خبر ويژه
بعد از 40 ماه وعده سيب و گلابي كه نشد جواب مردم!؟ 10 آبان – 95
بعد از 40 ماه وعده سيب و گلابي كه نشد جواب مردم!؟ 10 آبان – 95
سربازجو شریعت نداری موچ گیر می داند40 ماه مقابل 38 سال وعده های دروغین ووارونه به مردم ایران داده محلی از اعراب ندارد
حدود 40 ماه از عمر دولت مي گذرد اما کارنامه اقتصادي دولت حکايت از ناکامي هاي گسترده دارد.
دکتر محمد سليماني استاد دانشگاه علم و صنعت ضمن تحليلي در رجانيوز نوشت: در سال 92 وزراي دولت با راي بالاو بي نظير نمايندگان مجلس انتخاب شدند. انتظار مي رفت وزراي اقتصادي با پشتوانه راي بالاي مجلس نسبت به حل مشکلات اقتصادي موفق عمل کنند. تقريباً همه همکاري و همراهي از طرف مجلس صورت گرفت، طوري که دولت هر لايحه اقتصادي به مجلس داد، در کوتاه ترين زمان به تصويب مي رسيد. قوانيني نظير رفع موانع توليد، دائمي کردن بعضي احکام بودجه و برنامه پنج ساله از اين نسخ بودند. مجلس دست دولت را براي حل مشکلات کاملاً باز گذاشت و جانانه حمايت کرد و اختيار داد. اکنون حدود 40 ماه از عمر دولت گذشته است کارنامه اقتصادي دولت حکايت از ناکامي هاي گسترده و فراگير دارد.
مردم مي پرسند آيا تغيير وزراي اقتصادي مهمتر بود يا تغيير سه وزير اشاره شده، آيا معيشت، اقتصاد، اشتغال، سرمايه گذاري، درآمدزايي، خروج از رکود، کنترل تورم، گراني، حمل و نقل، عمران و آبادي، راه سازي، مسکن، توليد علم و فناوري، اقتصاد مقاومتي براي دولت در اولويت قرار نداشت؟ پس چرا فقط آن سه وزير را تغيير دادند؟ دولتمردان به جاي پاسخ به اين سوال و مطالبه منطقي و اساسي مردم و منتقدان بار ديگر دست به حمله به منتقدان زد. يکي به کنايه از سردار قلم و علم و حرم گفت و ديگري از سيب و گلابي آماده نشده سخن راند، و اخيراً هم يکي از اعضاي دولت در پاسخ به اين چرائي فرمودند: «تيم اقتصادي دولت چه بد کرده اي داشته که جا به جا شود؟» در پاسخ به اين سوال شان اجازه مي خواهد چند مورد از ناتواني هاي اقتصادي و نارسائي هاي اين حوزه را بيان کنم تا مشخص شود که اولويت تعويض و جابه جايي در چه حوزه اي است.
اين نماينده سابق مجلس با اشاره به وزراي اقتصادي ميلياردر و سرمايه دار دولت مي نويسد: آنطور که بارها رسانه ها گفته اند و هيچگاه تکذيب نشده است، دور ميز دولت وزرائي هستند که صاحب سرمايه بالاتر از هزار ميليارد تومان هستند، اينکه اين سرمايه چگونه بدست آمده و از کجا بحث ديگري است. ولي آنچه که مسلم است اداره يک سرمايه هنگفت اين چنيني نيازمند حداقل چند نفر در قد و قواره خودشان است. لذا چنين وزرائي وقت ندارند به امور اقتصادي مردم بپردازند و طبيعي است که هر فردي نسبت به مايملک خود حساسيت بيشتر دارد و حفظ آن را به هر چيز ديگر اولويت مي دهد، بنابراين در تصميم و اقدامات معمولاً به سمت حفظ منافع خود و آن هم که هنگفت است غش مي کنند و در نتيجه سر مردم و کشور بي کلاه مي ماند. چنين وزرائي نمي توانند خود را وقف مردم کنند.
به گفته و بيان کليه اقتصادانان کشور، از هر گرايشي و مسلکي، وضعيت معيشت و اشتغال در دولت يازدهم رو به افول بوده است، ضريب جيني افزايش يافته است، اشتغال همان ميزان که بوجود آمده بيشتر از آن از بين رفته است. قدرت خريد و درآمد نسبي مردم به شدت کاهش يافته است.
