بررسی رتبه شادی ایران در گفتگو با کارشناسان
فرارو- رتبه ایران در شادی در
میان 158 کشور، 110 است. این رتبه نتیجه گزارشی است که شبکه راهحلهای توسعه
پایدار سازمان ملل به تازگی ارائه کرده است. در این گزارش کشورهای سوئیس، ایسلند،
دانمارک، نروژ و کانادا جزء شادترین کشورها و کشورهایی همچون افغانستان، سوریه،
رواندا، ساحل عاج و... غمگینترین کشورهای جهان هستند.به
گزارش فرارو، این اولینبار نیست که بررسیهای جهانی از میزان شادی کشورها گزارش
میدهند. پیش از این، دادههای مربوط به مجله فوربس و شرکت تحقیقاتی گالوب نیز
منتشر شده بودند. آمار ایران در پژوهش گالوب، آماری متفاوت بود؛ این موسسه ایران
را پس از عراق دومین کشور غمگین جهان معرفی کرد. کارشناسان ایرانی اما این رتبه را
رد کردند. چرا که معتقدند بودند ایران نمیتواند رتبهای تا به این حد پایین داشته
باشد.به
اعتقاد بسیاری گزارش اخیر سازمان ملل، آماری پذیرفتهشدهتر را ارائه میدهد. فرید
براتیسده در گفتگو با فرارو و درباره پژوهش سازمان
ملل توضیح داد: متاسفانه باید بگویم رتبه ایران (رتبه 110 از 158 کشور) در این
بررسیها رتبهای قابل قبول است. کشور ما در نیمه پائین دنیا قرار دارد.براتیسده
در مورد شاخصهای مورد توجه در این گزارش گفت: شبکه راهحلهای توسعه پایدار چندین
شاخص را برای تایین رتبه کشورها در شادی تایین کرده است. هزینه سرانه برای هر فرد(GDP)،
میزان انتخابات یا آزادی، میزان فساد، براساس گزارشی که از سازمانهای بینالمللی
گرفته شده است، وضعیت سلامت، ارزیابی فرد از زندگی (که دوپارامتر وجود عواطف مثبت
در زندگی و نداشتن عواطف منفی دارد) و امید به زندگی سالم و مثبت این شاخصها
هستند که در این بررسی مورد توجه بودهاند.این
روانشناس با تشریح جزئیات بیشتر پژوهش سازمان ملل در ادامه اظهار کرد: دادههای
این پژوهش مربوط به سالهای 2005 تا 2011 است. کشورها در این سالها به دودسته
تقسیم میشوند؛ کشورهایی با تغییرات مثبت و کشورهایی با تغییرات منفی. ایران در
این آمار در میان 10 کشوری قرار گرفته که تغییرات منفی داشتهاند و شاخصهای شادی
در آن اُفت کرده است.فرید
براتی با اشاره به شاخص امید به زندگی، در ادامه گفت: در این سالها شاخص امید به
زندگی سالم در جامعه پایین آمده است. آلودگی هوا، وضعیت اقتصادی و... همه در این
امر موثر بودهاند. البته ذکر این نکته لازم است که امید به زندگی در ایران به طور
کلی وضعیت بدی ندارد، اما این امید به زندگی، امید به زندگیای مثبت و
سالم نیست. وی
تصریح کرد: میزان استرس و فشار روانی در جامعه ما بالاست، که این استرس و فشارها
موجب پائین آمدن شادی و نشاط و امید در جامعه شدهاند. همچنین شاخص توسعه انسانی
که در این پژوهش به آن توجه شده، در ایران جایگاه خوبی ندارد. همه اینها بر روی
میزان رضایت از زندگی و ایجاد عواطف منفی تاثیرگذارند.شادی
گذرا / شادی پایدار
