اربابان به‌سراغ چه کسانی می‌روند؟


نقدی بر روند حراج‌های هنری در ایران

اربابان به‌سراغ چه کسانی می‌روند؟  9بهمن-96

برگزاری حراج تهران
یک منتقد هنری می گوید: حراج نمی‌تواند اصالت یک اثر هنری را برای ما روشن کند. هنرمندانی هستند که کار آن‌ها در حراج فروش می‌رود و قیمت‌های خوبی هم دارد اما ما اصلا آن‌ها را حساب نمی‌کنیم.
محمدحسن حامدی ـ منتقد هنری و مدیر مسوول نشریه هنرهای تجسمی تندیس ـ در گفت و گو با ایسنا، بیان کرد: حراج‌های ایران کپی‌برداری روشنی از جریان‌ (حراج‌های) خارج از کشور است. پشت پرده حراج جریان سرمایه‌داری خوابیده که مسئله آن هنر نیست، بلکه مسئله جابه جایی پول است.
او ادامه داد: در شرایط اقتصادی فعلی خیلی نمی‌توانم مبالغی را که رد و بدل می‌شود باور کنم. اگر هم صحت داشته باشد، در باور من نمی‌گنجد. حراج‌ها به جایی تبدیل شدند که آثار برخی هنرمندان ملاک قیمتی پیدا کند؛ به همین دلیل گاهی فروش حراج‌ها به این شکل نیست که یک مشتری در حراج حضور داشته و خاطرخواه یک اثر باشد و قیمت اثر را تا جایی بالا ببرد که از پس خریدش بربیاید.
حامدی با بیان اینکه این خرید و فروش‌ها شکل کاذبی دارد، اظهار کرد:  می‌توان یک جور رنگ و بوی تبانی را در آن دید. این قیمت‌ها خیلی هم دوامی ندارد. این کاذب بودن نفس حقیقت حراجی‌ها است که قیمتی را برای اثری فراهم می‌کند اما اینکه بعدها این قیمت‌ها چقدر بتواند به هنرمند کمک کند، نمی‌دانم.
این روزنامه‌نگار در ادامه گفت: متأسفانه برای دست‌یابی به شهرت با توجه به یک هنرمند این روزها معطوف شده به بازار حراج (خرید و فروش حراج) در واقع اصالت هنری زیر این ارقام گم می‌شود و به شکل کاذب گاهی اوقات کار کسی قیمتی پیدا می‌کند. اما نمی‌توانیم ارزش هنری قائل شویم.
او تاکید کرد: منتقدها نباید به این واسطه فریب بخورند ممکن است برای برخی این تصور به وجود بیاید که اگر اثر کسی گران است پس کار او خوب است.
حامدی درباره تاثیر بازار هنر روی هنر گفت: شرایط آن قدر پیچیده و سخت شده که دوغ و دوشاب قاطی شده؛ تکلیف اثر و فروش مشخص نیست خیل عظیمی هنرمند وارد جرگه هنری شدند و هنر سهل‌الوصول شده است. آدم‌ها زود پله ترقی را طی می‌کنند و کارشان یکدفعه سر از حراج درمی‌آورد. من براساس تجربه شخصی می‌گویم برخی‌ها را که تقدمی کنند حراج ممکن است تصور کذبی را در ذهن یک هنرمند پدید بیاورد و باعث فساد او شود و در نهایت تصور کند کارش خوب است اما خوب نباشد. این حرکت باید نقد شود و این توهم از بین برود.
این منتقد هنری تاکید کرد: این جریان‌ها باید نقد شود. هنر مقوله پیچیده‌ای است. حراج نمی‌تواند اصالت یک اثر هنری را برای ما روشن کند. هنرمندانی هستند که کار آن‌ها در حراج فروش رفته و قیمت‌های خوبی هم دارد اما ما اصلا آن‌ها را حساب نمی‌کنیم. من به عنوان یک منتقد برخی از این آثار را در قاعده هنری به حساب نمی‌آورم.
او اظهار کرد: از سویی تعداد زیادی هستند که اربابان حراج به سراغشان نمی‌روند و می‌توانم پای آرتیست بودنشان بایستم.
او درباره این‌که در آخرین دوره حراج تهران آثار برخی هنرمندان نامدار نزدیک به کمینه قیمت خود به فروش رفتند، اظهار کرد: باید دید این قیمت کف را چه کسی بنا گذاشته است. قیمت کفی که آنجا می‌گذارند گاهی اوقات از قیمت نرمال بازار خیلی بالاتر استدر رسیدن به این کف قیمتی هم منطقی نیست که راجع به آن صحبت کنیم. منطق، منطقِ پول و سرمایه‌داری است.
حامدی اضافه کرد: ارزش واقعی این آثار، این‌ها نیست. به عنوان مثال تابلوی ابوالحسن صدیقی باید گران‌تر از همه آثار حراج باشد، اما اثری که کسی چندان هم نمی‌تواند پشت آن باشد، با قیمت بالا به فروش می‌رود.
این منتقد همچنین گفت: گاهی وقت‌ها خریدار برخی آثار خود هنرمند آن یا اسپانسرش است، بسیاری از این آثار تکیه‌گاه هنری ندارند البته خود مدیر حراج هم بارها گفته این حراج، بازار و کارشان خرید و فروش است. ممکن است اثر شخصی ۸۰۰ میلیون تومان قیمت داشته باشد اما این ربطی به آرت ندارد.

او در پایان گفت: موضوع حراجT خرید وفروش آثار هنری است اما تمام و کمال آثار هنری در آن رد و بدل نمی‌شود. این‌که افرادی مانند علی محمد حیدریان و ابوالحسن صدیقی مهجور می‌مانند، آن‌وقت افراد دیگری رشد می‌کنند نشان می‌دهد قاعده بازار بر این رویداد متصور است اما قاعده هنری متصور نیست.