رژیم آخوندی در تاریکی مرگبار، به آواز خوانی افتاده است !
هوشنگ – بهداد
دخالت های خونین 4سال گذشته ی رژیم آخوندی در عراق و اعزام هزاران تروریست به این کشور، آنجا را حقیقتا تبدیل به باتلاق کرده و موجب ویرانی وکشته شدن صد هزار نفر از مردم بیگناه عراقی و آوارگی عده ی بسیار زیادی از مردم عراق شده است . یک رقم، افشای لیست 32000 نفر از مزدبگیران رژیم تروریستی در عراق نشان می دهد که عمق نفوذ و دخالت گری در امور داخلی عراق تاکجاست. البته تعدادی از نظامیان آمریکائی و انگلیسی مستقر در عراق نیز جزو آمار کشته ومجروح شدگان روزانه در عراق هستند که قربانی همین تروریست ها محسوب میشوند.عجیب است که آخوندهای حاکم بر ایران این دخالت گری در امور داخلی عراق را ،که دامنه ی آن به لبنان وفلسطین وا فغانستان کشیده شده است ،حق مسلم خود میدانند. فرمانده ی سابق سپاه پاسداران محسن رضائی در مصاحبه ی افتخار آمیز خود با یکی از شبکه های تلویزیونی رژیم تروریستی آخوندی اعتراف آشکار کرد وگفت که همه ی آن نیروهانی که امروز در عراق و افغانستان ولبنان علیه ی نظامیان آمریکائی و اسرائیل می جنگند تعلیم دیدگان نظامی سپاه پاسداران در ایران می باشند. زیراکه این شیوه ی مبارزه فقط مخصوص سپاه پاسدارانست که منحصر به فرد در جهان است . اما همین ارژیم جنایتکار اکنون پاهایش در گل عملیات مسلحانه در شمال عرب و شرق ایران فرو رفته است . 28 سال ازجنایت مستمر سران رژیم جنایتکار و ضد بشری آخوندی در ایران میگذرد . طی این مدت شاهدیم که جنایاتش در چند استان بیش از سایر استان وشهرهای ایران بوده است . به خصوص استان های کردستان وخوزستان وسیستان وبلوچستان است . به ویژه روزی نبوده است که از سیستان وبلوچستان زاهدان خبر چند اعدام و یا کشته شدن در درگیری های نظامی به عنوان اشرا ر شرور ومسلح گزارش نشده باشد .سیستان و بلوچستان یکی از محروم ترین استان های کشور می باشد. از همین جاست که کلیه ی مواد مخدر از نوارمرزی به ایران وارد می شود و سپس به درون زندان ها و بیت رهبری و مجمع مصلحت نظام و سراسر ایران، پخش میگردد و سپس و از جاده ی ترانزیت افغانستان -سیستان بلوچستان - کرمان - تهران - ترکیه واروپا محموله های بزرگ مواد مخدر حمل می شود . البته تردیدی نیست که باندهای مافیائی وابسته به رژیم غارتگر آخوندی، از این تجارت پیدا و پنهان کثیف، پول های بسیار هنگفت وکلان به جیب خود می زنند . اما اگر چنانچه مردم داغدیده ومحروم استان های مورد ظلم واقع شده ، دست به انتقام متقابل علیه ی جانیان وظالمان محلی خونریز بزنند ، رژیم ضد ایرانی ، آنها را جزو عوامل استکبار جهانی علی الخصوص آمریکا معرفی میکند و کارشان راطرح وتوطئه ی حساب شده از آنطرف مرزهاست که آمریکا آن را سازماندهی کرده است.گیرم اینگونه باشد سران رژیم تروریستی ادعا میکنند. مگر جز پاسخ به عملکرد رژیم تروریستی در خاک عراق و ریشه ی گسترده وعمق فقر وتبیعض است که اکنون دارد مقابله به مثل می شود ؟ چگونه است که سران رژیم جنایتکار وتروریستی آخوندی این حق را برای خود قائل می که پاسدارهای اطلاعاتی وامنیتی و آدمکشان حرفه ای، به عراق اعزام کنند تا دست به اعمال تروریستی و آشوبگری و انفجاری در عراق بزنند و از کانال مهره های دست نشانده خود در دولت عراق، دست به آدمربائی ومثله وکشتن بزنند وزندان های مخفی ایجاد نمایند وهرروز تهدید بیشتر به کشتن نظامیان آمریکائی کنند . ولی بازهم سران رژیم ترور وجهل وجنگ وجنون وخرافه ی آخوندی تصور می کنند که نباید هیچگونه واکنشی در کار باشد که پاسداریادداشت روز نویس کیهان آخوندی اطلاعاتی سپاه پاسداران در یادداشت روز خود چنین از حوادت اخیر دو استان سیستان وبلوچستان وکردستان چنین یاد کرده است :"حوادث زاهدان كه طي يك سال اخير به صورت زنجيره اي از «اتفاقات خشونت بار» درآمده اينك به مرز يك «طراحي چندوجهي» نزديك شده است. اگر تا چند هفته قبل شهادت جمعي از مردم در «تاسوكي» حادثه اي تروريستي خوانده مي شد و اگر ماجراي شهادت 11 نفر از هموطنان سيستاني در حدفاصل زابل- زاهدان اقدام انتقامجويانه يك باند قاچاق ارزيابي مي شد، امروز حتما بايد از كادر ديگري براي تحليل آن رخدادها و رخدادهاي بعد و رخدادهاي آينده استفاده كرد.كمااينكه درگيري هاي شمال غربي كشور با گروهك «پژاك» نيز بايد در كادري خارج از درگيري بين دولت مركزي ايران و گروهي تجزيه طلب ارزيابي نمود چرا كه اقدامات تحريك آميز پژاك در اين شرايط در خدمت سياست عمومي دشمنان اصلي جمهوري اسلامي است و خود به تنهايي اصلا موضوعيت ندارند."1پاسدار یادداشت روز نویس فکر می کند مردم جهان قادر نیستند بدانند که چرا سران رژیم تروریستی آخوندی برای عبور از بحران هسته ای اش تلاش کرد از طریق حزب الله لبنان با اسرائیل جنگ 33 روزه برپا کند ولبنان را به سرزمین سوخته تبدیل نماید و یا چرا تلاش کرده است برای به شکست کشاندن طرح امنیتی بوش در عراق بر ضریب ودامنه ی دخالت گری ها و انفجارات روزانه در عراق بیافزاید و یا چرا عملیات آشوبگری ونا آرام سازی در عراق را گسترده تر وخونین تر کرده است ؟ در مجموع اینگونه طرح های خائنانه وخونین که هزینه ی آن را مردم ایران وعراق می پردازند جزو برنامه های رژیم برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . ولی اگر در بعد بسیار خفیف تر اینگونه حرکات در نوار مرزی پاکستان یا آذربایجان غربی انجام گیرد، مربوط به توطئه ای حساب شده در آنطرف مرز از سوی آمریکا ومرتبط با پرونده ی صلح آمیز هسته ایست !!! سناریو سازی تا آنجا ادامه می یابد که حتی نشست اخیر 7 جانبه ی کشورهای مهم عضو کنفرانس اسلامی در پاکستان که هدفش تدوین برنامه ای برای برطرف کردن بحران ومشکل میان فلسطین و سوریه واسرائیل می باشد، یک توطئه ی پنهانی علیه اهداف هسته ای رژیم تروریستی معرفی میشود .این وسط معلوم نیست که آخوندهای حاکم و تبلیغاتچی هایشان چرا باید بقول خودشان از حوادث بی ارزش از نظر نظامی اینقدر تحلیل وتفسیر طولانی بکنند ودر مقابل چرا از 10 میلیون نیروی نظامی دم بزنند . آیا این خود نشانه ای از ترسی نیست که بر پیکر پوسیده ی نظام آخوندی مستولی شده است؟ به فرض که این دروغ ،راست باشد و رژیم ده ملیون نیروی نظامی داشته باشد. در کشوری که بیش از 70 میلیون جمعیت دارد و 80% جعیت آن زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و اقلیت 20% در جامعه 80% درآمد ناخالص سرانه ی ملی را می بلعند ،اینگونه آمار نظامی دادن نه اینکه نشان ازاقتدار نظام نیست، بلکه در ست برعکس ناشی از ضعف پایگاه مردمی و وحشت از حرکت و خیزش اعتراضی وقیام آنانست که سران غارتگر وتروریستی رژیم آخوندی مجبور شده اند برای سرکوب آنان وایجاد شانس برای بقای خود به اینگونه رقم سا زی های کاذب روی آورند و نیازمند آن