بازهم بی بی کولا؟ منوچهر هزار خانی. یادداشت


برگرفته از سایت ایران افشاگر
http://www.iran-efshagar.com/common/details.aspx?id=5130
بازهم بی بی کولا؟ منوچهر هزار خانی. یادداشت
پرونده‌سازيها و لجن‌پراكنيهايي عليه مقاومت را كه براي پيشبرد كار آخوندها و همدستانشان گاه ضرورت پيدا مي‌كرد، معمولاً شعبه فارسي زبان بنگاه سخن‌پراكني مربوطه انجام مي‌داد. اين كه حالا چه اتفاقي افتاده كه سرويس جهاني بنگاه مزبور هم پابرهنه وسط معركه پريده و براي «افشا»‌ي مجاهدين گزارشي تهيه و پخش مي‌كند كه مايه اصليش بوي تهوع‌آور رژيم آخوندي مي‌دهد، مسأله‌يي است درخور توجه. براي من از اين نظر جالب توجه است كه در ذهنم داستان معروف طلبه‌يي را تداعي مي‌كند كه پس از پاك‌كردن جهان از لوث وجود مرتدي كه حكم قتلش توسط فقيهان زمان صادر شده بود، لب حوض، وقتي داشت تيغه چاقويش را مي‌شست تا از خون آن مرتد پاك شود، با لحني گلايه‌آميز به طلبه بغل دستيش مي‌گفت: آخرش هم نفهميديم آن ملعون چه كرده بود!
واقعيت اين است كه همدستان بين‌المللي رژيم تا به‌حال به هر كاري كه توانستند دست زدند تا اين «ملعون» را بدون اين كه حق دفاع از خود داشته باشد، از سر راه اسلام عزيز بردارند، هر‌كار، از بمباران قرارگاههاي «عجيب‌ترين ارتش جهان» در خاك عراق تا چشم بستن به روي توطئه‌هاي تروريستي رژيم آخوندي، از قرار‌دادن نام سازمان مجاهدين در ليست سازمانهاي تروريستي تا حمله برق‌آسا و جنجالي پليس به مقر شوراي ملي مقاومت در حومه پاريس، از پرونده‌سازي مالي تا اتهام بدرفتاري با اعضا و شكنجه مخالفان و… اما تا امروز به‌هيچ جا نرسيده‌اند. ناچار حالا بايد روشن كنند كه آن ملعون چه كرده بود! دعوا ديگر فقط بين مجاهدين و آخوندها نيست، بين دادگاه عدالت اروپا و شوراي وزيران اتحاديه اروپا، صادر‌كننده فتواي فضاحت‌بار مربوطه هم هست، بين هيأت بين‌المللي وكلاي مدافع مقاومت ايران و دولتهاي اروپايي هم هست، بين عده‌يي از نمايندگان پارلمان بريتانيا و دولت علياحضرت ملكه هم هست. و لابد همين امر است كه افزايش غيرمعمول ترشحات بي.بي.سي كولايي را سبب شده است، چون طلبه نو‌مسلماني كه پيشنهاد قرار‌دادن نام مجاهدين در ليست مزبور را به‌شوراي وزيران اروپا داده بود، از قضا وزير خارجه همين دولت فخيمه بود و حالا، به همت مدافعان اروپايي مقاومت ايران، دادگاه بطلان آن اتهام رذيلانه را اعلام كرده است. اين نكته را هنوز خيليها هضم نكرده‌اند. يكي از اين به اصطلاح كارشناسان و «متخصصان تاريخ ايران» كه ظاهراً جمعيت در حال افزايشي را تشكيل مي‌دهند، به بي.بي.سي گفته است: «بي‌طرفانه‌ترين برداشتي كه از حمايت سياستمداران غربي از مجاهدين خلق مي‌‌توان ارائه داد، اين است كه آنها واقعاً و دقيقاً نمي‌دانند از چه حمايت مي‌كنند». البته حرف خنده‌داري است، ولي مگر از عمق فكر و بينش يك متخصص «بي.بي.سي كولايي» ولو عنوان استادي فلان دانشگاه ينگه دنيا را يدك بكشد، چقدر مي‌توان انتظار داشت؟ به‌نظر او وكلاي مدافع و نمايندگان پارلماني كه سالهاست از نزديك با مقاومت ايران آشنايي و همكاري دارند، نمي‌دانند از چه حمايت مي‌كنند، ولي وزيران شوراي اروپا، كه بدون كوچكترين آشنايي با مسأله يا كمترين تحقيق در اطراف آن، پيشنهاد آن طلبه نو‌مسلمان را چشم‌بسته مي‌پذيرند، «واقعاً و دقيقاً» مي‌دانند پاي چه فتوايي امضا مي‌گذارند. قديميها مي‌گفتند چقدر خوب است انسان قبل از اظهارنظر، هفت بار زبانش را در دهان بگرداند. عمل به اين توصيه اگر
براي غيرمتخصصان مستحب باشد، براي متخصصان بي بي سي كولايي واجب واجب است.
ترديد نبايد كرد كه رأي دادگاه عدالت اروپا، ولو دولتها از اجرايش سر‌پيچي كنند، تا هم اكنون دو اثر مهم به‌جا گذاشته است. اول اين كه توطئه سياسي كثيفي را كه ليست‌سازان براي بند‌وبست با آخوندها ترتيب داده بودند، لخت و عريان در معرض ديد و قضاوت همگان قرار داده و بطلان آن را اعلام كرده است. اين امر بوقهاي تبليغاتي پشتيبان آخوندها و «متخصصان» بي.بي.سي كولاييشان را بيش از پيش به فاصله گرفتن از اتهام «تروريستي» و توسل‌جستن به نقض حقوق‌بشر اعضاي سازمان مجاهدين و در نتيجه، نشخوار بيش از پيش توليدات وزارت اطلاعات آخوندها و ان.جي.‌اُهاي تحت امرش مجبور خواهد كرد. سرويسهاي فرانسوي اين اجبار را از همان 17‌ژوئن چهار سال پيش تجربه كرده‌اند. دوم اين كه با تبديل ليست به يك موضوع مورد اختلاف درون اروپايي، روحيه مدافعان اروپايي مقاومت ايران را، كه در آغاز اميد چنداني به‌‌موفقيت تلاشهايشان نداشتند، بسيار تقويت خواهد كرد وآنان را در رسالتي كه براي پيروز گرداندن «حق» بر «زور» به‌عهده گرفته‌اند، مصمم‌تر و استوارتر خواهد ساخت. اين دو نتيجه، براي جنبش مقاومت ما دستاوردهاي كمي نيستند. گذشت زمان اهميتشان را آشكارتر خواهد كرد