گزیده ها 7 آبان -94
واژه «رحم اجارهای» و «پدر و مادر ژنتیکی» از چه زمانی به ادبیات باروری به شیوه رحم جایگزین اضافه شد؟
آیا میدانید واژه «رحم اجارهای» اشتباه است و باری منفی دارد؟ کسی میداند که به پدر و مادر این جنین لقاح یافته، پدر و مادر ژنتیکی گفته نمیشود؟ چراهزینه انجام این روش بارداری بالا است؟ و ...به گزارش ایسنا، بارداری به شیوه رحم جایگزین از جمله روشهای جدید درمان ناباروری است که در برخی مراکز درمان ناباروری ایران نیز انجام میشود. در مواردی که خانم فاقد رحم است یا توانایی نگهداری جنین در رحم را ندارد، جنین لقاح یافته در آزمایشگاه به رحم دیگری منتقل میشود تا مراحل رشد تا تولد را آنجا طی کند.این شیوه، بعد از گذشتن از خوانهای پیش روی خود برای پذیرفته شدن، همچنان در ابعاد مختلف خود با چالشهای جدی روبرو است؛ از مطمئن شدن درباره سلامت کسی که جنین زن دیگری را با خود حمل میکند، گرفته تا داستان پرکشمکش ورود نام مادر به شناسنامه نوزاد و ....با دکتر محمد مهدی آخوندی، رییس پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاد دانشگاهی - ابن سینا و دکتر علیرضا میلانی فر، عضو هیئت علمی این پژوهشگاه در این باره گفتوگو کردیم که در پی میخوانید:رحم اجارهای نه! «بانوی صاحب رحم»دکتر علیرضا میلانیفر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاد دانشگاهی - ابن سینا با اشاره به این نکته که نباید به بانویی که در روش باروری به روش رحم جایگزین، باردار میشود «مادر» اطلاق کرد، گفت: در کشورهای دیگر به علت اینکه پذیرفتهاند مادر میتواند جانشین داشته باشد از کلمه مادر جانشین استفاده میشود. اما، ما در روش رحم جایگزین به خانمی که دارای رحم است میگوییم « بانوی صاحب رحم»؛ چون زمانی که از کلمه «مادر جانشین» صحبت میکنیم یعنی برای او مادری قائل شدهایم. اگر قائل به مادر شویم سرفصل جدیدی باز میشود که چرا به او میگوییم مادر؟
در ادامه، دکتر محمد مهدی آخوندی درباره نحوه انتخاب «بانوی صاحب رحم» توسط زوج نابارور میگوید: این تنوع در مراکز مختلف وجود دارد؛ یا این که مرکز وی را معرفی میکند یا زوج خودشان فرد را معرفی میکنند. مرکز ما به این نتیجه رسیده است که معرفی یک خانم صاحب رحم از طریق مرکز خیلی به نفع زوجین نیست. چون 9 ماه قرار است آن بچه را حمل کند، قرار است به زوج نابارور پاسخگو باشد و اگر مشکلی پیش آید، مرکز مربوطه باید پاسخگو باشد. ما میگوییم ترجیح این است که خودتان یک نفر را انتخاب کنید و ما او را از نظر سلامت، روان، اخلاق، بررسیهای حقوقی و ... ارزیابی میکنیم. این بانو باید از یک سلامت متعارف برخوردار باشد.ملاک سنجش سلامت بانوی صاحب رحم
