گزیده ها 10 مرداد-94
مباح قانونی
یا تخلف انتخاباتی؟
فرارو- ابراهیم صداقتی*؛ با
نزدیک شدن به زمان انتخابات، همه ساله مسأله تبیلغات زودرس مطرح میشود. گاهاً از
سوی مقامات رسمی اعلام میشود که تبلیغات زودرس کاندیداهای احتمالی رصد شده و بر
احراز صلاحیت آن ها اثر میگذارد. اما سئوالی که ما قصد پاسخ دادن به آن را داریم این
است که آیا تبلیغات زودرس تخلف است و بر صلاحیت کاندیداهای احتمالی اثر میگذارد؟
که جواب قسمت اول سئوال را در این یادداشت خواهیم داد.
ماده 56 قانون انتخابات مصوّب سال 62، بیان میداشت " فعالیّت تبلیغاتی انتخابات، پس از انتشار آگهی اسامی نامزدها شروع و تا 24 ساعت قبل اخذ رأی ادامه خواهد داشت ". در 20 آبان سال 1370 این ماده بدین شکل اصلاح شد" مدت فعالیّت انتخاباتی برای کلیّه داوطلبان تأیید شده موضوع ماده 52 ... یکسان و هشت روز قبل از اخذ رأی آغاز و تا 24 ساعت قبل اخذ رأی ادامه دارد."
درسال 78 قانون گذار همین ماده را مجدداً مرقوم نمود.
در قانون انتخابات ریاست جمهوری، شروع زمان تبلیغات از" اعلام رسمی اسامی نامزدهای ریاست جمهوری توسط وزارت کشور" تعیین شده است.
از مفهوم ماده (که برای تبلیغات بازه زمانی خاصّی را پیش بینی کرده) نوعی ممنوعیت زمانی در تبلیغات استنباط میشود که امروز از آن به عنوان تبلیغات زودرس یاد میشود اما این ممنوعیت تا چه زمانی و نسبت به چه کسانی تسری مییابد؟ اگر کسی یکسال قبل انتخابات فعالیّت تبلیغاتی نماید، تخلف کرده است و در صورت تخلف ضمانت اجرای آن چیست؟
همین ابهامات سبب شد تا در آستانه انتخابات مجلس چهارم، وزارت کشور تفسیر قانونی مجلس پیرامون ماده 56 قانون انتخابات سال 62 اصلاحی 70 را درخواست نماید. چنانکه آقای محمدی اشرفی اصفهانی در این جلسه میگوید: "در هر صورت این یک مسئلهای است که الان وزارت کشور که مجری انتخابات است، هیأتهای اجرائی و هیأتهای نظارت که میخواهند به نحو احسن انتخابات را برگزار کنند و تأیید انتخابات را امضاء کنند الان قضیه تبلیغات قبل از هشت روز برای آقایان روشن نیست یعنی مشخص نیست به اینکه از یک ماه قبل، دو ماه قبل، شش ماه قبل یا هماکنون در زمان فعلی، کاندیداها که تبلیغات گسترده ای در شهر و روستا راه انداختهاند آیا قانون با اینها میتواند برخورد کند یا نکند؟ این قضیه الان روشن نیست. "
فی الواقع تردید این بوده که ممنوعیت تبلیغات مطلق است یا محدود به یک زمان مشخص میباشد؟
در زمان اجرای قانون انتخابات سال 62، تکلیف با جواب استفساریه تقریباً روشن شد.
در پاسخ به استفساریه دو پیشهاد مطرح میشود. یک پیشنهاد از سوی آقایان منتجب نیا و اشرفی اصفهانی مطرح میشود که "هرگونه تبلیغات علنی قبل اعلام صلاحیت کاندیداها توسط هیأتهای اجرایی انتخاباتی بهصورت پخش کارت، سخنرانی های تبلیغاتی از سوی کاندیداها و طرفداران آنها ممنوع بوده..." که این نظر مورد تصویب نمایندگان قرار نمیگیرد.
این پیشنهاد به جهت محدود کردن ممنوعیت تبلیغ به "علنی بودن" پیشنهاد مناسبی بود، اما از این جهت که ممنوعیت از نظر زمانی مطلق بود، به جهت ایجاد محدودیت جدّی در اقدامات تبلیغی و فراهم کردن شرایط نامساوی میان افراد شهیر و غیر شهیر، نامناسب جلوه میکرد.
نظر دیگر از سوی آقای باهنر مطرح میشود که "ممنوعیت تبلیغات از زمان (ثبت نام تا) اعلام اسامی کاندیداهای تأیید شده توسط هیأت اجرائی است و شامل قبل و بعد از زمان مذکور نخواهد بود مشروط بر آنکه تحت عنوان کاندیداتوری نباشد."
روند انتخابات را میتوان به طور کلی در پنج مرحله قرار داد: 1. تشکیل هیأت های نظارت و دستور شروع انتخابات توسط وزارت کشور و تشکیل هیأت اجرایی 2. ثبت نام داوطلبان 3. احراز یا رد صلاحیت و اعلام رسمی آن 4. تبلیغات 5. رای گیری
طبق تفسیر قانونی، از زمان ثبت نام تا اعلام رسمی اسامی کاندیداهای انتخابات، تبلیغات ممنوع است.
ایراد این تفسیر قانونی مبهم بودن آن است. تبلیغات، فعالیّتی در جهت معرفی خود برای پیروزی در انتخابات است. تفسیر میگوید تا قبل از ثبت نام و اعلام رسمی " تبلیغ بکنید، اما به شرطی که تحت عنوان کاندیداتوری نباشد". مشخص نیست که چطور میشود فردی تبلیغ بکند اما نگوید کاندید مجلس است؟
از آنچه در مشروح مذاکرات مرقوم شده میتوان دریافت که منظور مجلس از "عنوان کاندیداتور"ی این است که افراد به صورت رسمی فعالیت نکنند مثل اینکه پلاکارد و بنر منتشر نکند، سخنرانی رسمی تبلیغاتی تحت عنوان کاندیدا انجام ندهند. " وگرنه دیدارها و جلسات غیر رسمی در جهت معرفی منعی ندارد.
مشاهده میشود در حالی که فلسفه قانون تفسیری رفع ابهام از یک قانون است، خود دارای ابهام میباشد.
لذا شرط تخلف محسوب نشدن تبلیغات در غیر از مدت هشت روز این است که:
1. در بازه زمانی ثبت نام و اعلام صلاحیت نباشد.
2. به طور رسمی تحت عنوان کاندیداتوری نباشد.
این تفسیر قانونی در ارتباط با ماده 56 قانون انتخابات مصوّب سال 62 مطرح شد که توسط قانون انتخابات 78 نسخ شده است، اما نگارنده معتقد است به دلایل ذیل باید همچنان ممنوعیت تبلیغات را تنها محدود به شرایط فوق دانست زیرا:
1. قانون گذار عیناً ماده 56 را حتی با حفظ شماره ماده در قانون انتخابات سال 78 وارد نموده است. لذا میتوان گفت، مقصود قانون گذار عیناً همان نظر قانون گذار پیشین است.
2. محدود کردن تبلیغات به هفت روز سبب میشود افراد مشهور به ویژه نمایندگان هر دوره شرایط آسانتر و شانس بالایی برای ورود به مجلس داشته باشند، در حالی که افراد کمتر شناخته شده به دلیل عدم فرصت کافی برای شناساندن خود و برنامه هایشان به مردم شانس کمی جهت حضور در مجلس خواهند داشت.
نتیجه امر، عدم فرصت یکسان و برابر برای همه افراد واجد صلاحیت است که مخالف روح قانون اساسی بویژه اصل بیستم میباشد، که بیانگر حقوق سیاسی یکسان برای همه افراد است.
در نتیجه باید گفت "ممنوعیت تبلیغات" که از مفهوم ماده 56 قانون انتخابات مجلس استنباط میشود محدود به سه حالت است:
1. از زمان ثبت نام تا اعلام صلاحیت، به طور مطلق تبلیغات ممنوع است چه با عنوان کاندیداتوری باشد، چه بدون آن.
2. در پیش و پس از بازه زمانی فوق، تبلیغات آزاد است مشروط به اینکه رسماً تحت عنوان کاندیداتوری نباشد.
3. پس از فرصت هفت روزه، در بیست و چهار ساعت پایانی هرگونه فعالیت رسمی تبلیغاتی ممنوع است.
باید در نظر داشت اگر قرار باشد فعالیّت تبلیغاتی رسمی (همچون تب انتخاباتی که در هفت روز پایانی اوج میگیرد) در طول سال، جاری باشد امنیت و آسایش روانی جامعه مختل میشود و چه بسا اداره صحیح امور نیز با مشکل مواجه شود. اما این مهم نباید بهانهای شود تا هرگونه فعالیّت تبلیغاتی ممنوع اعلام شود. وقتی رای حق النّاس است، وسیله کسب رأی نیز حق الناس است. یکی از مهمترین طرق صحیح کسب رأی، اقناع عقلی و شرعی جامعه است که نیازمند ارائه برنامه مدوّن و ارتباط با مردم میباشد که مطمئناً این مهم در هفت روز بدست نمی آید.
نگارش قانون بدون در نظر گرفتن مقضیات واقعی جامعه، سبب میشود قانون به مراتب و توسط اقشار مختلف نقض شود، که این نقض قانون میتواند صدمات شدیدی به جامعه وارد کند.
علی رغم تحلیل فوق، قانون در زمینه تبلیغات به شکل ناصحیح و مبهم نگارش یافته است که اصلاح جدّی آن توسط نمایندگان مجلس را طلب میکند.
بحث پیرامون ضمانت اجرای تخلّف در تبلیغات خود، بحث مفصّلی است که در متنی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
ماده 56 قانون انتخابات مصوّب سال 62، بیان میداشت " فعالیّت تبلیغاتی انتخابات، پس از انتشار آگهی اسامی نامزدها شروع و تا 24 ساعت قبل اخذ رأی ادامه خواهد داشت ". در 20 آبان سال 1370 این ماده بدین شکل اصلاح شد" مدت فعالیّت انتخاباتی برای کلیّه داوطلبان تأیید شده موضوع ماده 52 ... یکسان و هشت روز قبل از اخذ رأی آغاز و تا 24 ساعت قبل اخذ رأی ادامه دارد."
درسال 78 قانون گذار همین ماده را مجدداً مرقوم نمود.
در قانون انتخابات ریاست جمهوری، شروع زمان تبلیغات از" اعلام رسمی اسامی نامزدهای ریاست جمهوری توسط وزارت کشور" تعیین شده است.
از مفهوم ماده (که برای تبلیغات بازه زمانی خاصّی را پیش بینی کرده) نوعی ممنوعیت زمانی در تبلیغات استنباط میشود که امروز از آن به عنوان تبلیغات زودرس یاد میشود اما این ممنوعیت تا چه زمانی و نسبت به چه کسانی تسری مییابد؟ اگر کسی یکسال قبل انتخابات فعالیّت تبلیغاتی نماید، تخلف کرده است و در صورت تخلف ضمانت اجرای آن چیست؟
همین ابهامات سبب شد تا در آستانه انتخابات مجلس چهارم، وزارت کشور تفسیر قانونی مجلس پیرامون ماده 56 قانون انتخابات سال 62 اصلاحی 70 را درخواست نماید. چنانکه آقای محمدی اشرفی اصفهانی در این جلسه میگوید: "در هر صورت این یک مسئلهای است که الان وزارت کشور که مجری انتخابات است، هیأتهای اجرائی و هیأتهای نظارت که میخواهند به نحو احسن انتخابات را برگزار کنند و تأیید انتخابات را امضاء کنند الان قضیه تبلیغات قبل از هشت روز برای آقایان روشن نیست یعنی مشخص نیست به اینکه از یک ماه قبل، دو ماه قبل، شش ماه قبل یا هماکنون در زمان فعلی، کاندیداها که تبلیغات گسترده ای در شهر و روستا راه انداختهاند آیا قانون با اینها میتواند برخورد کند یا نکند؟ این قضیه الان روشن نیست. "
فی الواقع تردید این بوده که ممنوعیت تبلیغات مطلق است یا محدود به یک زمان مشخص میباشد؟
در زمان اجرای قانون انتخابات سال 62، تکلیف با جواب استفساریه تقریباً روشن شد.
در پاسخ به استفساریه دو پیشهاد مطرح میشود. یک پیشنهاد از سوی آقایان منتجب نیا و اشرفی اصفهانی مطرح میشود که "هرگونه تبلیغات علنی قبل اعلام صلاحیت کاندیداها توسط هیأتهای اجرایی انتخاباتی بهصورت پخش کارت، سخنرانی های تبلیغاتی از سوی کاندیداها و طرفداران آنها ممنوع بوده..." که این نظر مورد تصویب نمایندگان قرار نمیگیرد.
این پیشنهاد به جهت محدود کردن ممنوعیت تبلیغ به "علنی بودن" پیشنهاد مناسبی بود، اما از این جهت که ممنوعیت از نظر زمانی مطلق بود، به جهت ایجاد محدودیت جدّی در اقدامات تبلیغی و فراهم کردن شرایط نامساوی میان افراد شهیر و غیر شهیر، نامناسب جلوه میکرد.
نظر دیگر از سوی آقای باهنر مطرح میشود که "ممنوعیت تبلیغات از زمان (ثبت نام تا) اعلام اسامی کاندیداهای تأیید شده توسط هیأت اجرائی است و شامل قبل و بعد از زمان مذکور نخواهد بود مشروط بر آنکه تحت عنوان کاندیداتوری نباشد."
روند انتخابات را میتوان به طور کلی در پنج مرحله قرار داد: 1. تشکیل هیأت های نظارت و دستور شروع انتخابات توسط وزارت کشور و تشکیل هیأت اجرایی 2. ثبت نام داوطلبان 3. احراز یا رد صلاحیت و اعلام رسمی آن 4. تبلیغات 5. رای گیری
طبق تفسیر قانونی، از زمان ثبت نام تا اعلام رسمی اسامی کاندیداهای انتخابات، تبلیغات ممنوع است.
ایراد این تفسیر قانونی مبهم بودن آن است. تبلیغات، فعالیّتی در جهت معرفی خود برای پیروزی در انتخابات است. تفسیر میگوید تا قبل از ثبت نام و اعلام رسمی " تبلیغ بکنید، اما به شرطی که تحت عنوان کاندیداتوری نباشد". مشخص نیست که چطور میشود فردی تبلیغ بکند اما نگوید کاندید مجلس است؟
از آنچه در مشروح مذاکرات مرقوم شده میتوان دریافت که منظور مجلس از "عنوان کاندیداتور"ی این است که افراد به صورت رسمی فعالیت نکنند مثل اینکه پلاکارد و بنر منتشر نکند، سخنرانی رسمی تبلیغاتی تحت عنوان کاندیدا انجام ندهند. " وگرنه دیدارها و جلسات غیر رسمی در جهت معرفی منعی ندارد.
مشاهده میشود در حالی که فلسفه قانون تفسیری رفع ابهام از یک قانون است، خود دارای ابهام میباشد.
لذا شرط تخلف محسوب نشدن تبلیغات در غیر از مدت هشت روز این است که:
1. در بازه زمانی ثبت نام و اعلام صلاحیت نباشد.
2. به طور رسمی تحت عنوان کاندیداتوری نباشد.
این تفسیر قانونی در ارتباط با ماده 56 قانون انتخابات مصوّب سال 62 مطرح شد که توسط قانون انتخابات 78 نسخ شده است، اما نگارنده معتقد است به دلایل ذیل باید همچنان ممنوعیت تبلیغات را تنها محدود به شرایط فوق دانست زیرا:
1. قانون گذار عیناً ماده 56 را حتی با حفظ شماره ماده در قانون انتخابات سال 78 وارد نموده است. لذا میتوان گفت، مقصود قانون گذار عیناً همان نظر قانون گذار پیشین است.
2. محدود کردن تبلیغات به هفت روز سبب میشود افراد مشهور به ویژه نمایندگان هر دوره شرایط آسانتر و شانس بالایی برای ورود به مجلس داشته باشند، در حالی که افراد کمتر شناخته شده به دلیل عدم فرصت کافی برای شناساندن خود و برنامه هایشان به مردم شانس کمی جهت حضور در مجلس خواهند داشت.
نتیجه امر، عدم فرصت یکسان و برابر برای همه افراد واجد صلاحیت است که مخالف روح قانون اساسی بویژه اصل بیستم میباشد، که بیانگر حقوق سیاسی یکسان برای همه افراد است.
در نتیجه باید گفت "ممنوعیت تبلیغات" که از مفهوم ماده 56 قانون انتخابات مجلس استنباط میشود محدود به سه حالت است:
1. از زمان ثبت نام تا اعلام صلاحیت، به طور مطلق تبلیغات ممنوع است چه با عنوان کاندیداتوری باشد، چه بدون آن.
