ويژه خواران نجومي مغز بزرگ ندارند شكم هاي بزرگ دارند آقاي محبيان! 3 مرداد – 95
هرکس به
سربازجو شریعت نداری پاسدار اطلاعاتی سپاه وهمکاران اوین نامه اش بگوید بالای چشمان
تان ابروست . سریع خیز برمی دارد و چنگالش را تیز می کند و روی
پنچه پایش می ایستد و بانگاهی خیره
ناشی ا ز خشم و کینه حیوانی ودشمنی بازجویی که دارد توی چشمان شاکی زل می زند وتلاش می کند تاچشمان طرف راازحدقه در
بی آورد . اما اگر چنانچه دیوار حریف بلندتر از قدش باشد . آنگاه اقدام کینه ورزانه اش را قلمی دنبال می
کند .برای همین یقه امیر محبیان اصول گرا را گرفته است که چرا باروزنامه شرق حامی
رفسنجانی ودولت روحانی گفگو کرده و وی واوین نامه اش را شبه اصول گرا خطاب کرده
است . برای همین سربازجو شریعت نداری از
فرط ناراحتی تعادلش راازدست داده و قاطی کرده ومتوجه نشده است که با تیتر "
ویژه خواران نجومی مغز بزرگ ندارند شکم های بزرگ دارند " چگونه آخوند ها احمد
خاتمی و احمد علم الهدا و سردار بسیجی
کنار زده شده حسن فیروزآبادی و امثالهم را زیر سئوال برده و رسوا کرده است؟
در پي انتشار مطالبي درباره اظهارات اميرمحبيان (در مصاحبه
روزنامه شرق) وي توضيحي ارائه کرد.
در اين توضيح مفصل آمده است: درباب اصطلاح مدعي اصولگرا يا شبه اصولگرا که احتمالاً خواسته ايد عنواني تحقيرآميز بکار ببريد؛ مي گويم که مسئولان کيهان فاقد وجاهت جايگاهي براي تعيين اصولگرا يا مدعي اصولگرا بودن يا شبه اصولگرايي افراد هستند؛ زيرا نه محک اصولگرايي در جيب آنان به وديعه گذاشته شده و نه حکم درباني اصولگرايي براي آنان صادر شده است؛ تا خروج و ورود افراد را کنترل کنند. بکار بردن اين لحن و ادبيات غير فاخر فقط به مخاطبان سطح کينه و ادب و افول اخلاق را گوشزد مي کند و الاهيچ ارزش عقلاني يا تحليلي را دارا نيست.
وي مي افزايد: از نقد اينجانب بر اصطلاح برد- برد دولت يازدهم شکوه آغازيده ايد؛ عجبا که چنين در دفاع از منطق دولت يازدهم در تبيين برجام سخن رانده ايد؛ اگر متوجه تحليل من نشده ايد؛ که گمان دارم بيان ثقيل نبوده است مجدداً بزبان ساده مي گويم: بعضي گمان مي کنند که سخن مقام معظم رهبري که برجام خسارت محض بود با حمايت ايشان از مذاکرات و تعاريفشان از تيم مذاکره کننده، متعارض مي نمايد؛ پاسخ اين است؛ که هم آن سخن رهبري درست است و هم اين حمايت منطقي. زيرا اصطلاح برد- برد دولت در مورد برجام صدق نمي کند؛ برجام گزينش اقل الشرين بود و در بهترين حالت هم خسارت ولي محصول دوربيني نظام؛ اما دفاع از تيم و فرايند مذاکره هم درست بود زيرا رهبري با شجاعت و دوربيني، هم واقعيت را ديده اند و هم از بار مسئوليت شانه خالي نکرده و سربازان و افسران خود را در ميدان مذاکره تنها و بي حامي رها نساخته اند. شما اگر منطق بهتري داريد بسم الله. اما اگر انتقاد شما فراتر از تحليل اينجانب به سخنان مقام معظم رهبري است؛ لطفاً صريح و مردانه و شفاف سخن بگوييد تا پاسخ صريحتر ارايه نمايم. محبيان خاطرنشان کرد: در باب نقد اينجانب بر نوع اعلام و منطق حاکم بر اعلام فيش هاي نجومي؛ منطق بحث آنقدر ساده بود که گمان نمي رود منظور ادراک نشده باشد. نگارنده جزء اولين ناقدان اشرافي گري و هشداردهندگان خطر ظهور طبقه جديد بوده ام؛ لذا همانگونه که در مصاحبه گفته ام اگر حقوقي بر مبناي عدم لياقت و نيز ناکارآمدي باشد؛ مبلغ ناچيز آن هم خلاف عدالت است؛ اما از خردمندي بدور است چنانچه مديري توانمند