تعريف داراي سه جزء است: ١. درگيرشدن ٢. ياري‌دادن
٣. پذيرش مسئوليت. مشارکت خود به دسته‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، توسعه و... تقسیم‌ می‌شود که با عنایت به بارش برف بی‌نظیر و سنگین در کشور به «مشارکت اجتماعی» پرداخته می‌شود. ١- مشارکت اجتماعی شهروندان در موضوع «مدیریت برف‌روبی»: نگاهی کوتاه به وضعیت معابر [پیاده‌رو و خیابان] در این چند روز برفی نشان از آن دارد که شهروندان هیچ فعالیتی درباره مدیریت معابر فرعی نداشته‌اند؛ به این مفهوم که پیاده‌روها غالبا دارای برف و یخ‌زدگی هستند و خیابان‌های فرعی نیز از این شرایط خارج نیست. علت چیست؟ بیشتر شهروندان تصور می‌کنند این وظیفه شهرداری‌هاست که باید همه معابر را از برف و یخ بزدایند و با ماسه و نمک‌پاشی همه معابر را از برف پاک كنند.
در‌صورتی‌که وظیفه شهروندان در‌این‌میان چیست؟ کمی به عقب‌تر و به دهه ٥٠ و ٦٠ برگردیم که در این کشور برف به‌وفور می‌بارید. اگر به آن زمان برگردیم، ملاحظه می‌کنیم که وقتی برف می‌آمد، فردای آن روز همه شهروندان از خانه برای مدیریت معابر خارج می‌شدند و با تمام امکانات برف‌ها را در باغچه‌ها یا مکان‌هایی که مزاحمت برای دیگر همسایگان ایجاد نمی‌کرد، می‌ریختند و هیچ‌کس منتظر شهرداری و مأموران شهرداری برای پاک‌کردن معابر فرعی نمی‌ماند. امروز مشاهده می‌شود عده کمی از شهروندان جلوی منزل خود را برف‌روبی کرده‌اند و مابقی شهروندان یا اصلا دست نزده‌اند یا برف‌های جلوی منزل یا خودروی خود را به وسط خیابان ریخته‌اند! و شرایط عبور‌و‌مرور را با مشکل مواجه کرده‌اند.
در این راستا حتی دستگاه‌های دولتی و شرکت‌های دولتی نیز که تعداد زیادی «پرسنل خدمات» دارند، مدیران دستور برف‌روبی جلوی شرکت را نداده‌اند! اگر در خیابان قدم بزنید، ملاحظه می‌کنید که جلوی بانک‌ها، ادارات، دانشگاه‌ها، فروشگاه‌های دولتی و... که همگی دارای پرسنل خدمات هستند، باز هم برف مانند خانه‌ای متروکه است که کسی در آن زندگی نمی‌کند و باید انتظار بکشند که شهرداری برای برف‌روبی بیاید! چرا برف‌روبی معابر فرعی از شمول «مشارکت اجتماعی» خارج شده است؟ ٢- رسانه‌ها و مشارکت اجتماعی: رسانه‌هاي همگاني در همه انواع مشارکت‌ها نقش اساسی دارند و از عهده هیچ سازمان دیگری بر‌نمی‌آید که به تشریح آن با موضوع «مشارکت اجتماعی در برف‌روبی» می‌پردازیم. اولین نقش رسانه‌ها، باید موضوع مد نظر و داراي اهميت را براي شهروندان برجسته كنند و اهميت و ضرورت آن را براي آنها آشكار کنند و «اعتبار اجتماعي رسانه» را به آن ببخشند.
