گزیده ها قسمت سوم

گزیده ها  قسمت سوم 4 آبان – 95
گفت‌وگو با محمود دولت‌آبادی درباره «بنی‌آدم»
در یك عصر پاییزی رفتیم كه با محمود دولت‌آبادی درباره كتاب «بنی‌آدم» حرف بزنیم. مجموعه داستانی كه اوایل امسال منتشر شد. در مجموعه تازه نویسنده، او بر خلاف عادت مرسوم داستان‌نویسی‌اش عمل كرده است. داستان‌هایی كه فضای رئال ندارند و فضایی سرشار از خیال و گاهی وهم آنها را در خود پیچیده است.درباره این داستان‌ها حرف زدیم و او گفت كه خودش هم از این داستان‌ها در شگفت است و این داستان‌ها خیلی عجیبند. دولت‌آبادی از داستان‌هایی هم گفت كه در این چند سال تحت تاثیر فضای جامعه امروزی نوشته است. از نبود اقتدار پدرانه در جامعه امروزی و اینكه طبقه متوسط تقریبا بی‌پدر شده است. از مهاجرت كه دغدغه همیشگی‌اش است و از جامعه‌ای كه دیگر ظرفیت آمدن قهرمان ندارد. دولت‌آبادی چند سالی بود كه چیزی در حوزه ادبیات داستانی منتشر نكرده بود، دلیل این موضوع را خسته شدن می‌داند، می‌گوید كه بعد از هر داستان بلندی كه می‌نویسد باید مدتی را استراحت كند، ولی گاهی استرس‌ها نمی‌گذارداز «كلنل» می‌گوید كه برای نوشتنش كلی زحمت كشید اما بالاخره اینجا منتشر نشد. از خاطرات زندانش می‌گوید و به نیكی از آیت‌الله طالقانی یاد می‌كند، از همسرش كه در تمام سال‌های دشوار زندان، صبوری كرده و به پای او مانده است. به غیر از اینها از افراط‌و‌تفریط‌های جامعه هم گلایه دارد. از آرزوهایش هم گفت اینكه امیدواری‌اش این است كه اعتدال و قانون در جامعه‌مان شمول پیدا كند. از اینكه نمایشنامه‌ای از روی ادبیات كلاسیك بنویسد. البته بر این نكته هم تاكید كرد كه قولی نمی‌دهد، نه به خودش و نه به دیگران. بعد هم گفت چقدر سخت جان است! چقدر متحمل سختی شده‌ و تاب آورده است و با این آرزوها انگار عمر نوح دارد!شما با انتشار مجموعه داستان «بنی‌آدم» سنت‌شكنی كرده‌اید و این‌بار بر خلاف گذشته سراغ داستان كوتاه رفته‌اید. گرچه قبلا هم مجموعه «كارنامه سپنج» از شما منتشر شده بود ولی همیشه شما را به عنوان نویسنده داستان‌های بلند می‌شناختیم. در داستان اول هم خودتان اعتراف كرده‌اید كه كار من نوشتن داستان كوتاه نیست و كار كافكا و چخوف و اینهاست. چه شد كه بعد از سال‌ها دوباره سراغ داستان كوتاه رفتید؟
من معمولا بعد از نوشتن هر كار طولانی، نفسی در كار كوتاه می‌گیرم. مثلا بعد از «كلیدر» یك داستان خیال‌انگیز نوشتم به نام «آهوی بخت من گزل» و بعد از «روزگار سپری شده مردم سالخورده» داستان كوتاهی به نام «آینه» نوشتم و حتی بعد از نگارش «سلوك» مدتی كار نمی‌كردم. همین جا اشاره كنم كه در این موارد من تقریبا انتخاب نمی‌كنم. در همان داستانی كه شما اشاره می‌كنید و می‌گویم كار من داستان‌نویسی نیست، من داشتم برای خودم چیزی می‌نوشتم. اما خود سوژه سراغم می‌آید و می‌گوید مرا بنویس! و من نوشتمش و یكشبه هم نوشتم. به این ترتیب من در ابتدا تصمیم نمی‌گیرم چه كار كنمبعد از آن رمان‌های بزرگ، داستان دیگری نوشته بودم به نام «چوب خشك بلوط» كه در این مجموعه هم هست و همین‌طور به تدریج داستان‌های دیگر هم آمد. شاید برای‌تان جالب باشد كه بگویم یكی از داستان‌های این مجموعه را كه ماجرای آن در آلمان می‌گذرد، ابتدا كه شروع كردم، می‌خواستم در قالب رمان بنویسم ولی دیدم چیزی كه می‌خواهم را در رمان پیدا نمی‌كنم، پس به این صورت نوشتمش و خیلی هم خوب شد كه آن را به صورت داستان كوتاه و با فشردگی و ایجاز نوشتم. اگر آن را در رمان پیدا می‌كردم، دو سه سال از وقت و عمرم را برای نوشتنش می‌گذاشتم. مثلا داستان «اتفاقی نمی‌افتد» در واقع ذهنیتی بود كه سالیان پیش برای نوشتن رمانی با این مضمون داشتم، ولی به این شكل درآمد. در ذهنم همیشه این بوده كه آدم‌ها چگونه در یك جامعه‌ به‌تدریج به چیز دیگری تبدیل می‌شوند و در این پروسه خودشان متوجه این دگرگونی می‌شوند یا نه.اتفاقا با خواندن داستان «اتفاقی نمی‌افتد» یاد «مسخ» كافكا می‌افتیم. شما در این داستان استحاله آدمی را هم به گونه‌ای مطرح می‌كنید و همچنین مهاجرت كه دغدغه همیشگی شماست، در این داستان دیده می‌شود. با این وجود تم اصلی مسخ‌شدگی است اما با مسخ كافكا تفاوت‌ دارد.یكی از اهمیت‌ها و تفاوت‌های این داستان در این است كه این شخص متوجه این موضوع شده و به‌تدریج این اتفاق برایش افتاده است. شخصیت «مسخ» كافكا ناگهان صبح از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود به سوسك تبدیل شده است! اما در اینجا به‌تدریج این اتفاق برایش می‌افتد و راه‌حلی كه برای این روند تدریجی پیدا كرده، آن راه‌حلی نیست كه كافكا به آن رسیده باشد. اینها برآیند ادراك من به عنوان انسانی در عرصه‌های مختلف در طول این سی، چهل سالی است كه وارد جامعه شده‌ام كه برای خودم هم عجیب بود. داستان «اتفاقی نمی‌افتد»، مقوله فشارهای سیاسی و خشنی است كه بر انسانی وارد شده و او طی این مراحل خشونت‌بار زندگی به‌تدریج از آدمی كه بوده دچار مسخ‌شدگی می‌شود تا جایی كه او را «خرچنگ» صدا می‌كنند. این آدم دیگر خود را باور ندارد. «خرچنگ» در واقع اسم مستعاری است كه «ساداس» به او داده است و به این ترتیب تفاوتش در بافت اجتماعی هم دیده می‌شود.آن تغییر آدم‌ها كه شما به آن اشاره كردید در داستان «اسم نیست» كه ماجرای چهار زندانی است هم دیده می‌شود.بله، همین‌طور است ولی خود شخصیت در نقطه‌ای متوجه تغییر خودش شده است، اینكه سازمانی به راه انداخته تا خود را به جایی ببرد كه هویت دیگری برایش شمول پیدا نكند. چنین آدمی نابود شده است. البته اینها خاص مملكت ما و جامعه‌ای است كه من در آن زندگی كرده‌ام و این مسخ‌شدگی اصلا از نوع «مسخ» كافكا نیست.در این مجموعه كلا شما نویسنده دیگری هستید. در كتاب‌های دیگرتان از «كلیدر» تا «جای خالی سلوچ» و... همیشه نقشی از اقتدار یك پدر حضور داشته است، اما در این اثر و چند داستان دیگر این مجموعه پدر مقتدر دیگر وجود ندارد، به خصوص در داستان «چوب خشك بلوط» كاملا اضمحلال این پدر را می‌بینیم. این تغییر از كجا آمده؟ از جامعه؟
اصلا آگاهانه نیست. من در مبادلات اجتماعی به این نتیجه می‌رسم. الان خانواده‌ها را نگاه كنید، می‌بینید كه تقریبا طبقه متوسط در جامعه ما همه به نوعی بی‌پدر شده‌اند. دیگر لازم نیست آن بچه پدرش را سر كوچه بگذارد تا بمیرد. كافی است سری به كهریزك بزنید و ببینید چه كسانی، در حالی كه سرپا هستند آنجا سپرده شده‌اند. بچه‌های‌شان آنها را سپرده و رفته‌اند. كدام پدر و مادر را در طبقه متوسط می‌بینید كه چند تا از بچه‌های‌شان مهاجرت نكرده باشند. آنها حتی اگر با خانواده‌شان هم رفته باشند، باز بی‌پدر شده‌اند. در این چندساله تراژدی‌هایی در مقوله فقدان پدر رخ داده است و ما به هم ریختن یك ساخت سنتی كه به آن عادت داشتیم را می‌بینیم. دوستان نزدیكم در خارج از كشور یا در داخل چنین وضعیتی دارند. اینها مسائل اجتماعی است. هیچ‌وقت از جامعه بیگانه نبوده‌ام و همیشه ذهنم خود به خود تمام اینها را مرور می‌كند. جامعه‌شناس نیستم اما اینها جمع می‌شوند و در نقطه‌ای شكفته می‌شوند.در حالی كه همه ما را متهم می‌كنند كه دچار پدرسالاری هستیم، اما این‌طور نیست. اتفاقا درست می‌گویید كه در این دوره از نظر اجتماعی پدرسالار هم نیستیم. یعنی كسانی‌كه سودشان در آن است فقط صورتی از آن را نگه داشته‌اند و این موضوع تعمیم‌پذیر است.داستان‌های شما همیشه بر مبنای حضور یك قهرمان شكل می‌گیرد. از گل‌محمد در «كلیدر» تا قیس در «سلوك»، « شبیرو» و... همیشه در این داستان‌ها قهرمان‌محور یا شخصیت‌محور بوده‌اید. اما از این منظر هم در مجموعه «بنی‌آدم» سنت‌شكنی كرده‌اید. در اینجا دیگر شاهد قهرمانی در اثرتان نیستیم. آیا این موضوع به این خاطر است كه جامعه امروز ما دیگر ظرفیت قهرمان‌پروری ندارد؟
