نگاه بازجویانه اوین نامه به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب

نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان  سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب  25 مهر – 96
مدعيان اصلاح طلبي سهم خواهي خود را به پاي ملت نوشتند
    سرويس سياسي- در حالي که پس از اظهارات ضد ايراني ترامپ و اعلام راهبرد جديد آمريکا عليه برجام، تقريبا همه مسئولان دولتي و حتي نمايندگان حامي دولت هم بر غير قابل مذاکره بودن برجام تاکيد و انجام هرگونه مذاکره مجددي چه درباره برجام چه درباره ساير مسائل ديگر را با قطعيت رد کرده اند. روزنامه زنجيره اي بهار در اقدامي عجيب خواستار جديت دولت و عدم مظلوم نمايي در مذاکرات آتي شد

    اين روزنامه زنجيره اي در يادداشتي با عنوان «اولين بار تاريخي» در شرايطي که پيش از اين هدف اصلي و روشن از مذاکرات و توافق هسته اي از سوي دولت و عقبه رسانه اي آن همواره رفع تحريمها و چرخيدن چرخ معيشت مردم و گشايش اقتصادي عنوان مي شد، نوشت: «تمام نشانه ها از اين حکايت مي کند که اين براي اولين بار در تاريخ هژموني آمريکاست که نتوانسته جهان را بر عليه هدف مورد نظرش متحد کند، نه تنها نتوانسته بلکه امروز در نقطه مقابل با جهان و متحدانش ايستاده،... اين اولين بار در تاريخ پس از انقلاب اسلامي است که صداي حقانيت ايران شنيده شد، حقانيت و مظلوميت ايران در دفاع مقدس در ميان عربده هاي آمريکايي گم شد، حقانيت ايران در حق هسته اي و تمام فناوري ها در همهمه محور شرارت خواندن ايران و قطعنامه هاي پسيني گم شد، اين اولين همراهي جامعه جهاني با ايران را، اين پيروزي ديپلماتيک و گفتمان ايراني را فارغ از تمام کم و کاستي هايش بايد ارج نهاد،».

    اين روزنامه زنجيره اي در ادامه بدون اشاره به فرجام وعده هاي رنگارنگ و عجيب و غريب برجامي که پيشتر اين روزنامه هاي زنجيره اي در کنار دولتي ها مردم را به آن اميد داده بودند نوشت: «سياست هاي جمهوري اسلامي بايد بر منوالي قرار بگيرد که «اين اولين بار» به طور دائمي تکرار شود و جهان و منطقه با سياست هاي ايران همراهي هاي بيشتري داشته باشند تا بتوان کاستي ها را جبران کرد،... مذاکرات آتي براي چگونگي اجراي برجام بايد مذاکراتي در قالب جديت و به دور از مظلوم نمايي باشد، ايران نيازمند دست نوازش متعاهدين در برجام نيست

    
        
اصلاح طلبان پشت در پاستور!
    روزنامه آفتاب يزد در مصاحبه اي با سخنگوي حزب اعتماد ملي به حاشيه هاي بسياري پرداخته که اين روزها گرد اردوگاه اصلاح طلبان مي گردد. اين روزنامه زنجيره اي مصاحبه مذکور را با عنوان «روحاني، اصلاح طلبان را پشت درب پاستور نگه داشت» منتشر کرده است. گويا مدعيان اصلاح طلبي تنها به اين راضي مي شوند که تمام مناصب را در اختيار بگيرند!

