نگاه بازجویانه اوین نامه به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب

نگاه بازجویانه  اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب 23 مهر – 96

پيچيدن نسخه ذلت به بهانه سايه جنگ
    سرويس سياسي مدعيان اصلاحات پس از ياوه گويي هاي اخير ترامپ، بار ديگر دوگانه جعلي جنگ و صلح را پيش کشيده و مانند زمان انتخابات قصد دارند با ترساندن مردم از جنگ، مسير ذلت و رسيدن به برجام هاي بعدي را هموار کنند!

    روزنامه آرمان ديروز در مطلبي نوشت: «خروج آمريکا از برجام اگر منجر به از سرگيري شديدتر فعاليت هاي هسته اي ايران شود و آمريکا بخواهد با آتش افروزي جلو ايران را بگيرد، امکان بروز جنگ هم در چشم اندازهاي تيره وجود دارد. چون ديگر مستمسک حقوقي براي جلوگيري از فعاليت هاي هسته اي ايران ندارند و فقط از طريق اهرم جنگ مي توانند نسبت به اهدافشان خوشبين باشند. ولي جنگ احتمالي يک جنگ عادي نخواهد بود بلکه پيچيدگي و گستردگي آن، دامان کل منطقه را خواهد گرفت که ترکش هاي آن حتي به جنوب اروپا و يا شمال آفريقا نيز خواهد رسيد و ممکن است جنگ جهاني جديدي شروع شود که دامنه آن در نيمکره شرقي به شبه جزيره کره و در نيمکره ديگر به سواحل غربي ايالات متحده و آلاسکا برسد

    مدعيان اصلاحات اين روزها همسو با آمريکايي ها و اروپايي ها بر ديوانه بودن ترامپ اصرار دارند. همان جرياني که ملت را از «سايه جنگ» مي ترساند و در مقابل اين پرسش که چرا بعد از آن همه تعريف و تمجيد اغراق آميز درباره برجام و دستاوردهايي که براي آن برشمرده بوديد، دست خالي از اين ميدان بازگشته ايد، پاسخ مي دادند، برجام «سايه جنگ» را از سر ملت رفع کرده است! يعني اگر امتيازات فراواني داده ايم و در برابر آن فقط چند وعده نسيه تحويل گرفته ايم، غير از آن چاره اي نداشته ايم و در عوض، سايه جنگ را از سر ملت دور کرده ايم!

    در حال حاضر اين نگراني جدي وجود دارد که مبادا جريان ياد شده با دميدن در شيپور ديوانگي ترامپ و يا باور کردن ادعاي حريف درباره ديوانگي او و احتمال وقوع جنگ، زمينه وادادگي ديگري نظير آنچه در برجام شاهد آن بوديم را رقم بزنند و با اين توجيه که طرف مقابل يک ديوانه تمام عيار است به باج خواهي ها و زورگويي هاي پي در پي آمريکا تن بدهند و در يک کلمه به بهانه «ديوانگي ترامپ»! ملت را با همان فاجعه و خسارت بزرگي روبرو کنند که به بهانه «سايه جنگ» روبرو کردند.

    
    
    
دو قطبي جعلي و هميشگي؛ جنگ تا سرحد مرگ يا مذاکره و عقب نشيني!
    در همين زمينه روزنامه زنجيره اي شرق در سرمقاله شماره ديروز خود به مواضع ترامپ درباره برجام پرداخت و اين رويکرد را در نهايت به ضرر ايران دانست.

    در بخشي از اين يادداشت آمده است: «ترامپ هرچه هست، نتيجه عملکردش چندان به نفع ايران نيست. رئيس جمهور آمريکا با تهديدهاي واقعي و غيرواقعي شرايط اقتصادي ايران را ناامن مي کند و فرايند پيوستن ايران به بازارهاي جهاني را به تاخير مي اندازد. اين جنگ تجارت از مسلک تجارت پيشگي ترامپ نشات مي گيرد. او مي داند دولت هاي اروپايي با همه امتناع ها و سرپيچي ها در برابر فرمانش، بالاخره پاي منافعشان که به ميان بيايد، کنار آمريکا خواهند ايستاد. جنگ در ميدان بازار، دستمايه اي است که ترامپ با آن بر «برتري» آمريکا در جهان صحه مي گذارد