به عبارت ديگر به علت اينكه سوژه‌هاي مشاركت در اجتماعات به‌وفور ديده مي‌شوند؛ بنابراين احتمال اينكه تفكر عموم حول يك موضوع ايجاد شود، كم خواهد بود. رسانه‌ها با واردشدن به عرصه و نشان‌دادن اولويت‌ها مي‌توانند افكار شهروندان را درباره مهم‌ترين موضوعات حساس كنند؛ به‌اين‌ترتيب اتفاق آرا بين شهروندان درباره موضوع مشاركت به وجود مي‌آيد. درباره برف‌روبی، عده‌ای برف‌روبی را دور از شأن و کسوت خود می‌پندارند و تصور می‌کنند که اگر آنها بیل یا پارویی دست بگیرند و معابر را تمیز کنند، شهروندان دیگر به آنها با دیده حقارت نگاه خواهند کرد [هرچند برخی شهروندان ناآگاه نیز این دید را به فعالان اجتماعی دارند] در‌صورتی‌که اگر رسانه‌ها «اعتبار اجتماعی» به موضوع ببخشند، دیگر هیچ شهروندی این‌طور احساسی را نخواهد داشت. دیگر اینکه برخی رسانه‌ها برای رسانه‌های دیگر «رسانه نخبه» محسوب می‌شوند و توان هدایت دیگر رسانه‌ها را در مدیریت‌های بحران [نه بحران‌آفرینی] دارند. باید عنایت داشت که رسانه‌های شبکه‌های اجتماعی مجازی به ‌علت اینکه مدیریت فردی دارند، فقط توان بازنشر و بازنمایی مطالب دیگران را دارند؛ بنابراین در زمان‌های بحران، فقط باعث تشدید بحران‌ها می‌شوند؛ چراکه از هر گوشه و کناری، مطلبی هیجانی و نادر را بازنشر داده که این عمل در فرایند «مدیریت بحران و رسانه» قرار نمی‌گیرد؛ بنابراین رسانه‌ای بزرگ مانند سازمان صداوسیما می‌تواند با توجه به کادر تخصصی و فراگیربودن، مدیریت بحران را انجام و بازنشر آن را برعهده رسانه‌های اجتماعی قرار دهد. دومين موضوع نحوه مشاركت در امور است. مشاركت موضوعي نيست كه شهروندان بتوانند بدون هماهنگي در آن شركت کنند؛ بلكه بايد بين شهروندان و برنامه‌ريزان ذي‌ربط ارتباط برقرار شود. رسانه‌ها در پيوند و برقراري ارتباط بين شهروندان و دستگاه‌هاي ذي‌ربط، بهترين وسيله و ابزار هستند و تقريبا جايگزيني براي آنها وجود ندارد؛ بنابراین زمانی که رسانه‌ها از شهروندان تقاضا می‌کنند که در زمان بارش برف از مسافرت‌های غیرضروری پرهیز کنند، باید این غیرضروری‌بودن را برای شهروندان ملموس و مصداقی كنند. سومين موضوع آموزش مشاركت است. آموزش مشاركت از موضوع‌هايي است كه در كشورهاي در‌حال‌توسعه كمتر به آن پرداخته مي‌شود. بايد توجه داشت به علت قدمت‌نداشتن مشاركت مدرن در كشورهاي در‌حال‌توسعه، آموزش شهروندان درباره مؤلفه‌هاي مشاركت، فوايد و معايب آن، نحوه تعامل با ديگر شهروندان، نحوه هماهنگي با سازمان‌هاي مربوطه و حركت يكسان و مكمل براي رسيدن به هدف از مواردي است كه بايد رسانه‌ها در آموزش خود به آن توجه لازم را داشته و بدون اين آموزش‌ها، مشاركت تداوم نخواهد داشت.
اگر به برف‌روبی شهروندان توجه شود، بیشتر کسانی که اقدام به برف‌روبی کرده‌اند، برف‌ها را در فضاهایی تجمیع کرده‌اند که خود مشکل بعدی برای دیگر شهروندان به همراه دارد؛ در‌صورتی‌که رسانه‌ها باید آموزش دهند شهروندان برف‌ها را تا حد امکان درون باغچه‌ها بریزند تا هم برای گیاهان مفید باشد و هم معضل جدیدی ایجاد نکند. آسیب‌شناسی «مشارکت برف‌روبی» در رسانه صداوسیما نیز مهم است. عادت به طلبکاری به‌جای اقدامات ایجابی، بزرگ‌ترین آفت رسانه‌ها و به‌ویژه سازمان صداوسیماست.
به این مفهوم که سازمان صداوسیما به‌عنوان رسانه‌ انحصاری رادیو و تلویزیون، وظایفی ایجابی بر عهده دارد که فقط از عهده رادیو و تلویزیون‌ها برمی‌آید که نمونه آن، «جلب مشارکت اجتماعی» در زمان مدیریت بحران‌هاست. اگر برنامه‌های صداوسیما با رویکرد بسیج شهروندان برای برف‌روبی معابر فرعی پخش می‌‌شد، در همان روز اول خیلی از معابر از برف زدوده می‌شد و با تصویرسازی و آموزش بصری، شهروندان می‌توانستند لحظات خوب، مفید و درعین‌حال شادی را برای خود ایجاد کنند که در این بین، یک مسابقه آدم‌برفی نیز می‌توانست سطح مشارکت را به حداکثر ممکن برساند.