بله، دوره عوض شده است. می‌گویید شما عوض شده‌اید، در حالی كه با عوض شدن دوره، اگر انسان هنوز حساسیتش كار كند و زنده باشد، زمانه هم تاثیرات خود را بر او می‌گذارد. این درست است در این داستان‌ها شخصیت نداریم. مثلا در همان داستان «مولی و شازده» چه شخصیتی داریم؟ شخصیت قهرمان معمولا از نسل بالنده است. مثلا نیروهای انقلابی اول انقلاب از نسل نیروهای بالنده جامعه بودند. اما حالا نیروی بالنده این داستان كسی است كه تنها كاری كه می‌كند، این است كه محكم می‌ایستد.همه آدم‌های شما در این داستان‌ها افرادی آشفته و پریشان هستند. آیا این وضعیت هم نوعی بازتاب اجتماعی است كه در ناخودآگاه شما نشسته است؟
بله، همین طور است. گاهی با خودم می‌گویم آدم‌ها هر كدام بدون اینكه متوجه باشند در كپسولی رفته‌اند و تنها در كنار كپسول‌های دیگر غلت می‌خورند، اما هیچ ارتباط ارگانیك و ذهنی با یكدیگر ندارند. این مساله به از هم پاشیده شدن یك ساختار مربوط می‌شود و هیچ كس هم نمی‌تواند بگوید چه كسی مقصر است. جامعه در حال حركت است. اتفاقا در داستان «اسم نیست» هیچ‌كدام از شخصیت‌ها در یك جای سالم حركت نمی‌كنند. یكی از آنها از مرخصی زندان آمده و دیگری از جایی كه پدرش را كشته می‌آید، یكی دنبال دخترش است، و یكی می‌خواهد تكلیفش را با خودش روشن كند.این خودش جامعه كوچكی است...بله. «اسم نیست» یكی از مهم‌ترین داستان‌هایی است كه نوشته‌ام و فكر می‌كنم اگر آن را ننوشته بودم كلافگی‌ام خیلی شدیدتر می‌شد، چون اصلا شوخی‌بردار نبود. در دوره‌ای بعد از جنگ جهانی دوم طوری شده بود كه می‌شد، گفت؛ آدم‌ها یكدیگر را نمی‌شناختند.همه داستان‌های این مجموعه متعلق به سال‌های اخیر هستند. آیا این هم نشانگر نوعی سرخوردگی است؟ چون به نظر می‌رسید ما در سال‌های اخیر امیدهایی را برای جامعه‌مان متصور شده بودیم اما گویی بی‌جواب ماندند.این ویژگی در هر اثری از این دست می‌تواند پنهان باشد، اما من به طور خاص به این موضوع فكر نكرده بودم. وقتی مجموعه‌ای در ذهنم شكل می‌گیرد و وارد نوشتن آن می‌شوم جز به آن مجموعه به هیچ چیز دیگری فكر نمی‌كنم. ممكن است این مساله كه شما می‌گویید، موجود باشد ولی اینها چیزهایی است كه مثل باران، توفان و برف، به زمین می‌ریزند و در جایی انباشت می‌شوند و سرانجام در نقطه‌ای سر  باز می‌كنند. هر كدام از اینها یكی از آن نقطه‌هاست. هیچ‌وقت به اینها نه نگاه كرده‌ام و نه آنها را در روزنامه‌ها دنبال كرده‌ام.در این اثر گاهی خود نویسنده از متن بیرون می‌آید و با مخاطب حرف می‌زند. به ویژه در داستان اول حضور خود شما به عنوان نویسنده خیلی پررنگ است. این ویژگی كمی شبیه فاصله‌گذاری برشتی در تئاتر است. این وضعیت چگونه شكل می‌گیرد؟ آیا بر اساس تجربه شما در تئاتر در ذهن‌تان نشسته یا نوعی تجربه‌گرایی است؟ هرچند می‌دانیم شما خیلی به تجربه‌گرایی اعتقاد ندارید.قصدی در این نیست. طبیعت این نوشته است. در برخی داستان‌ها هست و ممكن است در برخی دیگر نباشد.آیا نوشتن درباره زنان برای‌تان سخت است؟ در این مجموعه به جز داستان آخر كه مادر آن مرد و یك زن دیگر حضور دارند و جایی كه زندانی درباره نامه‌ای به دخترش حرف می‌زند، هیچ زن دیگری حضور ندارد. آیا خود داستان‌ها چنین چیزی را ایجاب می‌كرد كه حضور زنان كمرنگ باشد؟
بله و به جز آن آگاهانه نیست. درباره آن مادر هم نمی‌دانستم. «ساداس» درباره او گفت. من نمی‌دانستم. همچنان كه نمی‌دانستم آن نامه در صندوق پستی است. همه اینها از طریق خود داستان باز شد. این عمق رذالت است وقتی مادر كسی را كه مسخ شده و به كشور دیگری مهاجرت كرده آن‌گونه جلوی چشمش بیاوری. آن فضا مرا به اینجا كشانده و باید به شما بگویم من نمی‌دانستم در آن نامه چه نوشته شده و همین خیلی هم جالب شد. از آن بحث مادر به میان آمد و این عذابی كه پایان‌ناپذیر است. همین‌طور مقصد آن مرد دیگر هم نامعلوم است. او می‌گوید من هم دنبال چیزی می‌گردم. آن گربه‌ای كه او می‌گوید نشانه ایران هم هست. ببینید! نوشتن داستان برای من با یك تلنگر از ندانستن آغاز می‌شود.در این مجموعه برخلاف داستان‌های قبلی‌تان كه فضای رئال داشت، از چنین فضایی فاصله گرفته شده و فضای بیشتر داستان‌ها در وهم و خیال است. در این زمینه هم به نوعی سنت‌شكنی كرده‌اید و وارد فضای دیگری شده‌اید. البته فكر می‌كنم در «سلوك»، «شبیرو» و «روزگار سپری شده مردمان سالخورده» هم رگه‌هایی از این فضا وجود دارد ولی در اینجا خیلی پررنگ شده است؟
در اینجا گنگ و نامشخص بودن همه‌چیز را داریم. هیچ كس، كسی را نمی‌شناسد، احتمالا همه اینها باعث می‌شود غبار و وهم، این داستان‌ها را در بر بگیرد و همچنین بی‌مقصدی و نبود چشم‌انداز. هیچ كدام از این آدم‌ها چشم‌اندازی ندارند. این داستان‌ها كه به ذهن من آمده، در اصل خیلی غریب هستند. اصلا قوزی كیست، شازده كیست؟ پرچم كجاست؟ اینها در ذهن من چگونه به این آدم‌ها و داستان‌ها تبدیل شدند. آن هم قدم به قدم و كلمه به كلمه. نمی‌دانم و هرگز هم كسی نخواهد فهمید كه قابلیت‌های ذهن انسان چه اندازه است!یعنی این داستان‌ها آنقدر دغدغه شما بوده و ذهن‌تان را مشغول كرده كه این شكل نوشتن را هم با خودش آورده است؟
حتما. اما من اصلا به آن فكر نكرده‌ام. در حقیقت وقتی آگاهانه به داستان نگاه می‌كنم كه آن را نوشته باشم و تمام شده باشد. در گذشته وقتی داستانی می‌نوشتم، یك سال صبر می‌كردم و مدام به آن رجوع می‌كردم و ویرایشش می‌كردم و مثل یك بیگانه به آن نگاه می‌كردم. حالا هم این كار را می‌كنم، منتها در مدت زمان كمتر. این همان نگاه آگاهانه به داستان است كه گفتم. بعد مثل یك خواننده، آن را می‌خوانم و خودم متوجه می‌شوم كه شاید چیزی اضافه شده باشد یا بیرون زده یا... بنابراین وقت نوشتن اصلا به صورت آگاهانه نگاه نمی‌كنم. مثل اینكه می‌گویید در این داستان‌ها زن نیست. البته زن‌هایی هستند مثل مادر یا گش‌نر.بله، ولی كلا حضورشان كمرنگ است.لابد ضرورتش نبوده. مثلا در داستان دوم جایی می‌گوید دخترش نامه‌ای نوشته. اینها در متن هست. در زندان عادی صحبت درباره ناموس كسی تقریبا ممكن است به چاقوكشی بینجامد و در زندان سیاسی هم همین طور. مثالی برای‌تان بزنم. سال ٥٥ در شش ماه آخر حبس، ما را به زندان اوین بردند. بند ویژه‌ای بود كه علما بودند و حدود ده دوازده نفر هم طیف‌های مختلف فكری از جمله من با بچه‌های تئاتر آنجا بودیم. این را در خاطراتم با آقای طالقانی هم گفته‌امروزی همسرم به ملاقاتم آمد و گفت «حسین» برادر كوچكش را از خانه به كمیته برده‌اند و به او گفته‌اند به همسر دولت‌آبادی بگو طلاق بگیرد! چون بنا نداریم محمود را آزاد كنیم. آن زمان زندانی‌ها را نگه می‌داشتند و اصطلاحش هم «ملی‌كشی» بود. خانمم در آن ملاقات گفت این موضوع را برای اطلاع تو می‌گویم. نخستین روزی كه به ملاقاتم آمد سنگ‌ها‌مان را وا كندیم و به اوگفتم؛ آذر! در دفتر زندان یك دفتر طلاق هم هست. معلوم نیست من چه مدت زندان باشم. همین الان تكلیف را روشن كنیم. گفت ده سال هم كه باشد، می‌مانم. واقعا همسر من خیلی فداكار بود و هنوز هم هست. این را شنیدم و به بند آمدم. همه رفقایم بودند؛ سعید، ناصر، محسن، شایان، از بچه‌های سیاسی وحید بود، پاكنژاد بود و بچه‌های نهاوندی كه كنار كشیده بودند. حدود بیست نفری در بند ویژه بودیم. حتی طیف آقای كنی و اینها هم بودند. فكر كردم این حرف را باید به كی بزنم. به نظرم رسید در تمام این مجموعه از بچه‌های چپ و انقلابی و متفاوت، این حرف را فقط می‌توانم به یك نفر بزنم و او هم آقای طالقانی است. واقعا حیرت‌انگیز استادبیات هم این‌گونه به وجود می‌آید. در آن روز بخصوص، آقای طالقانی نبود. من مدام در بند قدم زدم. آقای منتظری، آقای هاشمی و... هم بودند. به جز سه تن از شخصیت‌های اصلی انقلاب اسلامی، همه آقایان بودند. از هیچ‌كس هم نمی‌توانستم بپرسم آقای طالقانی كجاست؟ تقریبا غروب بود كه سایه‌ای از آقای طالقانی دیدم و رفتم پیشش و اتفاقی را كه برایم افتاده بود، تعریف كردم.مرد بسیار محترم و آدم پخته‌ای بود. گفت: «فلانی! تازه به من ملاقات داده‌اند و دارم از پیش دخترم اعظم می‌آیم. این حرف‌ها را می‌گویند. توجه نكن. » منظور اصلی من این است كه این حرف را به نزدیك‌ترین دوستانم كه هم‌پرونده من بودند هم نمی‌توانستم بزنم. در زندان حتی زندان انتلكتوئلی ما یكی از دوستان از همسرش طلاق گرفته بود. او داشت گریه می‌كرد. دلداری‌اش دادم و گفتم اگر طلاق گرفته، دیگر به تو تعلق ندارد و تو برای چیزی گریه می‌كنی كه به تو تعلق ندارد. اینها را گفتم كه بگویم، نمی‌شود در زندان عادی درباره مسائل ناموسی صحبت كرد. به همین دلیل است كه در داستان من هم آدم‌ها نمی‌توانند درباره زن و دختر و خانواده‌شان صحبت كنند. آن داستان خیلی عجیب است.گفتید داستان كوتاه شما را گیر می‌اندازد و شما را وا می‌دارد تا آن را بنویسید. با توجه به پیشینه تئاتری‌تان، هرگز در این سالها نمایشنامه‌نویسی دوباره شما را  گیر نینداخته است؟
