رفسنجانی: رای روحانی تضمین شده است 10 آبان – 95
پس از
موضع گیری محمد عطریانفر مدیر مسئول روز نامه شرق حامی ر فسنجانی که تأکید کرد رئیس جمهور دور دوم شدن روحانی به نفع منافع ملی
کشور است و رقیب هم ندارد اکنون رفسنجانی وارد گود شده وگفته است که رإی روحانی
تضمین شده است .چون رفسنجانی می د اند
جناح رقیب نه مهره مهم مقابل روحانی دارد و نه رأی جز ساندیس خوران دارد ونه اینکه
توافق و تفاهم کامل بین باندهای محور یک
نامزدن مایش انتخاباتی ریاست جمهوری شان
وجوددارد .
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام حسرت میخورد که سیدحسن خمینی از ورود به مجلس
خبرگان بازماند. از ردصلاحیتها یاد میکند و میگوید خبرگان آن چیزی که میخواست
نشد اما باز هم این مجلس را مجلسی میداند که خوب میتواند وظیفهاش را اجرایی
کند؛ وظیفهای که دعا میکند هرچه دیرتر این مجلس به صرافت انجامش بیفتد.
به گزارش ایسنا، گزیده اظهارات آیتالله هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با
«اعتماد» را در ادامه میخوانید:
* مجلس خبرگان گروه خاصی را میطلبد، یعنی کسانی باید نامزد شوند که مجتهد و
عادل باشند و جامعه را بشناسند؛ لذا خیلی زیاد از اینگونه انسانها آمدند و اسم
نوشتند. به نظر من ردصلاحیتها مسیر انتخاب مردم را تغییر داد. البته از افرادی که
از گذشته بودند و تایید شده بودند، خیلیها ماندند. به آنها انتقادی ندارم ولی وضع
تحولات جامعه ایجاب میکرد که نیروهایی با تفکرات امروزیتر و متناسب با شرایط
فعلی دنیا و جامعه خودمان بیایند که این اتفاق نیفتاد. به اینهایی که هستند،
انتقادی ندارم ولی آنچه مردم میخواستند، غیر از این بود. باید همانند بقیه
انتخابات، صلاحیتها عادلانه پذیرفته یا رد میشد که اینگونه نشد.
* من عمدتا از کسانی برای نامزد شدن اسم بردم که عمدتا در خبرگان بودند. یعنی
شرایط را زیاد عوض نمیکرد غیر از اینکه یکی دو نفر را عوض میکرد. در عین حال
اینهایی را که ما اسم بردیم، همه از شخصیتهای قابل اتکا و اعتماد و مورد قبول
خبرگان و رهبری هستند. در غیر از این لیست هم افراد باصلاحیت کم نیستند. کمکم یک عده
از شخصیتهای بزرگ روحانی که مسن بودند، از میدان خارج شدند یا فوت کردند یا
ناتوان شدند و دیگر نیامدند و باید کاری میشد و آنچه میخواستیم، اتفاق نیفتاد
ولی همین خبرگانی هم که الان هستند، اگر اتفاقی بیفتد، میتوانند وظیفهشان را
انجام دهند. منتها ممکن است در آن سلیقه دیگری باشد.
* امثال حسن آقا را در روحانیت زیاد نداریم که دانش، بصیرت، اطلاعات و هر چه
فکر کنید برای یک عالِم لازم است، دارد. واقعا حیف شد که ایشان حضور ندارد. شیوه
برخورد با ایشان هم شیوهای نبود که قابل قبول باشد.
* امیدواریم لازم نباشد که خبرگان برای آن کار (تعیین رهبری) تشکیل شود.
کسانی که آمدند، همه با رای مردم آمدند. مردم با شناخت به آنها رای دادند. بحث بر
سر این است که لازم بود تغییرات و تجدید قوایی متناسب با زمان بشود که نشد، و الا
خبرگان فعلی هم علمای صالحی هستند.