ارزش افزوده اي مادي و معنوي براي نظام و کشور داشت؛ ارزش کار او ناديده گرفته شود؛ تا توانمندان به بخش خصوصي مهاجرت و ناتوانان مديريتي در بخش دولتي انباشته شوند؛ طبعاً محصول اين روش تضعيف بدنه مديريتي نظام و وارد کردن خسارات سنگين به بحث کارآمدي کشور است. ضمن آن که در بحث فيش ها، با بازي سياسي و بدون تحليل اشکال قانوني و ساختاري؛ چهره مديران عمدتاً زحمتکش نظام همانگونه که رهبري معظم اشاره فرمودند؛ مخدوش شد. حتي دامنه اين شبهات به همه جا سر کشيد من جمله شبهه دريافتي مدير مسئول محترم آن روزنامه که البته حتماً درست نبوده است و لو متاسفانه نتوانستيد پاسخ دقيقي ارايه کنيد. بنابر اين مصاحبه اينجانب را مجدداً با دقت بيشتر و از نگاه منطق و استدلال و نه خشم و غيظ مطالعه نماييد تا بخوانيد که نگارنده گفته است: «متاسفانه ناگهان جو همه را مي گيرد و عوام زده موضع مي گيرند. ايرادي که به اين قضيه وارد شد و درست هم بود اين است که خيلي از افرادي که پول ها را گرفتند، هيچ وجه مميزه خاصي نسبت به بقيه نداشتند. از کدام بخش اين عبارت دفاع از پرداختي هاي نجومي بدست آمده است؟؟
وي سرانجام مي نويسد: اما در پايان؛ از آنجا که به توصيه به حق مکلفيم، توصيه برادرانه اين حقير کمتر از قطمير به شما که انشاءالله اهل هدايتيد؛ اول آن که طرف خود را بشناسيد؛ ترس و طمع افراد را مرعوب و زبانشان را کوتاه مي کند؛ گونه اي زيسته ايم که الحمدلله زبانمان در دفاع عقلاني، مودبانه و مبتني بر آزادگي و انصاف از اسلام و انقلاب و نظام دراز باشد و نيز ان شاءالله توکل به خدا باعث شده که جز از او نهراسيم. ثانياً؛ خودم و شما را توصيه مي کنم به تقواي الهي و اخلاق و حريم انسان ها؛ مرگ از آن که گمان داريم بما نزديک تر است و مبادا در پيشگاه الهي سرافکنده باشيم. اين دنيا و ارتباطات و بازي ها و منافع آن گذراست؛ آخرت خود را به دنياي هيچکس حتي خودتان نفروشيد. ثالثاً شما را بويژه بخاطر انتظاري که از شما براي کمک به تعميق شور و شعور انقلابيگري مي رود؛ توصيه مي کنم به مطالعه مستمر و عميق تر انديشيدن؛ بويژه خود را از ياري فکري اهل علم بويژه علماي اخلاق مستغني ندانيد.
کيهان: 1- مدعي و شبه اصولگرا تحقير نيست؛ بيان امر واقع است. محک اصولگرايان بيانات صريح رهبر معظم انقلاب است از جمله درباره «حقوق هاي نامشروع نجومي که عوامل اشرافي و بد مست آن بايد مجازات شوند». اينکه حرامخورها را مغزهاي بزرگ بخوانيم ضد گفتمان انقلاب اسلامي است. هيچ مغز بزرگي که در تراز نظام اسلامي باشد، به ويژه خواري نمي افتد، اگر که امثال شما برايش تئوري نبافيد! ويژه خواري، ويژه خواري است و اشرافيگري و بد مستي با خود مي آورد. چرا اعتراض به اين جماعت را جوگيري و عوام زدگي مي خوانيد؟
2- کجاي ادبيات رهبر معظم انقلاب در طول مذاکرات کوچک ترين دلالتي بر اين گزافه گويي امثال شما دارد که «برد ما در اين است که گل کمتري بخوريم»؟! رهبر معظم انقلاب با صراحت وضعيت امروز ما را به وضعيت پيروز جنگ هاي بدر و خيبر و احزاب تشبيه کرده اند. عيبي ندارد شما خود را در برابر دشمن ببازيد اما حق نداريد- و کسي هم از شما نمي پذيرد- که اين خودباختگي را به نظام نسبت دهيد. حمايت از دولت چه ربطي دارد به اينکه شما به روزنامه بدنام شرق گفتيد «برد ما در مذاکرات به اين است که گل کمتري بخوريم» و از قبل همين نسخه پيچي هاي انحرافي بود که برخي امتيازهاي ناشايست و غيرلازم واگذار شد.
