گزیده ها قسمت چهارم

گزیده ها قسمت چهارم 7مرداد 95
انقطاع فرهنگی و شكاف بین‌نسلی در جامعه ما غوغا می‌كند و نسل ما نتوانسته است ارزش‌های مورد قبول خود را به نسل بعدی منتقل كند. ارزش‌های دینی و فرهنگ ملی صرفاً در نسل با «هویت» بروز و ظهور بیرونی پیدا می‌كند و در عمل و رفتار آنان تجلی می‌یابد. از نسلی كه هویت فرهنگی خود را از دست داده و قهرمانان و الگوها و ارزش‌ها و ایده‌آل‌های آن تغییر كرده و دگرگونه شده، انتظار دیگری باید داشت.
«
چند روزی است در فضای مجازی عكسی دست به دست می‌شود و نشان می‌دهد که پوشیدن کفش پاشنه بلند برای مردان، سوغات جدید شبکه‌های ماهواره‌ای و بنگاه‌های مد و فشن برای جوانان ایران است. در این عکس دو مرد جوان در یک فروشگاه زنجیره‌ای داخلی مشغول خرید هستند و کفش پاشنه‌بلند یکی از آنان سوژه جدید شبکه‌های اجتماعی شده است؛ سوغاتی که وقتی کنار پدیده‌های دیگری چون تتوی خط ریش، کاشت ته‌ریش و برداشتن زیر ابرو قرار می‌گیرد، مجموعه‌ای مضحک اما قابل تأمل از خواب جدیدی که برای جوانان ایرانی دیده‌اند، می‌سازد».احتمالاً بسیاری از عزیزان این خبر را خوانده‌اند و آن عكس را هم دیده‌اند ولی یك سؤال مهم در این‌باره مطرح می‌شود كه آیا این مسأله را به همین شكل باید تحلیل كرد و فقط «شبكه‌های ماهواره‌ای و بنگاه‌های مد و فشن» را باید مقصر دانست؟ آیا این پدیده و موارد مشابه آن به‌تازگی در كشورمان ایجاد شده یا سال‌های طولانی است كه رفتارهای ناسازگار با فرهنگ ملی و مذهبی خودمان را آن هم به صورت وسیع شاهدیم؟ در این‌كه رسانه‌های خاص درصدد الگوسازی از سبك زندگی غیرایرانی و غیراسلامی هستند تردیدی نیست اما چرا میزان مقاومت داخلی جامعه ما این همه كاهش و اثرگذاری از بیرون افزایش یافته است؟ خلاصه آنكه آیا با فحش دادن به دیگران می‌توانیم وضعیت موجود خودمان را تبیین و راهكارهای مناسب و سازگار با سبك زندگی ایرانی - اسلامی را استخراج كنیم كه مقبول افتد و رواج یابد؟
واقعیت این است كه به دلایل مختلف بخشی از جامعه كه جمعیت بزرگی را هم تشكیل می‌دهد، با آنچه ما می‌پسندیم میانه‌ای ندارد و به سوی اموری میل پیدا كرده است كه ما نمی‌پسندیم. در این باره تأمل در چند نكته زیر را ضروری می‌دانم:اولدر سال‌های قبل از انقلاب نسل جوان با وجود تبلیغات رسانه‌ای و فرهنگ غیراسلامی ترویج شده در جامعه، به سوی ارزش‌های دینی سوق پیدا كرد و تحول در درون و در جامعه را رقم زد. اصلی‌ترین دلیلش این بود كه در آن زمان پیام دین جذاب بود و متفكران مسلمان با معرفی اسلام مبارز و انقلابی و آزادیخواه و عدالت‌طلب و انسانی، نسل جوان را با دین و ارزش‌های متعالی آن آشنا كرده بودند.