اوین
نامه ی کیهان یک شنبه 8 مهر ماه سال 1397
يادداشت روز اوین نامه کیهان "سعودي، جنگي پر از
نفرت"
کاملاً پيداست که هيچ «ابتکار عمل سياسي» براي پايان دادن به
بحران شديد امنيتي يمن وجود ندارد و چشم انداز آن هم حداقل طي يک سال آينده روشن
نيست اما با اين وجود، اين روزها از «توافق سياسي» و «صلح» زياد صحبت مي شود و
همزمان با آن از تلاش هاي زياد خارجي براي وادار کردن متجاوزين سعودي به پذيرش
«طرح سياسي» سخن به ميان مي آيد. در اين ميان سرسختي رژيم فرقه گرا و وهابي
عربستان در برابر هر ابتکار مبتني بر به رسميت شناختن انصارالله در سطح بين المللي
تا آنجاست که اجازه نداد هواپيماي عماني براي انتقال هيئت مذاکره کننده يمني به
«ژنو» در فرودگاه صنعا فرود آيد. در خصوص موضوعات مرتبط با يمن و مذاکرات سياسي
نکات زير حايز اهميت مي باشند:
1- ابتکار جنگي ائتلاف عربي- غربي عليه يمن براي آخرين بار نيز طي سه هفته اخير به شکست انجاميد. اين ائتلاف که از در هم شکستن مقاومت يمني ها در سواحل غربي استان استراتژيک «الحديده» در فاصله اول رمضان المبارک تا پايان ذي الحجه گذشته (اوايل خرداد تا اواسط شهريور) مايوس گرديد تلاش کرد تا از طريق جنوب و جنوب شرقي شهر حديده و با قطع راه ارتباطي حديده به استان هاي ديگر و از جمله پايتخت، آن را به محاصره درآورده و در يک درگيري فرسايشي برالحديده مسلط شود اما در اينجا نيز علي رغم حدود سه هفته جنگ سنگين با شکست کامل مواجه شده و حتي نتوانست لحظه اي بر اين جاده مهم مواصلاتي دست پيدا کند. در واقع يک بار ديگر فرضيه ائتلاف مبتني بر حل مسئله از طريق جنگ ابطال گرديد و کورسوي اميد به موفقيت طرح هاي نظامي مشترک غربي- عربي خاموش شد. به موازات اين مسئله طرف هاي غربي و بخصوص انگليسي از لزوم توجه به راه حل سياسي خبر دادند اما با اين حال آنچه گفتند چنان مبهم و متناقض بود که نمي توان حتي آنها را مقدمه اي بر گفت وگوها ناميد.
2- شکست مکرر طرح نظامي در يمن به معناي آن نيست که سعودي را از توسل به جنايت منصرف مي کند. دولت عربستان هنوز به اين نتيجه نرسيده است که يک راه حل سياسي به نفع اوست. سعودي گمان مي کند طرح سياسي سبب مشروعيت بخشي بين المللي به انصارالله شده و از آن پس توجيهي براي تداوم محاصره و اجراي قطعنامه ضد يمني شوراي امنيت سازمان ملل وجود ندارد و اين بطور جهشي به فزوني بي سابقه قدرت انصارالله منجر مي شود. در واقع سعودي در حالي که جنگ را کاملاً باخته است قادر نيست به آن اعتراف نمايد.
برخلاف تصور سعودي ها آنکه حتي در سطح بين المللي مشروعيت ندارد، دولت «منصور هادي» است چرا که دولتي که نه جمعيت دارد و نه بخش قابل توجهي از سرزمين، نمي تواند يک دولت تلقي شود. اين دولت بخصوص پس از آنکه با يک جريان مدعي که بخش اکثريتي جمعيت را در اختيار دارد و صلاحيت خود را براي اداره کشور براساس هنجارهاي حقوقي و اخلاقي بين المللي به اثبات رسانده است، مواجه باشد، نمي تواند مدعي مشروعيت گردد. پس انصارالله با مذاکرات سياسي مشروعيت نمي يابد بلکه مذاکرات سياسي فقط در حکم يک برگ از صدها برگ «اعتراف» به مشروعيت آن است. وقتي نماينده سابق و کنوني دبيرکل سازمان ملل سه سال در حال گفت وگو با رهبران انصارالله است، چطور صرف پذيرش انصارالله در فرايند مذاکرات سبب مشروعيت يابي و اقتدار غيرقابل مهار آن مي شود؟
رژيم عربستان جنگ کنوني را علي رغم شکست هاي پي در پي و فقدان اميد واقعي به موفقيت، ادامه مي دهد ولي نتيجه آن ضمن آنکه براي يمني ها خسارت بار است براي او نفعي به همراه نخواهد داشت. مي ماند طرف مقابل يعني مظلومين يمني که بايد بهاي استقلال و شرافت خود را بپردازند که مي پردازند براين اساس، چهارشنبه گذشته «مهدي مشاط» رئيس شوراي عالي سياسي يمن خطاب به متجاوزين سعودي و اماراتي گفت: «بدانيد دوران سلطه پايان يافته و هر تلاشي براي بازگرداندن آن دوران با خواست خداوند به شکست خواهد انجاميد.»