3- اين هم از لطايف است که تدارکاتچي جزء روزنامه بدنام شرق (روزنامه اي که صراحتاً از ختم انقلاب گفت و بارها سنگ آمريکا را به سينه زد و مفسدان اقتصادي چون جزايري و خسروي و مديران نجومي را استيوجابز خواند) درباره عبور روزنامه منتسب به رهبر معظم انقلاب از منويات معظم له، قلمفرسايي کند! ايشان به جاي اين فرار به جلو، توضيح بدهند نسبت شان با مدير مسئول روزنامه آلوده شرق چيست که هر چند وقت يکبار به واسطه سايت آريا با همديگر ديد و بازديد مصاحبه اي و رسانه اي مي کنند؟!
4- شما گفتيد دولت نبايد مسئوليت فيش هاي حقوقي را مي پذيرفت! وقتي سخنگوي دولت عذرخواهي مي کند و 13 نفر را بي سر و صدا اخراج مي کند و بعد مي گويد پول ها را به بيت المال بازگرداند، شما کاسه داغ تر از آش و وکيل مدافع اخراج شدگان هستيد؟! يعني آقايان نوبخت و روحاني به اندازه شما درک نمي کنند؟!
5- عين عبارت شما اين است «چرا طبق مدل کمونيستي تصور مي کنيد به همه بايد در يک رنج ثابت حقوق داد؟ چرا از عدالت تفسير مساوات مي کنيم؟ بحث هماهنگي پرداخت در حالت عرفي درست است اما اين نبايد باعث شود که استثناها از بين برود. من فکر مي کنم نبايد دست و پاي خودمان را ببنديم و مغزهاي بزرگ خود را از دست بدهيم». آقاي محبيان بفرمايند اين مغزهاي بزرگ(!) با شکم هاي سيري ناپذير چه قدر دريافتي داشته باشند، عادلانه و مجاز است؛ 30، 57، 87، 130 يا 243 ميليون تومان؟!
6- ياد مرگ فقط براي همسايه خوب نيست. ابتدا از خود بپرسيد آيا حق داريد براي دنياي ديگران آخرت خود را به خطر بياندازيد و از مفسدان و کم فروشان و بدعملان حمايت کنيد. اگر هم براي ديگران نيست، از سر جهل و ندانم کاري تئوري هاي متفاوت(!) و متمايزي که به چشم بيايد صادر نفرماييد.
در اين توضيح مفصل آمده است: درباب اصطلاح مدعي اصولگرا يا شبه اصولگرا که احتمالاً خواسته ايد عنواني تحقيرآميز بکار ببريد؛ مي گويم که مسئولان کيهان فاقد وجاهت جايگاهي براي تعيين اصولگرا يا مدعي اصولگرا بودن يا شبه اصولگرايي افراد هستند؛ زيرا نه محک اصولگرايي در جيب آنان به وديعه گذاشته شده و نه حکم درباني اصولگرايي براي آنان صادر شده است؛ تا خروج و ورود افراد را کنترل کنند. بکار بردن اين لحن و ادبيات غير فاخر فقط به مخاطبان سطح کينه و ادب و افول اخلاق را گوشزد مي کند و الاهيچ ارزش عقلاني يا تحليلي را دارا نيست.
