نقدوبررسی " اجلاس بغداد ، دام آمريكا " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان پنجشنبه 17 اسفند ماه سال 1385


نقدوبررسی " اجلاس بغداد ، دام آمريكا " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان پنجشنبه 17 اسفند ماه سال 1385
"چرا رژیم آخوندی علاقه به شرکت در کنفرانس بغداد ندارد؟!
باز پاسدار حسین شریعتمداری از طریق لابی های وصل به خود ش در آمریکا از جمله حمید مولانا مشتی اخبار ترجمه شده دریافت کرده است که توانسته خواب نما شود وسناریوی دام انداختن وتوطئه از آمریکا کشف کند که بله کنفرانس بغداد یک دام است. این سربازجوی کهنه کار تصور کرده است که اگر چنانچه در فصل بهار آسمان پیچید وابری گردید ورگبار با خود بهمراه داشت و به خورشید اجازه داده نداد که از پس ابرها خودش را نمایان کند اوضاع همیشه همینگونه ابری وبهاری خواهد ماند وهمچنان ایشان ورژیم تروریستی آخوندی می توانند دراین هوای ابری و آلوده از سنگر نهانکاری ومخفی کاری در دو بعد و ذوقه خوری کنند ومانور دهند. اما سران رژیم آخوندی وسپاه پاسداران اکنون دیگر به آسانی نمی توانند ازعوامل مزدوران ومأموران اعزامی لیست حقوق بگیران 32000 نفری افشا شده است هرروز بیش از گذشته در امور داخلی عراق دخالت کند ودست به توطئه وبحران سازی وانفجار وآشوبگری وترور وآدم ربائی وجنایت درعراق بزند و مورد دوم اینکه از طرف دیگر نمی تواند بدون رداخت هزینه اهداف هسته ای را با سیاست موش و گربه بازی کردن مذاکره ومماشات با اروپا تعقیب ودنبال کنند وهمچنان توقع داشته باشند که هزینه ی باتلاق شدن عراق را آمریکا باید با شیوه ی چوب و پیاز خوردن به پردازند. یعنی اینکه هم هزینه وکشته وبدنامی تجاوز گر را نوش جان کند وهم اینکه تبلیغات فشار مبنی بر عامل باتلاق ساختن عراق معرفی شود واصرار بر اخراج نیروهای نظامی اش از عراق گردد و بازهم بوش و وزیر دفاع وسایر مقامات آمریکائی متوجه نشوند که از کجا دارند چب وراست می خورند ودرک نکرده باشند که عامل اصلی بحران و باتلاق سازی عراق کیست و اگر چنانچه روزی متوجه حقیقت شدند که عامل ومقصر اصلی ناامن سازی عراق کیست و چه نقشی در اعدام کردن صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق در روز عید قربان داشته است که هدف ایجاد جنگ داخلی در عراق و دامن زدن به آن بوده است تا که بتواند دست به عملیات تروریستی بزند و آن را به حساب حامیان صدام برای انتقام گرفتن والقاعده وصل به عربستان نسبت دهد . ولی اگر این شگرد لو برود آنگاه پاسدار حسین شریعتمداری می تواند با شمشیر چوبی دور کمر خود بسته وارد میدان برای عربده کشی شود و جیغ وفغان برآورد و وارونه گوئی وفرافکنی کند که آمریکا و وزیر دفاع آمریکا برای رژیم تروریستی آخوندی در عراق دام گسترانیده اند برای اینکه گفته اند سیاست کثیف مفتخوری توبره و آخور خوری کردن پشت صحنه کافیست و باید که از پشت صحنه ی مفت خوران را بر روی صحنه کشاند تاکه دیگر فرصت نکنند مفتخوری کنند؛ بلکه باید وادارشان کرد تا که هزینه های عملیات پنهان خودشان را پرداخت کنند. بنابراین اکنون که دست سران رژیم آخوندی واهداف آنان در عراق رو شده است . لذاشریعتمداری به نمایندگی از سوی رژیم تروریستی آخوندی برای اینکه زمینه سازی کند تا که از پرداخت هزینه ی اعمال رژیم آخوندی در عراق و فلسطین ولبنان فرار کند کنفرانس آتی در بغداد را به عنوان دام آمریکا بهانه قرار داده واینگونه دست به توجیه کاری زده که اتفاقاً بیشتر نقش دخالت گرایانه ی در امور د اخلی عراق را ثابت کرده است:
"اولين گام در اجراي اين پروژه- بخوانيد اين توطئه- وارد كردن بازيگران جديد به عرصه تصميم سازي در عراق است. اين پروژه در كنفرانس بغداد كه قرار است روز شنبه 19 اسفند ماه- 10 مارس- در بغداد تشكيل شود، كليد خواهد خورد.در كنفرانس بغداد علاوه بر كشورهاي ايران ، اردن، سوريه، تركيه، كويت و عربستان و بحرين(!) به عنوان همسايگان عراق و كشور مصر كه با حضور معاونان وزارت خارجه خود شركت مي كنند، نمايندگاني از 5 عضو دايمي شوراي امنيت (آمريكا، انگليس، فرانسه، روسيه و چين) نيز شركت دارند و همچنين نمايندگاني از سازمان كنفرانس اسلامي، اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليج فارس هم حضور خواهند داشت. حضور كشورهاي همسايه عراق در كنفرانس امنيتي بغداد قابل توجيه است و جمهوري اسلامي ايران نيز اعلام كرده است كه كنفرانس مزبور را با همين تعريف مي پذيرد و با اندكي تسامح مي توان حضور نمايندگاني از اتحاديه عرب و سازمان كنفرانس اسلامي را نيز قابل قبول تلقي كرد. اما حضور مصر و نمايندگان 5 عضو دايمي شوراي امنيت و شوراي همكاري خليج فارس در اجلاس امنيتي بغداد منطقي به نظر نمي رسد.
پاسدار شریعتمداری در دنباله یادداشت روز خود با بسط دادن ادعای دام گذاری آمریکا برای رژیم آخوندی ،در حقیقت دست به باز کردن ضریب ودامنه ی ایزوله بودن رژیم جنایتکار آخوندی در منطقه زده است .وا ز زاویه ی وکیل ووصی مردم عراق و نماینده وسخنگوی تام الاختیار عراق برای دیگر کشور تعیین تکلیف کرده است که حق ندارند در این کنفرانس شرکت داشته باشنا. در صورتیکه جائیکه رژیم تروریستی برای خودش حق قائل است که در سراسر دنیا حضور دشته باشد و جماران را ام القرای کشورهای جهعان اسلام بخواند . ولی اکنون پاسدار حسین شریعتمداری انتقاد کرده ع است که چرا مصر می خواهد در این کنفرانس شرکت کند ونتیجه گیری کرده ع است که آمریکا امی خواهد بازیگران جدید را اینونه وارد میدان کند:
مرکز نسبت برای
"با توجه به تركيب شركت كنندگان در كنفرانس بغداد و فرمول غيرقابل توجيه اين تركيب، كمترين ترديدي باقي نمي ماند كه اين اجلاس با هدف وارد كردن بازيگران جديد در ماجراي عراق تدارك ديده شده است بازيگراني كه اولاً سابقه اي طولاني در حمايت از دشمنان مردم عراق دارند و ثانيا؛ از اقمار منطقه اي آمريكا به شمار مي آيند بنابراين ورود آنان به عرصه در صورتي كه با تصميم سازي همراه باشد به يقين براي سنگين كردن كفه معادلات عراق به نفع اشغالگران است".
درخاتمه اینکه پاسدار حسین شریعتمداری دو زارری اش دیر افتاده است چونکه نشست استانبول پس از کنفرانس بغداد را از سرمقاله نویس روز گذشته ی روزنامه ی جمهوری اسلامی کپی کرده است ومتوجه شده که آمریکا دام گسترانیده است و همچون ملایان حوزه های علمیه ی قم نظر داده است که آمریکا می خواهد دست مردم عراق در تعیین سرنوشتت خودشان را کوتاه کند و در خاتمه چنین نسخه صادر کرده است که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی در ذاین کنفرانس شرکت نماید.