این روانشناس همچنین با توضیح شادیهای لحظهای و گذرا و شادیهای پایدار در ادامه گفت: ما دو نوع شادی داریم؛ شادی گذار و لحظهای و شادی پایدار. شادی گذرا را بارها در جامعه تجربه کردهایم؛ در پی موفقیت تیمهای ورزشی یا رویدادهاس سیاسی. شادی پایدار اما به عوامل کلانتری بازمیگردد؛ هنگامی که افراد جامعه قدرت انتخاب گزینههای مختلفی درباره زندگیشان را داشته باشند، احساس راحتی کنند و کمتر تحتتاثیر شرایط باشند، میتوان از شادی پایدار در افراد جامعه سخن گفت.دکتر براتیسده درباره مادیشدن شادی در ایران اظهار کرد: موضوع مهمی که در رابطه با ایران وجود دارد، مادیگرا شدن شادی در جامعه است. نباید به شادی به عنوان چیزی که با مادیات به دست میآید نگاه کرد. چرا که آن شادی که در پی مصرفگرایی و خرج پول به دست میآید نیز خود نوعی شادی گذراست. البته وجود شادیهای گذرا در جامعه نیز لازم است. اما این شادیها که بیشتر حسی هستند، تایینکننده شادی پایدار در میان افراد نیستند. شادی پایدار در عملکرد و انتخاب جریان دارد؛ هنگامی که یک فرد رسیدن به چیزی را انتخاب میکند و به آن میرسد.چه کنیم که شاد شویم؟
این کارشناس و روانشناس سازمان بهزیستی در انتها درباره راهکارهای ایجاد شادی در جامعه گفت: برای شاد کردن جامعه، پیش از هرچیز دولت باید زمینههای لازم را ایجاد کند. پس از ایجاد این زمینهها مردم میتوانند در قالب NGOها و سازمانهای مردمنهاد فعالیتهای لازم را آغاز کنند. در این میان هرچه دولت و مسئولان وظایف خود را بهتر و به نحو احسنت انجام دهند، بر روی شادی و نشاط جامعه اثرگذار خواهد بود. همچنین لازم است که نگاه و دید مردم جامعه ما نسبت به زندگیاشان تغییر کند. مسائل مادی و تحصیلات از نظر مردم شادیآفرین است، درحالی که این شادی نیز گذراست و باید این را جا بیاندازیم که شادی هرچند به اقتصاد مرتبط است اما به آن وابسته نیست. در گزارش سازمان ملل کشورهای آفریقایی با اینکه وضعیت اقتصادی بسیار پائینتری از ایران دارند، از ما شادتر هستند؛ این یعنی شادی به مسائل مادی وابستگی ندارد. باید به مردم آموزش داده شود که انرژی خود را بر روی چیزهایی متمرکز کنند که شادی پایدار به آنها میدهد.گذشته از گزارش سازمان ملل و چندوچون آن درباره ایران، امانالله قراییمقدم –جامعهشناس و استاد دانشگاه- در گفتگو با فرارو از شرایطی میگوید که سبب شده تا روز به روز شادی در جامعه ما کمتر شود. قرایی مقدم میگوید: شاد بودن و شادیکردن به عوامل مختلف اجتماعی مربوط است. دلیل کاهش شادی در ایران به تمام سازمانهای مربوط از صداوسیما گرفته تا سیستم آموزشی ما بازمیگردد و مشکلات اشتغال، تورم، فقر، گرانی و... نیز بر روحیه افراد موثرند. متاسفانه ما در جامعهای زندگی میکنیم که یک دختر نمیتواند به استادیوم برود، افراد جامعه از بزرگ و کوچک با یکدیگر برخوردهای نامناسبی دارند، برای گذران اوقات فراغت جوانان هیچ تدبیری اندیشیده نشده است و... .در فقر هم میتوان شاد بود!
