روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 اردیبهشت ماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری " آتش
بس فقط با شرایط مردم یمن "
گویا برای سرمقاله نویسان روزی نامه جمهوری حامی رفسنجانی-
روحانی- خامنه ای مطلب یا مسایل مهمتری در ایران جز پیگیری شدید سیاست ضد عربستانی
و دفاع از حوثی های یمنی وجود ندارد که هرروز این سیاست مداخله گری در امور داخلی یمن
وعربستان با جدیت دنبال می شود
28 روز پس از آغاز حمله ائتلاف «عربی – غربی» به یمن به سرکردگی رژیم آل سعود
و درحالی که از دیروز زمزمه برقراری آتش بس به راه افتاده، اکنون این سئوال مطرح
است که این جنگ پرهزینه و پرخسارت چه دستاوردهایی برای حاکمان جدید و قدرت طلب
ریاض داشته و چه موفقیتهایی را به لحاظ نظامی، سیاسی، اقتصادی، حیثیتی و اعتباری
برای این ائتلاف جنگ طلب در بر داشته است؟شاید برای اینکه به پاسخ این سئوال دست یابیم، نگاهی به عنوان مقالات رسانههای
کنکاشگر غربی و عربی، بتواند وزنه ریاض در این جنگ و دستاوردهای آن را مشخص نماید.
روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» در تیتر نخست صفحه اول خود اعلام کرد: «حمله عربستان به یمن شکست خورده است.» این روزنامه سپس مینویسد: «حملات هوایی عربستان به یمن شکست خورده زیرا به هدف اصلی خود نرسیده و نتوانسته جنبش انصارالله را که اکنون نمایندگی ملت یمن را به دست آورده، مجبور به عقبنشینی کند و تداوم ورود نیروهای جنبش مردمی به جنوب به رغم تداوم حملات هوایی عربستان بیانگر این حقیقت است که مردم یمن به هیچوجه قصد عقب نشینی و تسلیم در برابر ریاض را ندارند.»
واقعیت همین است که این روزنامه غربی نوشته است، زیرا آل سعود نزدیک یکماه است که به بهانه حمایت از آنچه مشروعیت دولت «عبدربه منصور هادی» میخواند، جنگ ویرانگری را علیه مردم یمن به راه انداخته و با همراه کردن برخی کشورهای شورای همکاری و رژیمهای مرتجع و وابسته عرب و با تصویب قطعنامه دلخواهشان در شورای امنیت با همراهی کشورهای غربی، عملاً و رسماً مجوز ادامه ویرانی و کشتار در فقیرترین کشور عربی را دریافت کرده ولی نه تنها چیزی به دست نیاورده بلکه نفرت و شکست منطقهای و جهانی نیز نصیبش شده است.
روزنامه عرب زبان «رای الیوم» نیز در مقالهای درخصوص آخرین تحولات یمن مینویسد: «شواهد حاکی از آنست که عربستان درحال غرق شدن در شنهای روان و داغ یمن است زیرا پس از این همه بمباران مردم غیرنظامی و ایجاد رعب و وحشت در میان زنان و کودکان و آواره کردن آنان، هیچ نشانهای از ترس و عقبنشینی در میان مردم یمن مشاهده نمیشود بلکه نفرت از رژیم آل سعود در حیاط خلوت قدیمی ریاض که سعودیها همواره به دنبال افزایش نفوذ در آن بودند، درحال افزایش است.
دستاورد سعودیها از حمله به یمن، که اکنون درحال تبدیل شدن به باری سنگین و کمرشکن بر دوش حکام تازه کار سعودی میباشد، همین افزایش نفرت بینالمللی از آنان، آشکار شدن ناتوانی آل سعود و همپیمانانش در به زانو در آوردن مردم یمن، بیاعتبار بودن ائتلاف آل سعود و متحدانشان و از همه مهمتر برملا شدن خوی درندگی و سبعیت سعودیهاست که نشان داد که آل سعود از صهیونیستها در کشتار یک ملت مسلمان پیشی گرفته است.
آنچه مسلم است اینست که به لحاظ نظامی، شکست و پیروزی در یک جنگ، متناسب با اهداف جنگ سنجیده ومحاسبه میشود و اگر اهداف عربستان از توسل به این جنگ را، آنچنان که ا علام شده، شکست حوثیها و به زانو در آوردن ملت انقلابی یمن بدانیم، هیچ شاخص و نشانهای که حاکی از شکست حوثیها در این جنگ باشد به چشم نمیخورد زیرا حوثیها توانستهاند توان دفاعی و نظامی خود را حفظ کنند.
یکی از دلایل اینکه حوثیها توانستهاند از شمال یمن به همه مناطق این کشور نفوذ پیدا کنند، پایداری و ثبات قدمی است که در راه آرمانهای آزادیخواهانه دارند و اکنون پس از تجاوز رژیم سعودی، مردم یمن به آنها به عنوان حافظ منافع و تمامیت ارضی کشورشان نگاه میکنند.