باشند:"آنچه در هفته هاي اخير در بلوچستان و آذربايجان غربي شاهد بوديم البته از بعد نظامي فاقد كمترين ارزش توجه بود چرا كه براي كشور و دولتي كه حدود 10ميليون نفر نيروي نظامي- انتظامي آماده دارد، دفع فتنه هايي از اين قبيل كار دشواري نيست كما اينكه سابقه مقابله نظام با پديده هاي ناامني- حتي در اندازه جنگ 8ساله- اين را به راحتي نشان مي دهد. مسئله اصلي نه اين آشوب ها و نه نتيجه مقابله جمهوري اسلامي با آن ها مي باشد."2واقعیت ای است که رژیم بحران زده وتروریستی آخوندی بدجوری در گیومه ی فشارهای همه جانبه قرار گرفته است. البته بحران هسته ای واصرار بر عقب نشینی از اهداف هسته ای، موجب مضاعف شدن اهرم های گاز انبری فشارهای منطقه ای وجهانی شده است . ایزولگی ومنزوی شدنش هم سبب بالا رفتن بیشتر ضریب ضربه پذیری اش شده است. به خصوص اینکه اکنون از تمام شگردهائی که تا کنون خودش به عنوان تک اسفاده می کرده است که در بستر عبور از بحران هسته ای وباج گیری بوده است ، مدتیست که همان شگردها به عنوان پاتک علیه ی خودش به خصوص در عراق دارد استفاده می شود که باعث شده بیش از حد اوضاعش را بی ریخت ونا بسامان کند. بنابراین اکنون وظیفه ی اپوزیسیون است که ضمن تشدید کردن این تضادها وپافشاری بر عدم تهاجم نظامی آمریکا ، اصرار جدی برای تغییرات راه حل سوم دمکراتیک در ایران نماید . در همین راستا ضرورت مبرم دارد که می بایست بر حذف نام سازمان مجاهدین از لیست گروه و سازمان های تروریستی تکید همه جانبه بشود وعدم مذاکره ومماشات با رژیم بربرمنش وتاریک اندیش و ضد بشری آخوندی جزو خواست های اصلی اپوزیسیون قرار بگیرد.هوشنگ – بهداد1 و2: یادداشت روز کیهان آخوندی، 5 شنبه 10 اسفند ماه سال 1385
دخالت های خونین 4سال گذشته ی رژیم آخوندی در عراق و اعزام هزاران تروریست به این کشور، آنجا را حقیقتا تبدیل به باتلاق کرده و موجب ویرانی وکشته شدن صد هزار نفر از مردم بیگناه عراقی و آوارگی عده ی بسیار زیادی از مردم عراق شده است . یک رقم، افشای لیست 32000 نفر از مزدبگیران رژیم تروریستی در عراق نشان می دهد که عمق نفوذ و دخالت گری در امور داخلی عراق تاکجاست. البته تعدادی از نظامیان آمریکائی و انگلیسی مستقر در عراق نیز جزو آمار کشته ومجروح شدگان روزانه در عراق هستند که قربانی همین تروریست ها محسوب میشوند.عجیب است که آخوندهای حاکم بر ایران این دخالت گری در امور داخلی عراق را ،که دامنه ی آن به لبنان وفلسطین وا فغانستان کشیده شده است ،حق مسلم خود میدانند. فرمانده ی سابق سپاه پاسداران محسن رضائی در مصاحبه ی افتخار آمیز خود با یکی از شبکه های تلویزیونی رژیم تروریستی آخوندی اعتراف آشکار کرد وگفت که همه ی آن نیروهانی که امروز در عراق و افغانستان ولبنان علیه ی نظامیان آمریکائی و اسرائیل می جنگند تعلیم دیدگان نظامی سپاه پاسداران در ایران می باشند. زیراکه این شیوه ی مبارزه فقط مخصوص سپاه پاسدارانست که منحصر به فرد در جهان است . اما همین ارژیم جنایتکار اکنون پاهایش در گل عملیات مسلحانه در شمال عرب و شرق ایران فرو رفته است . 28 سال ازجنایت مستمر سران رژیم جنایتکار و ضد بشری آخوندی در ایران میگذرد . طی این مدت شاهدیم که جنایاتش در چند استان بیش از سایر استان وشهرهای ایران بوده است . به خصوص استان های کردستان وخوزستان وسیستان وبلوچستان است . به ویژه روزی نبوده است که از سیستان وبلوچستان زاهدان خبر چند اعدام و یا کشته شدن در درگیری های نظامی به عنوان اشرا ر شرور ومسلح گزارش نشده باشد .