روزی نامه ی حکومتی چمهوری 2 شنبه
10 آبان ماه سال 1395
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "خواب آشفته انگلیس برای احیاء استعمار
سیاه "
گویا بطور عمد سرمقاله نویس فراموش
کرده است که همین خواب های آشفته دولت فخیمه بود که با کمک دربارشاه و آخوندکاشانی وسیا آمریکا طرح کودتا علیه حکومت ملی زنده یاددکتر
مصدق رااجرا کرد تابستر ساز قدرت گیری خمینی در 57 شود . یاا دامه همین خواب های
آشفته دولت فخیمه انگلیس بود که با ائتلاف آمریکا به عراق تهاجم نظامی شد تامنجر
به سقوط صدام حسین وقدرت گیری سپاه قدس وعوامل مزدوران عراقی گردد در نهایت عراق اشغال واقعی شود تا با خلع سلاح کردن مخالفان ایرانی مستقردرعراق موجب بقای
رژیم منفور ولایت فقیه و پیدایش داعش شود .ولی اکنون سرمقاله نویس از موضع ضد عربستان با لغزخوانی کردن علیه دولت فخیمه
انگلیس نعله وارونه زده است .
رژیم استعماری انگلیس
پس از 45 سال فرار از منطقه خلیج فارس، یکبار دیگر سعی دارد جای پای خود را در
منطقه باز کند. براین اساس قرار است پایگاه بزرگ دریائی انگلیس در بحرین طی ماه
آینده گشایش یابد. این پدیده بازگوکننده خوابهای آشفته انگلیس برای احیاء
استعمار سیاه با کارنامه رسوای این رژیم فاسد است.
توافقات اولیه برای احداث این پایگاه دائمی انگلیس در پائیز 1393 با دولت بحرین به امضاء رسید. رژیم پوشالی منامه که به شدت با مردم بحرین درگیر است و هیچگونه جایگاه و پایگاهی در جامعه ندارد، امیدوار است بتواند از طریق باز کردن پای بیگانگان، موقعیت لرزان خود را تثبیت کند و در عین حال بر بیثباتی رژیم پوشالی این شیخنشین هم سرپوش بگذارد.
انگلیس به طور همزمان، آرزوی احیاء موقعیت بر باد رفته امپراطوری انگلیس را در سر میپروراند و 45 سال پس از خروج خفتبار از خلیج فارس، جای پای خود را به منطقه باز کند و یک پایگاه دائمی در بحرین افتتاح نماید. با در نظر گرفتن وضعیت کنونی بحرین که عملا در اشغال نظامیان متجاوز سعودی است، رژیم شیخ نشین منامه عملا کوچکترین اعتبار و نقشی در اداره امور بحرین ایفا نمیکند و در عین حال به عامل سرکوب مردم مظلوم یمن تبدیل شده است. علاوه بر این با انتشار ابعاد عظیم خیزش عمومی جامعه بحرین علیه حکام جبار و سرکوبگر که در سطح جهانی انعکاس وسیعی داشته است، مقامات لندن هرگز نمیتوانند ادعا کنند که از روند تحولات بحرین و از ماهیت سرکوبگر این رژیم بیاطلاع ماندهاند.
ورود انگلیس در چنین شرایطی به بحرین و بازگشت چکمهپوشان انگلیس به خلیج فارس یکبار دیگر یادآور دوران سیاه و نکبتبار سلطه جهنمی انگلیس بر منطقه است و عملا به نفرت و خشم و کینه انباشته ملتهای منطقه علیه انگلیس دامن میزند.
اگرچه انگلیس در سطوح مختلف و از جمله در مجامع بینالمللی مدعی جانبداری ازحقوق بشر است و حتی به خاطر اوضاع سوریه و حلب سینهچاک میکند و برای مظلومیت مردم حلب اشک تمساح میریزد، ولی عملا دریک موضعگیری کاملا متفاوت در خلیج فارس به عامل سرکوب و جنایت در منطقه تبدیل شده و شریک جرم ائتلاف جنایتکارسعودی در یمن محسوب میشود.
لندن در یک ژست عوامفریبانه پس از انتشار اخبار وگزارشهای جنایات جنگی ائتلاف سعودی در یمن، مدعی شد که فروش جنگافزار به عربستان را متوقف ساخته ولی عملا هیچگاه و حتی برای لحظهای هم ارسال جنگ افزار به عربستان را متوقف نکرد بلکه به عکس با تشدید مواضع خود علیه یمن، به یاری ائتلاف جنایتکار سعودی پرداخت و سعی کرد آنها را برای گسترش ابعاد جنایات خود علیه مردم مظلوم یمن تحریک و تشویق نماید. این جنایات درشرایطی صورت میگیرد که مستشاران آمریکائی و انگلیسی در اتاق جنگ یمن حضور مستقیم و فعال دارند و با هدایت ائتلاف سعودی، آنها را برای ارتکاب جنایات جنگی بیشتر، تشویق مینمایند.