    در ابتداي اين گفتگو مصاحبه کننده پرسيده است: «پيشتر آقاي منتجب نيا در مصاحبه اي پيرامون شورايعالي سياستگذاري انتقادات جدي به آن وارد کردند و از اين شورا به نام يک راه و روش ديکتاتوري سخن گفتند...» و در پاسخ به آن سخنگوي اين حزب موسوم به اصلاح طلب گفته است: «نظراتي که آقاي منتجب نيا يا هر منتقد ديگري نسبت به شورايعالي سياستگذاري داشته باشند محترم است و اختلاف نيز در بين همه احزاب وجود دارد... [ولي] راي اکثريت اعضا، مواضع آن حزب را تعيين مي کند

        

    اعتدالگرايان انحصارطلب هستند
    وي سپس در مورد مواضع عارف براي عدم ائتلاف با حاميان دولت گفت: «درباره بحث ائتلاف با اعتداليون جناح راست و همراه با دولت، به همان شکل که آقاي عارف گفتند! عمل مي کنيم ما حتما در انتخابات آتي ائتلافي خارج از اصولگرايان اعتدالي خواهيم داشت و با توجه به انحصارطلبي که جريان اعتداليون در گزينش و چيدمان دولت داشتند مجلس 98 و چشم انداز رياست جمهوري 1400، آرايش سياسي اصلاح طلبان و اصولگرايان معتدل را به هم خواهد ريخت و اصلاح طلبان آرايش جديدي اتخاذ مي کنند

    در ادامه اين مصاحبه از او سوال شده است که «يکي از اعضاي ارشد حزب اعتدال و توسعه هم مدعي شده راي اصلاح طلبان به روحاني فقط 500 هزار راي بوده است

    اين مدعي اصلاح طلبي در پاسخ افراد دولت را «فرصت طلب» معرفي کرده و گفته است: «اين فرد يا در خلاء زندگي مي کند يا واقعيت ها را نمي بيند... من مي توانم به جرات بگويم که اعتداليون در اين انتخابات فرصت طلب بوده و دولت را مصادره به مطلوب کرده اند

    
        
ما سهم ملت را خواستيم!
    مصاحبه کننده سپس از او مي پرسد که «يعني شما شخص آقاي روحاني را در بدپيماني ها نسبت به اصلاح طلبان مقصر نمي دانيد و تنها اعتداليون را عامل آن بدعهدي ها تلقي مي کنيد؟»

    سخنگوي حزب اعتماد ملي در پاسخ گفته است: « آقاي روحاني نيز تا حدودي مقصر بودند. آقاي روحاني از اين جهت مقصر است که با ما اصلاح طلبان مشورت نکرد. اين موضوع در عرف سياسيون رفتار غير اخلاقي است. واقعيت اين است که آقاي روحاني بدون مشورت با اصلاح طلبان که عامل اصلي پيروزي ايشان بودند، عمل کرده و اصلاح طلبان از اين موضوع ناخرسندند. آقاي روحاني بايد اصلاح طلبان را به مشورت مي گرفت و سهم مشارکت آنان در قدرت اجرايي کشور را لحاظ مي کرد

    اما نکته جالب توجه اين است که او در ادامه سهم خواهي که خاصه از جانب حزب ايشان سر داده مي شد را به پاي ملت نوشته و گفته است: «ما صرفا به دنبال سهم خواهي خود نيستيم بلکه سهم ملت را مي خواستيم

        

    انکار سهم خواهي
    رويه بيجا و ناپسند مدعيان اصلاحات در سهم خواهي از روحاني در زمان چينش کابينه تا آنجا رفت که برخي منابع خبري از خروج قهرگونه اسحاق جهانگيري از دولت در اعتراض به نحوه انتخاب کابينه خبر دادند و محمد علي ابطحي مشاور رئيس دولت اصلاحات نيز در حساب کاربري خود در توئيتر روحاني را تهديد کرد که کابينه اگر آن طور که آنها مي خواهند نباشد پشت او را خالي مي کنند! اما اکنون که اين طيف در حد اعلا به سهم خود رسيدند، يکي از مدعيان اصلاح طلبي اين شيوه ناشايست را رد کرده است!

    روزنامه ايران ديروز گفت وگويي را با احمد شيرزاد، از مدعيان اصلاحات و نماينده افراطي مجلس ششم منتشر کرد. وي در اين گفت وگو مدعي شد: «رابطه اصلاح طلبان با ايشان(روحاني) رابطه حمايتگري بوده است، رابطه اي بسيار جدي تا جايي که تقريبا در همه ستادهاي آقاي روحاني جوانان اصلاح طلب بودند که بدون هيچ چشمداشت و با تمام وجود براي ايشان کار کردند

    شيرزاد يادش نرفته که پيش از اين تاکيد کرده بود پيروزي روحاني معجزه او نبوده و ما درويشانه و کريمانه بدون گرفتن سهم کنار نمي رويم!