میلانیفر، درباره ملاک ارزیابی و سنجش سلامت «بانوی صاحب رحم» میگوید: ترجیح این است که این خانم قبلا تجربه بارداری و داشتن فرزند سالم را داشته باشد. اگر ندارد، باید مطلقه باشد. بعد از آن ما سلامت متعارف او را بررسی میکنیم. ما چیزی به اسم سلامت کامل نداریم؛ نه داریم، نه چک میکنیم و نه قرار است چک کنیم؛ چراکه باید به طور معمولی به آدمها گفت سالم. هیچ حد ومرزی وجود ندارد که کجا به کسی بگوییم سالم. ما میگوییم آدمهایی که در کوچه و خیابان قدم میزنند سالم هستند، در ظاهر بدن سالمی دارند و فقط یک تست معمولی میگیریم که اختلالات عجیب و غریب و عمده و ظاهر روانپزشکی را نداشته باشند که دراصطلاح به آن چکاپ میگویند. با این کار به نتیجه میرسیم که او برای این کار مناسب است یا خیر.وی ادامه میدهد: به هیچ وجه نمیشود گفت کسی سلامت کامل دارد و گفتن این موضوع اشتباه است و در کشور هم استانداردی در این زمینه نداریم. شش مدل برای این سنجش وجود دارد که هر مرکز میتواند یکی از آنها را انتخاب کند. برای این منظور باید استاندارد ملی داشته باشیم که نداریم و اگر داشتیم کار خیلی آسانتر بود. در نتیجه مرکزی که مثلا 20 آزمایش انجام میدهد، متهم به سختگیری میشود و مرکز دیگری که 10 آزمایش انجام میدهد، متهم به کم کاری. مرز باریکی بین هزینه تراشی، رعایت استاندارد و ... وجود دارد. کشورهایی که معتقد به داشتن استانداردهای مکتوب هستند، این استانداردها را دارند.هزینههای بارداری به روش رحم جایگزین بالا است؟
آخوندی درباره علت بالابودن هزینه بارداری به روش رحم جایگزین نیز میگوید: هزینه یک "IVF" معمولی به طور میانگین 5 تا 6 میلیون تومان است. کسی که میخواهد از رحم جایگزین استفاده کند، حداقل کار این است که جنین باید خارج از رحم تشکیل و به بانوی صاحب رحم منتقل شود. در کنار آن هم ارزیابی سلامت آن بانو باید انجام شود. ممکن است پنج نفر هم برای این کار آورده شوند و ما بگوییم خوب نیست و هزینههای این کار هم اضافه شود. زنی که برای این کار از جان خودش مایه میگذارد از پدر و مادر چه انتظاراتی دارد؟ در این بین خطرات زایمان و حاملگی باید به جان بخرد بعد بچه را به پدر و مادر تحویل دهد؛ به همین دلیل کار بسیار مشکل است.وی ادامه میدهد: آن زن یا به خاطر مشکلات مالی و کسب درآمد آمده است یا واقعا به خاطر کمک کردن. در مجموع کار خارج از عرفی دارد انجام میشود و مبلغ هم میتواند خارج از عرف باشد. این پولهایی که در این جا مطرح میشود فقط به عنوان یک کمک است و ما هم میگوییم حتما باید باشد. بعضیها سر آنها را کلاه میگذارند و بعضیها هم رقم بالایی میگویند. تنها یک قسمت از آن هزینههایی که میشود، خرج نیروی انسانی پزشکی است، بقیه هزینه، توافق بین طرفین است که به گروه پزشکی هیچ ارتباطی ندارد. عملیات "IVF" هم ممکن است برای کسی 500 هزار تومان باشد و برای دیگری 30 میلیون تومان.میلانیفر نیز دراین باره میگوید: درمان ناباروری وابسته به حیات آدمها نیست. بنابراین خیلی از سیستمهای حمایتی به ناباروری به طور دیگری نگاه میکنند. تمام اقسام درمان ناباروری مثل همه کارهای درمانی، نوعی تعهد به وسیله است. ما همه این کارها را انجام میدهیم، اما ممکن است 30 درصد جواب دهد. ممکن است کسی 30 میلیون تومان هم هزینه کرده باشد و بعد هم جواب نگیرد و در عین حال جبرانی هم برای آن وجود ندارد.وی ادامه میدهد: بین پدر و مادر و بانوی صاحب رحم توافقاتی وجود دارد که بهتر است این توافقات در سیستم جامعه ما کتبی باشد. ما توصیه میکنیم این افراد توافقات مهم بین خودشان را بنویسید؛ چراکه مثلا در حالت عادی من و شما با هم قراری میگذاریم و تا زمانی که من وشما آن را اجرا کنیم، کسی به نوشته ما کاری ندارد اما اگر مشکلی در این بین پیش آید، مثلا یکی از طرفین فوت کند، آن نوشته میتواند به ما کمک کند.برای رحم جایگزین قانون نداریم