3- در ادامه جنگ کنوني، منطقه جنوب يمن را نيز ملتهب کرده است. از حدود دو ماه پيش و پس از آنکه رهبران حراک جنوب متوجه شدند اميدي به وعده هاي ائتلاف شکست خورده سعودي- اماراتي نيست، تظاهرات گسترده اي در حد فاصل استان «عدن» تا استان «المهره» راه انداخته و خواستار خروج نيروهاي سعودي و اماراتي از منطقه جنوب شده اند. در اين بين درگيري ها در دو استان بسيار پهناور «المهره» و «شبوه» شديدتر بوده و بعضي از مقامات ارشد محلي اين استان ها به تظاهرات مردم پيوسته اند. علت اين تظاهرات از يک سو اثبات شدن ناتواني ائتلاف سعودي- اماراتي در به نتيجه رساندن جنگ و از سوي ديگر بروز نشانه هايي از خلف وعده متجاوزين به رهبران حراک جنوب مبني بر به رسميت شناختن استقلال جنوب است. به ياد داريم که حدود دو ماه و نيم پيش «حسن باووم» يکي از رهبران جنوب که با وعده سعودي ها قبيله خود را براي جنگ به نفع ائتلاف امارات - سعودي به حديده گسيل کرده بود، طي مصاحبه اي با صراحت گفت «وليعهد امارات من را گمراه کرد و با قطعي معرفي کردن شکست انصارالله من را متقاعد کرد که با دريافت مبالغي پول اعضاي قبيله ام را به حديده گسيل کنم و حالا که اين طرح پيش نرفته است وليعهد امارات نيروهاي طايفه من را مقصر معرفي کرده و از قبول تعهداتش سر باز مي زند.»
حساسيت جنوب به اين دليل است که اگر تظاهرات کنوني گسترش يابد سعودي و امارات براي خاموش کردن اعتراضات مردم جنوب ناگزير به فراخواني نيروهايشان از اطراف حديده مي باشند و اين در حالي است که بخش وسيعي از نيروهاي در اختيار سعودي در حديده همين جنوبي ها هستند که طبعا حاضر به مقابله با طايفه و قبيله خود نيستند. موضوع ديگر حساسيت مرزهاي شرقي يمن است. استان پهناور «المهره» دروازه شرقي يمن به حساب مي آيد که طي حدود دو سال گذشته در سيطره نيروهاي «عبد ربه منصورهادي» (وابسته به سعودي) قرار داشت. در عين حال از حدود يک سال گذشته، دولت عربستان به اين موضوع قناعت نکرده و ضمن اعزام نيروهاي نظامي و گسيل تجهيزات نظامي تلاش کرد تا خود بر اين استان سيطره داشته باشد. رژيم سعودي علاوه بر آن با در دست گرفتن دو گذرگاه مرزي «صرفيت» و «شحن» و بندر «نشطون» هرگونه رفت و آمد زميني از کشور عمان و دريايي را در کنترل خود گرفت. سواحل اين استان حدود 560 کيلومتر مربع و بيشترين ساحلي است که يک استان يمني در اختيار دارد. سعودي يک بار پس از مشتعل شدن مخالفت ساکنان «المهره» ناگزير شد به طور موقت از شمار نيروهاي خود در اين استان بکاهد. اما اين بار با مخالفت هاي بيشتري مواجه شده و دايره آن به نيروهاي يمني سرخورده از همکاري با ائتلاف نيز رسيده است. هم اينک رژيم سعودي در شرايط شکست در جبهه حديده و آغاز شورش ها در سه استان المهره، شبوه و عدن که هر کدام از ديگري فاصله دارد، مواجه گرديده است. اين شورش ها مي تواند به سرعت به استان هاي ديگر اين منطقه شامل لحج، آبين، بيضاء، ضالع و حضرموت که هر کدام در سيطره امارات يا نيروهاي وابسته به سعودي است، سرايت کند. در اين ميان بمباران کور سعودي- اماراتي که مردم بي گناه را در شهرهاي مختلف يمن هدف گرفته اند و در واقع در پاسخ به شکست از رزمندگان کودکان را مي کشند، خشم جنوب را شعله ور کرده است.
