گزیده ها قسمت هفتم 16 اردیبهشت -97
گروههای زیادی در جامعه ایران امروز بسیار بیشتر از این مقدار برای کشیدن سیگار، خرید شارژ تلفن همراه، بسته اینترنت یا خرید تنقلات مضر برای سلامت هزینه میکنند. آنچه به هزینه برق و آب افزوده شده، واقعاً یک «بربری برقی» است. این هزینهای است که برای تداوم خدمات برق و آب پرداخت میشود.
فرارو- محمد فاضلی – عضو هیئت علمی شهید بهشتی در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: وزیر نیرو درخصوص افزایش تعرفه برق و آب به میزان هفت درصد گفته است «این افزایش به اندازه قیمت یک نان بَربَری در ماه هزینه زندگی هر ایرانی را افزایش میدهد.» آیا این محاسبه درست است؟
مصوبه دولت این است که وزارت نیرو هفت درصد بر قیمت آب و برق بیفزاید و به ازای این افزایش در سال ۱۱۹۰ (هزار و صد و نود) میلیارد تومان درآمد در بخش برق و ۲۲۴ میلیارد تومان درآمد کسب کند. اگر ۱۱۹۰ میلیارد تومان را به هشتاد میلیون (عدد تقریبی جمعیت کشور) تقسیم کنیم، مقدار ۱۴۸۷۵ (چهارده هزار و هشتصد و هفتاد و پنج) تومان به دست میآید. یعنی افزایش هفت درصدی قیمت برق ۱۴۸۷۵ در سال بر هزینه هر ایرانی میافزاید. تقسیم این عدد بر دوازده ماه سال نیز حاصلش ۱۲۳۹ تومان میشود.
حاصل تقسیم ۲۲۴ میلیارد تومان درآمد ناشی از هفت درصد افزایش قیمت آب بر هشتاد میلیون نفر نیز میشود ۲۸۰۰ تومان به ازای هر ایرانی در سال که اگر این عدد را به ۱۲ تقسیم کنید، ۲۳۴ تومان در ماه به ازای هر نفر میشود.
جمع ۱۲۳۹ و ۲۳۴ معادل ۱۴۷۲ تومان میشود. قیمت یک بربری ساده در اغلب نانواییهای تهران ۱۰۰۰ تومان و بربری سفارشی کنجدی، یا یک نان سنگک ۱۵۰۰ تومان است. وزیر نیرو درست میگوید که هفت درصد افزایش قیمت آب و برق، تقریباً معادل قیمت یک بربری در ماه به هزینه زندگی هر ایرانی میافزاید.
قبض برق منزل ما امروز آمده و مبلغ آن ۱۴۸۰۰ تومان درج شده است. افزایش هفت درصدی این قبض به معنای افزوده شدن ۱۰۳۶ تومان به هزینه زندگی سه نفره ماست، به ازای هر نفر ۳۴۵ تومان. این مقدار به اندازه هزینه یک بربری در ماه هم نیست.
افزایش ۱۵۰۰ تومان در ماه به هزینه زندگی هر ایرانی چیزی نیست که برای اکثریت جامعه ایران قابل تحمل نباشد، اما همین میزان میتواند به پایداری صنعت برق و آب این کشور کمک کند. یک نظام حمایتی مناسب نیز باید در کشور باشد که اگر گروههایی از جامعه واقعاً قادر به تأمین همین میزان نیز نیستند، به درستی از آنها حمایت کند، اما به سختی بتوان نشان داد تعداد کسانی که قادر نیستند هزینهای معادل ۱۵۰۰ تومان در ماه را تأمین کنند، زیاد است.
گروههای زیادی در جامعه ایران امروز بسیار بیشتر از این مقدار برای کشیدن سیگار، خرید شارژ تلفن همراه، بسته اینترنت یا خرید تنقلات مضر برای سلامت هزینه میکنند. آنچه به هزینه برق و آب افزوده شده، واقعاً یک «بربری برقی» است. این هزینهای است که برای تداوم خدمات برق و آب پرداخت میشود.