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاد دانشگاهی - ابن سینا همچنین درباره عدم وجود قانونی ویژه برای ثبت نام مادر اصلی در شناسنامه نوزاد متولد شده به روش رحم جایگزین میگوید: ما در مورد رحم جایگزین هیچ مقررات خاصی نداریم. دولت میتواند استانداردهایی را معین و ابلاغ کند و بعد اجرای آن را تقاضا کند؛ مثلا میتواند دستورهای دارویی، شرایط صاحب رحم، کارها و بررسیها، خدمات بیمه، قراردادهای فیمابین و مسایل این چنینی را مشخص کند. وقتی که چنین قوانینی نیست، طبیعتا هرکسی به صلاحدید خودش عمل میکند.میلانی ادامه میدهد: قانون زمانی میآید که نیاز حس شود. نیاز باید در جامعه حس شود بعد مطالبه شود تا دولت به آن پاسخ دهد. این پاسخ میتواند موافق باشد یا مخالف. در هر حال ما به عنوان پزشک نمیتوانیم مطالبهگر باشیم؛ چون ممکن است بگویند شما به عنوان یکی از طرفین قرارداد از طرف خودتان فقط میتوانید حرف بزنید.آخوندی نیز با اشاره به نحوه عملکرد این مرکز در خصوص عقد این قرارداد بین دو طرف میگوید: ما در مرکز خودمان قراردادی با نظارت مرکز داریم. در این قرارداد مرکز ما ناظر است و به عنوان شاهد عمل میکند. البته وزارت بهداشت از ما خواست و ما هم پیشنهاداتمان را به آنها ارایه دادیم، اما متاسفانه هنوز اجرایی نشده است.وی همچنین اضافه میکند: جواب ندادن به مطالبات عمومی در این زمینه یا به این دلیل است که اصلا به عنوان مطالبه فرض نمیشود، یا این که در اولویت قرار ندارد. ما در مجلس هم توضیح دادیم که بخش اوراق سجلی و هویت این امر بسیار مهم است، اما متاسفانه به نظر میرسد جزو اولویتها نیست.
« پدر و مادر» در قانون ایران تعریف نشده است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاددانشگاهی - ابن سینا با بیان اینکه در قانون ایران مثل خیلی از کشورهای دنیا پدر و مادر، به لحاظ قانونی تعریف نشده است، ادامه میدهد: قبلا فرض بر این بود که همه میدانند پدر و مادر به چه معنی است. درصورتی که الان حتی خرید وفروش هم تعریف دارد. به نظر میرسد باید این کار انجام شود و پدر و مادر در قانون تعریف شوند. مثلا در قانون ثبت احوال داریم که پزشکی که در موقع ولادت حضور دارد، وظیفه دارد مراتب را گواهی کند که اسم مادر هم باید در آن نوشته شود. به نظر میرسد قانونگذار فرض کرده زنی که زایمان میکند مادر است؛ چراکه چون مشخصترین وعینیترین امر در بارداری بزرگ شدن شکم و بعد از آن هم زایمان است.میلانی ادامه میدهد: الان ما با واقعه زایمانی مواجه هستیم که زنی که میزاید اما مادر نیست. ما در مجلس گفتیم که به قانون تبصره یا مادهای اضافه کنید که در رحم جایگزین، به طور اختصاصی در این حالت به گواهی پزشک مبنی برانجام رحم جایگزین با یک سری مستندات معین ترتیب اثر داده شود و ثبت احوال اسناد شناسنامه را مطابق با آن صادر کند؛ موضوعی که به نظم عمومی مربوط میشود.
