روزی نامه ی حکومتی جمهوری یکشنبه
6 اردیبهشت - 94
سرمقاله ی روزی نامه اسلامی جمهوری " تحول بزرگی در راه است(2)"
مهمترین کشورهای منطقه خاورمیانه عربی، آسیای غربی و
شمال افریقا، که کانون حوادث سرنوشتساز کنونی، است. عبارتند از ایران، عربستان،
ترکیه، عراق و مصر.
قلمرو تحولات، بسیار وسیعتر و فراتر از این 5 کشور است ولی این کشورها بازیگران اصلی و نقشآفرینان این تحولات هستند. هر چند سهمها و نقشها یکسان نیستند ولی هیچیک از این 5 کشور را نمیتوان در فرایند این تحولات نادیده گرفت.
ایران، به دلیل تمدن کهن و اینکه از کشورهای اسلامی قدرتمند است همواره در تحولات منطقه نقش برجسته داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و تاسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران، جایگاه ایران از داشتن سهم و نقش به برخورداری از عنوان پایگاه جهانی نهضت اسلامی ارتقاء یافت. امروز تمام تحلیلگران منطقهای و جهانی آشکارا اعتراف میکنند که ایران در منطقه شریک تمام راهحلهاست و هیچ قدرتی در سطح جهان نمیتواند نظام جمهوری اسلامی ایران را نادیده بگیرد.
مدیریت هوشمندانه مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران که در کوران حوادث منطقه وجهان و علیرغم توطئههای رنگارنگ دشمنان برای به آشوب کشیدن ایران، اجازه ندادند این کشور به میدان تاخت و تازها تبدیل شود و درگیر جنگ گردد، بسیار تحسین برانگیز و حائز اهمیت است. نحوه مواجهه با جنگ تحمیلی و پایان دادن به آن به شکلی که تمام دستاندرکاران حمله به ایران و حامیان آنها دچار کابوس شدند ولی ایران توانست جنگ تحمیلی را به فرصتی برای بالا بردن قدرت دفاعی، صنعتی و علمی خود تبدیل کند و درحالی که شدیداً تحت فشار تحریمها بود قدرت تاثیرگذار منطقه شود، واقعه مهمی است که قابل انکار و نادیده انگاشتن نیست.
ماجرای فعالیتهای هستهای ایران، که بهانهای دردست آمریکا و سایر قدرتهای سلطهطلب برای شکستن ایران بود، نیز با درایت و هوشمندی مسئولان نظام به نقطه روشنی رسیده است. در این ماجرا، ایران ضمن اینکه از فناوری هستهای برخوردار است، مانع به اجرا در آمدن توطئههای آمریکا و قدرتهای زیادهخواه شده و از این گردنه عبور میکند. اینکه کشوری علیرغم اینهمه فشار و توطئه بتواند به یک قدرت تاثیرگذار تبدیل شود و در منطقهای پرآشوب، امنترین کشور باشد، بسیار قابل توجه است.
قابل توجهتر اینکه کشورهای چهارگانه دیگر که تلاش میکنند بازیگران و نقشآفرینان حوادث منطقه باشند، هر کدام به انحرافها و ضعفهائی مبتلا شدهاند که آنها را یا از تاثیرگذاری بازداشته و یا در معرض سقوط قرار داده است. ترکیه، به دلیل سابقه تمدنی خود و مردم متدینی که دارد میتوانست از جایگاه مهمی برخوردار باشد ولی سیاستهای توسعهطلبانه اردوغان و پادوئی وی برای آمریکا و صهیونیستها در به آشوب کشاندن سوریه و عراق و حمایت همهجانبه از تروریستهای تکفیری، این کشور را به پایگاهی برای تروریسم و سرانگشتی برای آمریکا تبدیل کرده است. اردوغان، در رویای احیاء امپراطوری عثمانی بود ولی متاسفانه خود به مهرهای برای قمار قدرتهای سلطهگر در منطقه تبدیل شد. عراق، علیرغم اینکه در طول قرون مرکز علم و حکومت و سیاست امت اسلامی بود و از منابع سرشار ثروت برخوردار است و ثروتهای معنوی زیادی نیز دارد، گرفتار جنگهای داخلی و تروریسم و اشغال است. مصر، اگر گرفتار مزاحمت دیکتاتورها و دخالت آمریکا و صهیونیستها و اخیراً سلطه نظامیان کودتاچی نبود، دارای جایگاه علمی و تاریخی مهمی در جهان عرب و شمال آفریقا بود. این جایگاه، امروز زیر چکمه ژنرالهای وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی پایمال شده و تلاش زیادی برای احیاء آن لازم است. عربستان، به دلیل اینکه سرزمین ظهور اسلام و مهبط وحی است و حرمین شریفین را در خود دارد، از جایگاه بالقوه بسیار بالا و مهمی برخوردار است ولی چون گرفتار وهابیت آل سعود است، این جایگاه امکان بروز ندارد. در سالهای اخیر عملکرد وهابیت و آل سعود، لطمات شدیدی به جایگاه عربستان وارد کرد. تقدس دینی این کشور و اینکه قبله مسلمانان در آن وجود دارد میتواند پناهگاه و ملجایی برای امت اسلامی باشد ولی متاسفانه عملکرد مشترک آل سعود و مفتیان وهابی به ویژه دخالتهائی در بحرین کردند و حمایتهایشان از تکفیریها در سوریه و عراق و جنایاتی که طی یکماه اخیر در یمن مرتکب شدند نگاه مسلمانان را نسبت به عربستان منفی کرده است. این نگاه منفی موجب شد حتی دولتهای مصر، ترکیه و پاکستان هم حاضر به همراهی با آل سعود در جنگ علیه مردم یمن نشدند.
