روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی
یکشنبه 11 مرداد ماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری اسلامی
" فلسطین، نیازمند انتفاضهای دیگر "
سرمقاله نویس بابهانه کشته شدن یک کودک 18 ماهه فلسطینی در یکی از روستاهای
نابلس ازسوی یک گروه افراطی تروریستی اسراییلی فرصت طلبانه پیشنهاد انتفاضه داده است تاشاید
همچون برپایی دو جنگ 22 و8 روزه ی حماس وحهاداسلامی بااسراییل و ناامن وبی ثبات
کردن منطقه روزنه ای برای به حاشیه رفتن هم پیمان بشار اسد جنایتکار به وجودآید .
همچنین انتقام از سفررهبران حماس به عربستان گرفته شود . همینطور کمک بحران توافق
هسته ای کند که پاسداران باآن مخالفت می کنند . بعلاوه از موضع ضد عربستان وکیل
مدافع ملت فلسطین وحوثی های یمن شود تا شاید
توجیه یا پوشش تبلیغاتی برای شکست حوثی های یمنی حاصل شود.
شهادت یک نوزاد فلسطینی به دست شهرک نشینان صهیونیست در یکی از روستاهای
نابلس، موجی از ابراز انزجار و نفرت علیه صهیونیستها برانگیخته است. از شورای
امنیت سازمان ملل که کمتر چنین اقداماتی دیده شده تا اتحادیه اروپا، سازمان همکاری
اسلامی و اکثر کشورهای جهان این اقدام وحشیانه و ضدانسانی را محکوم کرده و عاملان
آن را لعن کردند. حتی کاخ سفید نیز از آن به عنوان یک «اقدام تروریستی وحشیانه»
یاد کرد.
مسلم است که این جنایت، تنها مورد از این دست نیست و صهیونیستهای اشغالگری غاصب تاکنون دهها هزار فلسطینی از جمله هزاران کودک و نوزاد را به کام مرگ فرستادهاند. آنچه موجب شده است این جنایت در کانون توجه ملتها و دولتها قرار گیرد عمق مظلومیت قربانی این جنایت از یکسو و شدت سبعیت و شیطان صفتی عاملان آن از سوی دیگر است. حمله گروهی وحشی و جانی به منزل یک خانواده فلسطینی و به آتش کشیدن و زنده سوزاندن اعضای خانواده که عمدتاً درحال استراحت بودند تنها از جنایتکارانی از جنس صهیونیستها امکانپذیر است.
بدیهی است این آخرین جنایت صهیونیستها نخواهد بود و تا زمانی که این رژیم اشغالگر و جعلی با اتکا به حمایتهای قدرتهای استکباری و در سایه سکوت و بیتفاوتی حکام عافیتطلب وعیاش منطقه به حیات خود ادامه میدهد تکرار چنین جنایتهایی، حتی وحشیانهتر، کاملاً قابل انتظار است.
در این میان، واکنش و رفتار عربستان قابل تاملتر است. عربستان که ادعای رهبری کشورهای عرب منطقه را دارد و در اکثر موارد خود را بزرگ خاندان حکومتهای مرتجع منطقه میداند، در قبال سیاستهای ضداسلامی و ضدانسانی رژیم صهیونیستی نه تنها واکنش قابل ذکری از این رژیم مشاهده نمیشود بلکه گزارشهای متعددی وجود دارد که این رژیم در پشت پرده سرگرم عادی کردن مناسبات با رژیم صهیونیستی است و قرار است مقامات ارشد دو رژیم دیدارهایی را برگزار کنند.
بیهوده نیست که مسئول فرهنگی حماس، سکوت و خیانت اعراب در قبال فلسطینیها را رنجآورتر از جنایات رژیم صهیونیستی توصیف میکند. حکومت عربستان در جهت خوش خدمتی به صهیونیستها حتی اجازه تظاهرات شهروندانش علیه رژیم صهیونیستی را هم نمیدهد. البته حاکمان ریاض چندان بیکار هم ننشستهاند. آنها با تمام قوا درحال کشتن مردم یمن و زنان و کودکان این کشور هستند و جنایتهایی را مرتکب میشوند که از اقدامات صهیونیستها کمتر نیست. کودکان و نوزادان یمنی چه بسا روزانه در آتش خشم حکام ریاض زنده زنده میسوزند ولی خبر و تصویری از آنها منتشر نمیشود و این از مظلومیت مضاعف مردم یمن حکایت دارد.