    سردبير شرق در ادامه به دوگانه جعلي جنگ و ديپلماسي روي آورده و نوشته است: «تا اينجا همه پازل ها باهم جور درمي آيد، به جز واكنش ايران به آمريکا. دولت و مردم ايران نشان داده اند به راحتي قابل پيش بيني نيستند. آنان در بسياري از بن بست هاي تاريخي، با مذاكره و معامله از خطر جسته اند و در شرايطي كه هيچ كس انتظار جانفشاني را از آنان نداشته، تا سرحد مرگ براي دفاع از كشورشان جنگيده اند. اينكه مردم ايران چه تصميمي خواهند گرفت، چندان در اختيار ترامپ نيست و اين تنها جاي خالي پازل اوست كه نمي داند ايراني ها بر ديپلماسي پافشاري خواهند كرد يا در اقدامي ناباورانه با اينكه تمايل به جنگيدن ندارند، وادار به جنگ تا سرحد مرگ خواهند شد. آيا خليج فارس را با نام جعلي خواندن گام برداشتن در همين مسير اشتباه فاحش نيست؟»

    گفتني است روزنامه هاي زنجيره اي که تا ديروز به بزک کردن برجام مشغول بودند و اين وظيفه ذاتي آنان محسوب مي شد، امروز مدعي هستند که با مواضع جديد ترامپ شرايط اقتصادي ايران ناامن شده و به ضرر ايران تمام خواهد شد. مدعيان اصلاحات مي گفتند ابتدا بايستي با کدخدا بست تا اروپا نيز مجبور شود اطاعت کند اما بعد از اظهارات و مواضع يک سال گذشته ترامپ آنها به ياري و همراهي اروپا دل بسته بودند و امروز نيز مي گويند اروپا در نهايت از ترامپ و آمريکا تبعيت خواهد کرد. زنجيره اي ها در ميانه سطور قائل به وجود حقايق ديگري نيستند، واقعيت براي آنان يا در مذاکره توام با عقب نشيني دائم و يا جنگ خانمان سوز و به گفته سردبير شرق تا حد مرگ خلاصه مي شود، آنان در برهه هاي مختلفي اين دو قطبي سازي را آزموده و نتيجه گرفته اند و اين روزها نيز به دنبال ايجاد رعب و وحشت هستند تا مذاکرات نه در حوزه هسته اي که به مسائل ديگري نيز تسري يابد

    
    
    
اعتراف به همراهي اروپا با آمريکا در برجام
    روزنامه آفتاب يزد در مطلبي نوشت: «کشورهاي اروپايي به رغم مخالفت هايي که با مواضع ترامپ در مورد برجام داشته اند، سرانجام با رويکرد آمريکا عليه ايران همراهي خواهند کرد. زيرا اروپايي ها مسلما روابط با آمريکا را به روابط با ايران ترجيح مي دهند».

    اعتراف به همراهي اروپا با آمريکا در برجام از سوي اين روزنامه زنجيره اي در حالي است که در ماه هاي اخير، روزنامه هاي زنجيره اي مدعي بودند که به واسطه برجام ميان اروپا و آمريکا شکاف ايجاد شده است. در حال حاضر يکي از علت هاي دستاورد تقريبا هيچ برجام، عهدشکني آمريکا و لغو نشدن تحريم ها و در نهايت ترس بانک ها و موسسات اروپايي از عواقب همکاري اقتصادي با ايران و واهمه از جريمه هاي سنگين وزارت خزانه داري آمريکاست

    کشورهاي اروپايي عضو 1+5 تاکنون نه تنها به هيچ عنوان اعتراض ايران نسبت به نقض برجام از سوي آمريکا را نپذيرفته اند، بلکه صريحا از تحريم هاي ضدايراني هم حمايت کرده اند. براي نمونه، «زيگمار گابريل» وزير امور خارجه آلمان-بهمن ۹۵- در اظهار نظري گستاخانه از رويکرد آمريکا در قبال ايران حمايت کرده و تحريم هاي جديد تصويب شده عليه تهران از طرف واشنگتن را قابل درک ارزيابي کرد. در آخرين اقدام نيز سه کشور اروپايي- انگليس، فرانسه و آلمان- هم راستا با آمريکا، آزمايش موشک ماهواره بر سيمرغ توسط ايران را محکوم کردند.

    ريچارد نفيو - معمار شبکه تحريم هاي آمريکا - شهريور 96- در يادداشتي در نشريه فارين پاليسي نوشت: «اظهارنظر صالحي درباره پايبندي ايران و اروپا به برجام عليرغم خروج آمريکا از برجام نادرست است. زيرا در اتحاديه اروپا هيچ زير بناي قانوني براي اينکه دولت ها بتوانند اين اقدام را عملي کنند وجود ندارد

    
    
    
بزک کنندگان دست بردار نيستند!
    روزنامه زنجيره اي بهار ديروز در سرمقاله خود درباره اظهارات ضدايراني جمعه شب ترامپ نوشت: «با نگاهي به آنچه ترامپ در پي آن است، مي توان به اين نتيجه رسيد که برجام به قدري با دقت و وسواس تدوين شده است که حتي فردي مانند ترامپ نيز که اين توافق را بدترين توافق در دنياي سياست و تجارت مي داند هم نمي تواند خللي در آن وارد آورد