این استاد دانشگاه همچنین گفت: فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه ما زیاد است و به قول ژان پل سارتر فقر جلوی احساسِ شادی را میگیرد. هرچند مستقیما نمیتوان همه چیز را به اقتصاد مرتبط دانست. مشکلات اقتصادی ما در کنار سایر مسائل موجود است که سبب میشود تا ما انسانهای شادی نباشیم. فقر در کشوری مانند هند بیداد میکنند، اما تنها نگاهی به آثار تولیدی هنری آنها نشان میدهد که هندیها چقدر از ما شادتر هستند. در جامعه ایران حتی افراد ثروتمند نیز احساس شادی عمیق نمیکنند، بنابراین مسائل ریشهای تر و مهمتر از اقتصاد نیز وجود دارند.قراییمقدم درباره برطرف نشدن خواستهها و نیازهای افراد جامعه اظهار کرد: در جامعه ما توقعات برآورده نمیشوند؛ افراد سرکوب میشوند، اگر کسی بخواهد کاری بکند که کمی متفاوت است جلوی او گرفته میشود و سرخوردگی جایگزین خواستهها و توقعات میگردد. بنابراین چه انتظاری داریم که مردم شاد باشند؟
وی با انتقاد از شرایط موجو تصریح کرد: از نظر من اگر شرایط اجتماعی و روال مدیریت و پیشبرد اهداف ما به همین صورت باشد که تا کنون بوده، باید منتظر پایین آمدنِ بیشتر رتبه ایران در موضوع شادی باشیم.همه باید برای شادبودن تلاش کنیم
این جامعهشناس در انتها و با تاکید بر ایجاد اتحادی هماهنگ برای افزایش نشاط در جامعه گفت: رئیسجمهور گفته است که نباید جامعه را امنیتی کرد بلکه باید آن را امن نگه داشت. این به آن معناست که نباید در کارهای و اهداف شخصی و سبک زندگی مردم دخالت شود. علاوه بر این، برای ایجاد شادی، همه سازمانها باید کمک کنند؛ از صداوسیما گرفته تا مسئولان و برنامهریزان. نباید منتظر شادی باشیم، بلکه باید خودمان آن را در جامعه شکل دهیم. در دین اسلام نیز به شادی تاکید شده، اما آیا این شادی کجاست؟ چرا به جای آن ریا و تزویر جایگزین شده است؟ بنابراین بهتر است با تلاش زیاد جامعه را به طریق مختلف شاد کنیم، چرا که لازمه یک حیات اجتماعی سالم شادی است.
این روانشناس همچنین با توضیح شادیهای لحظهای و گذرا و شادیهای پایدار در ادامه گفت: ما دو نوع شادی داریم؛ شادی گذار و لحظهای و شادی پایدار. شادی گذرا را بارها در جامعه تجربه کردهایم؛ در پی موفقیت تیمهای ورزشی یا رویدادهاس سیاسی. شادی پایدار اما به عوامل کلانتری بازمیگردد؛ هنگامی که افراد جامعه قدرت انتخاب گزینههای مختلفی درباره زندگیشان را داشته باشند، احساس راحتی کنند و کمتر تحتتاثیر شرایط باشند، میتوان از شادی پایدار در افراد جامعه سخن گفت.دکتر براتیسده درباره مادیشدن شادی در ایران اظهار کرد: موضوع مهمی که در رابطه با ایران وجود دارد، مادیگرا شدن شادی در جامعه است. نباید به شادی به عنوان چیزی که با مادیات به دست میآید نگاه کرد. چرا که آن شادی که در پی مصرفگرایی و خرج پول به دست میآید نیز خود نوعی شادی گذراست. البته وجود شادیهای گذرا در جامعه نیز لازم است. اما این شادیها که بیشتر حسی هستند، تایینکننده شادی پایدار در میان افراد نیستند. شادی پایدار در عملکرد و انتخاب جریان دارد؛ هنگامی که یک فرد رسیدن به چیزی را انتخاب میکند و به آن میرسد.چه کنیم که شاد شویم؟
