خبر ويژه
ماجراي تعليق 82 آينه عبرت برجام 5 آبان -94
ماجراي تعليق 82 آينه عبرت برجام 5 آبان -94
روضه پنهانی وعلنی 25 ساله
برنامه ی هسته ای کافی نبوده است که منجر به برجام شده است .باوجوداینکه توافق هسته ای در مجلس ارتجاع تصویب شده است و
رهبرولی فقیه هم آن راتأیید مشروط کرده
است . ولی مشخص نیست که این روضه خوانی برجام چه موقع قرار است که پایان پذیرد؟
نامه مهم
رهبر معظم انقلاب خطاب به رئيس جمهور مبني بر تاييد مشروط برجام، حاوي نکات متعدد
و بسيار مهمي بود که يکي از آنها به کارگيري تعبير «عبرت آموز» توسط ايشان براي
روند مذاکرات و نتيجه آن يعني «برجام» بود.
به گزارش رجانيوز، مقام معظم رهبري در بخشي از نامه خود ضمن تقدير و تشکر از تيم مذاکره کننده و منتقدان نوشتند:«اين مجموعه پر حجم کار و تلاش و فکر در مسئله اي که گمان مي رود از جمله مسائل به ياد ماندني و عبرت آموز جمهوري اسلامي باشد، درخور تقدير و مايه خرسندي است.» اما چرا رهبر معظم انقلاب از قيد مهم «عبرت آموز» براي مذاکرات هسته اي ياد کردند؟ براي پاسخ به اين سوال بايد سخنان مهم ايشان در دو سال قبل در جمع دانشجويان در 12 آبان 1392 را مرور کرد.
در آن برهه در حالي که هنوز توافق ژنو منعقد نشده بود و مذاکرات دوجانبه ظريف و کري به تازگي آغاز شده بود، ايشان در بيان چرايي مجوز اين اتفاق به دولت روحاني فرمودند: «يک تجربه اي در اختيار ملت ايران است- که حالامن مختصراً عرض خواهم کرد- اين تجربه ظرفيت فکري ملت ما را بالاخواهد برد؛ مثل تجربه اي که در سال 82 و 83 در زمينه تعليق غني سازي انجام گرفت، که آن وقت تعليق غني سازي را در مذاکرات با همين اروپاييها، جمهوري اسلامي براي يک مدتي پذيرفت. خب ما دو سال عقب افتاديم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهميديم که با تعليق غني سازي، اميد همکاري از طرف شرکاي غربي مطلقا وجود ندارد. اگر ما آن تعليق اختياري را که البته به نحوي تحميل شده بود، لکن ما قبول کرديم، مسئولين ما قبول کردند- آن روز قبول نکرده بوديم، ممکن بود کساني بگويند خب يک ذره شما عقب نشيني مي کرديد، همه مشکلات حل مي شد، پرونده هسته اي ايران عادي مي شد. آن تعليق غني سازي اين فايده را براي ما داشت که معلوم شد با عقب نشيني، با تعليق غني سازي، با عقب افتادن کار، با تعطيل کردن بسياري از کارها مشکل حل نمي شود؛ طرف مقابل دنبال مطلب ديگري است.»
ايشان توضيح دادند: «اين را ما فهميديم، لذا بعد از آن شروع کرديم غني سازي را آغاز کردن. امروز وضعيت جمهوري اسلامي با سال 82، زمين تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه مي زديم سر دو، سه سانتريفيوژ، [در حالي که] امروز چندين هزار سانتريفيوژ مشغول کارند.
جوان هاي ما، دانشمندان ما، محققين ما، مسئولين ما همت کردند، کارها را پيش بردند. بنابراين از مذاکراتي هم که امروز در جريان است، ما ضرري نخواهيم کرد. البته بنده همچنان که گفتم خوشبين نيستم؛ من فکر نمي کنم [از] اين مذاکرات آن نتيجه اي را که ملت ايران انتظار دارد، به دست بيايد، لکن تجربه اي است و پشتوانه تجربي ملت ايران را افزايش خواهد داد و تقويت خواهد کرد؛ ايرادي ندارد اما لازم است ملت بيدار باشد. ما از مسئولين خودمان که دارند در جبهه ديپلماسي فعاليت مي کنند، کار مي کنند، قرص و محکم حمايت مي کنيم، اما ملت بايد بيدار باشد، بداند چه اتفاقي دارد مي افتد[تا] بعضي از تبليغاتچي هاي مواجب بگير دشمن و بعضي از تبليغاتچي هاي بي مزد و مواجب- از روي ساده لوحي- نتوانند افکار عمومي را گمراه کنند.»
رهبر انقلاب همچنين در 20 فروردين 94 در جمع مداحان نيز با اشاره ضمني به اين موضوع فرمودند: «هيچ وقت نسبت به مذاکره با آمريکا خوشبين نبودم. نه از باب يک توهم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کرديم حالااگر يک روزي- ما که در آن روز قاعدتا نخواهيم بود- شماها ان شاءالله در جريان حوادث و جزئيات و يادداشت ها و نوشته هاي اين روزها قرار بگيريد، خواهيد ديد که اين تجربه ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کرديم.»
واقعيت ماجرا اين است که رهبر معظم انقلاب همان طور که در دو سال گذشته نيز بارها و بارها تاکيد کردند هيچ گاه به مذاکره با آمريکا براي حل مشکلات کشور خوشبين نبودند اما در اثر به وجود آمدن اين مطالبه عمومي در برخي دولتمردان اين اجازه را صادر کرده و ميدان را براي مذاکره کنندگان باز گذاشتند تا در عمل اين واقعيت «تجربه» شود و «ظرفيت فکري» ارتقا يابد که راه عبور از مشکلات کشور توجه به ظرفيت ها و سرمايه هاي داخلي و درست مديريت کردن آنهاست نه چشم دوختن به دست آمريکا براي لغو و تعليق تحريم ها، چرا که اگر بر فرض چنين اتفاقي نيز بيفتد بازهم عمده مشکلات ناشي از سوءتدبيرها و مديريت نکردن منابع داخلي است و نه تحريم ها.