به لحاظ سیاسی نیز برخلاف ادعای اولیه عربستان مبنی بر در اختیار داشتن حمایت و پشتیبانی عربی و بینالمللی در تجاوز به یمن، اکنون خبری از این حمایتها نیست و آنچه از آن به عنوان ائتلاف یاد میشد، زودتر از آنچه تصور بشود از هم پاشیده است.
شاید شاهزادگان جوان و بیتجربه سعودی هنگامی که تجاوز به یمن را با خشونت و عدم عقلانیت آغاز کردند، هیچ وقت تصور نمیکردند با چنین مشکلاتی مواجه شده و حتی حامیان سنتی آنها نیز آنها را وسط زمین و آسمان رها کنند.
ائتلاف آل سعود علیه یمن، اولین شکست سیاسی خود را زمانی تجربه کرد که مجلس پاکستان علیرغم دلدادگی نخستوزیر کشورشان به شاهان سعودی، از دولت این کشور خواست پای خود را از این ائتلاف بیرون کشیده و اعلام بیطرفی کند. این موضع نمایندگان ملت پاکستان باعث شد کشورهای دیگر عضو ائتلاف مثل ترکیه، مصر، اردن، مراکش نیز در این همراهی به تردید افتاده و شاهزادگان بیتجربه آل سعود را تنها بگذارند.
امروز علیرغم بهرهگیری آل سعود از حمایتهای شورای همکاری خلیج فارس و تصویب بیانیه در اتحادیه عرب در حمایت از حمله به یمن، کسب حمایت کشورهای اروپایی و آمریکایی، همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی، تصویب قطعنامه در شورای امنیت، رژیم سعودی تنها نتیجهای که از این جنگ پرهزینه بدست آورده، تزلزل در میان همپیمانان، ناتوانی در برابر ملت متحد و یکپارچه یمن و درهم پیچیده شدن «طوفان قاطعیت» است که از این پس سمت و سوی آن از یمن به سوی مناطق مرزی عربستان و ریاض تغییر جهت خواهد یافت.
اکنون این طوفان با مقاومت ملت یمن و تسلیم ناپذیری آنان به سوی ریاض درحال بازگشت است و دیر یا زود به کاخهای شیوخ شکم باره و شاهزادگان بیتجربهای خواهد افتاد که عربستان را بیش از پیش به قهقرا میبرند.
با شکست شاهزادگان جوان در جنگ با مردم یمن که نشانههای آن ظاهر شده، وجهه ریاض بیش از پیش در منطقه تخریب خواهد شد و به حکام جدید سعودی ثابت خواهد گردید که آنان لقمه بزرگتر از دهان خود برداشتهاند و نمیتوانند آن را هضم کنند. زمزمه برقراری آتش بس با شرایط مورد نظر آل سعود، کاملاً نشان دهنده عجز آنها از ادامه جنگ است. تردیدی وجود ندارد که انصارالله و مردم یمن نه تنها شرایط آل سعود را نخواهند پذیرفت، بلکه این جنگ را با تحمیل شرایط خود به آل سعود به پایان خواهند برد.
روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» در تیتر نخست صفحه اول خود اعلام کرد: «حمله عربستان به یمن شکست خورده است.» این روزنامه سپس مینویسد: «حملات هوایی عربستان به یمن شکست خورده زیرا به هدف اصلی خود نرسیده و نتوانسته جنبش انصارالله را که اکنون نمایندگی ملت یمن را به دست آورده، مجبور به عقبنشینی کند و تداوم ورود نیروهای جنبش مردمی به جنوب به رغم تداوم حملات هوایی عربستان بیانگر این حقیقت است که مردم یمن به هیچوجه قصد عقب نشینی و تسلیم در برابر ریاض را ندارند.»
واقعیت همین است که این روزنامه غربی نوشته است، زیرا آل سعود نزدیک یکماه است که به بهانه حمایت از آنچه مشروعیت دولت «عبدربه منصور هادی» میخواند، جنگ ویرانگری را علیه مردم یمن به راه انداخته و با همراه کردن برخی کشورهای شورای همکاری و رژیمهای مرتجع و وابسته عرب و با تصویب قطعنامه دلخواهشان در شورای امنیت با همراهی کشورهای غربی، عملاً و رسماً مجوز ادامه ویرانی و کشتار در فقیرترین کشور عربی را دریافت کرده ولی نه تنها چیزی به دست نیاورده بلکه نفرت و شکست منطقهای و جهانی نیز نصیبش شده است.
روزنامه عرب زبان «رای الیوم» نیز در مقالهای درخصوص آخرین تحولات یمن مینویسد: «شواهد حاکی از آنست که عربستان درحال غرق شدن در شنهای روان و داغ یمن است زیرا پس از این همه بمباران مردم غیرنظامی و ایجاد رعب و وحشت در میان زنان و کودکان و آواره کردن آنان، هیچ نشانهای از ترس و عقبنشینی در میان مردم یمن مشاهده نمیشود بلکه نفرت از رژیم آل سعود در حیاط خلوت قدیمی ریاض که سعودیها همواره به دنبال افزایش نفوذ در آن بودند، درحال افزایش است.