4- دايره نفرت از جنگ مترفين اماراتي-سعودي عليه مردم فقير يمن هر روز گسترش بيشتري مي يابد. قطعنامه اخير مجمع عمومي سازمان ملل که براساس گزارش ماه پيش کارشناسان اعزامي سازمان ملل صادر گرديد، سعودي و امارات را به طور آشکار متهم کرد که در طول سه سال و نيم گذشته به اعمال تجاوز، شکنجه، آدم ربايي مبادرت ورزيده اند. اين گزارش با صراحت مي گويد اين دو کشور وضع مردم در يمن را به جايي رسانده اند که 22 ميليون نفر از آنان که معادل 75 درصد مردم مي شود، به حمايت انساني نيازمند بوده و 8/4 ميليون نفر به علت گرسنگي مفرط در معرض مرگ قرار دارند. در اين بين گزارش اخير «دفتر حقوق بشر سازمان ملل» به بيش از 17000 يمني اشاره مي کند که در طي سه سال و نيم گذشته کشته و يا زخمي شده اند.
نفرت از ادامه جنگ در حوزه عربي نيز رو به گسترش است تا جايي که السيسي رئيس جمهور مصر که رابطه نزديکي با دربار سعودي دارد در سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل به طور ضمني از جنگ سعودي عليه يمن انتقاد کرد و گفت مصر مخالف هرگونه استفاده طرف خارجي از بحران در سوريه و يمن است و سازمان ملل را متهم کرد که عليرغم فلسفه وجودي خود قادر به حل بحران در غرب آسيا و شمال آفريقا نبوده است. مجموعه اين مباحث نشان مي دهد حوصله همه از اين جنگ کينه توزانه به سرآمده و آمريکا، فرانسه، انگليس، امارات و عربستان تنها کشورهايي هستند که علي رغم ناکامي مطلق در جنگ، به ادامه کشتار مردم يمن مبادرت و يا از آن حمايت مي نمايند. نويسنده: سعدالله زارعي
1- ابتکار جنگي ائتلاف عربي- غربي عليه يمن براي آخرين بار نيز طي سه هفته اخير به شکست انجاميد. اين ائتلاف که از در هم شکستن مقاومت يمني ها در سواحل غربي استان استراتژيک «الحديده» در فاصله اول رمضان المبارک تا پايان ذي الحجه گذشته (اوايل خرداد تا اواسط شهريور) مايوس گرديد تلاش کرد تا از طريق جنوب و جنوب شرقي شهر حديده و با قطع راه ارتباطي حديده به استان هاي ديگر و از جمله پايتخت، آن را به محاصره درآورده و در يک درگيري فرسايشي برالحديده مسلط شود اما در اينجا نيز علي رغم حدود سه هفته جنگ سنگين با شکست کامل مواجه شده و حتي نتوانست لحظه اي بر اين جاده مهم مواصلاتي دست پيدا کند. در واقع يک بار ديگر فرضيه ائتلاف مبتني بر حل مسئله از طريق جنگ ابطال گرديد و کورسوي اميد به موفقيت طرح هاي نظامي مشترک غربي- عربي خاموش شد. به موازات اين مسئله طرف هاي غربي و بخصوص انگليسي از لزوم توجه به راه حل سياسي خبر دادند اما با اين حال آنچه گفتند چنان مبهم و متناقض بود که نمي توان حتي آنها را مقدمه اي بر گفت وگوها ناميد.