وي مي افزايد: از نقد اينجانب بر اصطلاح برد- برد دولت يازدهم شکوه آغازيده ايد؛ عجبا که چنين در دفاع از منطق دولت يازدهم در تبيين برجام سخن رانده ايد؛ اگر متوجه تحليل من نشده ايد؛ که گمان دارم بيان ثقيل نبوده است مجدداً بزبان ساده مي گويم: بعضي گمان مي کنند که سخن مقام معظم رهبري که برجام خسارت محض بود با حمايت ايشان از مذاکرات و تعاريفشان از تيم مذاکره کننده، متعارض مي نمايد؛ پاسخ اين است؛ که هم آن سخن رهبري درست است و هم اين حمايت منطقي. زيرا اصطلاح برد- برد دولت در مورد برجام صدق نمي کند؛ برجام گزينش اقل الشرين بود و در بهترين حالت هم خسارت ولي محصول دوربيني نظام؛ اما دفاع از تيم و فرايند مذاکره هم درست بود زيرا رهبري با شجاعت و دوربيني، هم واقعيت را ديده اند و هم از بار مسئوليت شانه خالي نکرده و سربازان و افسران خود را در ميدان مذاکره تنها و بي حامي رها نساخته اند. شما اگر منطق بهتري داريد بسم الله. اما اگر انتقاد شما فراتر از تحليل اينجانب به سخنان مقام معظم رهبري است؛ لطفاً صريح و مردانه و شفاف سخن بگوييد تا پاسخ صريحتر ارايه نمايم. محبيان خاطرنشان کرد: در باب نقد اينجانب بر نوع اعلام و منطق حاکم بر اعلام فيش هاي نجومي؛ منطق بحث آنقدر ساده بود که گمان نمي رود منظور ادراک نشده باشد. نگارنده جزء اولين ناقدان اشرافي گري و هشداردهندگان خطر ظهور طبقه جديد بوده ام؛ لذا همانگونه که در مصاحبه گفته ام اگر حقوقي بر مبناي عدم لياقت و نيز ناکارآمدي باشد؛ مبلغ ناچيز آن هم خلاف عدالت است؛ اما از خردمندي بدور است چنانچه مديري توانمند ارزش افزوده اي مادي و معنوي براي نظام و کشور داشت؛ ارزش کار او ناديده گرفته شود؛ تا توانمندان به بخش خصوصي مهاجرت و ناتوانان مديريتي در بخش دولتي انباشته شوند؛ طبعاً محصول اين روش تضعيف بدنه مديريتي نظام و وارد کردن خسارات سنگين به بحث کارآمدي کشور است. ضمن آن که در بحث فيش ها، با بازي سياسي و بدون تحليل اشکال قانوني و ساختاري؛ چهره مديران عمدتاً زحمتکش نظام همانگونه که رهبري معظم اشاره فرمودند؛ مخدوش شد. حتي دامنه اين شبهات به همه جا سر کشيد من جمله شبهه دريافتي مدير مسئول محترم آن روزنامه که البته حتماً درست نبوده است و لو متاسفانه نتوانستيد پاسخ دقيقي ارايه کنيد. بنابر اين مصاحبه اينجانب را مجدداً با دقت بيشتر و از نگاه منطق و استدلال و نه خشم و غيظ مطالعه نماييد تا بخوانيد که نگارنده گفته است: «متاسفانه ناگهان جو همه را مي گيرد و عوام زده موضع مي گيرند. ايرادي که به اين قضيه وارد شد و درست هم بود اين است که خيلي از افرادي که پول ها را گرفتند، هيچ وجه مميزه خاصي نسبت به بقيه نداشتند. از کدام بخش اين عبارت دفاع از پرداختي هاي نجومي بدست آمده است؟؟
وي سرانجام مي نويسد: اما در پايان؛ از آنجا که به توصيه به حق مکلفيم، توصيه برادرانه اين حقير کمتر از قطمير به شما که انشاءالله اهل هدايتيد؛ اول آن که طرف خود را بشناسيد؛ ترس و طمع افراد را مرعوب و زبانشان را کوتاه مي کند؛ گونه اي زيسته ايم که الحمدلله زبانمان در دفاع عقلاني، مودبانه و مبتني بر آزادگي و انصاف از اسلام و انقلاب و نظام دراز باشد و نيز ان شاءالله توکل به خدا باعث شده که جز از او نهراسيم. ثانياً؛ خودم و شما را توصيه مي کنم به تقواي الهي و اخلاق و حريم انسان ها؛ مرگ از آن که گمان داريم بما نزديک تر است و مبادا در پيشگاه الهي سرافکنده باشيم. اين دنيا و ارتباطات و بازي ها و منافع آن گذراست؛ آخرت خود را به دنياي هيچکس حتي خودتان نفروشيد. ثالثاً شما را بويژه بخاطر انتظاري که از شما براي کمک به تعميق شور و شعور انقلابيگري مي رود؛ توصيه مي کنم به مطالعه مستمر و عميق تر انديشيدن؛ بويژه خود را از ياري فکري اهل علم بويژه علماي اخلاق مستغني ندانيد.