"قرار است ادامه كنفرانس بغداد با برپايي اجلاسي در استانبول و با حضور وزراي خارجه كشورهاي شركت كننده پيگيري شود و گفته مي شود كه اجلاس بغداد يك اجلاس مقدماتي براي نشست استانبول است كه در اين صورت چنانچه قرار باشد اعضاي دعوت شده به كنفرانس هاي بغداد و استانبول درباره عراق تصميم بگيرند، مفهوم و ترجمان واقعي آن، كوتاه كردن دست مردم عراق از تصميم گيري درباره سرنوشت خود است.جمهوري اسلامي ايران اگرچه براي حضور در كنفرانس بغداد اعلام آمادگي كرده و نماينده اي را با همين منظور به عراق مي فرستد ولي آنچه گذشت نشان مي دهد كه حضور كشورمان در اين كنفرانس ضروري نبوده و نيست و اكنون كه شركت در كنفرانس را پذيرفته ايم بايد در صورت مشاهده روند توطئه آميز اجلاس از ادامه حضور اجتناب بورزيم و به يقين مردم عراق هيچ تصميمي را كه مورد تصديق جمهوري اسلامي ايران نباشد، نخواهند پذيرفت."
درخاتمه اینکه کاری که اکنون آمریکا دارد می کند می بایست خیلی زودتر از اینها می بایست برای مهار کردن مانور عوامل اعزامی رژیم تروریستی آخوندی در عراق اقدام می کرد. وفرصت نمی داد که از عراق به عنوان سکوی پرش بحران سازی وجنگ افروزی و آشوبگری در این کشور وصدور آن همراه با تروریسم و بینادگرائی به فلسطین ولبنان وخاورمیانه تبدیل گردد و سران رژیم تروریستی آخوندی فرصت می یافتند که با ناامن سازی منطقه دست به باج گیری در راستای پیشبرد اهداف هسته ای خود بزنند. البته نباید که رهنمودهای مخرب و چند پهلوی انگلیس نا دیدیده گرفته شود که کم ضربه به نیروهای نظامی آمریکائی مستقر در عراق و سیاست بوش و مردم عراق و ایران نزده است . برای اینکه انگلیسی ها خیلی بیشتر به سوی آخوندهای نوکرصفت حاکم خودشان برابران غش می کنند تا به سوی بوش هم پیمان وشاید سرور خودشان آمریکا . اما اکنون که سران رژیم جنایتکار متوجه شده اند که با دستگیری واعتراف اطلاعات ومأموریت های مأموران اطلاعاتی و امنیتی وابسته به سپاه پاسداران در بغداد واربیل کردستان عراق و افشای لیست 32000 مأموران مزد بگیرشان در عراق بدجوری توی هچل افتاده وفشل شده اند. تلاش مذبوحانه می کنند تاکه از موضع فرافکنی ومظلوم نمائی نمائی نعله وارونه بزنند تا شاید بتوانند صورت مسئله را یک طوری پاک کنند تا بلکه راه عبور از بحران هسته ای با ایجاد بحران های زنجیر ای دیگر فراهم نمایند که می بایست با هشیاری این توطئه خنثی گردد تاکه رهبر ومسئولان هسته ای رژیم تروریستی آخوندی مجبور شوند کاملاً رسوا وتسلیم گردند و از اهداف بلند پروازانه ی اتمی خود و همینطور از نقش دخالت گری در امور داخلی سایر کشورهای همسایه ومنطقه دست بردارند.