2. در پیش و پس از بازه زمانی فوق، تبلیغات آزاد است مشروط به اینکه رسماً تحت عنوان کاندیداتوری نباشد.
3. پس از فرصت هفت روزه، در بیست و چهار ساعت پایانی هرگونه فعالیت رسمی تبلیغاتی ممنوع است.
باید در نظر داشت اگر قرار باشد فعالیّت تبلیغاتی رسمی (همچون تب انتخاباتی که در هفت روز پایانی اوج میگیرد) در طول سال، جاری باشد امنیت و آسایش روانی جامعه مختل میشود و چه بسا اداره صحیح امور نیز با مشکل مواجه شود. اما این مهم نباید بهانهای شود تا هرگونه فعالیّت تبلیغاتی ممنوع اعلام شود. وقتی رای حق النّاس است، وسیله کسب رأی نیز حق الناس است. یکی از مهمترین طرق صحیح کسب رأی، اقناع عقلی و شرعی جامعه است که نیازمند ارائه برنامه مدوّن و ارتباط با مردم میباشد که مطمئناً این مهم در هفت روز بدست نمی آید.
نگارش قانون بدون در نظر گرفتن مقضیات واقعی جامعه، سبب میشود قانون به مراتب و توسط اقشار مختلف نقض شود، که این نقض قانون میتواند صدمات شدیدی به جامعه وارد کند.
علی رغم تحلیل فوق، قانون در زمینه تبلیغات به شکل ناصحیح و مبهم نگارش یافته است که اصلاح جدّی آن توسط نمایندگان مجلس را طلب میکند.
بحث پیرامون ضمانت اجرای تخلّف در تبلیغات خود، بحث مفصّلی است که در متنی دیگر به آن خواهیم پرداخت.
یادداشت دریافتی- سیدمحمدصادق محمدی
وفایی؛ جناب لقمان به حدی محبوب خدا و مکتب رسول الله (ص) است که سورهای از قرآن
کریم به نام اوست و بندگان برگزیدهی خداوند حکمتهایی از او نقل کردهاند او
انسانی امین و بسیار اهل تفکر بود.
به او گفته شد آیا مقام قضاوت و داوری در میان مردم را میپذیری؟ فرمودند اگر دستوری است از طرف خداوند چارهای جز پذیرش ندارم انشاالله او کمکم خواهد کرد و اگر پذیرش این مقام اختیاری است هرگز قبول نمیکنم چون عافیت را برخطراتی که این پست و مقام دارد برتری میدهم! اگر در دنیا سر به زیر باشم ولی در آخرت سربالا باشم بهتر از این است در دنیا سربالا ولی در آخرت سر به زیر باشم.
در عصرما به برکت خون شهدا و ایثار ایثارگران و استقامت مردم و رهبری خردمندانه و مومنانه امام خمینی «ره» و نایب مجاهدش مقام معظم رهبری نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت. هر چند از عمر این نظام مقدس دهها سال میگذرد ولی همچنان مصداقی است برای فرمودهی استاد قرائتی که: «شعار میدادیم نه شرقی و نه غربی؛ جمهوری اسلامی و اکنون نه شرقی هستیم و نه غربی و با آن جمهوری اسلامی نیز فاصله داریم»
به یقین درصد بالایی ازاین فاصله که گاه باعث تبدار شدن نظام و آزرده خاطرشدن تودههایی مردم میشود به خاطر کاردار شدن برخی نااهلان است.
مقامدار شدن نااهلان هرچند اندک هم باشد زیبندهی نظام مقدسی چون جمهوری اسلامی ایران نیست. از اینرو علاوه بر انتخاب افراد اصلح و رهنمودهای فرمانده کل قوا، نظارت و در صحنه بودن مردم انقلابی و نهادها و دستگاههای نظارتی امری ضروری است. این نهادها باید در دفع و طرد نااهلان (بدون در نظر گرفتن مسائل باندی و جناحی) مجاهدانه و خستگی ناپذیر عمل کنند.
امام على (ع) در نامهاى به یکی از فرماندارنش نوشتهاند: «وَإِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَة وَلكِنَّهُ فى عُنُقِكَ أَمانَةٌ؛ پست و مقامى كه به دست تو افتاده شكارى در چنگال تو نيست؛ بلكه، امانتى است كه بر گردنت سنگينى مىكند!»
و چون شخصی از حضرت پیامبر (ص) پستی را طلب کرد و گفت: «اَلاتَسْتَعْمِلنُى؛ آيا يكى از پستهاى مهم را به من واگذار نمىكنى؟!» پيامبر (ص) دست بر شانه او زد و فرمود: «أِنَّكَ ضَعيفٌ، وَإِنَّها أَمانَةٌ (وَ الاَْمانِةُ ثَقيلةٌ) وَإِنَّها يَوْمَ الْقِيامَةِ خِزْىٌ وَنَدامَةٌ، إِلاّ مَنْ أَخْذَها بِحَقِّها وَأَدَّى الَّذى عَلَيْهِ فيهآ!؛
تو ضعيف هستى، و اين پستها امانت است (و امانت الهى سنگين است) و روز قيامت مايه رسوائى و پشيمانى مىگردد، مگر كسى كه آن را به حق بگيرد، و وظيفه خود را درباره آن ادا كند!»
پيغمبر گرامى اسلام (ص) به تمام امرا و فرماندهان شديداً هشدار داده است: «اایُما وال وَلِىَ الاَْمْرَ مِنْ بَعْدى اُقيمَ عَلى حَدِّ الصِّراطِ وَنَشَرَتِ الْمَلائِكَةُ صَحيفَتَهُ فَإِنْ كانَ عادِلاً أَنْجاهُ اللّهُ بِعَدْلِهِ وَإِنْ كانَ جائِراً إِنْتَفَضَ بِهِ الصِّراطُ حَتّى تَتَزايَلَ مَفاصِلُهُ ثُمَّ يَهْوى إِلَى النّارِ؛
هر كس بعد از من ولايت و منصبى را بپذيرد، روز قيامت او را در كنار صراط نگه مى دارند؛ و فرشتگان نامه اعمال او را مىگشايند، اگر عادل بوده خدا او را به بركت عدالتش نجات مى دهد، و اگر جائر و ظالم بوده، صراط آنچنان فشارى بر او وارد مىكند كه تمام مفاصلش از هم جدا مىشود سپس در آتش سرنگون مى گردد!»
در جمهوری اسلامی هر چند بسیاری از کارگزاران و کارمندان نظام امین هستند و بیتالمال را طعمهی شخصی نمیدانند اما برخیها نیز وجود دارند که برای تصرف کمترین مقامی از خط قرمزها عبور میکنند و به چهرهی بیت المال و مسولیتها با دید طعمه نگاه میکنند.
این گروه از افراد به پستی که میرسند خویشاوندسالاری و باندبازی را جایگزین شایسته سالاری میکنند. و در یک کلمه به این امانت الهی خیانت میکنند.
درد آور تر از همه این که بسیاری از افراد در چنین مواردی به امر به معروف و نهی از منکر روی نمیآورند. این در حالی است که نظام مقدس تاریخ انقضایی چند ساله ندارد تا نسبت به خادم و خائن بودن برخی از مدیران و کارمندان آن بیخیال باشیم.
به یقین اگر همهی کارگزاران و کارمندان نظام در فکر خدمت به خلق باشند و مسولیتها را امانت بدانند نه طعمه، و بادیدی الهی مسولیت پذیر شوند، کوخ نشینان جامعه با دلی آرام و قلبی مطمئن به ادارات مراجعه میکنند. پارتیبازی و فسادها میمیرند، رانتها شکل نمیگیرند و امیرخسرویهای جدید متولد نمیشوند.
شيخ انصارى، برادرى داشته است به نام شيخ منصور، كه از دانشمندان بزرگ و گرامى بوده است، ولى بسى تنگدست و فقير. روزى، مادر شيخ، به حالش رقت كرد و به برادر بزرگترش، شيخ انصارى، كه در آن هنگام، مرجع يگانه شيعه بود، گله كرد و زبان به اعتراض گشوده و گفت: تو مى دانى كه بردارت، منصور، با اين عائله سنگين، در شدت فقر به سر مى برد و ماهانهاى كه به او مىدهى، احتياجات او را رفع نمىكند، در صورتى كه اين همه اموال، در دست تو است و مىتوانى به او بيش از ديگران كمك كنى!
شيخ كليد اتاقى را كه وجوه شرعى در آن بود تحويل مادر داد و با لحنى مودبانه و خاضعانه، گفت: مادر! بيا اين كليد را بگير و هر چه پول براى منصور مىخواهى بردار، به شرط اين كه در برابر آن، من مسئوليتى نداشته باشم
مادرم! اگر پاسخى براى فرداى قيامت دارى، هر چه مى خواهى انجام ده، ولى بدان كه حسابى در پيش است بس دقيق و سخت و هولناك و بدون كمترين مسامحه!.
مادر شيخ چون اين را شنيد، از خوف خداوند لرزه بر اندامش افتاد و از گفته خويش توبه كرد و در حالى كه كليد را به فرزند تقديم مى كرد، از او پوزش طلبيد و مستمندى منصور را به فراموشى سپرد.
پيغمبر اكرم (ص) مى فرمايد: «إِذا ضُيِّعَتِ الاَْمانَةُ إِنْتَظِرِ السّاعَةَ قيلَ يا رَسُولَ اللّهِ وَما أَضاعَتْها؟ قالَ: إِذا أَسْدِىَ الاَْمْرُ إِلى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السّاعَةَ:
هنگامى كه امانت ضايع گردد منتظر پايان جهان باش! عرض كردند: اى رسول خدا! منظور از ضايع كردن امانت چيست؟ فرمود: هنگامى كه كارها به دست غير اهلش سپرده شود، منتظر پايان جهان باش!»
به او گفته شد آیا مقام قضاوت و داوری در میان مردم را میپذیری؟ فرمودند اگر دستوری است از طرف خداوند چارهای جز پذیرش ندارم انشاالله او کمکم خواهد کرد و اگر پذیرش این مقام اختیاری است هرگز قبول نمیکنم چون عافیت را برخطراتی که این پست و مقام دارد برتری میدهم! اگر در دنیا سر به زیر باشم ولی در آخرت سربالا باشم بهتر از این است در دنیا سربالا ولی در آخرت سر به زیر باشم.
در عصرما به برکت خون شهدا و ایثار ایثارگران و استقامت مردم و رهبری خردمندانه و مومنانه امام خمینی «ره» و نایب مجاهدش مقام معظم رهبری نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت. هر چند از عمر این نظام مقدس دهها سال میگذرد ولی همچنان مصداقی است برای فرمودهی استاد قرائتی که: «شعار میدادیم نه شرقی و نه غربی؛ جمهوری اسلامی و اکنون نه شرقی هستیم و نه غربی و با آن جمهوری اسلامی نیز فاصله داریم»
به یقین درصد بالایی ازاین فاصله که گاه باعث تبدار شدن نظام و آزرده خاطرشدن تودههایی مردم میشود به خاطر کاردار شدن برخی نااهلان است.
مقامدار شدن نااهلان هرچند اندک هم باشد زیبندهی نظام مقدسی چون جمهوری اسلامی ایران نیست. از اینرو علاوه بر انتخاب افراد اصلح و رهنمودهای فرمانده کل قوا، نظارت و در صحنه بودن مردم انقلابی و نهادها و دستگاههای نظارتی امری ضروری است. این نهادها باید در دفع و طرد نااهلان (بدون در نظر گرفتن مسائل باندی و جناحی) مجاهدانه و خستگی ناپذیر عمل کنند.
امام على (ع) در نامهاى به یکی از فرماندارنش نوشتهاند: «وَإِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَة وَلكِنَّهُ فى عُنُقِكَ أَمانَةٌ؛ پست و مقامى كه به دست تو افتاده شكارى در چنگال تو نيست؛ بلكه، امانتى است كه بر گردنت سنگينى مىكند!»
و چون شخصی از حضرت پیامبر (ص) پستی را طلب کرد و گفت: «اَلاتَسْتَعْمِلنُى؛ آيا يكى از پستهاى مهم را به من واگذار نمىكنى؟!» پيامبر (ص) دست بر شانه او زد و فرمود: «أِنَّكَ ضَعيفٌ، وَإِنَّها أَمانَةٌ (وَ الاَْمانِةُ ثَقيلةٌ) وَإِنَّها يَوْمَ الْقِيامَةِ خِزْىٌ وَنَدامَةٌ، إِلاّ مَنْ أَخْذَها بِحَقِّها وَأَدَّى الَّذى عَلَيْهِ فيهآ!؛
تو ضعيف هستى، و اين پستها امانت است (و امانت الهى سنگين است) و روز قيامت مايه رسوائى و پشيمانى مىگردد، مگر كسى كه آن را به حق بگيرد، و وظيفه خود را درباره آن ادا كند!»
پيغمبر گرامى اسلام (ص) به تمام امرا و فرماندهان شديداً هشدار داده است: «اایُما وال وَلِىَ الاَْمْرَ مِنْ بَعْدى اُقيمَ عَلى حَدِّ الصِّراطِ وَنَشَرَتِ الْمَلائِكَةُ صَحيفَتَهُ فَإِنْ كانَ عادِلاً أَنْجاهُ اللّهُ بِعَدْلِهِ وَإِنْ كانَ جائِراً إِنْتَفَضَ بِهِ الصِّراطُ حَتّى تَتَزايَلَ مَفاصِلُهُ ثُمَّ يَهْوى إِلَى النّارِ؛
هر كس بعد از من ولايت و منصبى را بپذيرد، روز قيامت او را در كنار صراط نگه مى دارند؛ و فرشتگان نامه اعمال او را مىگشايند، اگر عادل بوده خدا او را به بركت عدالتش نجات مى دهد، و اگر جائر و ظالم بوده، صراط آنچنان فشارى بر او وارد مىكند كه تمام مفاصلش از هم جدا مىشود سپس در آتش سرنگون مى گردد!»
در جمهوری اسلامی هر چند بسیاری از کارگزاران و کارمندان نظام امین هستند و بیتالمال را طعمهی شخصی نمیدانند اما برخیها نیز وجود دارند که برای تصرف کمترین مقامی از خط قرمزها عبور میکنند و به چهرهی بیت المال و مسولیتها با دید طعمه نگاه میکنند.
این گروه از افراد به پستی که میرسند خویشاوندسالاری و باندبازی را جایگزین شایسته سالاری میکنند. و در یک کلمه به این امانت الهی خیانت میکنند.
درد آور تر از همه این که بسیاری از افراد در چنین مواردی به امر به معروف و نهی از منکر روی نمیآورند. این در حالی است که نظام مقدس تاریخ انقضایی چند ساله ندارد تا نسبت به خادم و خائن بودن برخی از مدیران و کارمندان آن بیخیال باشیم.
به یقین اگر همهی کارگزاران و کارمندان نظام در فکر خدمت به خلق باشند و مسولیتها را امانت بدانند نه طعمه، و بادیدی الهی مسولیت پذیر شوند، کوخ نشینان جامعه با دلی آرام و قلبی مطمئن به ادارات مراجعه میکنند. پارتیبازی و فسادها میمیرند، رانتها شکل نمیگیرند و امیرخسرویهای جدید متولد نمیشوند.
شيخ انصارى، برادرى داشته است به نام شيخ منصور، كه از دانشمندان بزرگ و گرامى بوده است، ولى بسى تنگدست و فقير. روزى، مادر شيخ، به حالش رقت كرد و به برادر بزرگترش، شيخ انصارى، كه در آن هنگام، مرجع يگانه شيعه بود، گله كرد و زبان به اعتراض گشوده و گفت: تو مى دانى كه بردارت، منصور، با اين عائله سنگين، در شدت فقر به سر مى برد و ماهانهاى كه به او مىدهى، احتياجات او را رفع نمىكند، در صورتى كه اين همه اموال، در دست تو است و مىتوانى به او بيش از ديگران كمك كنى!
شيخ كليد اتاقى را كه وجوه شرعى در آن بود تحويل مادر داد و با لحنى مودبانه و خاضعانه، گفت: مادر! بيا اين كليد را بگير و هر چه پول براى منصور مىخواهى بردار، به شرط اين كه در برابر آن، من مسئوليتى نداشته باشم
مادرم! اگر پاسخى براى فرداى قيامت دارى، هر چه مى خواهى انجام ده، ولى بدان كه حسابى در پيش است بس دقيق و سخت و هولناك و بدون كمترين مسامحه!.
مادر شيخ چون اين را شنيد، از خوف خداوند لرزه بر اندامش افتاد و از گفته خويش توبه كرد و در حالى كه كليد را به فرزند تقديم مى كرد، از او پوزش طلبيد و مستمندى منصور را به فراموشى سپرد.