مصوبه دولت این است که وزارت نیرو هفت درصد بر قیمت آب و برق بیفزاید و به ازای این افزایش در سال ۱۱۹۰ (هزار و صد و نود) میلیارد تومان درآمد در بخش برق و ۲۲۴ میلیارد تومان درآمد کسب کند. اگر ۱۱۹۰ میلیارد تومان را به هشتاد میلیون (عدد تقریبی جمعیت کشور) تقسیم کنیم، مقدار ۱۴۸۷۵ (چهارده هزار و هشتصد و هفتاد و پنج) تومان به دست میآید. یعنی افزایش هفت درصدی قیمت برق ۱۴۸۷۵ در سال بر هزینه هر ایرانی میافزاید. تقسیم این عدد بر دوازده ماه سال نیز حاصلش ۱۲۳۹ تومان میشود.
حاصل تقسیم ۲۲۴ میلیارد تومان درآمد ناشی از هفت درصد افزایش قیمت آب بر هشتاد میلیون نفر نیز میشود ۲۸۰۰ تومان به ازای هر ایرانی در سال که اگر این عدد را به ۱۲ تقسیم کنید، ۲۳۴ تومان در ماه به ازای هر نفر میشود.
جمع ۱۲۳۹ و ۲۳۴ معادل ۱۴۷۲ تومان میشود. قیمت یک بربری ساده در اغلب نانواییهای تهران ۱۰۰۰ تومان و بربری سفارشی کنجدی، یا یک نان سنگک ۱۵۰۰ تومان است. وزیر نیرو درست میگوید که هفت درصد افزایش قیمت آب و برق، تقریباً معادل قیمت یک بربری در ماه به هزینه زندگی هر ایرانی میافزاید.
قبض برق منزل ما امروز آمده و مبلغ آن ۱۴۸۰۰ تومان درج شده است. افزایش هفت درصدی این قبض به معنای افزوده شدن ۱۰۳۶ تومان به هزینه زندگی سه نفره ماست، به ازای هر نفر ۳۴۵ تومان. این مقدار به اندازه هزینه یک بربری در ماه هم نیست.
افزایش ۱۵۰۰ تومان در ماه به هزینه زندگی هر ایرانی چیزی نیست که برای اکثریت جامعه ایران قابل تحمل نباشد، اما همین میزان میتواند به پایداری صنعت برق و آب این کشور کمک کند. یک نظام حمایتی مناسب نیز باید در کشور باشد که اگر گروههایی از جامعه واقعاً قادر به تأمین همین میزان نیز نیستند، به درستی از آنها حمایت کند، اما به سختی بتوان نشان داد تعداد کسانی که قادر نیستند هزینهای معادل ۱۵۰۰ تومان در ماه را تأمین کنند، زیاد است.
گروههای زیادی در جامعه ایران امروز بسیار بیشتر از این مقدار برای کشیدن سیگار، خرید شارژ تلفن همراه، بسته اینترنت یا خرید تنقلات مضر برای سلامت هزینه میکنند. آنچه به هزینه برق و آب افزوده شده، واقعاً یک «بربری برقی» است. این هزینهای است که برای تداوم خدمات برق و آب پرداخت میشود.
پدر نوجوان کرجی که فرزندش را مورد شکنجه قرار داده بود، برای بررسی سلامت روان به پزشکی قانونی منتقل شد.
پدر نوجوان کرجی که فرزندش را مورد شکنجه قرار داده بود، برای بررسی سلامت روان به پزشکی قانونی منتقل شد، این متهم چند روز قبل دختر 17 سالهاش، نگار را بهشدت مورد آزارواذیت قرار داده و او را دار زده، اما نگار نجات پیدا کرده و زنده مانده بود.
به گزارش شرق، این خبر تکاندهنده وقتی به مأموران داده شد که چندین روز از آزارواذیت نگار گذشته و پدر با قمه به جان فرزندش افتاده و او را بهشدت زخمی کرده بود.
وقتی مأموران نگار را از خانه بیرون آورده و به بیمارستان منتقل کردند، با بازجویی از اعضای خانواده او متوجه شدند این اولینبار نیست که پدر نگار چنین برخوردی با او میکند و پیش از این نیز پدر خانواده فرزندش را مورد آزارواذیت شدید جسمی قرار داده است. نگار برادری 10 ساله دارد که تأیید کرده پدرش مرتب نگار را کتک میزده است. همسایهها نیز به مأموران گفتند این دختر ناتوانی جسمی داشت و بهدرستی نمیتوانست صحبت کند، اما بارها آثار زخم و جراحت را روی بدن او دیده بودند که وقتی دراینباره سؤال میکردند به آنها گفته میشد نگار زمین خورده و چون نمیتواند بهدرستی از خود مراقبت کند دچار چنین وضعیتی شده است.
