واقعبینی
نیاز جدی وضعیت فعلی کشور است 11شهریور-97
تهران-
ایرنا- واقعیت اقتصادی در کشور ما با آن چیزی که در نمادهای اقتصادی و به طور مثال
در بازار میبینیم متفاوت است؛ یعنی وقتی به میزان رشد اقتصادی و نرخ تورم رجوع میکنیم،
با آنچه در واقعیت و فضای اقتصادی و درآمدی مردم میبینیم، متفاوت است و این در
واقع بحث روانی است.
حسین محمودی اصل استاد دانشگاه در
یادداشتی در روزنامه قانون، نوشته است: تورم جدید و محاسباتش از ماه آینده تازه
بیرون میآید و تاثیر خود را در فضای جامعه اعمال خواهد کرد اما آن چیزی که ما در
بازار میبینیم بحث روانی است. در خصوص از بین رفتن این فضای روانی همه باید کمک
کنندچراکه بخشی از این اتفاق ناشی از تجربه ذهنی قبلی است که برای جامعه به وجود
آمده است. مردم، فعالان بازار و همه میگویند به دلیل اینکه در دوره گذشته؛ یعنی
در سالهای 90 و 91 تحریم شدیم و قیمتها سه برابر شد؛ برای مثال قیمت ارز نسبت به
قبل افزایش بسیاری پیدا کرد، بنابراین در حال حاضر نیز بعد از اعمال تحریمها قیمتها
سر به فلک خواهد کشید.
این بحث در واقع به نوعی پیشبینی آینده و جنبه روانی آن بسیار تاثیرگذار شده است. در این زمینه بحث رقبای دولت، ضعفهای دولت، استرس مردم و غلبه سوداگران مطرح بود، رسانههای خارجی و استراتژی که آنها اتخاذ کردند نیز به خوبی توانستند این وضع را مدیریت کنند. اما ما در مجموع آمادگی مناسبی نداشتیم، از طرفی سناریوهای مناسب را نیز کنار هم نچیده بودیم. مجلس شورای اسلامی نیز اینها را کنار هم نچیده و از دولت اینها را مطالبه نکرده بود. دولت هم برای شرایط فعلی پیشبینی خاصی انجام نداده و برنامهریزی نکرده بود و کارها را با تاخیر زیادی انجام داد.
اما مجلس به عنوان نهاد نظارتی باید به موقع وارد عمل میشد و از دولت میخواست که برای وضعیت فعلی برنامهریزی کند. بنابراین بخشی از عوامل روانی است و این اتفاقات در صورت سرعت عمل بیشتر دولت شاید نه در این حد که در حد معقولتری در هر دولتی اتفاق میافتاد. اما به هر حال بحث ارز 4200تومانی، اشتباهات گذشته و سایر مسائل کمک کرد که این جو روانی تشدید شود. در هر صورت باید نسبت به وضعیت فعلی کشور واقع بین باشیم. باید بر اساس میزان بودجه و درآمدها برنامهریزی کنیم. این در حالی است که در برنامه ششم تکالیفی در 126 بند و تبصره برای دولت ایجاد میکنیم در حالی که میدانیم با ابرچالشهای مختلفی دست به گریبانیم.
واقعبینی نیاز جدی وضعیت فعلی کشور است. از رییس جمهور انتظار میرفت که در پاسخ به نمایندگان مجلس چیزهایی را عنوان نکند و ملاحظه کردید که بسیاری از مسائل را بیان نکرد. من به عنوان یک مخاطب و کارشناس انتظار این را نداشتم که رییسجمهور چیزهایی را بگوید و بر التهابات دامن بزند زیرا بسیاری از سوداگران منتظرند از این التهابات استفاده کنند و در حال حاضر نیز با قانع نشدن مجلس همین اتفاق افتاد. البته این حق مجلس است. اما نهایت خروجی به این منجر شد که قیمت ارز و بازارها دچار التهاب شود. در وضعیت فعلی باید نهادهای مختلف، مجلس، قوه قضاییه و دولت در کنار هم قرار گیرند تا از این مقطع عبور کنیم.