در ادامه، دکتر محمد مهدی آخوندی درباره نحوه انتخاب «بانوی صاحب رحم» توسط زوج نابارور میگوید: این تنوع در مراکز مختلف وجود دارد؛ یا این که مرکز وی را معرفی میکند یا زوج خودشان فرد را معرفی میکنند. مرکز ما به این نتیجه رسیده است که معرفی یک خانم صاحب رحم از طریق مرکز خیلی به نفع زوجین نیست. چون 9 ماه قرار است آن بچه را حمل کند، قرار است به زوج نابارور پاسخگو باشد و اگر مشکلی پیش آید، مرکز مربوطه باید پاسخگو باشد. ما میگوییم ترجیح این است که خودتان یک نفر را انتخاب کنید و ما او را از نظر سلامت، روان، اخلاق، بررسیهای حقوقی و ... ارزیابی میکنیم. این بانو باید از یک سلامت متعارف برخوردار باشد.ملاک سنجش سلامت بانوی صاحب رحم
میلانیفر، درباره ملاک ارزیابی و سنجش سلامت «بانوی صاحب رحم» میگوید: ترجیح این است که این خانم قبلا تجربه بارداری و داشتن فرزند سالم را داشته باشد. اگر ندارد، باید مطلقه باشد. بعد از آن ما سلامت متعارف او را بررسی میکنیم. ما چیزی به اسم سلامت کامل نداریم؛ نه داریم، نه چک میکنیم و نه قرار است چک کنیم؛ چراکه باید به طور معمولی به آدمها گفت سالم. هیچ حد ومرزی وجود ندارد که کجا به کسی بگوییم سالم. ما میگوییم آدمهایی که در کوچه و خیابان قدم میزنند سالم هستند، در ظاهر بدن سالمی دارند و فقط یک تست معمولی میگیریم که اختلالات عجیب و غریب و عمده و ظاهر روانپزشکی را نداشته باشند که دراصطلاح به آن چکاپ میگویند. با این کار به نتیجه میرسیم که او برای این کار مناسب است یا خیر.وی ادامه میدهد: به هیچ وجه نمیشود گفت کسی سلامت کامل دارد و گفتن این موضوع اشتباه است و در کشور هم استانداردی در این زمینه نداریم. شش مدل برای این سنجش وجود دارد که هر مرکز میتواند یکی از آنها را انتخاب کند. برای این منظور باید استاندارد ملی داشته باشیم که نداریم و اگر داشتیم کار خیلی آسانتر بود. در نتیجه مرکزی که مثلا 20 آزمایش انجام میدهد، متهم به سختگیری میشود و مرکز دیگری که 10 آزمایش انجام میدهد، متهم به کم کاری. مرز باریکی بین هزینه تراشی، رعایت استاندارد و ... وجود دارد. کشورهایی که معتقد به داشتن استانداردهای مکتوب هستند، این استانداردها را دارند.هزینههای بارداری به روش رحم جایگزین بالا است؟
آخوندی درباره علت بالابودن هزینه بارداری به روش رحم جایگزین نیز میگوید: هزینه یک "IVF" معمولی به طور میانگین 5 تا 6 میلیون تومان است. کسی که میخواهد از رحم جایگزین استفاده کند، حداقل کار این است که جنین باید خارج از رحم تشکیل و به بانوی صاحب رحم منتقل شود. در کنار آن هم ارزیابی سلامت آن بانو باید انجام شود. ممکن است پنج نفر هم برای این کار آورده شوند و ما بگوییم خوب نیست و هزینههای این کار هم اضافه شود. زنی که برای این کار از جان خودش مایه میگذارد از پدر و مادر چه انتظاراتی دارد؟ در این بین خطرات زایمان و حاملگی باید به جان بخرد بعد بچه را به پدر و مادر تحویل دهد؛ به همین دلیل کار بسیار مشکل است.وی ادامه میدهد: آن زن یا به خاطر مشکلات مالی و کسب درآمد آمده است یا واقعا به خاطر کمک کردن. در مجموع کار خارج از عرفی دارد انجام میشود و مبلغ هم میتواند خارج از عرف باشد. این پولهایی که در این جا مطرح میشود فقط به عنوان یک کمک است و ما هم میگوییم حتما باید باشد. بعضیها سر آنها را کلاه میگذارند و بعضیها هم رقم بالایی میگویند. تنها یک قسمت از آن هزینههایی که میشود، خرج نیروی انسانی پزشکی است، بقیه هزینه، توافق بین طرفین است که به گروه پزشکی هیچ ارتباطی ندارد. عملیات "IVF" هم ممکن است برای کسی 500 هزار تومان باشد و برای دیگری 30 میلیون تومان.