بااینحال برادر نگار به مأموران گفته است مادرش با نگار بدرفتاری نمیکرده و این بدرفتاریها از سوی پدر خانواده بوده است. داریوش بیاتنژاد، مدیرکل بهزیستی استان البرز که این پرونده را تحتنظر گرفته است، درباره آخرین وضعیت نگار اظهار کرد: این نوجوان معلول جراحی شده و جراحی با موفقیت بوده و پزشکان به بهبود او بسیار امیدوار هستند. وی گفت: نهم اردیبهشت یکی از بازپرسان دادسرای کرج در یک تماس تلفنی از وقوع یک معلولآزاری خبر داد.
بعد از این خبر نیروهای اورژانس 123 بهسرعت در محل حاضر شدند و با دیدن شرایط کودک ضرورت انتقال وی به بیمارستان را تشخیص دادند. وی افزود: این کودک با همکاری اورژانس 115 به بیمارستان مدنی انتقال داده شد و به دلیل اینکه شدت آسیبدیدگی در برخی از بخشهای بدنش زیاد بود، برای درمان مورد عمل جراحی قرار گرفت. خوشبختانه عملهای صورتگرفته موفقیتآمیز بوده و درحالحاضر وضعیت جسمی کودک در شرایط مناسبی است و با رسیدگی عوامل بیمارستان امیدواریم هرچهسریعتر روند درمان تکمیل و کودک مرخص شود.
مدیرکل بهزیستی البرز درباره وضعیت پدر این کودک گفت: این فرد درحالحاضر در زندان بهسر میبرد و باید تحت بررسیهای روحی و روانی قرار گیرد، چون واقعیت این است که فردی که سالم باشد و ذرهای انسانیت داشته باشد نمیتواند به فرزند خود آسیبی وارد کند. بیاتنژاد اضافه کرد: البته تا بررسی کامل وضعیت پدر این کودک نمیتوان در مورد سالمبودن یا نبودن وی اظهارنظر قطعی کرد، ولی بهوضوح مشخص است این فرد از ناهنجاریهای شدید روحی رنج میبرد که توانسته این کار وحشتناک را با فرزند خود انجام دهد.
این مسئول درباره آینده این کودک توضیح داد: بعد از اینکه این مددجو به طور کامل سلامت خود را به دست آورد، کارشناسان صلاحیت مادر وی برای حضانت را بررسی میکنند. اگر مادر صلاحیت نگهداری را داشته باشد، حضانت کودکش به او داده میشود، درغیراینصورت این مددجو به یکی از مراکز نگهداری بهزیستی منتقل میشود. وی گفت: این کودک از لحاظ جسمی معلولیت دارد، ولی از لحاظ بهره هوشی در وضعیت مناسبی است و مشکل خاصی ندارد. بدونشک اگر همکاری مقامات قضائی استان در چنین پروندههایی نباشد، بهزیستی توان پیگیری و رسیدگی به برخی موارد خاص را به تنهایی ندارد.
این در حالی است که همسایهها نیز در گفتههایشان تأیید کردند پدر نگار فردی پرخاشگر بوده و چندینبار با سایر اعضای خانواده درگیریهایی داشته است، اما خانواده او در برابر پرخاشگریهای پدرشان سکوت میکردند. مادر نگار نیز در بازجوییها به مأموران گفت: زمانی که این حادثه اتفاق افتاده، من در خانه نبودم و وقتی برگشتم هم متوجه شدم حال نگار خوب نیست، اما فکر کردم زمین خورده یا اینکه بدنش به جایی برخورد کرده است. از اینکه شوهرم چنین بلایی سر فرزندم آورده اصلا خبر نداشتم. نگار دچار معلولیت جسمی است، اما مانند بچههای دیگر همهچیز را متوجه میشود و درک میکند. او بهخاطر وضعیت جسمیای که دارد و عصبانیت پدرش کمی پرخاشگر و ناراحت است، اما دختر بدی نیست و من و دخترم رابطه خوبی با هم داریم.
