سقوط مستمر بورس به دليل بي اعتمادي مردم به عملكرد دولت

    سقوط مستمر بورس به دليل بي اعتمادي مردم به عملكرد دولت 4 شهریور - 94
مدام قیمت نفت در حال کاهش است . البته نقش رژیم و ارونه ی ولایت فقیه در بحران آفرینی ناامنی درمنطقه وتهدید کردن یمن و عربستان وبحرین از طریق حوثی های یمنی و سپاه قدس ومداخله گری درامورداخلی عراق وسوریه ولبنان انکارناکردنیست .مهمتراینکه مخالفت شدید که با توافق هسته ای می شود بی تأثیر درکاهش قیمت نفت نبوده است که موجب شدیددرآمدنفتی دولت روحانی و افزایش کسری بودجه وبحرانی تر شدن اوضاع اقتصادی شده است .ولی اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری باپاک کردن صورت مسأله برای تبرئه وتوجیه کردن نقش مخرب اقتصادی جهادی- مقاومتی خامنه ای واخلال گری پاسداران و دلواپسان هسته ای وابسته به اینان می گوید سقوط مستمر بورس به دلیل بی اعتمادی مردم به عملکردد ولت روحانی است.

استمرار سقوط بورس در روز گذشته در حالي ادامه دار شد که به اعتقاد کارشناسان سياست هاي سليقه اي مديران پس از دعوت گسترده آنها براي حضور مردم در بازار سرمايه، موجب از بين رفتن اعتماد سهامداران گرديده است.
    
شاخص کل قيمت و بازدهي نقدي بورس در پايان معاملات روز گذشته با افت 454 واحدي به رقم 64 هزار و 197 واحد رسيد. روند ريزشي معاملات روز گذشته بازار سهام در حالي بود که ورود حقوقي ها هم نتوانست از تداوم ريزش شاخص ها جلوگيري کند. هر چند به دليل خالي شدن بازار از فروشندگان هيجاني سهام، صف هاي فروش پايداري در بازار به چشم نخورد اما فضاي حاکم بر معاملات بازار سهام حاکي از حرکت نزولي نماگرهاي بازار بر پايه رفتار توام با بيم و اميد معامله گران بورس بود.
    
به گزارش فارس، دلايل متعدد و مختلفي براي افت محسوس بورس در هفته هاي گذشته ذکر مي شود که بي اعتمادي ناشي از عملکرد دولت در اين حوزه يکي از موارد مورد تاکيد منتقدان است. يک کارشناس بازار سرمايه در اين باره به فارس گفت: در اقتصاد دولتي سياست ها و سليقه هاي برخي از مديران موجب بروز نوسانات شديد در حوزه هاي مختلف از جمله بازار سرمايه مي شود و اين تاثير با توجه به حساسيت زياد بورس نسبت به متغيرهاي اقتصادي، بازاري پرتلاطم و نامطلوب را در پي دارد.
    
محمد اسکندري عملکرد نهادهاي اجرايي و نظارتي بازار را عامل ديگر در بروز بي اعتمادي به بورس معرفي کرد و دراين باره گفت: وظيفه اين نهادها جلوگيري از قيمت سازي است؛ اما متاسفانه گاهي عملکرد آن ها در مواردي مثل بازگشايي نمادها منجر به دست کاري قيمت مي شود.
    
تقاضاي روز افزون سهامداران از دولت براي در پيش گرفتن سياست حمايتي از بازار مويد اظهارنظر اسکندري درباره دولتي بودن بورس است. قاعدتاً در يک بازار رقابتي، فعالان در انتظار سياست هاي دولت نمي مانند؛ اما بورس بازان وطني به تجربه دريافته اند که سرمايه گذاري در بخش هاي عمده اي از بازار سرمايه به سياست ها و برنامه هاي حمايتي دولت وابسته است.
    
اما دولت نيز در برابر اين رويکرد، موضع گيري شفاف از خود بروز نمي دهد و اين موضوعي است که انتقاد صريح کارشناسان را متوجه خود مي کند. وي در اين باره مي گويد: مشخص نيست که نگاه دولت به بازار تنها به عنوان يک منبع تامين مالي محدود مي شود يا فراتر از آن، بورس را شاخصي مناسب براي نمايش وضعيت اقتصادي کشور مي پندارد.
    
اسکندري اعلام شفاف سياست هاي دولت درباره بازار سرمايه را موضوعي حياتي براي بورس دانست و تاکيد کرد: دولت بايد يک ادبيات تعريف شده مشخص درباره تعاملش با بازار ارائه کند؛ اگر بنا بر عدم دخالت دارد به صورت شفاف اعلام کرده و شرح وظايف بخش هايي از بازار که تحت نفوذش هستند را گزارش کند.
    
وي افزود: اگر دولت قصد دخالت ندارد به صورت مستقيم بيان کند. به عنوان مثال در موردحمايت بانک ها از بازار، شاهد اظهارنظرهاي شديداً متناقض در عرض مدتي کوتاه بوديم. يک روز اعلام شد که از بانک ها خواسته شده است تا به حمايت بپردازند، روز ديگر توضيح دادند که منظور از حمايت مسئله ديگري بوده و در نهايت کل موضوع تکذيب شد.
    
اسکندري با تاکيد بر اين که اتخاذ هر نوع سياست، زمينه منحصر به خود را مي طلبد، نظريه لزوم عدم دخالت دولت در بازار سرمايه را اين گونه به چالش کشيد: با توجه به شاخص هاي مختلفي چون عمق بازار و سطح نازل سهام شناور شرکت ها مي توان نتيجه گرفت بورس تهران به سطحي لازم و مطلوب از بلوغ نرسيده است تا دولت حمايت خود را از آن سلب کند. اگر قرار بر اين است که در شرايط حاضر دست حمايت از بورس برداشته شود، پس عملاً بازار را منحصر به بازيگران حرفه اي و نوسان سازان و نوسان گيران دانسته ايم و منطقي نيست از عموم مردم براي حضور در آن دعوت کنيم.