2- شکست مکرر طرح نظامي در يمن به معناي آن نيست که سعودي را از توسل به جنايت منصرف مي کند. دولت عربستان هنوز به اين نتيجه نرسيده است که يک راه حل سياسي به نفع اوست. سعودي گمان مي کند طرح سياسي سبب مشروعيت بخشي بين المللي به انصارالله شده و از آن پس توجيهي براي تداوم محاصره و اجراي قطعنامه ضد يمني شوراي امنيت سازمان ملل وجود ندارد و اين بطور جهشي به فزوني بي سابقه قدرت انصارالله منجر مي شود. در واقع سعودي در حالي که جنگ را کاملاً باخته است قادر نيست به آن اعتراف نمايد.
برخلاف تصور سعودي ها آنکه حتي در سطح بين المللي مشروعيت ندارد، دولت «منصور هادي» است چرا که دولتي که نه جمعيت دارد و نه بخش قابل توجهي از سرزمين، نمي تواند يک دولت تلقي شود. اين دولت بخصوص پس از آنکه با يک جريان مدعي که بخش اکثريتي جمعيت را در اختيار دارد و صلاحيت خود را براي اداره کشور براساس هنجارهاي حقوقي و اخلاقي بين المللي به اثبات رسانده است، مواجه باشد، نمي تواند مدعي مشروعيت گردد. پس انصارالله با مذاکرات سياسي مشروعيت نمي يابد بلکه مذاکرات سياسي فقط در حکم يک برگ از صدها برگ «اعتراف» به مشروعيت آن است. وقتي نماينده سابق و کنوني دبيرکل سازمان ملل سه سال در حال گفت وگو با رهبران انصارالله است، چطور صرف پذيرش انصارالله در فرايند مذاکرات سبب مشروعيت يابي و اقتدار غيرقابل مهار آن مي شود؟
رژيم عربستان جنگ کنوني را علي رغم شکست هاي پي در پي و فقدان اميد واقعي به موفقيت، ادامه مي دهد ولي نتيجه آن ضمن آنکه براي يمني ها خسارت بار است براي او نفعي به همراه نخواهد داشت. مي ماند طرف مقابل يعني مظلومين يمني که بايد بهاي استقلال و شرافت خود را بپردازند که مي پردازند براين اساس، چهارشنبه گذشته «مهدي مشاط» رئيس شوراي عالي سياسي يمن خطاب به متجاوزين سعودي و اماراتي گفت: «بدانيد دوران سلطه پايان يافته و هر تلاشي براي بازگرداندن آن دوران با خواست خداوند به شکست خواهد انجاميد.»
3- در ادامه جنگ کنوني، منطقه جنوب يمن را نيز ملتهب کرده است. از حدود دو ماه پيش و پس از آنکه رهبران حراک جنوب متوجه شدند اميدي به وعده هاي ائتلاف شکست خورده سعودي- اماراتي نيست، تظاهرات گسترده اي در حد فاصل استان «عدن» تا استان «المهره» راه انداخته و خواستار خروج نيروهاي سعودي و اماراتي از منطقه جنوب شده اند. در اين بين درگيري ها در دو استان بسيار پهناور «المهره» و «شبوه» شديدتر بوده و بعضي از مقامات ارشد محلي اين استان ها به تظاهرات مردم پيوسته اند. علت اين تظاهرات از يک سو اثبات شدن ناتواني ائتلاف سعودي- اماراتي در به نتيجه رساندن جنگ و از سوي ديگر بروز نشانه هايي از خلف وعده متجاوزين به رهبران حراک جنوب مبني بر به رسميت شناختن استقلال جنوب است. به ياد داريم که حدود دو ماه و نيم پيش «حسن باووم» يکي از رهبران جنوب که با وعده سعودي ها قبيله خود را براي جنگ به نفع ائتلاف امارات - سعودي به حديده گسيل کرده بود، طي مصاحبه اي با صراحت گفت «وليعهد امارات من را گمراه کرد و با قطعي معرفي کردن شکست انصارالله من را متقاعد کرد که با دريافت مبالغي پول اعضاي قبيله ام را به حديده گسيل کنم و حالا که اين طرح پيش نرفته است وليعهد امارات نيروهاي طايفه من را مقصر معرفي کرده و از قبول تعهداتش سر باز مي زند.»