هوشنگ - بهداد
روزنامه ی کیهان پنجشنبه 17 اسفند ماه سال 1385اجلاس بغداد ، دام آمريكا (يادداشت روز)
«رابرت گيتس» وزير دفاع جديد آمريكا بعد از انتصاب به اين سمت، در اولين سفر خاورميانه اي خود طي مصاحبه اي موقعيت كنوني عراق را اينگونه تصوير كرد؛ «در عراق دو بازيگر اصلي وجود دارند، آمريكا كه روي صحنه نقش ايفا مي كند و هزينه مي پردازد و ايران كه به كارگرداني پشت صحنه مشغول است و بدون آن كه روي صحنه ديده شود، از اين بازي سود مي برد.» رابرت گيتس در ادامه تفسير خود گفته بود «آمريكا بايستي در دوره جديد از بازيگر روي صحنه به كارگردان پشت صحنه تبديل شود و در همان حال، ايران را وادار كند كه رسما نقش بازيگري روي صحنه را بپذيرد تا مجبور باشد به اندازه نقشي كه دارد و سهمي كه مي برد، هزينه هم بپردازد.»همزمان با اظهارات رابرت گيتس كه به نوشته واشنگتن پست واگويه و ترجمان واقعي بحران عراق بود، كميته تحقيق بحران عراق به رهبري «جيمز بيكر و لي هاميلتون» گزارش 70 صفحه اي خود را منتشر كرد. در بخشي از اين گزارش مفصل به دولت آمريكا پيشنهاد شده بود دست از لجاجت بردارد و با خروج تدريجي از عراق و فعال شدن همسايگان اين كشور مخصوصا سوريه و ايران براي حل بحران امنيتي در عراق موافقت كند.بوش در اولين واكنش نسبت به گزارش كميته تحقيق «بيكر- هاميلتون» با پيشنهاد اين كميته مخالفت كرد و روز 28 دسامبر 2006 راهبرد جديد خود براي حل بحران عراق را ارائه داد كه در آن بر افزايش 25 هزار سرباز به شمار نظاميان آمريكايي حاضر در عراق تاكيد شده بود.در همان حال «جوزف بايدن» سناتور صاحب نفوذ دموكرات اعلام كرد كه آمريكا راهي جز خروج تدريجي از عراق ندارد و با استناد به اين كه از يك ميليون و چهار صد هزار نظامي آمريكايي كه خارج از عراق و افغانستان به سر مي برند تنها 30 تا 40 هزار نفر آمادگي عمليات دارند، خروج تدريجي آمريكا از عراق را ضروري و تنها راه آبرومندانه پايان بحراني دانست كه طي 3سال اخير هزينه سياسي و اقتصادي فراوان و بي نتيجه اي براي آمريكا در پي داشته است.نئومحافظه كاران آمريكايي اگرچه بر تصميم خود براي اعزام نيروي نظامي تازه نفس به عراق اصرار ورزيدند ولي رخدادهاي بعدي عراق از يكسو و تسخير سناي آمريكا توسط دموكرات ها از سوي ديگر كه مخالفت هاي پي درپي آنان با راهبرد جديد بوش را درپي داشت، عملياتي شدن اين راهبرد را آنگونه كه رئيس جمهور آمريكا با سر و صدا و تبليغات گسترده اعلام كرده بود، ناتمام گذاشت.پروژه اي كه امروزه آمريكايي ها در عراق دنبال مي كنند آميزه اي از پيشنهاد كميته تحقيق بيكر- هاميلتون و تصوير ارائه شده از سوي رابرت گيتس درباره بحران عراق است. اين پروژه كه از حمايت هر دو طيف دموكرات ها و جمهوريخواهان برخوردار است و رضايت اعلام شده متحدان اروپايي و منطقه اي آمريكا را نيز درپي دارد، با هدف نهايي خروج حاكميت عراق از دست مردم اين كشور طراحي شده است. اولين گام در اجراي اين پروژه- بخوانيد اين توطئه- وارد كردن بازيگران جديد به عرصه تصميم سازي در عراق است. اين پروژه در كنفرانس بغداد كه قرار است روز شنبه 19 اسفند ماه- 10 مارس- در بغداد تشكيل شود، كليد خواهد خورد.