همسایهها به مأموران گفتهاند پدر نگار پیش از این هم فرزندش را کتک میزده است، اما آنها شدت حادثه را در این ابعاد نمیدانستند. پرستاران بیمارستانی که نگار در آن بستری است نیز گفتهاند بر اساس آنچه پدر نگار و اعضای خانواده گفتهاند، سر این بچه وقتی با قمه توسط پدر شکافته شده است بدون اینکه داروی بیحسی به او زده شود توسط پدر با نخ دوخته شده که همین مسئله نیز مشکلاتی را برای نگار درست کرده و جای زخم بهشدت عفونت کرده بود. جمجمه نگار دچار شکستگی شده بود که خوشبختانه عمل جراحیای که روی آن انجام شد موفقیتآمیز بود.
یکی از پرستاران گفت: نگار فقط بهلحاظ جسمی آسیب ندیده، بلکه بهشدت دچار شوک روحی هم شده است. این دختر چون معلولیت جسمی دارد، اصلا قدرت حرکت چندانی ندارد که بگوییم خیلی شلوغ میکرده و پدرش را آزار میداده و پدر کنترل خود را از دست داده است. در مدتی که او در بیمارستان است بسیار ساکت و آرام است و بهجز در مواقع ضروری صحبت نمیکند. صحبتکردنش هم بهشدت سخت است و قدرت بیان چندانی ندارد، اما بهشدت ترسیده و هر صدایی او را هراسان میکند.
گفته میشود رسیدگی به پرونده این پدر در دادسرا ادامه دارد و سایر اعضای خانواده نیز برای روشنشدن دقیق ماجرا مورد بازجویی قرار گرفتهاند. همچنین این احتمال که بچههای دیگر هم از سوی پدر مورد آزار قرار گرفته باشند در حال بررسی است و احتمال داده میشود این مرد فرزندان دیگرش را هم کتک زده باشد. تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
یک ماه پیش بود که دولت قیمت دلار را چهارهزارو 200 تومان اعلام کرد و معاون اول رئیسجمهور، در قامت فرمانده اقتصاد مقاومتی اعلام کرد دلار با هر نرخی به جز چهارهزارو 200 تومان در حکم قاچاق است و مردم و فعالان اقتصادی باید دلار خود را در بانکها سپردهگذاری کنند.
به گزارش شرق، در همان روزها و در ادامه این فرمان، صادرکنندگان مکلف شدند دلارهای حاصل از صادرات خود را به بانکها بسپارند و در مقابل واردکنندگان نیز ارز موردنیاز واردات خود را به همین قیمت از دولت تحویل بگیرند. سپس فهرستی از افراد مستحق دریافت دلار و سقف دلاری که میتوانند دریافت کنند اعلام شد و مسافران، زائران، دانشجویان، اعضای هیئت علمی و برخی گروههای کوچک دیگر نیز تکلیف خود را با ارز رسمی چهارهزارو200تومانی فهمیدند. تکلیفی که اگرچه در آغاز با اعتراض برخی گروهها به سقف پایین سهمیهشان روبهرو شد اما گریزی از آن نبود.
صرافیها هم در همین فرایند به طور موقت از چرخه نقل و انتقالات ارزی خارج شدند تا عملا یک دوگانه کاملا رسمی- کاملا غیررسمی در بازار ارز کشور شکل بگیرد. ناگفته پیدا بود که هرچقدر هم تدابیر اتخاذشده برای تعیین سهمیه گروههای نیازمند دلار کامل باشد، باز هم افرادی خواهند بود که به دلار نیازمند میشوند اما در گروههای موردنظر جایی ندارند.
چه آنها که به گفته انارکیمحمدی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس برای تمدید ویزا به ارز نیازمند هستند و چه آنها که بیش از یک سفر در سال به خارج از کشور دارند. حتی آنها که یک سفر به خارج از کشور انجام میدادند هم نمیتوانستند به سهمیه دلار تکنرخی دل خوش کنند و باید ارز را جای دیگری جستوجو میکردند. جایی که حتما لازم نبود چهارراه استانبول باشد و میتوانست مثل حالا، دم در منزل متقاضی ارز خارجی باشد.