وزير سابق ارتباطات ضمن اشاره به تشديد رکوداقتصادي از جمله در حوزه تجارت و مسکن، به افزايش نجومي هزينه هاي جاري دولت پرداخت و نوشت: بودجه جاري دولت در سال 1395 نسبت به سال 1390 حدود سه و نيم برابر شده است. چرا؟ اگر پول نيست پس چرا هزينه جاري اينقدر بالارفته است؟ اگر استخدام نمي کنند پس چرا اين همه هزينه؟ دولت توان مديريت بودجه جاري را در 40 ماه گذشته نداشته است و آن را رها کرده است. در اين بلبشوها معلوم است که حقوق هاي نجومي پرداخت مي شود و وام هاي کلان با کارمزد کم به نورچشمي ها داده مي شود. چرا بودجه عمراني دولت هر سال کاهش يافته است؟ اگر دولت واقعيت عدم پرداخت 20 هزار ميليارد تومان کمتر از مصوبه مجلس به حوزه عمراني را اعلام کند، آيا همه به نالايقي تيم اقتصادي دولت راي نخواهند داد؟ دولت مدعي است فروش نفت بالارفته است، دلار را هم با نرخ بالاي 3500 تومان به خلق الله مي فروشد. از طرف ديگر مدعي است طرح جامع ماليات را اجرا کرده است و درآمدها از اين حوزه را فوق العاده افزايش داده و به حدود 68 درصد بودجه کل رسانده است. وقتي همه اين ها بقول دولتمردان گل و بلبل است، پس چرا حق و حقوق اقشار مختلف داده نمي شود؟ چرا عمران و آبادي تعطيل است؟
دکتر سليماني در پايان با اشاره به سرنوشت تلخ برجام مي نويسد: تا وقتي برجام امضا نشده بود، بلند مي گفتند همه چيز حتي مشکل آب هم با اين امضا حل مي شود. همه امور مملکت را به اين امر گره زدند و تيم اقتصادي دست روي دست گذاشت و منتظر معجزه برجام شد. همين يک امر براي تيم اقتصادي کافي است که مردم آن را ناکارآمد بدانند. عدم اصلاح و ساماندهي تيم اقتصادي، دولت را زمين گير مي کند
دکتر محمد سليماني استاد دانشگاه علم و صنعت ضمن تحليلي در رجانيوز نوشت: در سال 92 وزراي دولت با راي بالاو بي نظير نمايندگان مجلس انتخاب شدند. انتظار مي رفت وزراي اقتصادي با پشتوانه راي بالاي مجلس نسبت به حل مشکلات اقتصادي موفق عمل کنند. تقريباً همه همکاري و همراهي از طرف مجلس صورت گرفت، طوري که دولت هر لايحه اقتصادي به مجلس داد، در کوتاه ترين زمان به تصويب مي رسيد. قوانيني نظير رفع موانع توليد، دائمي کردن بعضي احکام بودجه و برنامه پنج ساله از اين نسخ بودند. مجلس دست دولت را براي حل مشکلات کاملاً باز گذاشت و جانانه حمايت کرد و اختيار داد. اکنون حدود 40 ماه از عمر دولت گذشته است کارنامه اقتصادي دولت حکايت از ناکامي هاي گسترده و فراگير دارد.
مردم مي پرسند آيا تغيير وزراي اقتصادي مهمتر بود يا تغيير سه وزير اشاره شده، آيا معيشت، اقتصاد، اشتغال، سرمايه گذاري، درآمدزايي، خروج از رکود، کنترل تورم، گراني، حمل و نقل، عمران و آبادي، راه سازي، مسکن، توليد علم و فناوري، اقتصاد مقاومتي براي دولت در اولويت قرار نداشت؟ پس چرا فقط آن سه وزير را تغيير دادند؟ دولتمردان به جاي پاسخ به اين سوال و مطالبه منطقي و اساسي مردم و منتقدان بار ديگر دست به حمله به منتقدان زد. يکي به کنايه از سردار قلم و علم و حرم گفت و ديگري از سيب و گلابي آماده نشده سخن راند، و اخيراً هم يکي از اعضاي دولت در پاسخ به اين چرائي فرمودند: «تيم اقتصادي دولت چه بد کرده اي داشته که جا به جا شود؟» در پاسخ به اين سوال شان اجازه مي خواهد چند مورد از ناتواني هاي اقتصادي و نارسائي هاي اين حوزه را بيان کنم تا مشخص شود که اولويت تعويض و جابه جايي در چه حوزه اي است.