    وي چندي پيش در مصاحبه با روزنامه زنجيره اي بهار گفته بود: «آنچه که در انتخابات امسال اتفاق افتاد، اينطور نبود که يک فرد به تنهايي به صحنه آمده و توانسته باشد معجزه صورت دهد. مجموعه اي از مطالبات اجتماعي و گرايشات سياسي اين موضوع را به نتيجه رساندند و طبيعي است که همه آنها بايد در استفاده از آنچه که اتفاق افتاده و مديريت بعدي کشور نقش داشته باشند.» وي همچنين افزوده بود: «همه اينها در کنار حفظ اخلاقيات و روابط سالم بين نيروهاي سياسي است. اينکه رئيس جمهور به جهت مطالبات ناحق تحت فشار غيرمنطقي قرار نگيرد. اما اين بدان معنا نيست که ما درويشانه و کريمانه کنار برويم و بگوييم ما هيچ کاره هستيم. اينطور نيست. طبيعي است که اصلاح طلبان در اين حرکت نقش داشتند و در ادامه آن هم بايد نقش داشته باشند

    البته شيرزاد از اعضاي فراکسيون مشارکت در مجلس ششم، همان کسي است که مدعي شد درباره فناوري هسته اي 19 سال به دنيا دروغ گفته ايم و حالا دم خروس بيرون افتاده است. کروبي رئيس مجلس ششم اين سخنان را بازگويي ادبيات راديو اسرائيل توصيف کرد.

       
    
حتي اگر با مشت روي ميز بزنند!
    روزنامه شرق در يادداشتي به اظهارات اخير ترامپ پرداخته و تاکيد کرد حتي اگر با مشت روي ميز بزنند ما بايد همان راه سابق را برويم!

    در بخشي از اين يادداشت آمده است : «حتي اگر طرف آماده باشد که با مشت بزند روز ميز. حريف هم فلان شيخ که روياي اميري سرزمين هاي اسلامي را دارد و فلان پاشا که خواب امپراتوري عثماني را مي بيند، نيست. خود هماني است که با بازو و گردن کلفت و رد خطي بر صورت، تا حال حامي بازيگرانش در منطقه بود؛ از کنار رينگ کشتي کج پرتاب شده به عرصه شطرنج سياست

    در ادامه اين نوشتار آمده است: «ما يک بار هم يکي، دو سال قبل، به فراست و کياست شطرنج بازانمان اعتماد کرديم و به بازي فرستاديمشان و آنها نصف دنيا را با ما همراه کردند، چنان که هنوز سه کشوري که روابط چندان دوستانه اي با ما ندارند، نامه مي نويسند به ينگه دنيا و از عقوبت زير ميز بازي زدن، پرهيزش مي دهند. شطرنج قبلي را ... نيک مي دانيم که با يک دست شطرنج بازانمان برده ايم و از همين بايد آموخته باشيم که برگ برنده اي به پشتوانه قدرت و توانمان در حوزه هاي غيرديپلماتيک اگر داريم - که داريم- بايد بگذاريم براي بعد از شطرنج. الان زمان بازي با مهره هاي سياه و سفيد است و ما نشان داده ايم بازيگراني داريم که بلدند از اين بازي پيروز بيرون بيايند؛ حتي در برابر گوريل ها! شطرنج را به فراست شطرنج بازانمان واگذار کنيم و پشت گرمي آنان باشيم و نه سنگي در راهشان، خداي ناکرده