دومانقطاع فرهنگی و شكاف بین‌نسلی در جامعه ما غوغا می‌كند و نسل ما نتوانسته است ارزش‌های مورد قبول خود را به نسل بعدی منتقل كند. ارزش‌های دینی و فرهنگ ملی صرفاً در نسل با «هویت» بروز و ظهور بیرونی پیدا می‌كند و در عمل و رفتار آنان تجلی می‌یابد. از نسلی كه هویت فرهنگی خود را از دست داده و قهرمانان و الگوها و ارزش‌ها و ایده‌آل‌های آن تغییر كرده و دگرگونه شده، انتظار دیگری باید داشت. بخش بزرگی از نسل جوان جامعه ما از گذشته فرهنگی خودش بریده و از ما مایوس است. نسل ما با انقلاب و جنگ و ارزش‌های عجین شده در آن زندگی كرده است ولی آنچه برای ما «زندگی» بود برای این نسل تازه، «تاریخ» است و هیچ پیوندی با زندگی ما احساس نمی‌كند. از این نسل انتظار داریم كه تحت تاثیر الگوی رفتاری دیگران قرار نگیرد؟
سومعملكرد یك حكومت بیشترین تاثیر را در جذب یا دفع نسل جوان دارد و طبعا كاركرد یك حكومت به نام دین، می‌تواند گرایش به دین را در این نسل تقویت یا تضعیف كند. اگر قادر به تامین معیشت مردمش باشد و نسل جوان را از نظر حل مسائل عادی مورد نیازش اقناع كند، حتما گرایش به ارزش‌های مورد قبول خود را تسهیل خواهد كرد اما وقتی نسل جوان در عمل شاهد تامین نیازهای اولیه خودش نیست و همزمان در معرض معرفی و تبلیغ الگوهای فرهنگی و سبك زندگی دیگران قرار دارد، طبیعی است كه از ما فاصله بگیرد. همیشه گفتیم كه اگر «مساله»های نسل جوان حل نشود، حتما به حجم «سوال»های این نسل افزوده می‌شود و كار جذب آنان به الگوهای فرهنگی خودی سخت و سخت‌تر خواهد شد.چهارمجوانی را فاصله میان شروع بلوغ جنسی تا پایان حل مشكلات مربوط به كار و مسكن و ازدواج تعریف كرده‌اند و این در كشور ما یعنی بخش بسیار بزرگی از جمعیت. متاسفانه از یك طرف به دلایل مختلف شاهد بلوغ زودرس در فرزندانمان هستیم و از آن طرف، تا بعد از ٣٠ سالگی هم مشكلات اصلی جوانان ما حل نمی‌شود. طبعا این جمعیتی كه در سن ١٢ تا ٣٢ سالگی قرار دارد، آنقدر در وضعیت كشور تاثیرگذار است كه نمی‌توان از آن غافل بود ولی متاسفانه نوع برخورد ما با این نسل به گونه‌ای است كه نه «دست پر» داریم و نه «روی گشاده» و به همین دلیل، بخشی از جامعه جوان ما به لجبازی و حركت‌های اعتراضی ضدفرهنگی روی آورده است و عمدا به‌گونه‌ای عمل می‌كند كه با هنجارهای مورد قبول جامعه و به‌خصوص حكومت در تعارض باشد. در این وضعیت بی‌تدبیری در مواجهه با این نسل هم بر مشكلات می‌افزاید كه یك نمونه آن برخوردهای فیزیكی بی‌پشتوانه نظری و تجربی با معضلات این نسل است.مختصر اینكه نسل جوان امروز ما خیلی بدشانس است. ما وقتی می‌خواستیم با جامعه و حكومت و مدرسه و خانواده درگیر شویم سر از كتابخانه و مسجد و محافل مبارزاتی درمی‌آوردیم ولی این نسل در اعتراض به وضع موجود، به سوی مسائلی می‌رود كه پیش و بیش از دیگران، به خودش ضرر می‌زند و از هویت اسلامی و ایرانی‌‌اش فاصله می‌گیرد. با این حال، ما مقصریم یا این نسل دین‌گریزی كه هر روز از ما دورتر می‌شود؟منبعروزنامه اعتماد