* یکسری نیازهایی هست که اکثریت مردم به آن نیاز دارند و تا این زمان کار
عمدهای روی آن انجام نشد که یکی مساله اشتغال است. الان ما نیروهای خوب بیکار
خیلی زیاد داریم. مساله دیگر تورم است که البته دولت کار اساسی روی تورم کرده است
و تورم ٤٠ درصدی را به ٨ درصد رسانده است. منتها مردم که میخواهند وسیله بخرند،
هنوز حداقل ٨ درصد از پارسال گرانتر میخرند. یعنی ٨ درصد به همه گرانیهایی که
هست، اضافه میشود. مگر اینکه به صفر برسد که تازه ثابت میشود. البته در هیچ جای
دنیا نیست که رشد تورم صفر شود. ولی دولت بهطور اساسی خوب پیش رفت. یعنی توانستند
تورم را کنترل کنند و در حدی که چارهای نیست، اضافه میشود.
* تحریمها خطرناک شده بود. یعنی تحریمها به جایی رسیده بود که ما هر راهحلی
را پیدا میکردیم و تحریمها را دور میزدیم، راه را میبستند و هر رخنهای که
ایجاد میکردیم، رخنه را مسدود میکردند. اگر هم زمانی میدیدند که عاجز شدهاند،
خطرهای بیشتری را پیش میآوردند و در تحریمها به این چیزهای ساده اکتفا نمیکردند.
ما اطمینان و سند داشتیم که میخواهند ایران را به مرحلهای برسانند که مثل عراق،
نفت در برابر غذا باشد. چون دنیا به نفت ما احتیاج داشت و میخواستند که نفت ما در
بازار باشد، میخواستند قطعنامهای بگذارند که پول نفت ما به صندوقی که اختیارش در
دست سازمان ملل است، برود و سازمان ملل مثل عراق نیازهای مردم را جیرهبندی کند و
به مردم جیره بدهد. بحث جنگ و امثال اینها هم بود ولی آنها احتیاج به جنگ نداشتند
و میخواستند ملت ایران را از این راهی که میروند، عاجز کنند.
* الان همه دنیا قبول دارند که ایران برنده مذاکرات است و شما میبینید که
الان یکی از مسائلی که در انتخابات امریکا، محور بحثهای کاندیداها شده، این است
که ترامپ میگوید که «شما ایران را در این مذاکرات بزرگ کردید و ایران را به یک
کشور قدرتمند تبدیل کردید». البته ایران یک کشور قدرتمند بود و آنها جلوی ما را
گرفته بودند و مذاکرات این سد را برطرف کرد و ما راه خودمان را ادامه میدهیم.
* الان اسراییل، جمهوریخواهان و عربها عصبانی هستند که چرا اینگونه شد. در
داخل هم تندروهایی که اصولا ماجراجویی میکنند، عصبانی هستند چون کار خیلی بزرگی
شد. یعنی با کار مبناییای که آقای دکتر روحانی کرد، الان راهمان کم و بیش باز شده
است، البته پیشبینی هم میشد که در بعضی چیزها احتیاج به تصویب است چون بعضی
چیزها بود که در تصویبهای برجام نبود و در تحریمهای دیگر بود و آنها طول میکشد
تا حل شود و یکی یکی در حال حل شدن است.
* جامعه ما از اضطرابی که در آن هشت سال داشت، آرام گرفت و الان امیدوار شده
و یک وضع طبیعی است. کار دیگر دولت درباره کارخانههای تولیدی کشور است که نصف
آنها تعطیل بودند یا خیلی کم تولید میکردند یا اینکه نقدینگی نبود. دولت دستور
داد که نقدینگی را به کارخانهها تزریق کنند.
* از همان سال اول تاکید داشتم که شما نقدینگی در کشور زیاد دارید و الان این
نقدینگی در کارهای انگلی مصرف میشود. مثلا قاچاقچیها یا پولدارهای بزرگ پولها
را میگیرند که خرید و فروش و کارهای دیگر میکنند. باید نقدینگی کشور به کارخانهها
و تولید برود. دو سه سال وقت کشور تلف شد. از امسال شروع کردند. بانکها و کارخانهها
را قانع کردند. راههای تضمین را که بانکها مطمئن باشند که پول مردم ضایع نمیشود،
پیدا کردند و در حال فعالکردن کارشان هستند. باید از سال اول همین را شروع میکردند.