دستاورد سعودیها از حمله به یمن، که اکنون درحال تبدیل شدن به باری سنگین و کمرشکن بر دوش حکام تازه کار سعودی میباشد، همین افزایش نفرت بینالمللی از آنان، آشکار شدن ناتوانی آل سعود و همپیمانانش در به زانو در آوردن مردم یمن، بیاعتبار بودن ائتلاف آل سعود و متحدانشان و از همه مهمتر برملا شدن خوی درندگی و سبعیت سعودیهاست که نشان داد که آل سعود از صهیونیستها در کشتار یک ملت مسلمان پیشی گرفته است.
آنچه مسلم است اینست که به لحاظ نظامی، شکست و پیروزی در یک جنگ، متناسب با اهداف جنگ سنجیده ومحاسبه میشود و اگر اهداف عربستان از توسل به این جنگ را، آنچنان که ا علام شده، شکست حوثیها و به زانو در آوردن ملت انقلابی یمن بدانیم، هیچ شاخص و نشانهای که حاکی از شکست حوثیها در این جنگ باشد به چشم نمیخورد زیرا حوثیها توانستهاند توان دفاعی و نظامی خود را حفظ کنند.
یکی از دلایل اینکه حوثیها توانستهاند از شمال یمن به همه مناطق این کشور نفوذ پیدا کنند، پایداری و ثبات قدمی است که در راه آرمانهای آزادیخواهانه دارند و اکنون پس از تجاوز رژیم سعودی، مردم یمن به آنها به عنوان حافظ منافع و تمامیت ارضی کشورشان نگاه میکنند.
به لحاظ سیاسی نیز برخلاف ادعای اولیه عربستان مبنی بر در اختیار داشتن حمایت و پشتیبانی عربی و بینالمللی در تجاوز به یمن، اکنون خبری از این حمایتها نیست و آنچه از آن به عنوان ائتلاف یاد میشد، زودتر از آنچه تصور بشود از هم پاشیده است.
شاید شاهزادگان جوان و بیتجربه سعودی هنگامی که تجاوز به یمن را با خشونت و عدم عقلانیت آغاز کردند، هیچ وقت تصور نمیکردند با چنین مشکلاتی مواجه شده و حتی حامیان سنتی آنها نیز آنها را وسط زمین و آسمان رها کنند.
ائتلاف آل سعود علیه یمن، اولین شکست سیاسی خود را زمانی تجربه کرد که مجلس پاکستان علیرغم دلدادگی نخستوزیر کشورشان به شاهان سعودی، از دولت این کشور خواست پای خود را از این ائتلاف بیرون کشیده و اعلام بیطرفی کند. این موضع نمایندگان ملت پاکستان باعث شد کشورهای دیگر عضو ائتلاف مثل ترکیه، مصر، اردن، مراکش نیز در این همراهی به تردید افتاده و شاهزادگان بیتجربه آل سعود را تنها بگذارند.
امروز علیرغم بهرهگیری آل سعود از حمایتهای شورای همکاری خلیج فارس و تصویب بیانیه در اتحادیه عرب در حمایت از حمله به یمن، کسب حمایت کشورهای اروپایی و آمریکایی، همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی، تصویب قطعنامه در شورای امنیت، رژیم سعودی تنها نتیجهای که از این جنگ پرهزینه بدست آورده، تزلزل در میان همپیمانان، ناتوانی در برابر ملت متحد و یکپارچه یمن و درهم پیچیده شدن «طوفان قاطعیت» است که از این پس سمت و سوی آن از یمن به سوی مناطق مرزی عربستان و ریاض تغییر جهت خواهد یافت.
اکنون این طوفان با مقاومت ملت یمن و تسلیم ناپذیری آنان به سوی ریاض درحال بازگشت است و دیر یا زود به کاخهای شیوخ شکم باره و شاهزادگان بیتجربهای خواهد افتاد که عربستان را بیش از پیش به قهقرا میبرند.
با شکست شاهزادگان جوان در جنگ با مردم یمن که نشانههای آن ظاهر شده، وجهه ریاض بیش از پیش در منطقه تخریب خواهد شد و به حکام جدید سعودی ثابت خواهد گردید که آنان لقمه بزرگتر از دهان خود برداشتهاند و نمیتوانند آن را هضم کنند. زمزمه برقراری آتش بس با شرایط مورد نظر آل سعود، کاملاً نشان دهنده عجز آنها از ادامه جنگ است. تردیدی وجود ندارد که انصارالله و مردم یمن نه تنها شرایط آل سعود را نخواهند پذیرفت، بلکه این جنگ را با تحمیل شرایط خود به آل سعود به پایان خواهند برد.