لابي براي رد بودجه، ١٠ دقيقه قبل از رأي‌گيري
روز يکشنبه صحن علني مجلس شوراي اسلامي شاهد اتفاقي بي‌نظير بود. نمايندگان موافق و مخالف لايحه بودجه سال ٩٧ دلايل موافقت و مخالفت خود با کليات لايحه بودجه را اعلام کردند و سپس محمدباقر نوبخت، رئيس سازمان برنامه و بودجه به دفاع از لايحه پيشنهادي دولت که از فيلتر کميسيون تلفيق مجلس نيز گذشته بود، پرداخت.
به گزارش شرق، آن‌گاه بود که علي لاريجاني، رئيس مجلس شوراي اسلامي از نمايندگان خواست تا رأي خود را درباره کليات لايحه بودجه اعلام کنند و در ميان شگفتي همگان، اکثريت نمايندگان حاضر در جلسه با کليات لايحه بودجه سال ٩٧ موافقت نکردند. اما سخنگوي کميسيون تلفيق ديروز گفت کار بررسي بودجه را امروز تمام مي‌کنيم. فارغ از اينکه چرا کليات لايحه در صحن مورد موافقت قرار نگرفت، سرعت عمل کميسيون تلفيق در انجام اصلاحات نيز در نوع خود جالب توجه است. اينکه چگونه رفع اشکالات بودجه را در يک روز می‌توان انجام داد؛ خود احتمال سياسي‌بودن مخالفت با کليات بودجه ٩٧ را پررنگ‌تر مي‌کند.
‌چرا کليات لايحه بودجه رأي نياورد؟
تحليل‌هاي بسياري درباره علل رد کليات لايحه بودجه در صحن علني مطرح مي‌شود. عده‌اي اين تصميم مجلس را تصميمي سياسي و حاصل رايزني‌هاي صورت‌گرفته براي نمايش دقت و توجه نمايندگان به نقش نظارتي خود توصيف مي‌کنند و برخي ديگر آن را نوعي گروکشي براي افزايش اعتبارات عمراني مي‌دانند. از ديگر سو کارشناسان اقتصادي دلايلي مانند افزايش برداشت‌ها از صندوق توسعه ملي، افزايش بدهي‌هاي دولت حاصل از مجوز افزايش انتشار اوراق مالي اسلامي، نگراني‌ها درباره حذف يارانه نقدي تعداد زيادي از يارانه‌بگيران و همچنين عدم توافق نمايندگان بر سر قيمت حامل‌هاي انرژي را از دلايل رد کليات لايحه بودجه در مجلس ذکر مي‌کنند.
اين عدم توافق بر سر منابع و هزينه‌ها نه‌تنها بين نمايندگان، بلکه بين دولت و مجلس نيز وجود دارد و به همين علت است که به اعتقاد برخي کارشناسان حتي مدافعان کليات لايحه هم آن‌چنان که بايد، از اين لايحه دفاع نکردند و عرصه را به مخالفاني واگذار کردند که دست پُري براي انتقاد از لايحه بودجه سال ٩٧ داشتند. لايحه‌اي که شايد بتوان گفت اولين لايحه بودجه ايران است که در سطح عمومي و ميان مردم نيز به بحث گذاشته شده و حواشي متعددي را به همراه داشته است.
‌در انتظار رکورد تازه مجلس
اگر آن مخالفت نمايندگان با کليات لايحه بودجه در صحن علني را اتفاقي بي‌نظير بدانيم، يقينا انجام اصلاحات و بازگرداندن آن به صحن از طریق کميسيون تلفيق در يک روز را نيز مي‌توانيم رکوردي تازه براي کميسيون تلفيق به حساب بياوريم. کمتر از يک روز از تصميم تاريخي مجلس براي رد کليات لايحه نگذشته بود که سخنگوي کميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي از تلاش اين کميسيون براي رفع ايرادات نمايندگان و به‌پايان‌رساندن اصلاحات لايحه در همان روز (دوشنبه) خبر داد و به ايرنا گفت: تلاش ما اين است که نظرات و ديدگاه‌هاي نمايندگاني را که ايراداتي به گزارش کميسيون تلفيق وارد مي‌دانستند، در نظر بگيريم و اصلاحات آن را اعمال کنيم تا نظرات نمايندگان تأمين شود.
