روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی 4 شنبه 21 فروردین ماه سال 1392
نقد
وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی جمهوری " آمريكا در گرداب خود ساخته كره "
"بدون
شک هدف سرمقاله نویس از تحلیل موضع واکنشی کره شمالی مقابل تهدید آمریکا که نه
موجب به عقب نشینی وتسلیم رهبران کره شمالی نشد ه بلکه باعث تحریک رهبر جوان کره و موضع تهاجمی وی
مقابل آمریکا شده است هدف نوعی بازگویی شبیه سازی سیاست هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی ایران
مقابل آمریکا می باشد. بهمن دلیل سر مقاله نویس برای مقصر جلوه دادن آمریکا تحلیل داده است كه تهديدهاي كره شمالي، چشم انداز ترسناكي پيش
روي آمريكا قرار داده و مقامات واشنگتن را وحشت زده كرده است و افزوده بسياري از
تحليل گران معتقدند اين شرايط با انتخاب و تصميم خود آمريكا بوجود آمده و اين خود
آمريكاييها بودند كه خويشتن را در گرداب كنوني فرو بردند، لذا مقامات كاخ سفيد
اكنون هزينه مداخله گري نابجاي خود در شبه جزيره كره را ميپردازند. اين سخن كه
جنگ در شبه جزيره كره فاجعهاي انساني خواهد بود نه فاجعهاي راهبردي، به نظر سخن
درستي ميآيد و در صورت وقوع، آمريكائيها مقصر اصلي آن خواهند بود "
محور تنشی که میان آمریکا با کره
شمالی به وجود آمده است که بخشی از جریان
های وابسته به ولایت فقیه هورا کشی برای رهبر کره شمالی کردند . اما از سوی دیگر رفسنجانی
انتقاد از سیاست جانبدارانه ی رژیم فاشیستی مذهبی از کره شمالی مقابل آمریکا کرد و
گفت این سیاست دارای عواقب خطر ناکی است .ولی سرمقاله نویس روزی نامه ی حکومتی جمهوری
اسلامی که گرایش به رفسنجانی دارد .ولی از
موضع ضد آمریکایی با نقل گزینه ها بطور
تلویحی حمایت از سیاست کره شمالی مقابل آمریکا کرده است . زیرا این دو هم پیمان
تهران – پیونگ یانگ بدلیل پروژه ی هسته ای واهداف نظامی آن وضعیت مشا بهی دارند. بهر حال سرمقاله نویس پس از نقل قول از بی بی سی کردن در
ادامه درر استای دفاع از پروژه ی هسته
ای و اهداف نظامی آن و پیش برد سیاست عدم توافق توقف غنی سازی در
مذاکرات هسته ای گروه 5+1 به ویژه
مقابل فشار آمریکا از انجام آزمایش سوم هسته ای کره شمالی یاد کرده که
موجب موضع گيري تند و شديد اكثر كشورهاي جهان و مجامع بينالمللي نيز روبرو شده
است و مدعی شده که مقامات كاخ سفيد تصور كردند پيونگ يانگ به عملي انتحاري دست زده
و اكنون زمان آن است كه از فرصت پيش آمده براي وارد كردن حداكثر فشار بر آن كشور
استفاده شود، لذا اقدام به برگزاري مانور مشترك دريايي با كره جنوبي در آبهاي
نزديك به مرزهاي كره شمالي كردند كه پيونگ يانگ اين رزمايش را تهديدي براي خود
تلقي نمود. اعزام هواپيماهاي نظامي ب 2 و ب 52 با توانمندي و قابليت حمل سلاح هستهاي
از نوع اسپيلت و همچنين از آن نوع بمب افكنهائي كه در فرو ريختن بمب اتمي برفراز
ناكازاكي و هيروشيما از آن استفاده شده بود، پيونگ يانگ را بيش از گذشته عصباني
كرد. بدون شک
هدف سرمقاله نویس از تحلیل موضع واکنشی کره شمالی مقابل تهدید آمریکا که نه موجب
به عقب نشینی وتسلیم رهبران کره شمالی نشد ه بلکه باعث تحریک رهبر جوان کره و موضع تهاجمی وی
مقابل آمریکا شده است هدف نوعی بازگویی شبیه سازی سیاست هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی ایران
مقابل آمریکا می باشد. بهمن دلیل سر مقاله
نویس برای مقصر جلوه دادن آمریکا تحلیل
داده است كه تهديدهاي كره شمالي، چشم
انداز ترسناكي پيش روي آمريكا قرار داده و مقامات واشنگتن را وحشت زده كرده است و
افزوده بسياري از تحليل گران معتقدند اين شرايط با انتخاب و تصميم خود آمريكا
بوجود آمده و اين خود آمريكاييها بودند كه خويشتن را در گرداب كنوني فرو بردند،
لذا مقامات كاخ سفيد اكنون هزينه مداخله گري نابجاي خود در شبه جزيره كره را ميپردازند.