در كنفرانس بغداد علاوه بر كشورهاي ايران ، اردن، سوريه، تركيه، كويت و عربستان و بحرين(!) به عنوان همسايگان عراق و كشور مصر كه با حضور معاونان وزارت خارجه خود شركت مي كنند، نمايندگاني از 5 عضو دايمي شوراي امنيت (آمريكا، انگليس، فرانسه، روسيه و چين) نيز شركت دارند و همچنين نمايندگاني از سازمان كنفرانس اسلامي، اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليج فارس هم حضور خواهند داشت.حضور كشورهاي همسايه عراق در كنفرانس امنيتي بغداد قابل توجيه است و جمهوري اسلامي ايران نيز اعلام كرده است كه كنفرانس مزبور را با همين تعريف مي پذيرد و با اندكي تسامح مي توان حضور نمايندگاني از اتحاديه عرب و سازمان كنفرانس اسلامي را نيز قابل قبول تلقي كرد. اما حضور مصر و نمايندگان 5 عضو دايمي شوراي امنيت و شوراي همكاري خليج فارس در اجلاس امنيتي بغداد منطقي به نظر نمي رسد. آمريكا با مجوز شوراي امنيت سازمان ملل به عراق حمله نكرده بود و از اين رو اشغال عراق بايستي از سوي شوراي امنيت غيرقانوني تلقي شود و چنانچه بحران عراق به عنوان يك بحران منطقه اي قابل ارزيابي باشد- كه هست- اعضاي دايمي شوراي امنيت تنها مي توانند بر خروج اشغالگران از عراق تاكيد ورزند و حداكثر اين كه جدول زماني براي اين خروج تهيه و پيشنهاد كنند. اما، خروج اشغالگران و يا ارائه جدول زماني براي خروج آنان در دستور كار اجلاس بغداد نيست و تنها به عنوان يك گزينه از ميان ده ها گزينه ديگر زمزمه مي شود.حضور مصر اگر به عنوان يك كشور عرب و يا يك كشور اسلامي باشد اين مقصود با حضور نمايندگاني از سازمان كنفرانس اسلامي و اتحاديه عرب تامين خواهد شد بنابراين حضور اين كشور غيرهمسايه عراق كه مانند برخي ديگر از كشورهاي همسايه عراق از اقمار منطقه اي آمريكا به شمار مي آيد نه فقط كمترين توجيهي ندارد، بلكه سؤال برانگيز نيز هست.غير از ايران و سوريه، اكثر كشورهاي همسايه عراق از متحدان صدام و حاميان رژيم ديكتاتور بعث بوده اند و بارها از سقوط صدام به خاطر بازگشت حاكميت به ملت مسلمان عراق ابراز ناخرسندي كرده اند و...با توجه به تركيب شركت كنندگان در كنفرانس بغداد و فرمول غيرقابل توجيه اين تركيب، كمترين ترديدي باقي نمي ماند كه اين اجلاس با هدف وارد كردن بازيگران جديد در ماجراي عراق تدارك ديده شده است بازيگراني كه اولاً سابقه اي طولاني در حمايت از دشمنان مردم عراق دارند و ثانيا؛ از اقمار منطقه اي آمريكا به شمار مي آيند بنابراين ورود آنان به عرصه در صورتي كه با تصميم سازي همراه باشد به يقين براي سنگين كردن كفه معادلات عراق به نفع اشغالگران است.قرار است ادامه كنفرانس بغداد با برپايي اجلاسي در استانبول و با حضور وزراي خارجه كشورهاي شركت كننده پيگيري شود و گفته مي شود كه اجلاس بغداد يك اجلاس مقدماتي براي نشست استانبول است كه در اين صورت چنانچه قرار باشد اعضاي دعوت شده به كنفرانس هاي بغداد و استانبول درباره عراق تصميم بگيرند، مفهوم و ترجمان واقعي آن، كوتاه كردن دست مردم عراق از تصميم گيري درباره سرنوشت خود است.جمهوري اسلامي ايران اگرچه براي حضور در كنفرانس بغداد اعلام آمادگي كرده و نماينده اي را با همين منظور به عراق مي فرستد ولي آنچه گذشت نشان مي دهد كه حضور كشورمان در اين كنفرانس ضروري نبوده و نيست و اكنون كه شركت در كنفرانس را پذيرفته ايم بايد در صورت مشاهده روند توطئه آميز اجلاس از ادامه حضور اجتناب بورزيم و به يقين مردم عراق هيچ تصميمي را كه مورد تصديق جمهوري اسلامي ايران نباشد، نخواهند پذيرفت.حسين شريعتمداري