درنگی بر جنگ روانی رسانه‌ای

 درنگی بر جنگ روانی رسانه‌ای 14 شهریور - 97
 جنگ روانی باندی رسانه ای ناشی از جنگ قدرت و ثروت باندی و جناحی در صدر رژیم وارونه ولایت فقیه است که این جنگ  هرروز دارد شدید و شدیدتر می شود.
تهران- ایرنا- مادام که چرخه گفتن استمرار فساد ادامه دارد اما «در عمل» اراده و مدیریت ریشه‌کنی آن دیده نمی‌شود یا کمتر دیده می‌شود، همین واقعیت اصلی‌‌ترین و بهترین خوراک لازم برای استمرار و تداوم جبهه جنگ روانی‌‌ـ رسانه‌ای در خارج از کشور است.
ابوالقاسم قاسم زاده در یادداشتی در روزنامه اطلاعات، نوشت: در قسمت نخست این نوشته به طراحی و روال اجرای جنگ روانی رسانه‌ای در غرب علیه جمهوری اسلامی ایران به اختصار پرداخته شد. این جنگ با سرمایه‌ دلاری سعودی‌ها، اماراتی‌‌ها و آمریکایی‌ها و با هدایت اسرائیل و گروه فشار (لابی) قدرتمند صهیونیست‌ها در نیویورک در حال اجراست. شاید یادآوری این نکته بی‌فایده نباشد که جمهوری اسلامی ایران برآمده از پیروزی انقلاب اسلامی از آغاز با جبهه‌ای تبلیغاتی‌ـ رسانه‌ای مواجه شد و در مسیر چهل سال گذشته با شدت و ضعف، همواره در مقابله با پدیده جنگ‌ روانی رسانه‌ای بوده است.

اگر کارنامه تاریخی این جنگ ـ از پیروزی انقلاب و مقابله با آن همراه با شورش‌های مسلحانه منافقین و دیگر گروه‌های ضدانقلاب از کردستان تا خوزستان و برخی از استان‌های کشور با تفاوت‌های قومی و مذهبی‌ـ رصد شود، و از تقابل رسانه‌ای در غرب و حتی شرق و در دورانی که جهان تعریف دو ابرقدرت شرقی و غربی داشت برنامه‌سازی رادیو‌ـ تلویزیونی ارائه شود، مردم از یک تجربه تاریخی در کشور خود و بهره‌گیری دشمنان انقلاب اسلامی از ابزار جنگ روانی‌ـ رسانه‌ای اطلاع و آگاهی پیدا خواهند کرد. به‌عبارت دیگر پروژه جنگ روانی رسانه‌ای امروز علیه جمهوری اسلامی، تازه و نو نیست، سابقه تاریخی چهل ساله دارد، اگرچه شیوه آن تغییر کرده است و با بهره‌گیری از فنّاوری مدرن، روش‌های اجرای چنین جنگی نو و پیچیده شده است!

یک مقطع از این تاریخ، در دوران هشت سال جنگ تحمیلی بود. آن زمان،‌ از سوی اغلب مطبوعات و بخصوص رادیوهای فارسی‌زبان در اروپا و آمریکا همراه با اسرائیل و اغلب رسانه‌های کشورهای عربی و در مواردی از طریق رادیو فارسی مسکو، افکار عمومی مردم ایران به‌صورت مستمر و مداوم بمباران خبری تفسیری می‌شد؛ اما سپر حضور مردم در صحنه و در دفاع از کیان ملی و دینی خود، کارایی جنگ روانی رسانه‌ای را باطل می کرد. تا آن زمان که دیگر برای دولت‌های غربی و روسیه، صدام و جنایت‌‌های او قابل توجیه و دفاع نبود و موتور جنگ روانی‌ـ‌ رسانه‌ای آنها از کار افتاد.