نتیجه یک مطالعه نشان می دهد مردان ایرانی بیشترین افزایش طول قد را در دنیا در 100 سال اخیر داشته اند.به گزارش بی بی سی ورلد، بر اساس تحقیقی که به سرپرستی پروفسور مجید عزتی استاد امپریال کالج لندن انجام و در نشریه ای لایف منتشر شد، مردان ایرانی بین سال های 1914 تا 2014 به طور متوسط 16.5 سانتی متر افزایش قد داشته اند که بیشترین افزایش قد مردان در دنیا محسوب می شود و رتبه جهانی ایران را از 181 به 67 ارتقاء داده است.زنان کره جنوبی با 20.2 سانتی متر بیشترین میزان افزایش قد را در دنیا در این 100 سال داشته اند. در همین مدت، زنان ایرانی نیز از رتبه 159 به رتبه 88 صعود کرده اند.بر اساس این تحقیق، مردان هلندی (با میانگین 182.5 سانتی متر) و زنان لتونیایی (با میانگین 170 سانتی متر) بلندقدترین مردان و زنان دنیا در حال حاضر هستند.این تحقیق، بزرگترین پژوهش جهانی است که در زمینه قد انسان ها انجام شده است. در جریان آن، هشتصد دانشمند با همکاری سازمان جهانی بهداشت، اطلاعاتی را از منابع مختلف، اعم از اطلاعات سربازگیری، تحقیقات ملی در مورد تغذیه و سلامت و مطالعات جمعیت شناسی در سراسر دنیا گردآوری کرده و از این اطلاعات برای مقایسه روند تغییر قد افراد 18 ساله در سال 1914 (یعنی متولد 1896) و سال 2014 (یعنی متولد 1996) استفاده کردند.پروفسور عزتی می گوید: 'این مطالعه تصویری از سلامت ملل در قرن گذشته ارائه می کند. قد بعضی ملل ممکن است کوتاهتر شده باشد در حالی که افزایش قد ملل دیگری هنوز ادامه دارد. این نشان می دهد باید فورا به محیط زیست و تغذیه کودکان و نوجوانان در سطح دنیا رسیدگی کنیم و مطمئن شویم که برای آنها بهترین شروع زندگی را رقم می زنیم.'به گفته عزتی، 'تحقیق ما نشان می دهد کشورهای انگلیسی زبان، به خصوص آمریکا، از دیگر کشورهای ثروتمند اروپا و آسیا و اقیانوسیه عقب افتاده اند. با در نطر گرفتن وضعیت بد این کشورها در زمینه چاقی، نیاز به سیاست گذاری های موثرتر در زمینه تغذیه سالم در طول زندگی مشخص تر می شود.'تحقیق اخیر نشان می دهد طول قد مردان و زنان در آمریکا به ترتیب 5 و 6 سانتی متر و در بریتانیا حدود 11 سانتی متر افزایش یافته است. در مقایسه، این ارقام برای چین به ترتیب 11 و 10 سانتی متر بوده است.اما آمریکا که در سال 1914، از نظر قد مردان سومین کشور و از نظر قد زنان چهارمین کشور دنیا بود، صد سال بعد به ترتیب به رتبه های 37 و 42 تنزل کرده است.این تحقیق نشان می دهد در 30 الی 40 سال اخیر افزایش قد در برخی کشورهای دنیا متوقف شده است. آمریکا یکی از اولین کشورهای پردرآمد دنیا است که این افزایش قد در آن متوقف شده و الگوی مشابهی هم در بریتانیا، فنلاند و ژاپن دیده می شود، اما در کشورهایی مثل اسپانیا، ایتالیا و بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و شرق آسیا افزایش قد همچنان ادامه دارد.