اين سخن كه جنگ در شبه جزيره كره فاجعهاي انساني خواهد بود نه فاجعهاي راهبردي،
به نظر سخن درستي ميآيد و در صورت وقوع، آمريكائيها مقصر اصلي آن خواهند بود :
"اقدام مقامات بلندپايه نظامي
آمريكا براي لغو طرح آزمايش موشك بين قارهاي بالستيك در ايالت كاليفرنيا به خاطر
فرونشاندن خطر تهديد حمله هستهاي كره شمالي، نگراني دولت اوباما از تنشهاي بوجود
آمده ميان پيونگ يانگ و واشنگتن را به معرض نمايش گذاشت. اين اقدام، چه در داخل
آمريكا و چه در خارج از اين كشور بخصوص در ميان همپيمانان و متحدين دولت اوباما
واكنشي عقب نشينانه و انفعالي تلقي شده و انتقادهايي را در پي داشته است. بنگاه خبرپراكني دولتي
انگليس از اينكه آمريكا با به تعويق انداختن آزمايش موشكي خود در واقع به رفتار
تهديدآميز پيونگ يانگ واكنش مثبت نشان داده، به انتقاد از دولتمردان واشنگتن
پرداخت و اين نوع واكنشها را امتيازدهي به كره شمالي و سبب تشديد بحران دانست. بيبي
سي همچنين به طور تلويحي اين واكنش را موجب آزردگي خاطر مقامات سئول در كره جنوبي
كه متحد قديمي آمريكا به شمار ميروند دانسته است. در همين حال، مقامات آمريكايي
معتقدند بايد از شدت تنشهاي موجود در بحران جاري كاسته شود. در اين باره
"سادورث" يكي از مقامات دولت اوباما لغو آزمايش موشكي آمريكا را اقدامي
مسئولانه، معقول و محتاطانه عنوان كرده و تاكيد نموده است كه آمريكا در تلاش است
از شدت تنشها در شبه جزيره كره بكاهد. در واقع بحران جاري در شبه
جزيره كره را بايد ناشي از ادامه سياستهاي استكباري و خوي جنايتكارانه هيأت حاكمه
آمريكا دانست كه چند ماه قبل در قالب مصوبه سازمان ملل براي افزايش تحريمها عليه
كره شمالي خود را نشان داد و اين عمل واكنش بسيار تند پيونگ يانگ به شكل آزمايش
سوم هستهاي را در پي داشت. با انجام آزمايش سوم هستهاي كره شمالي كه اتفاقاً با موضع گيري تند و
شديد اكثر كشورهاي جهان و مجامع بينالمللي نيز روبرو شد، مقامات كاخ سفيد تصور
كردند پيونگ يانگ به عملي انتحاري دست زده و اكنون زمان آن است كه از فرصت پيش
آمده براي وارد كردن حداكثر فشار بر آن كشور استفاده شود، لذا اقدام به برگزاري
مانور مشترك دريايي با كره جنوبي در آبهاي نزديك به مرزهاي كره شمالي كردند كه
پيونگ يانگ اين رزمايش را تهديدي براي خود تلقي نمود. اعزام هواپيماهاي نظامي ب 2
و ب 52 با توانمندي و قابليت حمل سلاح هستهاي از نوع اسپيلت و همچنين از آن نوع بمب
افكنهائي كه در فرو ريختن بمب اتمي برفراز ناكازاكي و هيروشيما از آن استفاده شده
بود، پيونگ يانگ را بيش از گذشته عصباني كرد. منتفي قلمداد كردن قرارداد صلح ميان كره شمالي و كره جنوبي، آماده باش
نظامي كامل ارتش كره شمالي، تهديد به استفاده از سلاح هستهاي عليه آمريكا و در
نهايت اولتيماتوم به سفارت خانههاي خارجي مستقر در پيونگ يانگ مبني بر تخليه اين
سفارت خانهها از ديپلماتها، اقداماتي بود كه دولت پيونگ يانگ در برابر فشارهاي
آمريكا و متحدين غربياش بر اين كشور انجام داد. پس از اين اقدامات و واكنشها بود
كه واشنگتن ناچار به عقب نشيني گرديد. به عبارت ديگر عقب نشيني واشنگتن در برابر
تهديدهاي پيونگ يانگ پس از آن صورت گرفت كه آمريكا خود با برگزاري مانورهاي نظامي
تحريك كننده و اعزام تجهيزات استراتژيك پنتاگون به شرق دور و افزايش تحريمها ضد
كره شمالي، موجبات تشديد بحران را بوجود آورد و آغاز كننده شرايط بحراني گرديد. مقامات آمريكايي تصور
ميكردند جوان بودن رهبر جديد كره شمالي ميتواند عامل موثري در به انزوا كشيدن و
منفعل كردن بيشتر مقامات پيونگ يانگ باشد، درحالي كه بنابر گزارش روزنامه انگليسي
ديلي تلگراف، در تركيب اداره كنندگان اصلي كره شمالي تغيير خاصي حاصل نشده است.