حساسيت جنوب به اين دليل است که اگر تظاهرات کنوني گسترش يابد سعودي و امارات براي خاموش کردن اعتراضات مردم جنوب ناگزير به فراخواني نيروهايشان از اطراف حديده مي باشند و اين در حالي است که بخش وسيعي از نيروهاي در اختيار سعودي در حديده همين جنوبي ها هستند که طبعا حاضر به مقابله با طايفه و قبيله خود نيستند. موضوع ديگر حساسيت مرزهاي شرقي يمن است. استان پهناور «المهره» دروازه شرقي يمن به حساب مي آيد که طي حدود دو سال گذشته در سيطره نيروهاي «عبد ربه منصورهادي» (وابسته به سعودي) قرار داشت. در عين حال از حدود يک سال گذشته، دولت عربستان به اين موضوع قناعت نکرده و ضمن اعزام نيروهاي نظامي و گسيل تجهيزات نظامي تلاش کرد تا خود بر اين استان سيطره داشته باشد. رژيم سعودي علاوه بر آن با در دست گرفتن دو گذرگاه مرزي «صرفيت» و «شحن» و بندر «نشطون» هرگونه رفت و آمد زميني از کشور عمان و دريايي را در کنترل خود گرفت. سواحل اين استان حدود 560 کيلومتر مربع و بيشترين ساحلي است که يک استان يمني در اختيار دارد. سعودي يک بار پس از مشتعل شدن مخالفت ساکنان «المهره» ناگزير شد به طور موقت از شمار نيروهاي خود در اين استان بکاهد. اما اين بار با مخالفت هاي بيشتري مواجه شده و دايره آن به نيروهاي يمني سرخورده از همکاري با ائتلاف نيز رسيده است. هم اينک رژيم سعودي در شرايط شکست در جبهه حديده و آغاز شورش ها در سه استان المهره، شبوه و عدن که هر کدام از ديگري فاصله دارد، مواجه گرديده است. اين شورش ها مي تواند به سرعت به استان هاي ديگر اين منطقه شامل لحج، آبين، بيضاء، ضالع و حضرموت که هر کدام در سيطره امارات يا نيروهاي وابسته به سعودي است، سرايت کند. در اين ميان بمباران کور سعودي- اماراتي که مردم بي گناه را در شهرهاي مختلف يمن هدف گرفته اند و در واقع در پاسخ به شکست از رزمندگان کودکان را مي کشند، خشم جنوب را شعله ور کرده است.
4- دايره نفرت از جنگ مترفين اماراتي-سعودي عليه مردم فقير يمن هر روز گسترش بيشتري مي يابد. قطعنامه اخير مجمع عمومي سازمان ملل که براساس گزارش ماه پيش کارشناسان اعزامي سازمان ملل صادر گرديد، سعودي و امارات را به طور آشکار متهم کرد که در طول سه سال و نيم گذشته به اعمال تجاوز، شکنجه، آدم ربايي مبادرت ورزيده اند. اين گزارش با صراحت مي گويد اين دو کشور وضع مردم در يمن را به جايي رسانده اند که 22 ميليون نفر از آنان که معادل 75 درصد مردم مي شود، به حمايت انساني نيازمند بوده و 8/4 ميليون نفر به علت گرسنگي مفرط در معرض مرگ قرار دارند. در اين بين گزارش اخير «دفتر حقوق بشر سازمان ملل» به بيش از 17000 يمني اشاره مي کند که در طي سه سال و نيم گذشته کشته و يا زخمي شده اند.
نفرت از ادامه جنگ در حوزه عربي نيز رو به گسترش است تا جايي که السيسي رئيس جمهور مصر که رابطه نزديکي با دربار سعودي دارد در سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل به طور ضمني از جنگ سعودي عليه يمن انتقاد کرد و گفت مصر مخالف هرگونه استفاده طرف خارجي از بحران در سوريه و يمن است و سازمان ملل را متهم کرد که عليرغم فلسفه وجودي خود قادر به حل بحران در غرب آسيا و شمال آفريقا نبوده است. مجموعه اين مباحث نشان مي دهد حوصله همه از اين جنگ کينه توزانه به سرآمده و آمريکا، فرانسه، انگليس، امارات و عربستان تنها کشورهايي هستند که علي رغم ناکامي مطلق در جنگ، به ادامه کشتار مردم يمن مبادرت و يا از آن حمايت مي نمايند. نويسنده: سعدالله زارعي