دلار قاچاق تا 6500 هم بالا رفت
خریدوفروش دلار با نرخی بالاتر از چهارهزارو 200 تومان قاچاق است. اما در این بازار قاچاقچیان ارز، دلارها را با قیمتهایی که خود تعیین کردهاند، خریدوفروش میکنند. قیمتها هم هر روز بالاتر میرود. تعطیلی هم ندارند. دلار جمعه ششهزارو 200 و دلار روز شنبه تا ششهزارو 500 تومان هم بالا رفت. سوداگران همیشه دنبال کسب سود هستند و از ابلاغهای دولتی هم واهمه ندارند. هرچند برخوردی که نیروی انتظامی در بازار ارز داشت برای مدتی جلوی فعالیتهای سوداگرانه در بازار را گرفت اما مدتی که گذشت، دوباره فعالیتها از سر گرفته شد.
خریدوفروش دلار با نرخی بالاتر از چهارهزارو 200 تومان قاچاق است. اما در این بازار قاچاقچیان ارز، دلارها را با قیمتهایی که خود تعیین کردهاند، خریدوفروش میکنند. قیمتها هم هر روز بالاتر میرود. تعطیلی هم ندارند. دلار جمعه ششهزارو 200 و دلار روز شنبه تا ششهزارو 500 تومان هم بالا رفت. سوداگران همیشه دنبال کسب سود هستند و از ابلاغهای دولتی هم واهمه ندارند. هرچند برخوردی که نیروی انتظامی در بازار ارز داشت برای مدتی جلوی فعالیتهای سوداگرانه در بازار را گرفت اما مدتی که گذشت، دوباره فعالیتها از سر گرفته شد.
نماینده مردم رفسنجان و انار در مجلس دهم شورای اسلامی درخصوص لزوم تأمین ارز متقاضیان واقعی ارز به خانه ملت گفت: باید توجه داشت برخیها قصد اقامت در خارج کشور را دارند این در حالی است كه نمیتوانند ارز مورد نیاز خود را تأمین کنند، همچنین برخیها قصد تمدید ویزا دارند و برای آنها تدبیری اتخاذ نشده است.
این نماینده مردم در مجلس دهم با تأکید بر لزوم تکنرخشدن واقعی قیمت ارز تصریح کرد: بعد از اعلام قیمت چهارهزارو 200 تومان برای هر دلار و کنترل معاملات صرافیها، برخیها به صور غیرقانونی اقدام به مبادله دلار میکنند بهطور مثال پیکهای موتوری اقدام به خریدوفروش دلار دم در منازل میکنند یعنی اصطلاحا بازار غیررسمی ارز از چهارراه استانبول به در منزل متقاضیان دلار منتقل شده است.
سوداگری با اسکناس
ارز اگر پیش از این دو نرخ رسمی و بازار آزاد داشت حالا سه قیمت دارد. یک نرخ آن را دولت تعیین کرده است و دو نرخ دیگر را دلالان. آنها تعیین میکنند که ارز را به چه قیمتی خریداری کنند و به چه قیمتی بفروشند و البته صنف و نمایندهای هم ندارند که نسبت به این ارقام پاسخگو باشد. اگر پیش از این صرافیها در خریدوفروش ارز، فاصلهای بسیار کوچک برای کارمزد خود قائل بودند، حالا این تفاوت در بازار قاچاق سر به فلک رسانده است.
ارز اگر پیش از این دو نرخ رسمی و بازار آزاد داشت حالا سه قیمت دارد. یک نرخ آن را دولت تعیین کرده است و دو نرخ دیگر را دلالان. آنها تعیین میکنند که ارز را به چه قیمتی خریداری کنند و به چه قیمتی بفروشند و البته صنف و نمایندهای هم ندارند که نسبت به این ارقام پاسخگو باشد. اگر پیش از این صرافیها در خریدوفروش ارز، فاصلهای بسیار کوچک برای کارمزد خود قائل بودند، حالا این تفاوت در بازار قاچاق سر به فلک رسانده است.