پيغمبر اكرم (ص) مى فرمايد: «إِذا ضُيِّعَتِ الاَْمانَةُ إِنْتَظِرِ السّاعَةَ قيلَ يا رَسُولَ اللّهِ وَما أَضاعَتْها؟ قالَ: إِذا أَسْدِىَ الاَْمْرُ إِلى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السّاعَةَ:
هنگامى كه امانت ضايع گردد منتظر پايان جهان باش! عرض كردند: اى رسول خدا! منظور از ضايع كردن امانت چيست؟ فرمود: هنگامى كه كارها به دست غير اهلش سپرده شود، منتظر پايان جهان باش!»
در حالی که طی دو ماه اخیر شدت گرمای
شهرستان دهلران بیسابقه بوده و روزهای زیادی را با دمای بیش از ۵۱ درجه سانتیگراد
سپری کرده، مصرف برق مردم را با قبض های نیم میلیونی مواجه کرده است.
به گزارش مهر، تابستان امسال در حالی که گرمای هوای دهلران در بعضی روزها به مرز ۵۱ درجه سانتیگراد هم می رسد، شدت گرما باعث شده زندگی روزمره مردم هم با مشکلات عدیده ای روبرو شود به طوری که بیشتر شهروندان ترجیح می دهند برای در امان ماندن از گرما و مشکلات ناشی از آن در حد امکان در خانه بمانند.
ولی گویا پناه بردن زیر سقف خانه برای مردم این شهرستان مرزی و محروم هزینه های گزافی در پی داشت به طوری بالا بودن ارقام قبوض برق این دوره، مردم را شوکه کرده و نارضایتی عمومی را در پی داشته است.
هم اکنون در شهرستان دهلران در فصل تابستان بیشتر خانه ها حداقل از دو کولر گازی استفاده می کنند و استفاده از کولرهای آبی جوابگوی مردم نیست. متاسفانه در همین ماه گذشته صدها نفر در این شهرستان دچار گرمازدگی شده اند.
این در حالی است که طبق مصوبه دولت دهم تعرفه گرمسیری شهرستان دهلران از شش به ۹ ماه افزایش یافته است. در پایان عمر دولت دهم تعرفه برق شهرستان های دهلران، دره شهر و آبدانان تعرفه با متوسط انرژی مصرفی ماهانه ۰ تا هزار، مازاد بر یک هزار تا دو هزار، مازاد بر دو هزار تا سه هزار کیلووات ساعت در ماه به ترتیب با قیمت پایه هر کیلووات ساعت ۱۰، ۱۱ و ۱۲ تومان محاسبه می شد.
با گرمسیری شدن تعرفه برق این شهرستانها پس از سالها انتظار سرانجام اجرایی شد و هر کیلووات ساعت برق مردم بعد مصوب شدن در هیئت دولت با قیمت پایه ۱۰ تومان محاسبه شد، با تغییر تعرفه و اجرایی شدن آن نحوه محاسبه برق مصرفی این شهرستان به ۹ ماه افزایش پیدا کرد و تاثیر فراوانی در کاهش هزینه های برق مصرفی مردم ایجاد کرد.
اما در حال حاضر با گذشت تنها چهار سال از آن مصوبه، بالا رفتن مجدد قیمت مصرف برق، برای مردم محروم، مرزی و گرمسیر دهلران حکایت جدیدی شده و آنها را با قبض های ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومانی مواجه کرده است.
قبوضی که مردم را شوکه کرد
یکی از شهروندان دهلرانی گفت: متاسفانه قبوض این دوره برق بسیار سرسام آور هستند و بیشتر مردم شهرستان با مبالغ بسیار بالا مواجه شده اند.
امیر کاوری زاده در گفتگو با مهر اظهار داشت: در قبوض برق این دوره ارقام بالایی لحاظ شده و پرداخت آن از توان من خارج است.
وی اظهار داشت: من ماهیانه حدود ۴۰۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی دریافت می کنم که کفاف هزینه و مخارج خانواده ام نیست.
این شهروند دهلرانی گفت: در دوره های قبلی هزینه های برق مناسب بود ولی متاسفانه در این دوره برای برق مصرف من ۹۰ هزار تومان لحاظ شده که بسیار سنگین است.
کاوری گفت: گرما بالا از یک طرف، نبود امکانات رفاهی و پزشکی از طرفی دیگر مشکلات فراوانی برای مردم شهرستان ایجاد کرده و اگر روند هزینه های برق و آب در شرایط گرمای ۵۱ درجه بخواهد به این گونه باشد مجبوریم به شهرهای دیگر مهاجرت کنم.
وی گفت: انتظار دارم مسئولان استانی و کشوری توجه جدی به شهرستان مرزی و محروم دهلران داشته باشند.
صدور قبض های نیم میلیونی در دهلران روا نیست
یکی دیگر از شهروندان شهرستان دهلران بیان داشت: آیا رواست مردم شهرستان که فاقد امکانات رفاهی، پزشکی هستند و از طرفی دمای هوای ۵۱ درجه سانتیگراد را تجربه می کنند، قبوض نیم میلیونی صادر شود، بدون شک نحوه محاسبه تابستان یک دوره مشترک دهلرانی اندازه یک سال متوسط مشترک تهرانی است.
علی باصره افزود: به راستی چرا باید برق را به عنوان کالا به قبوض برق مردم اضافه شود و مالیات بر ارزش افزوده آن از جیب مردم به خصوص مناطق محرومی مانند دهلران که تنها امرار معاش آنها از طریق کشاورزی و دامداری است که آن هم یک دهه است دست خوش خشکسالی شده پرداخت شود.
وی عنوان کرد: آیا در سبد هزینه های خانوار مردم دهلران هزینه های سرسام آور و نیم میلیونی برق گنجانده شده، خوب است که مسئولان استانی و کشوری به این نکته توجه جدی داشته باشند که فقر و بیکاری باعث شده مردم این شهرستان با مشکلات عدیده مالی و...روبرو شوند.
پیگیری ماجرای قبض های برق شهرستان دهلران
رئیس اداره برق شهرستان دهلران گفت: حدود سه سال پیش به ازای هر کیلووات برق مصرفی مبلغ ۳۰ ریال به عنوان عوارض برق به صورت حساب مشترکان به جز روستایی افزوده شده است.
نصرت الله محمد بیگی در گفتگو با مهر گفت: با توجه به مصوبه آذر ماه سال ۹۳ ستاد هدفمند سازی یارانه از ابتدای سال ۹۴ ماهیانه ۱۰ هزار ریال از مشترکان خانگی و تجاری و مبلغ ۹۰ هزار ریال از مشترکین کشاورزی، صنعتی و عمومی به عنوان آبونمان دریافت می شود.
وی اظهار داشت: نرخ تعرفه گرمسیری دهلران حدود سه سال پیش از سه به ۹ ماه افزایش یافته و این تعرفه نیز تاکنون برقرار بوده ولی از ابتدای سال ۹۴، ۱۰ درصد نرخ برق مشترکان مسکونی و ۲۰ درصد سایر مصارف برابر بخشنامه افزایش یافته است.
محمد بیگی بیان داشت: خوشبختانه پایین ترین تعرفه کل کشور تنها در چند استان جنوبی به خصوص شهرستان دهلران است و اگر همین مصارف در مناطق سردسیر محاسبه شود ما شاهد صدور قبوض میلیونی برای مشترکان خواهیم بود.
طبق قانون مالیات برق یک کالا محسوب می شود
رئیس اداره برق شهرستان دهلران در خصوص مالیات بر ارزش افزوده گفت: ارزش افزوده اداره مالیاتی تعیین می کند که برق کالا است یا نه، چراکه در حال حاضر برق به عنوان کالا تلقی شده و ۹ درصد کل هزینه برق به عنوان مالیات بر ارزش افزوده محاسبه می شود و هر سال هم یک درصد افزایش پیدا می کند و سازمان امور مالیاتی قبل از وصول شدن این مبالغ آن را از شرکت توزیع می برد که در این راستا سازمان توانیر و توزیع برق دخالتی ندارند.
وی گفت: با توجه به اینکه نرخ تعرفه برق در شهرستان دهلران پایین ترین نرخ تعرفه کشور است امکان اصلاح قبوض امکان پذیر نیست چراکه برابر مصرف خانواده قبوض صادر شده است.
محمد بیگی اظهار داشت: دولت برای مشترکان مناطق گرمسیر سه تیپ یارانه اختصاص داده که اول پرداخت یارانه ۴۵ هزار تومانی که بابت انرژی پرداختی می شود، تیپ دوم تعرفه ۹ ماهه محاسبه می شود و صورت حساب برق این مناطق با پایین ترین نرخ در کشور ارائه می شود.
وی ادامه داد: تیپ سوم در حال حاضر قیمت تمام شده هر کیلووات برق مصرفی بالای ۱۰۰۰ ریال بوده، این در حالی است که دولت هر کیلووات را به طور متوسط به قیمت یک ششم نرخ تمام شده در اختیار مشترکان خانگی قرار می دهد.
رئیس اداره برق شهرستان دهلران با اشاره به اینکه با توجه به گزارش هواشناسی موج جدید گرما وارد منطقه می شود گفت: از تمام شهروندان انتظار داریم در رعایت الگوی مصرف برق با این اداره همکاری لازم داشته باشند و ساعت های اوج بار که ساعت ۱۲ الی ۱۶ و ۲۰ الی ۲۴ است، از وسایل غیر ضروری استفاده نکنند.
به گزارش خبرنگار مهر، قبوض این دوره مشترکین خانگی و تجاری با ارقام ۳۵۰ تا ۵۰۰ هزارتومانی صادره شده است این درحالی است که گرمای هوای دهلران در ماه گذشته چندین بار از مرز ۵۱ درجه سانتیگراد به ثبت رسیده است.
به گزارش مهر، تابستان امسال در حالی که گرمای هوای دهلران در بعضی روزها به مرز ۵۱ درجه سانتیگراد هم می رسد، شدت گرما باعث شده زندگی روزمره مردم هم با مشکلات عدیده ای روبرو شود به طوری که بیشتر شهروندان ترجیح می دهند برای در امان ماندن از گرما و مشکلات ناشی از آن در حد امکان در خانه بمانند.
ولی گویا پناه بردن زیر سقف خانه برای مردم این شهرستان مرزی و محروم هزینه های گزافی در پی داشت به طوری بالا بودن ارقام قبوض برق این دوره، مردم را شوکه کرده و نارضایتی عمومی را در پی داشته است.
هم اکنون در شهرستان دهلران در فصل تابستان بیشتر خانه ها حداقل از دو کولر گازی استفاده می کنند و استفاده از کولرهای آبی جوابگوی مردم نیست. متاسفانه در همین ماه گذشته صدها نفر در این شهرستان دچار گرمازدگی شده اند.
این در حالی است که طبق مصوبه دولت دهم تعرفه گرمسیری شهرستان دهلران از شش به ۹ ماه افزایش یافته است. در پایان عمر دولت دهم تعرفه برق شهرستان های دهلران، دره شهر و آبدانان تعرفه با متوسط انرژی مصرفی ماهانه ۰ تا هزار، مازاد بر یک هزار تا دو هزار، مازاد بر دو هزار تا سه هزار کیلووات ساعت در ماه به ترتیب با قیمت پایه هر کیلووات ساعت ۱۰، ۱۱ و ۱۲ تومان محاسبه می شد.
با گرمسیری شدن تعرفه برق این شهرستانها پس از سالها انتظار سرانجام اجرایی شد و هر کیلووات ساعت برق مردم بعد مصوب شدن در هیئت دولت با قیمت پایه ۱۰ تومان محاسبه شد، با تغییر تعرفه و اجرایی شدن آن نحوه محاسبه برق مصرفی این شهرستان به ۹ ماه افزایش پیدا کرد و تاثیر فراوانی در کاهش هزینه های برق مصرفی مردم ایجاد کرد.
اما در حال حاضر با گذشت تنها چهار سال از آن مصوبه، بالا رفتن مجدد قیمت مصرف برق، برای مردم محروم، مرزی و گرمسیر دهلران حکایت جدیدی شده و آنها را با قبض های ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومانی مواجه کرده است.
قبوضی که مردم را شوکه کرد
یکی از شهروندان دهلرانی گفت: متاسفانه قبوض این دوره برق بسیار سرسام آور هستند و بیشتر مردم شهرستان با مبالغ بسیار بالا مواجه شده اند.
امیر کاوری زاده در گفتگو با مهر اظهار داشت: در قبوض برق این دوره ارقام بالایی لحاظ شده و پرداخت آن از توان من خارج است.
وی اظهار داشت: من ماهیانه حدود ۴۰۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی دریافت می کنم که کفاف هزینه و مخارج خانواده ام نیست.
این شهروند دهلرانی گفت: در دوره های قبلی هزینه های برق مناسب بود ولی متاسفانه در این دوره برای برق مصرف من ۹۰ هزار تومان لحاظ شده که بسیار سنگین است.
کاوری گفت: گرما بالا از یک طرف، نبود امکانات رفاهی و پزشکی از طرفی دیگر مشکلات فراوانی برای مردم شهرستان ایجاد کرده و اگر روند هزینه های برق و آب در شرایط گرمای ۵۱ درجه بخواهد به این گونه باشد مجبوریم به شهرهای دیگر مهاجرت کنم.
وی گفت: انتظار دارم مسئولان استانی و کشوری توجه جدی به شهرستان مرزی و محروم دهلران داشته باشند.
صدور قبض های نیم میلیونی در دهلران روا نیست
یکی دیگر از شهروندان شهرستان دهلران بیان داشت: آیا رواست مردم شهرستان که فاقد امکانات رفاهی، پزشکی هستند و از طرفی دمای هوای ۵۱ درجه سانتیگراد را تجربه می کنند، قبوض نیم میلیونی صادر شود، بدون شک نحوه محاسبه تابستان یک دوره مشترک دهلرانی اندازه یک سال متوسط مشترک تهرانی است.
علی باصره افزود: به راستی چرا باید برق را به عنوان کالا به قبوض برق مردم اضافه شود و مالیات بر ارزش افزوده آن از جیب مردم به خصوص مناطق محرومی مانند دهلران که تنها امرار معاش آنها از طریق کشاورزی و دامداری است که آن هم یک دهه است دست خوش خشکسالی شده پرداخت شود.
وی عنوان کرد: آیا در سبد هزینه های خانوار مردم دهلران هزینه های سرسام آور و نیم میلیونی برق گنجانده شده، خوب است که مسئولان استانی و کشوری به این نکته توجه جدی داشته باشند که فقر و بیکاری باعث شده مردم این شهرستان با مشکلات عدیده مالی و...روبرو شوند.
پیگیری ماجرای قبض های برق شهرستان دهلران
رئیس اداره برق شهرستان دهلران گفت: حدود سه سال پیش به ازای هر کیلووات برق مصرفی مبلغ ۳۰ ریال به عنوان عوارض برق به صورت حساب مشترکان به جز روستایی افزوده شده است.
نصرت الله محمد بیگی در گفتگو با مهر گفت: با توجه به مصوبه آذر ماه سال ۹۳ ستاد هدفمند سازی یارانه از ابتدای سال ۹۴ ماهیانه ۱۰ هزار ریال از مشترکان خانگی و تجاری و مبلغ ۹۰ هزار ریال از مشترکین کشاورزی، صنعتی و عمومی به عنوان آبونمان دریافت می شود.
وی اظهار داشت: نرخ تعرفه گرمسیری دهلران حدود سه سال پیش از سه به ۹ ماه افزایش یافته و این تعرفه نیز تاکنون برقرار بوده ولی از ابتدای سال ۹۴، ۱۰ درصد نرخ برق مشترکان مسکونی و ۲۰ درصد سایر مصارف برابر بخشنامه افزایش یافته است.
محمد بیگی بیان داشت: خوشبختانه پایین ترین تعرفه کل کشور تنها در چند استان جنوبی به خصوص شهرستان دهلران است و اگر همین مصارف در مناطق سردسیر محاسبه شود ما شاهد صدور قبوض میلیونی برای مشترکان خواهیم بود.
طبق قانون مالیات برق یک کالا محسوب می شود
رئیس اداره برق شهرستان دهلران در خصوص مالیات بر ارزش افزوده گفت: ارزش افزوده اداره مالیاتی تعیین می کند که برق کالا است یا نه، چراکه در حال حاضر برق به عنوان کالا تلقی شده و ۹ درصد کل هزینه برق به عنوان مالیات بر ارزش افزوده محاسبه می شود و هر سال هم یک درصد افزایش پیدا می کند و سازمان امور مالیاتی قبل از وصول شدن این مبالغ آن را از شرکت توزیع می برد که در این راستا سازمان توانیر و توزیع برق دخالتی ندارند.