خیلی دلم می‌خواهد. اما نه اینكه در ادامه آن نمایشنامه‌هایی كه قبلا نوشتم، نمایشنامه بنویسم. خیلی دلم می‌خواهد بتوانم با اقتباس از آثار كلاسیك فارسی نمایشنامه بنویسم. ١٥ سال است كه به این قضیه فكر می‌كنم. شاید هم بیشتر، گویی عمر نوح دارم! هنوز هم این فكر با من است. ممكن است در نقطه‌ای شكفته شود یا شاید بر اثر الطافی كه نسبت به من روا داشته می‌شود، پژمرده شود. هیچ قولی به خودم نمی‌دهم. به دیگران هم كه اصلا قول نمی‌دهم! اما چرا! به این مقوله علاقه‌مندم. حتی چندی پیش دوست داشتم به سمت نمایش بروم و «شاه لیر» را تمرین و بازی كنم. خیلی به آثار شكسپیر علاقه‌مندم. در جوانی آرزو داشتم «هملت» را بازی كنم و بعد از آن دوست داشتم «شاه لیر» را بازی كنم، ولی جرات نكردم. وقتی بعد از مدتی كه كاری انجام نداده‌اید، می‌خواهید دوباره وارد كار شوید، این رفتن دوباره به طرف آن كار جسارت زیادی می‌خواهد.دوست داشتید «شاه لیر» را خودتان كارگردانی كنید؟
زمانی به ركن‌الدین خسروی گفتم اگر بخواهی این نمایش را كار كنی من دوست دارم بازی كنم. ولی او هم یكی از پریشانان دوره ما بود. آدم فكر می‌كند باید هزار سال عمر داشته باشد تا همه اینها را بنویسد. هرچند كه نمی‌توان نوشت. به خسروی می‌گفتم پدر لوسیما (شخصیت كشیش در داستان برادران كارامازوف) . الان هم كه در لندن زندگی می‌كند، باید حالش بد باشد چون هیچ چیزی سر جای خودش نیست. ذهن‌ها سرجای خودشان نیستند، آدم‌ها سرجای خودشان نیستند. من خدا را شكر می‌كنم كه هنوز دیوانه نشده‌ام.در مورد ادبیات كلاسیك كه گفتید، كار خاصی هست كه برای‌تان پررنگ‌تر از بقیه باشد و بخواهید زودتر روی آن كار كنید؟
 (
می‌خندد) اگر هم باشد، نمی‌گویم! گفتم كه قولی نمی‌دهم! چون هیچ چیز مشخصی نیست. خیلی آرزومندانه به این موضوع فكر كرده‌ام. امیدوارم جوششی پدید‌‌ آید و بتوان نوشت و سراغش بروم تا بنویسم. خیلی دلم می‌خواهد.آقای دولت‌آبادی! به سرنوشت تلخ «زوال كلنل» و زجرآور بودن آن، بپردازیم. شما ١٠ سال در ادبیات داستانی كاری منتشر نكردید. در عوض روی یك متن كلاسیك كار كردید. «كلنل» هم به آن سرنوشت دچار شد. چه شد كه به این مجموعه «بنی‌آدم» رسیدید؟ به خاطر سانسور یا بگیر و ببند و اینها در این سال‌ها داستان چاپ نكردید؟
نه، واقعا. خسته شده بودم. شما می‌دانید كاری مانند «كلنل» یعنی چه، می‌دانید «روزگار سپری شده... » چند بار بازنویسی شده؟ «سلوك» چند بار... واقعا خسته شده بودم. هر آدمی بعد از پایان هر كارش، تعطیلی یكی دو ساله برای خود می‌گذارد تا دنیا را بگردد. من هر زمان كه سفر خارج رفته‌ام، آنجا هم استرس گرفته‌ام. اینكه با كی سلام و علیك كنیم و نشست‌و‌برخاست و... بنابراین خسته شده بودم. خود همین اتفاق كه جلوی چاپ كتاب را هم می‌گیرند، انرژی‌گیر و خسته‌كننده است. فقط هم كه «كلنل» نیست، كتاب‌های دیگری هم هست؛ «عبور از خود» و «طریق بسمل شدن.» زیر سایه «كلنل» اصلا دیده نمی‌شوند، اما اینها هم هستند. البته به روی خودم نمی‌آورم. چون آدمی هستم كه با وجود حساسیت‌هایم سخت‌جانی‌های خودم را دارم. اما واقعا نگاه كنید ١٠ سال سه كتاب مرا نگه داشته‌اند.یادم هست درباره «كلنل» با وزرای ارشاد آقایان حسینی و جنتی هم صحبت كردید.بله. به جز ایشان با آقای صالحی هم صحبت كردم. دو ساعت با آقای صالحی صحبت كردیم كه این كتاب منتشر شود و در موقعیتی منتشر شود كه شلوغ نكنیم. خود من كه اهل شلوغ كردن نیستم. ولی عجیب است كه درست دو روز بعد از ملاقاتم با آقای صالحی، كتاب جعلی به بازار آمد! می‌دانید این مسائل چقدر آدم را اذیت می‌كند.نسخه جعلی آمد و كاری هم نمی‌شد كرد...بله، اما شكایت كرده‌ام. یك سال حبس برای طرف معین كرده‌اند و وكیلم می‌گوید او را از كجا پیدا كنم؟! می‌دانید آن كتاب یعنی چه؟! ذره ذره همه رنج‌های بشری من در مدت دو سال! برای نوشتن آن دویست، سیصد صفحه كتاب دو سال در آن حالت ماندم. در آن فضا دو سال ماندن، جنون می‌آورد. بعدا فكر می‌كنید با این وضعیت دیگر دل و دست آدم به كار می‌رود؟! با این حال من منتظر شدم. داشتم درباره یك زن می‌نوشتم كه تبدیل شد به داستان «شازده و مولی» و بعد هم داستان‌های دیگری كه در ادامه‌اش آمد.دیگر هیچ روزنه امیدی برای «كلنل» وجود ندارد؟ یعنی هیچ چشم‌اندازی را نمی‌توان برای آن متصور بود؟
فكر می‌كنم دكتر روحانی و كل سیستم فرهنگی ما كه به هیچ‌وجه پدرسالار نیست، اگر به یك برآیندی برسند كه انتشار این آثار در دنیا به سود ما است، این كتاب منتشر می‌شود. اگر همچنان بچه‌های ناتنی وزارت ارشاد كه معلوم نیست از كجا آمده‌اند، خصومت شخصی داشته باشند، منتشر نمی‌شود.فكر نمی‌كنید در كل و به جز این رمان، وضعیت انتشار كمی بهتر شده باشد؟
البته، خیلی بهتر شده، ولی درباره این كتاب‌ها حساسیت دارند.بارها از مدیران مختلف پرسیده‌ شده كه آیا سلیقه شخصی و حساسیت روی افراد در مجوز دادن به آثارشان تاثیرگذار است و آنها هم هر بار تكذیب كرده‌اند اما عملا در فرآیند انتشار می‌بینیم با نویسندگان خاصی مشكل دارند.دقیقا. من با آقای صالحی به تفاهم رسیدم. چگونه به شما بگویم؟ قرار شد این كتاب منتشر شود اما چرا دو روز بعد نسخه قلابی‌اش منتشر شد؟! چرا یك روزنامه ناگهان عكس تمام قدی از نویسنده چاپ می‌كند و تیتر می‌زند «كلنل از سانسور گذشت»؟! فردا هم كتاب جعلی به بازار می‌آید؟! خب، این خیلی بد است. در حقیقت بی‌اخلاقی از طرف مجموعه‌ای است كه شما با آن سر و كار دارید. شما معاون فرهنگی این كشور هستید. با ما صحبت می‌كنید و دو روز بعد نسخه جعلی به بازار می‌آید؟! یعنی شما بی‌خبر بوده‌اید؟ حراست وزارت ارشاد از این موضوع خبر نداشته است؟ پس شما از چه خبر دارید؟! نه! من معترضم و آقای روحانی به نظرم از این جهت موفق نبوده است. اگرچه آثاری از دیگر دوستان منتشر شده ولی این نقطه تاریك همچنان هست و این طلسم باید شكسته شود. من همه‌جوره همراهی كرده‌ام. قول داده‌ام مصاحبه نمی‌كنم. به حاشیه‌ها دامن نمی‌زنم. بگذارید این كتاب منتشر شود! به نفع شماست اما چه كنم؟ من كه نمی‌توانم دایه مهربان‌تر از مادر باشم.بنابراین خیلی صریح در مورد این موضوع صحبت نكردید و فكر می‌كردید گشایشی حاصل می‌شود؟
بله، چون می‌خواهیم جامعه در حوزه كار ما یك روال منطقی داشته باشد و یك‌جور ملایمت و تفاهم باشد. طبیعی است آقای دكتر روحانی هم متوجه شده در مجموع توفیقی در كارنامه وزارت ارشاد وجود ندارد و به همین دلیل است كه وزیرش را تغییر داده است. امیدوارم بعد از این هر كه آمد موفق‌تر باشد. به هر حال همچنان با این امیدها زندگی می‌كنیم كه شاید مسوول جدید از عهده امور بر بیاید. مدتی مرا گیر سپاه انداخته بودند. سپاه گفته بود آخر من به این آدم چه كار دارم؟! یكی از بچه‌های سینما را به مناسبتی دیده بودند و او مطرح كرده بود كه كتاب فلانی (كلنل) دچار مشكل شده است. بچه‌های سپاه گفته بودند آخر ما به این آدم چه كار داریم؟! چرا شایعه پخش می‌كنند؟ ما به نویسنده چه كار داریم؟ همین گونه سنگ می‌اندازند. چه كسانی؟ در تمام طول عمرم دارم تحمل می‌كنم. من خیلی آدم متحملی هستم. اینكه خداوند چه توانایی به من داده را نمی‌دانم، اما شاكرم.این روزها بحث وزارت ارشاد و تغییر وزیر هست. آقای روحانی با حمایت هنرمندان روی كار آمدند. شما عملكرد دولت ایشان را در حوزه فرهنگ و هنر را چگونه می‌بینید؟
می‌خواست كارهایی انجام دهد ولی نتوانست. آقای جنتی هم می‌خواست اما نتوانست.