    شرق در يادداشتي ديگر هرگونه واکنش قاطعانه به اظهارات و اقدامات رئيس جمهور و دولت آمريکا را بر نمي تابد و آن را نکوهش کرده و مي نويسد: « ضروري است از کشورمان صدايي واحد و موضعي يکسان در برابر سياست جديد آمريکا به گوش جهانيان برسد. در سياست خارجي سمي مهلک تر از چندصدايي و اظهارنظرهاي گونا گون داخلي در مواجهه با بحران تهديد امنيت ملي وجود ندارد. هرگونه ماجراجويي در گفتار و رفتار در جهت خواست و منافع تندروهاي حاکم بر آمريکا و مشوقي براي تداوم سياست هاي جنگ طلبانه آنان و وقوع تحولات خسارت بار براي کشور و منطقه خواهد بود. دوم استمرار پايبندي کامل به برجام و پرهيز از هر اقدام و اظهارنظري که شائبه خروج ايران از اين توافق بين المللي و ان پي تي را در اذهان جهاني متبادر كند

    بازي با کلمات واقعيات را عوض نمي کند، دولت آمريکا درصدد آن است که برجام را حفظ کند با اين تفاوت که محاسن آن براي آمريکا باقي بماند، ايران وعده هايش را عملي سازد و طرفين غربي نيز تحريم ها را اضافه کرده و به هيچ چيزي متعهد نباشند!از سوي ديگرنويسنده به اين سوال پاسخ نمي دهد که برجام و مذاکرات هسته اي در دو سال گذشته چه سودي را عايد ملت ايران کرده است که بايستي عليرغم بدعهدي هاي طرف مقابل همچنان به شيوه گذشته دل ببنديم و از نقض هاي مکرر طرف غربي عبور کنيم؟

    
        
توقف ايران هراسي!
    روزنامه آرمان در يادداشتي نوشت:«اکنون با رفتار خارج از اصول و قاعده آقاي ترامپ استراحتي به ايران هراسي داده شده و هرگونه رفتار غير متعارف و حادي به زيان فردي که آن را انجام مي دهد تمام خواهد شد. به همين دليل در اين شرايط به وجودآمده، ايران نبايد پاسخ هاي تندي به ترامپ دهد، چراکه در راستاي اهداف وي و گروهش استفاده خواهد شد. اکنون ترامپ با مخالفت هايي از سوي کشورهاي اروپايي و همچنين روشنفکران و سياستمداران حزب دموکرات و حتي جمهوريخواه در داخل آمريکا روبه روست و ايران بايد مانند چند سال گذشته برخوردي معتدل و عاقلانه با اين شرايط داشته باشد».ادعاي اين روزنامه زنجيره اي درباره توقف ايران هراسي در شرايط فعلي در حالي است که در روزهاي اخير مقامات اروپايي به دفعات عليه ايران موضع گيري کرده اند. اظهاراتي همچون «برلين آمادگي دارد فشار ديپلماتيک بر ايران را افزايش دهد اما برجام نبايد آسيب ببيند. (زيگمار گابريل وزير خارجه آلمان)»، « انگليس تلاش مي کند تا توافق هسته اي را حفظ کند اما ايران هم بايد به سهم خود عمل کرده و نقش منطقه اي اخلالگرانه خود را کاهش دهد. (بوريس جانسون وزير خارجه انگليس)»، «با توجه به تحولات وضعيت منطقه و فشار فزاينده اي که ايران به منطقه وارد مي کند و با توجه به فعاليت رو به گسترش ايران در زمينه موشک هاي بالستيک، بايد براي محدود کردن فعاليت موشکي ايران و تمديد محدوديت هاي برجام بر غني سازي ايران براي دوران پس از سال 2025، با اين کشور گفت وگو کرد. (امانوئل ماکرون رئيس جمهور فرانسه)» و اظهارات گستاخانه «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان و «ترزا مي» نخست وزير انگليس در گفت وگوي تلفني مبني بر مقابله با فعاليت هاي منطقه اي و توان موشکي کشورمان، تنها بخشي از اظهارات مقامات اروپايي عليه ايران در روزهاي اخير است.

    برجام نه تنها تحريم ها را لغو نکرد بلکه-همانطور که منتقدان نيز بارها نسبت به آن هشدار داده بودند- به عاملي جهت فشار به ايران تبديل شد.