وی گفت: با توجه به اینکه نرخ تعرفه برق در شهرستان دهلران پایین ترین نرخ تعرفه کشور است امکان اصلاح قبوض امکان پذیر نیست چراکه برابر مصرف خانواده قبوض صادر شده است.
محمد بیگی اظهار داشت: دولت برای مشترکان مناطق گرمسیر سه تیپ یارانه اختصاص داده که اول پرداخت یارانه ۴۵ هزار تومانی که بابت انرژی پرداختی می شود، تیپ دوم تعرفه ۹ ماهه محاسبه می شود و صورت حساب برق این مناطق با پایین ترین نرخ در کشور ارائه می شود.
وی ادامه داد: تیپ سوم در حال حاضر قیمت تمام شده هر کیلووات برق مصرفی بالای ۱۰۰۰ ریال بوده، این در حالی است که دولت هر کیلووات را به طور متوسط به قیمت یک ششم نرخ تمام شده در اختیار مشترکان خانگی قرار می دهد.
رئیس اداره برق شهرستان دهلران با اشاره به اینکه با توجه به گزارش هواشناسی موج جدید گرما وارد منطقه می شود گفت: از تمام شهروندان انتظار داریم در رعایت الگوی مصرف برق با این اداره همکاری لازم داشته باشند و ساعت های اوج بار که ساعت ۱۲ الی ۱۶ و ۲۰ الی ۲۴ است، از وسایل غیر ضروری استفاده نکنند.
به گزارش خبرنگار مهر، قبوض این دوره مشترکین خانگی و تجاری با ارقام ۳۵۰ تا ۵۰۰ هزارتومانی صادره شده است این درحالی است که گرمای هوای دهلران در ماه گذشته چندین بار از مرز ۵۱ درجه سانتیگراد به ثبت رسیده است.
اواسط سالن نشسته بودم
تا مراسم در نوبت عصر آغاز شود. «محمود احمدینژاد» پیش از ورود به سالن نگاهی به
داخل میکند؛ من هم نگاهی به او. چشم تو چشم شدیم و به رسم همیشگیاش دستی تکان
داد و من هم برایش دست بلند کردم. احمدینژاد از در کناری وارد سالن میشود و به
سمت جایگاه خود در ردیف اول میرود، اما پیش از نشستن، رو به جمعیت میایستد و دو
نفر را صدا میزند. با انگشت به سمت جایی که نشستهام، اشاره میکند. فکر کردم که
اشاره به پشت سر من است ولی پشت سرم هنوز کسی ننشسته بود. باز هم دستی برایش تکان
دادم. چند دقیقه بعد از نشستن در جایش، یک نفر بالای سرم ظاهر شد.
از من و نفر کنار دستیام کارت ورود خواست. شخص کناردستی، میگوید که من را فلانی معرفی کرده ولی من نه معرفی شده بودم و نه کارت داشتم. از من خواستند که به بیرون جلسه بیایم. به طبقه همکف رفتیم. در مسیر سؤال و جواب شدم که چگونه وارد شدی و... . درنهایت بهدلیل نداشتن کارت ورود به بیرون از ساختمان هدایت شدم. موقع ورود کسی از من کارت دعوت نخواسته بود، همین را به آنها گفتم. نمیدانم ظاهرشدن حراست بالای سرم ربط دقیقی به اشارات احمدینژاد دارد یا اتفاقی بوده. شاید هم آنقدر جلسات خصوصی برگزار کردهاند که چهره یک غریبه برایش آشکار میشود. شاید هم چهرهام از دفعه قبل که در مراسم تقدیر هم محلیهایش در مسجد جامع سمنگان حاضر شدم و سؤال و جواب کردیم در ذهنش باقی مانده بودم... بههرحال به بیرون «هدایت» شدم.
آغاز نشست سیاسی
ورود برای عموم ممنوع؛ قرار است در این مکان «نشست سراسری تبیین اندیشههای امام و انقلاب»، برگزار شود؛ نشستی که روز پنجشنبه در دانشگاه خود خوانده احمدینژاد برگزار شد، ولی صبح تا عصر به انتقاد و حمله به دولت یازدهم گذشت؛ نشستی سراسری با حضور کسانی که «نیروهای دلسوز انقلاب» از سراسر کشور میخواندند. ولی بیشتر مدیران و وزیران احمدینژاد خودنمایی میکردند. میتوان گفت این نشست آغاز فعالیتهای «علنی» انتخاباتی رئیس دولت نهم و دهم بود؛ چراکه او روز پنجشنبه از برنامهریزی برای «سخنرانی»های استانی خبر داد. البته در غیاب مردی که شایعه بازداشتش تکذیب شده بود؛ «اسفندیار رحیممشایی». «احمدینژاد» در دانشگاه ایرانیان، از تشکیل کارگروههایش در استانها خبر داد؛ آن هم از یک سال و نیم پیش. حالا دیگر وقت عملیاتیکردن است.
برای همین، آخر هفته برخی از اعضای شورای مرکزی استانها را بههمراه وزرا و مدیرانش به تهران فراخواند، تا پشت درهای بسته، پیشنهادها درباره کارگروهها شنیده شده و کار بهصورت جدی آغاز شود. این همایش را باید بهنوعی اعلام موجودیت جمعیت «احمدینژادیها» قلمداد کرد؛ جمعیتی که به سبب برگزاری پشت درهای بسته و کنترل امنیتی شدید نمیتوان اسم «حزب» بر آن گذاشت، هرچند که کسی از آنها ناراحت نخواهد شد، چون افتخار «احمدینژاد»، عضویتنداشتن در حزب است! شاید واژه برازنده این جمعیت، «تشکیلات احمدینژاد» باشد؛ چراکه معمولا در کنگره احزاب، درها به روی خبرنگاران باز است. البته گفته میشد که قرار است حدود ٧٠٠ نفر در این همایش حاضر شوند ولی با ارفاق میتوان گفت که ٢٠٠ نفر آمده بودند. محل برگزاری این همایش، ساختمان دانشگاهی بود که حاشیههای زیادی را درست کرده است.
ساختمان بیتابلو در بهار
برای رسیدن به ساختمان دانشگاه «ایرانیان» باید در «جنتآباد» تهران، به خیابانی رفت که نام آن از زبان احمدینژاد زیاد شنیده میشد: «بهار»؛ چند خیابان قبل از آن، بنبست «بهار» هم وجود دارد که برخی فکر میکردند «بهار» احمدینژاد، همان «بهار» بنبست است، اما او با وجود بازداشت دو معاونش در دولت، حس میکند که تازه اول راه است و بنبستی برایش وجود ندارد؛ راهی برای انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری.
ساختمان در یک کوچه بنبست است، اما از اهالی که سؤال میشد دانشگاه احمدینژاد کجاست، هیچکس نمیدانست. البته حق هم داشتند؛ ساختمانی بینام و نشان و بدون تابلو، ناشناخته باقی میماند؛ حتی برای اهالی محل. همین موضوع شاید برای افرادی که آدرس دقیق نداشتند، دردسرساز شده بود. روبهروی کوچه بنبست، گعده افرادی با شمایل و تیپهایی که در همایش بیشتر هم بودند، دیده میشد. دو نفر از همانها در خیابان بهار مشغول قدمزدن بودند. وقتی از آنها پرسیدم دانشگاه احمدینژاد کجاست، چنان با تعجب گفتند نمیدانیم که انگار تابهحال نام احمدینژاد را نشنیدهاند؛ که البته همان دو نفر هم در صف نماز جماعت همایش حضور داشتند!
ورود برای همه آزاد نبود، اما همه دوست داشتند که بدانند در دانشگاه بیتابلو چه میگذرد؛ هرچه میگذشت حرف از درس و مشق نبود و هرچه که بود، آغاز کارهای تشکیلاتی احمدینژاد. انگار تبیین اندیشههای امام و انقلاب را نوعی پوسته برای کارشان انتخاب کردهاند.
انتهای کوچه بنبست، دست چپ، ساختمانی خاکستری، با رگههای قرمز قرار دارد. پشت در ورودی پارکینگ آن، تلقهای پلاستیکی محکم و مشجر قرار داده شده بود تا از لابهلای نردههای در پارکینگ هم داخل حیاط دیده نشود. برای ورود باید ٤و٥ پله بالا رفت سپس با عبور از در چوبی لوکس با تلفیقی از شیشه، وارد شد؛ البته شیشهها هم مشجر است. در ورودی، دو نفر برای تحویل موبایلها و سایر وسایل ایستادهاند. در سمت راست در ورودی، یک نفر پشت میز نشسته و وسایل را داخل کمدهای سه کنج دیوار، میگذاشت. یک نفر هم داخل اتاق کنار میز، موبایلها را از نفر پشت میز میگرفت و یک شماره را با چسب به گوشی میچسباند و یک شماره را هم به صاحب گوشی میداد. روبهروی در ورودی هم چند میز قرار گرفته بود که کارت اعضای شرکتکننده از استانها به تفکیک روی آن قرار گرفته بود و پس از احراز هویت، کارت ورودشان را تحویل میدادند.
برنامههای همایش
پس از تحویل وسایل و بازرسی توسط حراست، چندین میز با رومیزیهای قرمزرنگ قرار داشت که انگار برای سرو ناهار تعبیه شده بودند؛ البته پیش از آنها، یک میز دیگر قرار گرفته بود که روی آن پر بود از پوشههای دکمهدار.
به هر نفر هنگام ورود یکی از این پوشهها تحویل میدادند؛ پوشههایی که چند برگ سفید را با شیرازه، کنار هم قرار داده بودند و یک خودکار آبی وارداتی، که انگار وسایلی بودند برای یادداشتبرداشتن از مباحث و سخنرانیها. یک برگه دیگر هم داخل پوشهها بود که برنامه و سخنرانان همایش را اعلام میکرد: «محمود احمدینژاد»، «مجید نامجو» وزیر سابق نیرو، «علی نیکزاد» وزیر سابق مسکن و شهرسازی، ««مهدی غضنفری» وزیر سابق صنعت، «مجتبی ثمرههاشمی» مشاور احمدینژاد، سردار «رستم قاسمی» وزیر سابق نفت، ... و دوباره «محمود احمدینژاد». در بین این سخنرانیها، زمانی برای تنفس، ناهار و نماز هم در نظر گرفته شده بود؛ البته برنامهای هم در لیست بود که شاید مهمتر از سخنرانیها باشد؛ «تشکیل کمیسیونها» یا همان «کارگروهها» که احمدینژاد هم در سخنرانی افتتاحیه به آن اشاره کرد.
«احمدینژاد» با اشاره به تشکیل کارگروههای استانی برای بازخوانی آرمانهای امام(ره)، گفت: «خوشبختانه از یکسالونیم قبل کارگروههایی تشکیل شده و این موضوعات به بحث گذاشته شده و مختصر ارتباطاتی هم در استانها تنظیم شده است. معنای این بیاعتنایی به سایر مسئولیتهای یک انسان انقلابی نیست، ولی این مسئله بسیار مهم است. اگر این باشد بقیه مسائل هم خواهد بود، ولی اگر این را از دست بدهیم، هیچچیز باقی نخواهد ماند». او زمان تشکیل کارگروههای استانی و ارتباطگیریها را یکسالونیم پیش اعلام کرد؛ زمانی که در برابر سؤالات خبرنگاران مبنیبر احتمال بازگشت به سیاست، یا لبخندهای معروفش را به نمایش میگذاشت یا عید را تبریک میگفت یا پاسخهای «انحرافی» میداد.
یک نفر سنگ، دیگری لگد میزند
«محمود احمدینژاد» که در جمع افراد تشکیلات خود سخنرانی میکرد، در قسمت دیگری از سخنانش گفته «اینجا قرار نیست پاسخ هجمههای گسترده به دولتهای نهم و دهم را بدهیم». او افزود «علت اصلی این هجمهها این بود که ایستادگی بر آرمان و ارزشها انجام شد. نمیگویم صددرصد و کامل، اما در حد توان این اتفاق افتاد. برگ سبزی تحفه درویش! ما کسی نیستیم، بنده کسی نیستیم».
«احمدینژاد» درعینحال گفت: «ما اهل دعوا و فحاشی نیستیم، این اعمال متعلق به عقبافتادههای تاریخ است. ما به کسی جز آمریکا هجمه نمیکنیم. امام و رهبری فرمودند حواستان باشد با چه کسی طرفید. معلوم است خیلیها را دشمن جلو میاندازد و برخیها هم به انگیزهها و بهانههای مختلف وارد میشوند؛ اما نباید فراموش کرد که دشمن ما آمریکاست».
او در سخنانی حیرتانگیز برای بیان آنچه هجمه به دولتهایش مینامید، از تعابیر عجیبی استفاده کرد: «امروز هرکس در وجودش انگیزه نادرستی دارد، بهانهای پیدا میکند برای هجمه و توهین به دولتهای نهم و دهم. هرکس هرچه در دست دارد، میزند، یک نفر سنگ و دیگری لگد میزند، شمشیردار با شمشیر و نیزهدار با نیزه میزند. درواقع از شش جهت هجوم آوردهاند». او ادامه داد: «در دنیا خیلیها از عدالت و آزادی سخن گفتند، اما در عمل پوست مردم را کندند. امروز میبینیم چه خفقانی در جهان وجود دارد. با وجود این، آینده بسیار روشن است و پیروزی انتظار ما را میکشد».
او افزود: «هربار شبکههای استکباری را باز میکنیم و میبینیم مشغول فحاشی به ما هستند، خدا را شکر میکنیم. آنها تصور میکنند ما از این مسئله ناراحتیم درحالیکه خدا را به سبب دشمنی آنان سپاسگزاریم». «احمدینژاد» به دیدار خود با مقام معظم رهبری برای پیگیری بازخوانی و تبیین آرمانهای امام(ره) و انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: «زمانی خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و برنامه بازخوانی آرمانهای امام(ره) و انقلاب را خدمت ایشان عرض کردم. ایشان راهنماییها و رهنمودهایی را بیان فرمودند و در نتیجه، این بازخوانی تکلیف بنده شد؛ اما وقتی رهبر معظم انقلاب، در یک سخنرانی عمومی مسئله بازخوانی آرمانهای امام را مطرح کردند، این مسئله برای هرکسی که سخنان مقام معظم رهبری را شنیده است، تکلیفآور است».
حمله به دولت
در طبقه همکف ساختمان، پس از میزهایی که بعد از ورودی قرار گرفته بود، محیطی از آن با موکت پوشیده شده بود و محلی شده بود برای استراحت شرکتکنندگانی که از شهرها و شهرستانها آمده بودند. خوبی این مکان که بالاتر از حیاط قرار داشت، باز بودن یک طرف آن بود که باعث میشد هوا جریان داشته باشد. در کنار دیوارها و میزها، چند دستگاه سماور بزرگ برقی قرار گرفته بود تا برای حضار، چای آماده باشد. تعدادی از شرکتکنندگان روی زمین، کتهایشان را به شکل بالشت درآورده بودند و مشغول استراحت بودند.
تعدادی هم دور هم نشسته بودند و موز و خیار و کیک یزدی که در ظروف یکبارمصرف برای میانوعده تهیه شده بود، تناول میکردند؛ البته در این طبقه هم یک بلندگو نصب شده بود تا کسانی که مشغول استراحت هستند هم از شنیدن سخنان افرادی که در پارکینگ سخنرانی میکردند، محروم نشوند. علاوهبر محرومنشدن افراد داخل ساختمان، همسایگان هم از سخنرانیهای صبح محروم نشدند، چون صدای این بلندگو بهقدری بلند بود که حتی از داخل کوچه هم شنیده میشد.
حولوحوش ساعت ١٢ ظهر، بر تعداد خستگان از سفر یا سخنرانیها، اضافه میشد و سخنان «علی نیکزاد» هم تندتر. او که آخرین سخنران پیش از ناهار و نماز بود، به تندی به سیاستهای دولت یازدهم در حوزه مسکن میتاخت. او که تنها وزیر احمدینژاد در کاروان ثبتنام «اسفندیار رحیممشایی» برای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بود، مانند رئیسش ادعایی جهانی کرد: «من تمام تجربیات ساخت مسکن در دنیا را خواندهام».
او در سخنان خود چپ و راست به دولت حمله میکرد: «ما در بیابان مسکن ساختیم، شما لطف کنید شیر آب آن را وصل کنید»؛ «اگر نمیتوانید پروژهها را جمع کنید، خب یکی را که بلد است بیاورید جمع کند»؛ «تمام راهحلها را بررسی میکنند آخرش میرسند به راهحلهای دولت نهم و دهم، بعد عصبانی میشوند و زیرمیز میزنند». او از شغل اینروزهایش در «ستاد اجرائیات فرمان امام(ره)» گفت که مشغول آپارتمانسازی است.