 
و سخن آخر؟
سخن آخرم و البته سخن اولم همواره اعتدال و قانون است. این جامعه از افراط و تفریط به سمت صورت‌بندی درستی نخواهد رفت. بنابراین قانون و تعادل می‌تواند كمك كند. مثلا خیلی متاسفم كه شنیده‌ام سنگ قبر شاعر تهران (محمدعلی سپانلو) را سیمان كردند. همین كار به دلیل افراط است. آخر چرا؟ وقتی كه این اتفاق افتاد، شب تا دم صبح قدم می‌زدم و مدام با خودم می‌گفتم؛ نمی‌فهمم! هنوز هم می‌خواهم بگویم؛ نمی‌فهمم. با اینكه تمام این اتفاقات را شاهد بوده‌ام ولی هنوز می‌گویم نمی‌فهمم، چون هیچ منطقی پشت سرش نیست. انسان وقتی چیزی را نمی‌فهمد، آن را به ذهنش می‌برد و ارزیابی و تحلیل می‌كند تا بفهمد. ولی هنوز نمی‌خواهم بفهمم و هی می‌گفتم؛ نمی‌فهمم! به هر حال سخن اول و آخرم همان اعتدال است كه امیدوارم در جامعه شمول پیدا كند. به این جامعه فرصت دهیم كمی پاهایش را روی زمین بگذارد و بفهمد چگونه قدم برمی‌دارد. الان همه آن‌چنان شتابان هستند كه معلوم نیست به كدام سمت می‌روند. این سرگردانی و شتاب توامان است و علتش همین افراط و تفریط‌هاست.منبعروزنامه اعتماد
محمود احمدی نژاد با ارسال نامه ای به دبیرکل جدید سازمان ملل، انتخاب وی را به این سمت تبریک گفت و برای افزایش کارامدی سازمان ملل پیشنهادها و راه کارهای مهمی را به وی ارائه کرد.  متن کامل این نامه به آقای گوتررس که امروز به دفتر نمایندگی سازمان ملل در تهران تسلیم شد، به شرح زیر است؛
 
عالی جناب آنتونیو مانوئل د اولیویرا گوتررس دبیرکل محترم سازمان ملل متحد  احتراما انتخاب جنابعالی را به سمت دبیرکلی سازمان ملل متحد تبریک عرض می نمایم و برای شما در انجام این مسئولیت خطیر و به نتیجه رساندن ماموریت هایی که در این برهه حساس از زمان مورد انتظار ملت هاست، از خداوند مهربان موفقیت مسالت دارم.
 
به خوبی مطلعید که سازمان ملل متحد در پاسخ به یک ضرورت تاریخی و آرزوی دیرین جامعه بشری به منظور سازماندهی مدیریت مشترک جهانی و برپایی دنیایی سرشار از عدالت، آزادی، کرامت، صلح، امنیت و رفاه برای همه و عاری از هرگونه برتری جویی، ظلم، تبعیض، تحقیر، جنگ، خشونت، تجاوز، ناامنی و فقر تشکیل شده است.  همه این آرزوها و دریک کلام تحقق انسان جهانی و جهان انسانی ، که مبتنی بر شکوفایی فطرت الهی انسانهاست، آرمان و خواست مشترک همه اقوام و ملت ها و آحاد بشر است و سازمان ملل متحد که بزرگترین و مهمترین سازمان بین المللی حاضر جهان است، ماموریت راهبری جامعه جهانی به سوی این آرمان بزرگ و مشترک را برعهده دارد.  عدم رعایت عدالت در اساسنامه سازمان ملل و برخورداری معدودی از اعضاء از امتیاز وتو، تضییع حقوق ملت ها و به چالش کشیده شدن فلسفه وجودی این سازمان را در پی داشته است. مزید بر آن استقرار مقر سازمان در خاک ایالات متحده آمریکا به استیلای دولت آمریکا بر ارکان این مهمترین نهاد بین المللی انجامیده است که در نتیجه آن، جز در دوران محدودی از ابتدای حیات خود نتوانسته است در مسائل مهم جهانی، نقش موثر و اصلی را به نفع ملت ها ایفا نماید.  علیرغم تلاش وافر کارکنان و نهادهای وابسته و دبیران کل، به دلایل پیش گفته، نقش سازمان ملل در حل و فصل عادلانه و انسانی چالش های جهانی و منطقه ای و تحقق اهداف اصلی آن سازمان به مرور کمرنگ تر شده است.  تداوم و گسترش درگیری ها، جنگ ها، تجاوزها، کشتارهای دسته جمعی، مسابقه تسلیحاتی و انبارهای مملو از تسلیحات بسیار پیشرفته و روزامد در جهان از یک سو نشانه ادامه جریان سیاست های ضد مردمی قدرتهای شیطانی و برتری طلب و از سوی دیگر نشانه ضعف و ناکارامدی سازمان ملل است.  گرچه امروز در منظر عمومی ملت ها، اعتبار سازمان ملل و اعتماد به توانایی آن در انجام موثر و سازنده ماموریت ها به شدت کاهش یافته و مخدوش شده است و بسیاری از آن به عنوان ابزار اعمال اراده و تحمیل سیاست های سلطه گران جهانی و بویژه دولت ایالات متحده آمریکا یاد می کنند، لیکن همچنان این شعله امید در ملت ها زنده است که با اصلاح ساختار و اساسنامه و رفع نقص ها ، این سازمان بی بدیل بتواند هویت واقعی خود را بازیابد و ملت ها را در تحقق اهداف انسانی و متعالی یاری دهد.  بر همین مبنا و برای کمک به جناب عالی، پیشنهاداتی را تقدیم می کنم. اطمینان دارم که تمرکز بر آن ها می تواند امید ملت ها را افزون ساخته و راه جدیدی را فراروی آنها بگشاید.  مجمع عمومی در واقع نماد اراده جمعی ملت ها و دولت ها و در حقیقت نماینده صاحبان سهام جهان است و باید بالاترین جایگاه را داشته باشد. متاسفانه امروز به بهانه های گوناگون ، اراده چند قدرت سلطه گر، بویژه دولت آمریکا در مسائل مهم جهانی بر اراده جمعی و نظر مجمع عمومی غلبه دارد و مصوبات مجمع غالبا جنبه تزیینی پیدا کرده است. این شرایط بسیار ظالمانه ، غیردموکراتیک و در نقطه مقابل فلسفه وجودی سازمان است. سازمان ملل تاسیس شد تا قدرت های سلطه گر و وارثان استعمارگران را محدود کند. تلاش مستمر و همگانی برای بازیابی جایگاه اصلی مجمع عمومی، یک ضرورت و مهمترین گام است.