* رکود تورمی، خطرناکترین نوع رکود است. برعکس آن هم خطرناک است. این دو
باید با هم باز باشند. تعریف رکود تورمی، فلاکت است. الان اینها تورم را پایین
آوردند و به حد معقولی رساندند، وام بانکها خیلی گران به دست مردم میرسید که این
را پایین آوردند و باز هم دارند پایین میآورند. در حال اصلاح کارها و انجام
کارهای مبنایی هستند که در هشت سال گذشته نمایشی انجام شده بود و پایه کار را
بسیار خراب میکرد.
به نظرم الان راه درستی را در پیش دارند. منتها بعضیها را دیر شروع کردند
و انتقاد من اینجاست.
* نظر من این است که الان وضع آقای روحانی بیشتر از هر کاندیدایی که میتواند
به میدان بیاید، بهتر است. من اینگونه میبینم. اکثر کسانی که به آقای روحانی رای
دادند، از انتخاب خود راضی هستند. آقای روحانی تا قبل از آن برای رقابت در میدان
ریاستجمهوری نیامده بود و برای نخستینبار، آن هم برای مدت کوتاهی تبلیغ کرد چون
زمانی که مرا رد کردند، ایشان جدی شدند و ظرف چند روز اوج گرفت. با آن شرایط، الان
همه بر سر رایشان میمانند. آنهایی که رای دادند، نیروهای حزبی از جریان معتدل،
اصلاحطلب، مدیریتها، نخبگان و کسانی بود که تحلیلهای درستی از شرایط دارند.
ممکن است افرادی هم تغییر رای داده باشند که جای آنها هم افراد دیگری میآیند. به
نظرم رای ایشان کاملا تضمینشده است.
* اصولگرایانی که از ایشان (احمدینژاد) حمایت و تقدیس میکردند، برائت
جستند. البته ممکن بود کسانی باز هم به ایشان رای بدهند ولی اینکه چرا رهبری این
کار را کردند، بحث دیگری است و ایشان هر چه لازم بود را توضیح دادند و من نمیخواهم
چیز دیگری بگویم البته احتمالاتی میدهم.
* من ٨٠ تا ٩٠ درصد از مصوبات برجام را میبینم که دارد عملی میشود. چند
درصدش نمیشود و امریکا هم بهانه دارد. یک مساله این بود که اصلا نمیتوانستیم از
طریق بانکها پول به خارج بدهیم. الان با صدها بانک، حتی بانکهای بزرگ،
معاملاتمان را معمولی انجام میدهیم. کشتیهای ما نمیتوانستند به بندرهای دنیا
بروند و کشتیهای بزرگ دنیا هم به اینجا نمیآمدند و به دوبی میرفتند و بارشان را
خالی میکردند و ما دوباره باید آنها را بار کنیم و برای خودمان بیاوریم. معاملاتی
را که میخواستیم تعهد بانکی بدهیم، انجام نمیشد. پولهای نقدمان را در چین
گذاشته بودیم و تبدیل به یوان کرده بودیم تا بتوانیم بگیریم. چین میگفت کالایی را
که من میگویم، ببرید. کالای بنجل را میداد و کالای اساسی را نمیداد. به ما میگفت:
به من طرح بدهید که طرح را اجرا کنم. بعضی از طرحهایی که میشد، به چین دادند.
آقای احمدینژاد خیلی به طرح کاری نداشت و به همان کارهای خاص خودش، شعاری عمل میکرد.
الان کجای کشور از برجام مشکل دارد؟ جز اینکه میگویند بانکهای بزرگ نمیآیند.
