طنین آژیر بازگشت کرونا به یزد 12-بهمن-99
محمد حسین فلاح
یزد- ایرنا- این روزها خبرهای خوبی از کرونا در استان یزد به گوش نمی رسد؛ کرونا شهر به شهر و نفر به نفر در حال جولان دوباره هست و قدم به قدم در حال پیشروی!
چندی قبل از قرمز شدن کرونا در شهرستان خاتم به دلیل برپایی یک مراسم ترحیم خبر آوردند، سپس از قرمز شدن شهرستان ابرکوه گفتند و حالا از بافق خبر می رسد که خبرهایی در راهست و آمار مبتلایان به کرونا در این شهرستان ۲ رقمی شده است.
اینها خبرهای ناخوشایند و ناراحت کننده ای است که به گوش می رسد؛ اگر موج چهارم کرونا از راه برسد؟ اگر باز قصه تلخ آبان و آذر ماه تکرار شود؟ و اگر باز اورژانس ها و مراکز درمانی غلغله شود؟ حتی فکرش هم آزار دهنده است!
"چرا ما اینجوری هستیم؟" چرا تا کرونا رنگ عوض می کند و از قرمز به نارنجی و زرد و آبی بر می گردد تصور می کنیم همه چیز تمام شده و روز از نو و روزی از نو؟
کم نوشتیم؟ کم التماس کردیم؟ کادر درمان ما کم زجر کشیدند؟ چه جانهایی که به خاطر این کرونا گرفته نشد و چه خانواده هایی که داغدار نشدند و چه کودکان و نوزادانی که در همین یزد از پدر و مادر محروم نشدند!
به من خبرنگار گفتند باز از کرونا و تبعات آن بنویس! آخه چقدر بنویسیم اما برخی شهروندان توجه نکنند و معدودی از ادارات هم مراسم تودیع و معارفه بگیرند و به دور هم جمع شوند؟ با پزشکان متخصص و فوق تخصص صحبت کردیم، با مسوولان دانشگاه گفتگو نمودیم و آنچه را هم خودمان در کوچه و خیابان و بیمارستانها دیده بودیم به رشته تحریر در آوردیم.
کار به جایی رسید که دیگر با هر مسوول در دانشگاه و با هر متخصصی صحبت کردیم دیگر حاضر به گفت و گو نشد و گفتند آنچه باید می گفتیم را گفتیم و دیگر بس است.
هنوز خیابانهای شهر یزد شلوغ است، هنوز مراکز ارائه خدمات عمومی مانند دفاتر پیشخوانها، پست، داروخانه ها و بانکها شلوغ است، هنوز خیلی ها ماسک نمی زنند و هنوز مراسم ترحیم می گیرند!
از آن سو هم مراکزی چون رستورانها و سالن های پذیرایی و تالارها باز شده است؛ با سه تالار بزرگ پذیرایی در شهر یزد تماس گرفتم و درخواست نوبت برای مراسم عروسی دادم و جالب این بود که همه آنها نوبت دادند، از چند روزه تا چند هفته؛ و این یعنی اینکه هیچکس کرونا را جدی نگرفته است !
وارد یک مرکز خدمات بیمه شدم، همه کارمندان آن ماسک داشتند جز یک نفر !وقتی علت را از خودش جویا شدم چیزهایی گفت که فهمیدم تحت تاثیر القائات غیرعلمی برخی از افراد است که مثلا اگر فلان ماده غذایی را صبح تا صبح بخوری کرونا نمی گیری پس نیازی به ماسک نیست!!
استدلال این آقا هم این بود که من که ماسک نمی زنم کرونا نگرفتم اما همکارم که چند ماسک را به روی صورت خود دارد به کرونا مبتلا شده است!
بانوی همسایه را دیدم که بدون ماسک از خانه خارج و به خانه همسایه ها می رود، وقتی اعتراض کردم گفت "باید خدا ما را نگه دارد، ماسک به درد نمی خورد، ماسک موجب میشود اکسیژن خونت کم شود و ممکن است سکته کنی!"
اینها، همه درد است، دردی که نمی دانی کجای دلت بگذاری و چه جوابی به این افرادی که احساس مسوولیت نمی کنند بدهی! اینها نمونه هایی از استدلالات معدود شهروندانی است که حاضر به رعایت نکات بهداشتی و زدن ماسک نیستند.
این در حالیست که زمزمه های بازگشت کرونا به یزد به گوش میرسد، اوضاع اصلا رو به راه نیست و تنها راه حل آن هم این است که ما خودمان به خودمان رحم کنیم، هم مسوولانی که جلسه می گیرند و هم آن معدود شهروندانی که بیخیال کرونا هستند.
یزد، کمکم دارد رنگ قرمز به خود می گیرد، به هوش باشیم.