 
دبیرکل در واقع باید برامده از آراء ملت ها و دولت ها و تنها نماینده مشترک آنان در این سازمان باشد و ماموریت هایش را تحت نظر مجمع عمومی و با تکیه بر قدرت آن مجمع که نماینده قدرت ملت هاست ، به انجام برساند. لیکن با کمال تاسف و در اثر برتری جویی برخی اعضاء و سوء استفاده آنان از اساسنامه ، این جایگاه رفیع مخدوش شده است .سلطه گران که خود عامل اصلی مشکلات جهانند، به اندازه کافی اختیارات و نفوذ دارند و اگر خدای ناکرده دبیرکل نیز تحت اراده آنان قرار گیرد، چیزی از هویت اصلی سازمان باقی نخواهد ماند. دبیرکل در واقع رئیس جمهور جهان و نماینده همه ملت ها در دفاع از حقوق آنان و پیشبرد اهداف مترقی سازمان است و باید بالاترین جایگاه را در مناسبات جهانی داشته و تکیه اصلی او بر قدرت ملت ها بوده و از توان جمعی ملت ها برای انجام ماموریت هایش استفاده نماید.منبعخبرآنلاین
چند هفته پس از آنکه شرکت‌هایی چون ایرفرانس و بیریتیش ایرویز اعلام کردند پروازهای خود به آسمان ایران را از سر خواهند گرفت، حالا نوبت به یکی دیگر از شرکت‌های بزرگ اورپایی رسیده تا شانس خود را در بازار ایران امتحان کند.به گزارش ایسنا، هرچند برای رویت تاثیرات برجام در ناوگان هوایی ایران هنوز به چند هفته زمان احتیاج است اما لااقل تصمیم برای از سرگیری روابط  دو جانبه با ایرلاین‌های بین المللی مراحل مختلف خود را با سرعت بیشتری طی می‌کند و نگاهی به فهرست پروازهای ورودی فرودگاه امام این امر را به خوبی نشان می‌دهد.نخستین نشانه‌های این امر زمانی خود را نشان داد که شرکت‌هایی مانند لوفت هانزا اعلام کردند آماده افزایش تعداد پروازهایشان به تهران و حتی دیگر شهرهای ایران هستند و در جریان مذاکرات پسا برجامی هیئت‌های اقتصادی، افزایش تعاملات با فرودگاه های ایران به عنوان یک اولویت در دستور کار قرار گرفت.نتیجه این مذاکرات ورود شرکت‌هایی چون ایرفرانس، بیریتیش ایرویز، ایراستانا و هواپیمایی تایلند به آسمان ایران بود تا جایی که فرودگاه اما رسما اعلام کند در حال حاضر پذیرای 57 ایرلاین مختلف داخلی و خارجی است.آخرین شرکتی که به جمع شرکای اروپایی خود در تهران اضافه شده شرکت هواپیمایی KLM هلند است. شرکتی که قدیمی‌ترین ایرلاین فعال جهان به حساب می‌آید و بعد از حدود سه سال وقفه آماده شده تا بار دیگر شانس خود را در تهران امتحان کند.این شرکت هواپیمایی در سال 1919 تاسیس شد و نخستین پرواز خود را در سال 1920 از لندن به آمستردام انجام داد.این شرکت هلندی که اعلام کرده 37 پرواز هفتگی به 9 مقصد در خاورمیانه دارد در قالب گروهی مشترک با ایرفرانس اداره می‌شود و جز بزرگترین ایرلاین‌های اروپای غربی است.آخرین آمارها از وضعیت ناوگان KLM نشان می دهد این شرکت 119 فروند هواپیمای مسافری فعال دارد و 22 فروند هواپیمای جدید نیز سفارش داده است.بخش عمده‌ای از ناوگان KLM از بویینگ 737 تشکیل شده و البته این شرکت بخش زیادی از سفارش‌های جدید خود را تحویل ایرباس داده است.ورود قدیمی ترین شرکت هواپیمایی جهان به ایران می‌تواند نشانه مثبت دیگری از هدفی باشد که در طول سال‌های آینده محقق خواهد شد. ایران برای دست یابی دوباره به جایگاه سال‌های گذشته خود دورخیزی جدی کرده و ورود ایرلاین‌های جدید به آسمان ایران فضا را برای این اتفاق آماده خواهد کرد.
مهدی سنایی سفیر ایران در مسکو اعلام کرد: لغو کامل روادید میان جمهوری اسلامی و روسیه که از سوی تهران آمادگی بیشتری در این زمینه وجود دارد، ممکن است از سال آینده در دستور کار روابط دو کشور قرار گیرد.
به گزارش خبرآنلاین، مهدی سنایی سفیر تام الاختیار جمهوری اسلامی ایران در مسکو گفت: تسهیل رفت وآمد میان دو کشور در یک جدول سه مرحله ای تدوین شده که سال گذشته نخستین اقدام امضای تفاهمنامه تسهیل اعطای روادید میان وزرای خارجه دو کشور بود و بر اساس آن روند دریافت روادید کوتاه تر و صدور نوع طولانی مدت آن برای بخش های تجاری، علمی و گردشگری آسان تر شد.سفیر ایران در یادداشتی که روز یکشنبه در کانال رسمی تلگرامی خود منتشر کرد، نوشت: مرحله دوم نیز لغو روادید برای گروههای گردشگری دو کشور است که روسیه به ایران پیشنهاد داده در جریان نشست کمیسیون مشترک همکاری های کنسولی دو کشور که آذرماه امسال در تهران برگزار می شود در این زمینه بررسی و تصمیم گیری شود.در ادامه یادداشت وی آمده است: چند سال پیش نظام روادید گروههای گردشگری میان روسیه و چین لغو شده و چنین مذاکراتی بین مسکو و دهلی نو نیز جریان دارد.سفیر ایران همچنین افزوده که در نتیجه گسترش روابط، تسهیل صدور روادید و همچنین افزایش خطوط پروازی، افزایش تبادل گردشگر در دو سال پیاپی میان دو کشور بیش از صد در صد رشد داشته است.وی نوشت: در حالیکه تا اوایل سال 1393 فقط پرواز ایروفلوت میان مسکو و تهران برقرار بود، از اواسط همان سال پروازها بیشتر شد. تابستان امسال مجموعه پروازهای منظم شامل ایروفلوت، ماهان، ایران ایر، معراج و تابان به 15 پرواز در هفته رسید که یک پرواز تهران-آستراخان نیز دایر شد و همچنین جابجایی گردشگران بین تهران با مسکو و سن پترزبورگ با بیش از 10 پرواز چارتر هفتگی در چهار ماهه خرداد تا پایان شهریور امسال انجام گرفت.سفیر ایران افزوده است: شهرهای مسکو، سن پترزبورگ و سوچی به مقاصد اصلی گردشگران ایرانی تبدیل شده و احتمال افزایش برخی شهرهای دیگر در سال های آینده نیز وجود دارد. سال 1394 حضور گردشگران ایرانی در روسیه 115 درصد نسبت به سال 93 رشد داشت و در همین سال شمار گردشگران روسی در ایران 40 درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافت.به گزارش ایرنا، سنایی با اشاره به اینکه آمار مربوط به سال جاری در ماههای آینده منتشر می شود، نوشته است: انتظار می رود، رشد مشابهی را نیز در سال جاری شاهد باشیم، زیرا حضور بیشتر ایرانیان در روسیه مورد استقبال بخش های دولتی و مردمی روسیه قرار گرفته است.وی ادامه داده است: از سوی دیگر، مقام های روسی به صورت متقابل مایل به تبدیل ایران به یکی از مقاصد اصلی گردشگران روسیه هستند که در این راستا رئیس سازمان گردشگری این کشور اعلام کرده، جمهوری اسلامی یکی از امن ترین کشورها برای گردشگران روس است. این در حالی است که مصر، تونس و تا اندازه ای ترکیه به دلایل امنیتی دیگر توجه میلیون ها گردشگر روس را جلب نمی کند.سنایی همچنین با اشاره به دیدار روز گذشته (شنبه) خود با اولگ سافونوف رئیس سازمان گردشگری روسیه نوشت که وی تاکید داشت، ایران می تواند سالانه بخش قابل توجهی از نزدیک به 10 میلیون گردشگر فرهنگی روسی را جذب کند.سفیر ایران با اشاره به آمار حدود 30 میلیون گردشگر خارجی روسیه در سال 94 اشاره کرد که سافونوف انگیزه 30 درصد این گردشگران را فرهنگی اعلام کرد.سنایی نوشته است: سافونوف همچنین اظهار کرد که آشنایی با ایران، تاریخ و فرهنگ غنی، فرصت خرید فرش ایرانی و سایر صنایع دستی می تواند هدفی مهم برای گردشگران فرهنگی روسیه باشد.وی افزوده است: رئیس سازمان گردشگری روسیه همچنین مهمترین گامی را که باید از جانب ایران برداشته شود، گشایش دفتر «ویزیت ایران» در مسکو از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و همچنین فعالیت گسترده شرکت های فعال ایرانی در فضای مجازی، رسانه ای و تلویزیون روسیه اعلام کرد.سفیر ایران در پایان نوشته است: از سوی دیگر، افزون بر جامعه عمومی روسیه، مسلمانان این کشور با جمعیتی بیش از 20میلیون نفر می توانند برای صنعت گردشگری ایران در کانون توجه قرار گیرد.به گزارش ایرنا، رئیس سازمان فدرال گردشگری روسیه نیز چندی پیش از آغاز کار روی طرح لغو روادید برای گروههای گردشگری ایران و هند خبر داده بود.سافونوف اعلام کرد که گردشگران ایرانی در جمع 20 کشور اول بازدیدکننده از روسیه قرار دارند.وی در گفت وگو با شبکه خبری روسیه 24 اظهار کرد که این کشور در آینده نزدیک ممکن است با ایران و هند نظام بدون روادید برقرار کند و ساز و کار تبادل گردشگری گروهی در این زمینه پایان یابد.رئیس سازمان فدرال گردشگری روسیه ادامه داد که تلاش می کند، نظام بدون روادید برای گردشگران گروهی ایرانی و هندی همانند وضعیت کنونی برای گردشگران چینی اعمال شود.سافونوف پیشتر اعلام کرده بود که امسال شمار گردشگران ایرانی در روسیه بی سابقه بود.وی در گفت وگو با خبرگزاری روسیا سگودنیا خاطرنشان کرد: انتظار می رود امسال این رقم از 49 هزار گردشگر ایرانی که سال گذشته از روسیه بازدید کردند هم فراتر رود.سافونوف افزود: در ماه فوریه گذشته (بهمن ماه سال گذشته) دفتر «ویزیت روسیه» در تهران آغاز بکار کرد.وی گفت که با توجه به افزایش شمار علاقمندان ایرانی، سازمان فدرال گردشگری و سفارت روسیه در تهران از وزارت خارجه این کشور خواسته تا شمار کارمندان کنسولگری را در ایران افزایش دهد.