چیز دیگر چیست؟ همه اینها در حال اجراست و همهچیز سرجای خودش است. اتحادیه اروپا
اخیرا تصویب کرد که روابطش با ایران به وضع قبل از تحریم برگردد. دانشجوهایمان را
دانشگاههای بزرگ دنیا در رشتههای خاص و مهم نمیپذیرفتند اما الان باز شده و هر
کجا که میروند، میپذیرند. در خود هستهای ما برنده مذاکرات هستیم. ما قبلا میخواستیم
مواد خام برای غنیسازی بخریم، کسی به ما اورانیوم نمیفروخت و هیچ جایی نمیتوانستیم
بخریم. به جز همان ٧٠٠ تنی که بخشی از زمان شاه خریده بودیم و بخشی را در دولت من
خریدیم و آوردیم و برای تولید نداشتیم و اگر هم تولید میکردیم، نمیتوانستیم
بفروشیم. برای اینکه در این مساله تحریم بودیم. الان اگر ما اورانیوم تولید کنیم،
به قیمت خوب در بازار از ما میخرند. آب سنگین داشتیم و تمام تانکرهایمان از آب
سنگین پر شده بود. آب سنگین خیلی باارزش است و ما نمیتوانستیم بفروشیم. اما الان
آب سنگین را به امریکا، روسیه و کشورهایی که خودشان آب سنگین دارند و نیاز هم
دارند، میفروشیم. چون آب سنگین تولیدی ما کیفیت خوبی دارد، از ما میخرند. الان
در دنیا به عنوان عضو رسمی باشگاه هستهای حضور داریم. تحقیقات هستهای ما هنوز
خیلی خوب است. دانشمندان ما در حال کار هستند. ما به تدریج شروع کردیم. الان با
استفاده از تکنیکهایی که آژانس باید به ما بدهد، میتوانیم با امنیت بیشتر و
شرایط بیشتر آماده کنیم. در اینجا وضع ما بهتر شد و رفع مشکلات ما بهتر شد اما
رسانهها و تریبونها دست مخالفان سیاسی دولت است که هر چه میخواهند، میگویند و
یک عده هم چشم بسته و گوش باز قبول میکنند. هدفشان این است که آقای دکتر روحانی
شکست بخورد و خودشان بیایند.
* روحانی نسبت به دولت من، خیلی مشکلات بیشتری دارد. من که رئیسجمهور شدم،
از مجلس آمدم. مجلسیها همیشه در انتخابات ریاست، در سطح بالایی به من رای میدادند
و همه رفیق من بودند. مجلس در دولت من، مزاحم نبود. افرادی هم بودند که حرفهایی
میزدند اما ما هر چه میگفتیم، در آنجا تصویب میشد. رهبر هم واقعا مثل برادر و
دلسوز با من کار میکردند. نخستین کابینهمان را که میخواستیم تشکیل بدهیم، با
آیتالله خامنهای نشستیم و مشورت کردیم. روی تکتک توافق کردیم و به قلم ایشان
نوشته شد و من هنوز آن کاغذ اسامی را دارم. ما همانها را به مجلس بردیم. کابینه
دوم را که میخواستیم تشکیل بدهیم، ایشان گفتند که من به دو نفر رای نمیدهم ولی
مخالفت هم نمیکنم و شما با مسئولیت خودتان هر کسی را خواستید، انتخاب کنید. اینگونه
بود و در هیچ مسالهای با ایشان اختلاف نداشتیم. بودن رهبر در کنار رئیسجمهور آن
هم با این صمیمیت در تاریخ انقلاب ما هیچوقت نبوده و در زمانهای دور هم نبوده
است. دولت من، از لحاظ رهبری و از لحاظ مجلس بهترین پشتیبان را داشت. علمای قم،
حوزه و روحانیت حمایت میکردند. تولید نفت یک میلیون بشکه بود که ما به سرعت به
بیش از ٤ میلیون بشکه رساندیم و اینگونه شد و میتوانستیم کار کنیم. کارهای بزرگ
سرمایهگذاری که ٥ تا ٦ سال طول میکشید تا به نتیجه برسد، به آسانی انجام میشد.
عربهای اطراف ما که برای کمک به عراق با ما میجنگیدند، در اختیار من درآمدند و
رفاقت ما به گونهای بود که هر چه از آنها میخواستیم، عمل میکردند. در شمال،
کشورهای تازه مستقلشده همه وابسته به من بودند. من هم کمکشان میکردم و آنها در
هر جایی، به ایران رای میدادند. در مدیریتم اصلا مشکل نداشتم. آقای روحانی در همه
زمینهها با مشکل روبهروست.
به نظرم الان راه درستی را در پیش دارند. منتها بعضیها را دیر شروع کردند و انتقاد من اینجاست.