موضوع مهمتر، نقشی است که انگلیس در پشت پرده و در سازمان ملل، شورای امنیت و سایر مجامع بینالمللی در جهت تامین منافع نامشروع خود و حمایت از رژیمهای سرکوبگر در خلیج فارس ایفا میکند و سعی دارد تا سر حد ممکن بر جنایات و شرارت آنان سرپوش بگذارد.
اکنون دولت لندن به وضوح اعلام کرده که فروش سلاح به عربستان را همانند گذشته ادامه میدهد و هیچگونه توقفی را پذیرا نیست. این رفتار غیرانسانی انگلیس به منزله اقدامی ضدانسانی در ایجاد دلگرمی نزد رژیمهای سرکوبگر منطقه ارزیابی میشود که با ادعاهای عوامفریبانه لندن در حمایت از آزادی، دمکراسی و حقوق بشر، به شدت منافات دارد و دقیقا عکس آنست.
لندن مدعی است این اقدامات را در چارچوب حمایت از متحدین و تقویت ثبات و امنیت منطقه خلیج فارس انجام میدهد لکن واقعیت اینست که با تصمیم «برگزیت» و تدارک مقدمات اخراج انگلیس از اتحادیه اروپا، لندن در موقعیتی نیست که برای ایجاد ثبات و امنیت در آنسوی مرزهایش، ادعائی داشته باشد، به ویژه آن که اکنون زمزمههای استقلال طلبی و جدائی ایرلند، ولز و اسکاتلند از جزیره انگلیس مطرح است که در نهایت از بریتانیای سابقا کبیر، چیز زیادی به جز بخشی از جزیره انگلیس باقی نخواهد ماند.
روشن است که آنچه لندن از رژیم مفلوک آل خلیفه دریافت کرده، پاداشی در قبال سکوت مرگبار انگلیس در برابر موارد آشکار نقض حقوق بشر علیه مردم مظلوم بحرین است. لندن از یکسو در یک وضع فریبکارانه به خاطر مسائل سوریه و حلب عربده میکشد و اشک تمساح میریزد ولی از سوی دیگر شریک جرم آل سعود و آل خلیفه در فجایع یمن و بحرین محسوب میشود که قطعا باید روزی به خاطر این جنایاتش پاسخگو باشد.
مردم بحرین، خروج خفتبار انگلیس از سرزمینشان در سال 1350 را فراموش نکردهاند. اکنون همان مردم کاملا احساس میکنند که بازگشت موذیانه انگلیس به بحرین، از ثمرات اشغال بحرین توسط دژخیمان اشغالگر سعودی و سرکوب مردم است و قاعدتا در اولین فرصت ممکن، چه بسا که همین پایگاه نواستعماری انگلیس در معرض حملات غیورمردان بحرینی هم قرار بگیرد که خاطره مبارزات تاریخی ملتهای منطقه علیه استعمار سیاه انگلیس را در ذهنها تداعی میکند.
توافقات اولیه برای احداث این پایگاه دائمی انگلیس در پائیز 1393 با دولت بحرین به امضاء رسید. رژیم پوشالی منامه که به شدت با مردم بحرین درگیر است و هیچگونه جایگاه و پایگاهی در جامعه ندارد، امیدوار است بتواند از طریق باز کردن پای بیگانگان، موقعیت لرزان خود را تثبیت کند و در عین حال بر بیثباتی رژیم پوشالی این شیخنشین هم سرپوش بگذارد.
انگلیس به طور همزمان، آرزوی احیاء موقعیت بر باد رفته امپراطوری انگلیس را در سر میپروراند و 45 سال پس از خروج خفتبار از خلیج فارس، جای پای خود را به منطقه باز کند و یک پایگاه دائمی در بحرین افتتاح نماید. با در نظر گرفتن وضعیت کنونی بحرین که عملا در اشغال نظامیان متجاوز سعودی است، رژیم شیخ نشین منامه عملا کوچکترین اعتبار و نقشی در اداره امور بحرین ایفا نمیکند و در عین حال به عامل سرکوب مردم مظلوم یمن تبدیل شده است. علاوه بر این با انتشار ابعاد عظیم خیزش عمومی جامعه بحرین علیه حکام جبار و سرکوبگر که در سطح جهانی انعکاس وسیعی داشته است، مقامات لندن هرگز نمیتوانند ادعا کنند که از روند تحولات بحرین و از ماهیت سرکوبگر این رژیم بیاطلاع ماندهاند.