مایه تاسف جهان عرب و اسلام است که حکومتهایی همچون حکومت ریاض با چنگ انداختن بر ثروتهای مردم این کشورها، به جای اینکه در مقابل دشمنان این ملتها بایستند و به داد ملتهای مظلوم از جمله مردم ستمدیده فلسطین برسند، اموال ملتهای خود را صرف خرید جنگ افزارها میکنند و آنرا بر سر مسلمانان میریزند. حکومت عربستان در طول چهار ماه گذشته هزاران تن بمب و موشک را بر سر ملت محروم و بیدفاع یمن فرو ریخته و بنابه گزارش سازمان بهداشت جهانی بیش از چهار هزار یمنی را به قتل رسانده است اما حتی یک گلوله به سمت صهیونیستهای اشغالگر، که قبله اول مسلمین را غصب کرده و هر روز علیه مردم بیدفاع فلسطین جنایت میکنند، شلیک نکرده است.
هر چند این کارنامه منحصر به حکام عربستان نیست و دیگر همپالگیهای ریاض در منطقه نیز پروندهای بهتر از ریاض ندارند، ولی نقش عربستان به دلیل اینکه در اکثر مواقع، برای دیگر کشورهای عرب خط دهی و تعیین تکلیف میکند شاخصتر است. این کشورها با کارگردانی ریاض، اکنون خیانت خود را تکمیل کرده و با سیاستهای فتنهانگیزانه خود کاری کردهاند که مسلمانان منطقه را به جان هم انداختهاند و با این سیاست خائنانه، حریم امن برای صهیونیستها ایجاد کردهاند تا آنها با گستاخی هرچه تمامتر هر جنایتی را که اراده کنند علیه ملت بیدفاع فلسطین مرتکب شوند بدون آنکه از عواقب و بازتاب آن نگرانی و واهمهای داشته باشند.
حکومتهای مرتجع منطقه با همدستی مفتیهای تحت کنترل و جیرهخوار خود، بذر گروههای تروریستی و تکفیری را در منطقه کاشته و بیشرمانه و وقیحانه جبهه ضد صهیونیستی در منطقه را دشمن مسلمانان معرفی میکنند تا خشنودی سران رژیم صهیونیستی و دولتهای حامی این رژیم را کسب کنند با این هدف که بتوانند چند صباحی بیشتر، در اریکه قدرت باقی بمانند.
تامل در این شرایط اسفباری که جبهه ارتجاع عرب با هماهنگی صهیونیستها بر منطقه حاکم کردهاند حکایت از نقشههای خطرناکی دارد که برای منطقه کشیده شده است و این صهیونیستها هستند که بهره این سیاست خائنانه را میبرند و نمونه آن، جنایاتی از نوع جنایت اخیر در نابلس است که همه روزه علیه فلسطینیها مرتکب میشوند.
اقدامات اخیر صهیونیستها از قبیل تشدید سرکوب ملت فلسطین، هجوم صهیونیستهای افراطی به مسجدالاقصی و گسترش تلاشهای این رژیم برای یهودی سازی فلسطین، ثمره توطئه جبهه مشترک صهیونیسم و ارتجاع عرب است.
مجموعه این تحولات بیانگر آن است که فلسطین اشغالی آماج توطئه گستردهای قرار دارد و ملت فلسطین برای غلبه براین توطئه ناجوانمردانه نیازمند یک انتفاضه دیگر است.
مسلم است که این جنایت، تنها مورد از این دست نیست و صهیونیستهای اشغالگری غاصب تاکنون دهها هزار فلسطینی از جمله هزاران کودک و نوزاد را به کام مرگ فرستادهاند. آنچه موجب شده است این جنایت در کانون توجه ملتها و دولتها قرار گیرد عمق مظلومیت قربانی این جنایت از یکسو و شدت سبعیت و شیطان صفتی عاملان آن از سوی دیگر است. حمله گروهی وحشی و جانی به منزل یک خانواده فلسطینی و به آتش کشیدن و زنده سوزاندن اعضای خانواده که عمدتاً درحال استراحت بودند تنها از جنایتکارانی از جنس صهیونیستها امکانپذیر است.
بدیهی است این آخرین جنایت صهیونیستها نخواهد بود و تا زمانی که این رژیم اشغالگر و جعلی با اتکا به حمایتهای قدرتهای استکباری و در سایه سکوت و بیتفاوتی حکام عافیتطلب وعیاش منطقه به حیات خود ادامه میدهد تکرار چنین جنایتهایی، حتی وحشیانهتر، کاملاً قابل انتظار است.