در برخی کشورهای دنیا در جنوب صحرای آفریقا، شمال آفریقا و خاورمیانه در 30 الی 40 سال اخیر حتی کاهش قد دیده می شود.در عین حال، چیزی که در این صد سال تقریبا تغییر نکرده تفاوت قد زنان و مردان است: این تفاوت در سال 1914 معادل 11 سانتی متر و در سال 2014 معادل 12 سانتی متر بوده است.به گفته محققان، بلندی قد به میزان زیادی تحت تاثیر تغذیه و عوامل محیطی است، هرچند ژنتیک افراد هم در آن نقش دارد. کودکان و نوجوانانی که تغذیه بهتری دارند و در محیط بهتری بزرگ می شوند قد بلندتر می شوند. سلامت مادر و تغذیه او در دوران بارداری هم در بلندی قد کودکان موثر است.برخی محققان معتقدند افراد قد بلندتر به طور متوسط عمر طولانی تر، تحصیلات و درآمد بیشتری دارند. با این حال قد بلند ممکن است تاثیر منفی بر سلامتی داشته باشد و احتمال سرطان پروستات و تخمدان را افزایش بدهد.برخی نکات دیگر این تحقیق:چهار کشور اول دنیا از نظر قد مردان: هلند، بلژیک، استونی، لتونی
چهار کشور اول دنیا از نظر قد زنان: لتونی، هلند، استونی، جمهوری چک
کوتاه قدترین مردان در سال 1914 مردان لائوسی بودند (متوسط قد 153 سانتی متر) که معادل قد یک پسر 12 ساله امروزی با تغذیه مناسب است.
10 
کشور اول دنیا از نظر بلندی قد، همگی اروپایی هستند.
رئیس فراکسیون امید از برخی بی‌اخلاقی‌ها در فضای رسانه‌ای کشور انتقاد کرد و گفت: جای تأسف است که عده ای معدود برای تخریب فراکسیون امید و انشقاق بین جبهه اصلاح‌طلب دست به دامن جعل خبر می‌شوند.به گزارش ایسنا، محمدرضا عارف در دیدارهای جداگانه با جمعی از فعالان سیاسی استان مرکزی و گیلان افزود: فراکسیون امید با آسیب‌شناسی عملکرد خود و با استفاده از نظرات دلسوزان به‌ویژه جوانان علاقه‌مند به فراکسیون با قوت هر چه تمام‌تر فعالیت خود را ادامه می‌دهد و تحت تأثیر برخی جوسازی‌ها قرار نمی‌گیرد.عارف با اشاره به ظرفیت‌های بالقوه استان مرکزی و گیلان بویژه در حوزه های صنعت و کشاورزی بر ضرورت استفاده از پتانسیل نیروی انسانی کارآمد در هر استان جهت پیشرفت و توسعه تأکید کرد و گفت: مدیران اصلاح‌طلب در هر سطحی که قرار دارند باید اولویت اصلی‌شان مطالبات مردم و رسیدگی به مشکلات آن‌ها باشد البته همه مشکلات یک ‌شبه حل نمی‌شود ولی باید با اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی هدفمند نسبت به رفع مشکلات اقدام اساسی صورت بگیرد.وی معضل بیکاری را دغدغه جدی مردم بخصوص جوانان دانست و خاطرنشان کرد: اشتغال آبرومند حق طبیعی همه مردم است. درشان نظام اسلامی ما نیست که آمار جوان تحصیل‌کرده بیکار روز به روز افزایش پیدا کند. متأسفانه برخی بوروکراسی‌های غیر ضروری هم زمینه بیکاری جوانان را تشدید می‌کند.عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه آمار ناهنجاری‌های اخلاقی بسیار نگران کننده است، تأکید کرد: دلیل عمده بسیاری از ناهنجاری‌های اخلاقی بیکاری است دستگاه‌های مسئول اگر فکر عاجلی برای مشکل اشتغال نکنند گناه ناهنجاری‌های اخلاقی که متأسفانه به مرز بحران رسیده است به پای آن‌ها نوشته می‌شود.وی ادامه داد: مجلس شورای اسلامی آمادگی هرگونه همکاری برای حل معضل بیکاری است و فراکسیون امید هم در تلاش است با همکاری دولت مشکلات بیکاری و معیشتی را به حداقل ممکن برساند.عارف در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه جریان اصلاحات جریان مسئولی است و دنبال سهم خواهی نیست، گفت: جریان اصلاحات باید پویایی و نشاط خود را حفظ کند و با آسیب‌شناسی عملکرد خود بخصوص در دهه 80 و عبرت گیری از برخی تجربه‌های تلخ، مسیر عقلانی که طی سالیان اخیر بر جریان اصلاحات حاکم شده است را با جدیت بیشتری ادامه دهد.وی با تأکید بر مراقبت از دستاوردهای ارزشمند گفتمان اصلاح‌طلبی، اظهار کرد: در مقطع فعلی برای حفظ انسجام در خانواده بزرگ اصلاحات همه نخبگان و جوانان اصلاح طلب از هرگونه تک‌روی و اظهارنظرهایی که به گفتمان اصلاح‌طلبی آسیب می‌زند باید خودداری کنند.رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان تأکید کرد: برای رسیدن به اهداف ارزشمندی که جریان اصلاحات برای برنامه‌های خود ترسیم کرده است که مهم‌ترین آن مردم‌سالاری و پاسخگویی به مطالبات مردم است باید هزینه داد و کسانیکه باور عمیق به گفتمان اصلاح‌طلبی دارند باید آمادگی پرداخت هزینه را داشته باشند.رئیس فراکسیون امید تعهد تشکیلاتی را اصلی مهم برای یک جریان سیاسی دانست و گفت: پایبندی به تعهد تشکیلاتی و رعایت اخلاق رمز موفقیت یک جریان سیاسی است و کسانیکه رفتار تشکیلاتی نداشته باشند و بر اساس منافع فردی عمل کنند در بین مردم جایگاهی نخواهند داشت.وی مبارزه ریشه‌ای با فساد را ضرورتی انکارناپذیر برشمرد و گفت: معضل اصلی کشور ما نبود شفافیت در حوزه‌های مختلف به‌ویژه در حوزه اقتصاد است. استفاده از رانت‌های اطلاعاتی سرمنشأ بسیاری از فسادهای اقتصادی است و جناح‌های سیاسی هم سعی می‌کنند همدیگر را در موضوع فساد تخریب کنند در حالیکه مبارزه با فساد موضوعی ملی و فراجناحی است و به عزم ملی نیاز دارد.عارف با اشاره به دو انتخابات مهم ریاست جمهوری و شوراها در سال 96 هرگونه اظهارنظر فردی درباره این دو انتخابات را خارج از تصمیم‌گیری‌های جبهه اصلاحات اعلام کرد و با گلایه از برخی بی‌اخلاقی‌ها در فضای رسانه‌ای کشور گفت: جای تأسف است که عده ای معدود برای تخریب فراکسیون امید و انشقاق بین جبهه اصلاح طلب دست به دامن جعل خبر می‌شوند. فراکسیون امید با آسیب‌شناسی عملکرد خود و با استفاده از نظرات دلسوزان به‌ویژه جوانان علاقه‌مند به فراکسیون با قوت هر چه تمام‌تر فعالیت خود را ادامه می‌دهد و تحت تأثیر برخی جوسازی‌ها قرار نمی‌گیرد.