محسنی‌اژه‌ای تشریح کرد

سخنگوی قوه قضاییه احکام صادره در پرونده متهمان ارزی را اعلام کرد.به گزارش ایسنا، حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای در یکصد و سومین نشست خبری خود با بیان این مطلب گفت: یدالله روزچنگ به جرم اخلال در نظام اقتصادی به 20 سال حبس و برگرداندن 181 میلیارد تومان محکوم شد که این حکم در دیوان عالی کشور تایید شده است.وی ادامه داد: لقمان روزچنگ با همین عنوان اتهامی به 20 سال حبس و برگرداندن 200 میلیارد تومان در دادگاه بدوی محکوم شد که این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد. همچنین محمدرضا رشیدی معروف به راشد جمعا به 12 سال حبس و عودت مال الرشاء به مبلغ 8 میلیارد و 792 میلیون تومان محکوم شد - 10 سال حبس و 2 تا یک سال حبس - که این حکم در دیوان عالی تایید شد.محسنی اژه‌ای بیان کرد: کاظم باغ شیرین معروف به باقری به 12 سال حبس - 10 سال حبس و دو تا یک سال - محکوم شد که با استناد به ماده 134، 10 سال حبس اجرا می شود. همچنین سامان حسن سلطانی متهم دیگر بود که حکمش نقض شد که باید مجددا در خصوص مواردی که دیوان آن را نقض کرده، رسیدگی صورت گیرد. همچنین انور روزچنگ که 20 سال حبس و 3 سال حبس داشت متهم دیگری است که 3 سال حبس آن مورد تایید قرار گرفته و 20 سال حبسش نقض شده و به دادگاه برگشته است.آخرین وضعیت پرونده شرکت تعاونی اعتباری ثامن
محسنی اژه‌ای در ادامه با اشاره به پرونده شرکت تعاونی اعتباری ثامن که از طرف بانک مرکزی و دادسرا مورد رسیدگی قرار می گیرد، گفت: 24 هزار نفر دیگر در رابطه با این پرونده مطرح هستند (باقی مانده‌اند) که باید تعیین تکلیف شوند؛ در واقع این تعداد در مقام اجرا و تعیین تکلیف اند.وی بیان کرد: افرادی که تا سقف 200 میلیون در این زمینه سپرده گذاری داشته اند از 17 مهر ماه می توانند 35 میلیون را نقد و بقیه سپرده خود را در مدت 14 ماه دریافت کنند. کسانی که هم تا سقف 300 میلیون سپرده گذاری داشته اند باید از 27 مهرماه 35 میلیون را نقد و بقیه را طی مدت 17 ماه دریافت کنند و کسانی هم که تا سقف 300 میلیون و بالاتر از آن سپرده گذاری دارند می توانند با کسانی که تسهیلات گرفته بودند تهاتر کنند و این امر امکان‌پذیر است.بازداشت 8 نفر در ارتباط با پرونده‌ صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه
به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام و المسلمین محسنی‌اژه‌ای با بیان اینکه تاکنون 8 نفر پیرامون پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه  بازداشت شده اند، گفت: پرونده در حال رسیدگی است و جزئیات آن پس از پایان رسیدگی اعلام می شود. در خصوص این پرونده هنوز تحقیقات ادامه دارد و ممکن است پس از پایان تحقیقات تعدادی از افراد با قرار آزاد شوند و بعضی ها تحت تعقیب باشند تا بازداشت شوند.سخنگوی قوه قضاییه با اشاره به میزان آمار ارتباط گیری مردم با مرکز اطلاعات قوه قضاییه، گفت: مراجعین در شهریورماه سال جاری 80 هزار و 928 تماس تلفنی با این مرکز داشته اند که این میزان رقم قابل توجه است. بسیاری  از این تماس‌ها مربوط به مشورت خواستن و سوالات در مورد مسائل حقوقی بوده است. برای نمونه 69 هزار و 500 نفر کسانی بودند که سوال حقوقی داشتند و خواستار مشورت حقوقی بودند که مثلا فلان موضوع در کدام حوزه قابل پیگیری است در نتیجه عمده آنها مربوط به مشاوره حقوقی و قضایی بوده است.محسنی اژه‌ای خاطرنشان کرد:‌ تعدادی از پیگیری‌ها در مورد اعتراض در تاخیر رسیدگی به پرونده ها بوده است.وی افزود: دو سه مورد از درخواست‌ها مربوط به شخص من بود که خواستار پیگیری مستقیم من بوده اند. در راستای این درخواست‌ها به بررسی و پیگیری آنها پرداختم و متوجه شدم که اجرای احکام نمی توانست اقدام خاصی را در خصوص آنها انجام دهد.توضیحات محسنی‌ اژه‌ای در رابطه با پرونده «سعید طوسی»محسنی اژه‌ای در صدوسومین نشست خبری قوه قضائیه در رابطه با پرونده سعید طوسی، گفت: فردی شکایت کرد و روال قانونی بررسی شد، هنوز مرحله رسیدگی نهایی نشده است. به لحاظ پیگیری یکی از شکات در مساله خلاف عفت عمومی قرار منع تعقیب در دادسرا صادر و تایید شد. ادعای دیگری شد در رابطه با تشویق به فساد که قرار منع تعقیب صادر شد که دادگاه با قرائن و شرایط رسیدگی را ادامه داد و قرار منع تعقیب را نقض کرد.وی افزود: پرونده را برای مشورت به یک قاضی متدین و باتجربه سپردند. البته این مساله ثابت نیست، پرونده در حال رسیدگی است و پرونده با حساسیت بیشتر روالش ادامه می‌یابد.سخنگوی دستگاه قضا با تاکید بر اینکه سروصدایی که این پرونده ایجاد کرده کاملاً غیرطبیعی است، خاطرنشان کرد: فرض کنید اتهامی متوجه ما می‌شد آیا مایل هستیم تا قطعی و روشن شود این مقدار در دسترس مردم قرار گیرد؟ آیا اخلاق، شرع و قانون اجازه می‌دهد؟ آیا وجدان ما اجازه می‌دهد؟ مسائلی که هنوز روشن نشده، خواهشاً توجه کنید انتشار ندهیم؛ چرا که جرم و قابل تعقیب است.محسنی اژه‌ای تصریح کرد: برخی از اتهامات اثباتشان کار مشکلی است. ممکن است حق با شاکی باشد ولی اثباتش مشکل باشد. همیشه قبل و بعد از انقلاب اینگونه پرونده‌ها را داشته‌ایم. خیلی از اتهامات یا قابل اثبات نیست یا مشکل است. درباره موارد سوء اخلاقی قانوناً و شرعاً امکان ریز شدن نیست. هم شرع و هم قانون جلوگیری کرده و ضابط و یا دادسرا حق ورود ندارد و باید مستقیم به دادگاهی برود که با چند قاضی رسیدگی می‌کند. در قانون اساسی اصل علنی بودن دادگاه‌ها را داریم و چه در قوانین عادی از مواردی که به صورت غیرعلنی دادگاه برگزار می‌شود مسائل خلاف عفت عمومی است. افشای این موارد خیلی بیشتر به ضرر شاکی است تا متهم و گاهی موجب اشاعه فحشاء می‌شود.وی تاکید کرد: بدون تردید این روزها دشمن شاکی و هم دشمن متهم در حال سوءاستفاده است و ضدانقلاب در این‌باره منافع خود را دنبال می‌کند؛ چرا در این یک مورد این همه پیگیری می‌کنند. قطعاً معلوم است اهداف دیگری دارند.در ادامه سخنگوی دستگاه قضا در رابطه با پرونده نگین غرب چنین توضیح داد: در رابطه با یکی از دو متهم پرونده نگین غرب - آقای فروغی -  حکم قطعی بود. وی تقریباً بیشتر همکاری می‌کرد و طرفین او با پول نقد و ساختمان مبالغ را تسویه و مابقی موارد در حال رسیدگی است. نفر دوم ریاضی بر اساس گفته دادگاه کمتر همکاری می‌کرد که برای روزهای آینده دادگاهی تشکیل می‌شود. به آدرس وی رفته‌اند و در محل حضور نداشته یا مسافرت است یا متواری شده است. یک سوم شکات در این‌باره تعیین تکلیف شده‌اند،‌ 1000 نفر دیگر هستند که قرار است تعیین تکلیف شوند.گزارش دادستان کل درباره واگذاری املاک روزهای آینده نهایی می‌شود
محسنی اژه‌ای در پاسخ به سئوالی مبنی بر رسیدگی به موضوع واگذاری املاک شهرداری تهران و اینکه آیا در این زمینه به غیر از مدیر سایت معماری‌نیوز فرد دیگری در بازداشت بسر می‌برد؟ گفت: سازمان بازرسی کل کشور در مقام تحقیق و بررسی در رابطه با گزارشی که رسیده بود،هست. این موضوع در مرحله تحقیقات مقدماتی است که تحقیقات مقدماتی محرمانه است و اگر ثابت شود، حکم صادر و به مرحله بعدی می‌رود و در مرحله تحقیق نیز که همان مرحله تحقیقات مقدماتی است افشای آن صحیح نیست.وی افزود: در رابطه با مسائلی که حول و حوش این موضوع پیش آمد افرادی شکایت کردند. رئیس شورای شهر و برخی از افراد از معماری نیوز از حیث افشای مطالب شکایت کردند؛ زیرا قبلا تذکر داده شده بود و افشای آن جرم است که در ابتدا قبول کرده ولی بعدا آن را افشا کرده است بر همین اساس از آن شکایت شد و تحت تعقیب قرار گرفت.وی افزود: شهرداری تهران نامه‌ای را به دادستان کل کشور نوشت و تقاضا کرد که موضوع را بررسی کند. همچنین شورای شهر هم نامه ای را به قوه قضاییه پیرامون این قضیه نوشت و بر همین اساس قوه قضاییه از دادستان کل کشور خواست که در این زمینه تحقیق و بررسی های لازم را انجام دهد، البته رسیدگی به تخلف احتمالی شهرداری مطرح نیست و آن را باید دادستان پیگری کند.وی تصریح کرد: زمانی که گزارش تکمیل و نهایی شود بعدا دادستان کل کشور و سازمان بازرسی اگر به تخلف برسند آن را به دادسرا ارجاع می دهند که هنوز گزارش دادستان کل کشور در این رابطه ارائه نشده است.محسنی اژه ای افزود: دادستان کل کشور چندین جلسه را با شورای شهر و شهرداری گذاشته و در حال جمع بندی است که ظرف روزهای آینده گزارش دادستان کل کشور نهایی می شود.