پوپولیسم؛ مانع توسعه پایدار

 پوپولیسم؛ مانع توسعه پایدار    1مهر-97
تارژیم ولایت فقیه ادامه داشته باشید پوپولیسم یا عوامفریبی هم ادامه دارد چون بنیان واساس اش محور پوپولیسم وخرافات  ودروغ است. برای همین چون این سیاست فاش شده  و دیگر کاربرد ندارد تبدیل به مانع توسعه پایدارشده است.
تهران- ایرنا- پوپولیست ها برای به عرصه آمدن و رخ نمایی سعی می کنند به نام مردم سخن بگویند، از این رو خود را سخنگوی مردم می دانند و همه کارهای خود را به عنوان اموری در راستای خواست مردم ارزیابی می کنند. در حالی که رویکردهای پوپولیستی کوتاه نگری را رواج داده و مانعی بر سر راه برنامه های راهبردی و بلند مدت است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، طی سال های گذشته یکی از واژگان پرتِکراری که در رسانه ها مطرح می شود؛ اصطلاح «پوپولیسم» (عامه گرایی) است. در حالی که در تعریف این اصطلاح تعابیر مختلفی از عوام گرایی تا مردم گرایی به کار برده شده اما در ایران به کار بردن این واژه سویه ای سلبی و وجهی منفی دارد و بیانگر نوعی مردم فریبی است.
نبود جامعه مدنی قوی و احزاب توانمند، نقطه آغازین ظهور و بروز پوپولیسم است. البته این مساله را نمی توان به مثابه حکم کلی در نظر گرفت، زیرا در برخی کشورهای پیشرفته و توسعه یافته که از تحزب برخوردارند نیز شاهد رشد وگسترش اندیشه ها و رویکرد های پوپولیستی هستیم.
در واقع ضعف نهادهای مدنی، بهشت تفکرات پوپولیستی است. در این شرایط است که فضا برای افراد و جریان هایی فراهم می شود تا با سوار شدن بر موج شکاف ها و نارضایتی های مردم و طرح شعارهای عوام فریبانه، تیشه به ریشه مردم سالاری و نهادهای برآمده از آن بزنند. به عبارتی دقیق تر پوپولیسم زمانی شکل می گیرد که امکان خردورزی در جامعه مسدود یا اندک شده و در برابر، بروز احساسات، هیجان ها، خواسته ها و نیز منافع آنی شدت یابد و جامعه دچار نوعی نابسامانی باشد.
نظر به این که دولت یازدهم با مشکلاتی در عرصه های مختلف روبرو است، زمزمه هایی از بروز و ظهور جریان ها و رویکردهای پوپولیستی به گوش می رسد. به این معنی که این روزها برخی با ناکارآمد خواندن برنامه ها و رویکردهای دولت اقدامات پوپولیستی را چاره کارِ فرا روی مشکلات می بینند. این مساله منجر به آن می شود که ما نتوانیم به آسیب شناسی دقیق و ارائه راهکارهای منتج به نتیجه بیاندیشیم.
برخی صاحبنظران معتقدند که جامعه ما یک جامعه کوتاه مدت است؛ به این معنی نگاه بلندمدت و آینده نگرانه در آن کمتر مشاهده می شود. از طرفی دیگر نیز مشکلات اقتصادی سالهای اخیر منجر به کوچک تر شدن طبقه متوسط که پیشران توسعه و جامعه مدنی پایدار هستند، شده است. حرکت طبقه متوسط به طبقه پایین تر نیز از میزان سرمایه فرهنگی جامعه کاسته است.
از این رو جامعه در حال حرکت به سمت توده وار شدن است؛ رشد پوپولیست ها نیز در جایی حالت تصاعدی و چشمگیر پیدا می کند که مردم حالتی توده وار داشته باشند. همچنین جامعه ای که دارای احزاب و مطبوعات نباشد بهترین مکان برای تفکر پوپولیستی را فراهم می کند، زیرا جامعه ای که تبدیل به جامعه ای همسان و توده وار شود فضایی اندک برای تخصص گرایی و کنشگری نخبگان باقی می ماند و جایی که نخبگان ضعیف باشند آن جامعه دچار رکود فکری و کارکردی می شود.
یکی از کارویژه های جامعه مدنی نهادینگی نقد است که در جامعه ی توده وار، این فضا کمتر شکل می گیرد و نبود نقدهای سازنده راه رسیدن به پیشرفت و توسعه ی کشورها را دشوار یا سد می کنند.
تجربه ثابت کرده آرمان شهری که تفکرات پوپولیستی می سازند، پایدار نیست و نتوانسته به مدینه فاضله تبدیل شود. در واقع تنها چشم اندازی زیبا را نشان می دهد که با نزدیک شدن به آن چیزی جز سراب دیده نمی شود.
بنابر این رویکرد پوپولیستی که تنها اهداف کوتاه مدت را مدنظر قرار می دهد، نمی تواند نتیجه ی بلند مدتی را به دست دهد. بر این اساس آزمودن راه های رفته ی بی ثمر، خطا است.

پژوهش**458