روز گذشته، شاخص سهام رشد 724 واحدی را تجربه کرد. این جهش یک درصدی در شرایطی اتفاق افتاد که حجم و ارزش معاملات رونق چندانی را نشان نمی‌داد. حمایت مشهود برخی کدهای حقوقی در ابتدای معاملات عاملی مصنوعی در جهت رشد شاخص محسوب می‌شد. در توجیه این حمایت‌ها سه سناریو بررسی می‌شود که در حالت نخست، خوش‌بینی به تغییر شرایط مطرح است. حمایت سازمانی برای ایجاد فضای مناسب دومین سناریوی مورد بررسی است. اما در سناریوی سوم که احتمال بیشتری دارد، بحث خوش‌آمدگویی برخی حقوقی‌ها برای تنظیم روابط آینده گمان می‌رود.شاخص بورس تهران روز گذشته در حالی با 725 واحد رشد مواجه شد که ارزش معاملات در سطحی نه‌چندان بالا قرار داشت. به عبارت دقیق‌تر تناسبی میان ارزش معاملات، که نشان‌دهنده میزان رونق بازار سهام است و شاخص بورس که سطح عمومی قیمت‌های سهام را گزارش می‌کند، وجود نداشت. اما دیروز یک روز عادی از روزهای کاری بازار سرمایه نبود. روز گذشته آخرین روزی بود که ساختمان اصلی سازمان بورس و اوراق بهادار، محمد فطانت‌فرد را به‌عنوان رئیس تجربه می‌کرد. رئیسی که عمر ریاستش چندان طول نکشید و طی یک نقل و انتقال مدیریتی سریع و غیرمنتظره جای خود را به شاپور محمدی دادمحمد فطانت از 25 آذر ماه سال 93 بر کرسی ریاست سازمان تکیه زد و طی 20 ماه فعالیتش موافقان و مخالفانی داشت. اما نباید از نظر دور داشت که دوره ریاست فطانت بر سازمان همزمان بود با بلاتکلیفی بازار سرمایه و البته اقتصاد ایران. از طرفی مذاکرات هسته‌ای ایران با کشورهای 1+5 روز به روز طولانی‌تر می‌شد و از طرف دیگر درآمدهای دولت ایران به دلیل کاهش بهای نفت محدودتر می‌شد. علاوه بر آن ریسک‌های غیرسیستماتیک زیادی بر صنایع مختلف سایه افکنده بود. ابهام در طرح کیفی‌سازی پالایشگاه‌ها و توقف طولانی نمادهای این گروه، ابهام در نرخ خوراک گاز واحدهای پتروشیمی، بلاتکلیفی میزان بهره مالکانه معادن و همچنین زیان‌دهی شدید گروه خودرویی و شرایط خاص حاکم بر این صنعت تنها چند مورد از مشکلاتی بودند که پنجه در پنجه سازمان بورس، قدرت‌نمایی می‌کردند. زمانی تصور می‌شد که حل و فصل این مشکلات مدت‌ها به طول خواهد انجامید، اما پیگیری‌های سازمان بورس در این زمینه نسبتا موفق بود و فطانت در دوره نسبتا کوتاه مدیریتش کارنامه مناسبی از خود به جای گذاشت.مهم‌ترین نقطه ضعف دوران رئیس سابق سازمان بورس و اوراق بهادار ریشه در حساسیت درباره سطح قرارگیری شاخص بورس داشت. همین نکته باعث می‌شد که سازمان بورس خود را به غلط مسوول میزان شاخص کل بورس بداند. با گسترش غیر‌منطقی مسوولیت‌های نانوشته سازمان بورس، اولا تمرکز و تلاش‌های سازمان پراکنده و بین مسائلی متعدد و متنوع توزیع می‌شد. در ثانی انتظارات از سازمان بورس روز به روز افزایش می‌یافت. چنانچه سازمان بورس خود را مسوول میزان قیمت‌ها بداند، فعالان بازار نیز سازمان را مسوول نوسان‌های قیمتی در نظر می‌گیرند و حجم انتقاد‌ها بیش از حد معمول خواهد بود.