کمتر لبخند بزنید و دوز صمیمیتتان را کم کنید! 12-بهمن-99
«اهالی مسکو آن قدر به اخم و بیادبی و بیحوصلگی فروشندگان و متصدیان خدمات - هر شکلی از خدمات - عادت کرده بودند که از ادب و برخورد خوب فروشندگان مکدونالد یکه میخوردند. حتی احساس بدی به آنان دست میداد. از این رو مدیران مکدونالد به کارمندان خود در روسیه توصیه کرده بودند که کمتر لبخند بزنید و دوز صمیمیتتان را کم کنید.»
به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «روز پایانی ژانویه ۱۹۹۰ اولین شعبه از فستفودهای زنجیرهای مکدونالد در روسیه، در میدان آلکساندر پوشکین مسکو افتتاح شد. مدیران مکدونالد برای مواجهه با جمعیت بزرگی آماده بودند اما شمار کسانی که آن روز جلوی در رستوران صف بستند از خوشبینانهترین پیشبینیهای آنان هم بیشتر شد و ماجرایی عجیب را رقم زد. طول صف مشتریانی که در آن روز سرد بین ۳ تا ۵ ساعت منتظر باز شدن در رستوران بودند از چند کیلومتر گذشت و رفت و آمد عادی در آن قسمت از شهر را مختل کرد.
نمیدانیم به همه کسانی که آن روز عضوی از آن صف طولانی بودند همبرگر رسید یا نه اما نوشتهاند بیشتر از ۳۰ هزار همبرگر فروخته شد و همین فروش بیسابقه هم ماجرای ورود مکدونالد به روسیه را به ماجرایی خاص تبدیل کرد (رکورد قبلی به شعبه اصلی مکدونالد در بوداپست، پایتخت مجارستان برمیگشت که در یک روز بیشتر از ۹ هزار همبرگر فروخته بودند). این رستوران بزرگترین شعبه اروپایی مکدونالد هم شناخته میشد و نه مثل روز افتتاح اما همیشه بسیار شلوغ بود تا این که با شروع به کار چند شعبه دیگر در مسکو - و پخش شدن مشتریان در چند نقطه از شهر - کمی خلوتتر از قبل شد. جالب این که در افتتاح یکی از این شعبههای جدید، رییسجمهور آن زمان روسیه، بوریس یلتسین هم حضور داشت و پرچم کوچکی را که نشان مکدونالد روی آن دیده میشد در دست گرفته بود.
البته قیمت همبرگر مخصوص مکدونالد آن زمان ۳ و نیم روبل بود که پرداختش برای فقرا تقریبا ناممکن و برای طبقات متوسط نسبتا دشوار بود (متوسط دستمزد ماهانه در شهری مثل مسکو آن سالها به حدود ۱۵۰ روبل میرسید) اما مکدونالد به بخشی از زندگی مردم مسکو - که بعد از پایان جنگ سرد، قدم به دوره جدیدی گذاشته بودند - تبدیل شد. جذابیت مکدونالد برای روسها و برای همه کسانی که سالها زیر سایه حکومت شوروی زندگی کرده بودند نه خوردن همبرگر مخصوص موسوم به «بیگ مک» که به تجربه کردن چیزی که تا قبل از آن اجازهاش را نداشتند برمیگشت. این تجربه جدید فقط هم به همبرگرهای مکدونالد محدود نمیشد و کتابهای غربی، فیلمهای غربی، موسیقی غربی نیز برای اتباع شوروی جذاب بود و طعم تازهای برای آنان داشت. درست بر خلاف تبلیغات کمونیستی که به قول نیکلای بوخارین «بسیار بدمزه و حتی تهوعآور» بود و مردم جز به زور و فشار و از ناچاری سمت آن نمیرفتند. همچنین سایت راشا بیاند مینویسد: «اهالی مسکو آن قدر به اخم و بیادبی و بیحوصلگی فروشندگان و متصدیان خدمات - هر شکلی از خدمات - عادت کرده بودند که از ادب و برخورد خوب فروشندگان مکدونالد یکه میخوردند. حتی احساس بدی به آنان دست میداد. از این رو مدیران مکدونالد به کارمندان خود در روسیه توصیه کرده بودند که کمتر لبخند بزنید و دوز صمیمیتتان را کم کنید.»