اين نماينده سابق مجلس با اشاره به وزراي اقتصادي ميلياردر و سرمايه دار دولت مي نويسد: آنطور که بارها رسانه ها گفته اند و هيچگاه تکذيب نشده است، دور ميز دولت وزرائي هستند که صاحب سرمايه بالاتر از هزار ميليارد تومان هستند، اينکه اين سرمايه چگونه بدست آمده و از کجا بحث ديگري است. ولي آنچه که مسلم است اداره يک سرمايه هنگفت اين چنيني نيازمند حداقل چند نفر در قد و قواره خودشان است. لذا چنين وزرائي وقت ندارند به امور اقتصادي مردم بپردازند و طبيعي است که هر فردي نسبت به مايملک خود حساسيت بيشتر دارد و حفظ آن را به هر چيز ديگر اولويت مي دهد، بنابراين در تصميم و اقدامات معمولاً به سمت حفظ منافع خود و آن هم که هنگفت است غش مي کنند و در نتيجه سر مردم و کشور بي کلاه مي ماند. چنين وزرائي نمي توانند خود را وقف مردم کنند.
به گفته و بيان کليه اقتصادانان کشور، از هر گرايشي و مسلکي، وضعيت معيشت و اشتغال در دولت يازدهم رو به افول بوده است، ضريب جيني افزايش يافته است، اشتغال همان ميزان که بوجود آمده بيشتر از آن از بين رفته است. قدرت خريد و درآمد نسبي مردم به شدت کاهش يافته است.
وزير سابق ارتباطات ضمن اشاره به تشديد رکوداقتصادي از جمله در حوزه تجارت و مسکن، به افزايش نجومي هزينه هاي جاري دولت پرداخت و نوشت: بودجه جاري دولت در سال 1395 نسبت به سال 1390 حدود سه و نيم برابر شده است. چرا؟ اگر پول نيست پس چرا هزينه جاري اينقدر بالارفته است؟ اگر استخدام نمي کنند پس چرا اين همه هزينه؟ دولت توان مديريت بودجه جاري را در 40 ماه گذشته نداشته است و آن را رها کرده است. در اين بلبشوها معلوم است که حقوق هاي نجومي پرداخت مي شود و وام هاي کلان با کارمزد کم به نورچشمي ها داده مي شود. چرا بودجه عمراني دولت هر سال کاهش يافته است؟ اگر دولت واقعيت عدم پرداخت 20 هزار ميليارد تومان کمتر از مصوبه مجلس به حوزه عمراني را اعلام کند، آيا همه به نالايقي تيم اقتصادي دولت راي نخواهند داد؟ دولت مدعي است فروش نفت بالارفته است، دلار را هم با نرخ بالاي 3500 تومان به خلق الله مي فروشد. از طرف ديگر مدعي است طرح جامع ماليات را اجرا کرده است و درآمدها از اين حوزه را فوق العاده افزايش داده و به حدود 68 درصد بودجه کل رسانده است. وقتي همه اين ها بقول دولتمردان گل و بلبل است، پس چرا حق و حقوق اقشار مختلف داده نمي شود؟ چرا عمران و آبادي تعطيل است؟
دکتر سليماني در پايان با اشاره به سرنوشت تلخ برجام مي نويسد: تا وقتي برجام امضا نشده بود، بلند مي گفتند همه چيز حتي مشکل آب هم با اين امضا حل مي شود. همه امور مملکت را به اين امر گره زدند و تيم اقتصادي دست روي دست گذاشت و منتظر معجزه برجام شد. همين يک امر براي تيم اقتصادي کافي است که مردم آن را ناکارآمد بدانند. عدم اصلاح و ساماندهي تيم اقتصادي، دولت را زمين گير مي کند