نکته دیگری که عملکرد رئیس سابق را زیر سوال می‌برد، حمایت‌ها از برخی صنایع بود که خواسته یا ناخواسته موجب حساسیت فعالان بازار شده بود. حتی شایعات حاکی از آن است که اختلاف نظر فطانت در این زمینه با شورای عالی بورس، یکی از دلایل کوچ آقای رئیس از سازمان است. این نکته نیز توسط بسیاری از منتقدان بارها و بارها در طول دوره ریاست فطانت تکرار شد و به‌عنوان گوشه‌ای مبهم از کارنامه وی در اذهان فعالان بازار باقی ماند.در نهایت کار به جایی رسید که کناره‌گیری فطانت از کرسی ریاست سازمان بورس در فضایی نه چندان مثبت و تقریبا دور از انتظار صورت گیرد. در آخرین ساعات اداری روز سه شنبه هفته جاری، ناگهان خبر استعفای دکتر فطانت و انتصاب دکتر محمدی به‌عنوان ریاست جدید سازمان بورس و اوراق بهادار، به بازار مخابره شد و روز گذشته جلسه تودیع و معارفه این دو نفر در فضایی در بسته و با حضور چند رسانه خاص رخ داد. جلسه‌ای که می‌توانست بسیار محترمانه تر و در حضور رسانه‌های عمومی برگزار شود. هرچند گفته می‌شود که هفته آینده جلسه رسمی معارفه و تودیع در حضور رسانه‌ها برگزار خواهد شد. همچنین روز گذشته، کوچ محمد فطانت از سازمان بورس و اوراق بهادار همزمان شد با رشد قابل توجه و البته سوال برانگیز شاخص کل بورس تهران که می‌تواند برای رئیس سابق تا حدودی تلخ باشد.کالبدشکافی یک صعود غیرمنتظره
فطانت در تمام دوره ریاستش بر سازمان بورس به کرات نشان داده بود که تا چه حد به سطح شاخص کل بورس اهمیت می‌دهد. اگرچه طبق قوانین بازار سرمایه ایران، نهاد ناظر مسوولیتی در تغییر قیمت‌ها ندارد، اما تلاش برای حمایت از نمادهای شاخص ساز با استفاده از معاملات بلوکی در نماد عادی، در دوران تصدی فطانت به کرات مشاهده شد. اما همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، نتیجه کار درست بر عکس آن شد که ریاست سابق سازمان توقع داشت. داستان از آنجا آغاز شد که محمد فطانت در سال 93 زمانی تصدی بر سازمان بورس را پذیرفت که شاخص بورس در سطح 69 هزار واحد قرار داشتدرست 10 روز پیش از ورود وی به سازمان بورس، شاخص در کانال 71 هزار واحدی در نوسان بود. شایعات تغییر رئیس سازمان باعث تشدید افت قیمت‌ها در آن دوره شد و درست در 10 روز منتهی به آغاز ریاست فطانت، شاخص بورس تقریبا دو هزار واحد از ارتفاع خود را از دست داد. به عبارت بهتر، وی در فضایی ناامیدانه مسوولیت سازمان بورس را بر عهده گرفت که در نوع خود نیازمند شجاعتی مثال زدنی بود. اگرچه شاخص بورس از زمان آغاز دوره ریاست فطانت
تا کنون بازدهی 5/ 8 درصدی را ثبت کرده است، اما درست در روزی که وی از سازمان بورس خداحافظی کرد، شاخص بورس 725 واحد (معادل تقریبا یک درصد) رشد نشان داد.طی معاملات روز گذشته از ابتدای ساعات کاری تلاش اشخاص حقوقی برای حمایت از نمادهای شاخص‌ساز مشهود بود. به‌طوری که تنها در پانزده دقیقه ابتدای بازار، شاخص کل بیش از 440 واحد رشد نشان داد. حمایت‌های حقوقی در نمادهای بزرگ باعث شد در ساعات ابتدایی، توجه اشخاص حقیقی نیز جلب شده و در نهایت تقاضا در نمادهای مختلف افزایش یابد. اما در ادامه کاهش تقاضا در نمادهای مختلف و همچنین سطح پایین ارزش معاملات و نیز فقدان دلیلی ملموس برای توجیه این رشد، نشان داد که مبنای رشد قیمت‌ها تا حدودی ابهام‌برانگیز است. برای توضیح پدیده‌ای که در روز گذشته رخ داد می‌توان سه سناریو در نظر گرفت.سناریوی اول