ورود انگلیس در چنین شرایطی به بحرین و بازگشت چکمهپوشان انگلیس به خلیج فارس یکبار دیگر یادآور دوران سیاه و نکبتبار سلطه جهنمی انگلیس بر منطقه است و عملا به نفرت و خشم و کینه انباشته ملتهای منطقه علیه انگلیس دامن میزند.
اگرچه انگلیس در سطوح مختلف و از جمله در مجامع بینالمللی مدعی جانبداری ازحقوق بشر است و حتی به خاطر اوضاع سوریه و حلب سینهچاک میکند و برای مظلومیت مردم حلب اشک تمساح میریزد، ولی عملا دریک موضعگیری کاملا متفاوت در خلیج فارس به عامل سرکوب و جنایت در منطقه تبدیل شده و شریک جرم ائتلاف جنایتکارسعودی در یمن محسوب میشود.
لندن در یک ژست عوامفریبانه پس از انتشار اخبار وگزارشهای جنایات جنگی ائتلاف سعودی در یمن، مدعی شد که فروش جنگافزار به عربستان را متوقف ساخته ولی عملا هیچگاه و حتی برای لحظهای هم ارسال جنگ افزار به عربستان را متوقف نکرد بلکه به عکس با تشدید مواضع خود علیه یمن، به یاری ائتلاف جنایتکار سعودی پرداخت و سعی کرد آنها را برای گسترش ابعاد جنایات خود علیه مردم مظلوم یمن تحریک و تشویق نماید. این جنایات درشرایطی صورت میگیرد که مستشاران آمریکائی و انگلیسی در اتاق جنگ یمن حضور مستقیم و فعال دارند و با هدایت ائتلاف سعودی، آنها را برای ارتکاب جنایات جنگی بیشتر، تشویق مینمایند.
موضوع مهمتر، نقشی است که انگلیس در پشت پرده و در سازمان ملل، شورای امنیت و سایر مجامع بینالمللی در جهت تامین منافع نامشروع خود و حمایت از رژیمهای سرکوبگر در خلیج فارس ایفا میکند و سعی دارد تا سر حد ممکن بر جنایات و شرارت آنان سرپوش بگذارد.
اکنون دولت لندن به وضوح اعلام کرده که فروش سلاح به عربستان را همانند گذشته ادامه میدهد و هیچگونه توقفی را پذیرا نیست. این رفتار غیرانسانی انگلیس به منزله اقدامی ضدانسانی در ایجاد دلگرمی نزد رژیمهای سرکوبگر منطقه ارزیابی میشود که با ادعاهای عوامفریبانه لندن در حمایت از آزادی، دمکراسی و حقوق بشر، به شدت منافات دارد و دقیقا عکس آنست.
لندن مدعی است این اقدامات را در چارچوب حمایت از متحدین و تقویت ثبات و امنیت منطقه خلیج فارس انجام میدهد لکن واقعیت اینست که با تصمیم «برگزیت» و تدارک مقدمات اخراج انگلیس از اتحادیه اروپا، لندن در موقعیتی نیست که برای ایجاد ثبات و امنیت در آنسوی مرزهایش، ادعائی داشته باشد، به ویژه آن که اکنون زمزمههای استقلال طلبی و جدائی ایرلند، ولز و اسکاتلند از جزیره انگلیس مطرح است که در نهایت از بریتانیای سابقا کبیر، چیز زیادی به جز بخشی از جزیره انگلیس باقی نخواهد ماند.
روشن است که آنچه لندن از رژیم مفلوک آل خلیفه دریافت کرده، پاداشی در قبال سکوت مرگبار انگلیس در برابر موارد آشکار نقض حقوق بشر علیه مردم مظلوم بحرین است. لندن از یکسو در یک وضع فریبکارانه به خاطر مسائل سوریه و حلب عربده میکشد و اشک تمساح میریزد ولی از سوی دیگر شریک جرم آل سعود و آل خلیفه در فجایع یمن و بحرین محسوب میشود که قطعا باید روزی به خاطر این جنایاتش پاسخگو باشد.
مردم بحرین، خروج خفتبار انگلیس از سرزمینشان در سال 1350 را فراموش نکردهاند. اکنون همان مردم کاملا احساس میکنند که بازگشت موذیانه انگلیس به بحرین، از ثمرات اشغال بحرین توسط دژخیمان اشغالگر سعودی و سرکوب مردم است و قاعدتا در اولین فرصت ممکن، چه بسا که همین پایگاه نواستعماری انگلیس در معرض حملات غیورمردان بحرینی هم قرار بگیرد که خاطره مبارزات تاریخی ملتهای منطقه علیه استعمار سیاه انگلیس را در ذهنها تداعی میکند.