این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که ضعف کشورهای مسلمان از جمله دولتهای ترکیه، عراق، مصر و عربستان به نفع امت اسلامی نیست، اما واقعیت غیرقابل انکار دیگر اینست که این وضعیت که برای اکثر کشورهای مسلمان منطقه پیش آمده زمینه را برای تحول بزرگی فراهم ساخته که اگر به درستی مدیریت شود، به نفع ملتهای مسلمان خواهد بود. از رهگذر تحول بزرگی که در راه است ملتها بر سرنوشت خود حاکم خواهند شد، کشورهای مسلمان از سلطه بیگانگان نجات خواهند یافت، حنای سلفیهای سالوس رنگ خواهد باخت، تروریستهای تکفیری در جهان اسلام منزوی خواهند شد، قدرتهای زیادهخواه جهان افول خواهند کرد، معادلات قدرت دچار تغییرات اساسی خواهد گردید و کشورهای اسلامی به امنیت و ثبات قابل قبولی خواهند رسید.
جمهوری اسلامی ایران، در شکل گرفتن این تحول بزرگ میتواند نقش مهمی ایفا کند. اکنون کشور ما، قدرتمندترین، خوشنامترین و باثباتترین کشور منطقه است و در سطح جهانی نیز جایگاه مهمی دارد و میتواند در ایفای این نقش مهم موفق شود. شرط این موفقیت اینست که انسجام داخلی را حفظ کنیم و تمام گفتارها و رفتارهایمان منطبق با اقتضائات پایگاه نهضت جهانی اسلام باشد.
قلمرو تحولات، بسیار وسیعتر و فراتر از این 5 کشور است ولی این کشورها بازیگران اصلی و نقشآفرینان این تحولات هستند. هر چند سهمها و نقشها یکسان نیستند ولی هیچیک از این 5 کشور را نمیتوان در فرایند این تحولات نادیده گرفت.
ایران، به دلیل تمدن کهن و اینکه از کشورهای اسلامی قدرتمند است همواره در تحولات منطقه نقش برجسته داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و تاسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران، جایگاه ایران از داشتن سهم و نقش به برخورداری از عنوان پایگاه جهانی نهضت اسلامی ارتقاء یافت. امروز تمام تحلیلگران منطقهای و جهانی آشکارا اعتراف میکنند که ایران در منطقه شریک تمام راهحلهاست و هیچ قدرتی در سطح جهان نمیتواند نظام جمهوری اسلامی ایران را نادیده بگیرد.
مدیریت هوشمندانه مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران که در کوران حوادث منطقه وجهان و علیرغم توطئههای رنگارنگ دشمنان برای به آشوب کشیدن ایران، اجازه ندادند این کشور به میدان تاخت و تازها تبدیل شود و درگیر جنگ گردد، بسیار تحسین برانگیز و حائز اهمیت است. نحوه مواجهه با جنگ تحمیلی و پایان دادن به آن به شکلی که تمام دستاندرکاران حمله به ایران و حامیان آنها دچار کابوس شدند ولی ایران توانست جنگ تحمیلی را به فرصتی برای بالا بردن قدرت دفاعی، صنعتی و علمی خود تبدیل کند و درحالی که شدیداً تحت فشار تحریمها بود قدرت تاثیرگذار منطقه شود، واقعه مهمی است که قابل انکار و نادیده انگاشتن نیست.