این سند تاریخی از رسانه‌های غربی و شرقی و اسرائیلی و عربی را باید به تصویر کشید تا نسلی که نه انقلاب و تثبیت جمهوری اسلامی را دیده است و نه بحران‌های گوناگونی که در صدر آن جنگ تحمیلی بود‌ـ که همه قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به حمایت همه‌جانبه از صدام برخاستند، انواع و اقسام تسلیحات مرگبار نظامی تا سلاح‌های مخوف شیمیایی را در اختیارش گذاشتند و کمک‌های مالی و سیاسی را به او انجام دادند‌ـ آگاهی پیدا کند و خود را در برابر جبهه جدید از جنگ رسانه‌ای و روانی‌یی ببیند که اکنون ترامپ و همراهان نژادپرست او در کاخ سفید و نتانیاهوی صهیونیست فاشیست تدارک دیده‌اند.

در اینجا پرسشی کوتاه از بعضی ایرانیان در خارج کشور دارم. آیا تاکنون ترامپ و نتانیاهو را در قیاس با صدام حسین وزن‌کشی و ارزیابی کرده‌اید؟ آیا این دو به سربلندی و قدرتمندی و استقلال ایران می‌اندیشند؟ یا تنها دولت ایستاده و مقاوم منطقه در برابر سلطه‌گری ترامپ و تثبیت هژمونی رژیم صهیونیستی را هدف گرفته‌اند؟ شما که آسان‌تر از ما به چرخه اطلاعات در غرب دسترسی دارید، بد نیست چشمی هم به نظرپردازی‌های صاحب‌نظران مستقل غربی در اروپا و آمریکا داشته باشید و نقدهای آنها درباب اهداف ترامپ و نتانیاهو بخصوص درباره ایران امروز را ببینید. نکند به قول روشنفکران وطنی‌مان، در مسیر نقد اشتباهات گذشته، بار دیگر سوراخ دعا گم کرده باشیم!

اما در پایان نوشته دیروز آمد: پرسش این است که موتور فعال جنگ روانی و خوراک لازم برای ادامه آن چگونه و از کجاها تأمین می‌شود؟ پاسخ همه‌جانبه به این پرسش به قول معروف، «مثنوی هفتادمن» می‌طلبد. در بضاعت مقاله امروز به اختصار اهم آن را شمارش می‌کنم.

1
ـ‌ بدون تردید سرمایه عمده و اصلی جبهه جنگ روانی‌ـ رسانه‌ای، در داخل کشور تهیه و فراهم می‌شود و رسانه‌های بیگانه به‌صورت حرفه‌ای آن را همان‌گونه که در نوشته دیروز از قول رئیس شبکه بی.‌بی.‌سی آوردم،‌ «آشپزی» می‌کنند. چند سالی است که واژگان «فساد» در سخنان اغلب مسئولان در همه نهادها و ارگان‌ها و در رسانه رسمی کشور (صدا و سیما) و مطبوعات از چپ و راست می‌چرخد. همه شعار مبارزه با فساد می‌دهند و برای انواع و اقسام آن شاهد می‌آورند و آمارهای وحشت‌آفرین ارائه می‌کنند. همه بر این باورند که طاعون فساد فراگیر شده است و نیازمند جراحی عمیق است.

مادام که چرخه گفتن استمرار فساد ادامه دارد اما «در عمل» اراده و مدیریت ریشه‌کنی آن دیده نمی‌شود یا کمتر دیده می‌شود، همین واقعیت اصلی‌‌ترین و بهترین خوراک لازم برای استمرار و تداوم جبهه جنگ روانی‌‌ـ رسانه‌ای در خارج از کشور است. نیم‌نگاهی به سخنرانی‌ برخی نمایندگان در مجلس شورای اسلامی و بهره‌گیری از سکوی سخنرانی‌ها در داخل مجلس یا مصاحبه‌های مسئولان در بخشهای گوناگون و بخصوص سوی رؤسای سه قوه و یا وزرا و معاونان و مدیران کل بکنید، تا عیان شود که تشت ما چگونه از آسمان افتاده است! گناه شبکه‌های مجازی و جبهه جنگ روانی‌ـ رسانه‌ای در قیاس با آن قابل اغماض است!