یکی از کسانی که دیروز در بازار تهران دلار خود را به دلالان فروخته است میگوید: «مجبور بودم قسمتی از دلاری را که از دوران دانشجوییام داشتم بفروشم چون به پول نیاز داشتم و نتوانستم از کسی قرض بگیرم. هزار دلار فروختم که با هزار زحمت پنجهزارو 500 تومان برای هر دلار گرفتم. چند قدم آن طرفتر همان دلالان داشتند دلار را ششهزارو 300 تومان میفروختند. ده بار مرده و زنده شدم تا دلارم را فروختم اما آنها دلشان قرص است».
همین تفاوت بین یک شهروند عادی برای خرید و فروش دلار با یک دلال است که باعث میشود نرخ خریدوفروش دلار تا این حد متفاوت باشد و البته همین نرخ نیز متفاوت از قیمت دلار در صرافیهای مرزی باشد. در شرایطی که روز گذشته در هرات افغانستان و سلیمانیه عراق، هر دلار بین ششهزارو 200 تا ششهزارو 350 تومان معامله میشد، نرخ این ارز در بازار تهران تا 200 تومان گرانتر بود و البته رشدی هزارتومانی را نسبت به قیمت آن در بازار آزاد نسبت به ماه گذشته تجربه میکرد.
در همین شرایط قیمت سکه طرح جديد نیز از مرز دو میلیون تومان گذشت و طلای 18 عیار نیز بالاتر از 195 هزار تومان در هر گرم معامله شد. درهمینحال برخی تولیدکنندگان نیز مجبورند ارز خود را از همین بازار تهیه کنند و البته نگراناند که با آنها همانطور برخورد شود که لازم است با سوداگران برخورد شود. این نگرانی اما در دلالان نیست و آنها برای ایجاد اطمینان نزد خریداران، تنها با یک تماس تلفنی و یک تراکنش ساده بانکی ارز موردنیاز را دم در خانه خریدار تحویل میدهند.
: عملیات آتشنشانان برای مهار روغن تانکر 27 هزار لیتری که در سطح بزرگراه لشگری جاری شده بود، پنج ساعت زمان برد.ساعت 16:36 در پی تماس رانندگان خودروهای عبوری از مسیر بزرگراه شهید لشگری به سمت غرب، بعد از پل آزادگان با سامانه 125 و اعلام خبر جدا شدن تانکر روغن 27 هزار لیتری از کشنده و نشت شدید روغن در سطح بزرگراه، ستاد فرماندهی آتشنشانی تهران بلافاصله آتشنشانان ایستگاه 20 و 111 را به محل حدثه اعزام کرد.علی کاظمی؛ افسر آماده منطقه یک عملیات درباره جزئیات این حادثه اظهار کرد: راننده یک دستگاه خودروی حامل روغن در مسیر شرق به غرب بزرگراه شهید لشگری هنگام حرکت، به دلیل خراب شدن کشنده، اقدام به تعویض خودرو کرده بود.وی ادامه داد: به علت بروز نقص در ناحیه نگهدارنده تانکر، چندی پس از حرکت خودرو، تانکر27 هزار لیتری روغن بر روی زمین واژگون شده و نشت شدیدی در آن رخ داده بود.وی تصریح کرد: آتشنشانان با کمک عوامل راهور و شهرداری، تمهیدات ایمنی را در محل اجرا کردند و توانستند روغن جاری شده در سطح بزرگراه را با استفاده از تامین خاک مهار کنند.افسر آماده منطقه یک عملیات خاطرنشان کرد: عوامل راهور با استفاده از دو جرثقیل خود، تانکر را بلند کردند و توانستند آن را مجدد بر روی خودرو کشنده قرار دهند که متاسفانه تانکر دوباره بر روی زمین واژگون و نشت روغن شدیدتر از قبل شد.وی افزود: آتشنشانان با همکاری عوامل راهور با تلاش مجدد خود، تانکر را با استفاده از جرثقیل به حاشیه بزرگراه هدایت کردند و نیروهای عملیات در پنج ساعت تلاش توانستند نشتگیری تانکر حامل روغن را انجام دهند.بنابر اعلام پایگاه خبری 125؛ آتشنشانان پس از اجرای ایمنسازیهای لازم و تحویل محل به عوامل شهرداری و پرسنل پالایشگاه نفت به ماموریت خود پایان دادند.