پیش از او وزرای صنعت و اقتصاد احمدینژاد هم مانند نیکزاد به انتقاد از دولت روحانی پرداختند. اما قبل از آنها، «خسرو معتضد»، فردی که سالها در گُل ساعات پخش برنامههای صداوسیما یکربع آنتن در اختیار داشت، پشت تریبون رفت و گفت: «آقای دکتر احمدینژاد آمد و رفت و انصافا زحمت کشید که در تاریخ ماندگار شد». او که لقب تاریخنگار را یدک میکشد، در سخنانش از خانم خبرنگار ایتالیایی که به منزلش آمده بود هم خاطرهای گفت: «چندروز پیش یک خانم خبرنگار ایتالیایی در منزل من بود، میگفت سختگیری دکتر احمدینژاد باعث شد اینها الان بیایند بنشینند و مذاکره کنند. اگر آن سختگیری نبود، اینها نمیآمدند و مذاکره به هیچ نتیجهای نمیرسید».
مجری مراسم هم شخصی بود که «احمدینژاد» بهخاطر او یکشنبه سیاه را در مجلس رقم زد: «عبدالرضا شیخالاسلامی». پس از این سخنرانیها اعلام شد که به دلیل کمبود وقت، «ثمرههاشمی» در نوبت صبح سخنرانی نمیکند و جمعیتی که برای شرکت در همایش، در پارکینگ ساختمان جمع شده بودند، برای صرف ناهار و اقامه نماز به طبقه همکف آمدند.
گعدههای پس از نماز
گوشه طبقه همکف و پشت اتاق نگهداری از گوشیهای موبایل، چند دیگ و قابلمه روی آتش قرار گرفته بودند تا ناهار شرکتکنندگان را تهیه کنند. همانطور که هنگام ورود به ساختمان از بوی فضا میشد حدس زد، ناهار «خورش قیمه» است. شرکتکنندگان به همان میزی که پوشه دکمهدار را تحویل میداد، مراجعه میکردند و یک ظرف آلومینیومی حاوی برنج سفید تحویل میگرفتند که درون ظرف هم یک کاسه یکبارمصرف حاوی خورش قیمه قرار داده شده بود. نوشابه ساخت داخل و نان لواش هم از گزینههای اختیاری بود که کنار غذا میتوانستند، استفاده کنند.
با پخش اذان، در طبقه همکف همه به صف ایستادند تا نماز جماعت ظهر و عصر را بهجا بیاورند. بین نماز ظهر و عصر، «مرتضی تمدن»، استاندار تهران در زمان احمدینژاد و یار جدید او، به میان نمازگزاران آمد و نمازش را بهجا آورد. چند صف جلوتر هم حجتالاسلام «عباس امیریفر» ایستاده بود و چند صف عقبتر، «عبدالرضا داوری»، مشاور سابق احمدینژاد.
«امیریفر» پیشنماز مسجد سلمان فارسی بود.
پس از پایان نماز ظهر، عدهای بهطور ایستاده پشت میزهای با رومیزی قرمز، مشغول خوردن چلوخورشت بودند، چراکه وقتی نماز ظهر به نیمه رسید و رکعت دوم پایان یافت، تعداد زیادی از نمازگزاران، نمازشان را تمام کردند؛ آنها مسافر بودند و نماز چهاررکعتی برایشان دورکعت بود. بعد از نماز «امیریفر» یک گوشه، نزدیکیهای نردههای طبقه همکف از آنجا که حیاط پیدا بود، با برخی افراد گعده کرده و مشغول بگووبخند بود؛ «تمدن» هم کمی دورتر از «امیریفر» مشغول کاری مشابه بود.
«تمدن» در خلال حرفهایش به سفر چند روز پیش «احمدینژاد» به یکی از شهرستانهای استان چهارمحالوبختیاری اشاره میکرد و مدعی بود از شش هزار نفر جمعیت آن شهرستان، چهار هزار نفر به استقبال آمده بودند. او تأکید میکرد ما از این استقبال مغرور نمیشویم! یکی از حضار میگفت آنها با قلب آمدهاند و بهزور آورده نشده بودند. احمدینژاد پنجشنبه اول مرداد، به بهانه شرکت در مراسم «کاروان میثاق با شهدا» به «چلیچه» رفته و در جمع مردم آنجا سخنرانی کرده بود. او پیش از این هم در چند شهرستان رفته و سخنرانی کرده بود؛ سخنرانیهایی که او از مدونشدن و برنامهریزی برای آن خبر داده.
او در سخنرانی آغازین همایش روز پنجشنبه در طیف هواداران خود گفته: «اگر به مبانی امام(ره) برگردیم دستاوردهای ما صدها برابر میشود. بنده هم بهعنوان وظیفه شروع کرده و براساس فهم خودم با تکیه بر نظرات رهبری و تفسیرهایی که شده است، این مسائل را در سخنرانیهای استانی مطرح کنم». سخنرانیهایی که مسلما پژواک آنها در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری آینده شنیده خواهد شد.
قلب همایش؛ کارگروهها
اما شاید بتوان گفت مهمترین بخش همایش، بعد از ناهار و نماز آغاز شد. البته برنامه و محل تشکیل آنها، پس از سخنرانی «نیکزاد» توسط مجری برنامه اعلام شد؛ «کمیسیونها» یا همان «کارگروهها» که آغازی بودند بر شروع کارهای تشکیلاتی احمدینژاد. در این همایش شرکتکنندگان در شش کارگروه اصلی دستهبندی شده بودند که هرکدام از این گعدهها پس از استراحت، در محلهای گفتهشده جمع شدند تا راهبرد و خط مشی اجرائیشان به آنها اعلام شود: کارگروههای «سیاسی و بینالملل»، «رسانه»، «استانها»، «پشتیبانی»، «اقتصاد» و «اندیشه». شکل تشکیلاتی کارگروهها اینطور است که کارگروه اصلی در تهران و کارگروه استانها ذیل مرکز اداره میشوند. هر کدام هم در مراکز استانها شاخههای شهرستانهای خود را دارند.
این شکل از کار تشکیلاتی نشاندهنده عزم جدی «احمدینژاد» و طیف وابسته به او برای ورود به عرصه سیاست است. او در این تشکیلات دست روی موارد مهمی گذاشته که هرکدام برای خودش میتواند پاشنهآشیل باشد؛ چند کارگروه در سالن همایش، چندتای دیگر در طبقه سوم غربی و کارگروه «سیاسی و بینالملل» در طبقه همکف یا همان نمازخانه. اعلام خط مشی و آییننامه این کارگروه را «مجتبی ثمرههاشمی» برعهده داشت.
شاید طبقه همکف از بقیه مکانهای کارگروهها بهتر بود؛ رو به حیاط که باعث میشد نسیم بعدازظهری این روزهای غرب تهران، هوای آنجا را عوض کند و کمی هم خنک. البته طبقه همکف، مشکلی هم داشت؛ دیگر شرکتکنندگان در کنار میزها مشغول صحبت با صدای بلند بودند و صدای آنها اجازه نمیداد افرادی که در کارگروه سیاسی و بینالملل روبهروی «ثمره» نشسته بودند، صدای او را بشنوند. البته یکی، دو نفری هم بودند که بیسروصدا به دیوار نمازخانه تکیه داده و بهکار خودشان مشغول بودند؛ «استراحت بعد از ناهار».
نرسیدن صدای «ثمرههاشمی» باعث شد تا برای او یک صندلی بیاورند و روی آن بنشیند و حرفهایش را بزند. او مقداری در مورد نفس تشکیل این کارگروه صحبت و منابع اصلی آن را به سه قسمت تقسیم کرد: «قانون اساسی»، «سخنان امام خمینی(ره)» و «بیانات مقام معظم رهبری». در ابتدای جلسه «ثمرههاشمی» قصد داشت آییننامه کارگروه را قرائت کند که برای شنیدن همه حضار که روی زمین بهصورت حلقه نشسته بودند، یکی از افراد حاضر در جمع، آن را با صدایی بلندتر از صدای «ثمره» خواند. ابتدای آییننامه چند اصل از قانون اساسی را یادآوری میکرد که بر «مبارزه با استکبار»، «حمایت از جنبشهای آزادیخواه در سراسر جهان»، «تلاش برای اتحاد جهان اسلام» و «تلاش در جهت کرامت انسانی» تأکید میکند. در بین قرائت آن، «ثمره» توضیحاتی هم ارائه میکرد.
به گفته او، کار این کارگروه، ارزیابی اتفاقات روز براساس مبانی قرائتشده است. هفت سرفصل مانند «سیاست خارجی در بین تودههای مردم سراسر جهان»، «نقش سیاست خارجی در بین نخبگان جهان»، «نقش سیاست خارجی در بین علما و اندیشمندان»، «سیاست خارجی و مسلمانان»، «سیاست خارجی و مللی که ادیان غیرابراهیمی دارند» و همچنین «سیاست خارجی و رسانه با تأکید بر دیپلماسی عمومی» برای این کارگروه تعریف شده است.
برخی برنامهها هم برای اجرا در کارگروههای استانها اینگونه ذکر شده: «بررسی معیارهای دشمن و دوست با تأکید بر عدالت، ایستادگی بر مواضع، ظلمستیزی و همچنین نحوه برخورد با دشمن»، «دشمنان اصلی، اعم از آمریکا و صهیونیسم با تأکید بر بررسی روند ایستایی یا افول قدرتهای بزرگ»، «شناخت سازمانهای بینالمللی و منطقهای مانند تعامل با پیمان شانگهای، D٨ و...». دو مورد آخر دستور کار را میتوان گفت برای تشکیلات احمدینژاد مهمتر از بقیه است، چراکه آنها تقریبا در یک راستا هستند ولی برای تأکید بیشتر، آنها را به قسمتهای مجزا و ریزتر تقسیم کردهاند: «مسائل روز اعم از نحوه تعامل با همسایگان، آمریکا و غرب، بررسی اتفاقات حوزه هستهای و نگرانیهای موجود از بهخطرافتادن استقلال و استکبارستیزی». مورد بعدی هم «مردم و سیاست خارجی و نحوه پیشبرد توسط مردم و مخاطرات بیتوجهی به آنها» بود.
«ثمرههاشمی» پس از قرائت این بندها، مقداری درباره آنها و نحوه اجرای آنها هم توضیح داد. اما شاهبیت صحبتهای او مسئلهای غیر از «تبیین مبانی و آرمانهای امام و انقلاب اسلامی» بود؛ شاهبیتی که ایجاد این تشکیلات در آن خلاصه میشد: «نقد سیاست خارجی دولت فعلی باید در دستور کار دائمی کارگروههای سیاست در استانها باشد».
این به آن معناست که احمدینژاد یکی از پاشنهآشیلهای دولت خود را پیدا کرده و سعی دارد آن را از طریق نقد وضع موجود ترمیم کند تا با چهرهای بندزدهشده، بتواند وارد گود انتخابات شود. شیوه اجرای این آییننامه هم که با شیوه اجرائی دیگر کارگروهها مشابهت دارد، از این قرار است که کارگروهها با استفاده از استادان مجرب، هریک از استانها یکی از موضوعات را انتخاب کرده و باید درباره آن، تحقیق و پژوهش کنند. پس از تکمیل، استانها نتایج را به مرکز میفرستند، مرکز هم این نتایج را در اختیار دیگر استانها قرار داده و بهنوعی همه از نتیجه پژوهشهای دیگر استانها با خبر میشوند. این نتایج طبق آییننامهها باید توسط استادان و سخنرانان همطیف، در مساجد و دانشگاهها استفاده شود.
استفاده دیگر تشکیلات احمدینژاد از کارگروههای استانی، بسیار هوشمندانه انتخاب شده، چراکه نتایج پژوهشهای کارگروهها باید توسط رسانههای استانی استفاده شود. این حرکت، مانند توزیع مویرگی در علم بازاریابی است؛ یعنی در مقیاس حداقلی و با غلظت حداکثری، اطلاعات مورد نظر خود را به جامعه هدف تزریق میکنند. همچنین این نتایج باید در استانها در قالب «سیدی» و «کتاب» منتشر و توزیع شوند. این کارگروهها بهصورت سالانه در مجمعی که در تهران تشکیل میشود شرکت کرده و فعالیت آنها مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
پس از سخنان «ثمره» برخی حضار مباحثی را مطرح کردند که سایر افراد به آنها پاسخ دادند. در کنار «ثمرههاشمی»، چهرهای جنجالی روی زمین نشسته بود؛ «ابولفضل ظهرهوند»، او پس از «ثمره» نکاتی را گفت تا به اصل حرفهایش برسد. او که سابقه سفارت ایران در ایتالیا را دارد، انتقادهای تندی علیه توافق هستهای و شخص وزیر خارجه بیان میکند که ملایمترین آنها این بود: «این توافق، مصداق یخرجونهم من النور الی الظلمات است...».
او افزود: «... با این توافق زیر ولایت اوباما رفتیم» ظهرهوند پس از پایان جلسه کارگروه، با برخی افراد حاضر بهصورت ایستاده به گپزدن مشغول شد. در همین گپ و گفت خودش از اینکه با وجود اظهارنظرهای تند، به برنامههای صداوسیما دعوت میشود ابراز تعجب کرد. «ظهرهوند» در زمان اصلاحات دستیار «محسن امینزاده» معاون وزارت خارجه بود، پس از انتخاب «احمدینژاد» در چرخشی آنچنان در دل «احمدینژاد» نشست که باوجود مخالفتهای «منوچهر متکی»، وزیر خارجه وقت، او بهعنوان سفیر ایران در «رم» معرفی شد. برخی اظهارات «ظهرهوند» در حد «هاله نور» و مسائلی از این دست است. او پس از سفری که احمدینژاد سال ١٣٨٧ به ایتالیا داشت در مصاحبهای حیرتانگیز مدعی شده بود: «گروهی قصد داشتند هنگام اقامت رئیسجمهوری در رم، با استفاده از تابش مقادیر بسیار زیاد اشعه ایکس، او را دچار مسمومیت کنند». او گفته بود: «این ماجرا توهم توطئه نبوده و صحت دارد!»
بفرما بیرون
پس از پایان کارگروهها، همایش با پخش نماهنگی از احمدینژاد که گلچین دیدارها و سفرهای او بود، ادامه یافت. هرچند طبق برنامه، احمدینژاد برای جمعبندی مباحث باید ساعت ١٨:٣٠ به سالن میآمد ولی او از ساعت ١٥:٣٠ وارد شد. هنگام ورود او جمعیت بسیار کمی در سالن حضور داشتند، او باز هم کاپشن «بهاری»اش را پوشیده بود. «شیخالاسلامی» هم پشت میکروفون رفت تا اعلام برنامه کند. پیش از سخنان احمدینژاد مقرر بود «ثمرههاشمی» سخنانی درباره «توافق هستهای» و سایر مسائل روز بیان کند؛ سخنانی که هنگام انتقاد برخی افراد حاضر در کارگروه سیاسی وعده داد تا در سخنرانی عصر بیان کند. از آن زمان که به بیرون از جلسه هدایت شدم، سخنان احمدینژاد و دیگر سخنرانان را نشنیدم و منبع خبری دیگری هم آن را منتشر نکرد؛ چون ورود برای عموم آزاد نبود.
از من و نفر کنار دستیام کارت ورود خواست. شخص کناردستی، میگوید که من را فلانی معرفی کرده ولی من نه معرفی شده بودم و نه کارت داشتم. از من خواستند که به بیرون جلسه بیایم. به طبقه همکف رفتیم. در مسیر سؤال و جواب شدم که چگونه وارد شدی و... . درنهایت بهدلیل نداشتن کارت ورود به بیرون از ساختمان هدایت شدم. موقع ورود کسی از من کارت دعوت نخواسته بود، همین را به آنها گفتم. نمیدانم ظاهرشدن حراست بالای سرم ربط دقیقی به اشارات احمدینژاد دارد یا اتفاقی بوده. شاید هم آنقدر جلسات خصوصی برگزار کردهاند که چهره یک غریبه برایش آشکار میشود. شاید هم چهرهام از دفعه قبل که در مراسم تقدیر هم محلیهایش در مسجد جامع سمنگان حاضر شدم و سؤال و جواب کردیم در ذهنش باقی مانده بودم... بههرحال به بیرون «هدایت» شدم.