اين ايرادات در موضوعاتي مانند اجراي هدفمندي يارانه‌ها، صندوق توسعه ملي، اوراق مشارکت و قيمت حامل‌هاي انرژي بود. کميسيون تلفيق تصويب کرد در لايحه بودجه ٩٧ سقف انتشار اوراق مشارکت دولت از ٥٠ هزار ميليارد توماني که قبلا پيش‌بيني شده بود به ٣٨,٥ هزار ميليارد تومان کاهش پيدا کند و سقف اوراق مشارکت شهرداري‌ها و شرکت‌هاي وابسته به دولت نيز ٢١ هزار ميليارد تومان تعيين شد که قبلا ٣٠ هزار ميليارد تومان بود.
مخالفت با کليات، مخالفت با کليات نيست!
در اين بين شايد اظهارنظر فاطمه ذوالقدر، يکي از اعضاي کميسيون تلفيق در واکنش به مخالفت مجلس با کليات لايحه از همه جالب‌تر بود. ذوالقدر در توضيح علت مخالفت نمايندگان با کليات لايحه بودجه به ايرنا گفت: عدم رأي مجلس به کليات بودجه به معناي مخالفت با کل لايحه نيست؛ يعني نمايندگان ممکن است ايراداتي به برخي تبصره‌ها داشته باشند که مي‌خواهند آن ايرادات اصلاح شود. اگر توضيحات ذوالقدر را بپذيريم (که به نظر مي‌رسد منطقي اين است که نپذيريم) يعني نمايندگان مجلس در جريان قرار نداشته‌‌اند که موافقت با کليات بودجه براي ورود به همين جزئياتي است که نسبت به آن ايراد داشته‌‌اند و رد کليات به‌طور‌کلي امکان ورود به جزئيات را از بين مي‌برد.
درس بگيريم
در اين بين محمدحسين حسين‌زاده‌بحريني، عضو کميسيون اقتصادي مجلس نيز يکي ديگر از نمايندگاني بود که در واکنش به رد کليات لايحه در صحن علني آن را فرصتي براي دولت، مجلس و کميسيون تلفيق دانست تا از آن درس بگيرند. حسين‌زاده‌بحريني در توضيح علل رد کليات لايحه به تسنيم گفت: نمي‌توان به طور مشخص گفت چرا کليات رأي نياورد، چون نمايندگان مختلف با دلايل مختلفي با اين لايحه مخالفت مي‌کردند و به همين دليل نمي‌توان به تحليل واحدي براي علت رأي‌نياوردن کليات رسيد.
انگيزه نمايندگان چه بود؟
عليرضا رحيمي، نماينده مردم تهران، در کانال تلگرام خود از انگيزه نمايندگان براي رد کليات لايحه بودجه نوشت.
گفته شده رد کليات لايحه بودجه در مجلس بي‌سابقه بوده است.
‌دکتر عارف در جلسه فراکسيون قبل از رأي‌گيري در جمع‌بندي نهايي تأکيد داشت که مي‌توانيم با کليات موافق باشيم و نظراتمان را در تبصره‌ها و رديف‌ها و جزئيات لايحه اعمال کنيم.
‌در صحن، ضمن صحبت با دکتر لاريجاني و تذکر نسبت به لابي‌هاي وسيع برخي نمايندگان براي رأي منفي به کليات لايحه از موضع مثبت ايشان نيز مطلع شدم.
10دقيقه قبل از زمان رأي‌گيري تلاش آشکار نمايندگاني که عضو هيئت‌رئيسه مجلس و نزديک به دکتر لاريجاني بودند براي جلوگيري از تصويب کليات تعجب‌برانگيز بود. با تک‌تک نمايندگان صحبت و درخواست رأي منفي داشتند.
گوشه‌اي از مجلس چند نفر از نمايندگان اميدي پس از همفکري فيمابين نيز براي رأي منفي به کليات (باوجود مصوبه جلسه صبح فراکسيون) تلاشي آشکار آغاز کردند.