میلانیفر نیز دراین باره میگوید: درمان ناباروری وابسته به حیات آدمها نیست. بنابراین خیلی از سیستمهای حمایتی به ناباروری به طور دیگری نگاه میکنند. تمام اقسام درمان ناباروری مثل همه کارهای درمانی، نوعی تعهد به وسیله است. ما همه این کارها را انجام میدهیم، اما ممکن است 30 درصد جواب دهد. ممکن است کسی 30 میلیون تومان هم هزینه کرده باشد و بعد هم جواب نگیرد و در عین حال جبرانی هم برای آن وجود ندارد.وی ادامه میدهد: بین پدر و مادر و بانوی صاحب رحم توافقاتی وجود دارد که بهتر است این توافقات در سیستم جامعه ما کتبی باشد. ما توصیه میکنیم این افراد توافقات مهم بین خودشان را بنویسید؛ چراکه مثلا در حالت عادی من و شما با هم قراری میگذاریم و تا زمانی که من وشما آن را اجرا کنیم، کسی به نوشته ما کاری ندارد اما اگر مشکلی در این بین پیش آید، مثلا یکی از طرفین فوت کند، آن نوشته میتواند به ما کمک کند.برای رحم جایگزین قانون نداریم
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاد دانشگاهی - ابن سینا همچنین درباره عدم وجود قانونی ویژه برای ثبت نام مادر اصلی در شناسنامه نوزاد متولد شده به روش رحم جایگزین میگوید: ما در مورد رحم جایگزین هیچ مقررات خاصی نداریم. دولت میتواند استانداردهایی را معین و ابلاغ کند و بعد اجرای آن را تقاضا کند؛ مثلا میتواند دستورهای دارویی، شرایط صاحب رحم، کارها و بررسیها، خدمات بیمه، قراردادهای فیمابین و مسایل این چنینی را مشخص کند. وقتی که چنین قوانینی نیست، طبیعتا هرکسی به صلاحدید خودش عمل میکند.میلانی ادامه میدهد: قانون زمانی میآید که نیاز حس شود. نیاز باید در جامعه حس شود بعد مطالبه شود تا دولت به آن پاسخ دهد. این پاسخ میتواند موافق باشد یا مخالف. در هر حال ما به عنوان پزشک نمیتوانیم مطالبهگر باشیم؛ چون ممکن است بگویند شما به عنوان یکی از طرفین قرارداد از طرف خودتان فقط میتوانید حرف بزنید.آخوندی نیز با اشاره به نحوه عملکرد این مرکز در خصوص عقد این قرارداد بین دو طرف میگوید: ما در مرکز خودمان قراردادی با نظارت مرکز داریم. در این قرارداد مرکز ما ناظر است و به عنوان شاهد عمل میکند. البته وزارت بهداشت از ما خواست و ما هم پیشنهاداتمان را به آنها ارایه دادیم، اما متاسفانه هنوز اجرایی نشده است.وی همچنین اضافه میکند: جواب ندادن به مطالبات عمومی در این زمینه یا به این دلیل است که اصلا به عنوان مطالبه فرض نمیشود، یا این که در اولویت قرار ندارد. ما در مجلس هم توضیح دادیم که بخش اوراق سجلی و هویت این امر بسیار مهم است، اما متاسفانه به نظر میرسد جزو اولویتها نیست.
« پدر و مادر» در قانون ایران تعریف نشده است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فناوریهای نوین علوم زیستی جهاددانشگاهی - ابن سینا با بیان اینکه در قانون ایران مثل خیلی از کشورهای دنیا پدر و مادر، به لحاظ قانونی تعریف نشده است، ادامه میدهد: قبلا فرض بر این بود که همه میدانند پدر و مادر به چه معنی است. درصورتی که الان حتی خرید وفروش هم تعریف دارد. به نظر میرسد باید این کار انجام شود و پدر و مادر در قانون تعریف شوند. مثلا در قانون ثبت احوال داریم که پزشکی که در موقع ولادت حضور دارد، وظیفه دارد مراتب را گواهی کند که اسم مادر هم باید در آن نوشته شود. به نظر میرسد قانونگذار فرض کرده زنی که زایمان میکند مادر است؛ چراکه چون مشخصترین وعینیترین امر در بارداری بزرگ شدن شکم و بعد از آن هم زایمان است.میلانی ادامه میدهد: الان ما با واقعه زایمانی مواجه هستیم که زنی که میزاید اما مادر نیست. ما در مجلس گفتیم که به قانون تبصره یا مادهای اضافه کنید که در رحم جایگزین، به طور اختصاصی در این حالت به گواهی پزشک مبنی برانجام رحم جایگزین با یک سری مستندات معین ترتیب اثر داده شود و ثبت احوال اسناد شناسنامه را مطابق با آن صادر کند؛ موضوعی که به نظم عمومی مربوط میشود.