آغاز نشست سیاسی
ورود برای عموم ممنوع؛ قرار است در این مکان «نشست سراسری تبیین اندیشههای امام و انقلاب»، برگزار شود؛ نشستی که روز پنجشنبه در دانشگاه خود خوانده احمدینژاد برگزار شد، ولی صبح تا عصر به انتقاد و حمله به دولت یازدهم گذشت؛ نشستی سراسری با حضور کسانی که «نیروهای دلسوز انقلاب» از سراسر کشور میخواندند. ولی بیشتر مدیران و وزیران احمدینژاد خودنمایی میکردند. میتوان گفت این نشست آغاز فعالیتهای «علنی» انتخاباتی رئیس دولت نهم و دهم بود؛ چراکه او روز پنجشنبه از برنامهریزی برای «سخنرانی»های استانی خبر داد. البته در غیاب مردی که شایعه بازداشتش تکذیب شده بود؛ «اسفندیار رحیممشایی». «احمدینژاد» در دانشگاه ایرانیان، از تشکیل کارگروههایش در استانها خبر داد؛ آن هم از یک سال و نیم پیش. حالا دیگر وقت عملیاتیکردن است.
برای همین، آخر هفته برخی از اعضای شورای مرکزی استانها را بههمراه وزرا و مدیرانش به تهران فراخواند، تا پشت درهای بسته، پیشنهادها درباره کارگروهها شنیده شده و کار بهصورت جدی آغاز شود. این همایش را باید بهنوعی اعلام موجودیت جمعیت «احمدینژادیها» قلمداد کرد؛ جمعیتی که به سبب برگزاری پشت درهای بسته و کنترل امنیتی شدید نمیتوان اسم «حزب» بر آن گذاشت، هرچند که کسی از آنها ناراحت نخواهد شد، چون افتخار «احمدینژاد»، عضویتنداشتن در حزب است! شاید واژه برازنده این جمعیت، «تشکیلات احمدینژاد» باشد؛ چراکه معمولا در کنگره احزاب، درها به روی خبرنگاران باز است. البته گفته میشد که قرار است حدود ٧٠٠ نفر در این همایش حاضر شوند ولی با ارفاق میتوان گفت که ٢٠٠ نفر آمده بودند. محل برگزاری این همایش، ساختمان دانشگاهی بود که حاشیههای زیادی را درست کرده است.
ساختمان بیتابلو در بهار
برای رسیدن به ساختمان دانشگاه «ایرانیان» باید در «جنتآباد» تهران، به خیابانی رفت که نام آن از زبان احمدینژاد زیاد شنیده میشد: «بهار»؛ چند خیابان قبل از آن، بنبست «بهار» هم وجود دارد که برخی فکر میکردند «بهار» احمدینژاد، همان «بهار» بنبست است، اما او با وجود بازداشت دو معاونش در دولت، حس میکند که تازه اول راه است و بنبستی برایش وجود ندارد؛ راهی برای انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری.
ساختمان در یک کوچه بنبست است، اما از اهالی که سؤال میشد دانشگاه احمدینژاد کجاست، هیچکس نمیدانست. البته حق هم داشتند؛ ساختمانی بینام و نشان و بدون تابلو، ناشناخته باقی میماند؛ حتی برای اهالی محل. همین موضوع شاید برای افرادی که آدرس دقیق نداشتند، دردسرساز شده بود. روبهروی کوچه بنبست، گعده افرادی با شمایل و تیپهایی که در همایش بیشتر هم بودند، دیده میشد. دو نفر از همانها در خیابان بهار مشغول قدمزدن بودند. وقتی از آنها پرسیدم دانشگاه احمدینژاد کجاست، چنان با تعجب گفتند نمیدانیم که انگار تابهحال نام احمدینژاد را نشنیدهاند؛ که البته همان دو نفر هم در صف نماز جماعت همایش حضور داشتند!
ورود برای همه آزاد نبود، اما همه دوست داشتند که بدانند در دانشگاه بیتابلو چه میگذرد؛ هرچه میگذشت حرف از درس و مشق نبود و هرچه که بود، آغاز کارهای تشکیلاتی احمدینژاد. انگار تبیین اندیشههای امام و انقلاب را نوعی پوسته برای کارشان انتخاب کردهاند.
انتهای کوچه بنبست، دست چپ، ساختمانی خاکستری، با رگههای قرمز قرار دارد. پشت در ورودی پارکینگ آن، تلقهای پلاستیکی محکم و مشجر قرار داده شده بود تا از لابهلای نردههای در پارکینگ هم داخل حیاط دیده نشود. برای ورود باید ٤و٥ پله بالا رفت سپس با عبور از در چوبی لوکس با تلفیقی از شیشه، وارد شد؛ البته شیشهها هم مشجر است. در ورودی، دو نفر برای تحویل موبایلها و سایر وسایل ایستادهاند. در سمت راست در ورودی، یک نفر پشت میز نشسته و وسایل را داخل کمدهای سه کنج دیوار، میگذاشت. یک نفر هم داخل اتاق کنار میز، موبایلها را از نفر پشت میز میگرفت و یک شماره را با چسب به گوشی میچسباند و یک شماره را هم به صاحب گوشی میداد. روبهروی در ورودی هم چند میز قرار گرفته بود که کارت اعضای شرکتکننده از استانها به تفکیک روی آن قرار گرفته بود و پس از احراز هویت، کارت ورودشان را تحویل میدادند.
برنامههای همایش
پس از تحویل وسایل و بازرسی توسط حراست، چندین میز با رومیزیهای قرمزرنگ قرار داشت که انگار برای سرو ناهار تعبیه شده بودند؛ البته پیش از آنها، یک میز دیگر قرار گرفته بود که روی آن پر بود از پوشههای دکمهدار.
به هر نفر هنگام ورود یکی از این پوشهها تحویل میدادند؛ پوشههایی که چند برگ سفید را با شیرازه، کنار هم قرار داده بودند و یک خودکار آبی وارداتی، که انگار وسایلی بودند برای یادداشتبرداشتن از مباحث و سخنرانیها. یک برگه دیگر هم داخل پوشهها بود که برنامه و سخنرانان همایش را اعلام میکرد: «محمود احمدینژاد»، «مجید نامجو» وزیر سابق نیرو، «علی نیکزاد» وزیر سابق مسکن و شهرسازی، ««مهدی غضنفری» وزیر سابق صنعت، «مجتبی ثمرههاشمی» مشاور احمدینژاد، سردار «رستم قاسمی» وزیر سابق نفت، ... و دوباره «محمود احمدینژاد». در بین این سخنرانیها، زمانی برای تنفس، ناهار و نماز هم در نظر گرفته شده بود؛ البته برنامهای هم در لیست بود که شاید مهمتر از سخنرانیها باشد؛ «تشکیل کمیسیونها» یا همان «کارگروهها» که احمدینژاد هم در سخنرانی افتتاحیه به آن اشاره کرد.
«احمدینژاد» با اشاره به تشکیل کارگروههای استانی برای بازخوانی آرمانهای امام(ره)، گفت: «خوشبختانه از یکسالونیم قبل کارگروههایی تشکیل شده و این موضوعات به بحث گذاشته شده و مختصر ارتباطاتی هم در استانها تنظیم شده است. معنای این بیاعتنایی به سایر مسئولیتهای یک انسان انقلابی نیست، ولی این مسئله بسیار مهم است. اگر این باشد بقیه مسائل هم خواهد بود، ولی اگر این را از دست بدهیم، هیچچیز باقی نخواهد ماند». او زمان تشکیل کارگروههای استانی و ارتباطگیریها را یکسالونیم پیش اعلام کرد؛ زمانی که در برابر سؤالات خبرنگاران مبنیبر احتمال بازگشت به سیاست، یا لبخندهای معروفش را به نمایش میگذاشت یا عید را تبریک میگفت یا پاسخهای «انحرافی» میداد.
یک نفر سنگ، دیگری لگد میزند
«محمود احمدینژاد» که در جمع افراد تشکیلات خود سخنرانی میکرد، در قسمت دیگری از سخنانش گفته «اینجا قرار نیست پاسخ هجمههای گسترده به دولتهای نهم و دهم را بدهیم». او افزود «علت اصلی این هجمهها این بود که ایستادگی بر آرمان و ارزشها انجام شد. نمیگویم صددرصد و کامل، اما در حد توان این اتفاق افتاد. برگ سبزی تحفه درویش! ما کسی نیستیم، بنده کسی نیستیم».
«احمدینژاد» درعینحال گفت: «ما اهل دعوا و فحاشی نیستیم، این اعمال متعلق به عقبافتادههای تاریخ است. ما به کسی جز آمریکا هجمه نمیکنیم. امام و رهبری فرمودند حواستان باشد با چه کسی طرفید. معلوم است خیلیها را دشمن جلو میاندازد و برخیها هم به انگیزهها و بهانههای مختلف وارد میشوند؛ اما نباید فراموش کرد که دشمن ما آمریکاست».
او در سخنانی حیرتانگیز برای بیان آنچه هجمه به دولتهایش مینامید، از تعابیر عجیبی استفاده کرد: «امروز هرکس در وجودش انگیزه نادرستی دارد، بهانهای پیدا میکند برای هجمه و توهین به دولتهای نهم و دهم. هرکس هرچه در دست دارد، میزند، یک نفر سنگ و دیگری لگد میزند، شمشیردار با شمشیر و نیزهدار با نیزه میزند. درواقع از شش جهت هجوم آوردهاند». او ادامه داد: «در دنیا خیلیها از عدالت و آزادی سخن گفتند، اما در عمل پوست مردم را کندند. امروز میبینیم چه خفقانی در جهان وجود دارد. با وجود این، آینده بسیار روشن است و پیروزی انتظار ما را میکشد».
او افزود: «هربار شبکههای استکباری را باز میکنیم و میبینیم مشغول فحاشی به ما هستند، خدا را شکر میکنیم. آنها تصور میکنند ما از این مسئله ناراحتیم درحالیکه خدا را به سبب دشمنی آنان سپاسگزاریم». «احمدینژاد» به دیدار خود با مقام معظم رهبری برای پیگیری بازخوانی و تبیین آرمانهای امام(ره) و انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: «زمانی خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و برنامه بازخوانی آرمانهای امام(ره) و انقلاب را خدمت ایشان عرض کردم. ایشان راهنماییها و رهنمودهایی را بیان فرمودند و در نتیجه، این بازخوانی تکلیف بنده شد؛ اما وقتی رهبر معظم انقلاب، در یک سخنرانی عمومی مسئله بازخوانی آرمانهای امام را مطرح کردند، این مسئله برای هرکسی که سخنان مقام معظم رهبری را شنیده است، تکلیفآور است».
حمله به دولت
در طبقه همکف ساختمان، پس از میزهایی که بعد از ورودی قرار گرفته بود، محیطی از آن با موکت پوشیده شده بود و محلی شده بود برای استراحت شرکتکنندگانی که از شهرها و شهرستانها آمده بودند. خوبی این مکان که بالاتر از حیاط قرار داشت، باز بودن یک طرف آن بود که باعث میشد هوا جریان داشته باشد. در کنار دیوارها و میزها، چند دستگاه سماور بزرگ برقی قرار گرفته بود تا برای حضار، چای آماده باشد. تعدادی از شرکتکنندگان روی زمین، کتهایشان را به شکل بالشت درآورده بودند و مشغول استراحت بودند.
تعدادی هم دور هم نشسته بودند و موز و خیار و کیک یزدی که در ظروف یکبارمصرف برای میانوعده تهیه شده بود، تناول میکردند؛ البته در این طبقه هم یک بلندگو نصب شده بود تا کسانی که مشغول استراحت هستند هم از شنیدن سخنان افرادی که در پارکینگ سخنرانی میکردند، محروم نشوند. علاوهبر محرومنشدن افراد داخل ساختمان، همسایگان هم از سخنرانیهای صبح محروم نشدند، چون صدای این بلندگو بهقدری بلند بود که حتی از داخل کوچه هم شنیده میشد.
حولوحوش ساعت ١٢ ظهر، بر تعداد خستگان از سفر یا سخنرانیها، اضافه میشد و سخنان «علی نیکزاد» هم تندتر. او که آخرین سخنران پیش از ناهار و نماز بود، به تندی به سیاستهای دولت یازدهم در حوزه مسکن میتاخت. او که تنها وزیر احمدینژاد در کاروان ثبتنام «اسفندیار رحیممشایی» برای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بود، مانند رئیسش ادعایی جهانی کرد: «من تمام تجربیات ساخت مسکن در دنیا را خواندهام».
او در سخنان خود چپ و راست به دولت حمله میکرد: «ما در بیابان مسکن ساختیم، شما لطف کنید شیر آب آن را وصل کنید»؛ «اگر نمیتوانید پروژهها را جمع کنید، خب یکی را که بلد است بیاورید جمع کند»؛ «تمام راهحلها را بررسی میکنند آخرش میرسند به راهحلهای دولت نهم و دهم، بعد عصبانی میشوند و زیرمیز میزنند». او از شغل اینروزهایش در «ستاد اجرائیات فرمان امام(ره)» گفت که مشغول آپارتمانسازی است.
پیش از او وزرای صنعت و اقتصاد احمدینژاد هم مانند نیکزاد به انتقاد از دولت روحانی پرداختند. اما قبل از آنها، «خسرو معتضد»، فردی که سالها در گُل ساعات پخش برنامههای صداوسیما یکربع آنتن در اختیار داشت، پشت تریبون رفت و گفت: «آقای دکتر احمدینژاد آمد و رفت و انصافا زحمت کشید که در تاریخ ماندگار شد». او که لقب تاریخنگار را یدک میکشد، در سخنانش از خانم خبرنگار ایتالیایی که به منزلش آمده بود هم خاطرهای گفت: «چندروز پیش یک خانم خبرنگار ایتالیایی در منزل من بود، میگفت سختگیری دکتر احمدینژاد باعث شد اینها الان بیایند بنشینند و مذاکره کنند. اگر آن سختگیری نبود، اینها نمیآمدند و مذاکره به هیچ نتیجهای نمیرسید».
مجری مراسم هم شخصی بود که «احمدینژاد» بهخاطر او یکشنبه سیاه را در مجلس رقم زد: «عبدالرضا شیخالاسلامی». پس از این سخنرانیها اعلام شد که به دلیل کمبود وقت، «ثمرههاشمی» در نوبت صبح سخنرانی نمیکند و جمعیتی که برای شرکت در همایش، در پارکینگ ساختمان جمع شده بودند، برای صرف ناهار و اقامه نماز به طبقه همکف آمدند.
گعدههای پس از نماز
گوشه طبقه همکف و پشت اتاق نگهداری از گوشیهای موبایل، چند دیگ و قابلمه روی آتش قرار گرفته بودند تا ناهار شرکتکنندگان را تهیه کنند. همانطور که هنگام ورود به ساختمان از بوی فضا میشد حدس زد، ناهار «خورش قیمه» است. شرکتکنندگان به همان میزی که پوشه دکمهدار را تحویل میداد، مراجعه میکردند و یک ظرف آلومینیومی حاوی برنج سفید تحویل میگرفتند که درون ظرف هم یک کاسه یکبارمصرف حاوی خورش قیمه قرار داده شده بود. نوشابه ساخت داخل و نان لواش هم از گزینههای اختیاری بود که کنار غذا میتوانستند، استفاده کنند.
با پخش اذان، در طبقه همکف همه به صف ایستادند تا نماز جماعت ظهر و عصر را بهجا بیاورند. بین نماز ظهر و عصر، «مرتضی تمدن»، استاندار تهران در زمان احمدینژاد و یار جدید او، به میان نمازگزاران آمد و نمازش را بهجا آورد. چند صف جلوتر هم حجتالاسلام «عباس امیریفر» ایستاده بود و چند صف عقبتر، «عبدالرضا داوری»، مشاور سابق احمدینژاد.
«امیریفر» پیشنماز مسجد سلمان فارسی بود.
پس از پایان نماز ظهر، عدهای بهطور ایستاده پشت میزهای با رومیزی قرمز، مشغول خوردن چلوخورشت بودند، چراکه وقتی نماز ظهر به نیمه رسید و رکعت دوم پایان یافت، تعداد زیادی از نمازگزاران، نمازشان را تمام کردند؛ آنها مسافر بودند و نماز چهاررکعتی برایشان دورکعت بود. بعد از نماز «امیریفر» یک گوشه، نزدیکیهای نردههای طبقه همکف از آنجا که حیاط پیدا بود، با برخی افراد گعده کرده و مشغول بگووبخند بود؛ «تمدن» هم کمی دورتر از «امیریفر» مشغول کاری مشابه بود.
«تمدن» در خلال حرفهایش به سفر چند روز پیش «احمدینژاد» به یکی از شهرستانهای استان چهارمحالوبختیاری اشاره میکرد و مدعی بود از شش هزار نفر جمعیت آن شهرستان، چهار هزار نفر به استقبال آمده بودند. او تأکید میکرد ما از این استقبال مغرور نمیشویم! یکی از حضار میگفت آنها با قلب آمدهاند و بهزور آورده نشده بودند. احمدینژاد پنجشنبه اول مرداد، به بهانه شرکت در مراسم «کاروان میثاق با شهدا» به «چلیچه» رفته و در جمع مردم آنجا سخنرانی کرده بود. او پیش از این هم در چند شهرستان رفته و سخنرانی کرده بود؛ سخنرانیهایی که او از مدونشدن و برنامهریزی برای آن خبر داده.