بيش از پنج نفر براي رأي منفي به بنده مراجعه و صحبت داشتند اما شخصا به‌دليل اينکه تغييري در ترکيب کميسيون تلفيق اتفاق نمي‌افتاد و ايده‌اي نو هم براي تغيير اساسي در مصوبات نهايي آن کميسيون وجود نداشت با رأي منفي به لايحه موافق نشدم.
مخالفت با دولت براي ترميم مناسبات با نمايندگان و فراکسيون‌ها و دادن به‌اصطلاح کارت هشدار به دکتر روحاني و وزرا از اهم انگيزه‌هاي سياسي مخالفان لايحه بود که البته در نوع خود براي مخالفت با کليات لايحه اصلا قانع‌کننده و وارد نبود.
هم‌زمان برخي نمايندگان استان کرمان و لرستان در حال امضاي استيضاح وزير آموزش‌وپرورش بودند، دليل را که سؤال کردم گفتند وزير آموزش‌وپرورش مي‌خواهد مديرکل موفق آموزش‌وپرورش استان را تغيير دهد گفتم هنوز که تغيير نداده است گفتند بالاخره بايد جلوگيري کنيم.
هم‌زمان برخي نمايندگان مستقلين و ولايي لابي وسيعي را در طول نطق مخالفان و موافقان شکل داده بودند تا مانع تصويب کليات شوند.
‌درخصوص موضع دکتر لاريجاني برداشت‌هاي متناقضي در حمايت يا مخالفت ايشان با کليات لايحه شکل گرفته بود که آخرالامر براي ما هم روشن نشد.
معادله چند مجهولي
بايزيد مردوخي، كارشناس اقتصادي: تحليل اينکه چه اتفاقي در بررسي دوباره لايحه بودجه در صحن علني خواهد افتاد بستگي به اين دارد که مخالفان تا چه حدي و با چه قسمت‌هايي از لايحه مخالف‌اند و آيا امکان تغييرات موردنظر آنها وجود دارد يا نه، بنابراين اين يک معادله چندمجهولي است؛ براي مثال مخالفت و انتقاداتي درباره ميزان انتشار اوراق مشارکت، بازپرداخت بدهي‌هاي دولت، نحوه حذف يارانه‌بگيران و همچنين سهم اعتبارات عمراني،‌ برداشت از صندوق توسعه ملي و ده‌ها مورد ديگر صورت گرفته و مشخص نيست اصلاح ده‌ها مورد اين‌چنيني در طول يکي، دو روز چگونه مي‌تواند انجام شود و نمايندگان را به اين تفاهم برساند که در چند روز رأي مخالفشان را به موافق تبديل کنند.
من گمان مي‌کنم به‌هرحال اگر دلايل ريشه‌اي براي اين مخالفت وجود داشته، حل آن در يکي، دو روز ممکن نيست و نتيجه حاصل آن نيز نه لايحه‌اي است که دولت پيشنهاد کرده و نه چيزي که کميسيون تلفيق اصلاح کرده است. بايد بگويم به نظر مي‌رسد فرايند تهيه و تصويب بودجه در ايران به‌طورکلي مشکل دارد و اين سؤال را مطرح کنم که آيا دولت نمي‌توانست در طول تنظيم لايحه با لايحه‌هاي مختلف مجلس ارتباط بيشتري برقرار کند تا لايحه پيشنهادي اين‌چنين دور از انتظار نمايندگان نباشد؟ اين عدم ارتباط يک مشکل جدي است و به همين دليل معتقدم ساختار تهيه و تصويب بودجه نيز به نظر بايد به‌طورکلي اصلاح شود.
در مجلس ما احزاب تابلودار و مشخص وجود ندارد و به همين علت نمي‌توانيم بگوييم مثلا حزب الف موافق يا حزب ب مخالف لايحه است و بين نمايندگان محترم مجلس نيز نمي‌توان به يک طبقه‌بندي ظاهري، اما مشخص رسيد تا بگوييم اين گروه‌ها به‌طورکلي چه تصوري نسبت به کليات لايحه بودجه دارند. به اعتقاد من، راه‌حل اصلاح امور به‌هيچ‌وجه از مسيري که براي اين لايحه بودجه پيش آمده؛ چه در فرايند تنظيمش و چه فرايند تصويبش نيست و هر تغييري در لايحه بودجه نيز نمي‌تواند راه‌حل مشکلات باشد.