    طرح چنين ادعايي از سوي اين روزنامه در حالي است که غارت ۲ ميليارد دلاري اموال ايران، تمديد قانون تحريمي آيسا، تصويب قانون محدوديت ويزا، تصويب بيش از ۸۰ طرح ضدايراني در کنگره آمريکا، پابرجا ماندن تحريم سوئيفت، تمديد وضعيت اضطراري عليه ايران و در نهايت تصويب طرح سياه چاله تحريم (تحريمي که کارشناسان آن را جامع ترين بسته تحريمي آمريکا عليه ايران در طول تاريخ ناميدند) در پسابرجام به خوبي نشان مي دهد عدم اعلام خروج از برجام از سوي ترامپ به خاطر دقت در تدوين اين سند خسارت بار بوده يا براي حفظ اين ابزار بسيار مهم براي تحميل همزمان فشار و امتيازگيري بيشتر از ايران.

    
    
    
خودشان نوشتند و به نام مردم چاپ کردند!
    روزنامه همدلي ديروز گزارشي را با عنوان «شب آبستن است، فردا چه زايد» را منتشر کرد. در گزارش اين روزنامه که علي الظاهر به بازتاب نظرات مردم درباره ياوه گويي هاي اخير ترامپ مي پردازد، آمده است: «يک زن خانه دار است؛ تقريبا 60 ساله؛ مي گويد حرف هاي ترامپ را قبول ندارد چون بي حساب و کتاب حرف زده و حرف مي زند؛ پا روي حق مي گذارد و عدالت را پايمال مي کند. کمي عصباني مي شود و مي گويد:«به ايران گفته ديکتاتور؛ شما ديکتاتور هستيد و بوده ايد؛ مگر از زمان مصدق تا حالا کم به ايران بدي کرده ايد؟»

    همدلي در بخش ديگري از اين گزارش نوشت: «دو نفر آدم اند؛ زن و شوهر؛ دارند در تعطيلات يک روز جمعه در فضاي بيروني مغازه دل و جگري، غذا مي خورند و تعريف مي کنند؛ مي گويند که صحبت هاي ترامپ را نشنيده اند و مگر قبلي ها چه غلطي کردند که اين بخواهد بکند؛ از ريگان بگير و قبل و بعدش تا همين ترامپ. آنها معتقدند که صحبت هاي ترامپ هيچ تاثيري ندارد و بگذار هرچه دلش مي خواهد بگويد؛ بعد که مي پرسي اگر تحريم ها عليه ايران اعمال شوند، چه اتفاقي خواهد افتاد، مي گويند که «نه وضع ما تغييري نمي کند؛ شايد هم از اين بدتر نشود

    گفتني است، سخنراني ترامپ از حدود ساعت 20:15 جمعه آغاز شد، از اين رو نکته سوال برانگيز درباره اين گزارش آنجاست که اين روزنامه چطور از پايان سخنراني ترامپ تا بستن صفحات روزنامه فرصت کرده خبرنگارش را به ميان مردم بفرستد، نظرات آنان را جويا شود، ثبت و ضبط کند و سپس به روزنامه برگشته و پس از تنظيم گزارش، آن را راهي مراحل نهايي چاپ کند؟! بدين ترتيب، واقعي بودن گزارش فوق زير سوال و ابهام قرار مي گيرد. شاهد ديگر براي غير واقعي بودن اين گزارش آنجاست که خبرنگار در بخشي از گزارش نظر يک شهروند در خيابان زرتشت و نظر شهروند ديگري را در يکي از مناطق جنوبي تهران منعکس مي کند. در اين زمان کوتاه، خبرنگار چطور توانسته خود را به جنوب تهران برساند و پس از نظرخواهي، ديگر مراحل توليد گزارش را انجام دهد؟

    اين رويکرد غير حرفه اي يادآور انتشار گزارش انتقادي به «سخنراني انجام نشده» رئيس دولت هاي نهم و دهم در روزنامه هاي اصلاح طلب است.

    25 فروردين 1387 قرار بود رئيس جمهور وقت به طور زنده با مردم سخن بگويد اما در حاليکه اين مصاحبه انجام نشد، فرداي آن شب يعني روز 26 فروردين دو روزنامه اصلاح طلب مردمسالاري و صداي عدالت اين مصاحبه انجام نشده را نقد کردند! در واقع اين دو روزنامه بدون اينکه منتظر پخش اين برنامه بمانند و پس از شنيدن سخنان رئيس جمهور به بيان نظرات خود بپردازند، انتقادات صوري خود را منتشر کردند.