او در سخنرانی آغازین همایش روز پنجشنبه در طیف هواداران خود گفته: «اگر به مبانی امام(ره) برگردیم دستاوردهای ما صدها برابر میشود. بنده هم بهعنوان وظیفه شروع کرده و براساس فهم خودم با تکیه بر نظرات رهبری و تفسیرهایی که شده است، این مسائل را در سخنرانیهای استانی مطرح کنم». سخنرانیهایی که مسلما پژواک آنها در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری آینده شنیده خواهد شد.
قلب همایش؛ کارگروهها
اما شاید بتوان گفت مهمترین بخش همایش، بعد از ناهار و نماز آغاز شد. البته برنامه و محل تشکیل آنها، پس از سخنرانی «نیکزاد» توسط مجری برنامه اعلام شد؛ «کمیسیونها» یا همان «کارگروهها» که آغازی بودند بر شروع کارهای تشکیلاتی احمدینژاد. در این همایش شرکتکنندگان در شش کارگروه اصلی دستهبندی شده بودند که هرکدام از این گعدهها پس از استراحت، در محلهای گفتهشده جمع شدند تا راهبرد و خط مشی اجرائیشان به آنها اعلام شود: کارگروههای «سیاسی و بینالملل»، «رسانه»، «استانها»، «پشتیبانی»، «اقتصاد» و «اندیشه». شکل تشکیلاتی کارگروهها اینطور است که کارگروه اصلی در تهران و کارگروه استانها ذیل مرکز اداره میشوند. هر کدام هم در مراکز استانها شاخههای شهرستانهای خود را دارند.
این شکل از کار تشکیلاتی نشاندهنده عزم جدی «احمدینژاد» و طیف وابسته به او برای ورود به عرصه سیاست است. او در این تشکیلات دست روی موارد مهمی گذاشته که هرکدام برای خودش میتواند پاشنهآشیل باشد؛ چند کارگروه در سالن همایش، چندتای دیگر در طبقه سوم غربی و کارگروه «سیاسی و بینالملل» در طبقه همکف یا همان نمازخانه. اعلام خط مشی و آییننامه این کارگروه را «مجتبی ثمرههاشمی» برعهده داشت.
شاید طبقه همکف از بقیه مکانهای کارگروهها بهتر بود؛ رو به حیاط که باعث میشد نسیم بعدازظهری این روزهای غرب تهران، هوای آنجا را عوض کند و کمی هم خنک. البته طبقه همکف، مشکلی هم داشت؛ دیگر شرکتکنندگان در کنار میزها مشغول صحبت با صدای بلند بودند و صدای آنها اجازه نمیداد افرادی که در کارگروه سیاسی و بینالملل روبهروی «ثمره» نشسته بودند، صدای او را بشنوند. البته یکی، دو نفری هم بودند که بیسروصدا به دیوار نمازخانه تکیه داده و بهکار خودشان مشغول بودند؛ «استراحت بعد از ناهار».
نرسیدن صدای «ثمرههاشمی» باعث شد تا برای او یک صندلی بیاورند و روی آن بنشیند و حرفهایش را بزند. او مقداری در مورد نفس تشکیل این کارگروه صحبت و منابع اصلی آن را به سه قسمت تقسیم کرد: «قانون اساسی»، «سخنان امام خمینی(ره)» و «بیانات مقام معظم رهبری». در ابتدای جلسه «ثمرههاشمی» قصد داشت آییننامه کارگروه را قرائت کند که برای شنیدن همه حضار که روی زمین بهصورت حلقه نشسته بودند، یکی از افراد حاضر در جمع، آن را با صدایی بلندتر از صدای «ثمره» خواند. ابتدای آییننامه چند اصل از قانون اساسی را یادآوری میکرد که بر «مبارزه با استکبار»، «حمایت از جنبشهای آزادیخواه در سراسر جهان»، «تلاش برای اتحاد جهان اسلام» و «تلاش در جهت کرامت انسانی» تأکید میکند. در بین قرائت آن، «ثمره» توضیحاتی هم ارائه میکرد.
به گفته او، کار این کارگروه، ارزیابی اتفاقات روز براساس مبانی قرائتشده است. هفت سرفصل مانند «سیاست خارجی در بین تودههای مردم سراسر جهان»، «نقش سیاست خارجی در بین نخبگان جهان»، «نقش سیاست خارجی در بین علما و اندیشمندان»، «سیاست خارجی و مسلمانان»، «سیاست خارجی و مللی که ادیان غیرابراهیمی دارند» و همچنین «سیاست خارجی و رسانه با تأکید بر دیپلماسی عمومی» برای این کارگروه تعریف شده است.
برخی برنامهها هم برای اجرا در کارگروههای استانها اینگونه ذکر شده: «بررسی معیارهای دشمن و دوست با تأکید بر عدالت، ایستادگی بر مواضع، ظلمستیزی و همچنین نحوه برخورد با دشمن»، «دشمنان اصلی، اعم از آمریکا و صهیونیسم با تأکید بر بررسی روند ایستایی یا افول قدرتهای بزرگ»، «شناخت سازمانهای بینالمللی و منطقهای مانند تعامل با پیمان شانگهای، D٨ و...». دو مورد آخر دستور کار را میتوان گفت برای تشکیلات احمدینژاد مهمتر از بقیه است، چراکه آنها تقریبا در یک راستا هستند ولی برای تأکید بیشتر، آنها را به قسمتهای مجزا و ریزتر تقسیم کردهاند: «مسائل روز اعم از نحوه تعامل با همسایگان، آمریکا و غرب، بررسی اتفاقات حوزه هستهای و نگرانیهای موجود از بهخطرافتادن استقلال و استکبارستیزی». مورد بعدی هم «مردم و سیاست خارجی و نحوه پیشبرد توسط مردم و مخاطرات بیتوجهی به آنها» بود.
«ثمرههاشمی» پس از قرائت این بندها، مقداری درباره آنها و نحوه اجرای آنها هم توضیح داد. اما شاهبیت صحبتهای او مسئلهای غیر از «تبیین مبانی و آرمانهای امام و انقلاب اسلامی» بود؛ شاهبیتی که ایجاد این تشکیلات در آن خلاصه میشد: «نقد سیاست خارجی دولت فعلی باید در دستور کار دائمی کارگروههای سیاست در استانها باشد».
این به آن معناست که احمدینژاد یکی از پاشنهآشیلهای دولت خود را پیدا کرده و سعی دارد آن را از طریق نقد وضع موجود ترمیم کند تا با چهرهای بندزدهشده، بتواند وارد گود انتخابات شود. شیوه اجرای این آییننامه هم که با شیوه اجرائی دیگر کارگروهها مشابهت دارد، از این قرار است که کارگروهها با استفاده از استادان مجرب، هریک از استانها یکی از موضوعات را انتخاب کرده و باید درباره آن، تحقیق و پژوهش کنند. پس از تکمیل، استانها نتایج را به مرکز میفرستند، مرکز هم این نتایج را در اختیار دیگر استانها قرار داده و بهنوعی همه از نتیجه پژوهشهای دیگر استانها با خبر میشوند. این نتایج طبق آییننامهها باید توسط استادان و سخنرانان همطیف، در مساجد و دانشگاهها استفاده شود.
استفاده دیگر تشکیلات احمدینژاد از کارگروههای استانی، بسیار هوشمندانه انتخاب شده، چراکه نتایج پژوهشهای کارگروهها باید توسط رسانههای استانی استفاده شود. این حرکت، مانند توزیع مویرگی در علم بازاریابی است؛ یعنی در مقیاس حداقلی و با غلظت حداکثری، اطلاعات مورد نظر خود را به جامعه هدف تزریق میکنند. همچنین این نتایج باید در استانها در قالب «سیدی» و «کتاب» منتشر و توزیع شوند. این کارگروهها بهصورت سالانه در مجمعی که در تهران تشکیل میشود شرکت کرده و فعالیت آنها مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
پس از سخنان «ثمره» برخی حضار مباحثی را مطرح کردند که سایر افراد به آنها پاسخ دادند. در کنار «ثمرههاشمی»، چهرهای جنجالی روی زمین نشسته بود؛ «ابولفضل ظهرهوند»، او پس از «ثمره» نکاتی را گفت تا به اصل حرفهایش برسد. او که سابقه سفارت ایران در ایتالیا را دارد، انتقادهای تندی علیه توافق هستهای و شخص وزیر خارجه بیان میکند که ملایمترین آنها این بود: «این توافق، مصداق یخرجونهم من النور الی الظلمات است...».
او افزود: «... با این توافق زیر ولایت اوباما رفتیم» ظهرهوند پس از پایان جلسه کارگروه، با برخی افراد حاضر بهصورت ایستاده به گپزدن مشغول شد. در همین گپ و گفت خودش از اینکه با وجود اظهارنظرهای تند، به برنامههای صداوسیما دعوت میشود ابراز تعجب کرد. «ظهرهوند» در زمان اصلاحات دستیار «محسن امینزاده» معاون وزارت خارجه بود، پس از انتخاب «احمدینژاد» در چرخشی آنچنان در دل «احمدینژاد» نشست که باوجود مخالفتهای «منوچهر متکی»، وزیر خارجه وقت، او بهعنوان سفیر ایران در «رم» معرفی شد. برخی اظهارات «ظهرهوند» در حد «هاله نور» و مسائلی از این دست است. او پس از سفری که احمدینژاد سال ١٣٨٧ به ایتالیا داشت در مصاحبهای حیرتانگیز مدعی شده بود: «گروهی قصد داشتند هنگام اقامت رئیسجمهوری در رم، با استفاده از تابش مقادیر بسیار زیاد اشعه ایکس، او را دچار مسمومیت کنند». او گفته بود: «این ماجرا توهم توطئه نبوده و صحت دارد!»
بفرما بیرون
پس از پایان کارگروهها، همایش با پخش نماهنگی از احمدینژاد که گلچین دیدارها و سفرهای او بود، ادامه یافت. هرچند طبق برنامه، احمدینژاد برای جمعبندی مباحث باید ساعت ١٨:٣٠ به سالن میآمد ولی او از ساعت ١٥:٣٠ وارد شد. هنگام ورود او جمعیت بسیار کمی در سالن حضور داشتند، او باز هم کاپشن «بهاری»اش را پوشیده بود. «شیخالاسلامی» هم پشت میکروفون رفت تا اعلام برنامه کند. پیش از سخنان احمدینژاد مقرر بود «ثمرههاشمی» سخنانی درباره «توافق هستهای» و سایر مسائل روز بیان کند؛ سخنانی که هنگام انتقاد برخی افراد حاضر در کارگروه سیاسی وعده داد تا در سخنرانی عصر بیان کند. از آن زمان که به بیرون از جلسه هدایت شدم، سخنان احمدینژاد و دیگر سخنرانان را نشنیدم و منبع خبری دیگری هم آن را منتشر نکرد؛ چون ورود برای عموم آزاد نبود.
منبع: روزنامه شرق
مسئولان سازمان غذا و دارو از تولید
داروهای تقلبی در منطقه خاورمیانه و بهویژه همسایگان مرزهای شرقی و غربی کشور
نگران هستند، هرچند بنا بر شواهد موجود، داروهای تقلبی در بازار رسمی کشور بسیار
نادر و موردی است اما این وضع در بازار غیررسمی شرایط دیگری دارد. تا جایی که به
گفته مدیرکل نظارت بر دارو و موادمخدر سازمان غذا و دارو: «بیش از ٩٥درصد
از داروهای تقلبی در بازارهای غیررسمی خرید و فروش میشود و از آن مهمتر اینکه
پیگیری و ردیابی این داروها در بازار غیررسمی کشور عملا غیرممکن است.» مهدی
پیرصالحی در چهارمین همایش مبارزه با داروی قاچاق، هرچند بازار رسمی دارویی کشور
را نسبت به ورود داروهای تقلبی ایمن عنوان کرد اما با ابراز نگرانی از رواج این
پدیده در منطقه، از مردم خواست تا داروهای مورد نیاز خود را فقط از بازارهای رسمی
تهیه کنند.
به گزارش شهروند، او بهعنوان اولین سخنران این همایش با بیان اینکه ٦٠درصد از داروهای تقلبی در کشورهای درحال توسعه تولید میشوند، افزود: «بیشترین داروهای تقلبی منطقه در پاکستان و ترکیه تولید میشود و با توجه به همسایگی این دو کشور با ایران باید نظارت دقیقی در این خصوص انجام شود.»
پیرصالحی افزود: «با توجه به حجم بالای داروهای تقلبی در منطقه خاورمیانه و درآمد پرسود حاصل از قاچاق داروهای تقلبی، نگرانی ما را در زمینه ورود این نوع داروها به کشور زیاد کرده است.»
او با اشاره به گسترش پدیده تولید و قاچاق داروهای تقلبی در چندسال اخیر و اقدامات بازدارنده سازمان غذا و دارو برای ورود این داروها به چرخه دارویی کشور، گفت: «بهترین و موثرترین راه برای مبارزه با این موضوع بسته نگهداشتن چرخه دارویی کشور با استفاده از سیستم ثبت و شناسنامهدار کردن داروهای موجود در کشور است.» این مسئول در سازمان غذا و دارو افزود: «باتوجه به وجود بیش از ٥هزار قلم دارویی در داروخانهها عملا نظارت میدانی به تنهایی نمیتواند اصالت داروها را تأیید کند. به همین دلیل با برنامهریزیهای انجام شده کدینگ برچسب اصالت دارو برای تمامی داروهای موجود در بازار ایران درحال انجام است.»
توزیع داروی تقلبی در بازار غیررسمی
مدیرکل نظارت بر دارو و موادمخدر سازمان غذا و دارو در حاشیه این همایش در جمع خبرنگاران هم حاضر شد و به پرسش آنها پاسخ داد. او گفت: «٩٥درصد داروهای تقلبی درکشور مربوط به سیستمهای غیردولتی است و ما برای اینکه داروهای تقلبی و قاچاق وارد کشورمان نشود به صورت جدی از تولیدات داخلی حمایت میکنیم و برای این موضوع علاوه بر محدودکردن داروهای وارداتی، شرکتهای تولیدی داخل را تشویق به صادرات محصولاتشان میکنیم.» او افزود: «وقتی داروی قاچاق از مراجع غیررسمی تهیه میشود نمیتوان انتظار داشت که بتوان آن را پیگیری کرد چراکه از زمان ورود و حتی تا زمان خرید کارهای غیرقانونی زیادی انجام گرفته و راهی برای شکایت و پیگیری وجود ندارد. به همین دلیل ما از مردم میخواهیم در هر شرایطی دارو را از مراکز رسمی و داروخانهها تهیه کنند و هوشیار باشند. چون خطر وجود داروهای تقلبی در بازار غیررسمی بسیار جدی است.»
برخورد با ٣٠ داروخانه متخلف در سال گذشته
پیرصالحی به تجویز داروهای قاچاق توسط برخی پزشکان اشاره کرد و این توضیح را داد: «این واقعیتی است که در همه دنیا وجود دارد اما در بازار رسمی کشور آماری از این مسأله نداریم.» او در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره برخورد با داروخانههای متخلف که داروهای تقلبی میفروشند، گفت: «برخورد با تمام متخلفان در این حوزه با جدیت انجام میشود. همانطور که با ٣٠ داروخانه متخلف درسال گذشته برخورد شد و پرونده تخلفات آنها در مراجع قضایی درحال پیگیری و رسیدگی است.» او ادامه داد: «البته این تعداد متخلف در بین ١١هزار داروخانه رسمی کشور آمار ناچیزی است. با این وجود تلاش میکنیم که حتی این آمار کمتر شود.»
جمعآوری دلالان دارو از مقابل داروخانهها
پیرصالحی درباره برخورد و جمعآوری بازار غیررسمی دارو در ناصرخسرو هم توضیح داد: «واقعیت این است که اگر امروز با همکاری نیروی انتظامی این بازار را جمعآوری کنیم به مکان دیگری منتقل میشود. مهمتر از این موضوع بحث نظارت و کنترلهای مناسب است. البته در ناصرخسرو عمده داروهایی که خرید و فروش میشوند داروهای مخدر، سقط جنین و بدنسازی است که فروش آنها در شبکه رسمی ممنوع است. به همین خاطر میتوان گفت ناصرخسرو جمع شدنی نیست.»