محسنی اژه‌ای یادآور شد: سایت معماری نیوز دو پرونده دارد؛ یک پرونده با شکایت خصوصی مطرح است که چند نفر شاکی خصوصی دارد و برای آن قرار وثیقه صادر شده و پرونده دیگر با اتهام دیگری که قرار بازداشت موقت دارد که اگر این بازداشت موقت نبود به خاطر وثیقه آزاد می شد.معاون اول قوه قضاییه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به آزادی  هما هودفر و بازگردان آن به کانادا آیا مذاکراتی برای بازگرداندن خاوری به کشور انجام شده است ؟ گفت: تا آنجا که می دانم آزادی هما هودفر ارتباطی با خاوری نداشته و ندارد. از ابتدا تا امروز نیروی انتظامی، وزارت امور خارجه، قوه قضاییه پیگیر این هستند که این فرد که تحت تعقیب است را تحویل دهند.محسنی اژه ای در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه با توجه به بازداشت سیامک و باقر نمازی که دارای شرکت ها و موسساتی در داخل کشور بودند آیا بر روی شرکت های این افراد بررسی هایی صورت گرفته است گفت:  بنده از ریز پرونده خبر ندارم و نمی دانم که دادستان تهران که هم اسم و هم مجازات آنها را اعلام کرده آیا مکانیزمی را که در قانون بوده رعایت کرده یا خیر اگر رعایت نکرده باشد خلاف کرده است و حق نداشتند که تا زمانی که حکم قطعی نشده، اسامی و اتهام و مجازات را اعلام کنند، مگر روال آن طی شده باشد.وی افزود: متهمی که دستگیر می شود مممکن است ارتباطات سالم و احیانا ارتباطات ناسالم و خلافی داشته باشد این طور نیست که همه افرادی که با آنها کار می کنند مساله دار بودند. اگر موردی باشد در مرحله تحقیقات حتما دنبال می شود. بنابراین نمی توان گفت که افرادی که در شرکت و یا موسسه آنها فعالیت داشتند همه آنها یا کارشان زیر سوال است، اگر مواردی وجود داشته باشد دادسرا و سیستم اطلاعاتی آن را دنبال می کند.پس از قطعیت حکم، نمی‌توان آن را تغییر داد
به گزارش ایسنا، محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضاییه ضمن اشاره به نامه اخیر چند تن از نمایندگان مجلس خطاب به قوه قضاییه در مورد حکم نرگس محمدی و اعمال رافت اسلامی به موجب ماده 477 قانون، اظهار کرد: بر اساس این ماده اول باید دید تقاضا کننده این درخواست چه کسی است؟ طبق قانون نمایندگان مجلس صلاحیت این تقاضا را ندارند. ثانیا باید دید برای ریاست قوه قضاییه صدور حکم خلاف بین شرع احراز شده است یا نه؟ زیرا وقتی دادنامه قطعی شود طبق ماده 477 تنها ریاست قوه قضاییه با توجه به صدور حکم خلاف می تواند ورود کند.محسنی اژه‌ای افزود: در خصوص پرونده خانم محمدی نگاه رافت ارتباطی با ماده 477 ندارد. اما اگر کسی مرتکب جرم شده باشد و در تدارک جبران جرم و جبران خسارت های مادی و معنوی باشد و یا در صدد همکاری باشد و یا توبه کند دادگاه می تواند این موارد را در تخفیف مجازات مجرم با توجه به محاسبه میزان نوع جرم و نحوه همکاری و پشیمانی لحاظ کند و در مجازات مجرم تخفیف دهد.سخنگوی قوه قضاییه ضمن تاکید بر اینکه اگر شرایط تخفیف مجازات در دادگاه بدوی پیش نیامد می توان در دادگاه تجدید نظر آن را مطرح نمود . برای نمونه دادگاه بدوی به 10 سال حکم حبس صادر کرده بود اما در داد گاه تجدید نظر با توجه به بیماری های خاص مجرم 10 سال به 2 سال حبس تقلیل یافت. البته ممکن است این نوع از تخفیف قابل نقد باشد اما این اختیاری است که قانون به دادگاه داده است در نتیجه زمانی که حکم قطعی شود رافت اسلامی و سایر موارد معنا ندارد مگر اینکه در آینده شخص از طریق عفو  و آزادی مشروط و دیگر موارد بتواند شرایط را تغییر دهد. در غیر این صورت کاری از قاضی و اجرای احکام ساخته نیست.محسنی اژه ای در خصوص پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه وکیل معاون اول رئیس جمهور سابق گفته اند که ایشان به زودی آزاد می شوند خاطرنشان کرد: من تاکنون چه چیزی را نشنیده ام. در این مورد نیز وقتی حکم قطعی وجود دارد یا باید تغییرات در دادگاه تجدید نظر انجام بگیرد که در مورد این شخص صورت نگرفته است یا باید از طریق آزادی مشروط یا عفو باشد که باز هم تا جایی که من در جریان هستم این موارد صادر نشده است.کشف بیش از 10تن مواد مخدر در مهر ماه
محسنی اژه‌ای  در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه فردی به نام قوچانی در کرج با ارائه وثایق جعلی برای متهمان مالی، تسهیلاتی را دریافت می کرد،  بعد از چهار سال پرونده این فرد به کجا رسیده است؟ گفت: بله، یک باند کلاهبرداری بودند که با صدور کیفرخواست پرونده آنها به دادگاه رفت. فکر کنم  ۲۸ نفر هستند که از این تعداد برخی تحت تعقیب اند و تعدادی در بازداشت و تعدادی هم با صدور قرار  مناسب آزادند. اتهام متهم اصلی این پرونده افساد فی الارض است و بقیه متهمات اتهامات کمتری دارند.وی افزود: این پرونده از جمله پرونده های است که برای اثبات جعل، کلاهبرداری و شکات زیادی که داشت، وقت زیادی را از دادگاه گرفت. ان‌شاء الله پرونده در دادگاه رسیدگی می شود. میزان کلاهبرداری در این پرونده، ۵۰ میلیارد تومان است.محسنی‌اژه ای در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه پرونده احمد منتظری به اتهام اقدام علیه امنیت در دادگاه ویژه روحانیت قم رسیدگی شد،  این پرونده در چه مرحله ای است؟ گفت: این پرونده در دادسرای ویژه روحانیت مطرح و از آخرین وضعیت آن خبر ندارم. حکم صادر نشده و در مرحله رسیدگی است.وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در رابطه با آقای طوسی موضوعاتی در فضای مجازی مطرح شد که یکی از این موضوعات ارائه مدارکی از جمله سند قرار مجرمیت و بعد سند قرار منع تعقیب وی بود، آیا قرار مجرمیت در باره وی ساختگی است؟ گفت: بنده گفتم که در خصوص مساله خلاف عفت قرار منع تعقیب صادر شد که تائید شده است. در خصوص موضوع تشویق به فساد دادگاه قرار منع تعقیب را تائید نکرد و قرار جلب به دادرسی داد و پس از آن قرار مجرمیت را صادر کردند؛ بر همین اساس این پرونده در مرحله رسیدگی است.محسنی اژه ای در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه در آبان ماه مسئولان قوای سه گانه گزارشی را در مورد  آسیب های اجتماعی خدمت مقام معظم رهبری ارائه می دهند. آیا قوه قضاییه گزارشی را در زمینه آسیب هایی مانند طلاق و ... آماده کرده است؟ گفت: بدون تردید قوه قضاییه در جلسه ای که برگزار می شود گزارشی را ارائه میدهد. این گزارش در خصوص موارد متعددی است که تهیه کرده و آن را ارائه خواهد داد.وی در پاسخ به سوالی مبنی بر داشتن گرین کارت برای مدیران دوتابعیتی گفت: قانون آن را تعیین تکلیف کرده و سازمان بازرسی موضوع را دنبال کرده است. مواردی را که اعلام کرده مجلس در زمینه نظارتی دنبال آن است. تعدادی که این موضوع در موردشان تائید شده از سمت شان کنار گذاشته شدند،  ولی تعدادی از آنها هنوز محرز نشده است و البته گزارشاتی آمده که سازمان بازرسی و مجلس آن را تعقیب می کنند و ناگفته نماند اگر خود فرد از قانون تخطی کند و آن را ادامه دهد، جرم است.محسنی اژه ای در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اخیرا سازمان تعزیرات حکومتی عملی را در مورد قاچاق و قاچاقچیان  انجام داده و  بر اساس فرمایشات مقام عظم رهبری در این زمینه جهاد می کند، اما اخیرا دولت مصوبه ای را صادر کرده  که تعقیب قاچاقچیان به اتاق اصناف ارجاع شود، در صورتی که مقامات قضایی باید تعقیب قاچاق و قاچاقچیان را بر عهده داشته باشند؟ گفت: در خصوص مبارزه با قاچاق باید بگویم که موضوع قاچاق در همه مواقع به خصوص در شرایط کنونی فساد بزرگ است و فعالیت سالم اقتصادی دیگران را تحت الشعاع قرار می دهد و تولیدات داخلی ما را تحت تاثیر نیز قرار می دهد.وی افزود: در این شرایط که دشمن تحریم هایی را علیه ایران ایجاد کرده و بدعهدی هایی که آمریکایی ها بعد از برجام انجام دادند، نشان می‌دهد که امروز حمل قاچاق جرم و  گناه بزرگ بوده و وظیفه همه است که با جدیت با آن مبارزه کنند؛ لذا دولت به دنبال مبارزه با قاچاق است.  اخیرا هم رئیس جمهور گفته که یکی از مشکلات کشور اشتغال و بیکاری است که بحثی که در این رابطه به وجود می آید موضوع قاچاق است و برای برون رفت از آن باید با قاچاق مبارزه کنیم. اگر دولت هم در این زمینه تلاش کند که کشور از رکود خارج شود بسیار خوب است، البته فعال هم شدیم و یکی از کارهایی که باید در این راستا انجام دهیم مبارزه با هر نوع فساد و موضوع قاچاق است.