به گزارش رجانيوز، مقام معظم رهبري در بخشي از نامه خود ضمن تقدير و تشکر از تيم مذاکره کننده و منتقدان نوشتند:«اين مجموعه پر حجم کار و تلاش و فکر در مسئله اي که گمان مي رود از جمله مسائل به ياد ماندني و عبرت آموز جمهوري اسلامي باشد، درخور تقدير و مايه خرسندي است.» اما چرا رهبر معظم انقلاب از قيد مهم «عبرت آموز» براي مذاکرات هسته اي ياد کردند؟ براي پاسخ به اين سوال بايد سخنان مهم ايشان در دو سال قبل در جمع دانشجويان در 12 آبان 1392 را مرور کرد.
در آن برهه در حالي که هنوز توافق ژنو منعقد نشده بود و مذاکرات دوجانبه ظريف و کري به تازگي آغاز شده بود، ايشان در بيان چرايي مجوز اين اتفاق به دولت روحاني فرمودند: «يک تجربه اي در اختيار ملت ايران است- که حالامن مختصراً عرض خواهم کرد- اين تجربه ظرفيت فکري ملت ما را بالاخواهد برد؛ مثل تجربه اي که در سال 82 و 83 در زمينه تعليق غني سازي انجام گرفت، که آن وقت تعليق غني سازي را در مذاکرات با همين اروپاييها، جمهوري اسلامي براي يک مدتي پذيرفت. خب ما دو سال عقب افتاديم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهميديم که با تعليق غني سازي، اميد همکاري از طرف شرکاي غربي مطلقا وجود ندارد. اگر ما آن تعليق اختياري را که البته به نحوي تحميل شده بود، لکن ما قبول کرديم، مسئولين ما قبول کردند- آن روز قبول نکرده بوديم، ممکن بود کساني بگويند خب يک ذره شما عقب نشيني مي کرديد، همه مشکلات حل مي شد، پرونده هسته اي ايران عادي مي شد. آن تعليق غني سازي اين فايده را براي ما داشت که معلوم شد با عقب نشيني، با تعليق غني سازي، با عقب افتادن کار، با تعطيل کردن بسياري از کارها مشکل حل نمي شود؛ طرف مقابل دنبال مطلب ديگري است.»
ايشان توضيح دادند: «اين را ما فهميديم، لذا بعد از آن شروع کرديم غني سازي را آغاز کردن. امروز وضعيت جمهوري اسلامي با سال 82، زمين تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه مي زديم سر دو، سه سانتريفيوژ، [در حالي که] امروز چندين هزار سانتريفيوژ مشغول کارند.
جوان هاي ما، دانشمندان ما، محققين ما، مسئولين ما همت کردند، کارها را پيش بردند. بنابراين از مذاکراتي هم که امروز در جريان است، ما ضرري نخواهيم کرد. البته بنده همچنان که گفتم خوشبين نيستم؛ من فکر نمي کنم [از] اين مذاکرات آن نتيجه اي را که ملت ايران انتظار دارد، به دست بيايد، لکن تجربه اي است و پشتوانه تجربي ملت ايران را افزايش خواهد داد و تقويت خواهد کرد؛ ايرادي ندارد اما لازم است ملت بيدار باشد. ما از مسئولين خودمان که دارند در جبهه ديپلماسي فعاليت مي کنند، کار مي کنند، قرص و محکم حمايت مي کنيم، اما ملت بايد بيدار باشد، بداند چه اتفاقي دارد مي افتد[تا] بعضي از تبليغاتچي هاي مواجب بگير دشمن و بعضي از تبليغاتچي هاي بي مزد و مواجب- از روي ساده لوحي- نتوانند افکار عمومي را گمراه کنند.»
رهبر انقلاب همچنين در 20 فروردين 94 در جمع مداحان نيز با اشاره ضمني به اين موضوع فرمودند: «هيچ وقت نسبت به مذاکره با آمريکا خوشبين نبودم. نه از باب يک توهم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کرديم حالااگر يک روزي- ما که در آن روز قاعدتا نخواهيم بود- شماها ان شاءالله در جريان حوادث و جزئيات و يادداشت ها و نوشته هاي اين روزها قرار بگيريد، خواهيد ديد که اين تجربه ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کرديم.»
واقعيت ماجرا اين است که رهبر معظم انقلاب همان طور که در دو سال گذشته نيز بارها و بارها تاکيد کردند هيچ گاه به مذاکره با آمريکا براي حل مشکلات کشور خوشبين نبودند اما در اثر به وجود آمدن اين مطالبه عمومي در برخي دولتمردان اين اجازه را صادر کرده و ميدان را براي مذاکره کنندگان باز گذاشتند تا در عمل اين واقعيت «تجربه» شود و «ظرفيت فکري» ارتقا يابد که راه عبور از مشکلات کشور توجه به ظرفيت ها و سرمايه هاي داخلي و درست مديريت کردن آنهاست نه چشم دوختن به دست آمريکا براي لغو و تعليق تحريم ها، چرا که اگر بر فرض چنين اتفاقي نيز بيفتد بازهم عمده مشکلات ناشي از سوءتدبيرها و مديريت نکردن منابع داخلي است و نه تحريم ها.