محمد ماکویی؛ اشتباه اول-"اشرشیا کلی" بیماریزا است!-وقتی در خبرها آمده که آب معدنی دماوند به خاطر حضور "اشرشیاکلی" پلمپ شده، حتم برمان می دارد که این باکتری از بیماریزاترین باکتریهایی است که در منابع آبی یافت می شود.در حالی که هرگز چنین نیست و این باکتری سالهاست که در جهاز هاضمه شما انسان های سالم زندگی می کند بدون آنکه برایتان مشکلات جدی را بوجود آورده باشد!با این حال کار غلطی هم نبوده که آب معدنی دماوند را به خاطر حضور "اشرشیاکلی" پلمپ کرده اند زیرا این باکتری به خاطر ماندگاری بالا در منابع آبی شاخص خوبی برای سلامت و ایمنی منابع آبی به حساب می آید.به عبارتی عدم حضور باکتری "اشرشیا کلی" به این معنی است که به احتمال قوی باکتری های بیماریزا نیز در آب حضور ندارند اما حضور آن می رساند که ممکن است باکتری های بیماریزا هم در آب باشند.خلاصه اینکه ممکن است شما آبی که دارای "اشرشیا کلی" است را بنوشید و بیمار هم نشوید اما چون ریسک چنین کاری بسیار بالا است بهتر است با تصور اینکه "انشاالله چیزی نمی شود" سلامتی و تندرستی خویش را در معرض خطر قرار ندهید!اشتباه دوم-BOD همان میکروب است-وقتی در خبرها می خوانیم که "آب شیر BOD کم دارد"،"آب نهر BOD متوسط دارد" و "فاضلاب BOD بالا دارد" اطمینان حاصل می کنیم که BOD چیزی جز "باکتری" و "میکروب" نیست به ویژه اینکه در خبرها خوانده ایم که "ضدعفونی و کلرزنی BOD آب و فاضلاب را کم می کند"وقتی همه این اخبار در کنار اطلاعات برگرفته از منابع و مراجع معتبر قرار می گیرد که BOD را "بار آلودگی" در نظر گرفته اند،مطمئن تر هم می شویم که آنچه فکر کرده ایم گمانی باطل نبوده است!با این حال اگر بدانیم که در حالی که BOD فاضلاب معمولی چیزی بین 200 تا 600 میلی گرم در لیتر است اما خون چیزی در حدود 150 هزار الی 200 هزار میلی گرم بر لیتر BOD دارد ،علی القاعده باید در اطلاعاتمان چیزی کم و کسر باشد!واقعیت اینکه BOD شاخصی از حضور مواد آلی یا غذای مورد علاقه میکروارگانیزمها است و نه خود مواد آلی را باید همان BOD دانست و نه خود موجودات ریز یا همان باکتری ها را که بعضیهایشان بیماریزا هستند را می توان BOD محسوب نمود. با این تعریف وقتی مقدار BOD کم می شود یعنی اینکه باکتری ها با عدم دستیابی به غذای مورد علاقه خود از بین می روند و وقتی BOD در آب یا فاضلاب زیاد است به مفهوم اینست که باکتری هایی که به غذای دوست داشتنیشان رسیده اند رشد و تکثیری بیشتر دارند!علیرغم این موضوع باید دانست که با وجود ارتباط تعداد باکتری ها با مقادیر BOD راه و رسم کاستن از BOD دقیقا همانند راههایی نیست که توسط آنها از تعداد باکتری ها کم می کنیم و از آنجمله می توان به ضدعفونی و کلرزنی اشاره نمود ! به همین دلیل هم هست که در حالی که حذف و کاهش باکتری های تصفیه فاضلاب معمولا عملکرد انتهایی فرآیند است، کاهش BOD و یا در واقع کاستن از مواد غذایی مورد نیاز باکتری ها تقریبا در تمامی مراحل تصفیه فاضلاب در دستور کار قرار می گیرد زیرا اگر چنین نشود و باکتری هایی که به تعداد کم موجودند اما غذای فراوانی در اختیار دارند وارد منابع آبی همچون رودخانه گردند، به دلیل حضور و وفور مواد غذایی رشد و تکثیر نموده و بر تعداد خویش نیز می افزایند!