در شرایط فعلی استیضاح رییس و وزیر مشکل را حل نمیکند بلکه در این مقطع وزیری را از دست میدهید و سرپرستی را برای ارگان مورد نظر قرار میدهید که نمیتواند تصمیم اساسی بگیرد و ما سه ماه حساس از شرایط فعلی اقتصاد را از دست میدهیم. همه این وزیرها یک سال پیش رای اعتماد گرفتند و الان رای اعتماد پس گرفته شده است. به هر حال من فکر میکنم دولت با مجلس باید بیشتر ارتباط برقرار میکرد و باعث میشد که هر سه نماینده طرحها و برنامههایشان شنیده شود و در دستور کار قرار گیرد. به نظر میرسد مجلس هم از عملکرد اقتصادی دولت ناراحت و هم از شیوه تعامل دولت گلایهمند بود. و این گلایه را این طور نشان داد ولی بیشک این راه حل نیست.
*منبع: روزنامه قانون،1397،6،10
این بحث در واقع به نوعی پیشبینی آینده و جنبه روانی آن بسیار تاثیرگذار شده است. در این زمینه بحث رقبای دولت، ضعفهای دولت، استرس مردم و غلبه سوداگران مطرح بود، رسانههای خارجی و استراتژی که آنها اتخاذ کردند نیز به خوبی توانستند این وضع را مدیریت کنند. اما ما در مجموع آمادگی مناسبی نداشتیم، از طرفی سناریوهای مناسب را نیز کنار هم نچیده بودیم. مجلس شورای اسلامی نیز اینها را کنار هم نچیده و از دولت اینها را مطالبه نکرده بود. دولت هم برای شرایط فعلی پیشبینی خاصی انجام نداده و برنامهریزی نکرده بود و کارها را با تاخیر زیادی انجام داد.
اما مجلس به عنوان نهاد نظارتی باید به موقع وارد عمل میشد و از دولت میخواست که برای وضعیت فعلی برنامهریزی کند. بنابراین بخشی از عوامل روانی است و این اتفاقات در صورت سرعت عمل بیشتر دولت شاید نه در این حد که در حد معقولتری در هر دولتی اتفاق میافتاد. اما به هر حال بحث ارز 4200تومانی، اشتباهات گذشته و سایر مسائل کمک کرد که این جو روانی تشدید شود. در هر صورت باید نسبت به وضعیت فعلی کشور واقع بین باشیم. باید بر اساس میزان بودجه و درآمدها برنامهریزی کنیم. این در حالی است که در برنامه ششم تکالیفی در 126 بند و تبصره برای دولت ایجاد میکنیم در حالی که میدانیم با ابرچالشهای مختلفی دست به گریبانیم.
واقعبینی نیاز جدی وضعیت فعلی کشور است. از رییس جمهور انتظار میرفت که در پاسخ به نمایندگان مجلس چیزهایی را عنوان نکند و ملاحظه کردید که بسیاری از مسائل را بیان نکرد. من به عنوان یک مخاطب و کارشناس انتظار این را نداشتم که رییسجمهور چیزهایی را بگوید و بر التهابات دامن بزند زیرا بسیاری از سوداگران منتظرند از این التهابات استفاده کنند و در حال حاضر نیز با قانع نشدن مجلس همین اتفاق افتاد. البته این حق مجلس است. اما نهایت خروجی به این منجر شد که قیمت ارز و بازارها دچار التهاب شود. در وضعیت فعلی باید نهادهای مختلف، مجلس، قوه قضاییه و دولت در کنار هم قرار گیرند تا از این مقطع عبور کنیم.
در شرایط فعلی استیضاح رییس و وزیر مشکل را حل نمیکند بلکه در این مقطع وزیری را از دست میدهید و سرپرستی را برای ارگان مورد نظر قرار میدهید که نمیتواند تصمیم اساسی بگیرد و ما سه ماه حساس از شرایط فعلی اقتصاد را از دست میدهیم. همه این وزیرها یک سال پیش رای اعتماد گرفتند و الان رای اعتماد پس گرفته شده است. به هر حال من فکر میکنم دولت با مجلس باید بیشتر ارتباط برقرار میکرد و باعث میشد که هر سه نماینده طرحها و برنامههایشان شنیده شود و در دستور کار قرار گیرد. به نظر میرسد مجلس هم از عملکرد اقتصادی دولت ناراحت و هم از شیوه تعامل دولت گلایهمند بود. و این گلایه را این طور نشان داد ولی بیشک این راه حل نیست.
*منبع: روزنامه قانون،1397،6،10
در میزگرد « اعتماد اجتماعی» مطرح شد