این کارشناس و روانشناس سازمان بهزیستی در انتها درباره راهکارهای ایجاد شادی در جامعه گفت: برای شاد کردن جامعه، پیش از هرچیز دولت باید زمینههای لازم را ایجاد کند. پس از ایجاد این زمینهها مردم میتوانند در قالب NGOها و سازمانهای مردمنهاد فعالیتهای لازم را آغاز کنند. در این میان هرچه دولت و مسئولان وظایف خود را بهتر و به نحو احسنت انجام دهند، بر روی شادی و نشاط جامعه اثرگذار خواهد بود. همچنین لازم است که نگاه و دید مردم جامعه ما نسبت به زندگیاشان تغییر کند. مسائل مادی و تحصیلات از نظر مردم شادیآفرین است، درحالی که این شادی نیز گذراست و باید این را جا بیاندازیم که شادی هرچند به اقتصاد مرتبط است اما به آن وابسته نیست. در گزارش سازمان ملل کشورهای آفریقایی با اینکه وضعیت اقتصادی بسیار پائینتری از ایران دارند، از ما شادتر هستند؛ این یعنی شادی به مسائل مادی وابستگی ندارد. باید به مردم آموزش داده شود که انرژی خود را بر روی چیزهایی متمرکز کنند که شادی پایدار به آنها میدهد.گذشته از گزارش سازمان ملل و چندوچون آن درباره ایران، امانالله قراییمقدم –جامعهشناس و استاد دانشگاه- در گفتگو با فرارو از شرایطی میگوید که سبب شده تا روز به روز شادی در جامعه ما کمتر شود. قرایی مقدم میگوید: شاد بودن و شادیکردن به عوامل مختلف اجتماعی مربوط است. دلیل کاهش شادی در ایران به تمام سازمانهای مربوط از صداوسیما گرفته تا سیستم آموزشی ما بازمیگردد و مشکلات اشتغال، تورم، فقر، گرانی و... نیز بر روحیه افراد موثرند. متاسفانه ما در جامعهای زندگی میکنیم که یک دختر نمیتواند به استادیوم برود، افراد جامعه از بزرگ و کوچک با یکدیگر برخوردهای نامناسبی دارند، برای گذران اوقات فراغت جوانان هیچ تدبیری اندیشیده نشده است و... .در فقر هم میتوان شاد بود!
این استاد دانشگاه همچنین گفت: فقر و اختلاف طبقاتی در جامعه ما زیاد است و به قول ژان پل سارتر فقر جلوی احساسِ شادی را میگیرد. هرچند مستقیما نمیتوان همه چیز را به اقتصاد مرتبط دانست. مشکلات اقتصادی ما در کنار سایر مسائل موجود است که سبب میشود تا ما انسانهای شادی نباشیم. فقر در کشوری مانند هند بیداد میکنند، اما تنها نگاهی به آثار تولیدی هنری آنها نشان میدهد که هندیها چقدر از ما شادتر هستند. در جامعه ایران حتی افراد ثروتمند نیز احساس شادی عمیق نمیکنند، بنابراین مسائل ریشهای تر و مهمتر از اقتصاد نیز وجود دارند.قراییمقدم درباره برطرف نشدن خواستهها و نیازهای افراد جامعه اظهار کرد: در جامعه ما توقعات برآورده نمیشوند؛ افراد سرکوب میشوند، اگر کسی بخواهد کاری بکند که کمی متفاوت است جلوی او گرفته میشود و سرخوردگی جایگزین خواستهها و توقعات میگردد. بنابراین چه انتظاری داریم که مردم شاد باشند؟
وی با انتقاد از شرایط موجو تصریح کرد: از نظر من اگر شرایط اجتماعی و روال مدیریت و پیشبرد اهداف ما به همین صورت باشد که تا کنون بوده، باید منتظر پایین آمدنِ بیشتر رتبه ایران در موضوع شادی باشیم.همه باید برای شادبودن تلاش کنیم
این جامعهشناس در انتها و با تاکید بر ایجاد اتحادی هماهنگ برای افزایش نشاط در جامعه گفت: رئیسجمهور گفته است که نباید جامعه را امنیتی کرد بلکه باید آن را امن نگه داشت. این به آن معناست که نباید در کارهای و اهداف شخصی و سبک زندگی مردم دخالت شود. علاوه بر این، برای ایجاد شادی، همه سازمانها باید کمک کنند؛ از صداوسیما گرفته تا مسئولان و برنامهریزان. نباید منتظر شادی باشیم، بلکه باید خودمان آن را در جامعه شکل دهیم. در دین اسلام نیز به شادی تاکید شده، اما آیا این شادی کجاست؟ چرا به جای آن ریا و تزویر جایگزین شده است؟ بنابراین بهتر است با تلاش زیاد جامعه را به طریق مختلف شاد کنیم، چرا که لازمه یک حیات اجتماعی سالم شادی است.
.