دلیل رشد دور از انتظار روز گذشته را می‌توان در سناریوی اول خوش‌بینی ایجاد شده از تغییر مدیریتی سازمان بورس در نظر گرفت. در واقع شاید فعالان بازار از عملکرد رئیس پیشین رضایت نداشته‌اند. اما احتمال آنکه این سناریو مبین رشد یک درصدی شاخص در روز گذشته است، تا حدودی پایین است. چرا که اگر چنین بود قیمت در نمادهای مختلف می‌توانست پس از رشد، خود را در قیمت‌هایی نه چندان پایین‌تر حفظ کند. این در حالی بود که در برخی نمادها نوسان قیمت از محدوده 4 درصد مثبت تا محدوده منفی دامنه داشت.به طور مثال در نماد «اخابر» (شرکت مخابرات ایران) که بیشترین تاثیر را بر شاخص کل گذاشت و آن را در نهایت 106 واحد ارتقا داد، اختلاف آخرین قیمت‌های معامله شده با قیمت پایانی 3/ 1 درصد بود. مشابه همین اتفاق در نمادهای «فملی»، «فولاد»، «تاپیکو»، «وصندوق»، «وامید» و «وغدیر» رخ داد. این نمادها که به وضوح در ابتدای ساعات معاملات تحت حمایت شدید حقوقی‌ها قرار گرفتند توانستند جمعا شاخص بورس را 403 واحد ارتقا دهند. این معاملات به طور غیرمستقیم روی سایر نمادهای بازار نیز تاثیر گذاشت و باعث افزایش تقاضا در کلیت بازار شد.سناریوی دوم
از آنجا که این تغییر مدیریتی تا حدودی دور از انتظار بود و می‌توانست تکانه‌ای را به بازار تحمیل کند، این احتمال وجود دارد که دستوری از ارکان بالاتر به اشخاص حقوقی حاوی پیغام لزوم حمایت از بازار مخابره شده باشد. این سناریو نیز می‌تواند تا حدودی محتمل باشد اما شواهد حاکی از آن است که نمی‌توان این سناریو را واقع‌بینانه دانست. از طرفی در زمان آغاز ریاست فطانت خبری از حمایت‌های اینچنینی نبود. با توجه به آنکه کابینه دولت و ترکیب تصمیم‌گیران وزارت اقتصاد و دارایی در این مدت تغییر چندانی نداشته است و همچنین خبری از تغییر استراتژی دولت در قبال بازار سهام به چشم نمی‌خورد، دلیلی وجود ندارد که دولت در شرایط فعلی چنین حمایت‌هایی را برای بازار لازم بداند. از طرف دیگر شاخص بورس تهران طی دو هفته گذشته به‌طور پیوسته در حال رشد بوده و به خودی خود در حال صعود بوده است. در چنین وضعی اصولا نیازی به استفاده از ابزارهای حمایتی وجود ندارد.سناریوی سوم
محتمل‌ترین سناریویی که می‌تواند اتفاق دیروز را توضیح دهد، شکل‌گیری نوعی خوشامدگویی در فضای بازار است. به عبارت دقیق‌تر این احتمال وجود دارد که اشخاص حقوقی برای تنظیم روابط آینده خود با سازمان بورس، تلاش کرده‌اند با حمایت از بازار پیغامی به رئیس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار دهند. این نکته را نیز نباید دور از ذهن داشت که دکتر شاپور محمدی سال‌های زیادی را در بازار سرمایه ایران سپری کرده و مدیری خوشنام محسوب می‌شود و همچنین بخش بزرگی از بدنه بازار سرمایه ایران زمانی با این مدیر خوش‌سابقه همکار بوده‌اند. چنانچه این سناریو به وقوع پیوسته باشد، این نگرانی وجود خواهد داشت که مبادا سازمان بورس در آینده برنامه‌ای برای امتیازدهی به کدهای خاصی داشته باشد که روز ورود رئیس جدید به سازمان بورس را با حمایت از بورس جشن گرفته‌اند.منبعدنیای اقتصاد