تاجیک: اصلاحات باید به یک تعطیلات تاریخی برود/ ویترین اصلاحطلبی خالی است 12-بهمن-99
42 سال است روند صعودی اثبات گری که رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه اصلاح شدنی نیست ادامه داشته است تا جایی که معترضان ضد حکومتی در96 بلند فریاد زندند اصلاح طلب اصول گرا دیگه تموم شد ماجرا . مهمتر طراحان مهندسی مجلس یازدهم کودتایی - پاسداری - نامشروع به جز چندمهره که بود ونبودشان فرقی ندارد به عنوان زاپاسی مدعی اصلاح طلب آن را اشغال و سنگر تهاجم به حسنک روحانی و دولت ومدعیان اصلاح طلب کرده اند . بنابراین همراه رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه ومدعیان اصلاح طلبش نه به تعطیلات تاریخی که باید به موزه تاریخی سپرده شود.
محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای جریان اصلاحات گفت: در پشت ویترین جریان اصلاحطلبی چیزی مشاهده نمیشود. نه مفهوم و ایده جدیدی و نه شخصیت جدیدی در این ویترین وجود ندارد. گویا گرد غبار بر این ویترین نشسته و به گفته مولانا «غماز» نیست.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای جریان اصلاحات با روزنامه آرمان به گفتوگو نشسته است. مهمترین بخشهای این مصاحبه در ادامه آمده است.
- جریان اصلاحات با بحران مقبولیت و مشروعیت مواجه بوده است و استعداد و امکان استعاری بودن خود را تا حدود زیادی از دست داده است.
- جریان اصلاحطلبی با یک نوع بیطراوتی، رکود و اختگی گفتمانی مواجه است. دیری است که از این باغ بری نمیرسد و مفهوم و ایده تازهای مشاهده نمیشود و در ساماندهیها هیچگونه تغییر ویژهای صورت نگرفته است.
- در اخلاقیات اصلاحطلبی و روابط بین نیروها از یک طرف و از طرف دیگر میان جریان اصلاحطلبی و آحاد مردم رابطه مناسب شگل نگرفته و به همین دلیل دوران آستانگی را بسیار حساس کرده است.
اصلاحات باید به یک تعطیلات تاریخی برود
- بنده معتقدم تنها یک انقلاب میتواند جریان اصلاحطلبی را نجات بدهد. این انقلاب نیز به معنای بازگشت به تکانه اصیل اصلاحطلبی است که ما دیری است که از آن عبور کرده و دور شدهایم.
- ما جریان اصلاحاتطلبی را به قدرت وصل کردهایم و هویت آن را به سیاست رسمی گره زدهایم و به همین دلیل هر زمان که از این ساحت کنار گذاشته شود دچار بحران کارآمدی و کنشگری میشود.
- بنده در گذشته عنوان کردهام و هنوز هم به این نکته معتقدم که جریان اصلاحات باید آگاهانه و هشیارانه یک نوع تعطیلات تاریخی را تجربه کند. به خودش بازگردد، خودش را در آیینه نقد ببیند و بتواند خود را بازسازی کند و خود را با روح و اقتضائات زمانه منطبق کند.
اولین گام در این زمینه این است که جریان اصلاحات را از چنبره برخی اصلاحطلبان برهانیم. ما باید یک رهایی درونی را تجربه کنیم.
- اگر ما قصد داریم جریان اصلاحات را احیا کنیم در مرحله نخست باید بین اینهمانی جریان اصلاحات و نگاه، برداشت و تفسیر برخی اصلاحطلبان یک تفکیک رادیکال انجام بدهیم.
ویترین اصلاحطلبی خالی است
- جریان اصلاحات به شکل فزایندهای از یک جریان معرفتی، گفتمانی و اندیشگی از سوی یک پراگماتیسم خشک کلیشهای توسط برخی از اصلاحطلبان پیش رفت. در چنین شرایطی جنبههای اندیشگی و گفتمانی جریان اصلاحطلبی روز به روز نحیف و نحیفتر شدند. به همین دلیل ما باید در مرحله نخست تکلیف خود را با چنین افرادی که جریان اصلاحات را بلعیدهاند مشخص کنیم.
- در پشت ویترین جریان اصلاحطلبی چیزی مشاهده نمیشود. نه مفهوم و ایده جدیدی و نه شخصیت جدیدی در این ویترین وجود ندارد. گویا گرد غبار بر این ویترین نشسته و به گفته مولانا «غماز» نیست. تا زمانی که یک خانهتکانی گفتمانی و استراتژیک نداشته باشیم نمیتوانیم به اتفاقات بعدی فکر کنیم.
- اگر واقعبینانه نگاه کنیم گرهای که در عرصه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گشوده خواهد شد توسط اصلاحطلبان انجام نخواهد شد. در نتیجه اینکه در آینده با آمدن راست رادیکال در ایران ما با افزایش تنش بین ایران و آمریکا مواجه خواهیم بود واقعیت ندارد.
- اینکه جریان اصلاحات در آستانه انتخابات بتواند افکار عمومی را بجنباند، بعید به نظر میرسد.
- کارتها و کنشهای کلیشهای از این امکان برخوردار نیستند که جریان اصلاحات را به عنوان یک آلترناتیو جدی در شرایط کنونی مطرح کنند. اگر چه جریان رسمی اصلاحطلبی وارد بازی انتخاباتی خواهد شد اما من شانس جدی برای آنها قائل نیستم.
- نباید جریان اصلاحات را به بازی مرسوم سیاسی گره زد. جریان اصلاحات باید بتواند همه ساحتها را عرصه بازیگری خود قرار بدهد و اگر از عرصه سیاسی مرسوم راهی پیدا نکرد به عرصه سیاسی غیرمرسوم گرایش پیدا کند. نباید تنها یک سناریو خاص و تعریف شده برای همه فصول به کار گرفته شود.