در این میان، واکنش و رفتار عربستان قابل تاملتر است. عربستان که ادعای رهبری کشورهای عرب منطقه را دارد و در اکثر موارد خود را بزرگ خاندان حکومتهای مرتجع منطقه میداند، در قبال سیاستهای ضداسلامی و ضدانسانی رژیم صهیونیستی نه تنها واکنش قابل ذکری از این رژیم مشاهده نمیشود بلکه گزارشهای متعددی وجود دارد که این رژیم در پشت پرده سرگرم عادی کردن مناسبات با رژیم صهیونیستی است و قرار است مقامات ارشد دو رژیم دیدارهایی را برگزار کنند.
بیهوده نیست که مسئول فرهنگی حماس، سکوت و خیانت اعراب در قبال فلسطینیها را رنجآورتر از جنایات رژیم صهیونیستی توصیف میکند. حکومت عربستان در جهت خوش خدمتی به صهیونیستها حتی اجازه تظاهرات شهروندانش علیه رژیم صهیونیستی را هم نمیدهد. البته حاکمان ریاض چندان بیکار هم ننشستهاند. آنها با تمام قوا درحال کشتن مردم یمن و زنان و کودکان این کشور هستند و جنایتهایی را مرتکب میشوند که از اقدامات صهیونیستها کمتر نیست. کودکان و نوزادان یمنی چه بسا روزانه در آتش خشم حکام ریاض زنده زنده میسوزند ولی خبر و تصویری از آنها منتشر نمیشود و این از مظلومیت مضاعف مردم یمن حکایت دارد.
مایه تاسف جهان عرب و اسلام است که حکومتهایی همچون حکومت ریاض با چنگ انداختن بر ثروتهای مردم این کشورها، به جای اینکه در مقابل دشمنان این ملتها بایستند و به داد ملتهای مظلوم از جمله مردم ستمدیده فلسطین برسند، اموال ملتهای خود را صرف خرید جنگ افزارها میکنند و آنرا بر سر مسلمانان میریزند. حکومت عربستان در طول چهار ماه گذشته هزاران تن بمب و موشک را بر سر ملت محروم و بیدفاع یمن فرو ریخته و بنابه گزارش سازمان بهداشت جهانی بیش از چهار هزار یمنی را به قتل رسانده است اما حتی یک گلوله به سمت صهیونیستهای اشغالگر، که قبله اول مسلمین را غصب کرده و هر روز علیه مردم بیدفاع فلسطین جنایت میکنند، شلیک نکرده است.
هر چند این کارنامه منحصر به حکام عربستان نیست و دیگر همپالگیهای ریاض در منطقه نیز پروندهای بهتر از ریاض ندارند، ولی نقش عربستان به دلیل اینکه در اکثر مواقع، برای دیگر کشورهای عرب خط دهی و تعیین تکلیف میکند شاخصتر است. این کشورها با کارگردانی ریاض، اکنون خیانت خود را تکمیل کرده و با سیاستهای فتنهانگیزانه خود کاری کردهاند که مسلمانان منطقه را به جان هم انداختهاند و با این سیاست خائنانه، حریم امن برای صهیونیستها ایجاد کردهاند تا آنها با گستاخی هرچه تمامتر هر جنایتی را که اراده کنند علیه ملت بیدفاع فلسطین مرتکب شوند بدون آنکه از عواقب و بازتاب آن نگرانی و واهمهای داشته باشند.
حکومتهای مرتجع منطقه با همدستی مفتیهای تحت کنترل و جیرهخوار خود، بذر گروههای تروریستی و تکفیری را در منطقه کاشته و بیشرمانه و وقیحانه جبهه ضد صهیونیستی در منطقه را دشمن مسلمانان معرفی میکنند تا خشنودی سران رژیم صهیونیستی و دولتهای حامی این رژیم را کسب کنند با این هدف که بتوانند چند صباحی بیشتر، در اریکه قدرت باقی بمانند.
تامل در این شرایط اسفباری که جبهه ارتجاع عرب با هماهنگی صهیونیستها بر منطقه حاکم کردهاند حکایت از نقشههای خطرناکی دارد که برای منطقه کشیده شده است و این صهیونیستها هستند که بهره این سیاست خائنانه را میبرند و نمونه آن، جنایاتی از نوع جنایت اخیر در نابلس است که همه روزه علیه فلسطینیها مرتکب میشوند.
اقدامات اخیر صهیونیستها از قبیل تشدید سرکوب ملت فلسطین، هجوم صهیونیستهای افراطی به مسجدالاقصی و گسترش تلاشهای این رژیم برای یهودی سازی فلسطین، ثمره توطئه جبهه مشترک صهیونیسم و ارتجاع عرب است.
مجموعه این تحولات بیانگر آن است که فلسطین اشغالی آماج توطئه گستردهای قرار دارد و ملت فلسطین برای غلبه براین توطئه ناجوانمردانه نیازمند یک انتفاضه دیگر است.