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که اینکه چرا به جای آزمایش مواد آلی گوناگون و تعیین تک تک آنها به اندازه گیری BOD متوسل می شویم بیشتر به مسائل اقتصادی بر میگردد و اینکه در حالی که می توان با اندازه گیری BOD مقدار مواد آلی را تقریب زد،به صرفه نیست که کل مواد آلی و یا بدتر از آن تک تک مواد آلی، جز در موارد استثنایی، تعیین مقدار شده و بابت انجام آزمایشاتشان کلی هزینه شود.اشتباه سوم-نیترات با جوشاندن از بین می رود-نیترات و میکروارگانیزم ها در بسیاری از موارد از راهی یکسان، که ورود فاضلاب به منابع آبی است؛ وارد آب می شوند و این راه یکسان است که برای برخی این گمان باطل را بوجود می آورد که آنهایی که از یک راه وارد شده اند می توانند و بایسته است که از راهی یکسان هم خارج شوند!این در حالی است که اگرچه جوشاندن می تواند باکتری ها را که تحمل گرمای بیش از حد را ندارند از بین ببرد، قادر به از بین بردن یا کاهش مواد شیمیایی محلول و منجمله نیترات نیست.در واقع جوشاندن آب اوضاع را خرابتر هم می کند زیرا تبخیر آب موجب می شود که نیترات حذف و کم نشده و به جای آن با تغلیظ گشتن، اثر گذاری بدش بر تندرستی و سلامتی را بیشتر هم بکند.با این حساب آنهایی که قصد دارند با جوشاندن آب ، نیترات آب آشامیدنیشان را کم کنند باید مطمئن باشند که با این کار بیش از آنکه رفیق قافله تندرستی خود و خانواده شان گردند،شریک دزد سلامتیشان که همان نیترات است به حساب خواهند آمد!
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که اینکه چرا به جای آزمایش مواد آلی گوناگون و تعیین تک تک آنها به اندازه گیری BOD متوسل می شویم بیشتر به مسائل اقتصادی بر میگردد و اینکه در حالی که می توان با اندازه گیری BOD مقدار مواد آلی را تقریب زد،به صرفه نیست که کل مواد آلی و یا بدتر از آن تک تک مواد آلی، جز در موارد استثنایی، تعیین مقدار شده و بابت انجام آزمایشاتشان کلی هزینه شود.اشتباه سوم-نیترات با جوشاندن از بین می رود-نیترات و میکروارگانیزم ها در بسیاری از موارد از راهی یکسان، که ورود فاضلاب به منابع آبی است؛ وارد آب می شوند و این راه یکسان است که برای برخی این گمان باطل را بوجود می آورد که آنهایی که از یک راه وارد شده اند می توانند و بایسته است که از راهی یکسان هم خارج شوند!این در حالی است که اگرچه جوشاندن می تواند باکتری ها را که تحمل گرمای بیش از حد را ندارند از بین ببرد، قادر به از بین بردن یا کاهش مواد شیمیایی محلول و منجمله نیترات نیست.در واقع جوشاندن آب اوضاع را خرابتر هم می کند زیرا تبخیر آب موجب می شود که نیترات حذف و کم نشده و به جای آن با تغلیظ گشتن، اثر گذاری بدش بر تندرستی و سلامتی را بیشتر هم بکند.با این حساب آنهایی که قصد دارند با جوشاندن آب ، نیترات آب آشامیدنیشان را کم کنند باید مطمئن باشند که با این کار بیش از آنکه رفیق قافله تندرستی خود و خانواده شان گردند،شریک دزد سلامتیشان که همان نیترات است به حساب خواهند آمد!