سیستان و بلوچستان یکی از محروم ترین استان های کشور می باشد. از همین جاست که کلیه ی مواد مخدر از نوارمرزی به ایران وارد می شود و سپس به درون زندان ها و بیت رهبری و مجمع مصلحت نظام و سراسر ایران، پخش میگردد و سپس و از جاده ی ترانزیت افغانستان -سیستان بلوچستان - کرمان - تهران - ترکیه واروپا محموله های بزرگ مواد مخدر حمل می شود . البته تردیدی نیست که باندهای مافیائی وابسته به رژیم غارتگر آخوندی، از این تجارت پیدا و پنهان کثیف، پول های بسیار هنگفت وکلان به جیب خود می زنند . اما اگر چنانچه مردم داغدیده ومحروم استان های مورد ظلم واقع شده ، دست به انتقام متقابل علیه ی جانیان وظالمان محلی خونریز بزنند ، رژیم ضد ایرانی ، آنها را جزو عوامل استکبار جهانی علی الخصوص آمریکا معرفی میکند و کارشان راطرح وتوطئه ی حساب شده از آنطرف مرزهاست که آمریکا آن را سازماندهی کرده است.گیرم اینگونه باشد سران رژیم تروریستی ادعا میکنند. مگر جز پاسخ به عملکرد رژیم تروریستی در خاک عراق و ریشه ی گسترده وعمق فقر وتبیعض است که اکنون دارد مقابله به مثل می شود ؟ چگونه است که سران رژیم جنایتکار وتروریستی آخوندی این حق را برای خود قائل می که پاسدارهای اطلاعاتی وامنیتی و آدمکشان حرفه ای، به عراق اعزام کنند تا دست به اعمال تروریستی و آشوبگری و انفجاری در عراق بزنند و از کانال مهره های دست نشانده خود در دولت عراق، دست به آدمربائی ومثله وکشتن بزنند وزندان های مخفی ایجاد نمایند وهرروز تهدید بیشتر به کشتن نظامیان آمریکائی کنند . ولی بازهم سران رژیم ترور وجهل وجنگ وجنون وخرافه ی آخوندی تصور می کنند که نباید هیچگونه واکنشی در کار باشد که پاسداریادداشت روز نویس کیهان آخوندی اطلاعاتی سپاه پاسداران در یادداشت روز خود چنین از حوادت اخیر دو استان سیستان وبلوچستان وکردستان چنین یاد کرده است :"حوادث زاهدان كه طي يك سال اخير به صورت زنجيره اي از «اتفاقات خشونت بار» درآمده اينك به مرز يك «طراحي چندوجهي» نزديك شده است. اگر تا چند هفته قبل شهادت جمعي از مردم در «تاسوكي» حادثه اي تروريستي خوانده مي شد و اگر ماجراي شهادت 11 نفر از هموطنان سيستاني در حدفاصل زابل- زاهدان اقدام انتقامجويانه يك باند قاچاق ارزيابي مي شد، امروز حتما بايد از كادر ديگري براي تحليل آن رخدادها و رخدادهاي بعد و رخدادهاي آينده استفاده كرد.كمااينكه درگيري هاي شمال غربي كشور با گروهك «پژاك» نيز بايد در كادري خارج از درگيري بين دولت مركزي ايران و گروهي تجزيه طلب ارزيابي نمود چرا كه اقدامات تحريك آميز پژاك در اين شرايط در خدمت سياست عمومي دشمنان اصلي جمهوري اسلامي است و خود به تنهايي اصلا موضوعيت ندارند."1پاسدار یادداشت روز نویس فکر می کند مردم جهان قادر نیستند بدانند که چرا سران رژیم تروریستی آخوندی برای عبور از بحران هسته ای اش تلاش کرد از طریق حزب الله لبنان با اسرائیل جنگ 33 روزه برپا کند ولبنان را به سرزمین سوخته تبدیل نماید و یا چرا تلاش کرده است برای به شکست کشاندن طرح امنیتی بوش در عراق بر ضریب ودامنه ی دخالت گری ها و انفجارات روزانه در عراق بیافزاید و یا چرا عملیات آشوبگری ونا آرام سازی در عراق را گسترده تر وخونین تر کرده است ؟ در مجموع اینگونه طرح های خائنانه وخونین که هزینه ی آن را مردم ایران وعراق می پردازند جزو برنامه های رژیم برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . ولی اگر در بعد بسیار خفیف تر اینگونه حرکات در نوار مرزی پاکستان یا آذربایجان غربی انجام گیرد، مربوط به توطئه ای حساب شده در آنطرف مرز از سوی آمریکا ومرتبط با پرونده ی صلح آمیز هسته ایست !!! سناریو سازی تا آنجا ادامه می یابد که حتی نشست اخیر 7 جانبه ی کشورهای مهم عضو کنفرانس اسلامی در پاکستان که هدفش تدوین برنامه ای برای برطرف کردن بحران ومشکل میان فلسطین و سوریه واسرائیل می باشد، یک توطئه ی پنهانی علیه اهداف هسته ای رژیم تروریستی معرفی میشود .این وسط معلوم نیست که آخوندهای حاکم و تبلیغاتچی هایشان چرا باید بقول خودشان از حوادث بی ارزش از نظر نظامی اینقدر تحلیل وتفسیر طولانی بکنند ودر مقابل چرا از 10 میلیون نیروی نظامی دم بزنند . آیا این خود نشانه ای از ترسی نیست که بر پیکر پوسیده ی نظام آخوندی مستولی شده است؟ به فرض که این دروغ ،راست باشد و رژیم ده ملیون نیروی نظامی داشته باشد. در کشوری که بیش از 70 میلیون جمعیت دارد و 80% جعیت آن زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و اقلیت 20% در جامعه 80% درآمد ناخالص سرانه ی ملی را می بلعند ،اینگونه آمار نظامی دادن نه اینکه نشان ازاقتدار نظام نیست، بلکه در ست برعکس ناشی از ضعف پایگاه مردمی و وحشت از حرکت و خیزش اعتراضی وقیام آنانست که سران غارتگر وتروریستی رژیم آخوندی مجبور شده اند برای سرکوب آنان وایجاد شانس برای بقای خود به اینگونه رقم سا زی های کاذب روی آورند و نیازمند آن باشند:"آنچه در هفته هاي اخير در بلوچستان و آذربايجان غربي شاهد بوديم البته از بعد نظامي فاقد كمترين ارزش توجه بود چرا كه براي كشور و دولتي كه حدود 10ميليون نفر نيروي نظامي- انتظامي آماده دارد، دفع فتنه هايي از اين قبيل كار دشواري نيست كما اينكه سابقه مقابله نظام با پديده هاي ناامني- حتي در اندازه جنگ 8ساله- اين را به راحتي نشان مي دهد. مسئله اصلي نه اين آشوب ها و نه نتيجه مقابله جمهوري اسلامي با آن ها مي باشد."2واقعیت ای است که رژیم بحران زده وتروریستی آخوندی بدجوری در گیومه ی فشارهای همه جانبه قرار گرفته است. البته بحران هسته ای واصرار بر عقب نشینی از اهداف هسته ای، موجب مضاعف شدن اهرم های گاز انبری فشارهای منطقه ای وجهانی شده است . ایزولگی ومنزوی شدنش هم سبب بالا رفتن بیشتر ضریب ضربه پذیری اش شده است. به خصوص اینکه اکنون از تمام شگردهائی که تا کنون خودش به عنوان تک اسفاده می کرده است که در بستر عبور از بحران هسته ای وباج گیری بوده است ، مدتیست که همان شگردها به عنوان پاتک علیه ی خودش به خصوص در عراق دارد استفاده می شود که باعث شده بیش از حد اوضاعش را بی ریخت ونا بسامان کند. بنابراین اکنون وظیفه ی اپوزیسیون است که ضمن تشدید کردن این تضادها وپافشاری بر عدم تهاجم نظامی آمریکا ، اصرار جدی برای تغییرات راه حل سوم دمکراتیک در ایران نماید . در همین راستا ضرورت مبرم دارد که می بایست بر حذف نام سازمان مجاهدین از لیست گروه و سازمان های تروریستی تکید همه جانبه بشود وعدم مذاکره ومماشات با رژیم بربرمنش وتاریک اندیش و ضد بشری آخوندی جزو خواست های اصلی اپوزیسیون قرار بگیرد.هوشنگ – بهداد1 و2: یادداشت روز کیهان آخوندی، 5 شنبه 10 اسفند ماه سال 1385