وی افزود: دولت مصمم است با امر قاچاق مبارزه کند و ما باید نگذاریم که مبارزه با قاچاق کمرنگ و شل شود، البته هم سازمان تعزیرات و هم وزارت اطلاعات و نیز قوه قضاییه و سایر دستگاه ها در ماه های اخیر تلاشهای خوبی داشته اند و نیروی انتظامی هم به جد موضوع را دنبال می کند.محسنی اژه ای افزود:  در این زمینه بنده نامه ای را به رئیس سازمان اموال تملیکی و گمرک نوشته ام که شما چه کرده اید که بخشی از آن را جواب داده است و بخشی از آن را جواب نداده است.محسنی اژه ای با بیان  اینکه در مهرماه بیش از 10 تن مواد مخدر از انواع مختلف اعم از تریاک، حشیش، هروئین و ... کشف شده است، گفت:  این رقم چیزی بود که دادستان ها در 31 استان اطلاع دادند که از این 10 تن، ۹ تن تریاک و ۴۹۱ کیلو هروئین و بقیه متفرقه بود.معاون اول قوه قضاییه بیان کرد: می دانید که اگر این میزان از مواد مخدر توزیع شود چه گرفتاریهای متعددی را برای خانواده‌ها به وجود می آورد؛ لذا شما به گوش مردم این موضوع را برسانید و آنها توجه داشته باشند که نسبت به تعقیب، کشف و شناسایی و دستگیری  قاچاقچیان با مقامات قضایی و انتظامی همکاری کنند.محسنی اژه ای ادامه داد: کسانی که می گویند مجازات سنگین باید برداشته شود و اعدام در مبارزه با مواد مخدر جواب نداده است، باید بگویم که ما هم بارها گفته ایم که ما هم معتقد نیستیم که همه افراد باید اعدام شوند ولی اولا اینهایی که می گویند اعدام جواب نداده با چه استدلالی آن را بیان می کنند. ثانیا باید مجموعه ای از کارها در این زمینه صورت بگیرد که یکی از این آنها اعدام بود.وی یادآور شد: از سال ۸۶ که قانون مبارزه با مواد مخدر تصویب شد، مقرر بود که اردوگاه هایی ساخته شود که افرادی که در ارتباط با مواد مخدر هستند در آنجا نگهداری شوند. همچنین در سال ۸۹ مقرر شد که در جهت درمان معتادین اقدام شود. در صورت این اقدامات و عدم تاثیرگذاری سراغ مجازات می رویم. در صورت حذف اعدام چه باید کرد؟ اصلا بگوییم همه ۱۵ سال حبس، آیا جواب می دهد؟
محسنی اژه ای بیان کرد: در یک ماه بیش از 10 تن مواد مخدر کشف شده است و نباید این مبارزه را تخفیف دهیم.محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه معوقات بانکی مدتی مسکوت مانده آیا بانک مرکزی در این باره همکاری لازم را کرده است؟ گفت: در رابطه با معوقات سنگین رسیدگی ادامه دارد یا افراد زندانند و یا با قرار آزادند و یا با بانک‌ها به توافق رسیدند، اما در مجموع نقدینگی بالا رفته، معوقات کم نشده، دیون دولت و بانک مرکزی کم نشده، مطالبات بانک مرکزی از بانک‌ها هم کم نشده است.خبرنگار دیگری سئوال خود را اینگونه مطرح کرد: اخیرا 7 نفر از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب احضار شده‌اند که دادگاه‌شان 17 آبان تشکیل می‌شود. متهمان می‌گویند اجازه مطالعه پرونده به خودشان داده نمی‌شود. در این خصوص توضیح دهید. همچنین شنیده شده یکی از قضات کشور بازداشت شده در این باره نیز توضیح بفرمایید.سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ گفت: در رابطه با سوال دومتان باید بگویم کذب محض است. ایشان هر روز در حال کار و رسیدگی بر روی پرونده است. اما در رابطه با سوال اول شما باید گفت پرونده در اختیار خود متهم قرار نمی‌گیرد. او نمی‌تواند پرونده را مطالعه کند. می‌تواند اوراقی از پرونده را درخواست کند که مربوط به خود فرد است. مثل بازجویی خود فرد یا در رابطه با اتهامش که باید به او تفهیم شود، اما وکیل باید پرونده را در اختیار داشته باشد اگر چه در پرونده‌هایی محدودیت‌هایی وجود دارد که مثلا وکلا باید دراین گونه پرونده‌ها صلاحیتشان مورد تایید باشد. اخیرا متوجه شدم وکلا در حال مطالعه پرونده برای تهیه لایحه برای روز دادگاه هستند.معاون اول قوه قضاییه در پاسخ به سوال یکی دیگر از خبرنگاران در رابطه با اینکه رئیس قوه قضاییه بخشنامه‌ 32 ماده‌ای را در رابطه با ساماندهی زندانیان ابلاغ کرده و در صورت اجرایی شدن جمعیت زندانیان کاهش می‌یابد آیا شامل زندانی های سیاسی هم می‌شود یا خیر؟ تصریح کرد: انتظار می‌رود جمعیت زندانیان کم شود ولی نه با سرعت. مجموعه کارهایی وجود دارد که دادسرا و یا سازمان زندان‌ها یا توامان با یکدیگر باید در این باره انجام دهند، بله. مشمول تمام زندانی‌هایی که در آیین نامه هست خواهد بود که امیدواریم جمعیت زندانیان تا 15 درصد کاهش یابد.سخنگوی دستگا قضا در پاسخ به سوال یک خبرنگار در رابطه با پرونده  موسوم به دکل گمشده، اظهار کرد: حکم در این پرونده صادر نشده، مورد دیگری هم اعلام نشده است.وی در پاسخ به سوال خبرنگاری در رابطه با اینکه در هفته قوه قضاییه مقام معظم رهبری بر مبارزه با تخلفات درونی تاکید کردند و نمایندگان مجلس طرح دو فوریتی را در این باره داشته که با یک فوریت تصویب شد موضع دستگاه قضایی چیست؟ پاسخ داد: برخورد قوه قضاییه با فساد و تخلفات قوه قضاییه جدی است. ما نسبت به بعضی از افرادی که درون قوه قضاییه تخلف می‌کنند نسبت به آنهایی که در بیرون قوه قضاییه تخلف می‌کنند سخت‌گیرانه‌تر هستیم. ما همیشه مجلس را محترم می‌دانیم یا اینکه نقطه نظرات قوه قضاییه را می‌پذیرند یا اگر نپذیرند هر چه از مجلس شورای اسلامی بیرون آید و مورد تایید شورای نگهبان قرار گیرد به آن ملتزم خواهیم بود که البته اگر در این باره هماهنگی می‌کردند در رابطه با عنوان طرح نظرشان تغییر می‌کرد.محسنی اژه‌ای در رابطه با سوال خبرنگار دیگری مبنی بر آخرین وضعیت پرونده هما هودفرد و اینکه افرادی که به عنوان زندانی سیاسی آزاد می‌شوند در خارج از کشور از دولت شکایت می‌کند که گفت: پرونده باز است. اگر دادگاه بخواهد ایشان را احضار می‌کند که اگر نیاید تصمیمات دیگری را می‌اندیشد. بله - شکایت‌هایی می‌شود اگر وارد باشد رسیدگی می‌شود اگر نه رسیدگی نمی‌شود.سخنگوی دستگاه قضا در رابطه با آخرین وضعیت رسیدگی به موضوع فیش‌های حقوقی در پاسخ به سوال خبرنگاری اظهار کرد:‌ حرفی که دولت زد حرفی آشکار بود. دولت چیزی به قوه قضاییه اعلام نکرده یا افراد را کنار گذاشتند یا جا بجا کرد. متاسفانه در قوه قضاییه هنوز کاری که شایسته این امر است صورت نگرفته است. اقداماتی از سوی سازمان بازرسی کل کشور صورت گرفته، بررسی در رابطه با راستی ازمایی به نتیجه نرسیده و در حال بررسی هستند. حکمی صادر نشده ولی آنچه مسلم است این افراد آنچه را که گرفته‌اند باید پس دهند.محسنی اژه ای در رابطه با آخرین وضعیت پرونده بانک ملت گفت: پرونده به دادگاه نرفته، اموالی شناسایی شده و توقیف شده، افرادی تحت تعقیب قرار گرفتند، 16 نفر ممنوع‌الخروج شدند، بعضی در بازداشت هستند. هنوز پرونده به مراحل نهایی نرسیده است.وی همچنین در رابطه با آخرین وضعیت پرونده بابک زنجانی گفت: این پرونده در دیوان عالی کشور به جد در حال مطالعه و بررسی است و هنوز دیوان نظر نداده است.محسنی اژه ای در رابطه با سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه طبق اظهارات وزیر علوم پرونده بورسیه ها بسته شده است در حالیکه مشکلات دانشجویان بورسیه در این باره رفع نشده نظر قوه قضاییه دراین رابطه چیست؟ گفت:  پرونده در دستگاه قضایی بسته نشده است.خبرنگاری در خطاب به سخنگوی دستگاه قضا گفت:  کارشناسان رسمی دادگستری و کارشناسی های آنها نسبت به یکدیگر متفاوت است چرا قیمت های کارشناسی شده از سوی این کارشناسان به این میزان متفاوت است.محسنی اژه ای در این باره گفت: ما هم در رابطه با این کارشناسی ها حرفمان این است که مبانی کارشناسی چیست؟ اگر کارشناسی صورت می گیرد با یک مبلغ  و کارشناسی دیگر با هزار میلیارد بیشتر همان موضوع را کارشناسی می کند، کدام صحیح است.وی در رابطه با آخرین وضعیت پرونده کرسنت گفت:  هنوز موضوع ماده 477 در حال بررسی است.سخنگوی دستگاه قضا در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه خانم نازنین زاغری بدون وکیل به 5 سال حبس محکوم شده اند جزئیات این موضوع را توضیح دهید، تصریح کرد: در رابطه با خانم زاغری باید گفت اتهامات دوگونه است، در بعضی اتهامات وجود وکیل الزامی است، اما در برخی اتهامات دادگاه الزام ندارد.