شرکت فولکس واگن در ماههای گذشته متحمل زیاد شده اما سهام شرکت در بازارهای مالی بهبود یافته است.گزارش مالی شرکت خودروسازی فولکس واگن که روز چهارشنبه، ۶ آبان (۲۸ اکتبر)، منتشر شده نشان میدهد که طی ماههای ژوئیه و سپتامبر سال جاری، شرکت با زیان خالص بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون یورو (معادل یک میلیارد و هشتصد و پنجاه میلیون دلار آمریکایی) مواجه بوده است. در دوره مشابه سال گذشته، این شرکت نزدیک به سه میلیارد یورو سود کرده بود.به این ترتیب، زیان شرکت در سه ماهه اخیر به حدود سه میلیارد و پانصد میلیارد یورو (سه میلیارد و هشتصد و چهل میلیارد دلار) بالغ میشود.این بالاترین میزان زیان شرکت طی پانزده سال گذشته بوده و علت اصلی آن، پرداخت خسارت به مشتریان زیان دیده از دستکاری عمدی در سیستم سنجش آلایندگی موتورهای دیزلی، فراخواندن حدود یازده میلیون خودرو در جهان برای اصلاح این عیب و پیشبینی هزینه پیگرد قانونی علیه شرکت بوده است.مدیران شرکت فولکس واگن مبلغی نزدیک به هفت میلیارد یورو را برای اصلاح عیب و پرداخت غرامت و جریمه کنار گذاشتهاند. با اینهمه، امکان دارد هزینه پیگیریهای حقوقی علیه این شرکت مستلزم کنار گذاشتن منابع بیشتری باشد.با وجود اعلام زیان در سه ماهه سوم سال میلادی، سهام شرکت فولکس واگن در بازارهای مالی بهبود یافت. در پی افشای رسوایی دستکاری در موتورهای دیزلی، قیمت سهام فولکس واگن به طرز قابل توجهی تنزل کرده بود اما ظاهرا سرمایه گذاران معتقد بودند که زیان ناشی از این مساله به مراتب بیش از آن خواهد بود که اعلام شده است.شرکت در گزارش فصلی خود پیشبینی کرده است که سود سالانه سال جاری به مراتب کمتر از سال گذشته باشد و وعده داده است که با برطرف شدن مشکلات فعلی، فولکس واگن بار دیگر موقعیت گذشته خود را بازیابد.ماتیاس مولر، مدیرعامل جدید شرکت فولکسواگن، در بیانیهای گفته است که بهبود سهام از یک سو استحکام گروه شرکتهای فولکسواگن را نشان میدهد و از سوی دیگر، حاکی از آن است که به تدریج، مساله دستکاری در موتورهای دیزلی "شفافیت بیشتری"پیدا میکند. وی افزوده است: "ما هر آنچه را که در توان داریم به کار میبریم تا بار دیگر اعتماد مشتریان را جلب کنیم."ماه گذشته، سازمانهای نظارت بر مقررات کاهش آلودگی هوا در آمریکا اعلام کردند که دستکاری عمدی در سیستم تشخیص آلایندگی در یازده میلیون خودرو دیزلی تولیدی شرکت فولکس واگن باعث شده است که نتیجه آزمایش تعیین میزان آلودگی این موتورها کمتر از میزان واقعی نشان داده شود. انتشار تقلب عمدی شرکت برای فریب سازمانهای تشخیص میزان آلایندگی باعث کاهش چشمگیر در ارزش سهام این شرکت و کنارهگیری مدیرعامل آن شد.گروه صنعتی فولکس واگن یک شرکت آلمانی است و در طراحی، تولید و توزیع خودروهای سواری و تجاری، موتور سیکلت، انواع موتور و همچنین برخی دیگر از فعالیتهای تولیدی و مالی در نقاط مختلف جهان فعالیت دارد. از لحاظ تعداد خودرو تولیدی، فولکس واگن در کنار تویوتا ژاپن و جنرال موتورز آمریکا در سه رده اول جهانی قرار دارد.علاوه بر خودروهایی با مارک فولکس واگن، این شرکت تولیدکننده چند مدل دیگر خودرو از جمله بنتلی، بوگاتی، لامبورگینی، سیات و اشکودا نیز هست و سهام اکثریت چند شرکت خودروسازی مهم دیگر از جمله آئودی را در اختیار دارد. این شرکت از طریق سرمایه گذاری مستقیم، مشارکت محلی یا اعطای لیسانس توانسته است مراکز صنعتی متعددی را در کشورهای مختلف برای تولید انواع مدلهای فولکس واگن راهاندازی کند. فولکس واگن در سال ۱۹۳۷ با هدف تولید "خودرو مردمی" تاسیس شد و شهرت اولیه خود را مدیون طراحی و ساخت اتومبیل کوچک و کم مصرفی بوده که به "سوسک" یا "لاک پشت" معروف شد و شهرت جهانی یافت.