سرمقاله روزی نامه جمهوری خیانت جدید آمریکا به ملت فلسطین


روزی نامه حکومتی  جمهوری اسلامی 3 شنبه 13 شهریور ماه سال 1397
سرمقاله  روزی نامه جمهوری " خیانت جدید آمریکا به ملت فلسطین"
دیگ به دیگ گفته رویت سیاه . چگونه رژیمی که  زیر چتر جمایت از ملت فلسطین شعار نابود باد اسراییلی داده است ولی آشکارا  4 دهه خنجر از پشت به فلسطینیان زده است و تلاش کرده میان فلسطینیان برادر کشی برپا  کند . چنین رژیمی می تواند دلسوز ودوستادار ملت فسطین باشد
آمریکا رسماً اعلام کرد تعهد مالی به صندوق کمک به آوارگان فلسطین (آنروا) را از این پس پرداخت نخواهد کرد و کمک‌های مالی خود به این صندوق را به کلی قطع می‌کند. اگرچه کمک‌های مشروط آمریکا و برخی دیگر از حامیان اسرائیل در واقع نوعی تلاش هدفمند برای «وامدار کردن فلسطینی ها» با هدف اعمال فشار مستقیم و غیرمستقیم برای تحمیل اهداف و برنامه‌های آشکار و نهان رژیم اشغالگر صهیونیستی بوده است، ولی حداقل این بار قطع کمک‌های مالی آمریکا به «آنروا» اهدافی به مراتب فراتر از اعمال فشار به فلسطینی‌ها را دنبال می‌کند.
برای آنکه درک بهتری نسبت به این مسئله داشته باشیم و هدف اصلی آمریکا در پشت پرده قطع کمک واشنگتن به «آنروا» را بهتر درک نمائیم، لازم است بدانیم که به صورت موازی، سه طرح دیگر نیز با شتاب کم نظیری در جریان است.
1-
طرح مشترک آمریکا و برخی دیگر از حامیان رژیم اشغالگر صهیونیستی برای تشکیل کنفدراسیونی متشکل از رژیم اردن و فلسطینی‌ها با هدف واگذاری قیمومیت فلسطینی‌ها به رژیم اردن که هم اکنون صمیمانه‌ترین و نزدیک‌ترین مناسبات را با رژیم اشغالگر صهیونیستی دارد و همواره منافع اشغالگران صهیونیست را در مناسبات بین‌المللی و بین‌العربی نیز حفظ و رعایت کرده و می‌کند.
البته این طرح در تاریخ معاصر نیز سابقه‌ای طولانی داشته ولی به دلایل متعددی به حال خود رها شده است لکن امروزه با هدف بسترسازی برای محو کامل و همیشگی مسئله فلسطین، دوباره قرار است عملیاتی شود و قیمومیت فلسطینی‌ها برای همیشه به رژیم اردن به عنوان هم پیمان رژیم صهیونیستی سپرده شود.
2-
طرح جدید آمریکای ترامپ برای حل و فصل همیشگی مسئله فلسطین به نفع اشغالگران صهیونیست و پاک کردن صورت مسئله به نحوی که دیگر هرگز موضوعی به نام سرزمین فلسطین، آرمان فلسطین و حتی آوارگان فلسطینی، وجود نداشته باشد و این مسئله برای همیشه به تاریخ سپرده شود. طرح موسوم به «معامله بزرگ قرن» و سایر اجزای مرتبط، در واقع مجموعه‌ای منسجم برای تضمین حاکمیت قطعی اسرائیل بر خاورمیانه عربی است. اکنون بهتر می‌توان دریافت که پایان دادن به کمک‌های محدود و مشروط آمریکا به صندوق حمایت از آوارگان فلسطینی (آنروا) نیز با این هدف و انگیزه صورت می‌گیرد که از دیدگاه آمریکا و سایر حامیان اسرائیل، با واگذاری قیمومیت فلسطینی‌ها به رژیم اردن و سایر اجزاء طرح‌های همزمان، از این پس دیگر آواره‌ای وجود نخواهد داشت و قرار است هر فلسطینی در هر سرزمینی که هست یا مجبور به مهاجرت به آن خواهد شد، مقیم آن سرزمین تلقی شده و هیچگونه حق و اختیاری برای بازگشت به سرزمین مادری فلسطین نداشته باشد.
3- «
طرح مکمل» این تصمیم واشنگتن، تصویب قانون جنجالی «تشکیل دولت یهود» در کنست رژیم صهیونیستی است که از این پس رژیم اشغالگر صهیونیستی را دولت یهود معرفی می‌کند که در آن هیچگونه حقی برای فلسطینی‌ها قائل نیست. طرح اصلی محور شرارت غربی – عبری – عربی، به جدولی شبیه است که اجزاء تشکیل دهنده آن به صورت ظاهراً جداگانه ولی در واقع مکمل یکدیگر و مرتبط با آنها درحال شکل گیری و حتی درحال اجرا هستند.
بدین ترتیب روشن است که قرار نیست مسئله فلسطین حل و فصل شود بلکه قرار است یکبار برای همیشه از اساس، منتفی گردد و دیگر مسئله‌ای به نام مسئله فلسطین مطرح نباشد. شرم آور است که در این زمینه نقش نیروی محرکه اصلی و در میدان را به جبهه ارتجاع عرب به سرکردگی رژیم فاسد آل سعود واگذار کرده‌اند که در یک «تقسیم کار»، نقش‌های فرعی به رژیم اردن به عنوان «قیم آینده فلسطینی ها» و سایر رژیم‌های عربی برای تامین نیازهای مالی و حمایت‌های سیاسی – تبلیغاتی محول شده است.
حتی این اعتراف وقیحانه بن سلمان ولیعهد عربستان در آمریکا که مدعی شد از این پس مسئله فلسطین اولویت اعراب محسوب نمی‌شود و حتی اعراب از این پس اسرائیل را هم دشمن خود تلقی نمی‌کنند بلکه به همکاری و همفکری اسرائیل در برخورد با ایران و محور مقاومت احتیاج دارند، نیز با این طرح و اجزاء آن همخوانی دارد و زمینه ساز آن محسوب می‌گردد. تکلیف سازمان‌ها و نهادهای عربی و اسلامی هم که از پیش روشن است. این سازمانها و نهادها به راحتی با پول و وعده کمک‌های مالی – سیاسی و تبلیغاتی به راحتی فریب خورده‌اند و در خدمت اهداف دشمنان اسلام به خوشرقصی پرداخته‌اند. با مرور به مصوبات حقارت آمیز همین سازمانها و نهادهای عربی و اسلامی در قلمرو منافع و مطامع صهیونیست‌ها بهتر می‌توان دریافت که فاتحه این سازمانها و نهادها، پیشاپیش خوانده شده و کمترین امید و انتظاری درخصوص مخالفت، ممانعت و مقاومت آنها در قبال چنین تصمیمات شرم آوری، تا چه اندازه غیرواقعی و غیرقابل تحقق است؟ باقی می‌ماند اراده ملتها و استقامتی که شاید دوست و دشمن به یک اندازه آنرا دستکم گرفته‌اند. اگر قرار بود که تصمیمات و اهداف شیطانی اشغالگران صهیونیست و حامیان وقیح آنها کارساز و تعیین‌کننده باشد، چنین اهداف شومی همان یکصد سال پیش محقق می‌شد. این اراده خداوند است که در جائی که هیچکس انتظارش را ندارد، بازی دشمنان اسلام را به کلی درهم می‌ریزد و دشمنان اسلام به «نقطه صفر» باز می‌گردند.