او افزود: «زمانی که سیستم رسمی با کمبود دارو مواجه باشد سیستمهای موازی ایجاد میشود. به همین دلیل در تلاش هستیم تا کمبودهای دارویی را به حداقل برسانیم. البته تلاش برای رفع این معضل همکاری قوه قضائیه، نیروی انتظامی و وزارت بهداشت را میطلبد اما فکر نمیکنم عملا امکان اینکه قاچاق دارو را به صفر برسانیم وجود داشته باشد.» پیرصالحی همچنین درباره حضور دلالان دارو در مقابل برخی داروخانههای مرجع در شهر تهران گفت: « این مورد در چند داروخانه بزرگ تهران رخ داد اما با همکاری نیروی انتظامی جلوی آن گرفته شد. بیشتر این موارد به دلیل کمبود دارو صورت میگرفت اما امروز به دلیل اینکه کمبود دارو کاهش پیدا کرده حضور این افراد نیز کم شده است.»
مدیرکل نظارت بر دارو و موادمخدر سازمان غذا و دارو در پاسخ به «شهروند» درباره تأثیر توافق هستهای بر بازار دارویی کشور توضیح داد: «قطعا با توافقات انجام شده و برچیده شدن تحریمها بحث جابهجایی مالی و امور بانکی برای تهیه دارو یا مواد اولیه تولید دارو در کشور، راحتتر انجام خواهد شد. در آینده با اجرایی شدن این توافق تسهیل در امر تولید دارو را خواهیم داشت.»
او ادامه داد: «البته این توافق باعث افزایش میزان واردات دارو به کشور نمیشود، چون ملاک عمل ما محدودیت ورود داروهایی است که مشابه آن در داخل تولید میشود. این محدودیت در راستای حمایت از تولیدکننده داخلی انجام میشود. البته برچیده شدن تحریمها علاوه بر تسریع و تسهیل تولید دارو در داخل کشور، کمبودهای مقطعی دارو را هم برطرف خواهد کرد.»
پیرصالحی همچنین با اشاره به تولید داروی بیماری هپاتیت C در داخل کشور گفت: «در چند وقت اخیر داروهای زیادی برای این بیماری در بازار جهانی عرضه میشود. ولی قیمت این داروها بسیار گران است. برای نمونه یک قلم دارویی این بیماران که به صورت قرص است، رقمی بالغ بر هزار یورو دارد و بیمار باید این دارو را برای یک دوره ٣ ماهه مصرف کند. به همین دلیل برخی از این داروها که در لیست دارویی کشور قرار گرفت توسط چند شرکت تولیدی در داخل کشور با هزینه بسیار پایینتری تولید شده است که تا چند ماه آینده وارد بازار خواهد شد.» او افزود: «البته برخی از این داروها به صورت ترکیبی تولید میشود که قیمت بسیار بالایی دارند. به همین دلیل هم با شرکتهای واردکننده و چند شرکت تولید دارو مذاکراتی داشتیم تا این داروها با قیمت پایینتری در اختیار مردم قرار بگیرد. چون براساس قوانین، داروهای گرانقیمت نمیتوانند در چرخه دارویی کشور قرار بگیرند. سقفی که ما برای شرکتهای واردکننده و تولیدی تعیین کردیم قیمت ٥٠هزار تومان به ازای هر یک عدد قرص است که شرکتهای تولیدکننده داخلی از این قیمت استقبال کردند و ساخت آن در شرکتهای تولیدکننده داخلی آغاز شده است.»
داروی تقلبی تجارتی ٢٠٠میلیارد دلاری
در ادامه این همایش، علیرضا فخرآبادی پژوهشگر دارویی و مشاور رئیس سازمان غذا و دارو با اشاره به سود سرشار حاصل از قاچاق داروهای تقلبی در دنیا گفت: «براساس اعلام مراجع رسمی بینالمللی فروش داروهای تقلبی در دوسال گذشته رقمی بیش از ٢٠٠میلیارد دلار بوده است.» او با اشاره به سهم ١٠درصدی داروهای تقلبی از کل داروهای موجود در بازار جهانی دارو گفت: «بیشتر این داروها در آسیای جنوب شرقی، آمریکای لاتین، آفریقا و خاورمیانه تولید میشود و جالب اینکه سهم مصرف این داروها در این مناطق نیز بیشتر از سایر نقاط جهان است.» این پژوهشگر دارویی با اشاره به وضع داروهای تقلبی در منطقه خاورمیانه گفت: «مراجع رسمی در هند وجود ٢٠درصدی داروهای تقلبی در این کشور را تأیید کردهاند، درحالیکه در پاکستان این آمار به ٥٠درصد هم میرسد.» او به وضع کشورهای عرب حوزه خلیجفارس هم اشاره کرد و گفت: «در اجلاس اخیر شرمالشیخ که وزرای بهداشت کشورهای عربی در آن حضور داشتند، به صراحت عنوان شد که بالغ بر ۳۵درصد داروها در کشورهای عربی تقلبی است.»
او با اشاره به اینکه این مقوله نسبتا جدیدی در حوزه بهداشت جهانی است، افزود: « پدیده داروهای تقلبی، بهداشت جهانی را تهدید میکند. حتی کشورهای توسعه یافته نیز رسما وجود داروهای تقلبی در بازار دارویی خود را تأیید میکنند. حتی اخیرا این موضوع باعث شده تا قانونگذاران در ایالات متحده به فکر ایجاد سازوکارهای قانونی سفت و سختی برای ایجاد بازدارندگی از رواج این پدیده خطرناک باشند.»
بیش از ٧٠درصد داروهای تقلبی در فضای مجازی عرضه میشود
ادموند دارویو، رئیس حفاظت و امنیت جهان در شرکت دارویی سانوفی هم در این همایش، بر این نکته تأکید کرد که: « ٧٠ تا ٨٠درصد داروهای تقلبی در فضاهای مجازی در دنیا عرضه میشود. این داروها، برچسب کانادا را دارند درحالیکه این داروها در این کشور تولید نمیشوند.» به گفته او، باید نظامی برای کنترل دارو در سطح فضای مجازی داشته باشیم تا جلوی فعالیت افراد سودجو در حوزه داروهای تقلبی و قاچاق گرفته شود.
رئیس حفاظت و امنیت جهان در شرکت سانوفی آفریقا، آمریکای لاتین و مرکزی و استرالیا را کشورهای پرخطر و پرریسکی در زمینه داروهای تقلبی معرفی کرد: «قطعا افراد سودجو منفعت زیادی از این فعالیت مجرمانه دارند
به گزارش شهروند، او بهعنوان اولین سخنران این همایش با بیان اینکه ٦٠درصد از داروهای تقلبی در کشورهای درحال توسعه تولید میشوند، افزود: «بیشترین داروهای تقلبی منطقه در پاکستان و ترکیه تولید میشود و با توجه به همسایگی این دو کشور با ایران باید نظارت دقیقی در این خصوص انجام شود.»
پیرصالحی افزود: «با توجه به حجم بالای داروهای تقلبی در منطقه خاورمیانه و درآمد پرسود حاصل از قاچاق داروهای تقلبی، نگرانی ما را در زمینه ورود این نوع داروها به کشور زیاد کرده است.»
او با اشاره به گسترش پدیده تولید و قاچاق داروهای تقلبی در چندسال اخیر و اقدامات بازدارنده سازمان غذا و دارو برای ورود این داروها به چرخه دارویی کشور، گفت: «بهترین و موثرترین راه برای مبارزه با این موضوع بسته نگهداشتن چرخه دارویی کشور با استفاده از سیستم ثبت و شناسنامهدار کردن داروهای موجود در کشور است.» این مسئول در سازمان غذا و دارو افزود: «باتوجه به وجود بیش از ٥هزار قلم دارویی در داروخانهها عملا نظارت میدانی به تنهایی نمیتواند اصالت داروها را تأیید کند. به همین دلیل با برنامهریزیهای انجام شده کدینگ برچسب اصالت دارو برای تمامی داروهای موجود در بازار ایران درحال انجام است.»
توزیع داروی تقلبی در بازار غیررسمی
مدیرکل نظارت بر دارو و موادمخدر سازمان غذا و دارو در حاشیه این همایش در جمع خبرنگاران هم حاضر شد و به پرسش آنها پاسخ داد. او گفت: «٩٥درصد داروهای تقلبی درکشور مربوط به سیستمهای غیردولتی است و ما برای اینکه داروهای تقلبی و قاچاق وارد کشورمان نشود به صورت جدی از تولیدات داخلی حمایت میکنیم و برای این موضوع علاوه بر محدودکردن داروهای وارداتی، شرکتهای تولیدی داخل را تشویق به صادرات محصولاتشان میکنیم.» او افزود: «وقتی داروی قاچاق از مراجع غیررسمی تهیه میشود نمیتوان انتظار داشت که بتوان آن را پیگیری کرد چراکه از زمان ورود و حتی تا زمان خرید کارهای غیرقانونی زیادی انجام گرفته و راهی برای شکایت و پیگیری وجود ندارد. به همین دلیل ما از مردم میخواهیم در هر شرایطی دارو را از مراکز رسمی و داروخانهها تهیه کنند و هوشیار باشند. چون خطر وجود داروهای تقلبی در بازار غیررسمی بسیار جدی است.»
برخورد با ٣٠ داروخانه متخلف در سال گذشته
پیرصالحی به تجویز داروهای قاچاق توسط برخی پزشکان اشاره کرد و این توضیح را داد: «این واقعیتی است که در همه دنیا وجود دارد اما در بازار رسمی کشور آماری از این مسأله نداریم.» او در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره برخورد با داروخانههای متخلف که داروهای تقلبی میفروشند، گفت: «برخورد با تمام متخلفان در این حوزه با جدیت انجام میشود. همانطور که با ٣٠ داروخانه متخلف درسال گذشته برخورد شد و پرونده تخلفات آنها در مراجع قضایی درحال پیگیری و رسیدگی است.» او ادامه داد: «البته این تعداد متخلف در بین ١١هزار داروخانه رسمی کشور آمار ناچیزی است. با این وجود تلاش میکنیم که حتی این آمار کمتر شود.»
جمعآوری دلالان دارو از مقابل داروخانهها
پیرصالحی درباره برخورد و جمعآوری بازار غیررسمی دارو در ناصرخسرو هم توضیح داد: «واقعیت این است که اگر امروز با همکاری نیروی انتظامی این بازار را جمعآوری کنیم به مکان دیگری منتقل میشود. مهمتر از این موضوع بحث نظارت و کنترلهای مناسب است. البته در ناصرخسرو عمده داروهایی که خرید و فروش میشوند داروهای مخدر، سقط جنین و بدنسازی است که فروش آنها در شبکه رسمی ممنوع است. به همین خاطر میتوان گفت ناصرخسرو جمع شدنی نیست.»
او افزود: «زمانی که سیستم رسمی با کمبود دارو مواجه باشد سیستمهای موازی ایجاد میشود. به همین دلیل در تلاش هستیم تا کمبودهای دارویی را به حداقل برسانیم. البته تلاش برای رفع این معضل همکاری قوه قضائیه، نیروی انتظامی و وزارت بهداشت را میطلبد اما فکر نمیکنم عملا امکان اینکه قاچاق دارو را به صفر برسانیم وجود داشته باشد.» پیرصالحی همچنین درباره حضور دلالان دارو در مقابل برخی داروخانههای مرجع در شهر تهران گفت: « این مورد در چند داروخانه بزرگ تهران رخ داد اما با همکاری نیروی انتظامی جلوی آن گرفته شد. بیشتر این موارد به دلیل کمبود دارو صورت میگرفت اما امروز به دلیل اینکه کمبود دارو کاهش پیدا کرده حضور این افراد نیز کم شده است.»
مدیرکل نظارت بر دارو و موادمخدر سازمان غذا و دارو در پاسخ به «شهروند» درباره تأثیر توافق هستهای بر بازار دارویی کشور توضیح داد: «قطعا با توافقات انجام شده و برچیده شدن تحریمها بحث جابهجایی مالی و امور بانکی برای تهیه دارو یا مواد اولیه تولید دارو در کشور، راحتتر انجام خواهد شد. در آینده با اجرایی شدن این توافق تسهیل در امر تولید دارو را خواهیم داشت.»
او ادامه داد: «البته این توافق باعث افزایش میزان واردات دارو به کشور نمیشود، چون ملاک عمل ما محدودیت ورود داروهایی است که مشابه آن در داخل تولید میشود. این محدودیت در راستای حمایت از تولیدکننده داخلی انجام میشود. البته برچیده شدن تحریمها علاوه بر تسریع و تسهیل تولید دارو در داخل کشور، کمبودهای مقطعی دارو را هم برطرف خواهد کرد.»
پیرصالحی همچنین با اشاره به تولید داروی بیماری هپاتیت C در داخل کشور گفت: «در چند وقت اخیر داروهای زیادی برای این بیماری در بازار جهانی عرضه میشود. ولی قیمت این داروها بسیار گران است. برای نمونه یک قلم دارویی این بیماران که به صورت قرص است، رقمی بالغ بر هزار یورو دارد و بیمار باید این دارو را برای یک دوره ٣ ماهه مصرف کند. به همین دلیل برخی از این داروها که در لیست دارویی کشور قرار گرفت توسط چند شرکت تولیدی در داخل کشور با هزینه بسیار پایینتری تولید شده است که تا چند ماه آینده وارد بازار خواهد شد.» او افزود: «البته برخی از این داروها به صورت ترکیبی تولید میشود که قیمت بسیار بالایی دارند. به همین دلیل هم با شرکتهای واردکننده و چند شرکت تولید دارو مذاکراتی داشتیم تا این داروها با قیمت پایینتری در اختیار مردم قرار بگیرد. چون براساس قوانین، داروهای گرانقیمت نمیتوانند در چرخه دارویی کشور قرار بگیرند. سقفی که ما برای شرکتهای واردکننده و تولیدی تعیین کردیم قیمت ٥٠هزار تومان به ازای هر یک عدد قرص است که شرکتهای تولیدکننده داخلی از این قیمت استقبال کردند و ساخت آن در شرکتهای تولیدکننده داخلی آغاز شده است.»
داروی تقلبی تجارتی ٢٠٠میلیارد دلاری
در ادامه این همایش، علیرضا فخرآبادی پژوهشگر دارویی و مشاور رئیس سازمان غذا و دارو با اشاره به سود سرشار حاصل از قاچاق داروهای تقلبی در دنیا گفت: «براساس اعلام مراجع رسمی بینالمللی فروش داروهای تقلبی در دوسال گذشته رقمی بیش از ٢٠٠میلیارد دلار بوده است.» او با اشاره به سهم ١٠درصدی داروهای تقلبی از کل داروهای موجود در بازار جهانی دارو گفت: «بیشتر این داروها در آسیای جنوب شرقی، آمریکای لاتین، آفریقا و خاورمیانه تولید میشود و جالب اینکه سهم مصرف این داروها در این مناطق نیز بیشتر از سایر نقاط جهان است.» این پژوهشگر دارویی با اشاره به وضع داروهای تقلبی در منطقه خاورمیانه گفت: «مراجع رسمی در هند وجود ٢٠درصدی داروهای تقلبی در این کشور را تأیید کردهاند، درحالیکه در پاکستان این آمار به ٥٠درصد هم میرسد.» او به وضع کشورهای عرب حوزه خلیجفارس هم اشاره کرد و گفت: «در اجلاس اخیر شرمالشیخ که وزرای بهداشت کشورهای عربی در آن حضور داشتند، به صراحت عنوان شد که بالغ بر ۳۵درصد داروها در کشورهای عربی تقلبی است.»
او با اشاره به اینکه این مقوله نسبتا جدیدی در حوزه بهداشت جهانی است، افزود: « پدیده داروهای تقلبی، بهداشت جهانی را تهدید میکند. حتی کشورهای توسعه یافته نیز رسما وجود داروهای تقلبی در بازار دارویی خود را تأیید میکنند. حتی اخیرا این موضوع باعث شده تا قانونگذاران در ایالات متحده به فکر ایجاد سازوکارهای قانونی سفت و سختی برای ایجاد بازدارندگی از رواج این پدیده خطرناک باشند.»
بیش از ٧٠درصد داروهای تقلبی در فضای مجازی عرضه میشود
ادموند دارویو، رئیس حفاظت و امنیت جهان در شرکت دارویی سانوفی هم در این همایش، بر این نکته تأکید کرد که: « ٧٠ تا ٨٠درصد داروهای تقلبی در فضاهای مجازی در دنیا عرضه میشود. این داروها، برچسب کانادا را دارند درحالیکه این داروها در این کشور تولید نمیشوند.» به گفته او، باید نظامی برای کنترل دارو در سطح فضای مجازی داشته باشیم تا جلوی فعالیت افراد سودجو در حوزه داروهای تقلبی و قاچاق گرفته شود.
رئیس حفاظت و امنیت جهان در شرکت سانوفی آفریقا، آمریکای لاتین و مرکزی و استرالیا را کشورهای پرخطر و پرریسکی در زمینه داروهای تقلبی معرفی کرد: «قطعا افراد سودجو منفعت زیادی از این فعالیت مجرمانه دارند