اين روزنامه رهبران اصلي كره شمالي را زوج قدرتمندي معرفي ميكند كه رهبر سابق كره
شمالي قبل از مرگش براي مشاوره دادن به پسر خود و كمك به حفظ قدرت انتخاب كرده
بود. اين زوج عبارتند از خانم "كيم كيونگ هويي" خواهر رهبر سابق كره و
همسر وي "جانگ سونگ تائك" كه اولي با در اختيار داشتن معتبرترين سمت حزب
كارگر كره شمالي چهرهاي كليدي براي چهار دهه در اين كشور شناخته ميشود و دومي
معاون كميسيون دفاع ملي كره شمالي و رابط اصلي اين كشور با چين است. چنانچه
"چوريانگ هاي" فرمانده ارتش كره شمالي را نيز به اين زوج قدرتمند اضافه
كنيم مشاهده ميشود كه در ساختار اداره كنندگان اصلي اين كشور تغيير محسوسي ايجاد
نگرديده است. اكنون
كه تهديدهاي كره شمالي، چشم انداز ترسناكي پيش روي آمريكا قرار داده و مقامات
واشنگتن را وحشت زده كرده است، بسياري از تحليل گران معتقدند اين شرايط با انتخاب
و تصميم خود آمريكا بوجود آمده و اين خود آمريكاييها بودند كه خويشتن را در گرداب
كنوني فرو بردند، لذا مقامات كاخ سفيد اكنون هزينه مداخله گري نابجاي خود در شبه
جزيره كره را ميپردازند. اين سخن كه جنگ در شبه جزيره كره فاجعهاي انساني خواهد
بود نه فاجعهاي راهبردي، به نظر سخن درستي ميآيد و در صورت وقوع، آمريكائيها
مقصر اصلي آن خواهند بود، هر چند جامعه جهاني به هيچوجه تهديدهاي اتمي چه از سوي
كره شمالي و چه هر كشور ديگري را نميپذيرد. درحال حاضر آنگونه كه تخمين زده ميشود، بين
100 تا 150 هزار آمريكايي اعم از نيروي نظامي و غيرنظامي در كره جنوبي مستقر هستند
و حدود 40 هزار نفر از آنان در قالب نيروهاي نظامي هر ساله به برگزاري مانورهاي
مشترك نظامي ميپردازند كه كره شمالي اين مهم را تهديدي براي خود تلقي ميكند و
تمرينات آنان را پوششي براي آمادگي جهت يك حمله غافلگيرانه تلقي مينمايد. با در
نظر گرفتن حضور اين تعداد آمريكايي در شبه جزيره كره، اين احتمال دور از ذهن نيست
كه درصورت بروز جنگ گرفتاريهاي بيشتري براي آمريكائيها در اين منطقه فراهم آيد. واقعيت اينست كه تنش پديد آمده قبل از اينكه
ريشه در اختلافات ديرينه دو كره بر سر مسايل گوناگون سياسي و امنيتي داشته باشد،
بيشتر برآمده از رويكردهاي توسعه طلبانه و يكجانبه گرايانهاي است كه آمريكا در
سالهاي اخير به ويژه پس از پايان جنگ سرد، در راستاي سياستهاي منطقهاي خود
اتخاذ كرده است. اين رويكرد پس از انتخاب مجدد اوباما به رياست جمهوري آمريكا شتاب
مضاعفي به خود گرفت و طي آن واشنگتن اولويت سياست خارجي خود را طوري تنظيم و هدايت
نمود كه منطقه شرق و جنوب شرق آسيا به عنوان حوزه راهبردي امنيتي و دفاعي تلقي
گرديد. اين،
دولتمردان آمريكايي بودند كه با رويكردهاي خاص خود زمينههاي تهديدات امنيتي براي
شبه جزيره كره و حتي نظام امنيتي منطقه و جهان را فراهم كردند. همين واقعيت
ناخوشايند، ضرورت خلع سلاح هستهاي نه تنها در شبه جزيره كره بلكه در اقصي نقاط
جهان را بيش از گذشته يادآوري مينمايد. "
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 21
فروردین ماه سال 1392
آمريكا در گرداب خود ساخته كره