2
ـ در هرکشور و در هر دولتی، تقسیم‌بندی وظیفه و مسئولیت و رسمیت اعلام نظر و جایگاه تعریف شده آن یا به‌عبارت بهتر سکوی بیان وجود دارد. در کشور ما اگرچه در تعاریف قانونی، تقسیم‌بندی وظیفه و مسئولیت و حدود اختیارات تثبیت شده است، اما نیم‌نگاهی به سکوهای نماز جمعه‌ (البته با رعایت اصل واجب تقوا)، تریبون مجلس، شروع جلسات رسمی شورای عالی قضایی، مصاحبه‌های سخنگوی قوه مجریه و قضائیه، جلسات هیأت دولت و مصاحبه‌های وزرا و معاونان رئیس جمهور بلافاصله بعد از این جلسات، تریبون خبری رسانه‌ای صدا و سیما، انواع و اقسام تیترها و قلم‌فرسایی در روزنامه‌ها و مطبوعات روزانه، حتی تریبون مجامع علمی و دانشگاهی، شورای انقلاب فرهنگی و… داشته باشید تا سوراخ دعای تهیه خوراک مناسب برای جبهه جنگ روانی‌ـ رسانه‌ایِ دیگران را دریابید.

بر این اضافه کنید انتشار برخی از اخبار و رویدادها در سراسر کشور را که ابتدا سانسور می‌شود و بعد از آنکه خوراک رسانه‌های بیگانه شد، انتشار رسمی پیدا می‌کند. در این بلبشو هرکه هرچه می‌خواهد از تریبون‌های رسمی می‌‌گوید و می‌نویسد و رهنمود می‌دهد بدون اینکه مسئولیت تخریبی گفته‌ها و نوشته‌های خود را بپذیرد تا آنجا که انواع و اقسام شایعات رایج می‌شود و بعد همه از شایعات یا تعجب می‌کنند یا حداقل می‌گویند مردم نگرانند! و جنگ روانی رسانه‌ای دشمنان کارآمد شده است! واقعیت اما سوژه‌سازی مداوم خود ما است برای فضای مجازی و رسانه‌های بیگانه.

3
ـ رقیب بازی و جنگ قدرت پدیده‌ای است که به‌جای تعامل، قدرت‌طلبی را دامنگیر می‌کند. قدرت‌طلبی در نظام، که امام(ره) چندین و چند بار از آن به عنوان «حب‌ّ‌نفس» و بالاترین فساد فردی و اجتماعی یاد کرد، اکنون به رقابت برای حفظ منافع رسیده است. در چرخه این تقابل و حذف است که جبهه جنگ روانی‌ـ رسانه‌ای از آن بهره‌ لازم و کافی می‌برد!

4
ـ مدام تکرار می‌شود: «کشور مشکل دارد»، که البته دارد؛ اما وقتی سوءمدیریت اصلاح می‌خواهد، این اصلاح نتیجه عملی و واقعی می‌طلبد. هنگامی که سوءمدیریت، مدام چرخه فساد را فربه‌تر می‌سازد، نتیجه آن دو بخش دارد: اول یأس و نگرانی مردم و دوم دمیدن مستمر به آن از سوی جبهه جنگ روانی‌ـ رسانه‌ای.

کلام پایانی این است که پادزهر چرخه زهرآگین جنگ روانی‌ـ رسانه‌ای را در خارج از وطن نباید جستجو کرد؛ زیرا از دشمن انتظاری جز دشمنی نیست. این پادزهر آنگاه فراهم می‌شود که در همین داخل وطن خودمان دوست،‌ دشمن نشود.

والسلام

*
منبع: روزنامه اطلاعات،1397،6،13