فراموش نکنيم که شرايط اقتصادي که دولت با آن دست‌و‌پنجه نرم مي‌کند و تحت‌تأثير آن چنين لايحه‌اي را تصويب کرده، شرايط سخت و دشواري است و کمبود منابع و مشکلات مختلف که تحت عنوان بحران و ابربحران از آنها نام برده مي‌شود، با چيزي مثل بودجه اصلاح نمي‌شود و اگر قرار است اصلاحي اساسي صورت بگيرد، بايد در نظام تدبير اقتصادي کشور تغييرات و اصلاحاتي انجام شود.
محمود صادقی، نماینده مردم تهران در گفت و گو با روزنامه شرق جزئیات تازه‌ای از دیدار نمایندگان مجلس با خانواده شاکیان سعید طوسی گفته است. ظاهرا ۱۵ نماینده مجلس با پدر دو تن از شاکیان سعید طوسی ملاقات داشته اند و درخواست پیگیری این پرونده را کرده اند.

محمود صادقی، نماینده مردم تهران در گفت و گو با روزنامه شرق جزئیات تازه‌ای از دیدار نمایندگان مجلس با خانواده شاکیان سعید طوسی گفته است. ظاهرا ۱۵ نماینده مجلس با پدر دو تن از شاکیان سعید طوسی ملاقات داشته اند و درخواست پیگیری این پرونده را کرده اند.

محمود صادقی در این باره نکات تازه ای از پرونده سعید طوسی را مطرح کرده است:

‌چه زمانی حضوری با خانواده‌ها دیدار داشتید؟
دو هفته پیش. خانواده‌ها تماس گرفتند که دادگاه کیفری تجدیدنظر رأی صادر کرده. حیران و متعجب بودند. پیگیری کردیم و دیدیم که پرونده در شعبه نبود اما جالب اینکه رأی صادر شده بود.

‌در دیدار حضوری چه افرادی از خانواده شاکیان حاضر شده بودند و چه گفت‌وشنودی در گرفت؟
دو هفته پیش دو پدر از خانواده شاکیان در کمیسیون اصل ٩٠ حضور یافتند و با ارائه تجدیدنظر خواستار رسیدگی دقیق به پرونده شدند.

‌انتظار خانواده‌ها از شما چه بود؟
خیلی از خانواده‌ها از روی شرم و حیا آشکارا پیگیری نکردند. به همین خاطر هم فقط دو خانواده پیگیر مسئله بودند.

‌در این مدت با آقای سعید طوسی دیدار و گفت‌وگو داشتید؟
نه ضرورتی نداشته و با ایشان بحثی نداشتم.

‌واکنش خانواده‌ها پس از پیگیری‌های اخیر شما چه بوده؟
گویی صدای‌شان شنیده شده است. من به‌عنوان نماینده وقتی در جلسه‌ای با اینها نشسته‌ام و وعده پیگیری داده‌ام، خودم را مسئول می‌دانم و تا پایان این روند و مسیر را پیگیری خواهم کرد.

‌چرا این خانواده‌ها سراغ محمود صادقی آمدند؟
اتفاقا آنها تنها سراغ من نیامدند. آنها به ‌جز من- و البته هم‌زمان با مکاتبه با من- به ١٥ نماینده اصلاح‌طلب و اصولگرای دیگر هم نامه نوشته‌اند و شرح ماوقع داده‌اند. شاید همکاران دیگر درگیر امور حوزه انتخابیه‌ یا سایر مشکلات و درگیری‌ها هستند؛ اما پیگیری این پرونده و نکات آن برای من مهم بوده و هست. وقتی از بین ١٥ نماینده هیچ نماینده‌ای این مسئله را جدی نگرفته و برای چنین موضوعی وقت ندارند؛ یعنی وظیفه من سنگین‌تر از پیش است. نماینده باید به نماینده‌بودنش فکر کند و اینکه وقتی تک‌تک مردم پای صندوق رأی رفته‌اند و او را امین خود دانسته‌اند، امین‌شان باشد. فرصت نیست به چیز دیگری فکر کنم.

‌فکر می‌کنید سرنوشت این پرونده چه شود؟
امیدوارم ما نمایندگان قوی‌تر از پیش دنبال تصویب لایحه حمایت از کودکان در مجلس باشیم تا خانواده‌های درگیر چنین پرونده‌هایی کمتر در معرض فرسایش باشند.