کيهان: 1- مدعي و شبه اصولگرا تحقير نيست؛ بيان امر واقع است. محک اصولگرايان بيانات صريح رهبر معظم انقلاب است از جمله درباره «حقوق هاي نامشروع نجومي که عوامل اشرافي و بد مست آن بايد مجازات شوند». اينکه حرامخورها را مغزهاي بزرگ بخوانيم ضد گفتمان انقلاب اسلامي است. هيچ مغز بزرگي که در تراز نظام اسلامي باشد، به ويژه خواري نمي افتد، اگر که امثال شما برايش تئوري نبافيد! ويژه خواري، ويژه خواري است و اشرافيگري و بد مستي با خود مي آورد. چرا اعتراض به اين جماعت را جوگيري و عوام زدگي مي خوانيد؟
2- کجاي ادبيات رهبر معظم انقلاب در طول مذاکرات کوچک ترين دلالتي بر اين گزافه گويي امثال شما دارد که «برد ما در اين است که گل کمتري بخوريم»؟! رهبر معظم انقلاب با صراحت وضعيت امروز ما را به وضعيت پيروز جنگ هاي بدر و خيبر و احزاب تشبيه کرده اند. عيبي ندارد شما خود را در برابر دشمن ببازيد اما حق نداريد- و کسي هم از شما نمي پذيرد- که اين خودباختگي را به نظام نسبت دهيد. حمايت از دولت چه ربطي دارد به اينکه شما به روزنامه بدنام شرق گفتيد «برد ما در مذاکرات به اين است که گل کمتري بخوريم» و از قبل همين نسخه پيچي هاي انحرافي بود که برخي امتيازهاي ناشايست و غيرلازم واگذار شد.
3- اين هم از لطايف است که تدارکاتچي جزء روزنامه بدنام شرق (روزنامه اي که صراحتاً از ختم انقلاب گفت و بارها سنگ آمريکا را به سينه زد و مفسدان اقتصادي چون جزايري و خسروي و مديران نجومي را استيوجابز خواند) درباره عبور روزنامه منتسب به رهبر معظم انقلاب از منويات معظم له، قلمفرسايي کند! ايشان به جاي اين فرار به جلو، توضيح بدهند نسبت شان با مدير مسئول روزنامه آلوده شرق چيست که هر چند وقت يکبار به واسطه سايت آريا با همديگر ديد و بازديد مصاحبه اي و رسانه اي مي کنند؟!
4- شما گفتيد دولت نبايد مسئوليت فيش هاي حقوقي را مي پذيرفت! وقتي سخنگوي دولت عذرخواهي مي کند و 13 نفر را بي سر و صدا اخراج مي کند و بعد مي گويد پول ها را به بيت المال بازگرداند، شما کاسه داغ تر از آش و وکيل مدافع اخراج شدگان هستيد؟! يعني آقايان نوبخت و روحاني به اندازه شما درک نمي کنند؟!
5- عين عبارت شما اين است «چرا طبق مدل کمونيستي تصور مي کنيد به همه بايد در يک رنج ثابت حقوق داد؟ چرا از عدالت تفسير مساوات مي کنيم؟ بحث هماهنگي پرداخت در حالت عرفي درست است اما اين نبايد باعث شود که استثناها از بين برود. من فکر مي کنم نبايد دست و پاي خودمان را ببنديم و مغزهاي بزرگ خود را از دست بدهيم». آقاي محبيان بفرمايند اين مغزهاي بزرگ(!) با شکم هاي سيري ناپذير چه قدر دريافتي داشته باشند، عادلانه و مجاز است؛ 30، 57، 87، 130 يا 243 ميليون تومان؟!
6- ياد مرگ فقط براي همسايه خوب نيست. ابتدا از خود بپرسيد آيا حق داريد براي دنياي ديگران آخرت خود را به خطر بياندازيد و از مفسدان و کم فروشان و بدعملان حمايت کنيد. اگر هم براي ديگران نيست، از سر جهل و ندانم کاري تئوري هاي متفاوت(!) و متمايزي که به چشم بيايد صادر نفرماييد.