ماجرای فعالیتهای هستهای ایران، که بهانهای دردست آمریکا و سایر قدرتهای سلطهطلب برای شکستن ایران بود، نیز با درایت و هوشمندی مسئولان نظام به نقطه روشنی رسیده است. در این ماجرا، ایران ضمن اینکه از فناوری هستهای برخوردار است، مانع به اجرا در آمدن توطئههای آمریکا و قدرتهای زیادهخواه شده و از این گردنه عبور میکند. اینکه کشوری علیرغم اینهمه فشار و توطئه بتواند به یک قدرت تاثیرگذار تبدیل شود و در منطقهای پرآشوب، امنترین کشور باشد، بسیار قابل توجه است.
قابل توجهتر اینکه کشورهای چهارگانه دیگر که تلاش میکنند بازیگران و نقشآفرینان حوادث منطقه باشند، هر کدام به انحرافها و ضعفهائی مبتلا شدهاند که آنها را یا از تاثیرگذاری بازداشته و یا در معرض سقوط قرار داده است. ترکیه، به دلیل سابقه تمدنی خود و مردم متدینی که دارد میتوانست از جایگاه مهمی برخوردار باشد ولی سیاستهای توسعهطلبانه اردوغان و پادوئی وی برای آمریکا و صهیونیستها در به آشوب کشاندن سوریه و عراق و حمایت همهجانبه از تروریستهای تکفیری، این کشور را به پایگاهی برای تروریسم و سرانگشتی برای آمریکا تبدیل کرده است. اردوغان، در رویای احیاء امپراطوری عثمانی بود ولی متاسفانه خود به مهرهای برای قمار قدرتهای سلطهگر در منطقه تبدیل شد. عراق، علیرغم اینکه در طول قرون مرکز علم و حکومت و سیاست امت اسلامی بود و از منابع سرشار ثروت برخوردار است و ثروتهای معنوی زیادی نیز دارد، گرفتار جنگهای داخلی و تروریسم و اشغال است. مصر، اگر گرفتار مزاحمت دیکتاتورها و دخالت آمریکا و صهیونیستها و اخیراً سلطه نظامیان کودتاچی نبود، دارای جایگاه علمی و تاریخی مهمی در جهان عرب و شمال آفریقا بود. این جایگاه، امروز زیر چکمه ژنرالهای وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی پایمال شده و تلاش زیادی برای احیاء آن لازم است. عربستان، به دلیل اینکه سرزمین ظهور اسلام و مهبط وحی است و حرمین شریفین را در خود دارد، از جایگاه بالقوه بسیار بالا و مهمی برخوردار است ولی چون گرفتار وهابیت آل سعود است، این جایگاه امکان بروز ندارد. در سالهای اخیر عملکرد وهابیت و آل سعود، لطمات شدیدی به جایگاه عربستان وارد کرد. تقدس دینی این کشور و اینکه قبله مسلمانان در آن وجود دارد میتواند پناهگاه و ملجایی برای امت اسلامی باشد ولی متاسفانه عملکرد مشترک آل سعود و مفتیان وهابی به ویژه دخالتهائی در بحرین کردند و حمایتهایشان از تکفیریها در سوریه و عراق و جنایاتی که طی یکماه اخیر در یمن مرتکب شدند نگاه مسلمانان را نسبت به عربستان منفی کرده است. این نگاه منفی موجب شد حتی دولتهای مصر، ترکیه و پاکستان هم حاضر به همراهی با آل سعود در جنگ علیه مردم یمن نشدند.
این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که ضعف کشورهای مسلمان از جمله دولتهای ترکیه، عراق، مصر و عربستان به نفع امت اسلامی نیست، اما واقعیت غیرقابل انکار دیگر اینست که این وضعیت که برای اکثر کشورهای مسلمان منطقه پیش آمده زمینه را برای تحول بزرگی فراهم ساخته که اگر به درستی مدیریت شود، به نفع ملتهای مسلمان خواهد بود. از رهگذر تحول بزرگی که در راه است ملتها بر سرنوشت خود حاکم خواهند شد، کشورهای مسلمان از سلطه بیگانگان نجات خواهند یافت، حنای سلفیهای سالوس رنگ خواهد باخت، تروریستهای تکفیری در جهان اسلام منزوی خواهند شد، قدرتهای زیادهخواه جهان افول خواهند کرد، معادلات قدرت دچار تغییرات اساسی خواهد گردید و کشورهای اسلامی به امنیت و ثبات قابل قبولی خواهند رسید.
جمهوری اسلامی ایران، در شکل گرفتن این تحول بزرگ میتواند نقش مهمی ایفا کند. اکنون کشور ما، قدرتمندترین، خوشنامترین و باثباتترین کشور منطقه است و در سطح جهانی نیز جایگاه مهمی دارد و میتواند در ایفای این نقش مهم موفق شود. شرط این موفقیت اینست که انسجام داخلی را حفظ کنیم و تمام گفتارها و رفتارهایمان منطبق با اقتضائات پایگاه نهضت جهانی اسلام باشد.