فرصت گلایه
دیگر نیست7 آبان – 96
تهران- ایرنا- دکتر نجفی شهردار جدید
تهران اخیراً در جریان کنفرانس مطبوعاتی مشکلات کلانشهر تهران را برشمرد و یکی از
مهمترین مصائب اداره شهر را وجود عائلهای بزرگ دانست که بیش از 40 درصد بودجه
شهر را باید صرف پرداخت حقوق آنان کرد.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم فتح
الله آملی، آورده است: او همچنین مقایسهای بین تهران با شهرهای بزرگ دنیا با این
جمعیت و با این وسعت صورت داد که نشانگر تفاوت قابل توجه تعداد کارمندان این
کلانشهر با شهرهای مطرح دنیا بود. جدای از او رئیس جدید شورای شهر نیز از بدهیهای
کلانی صحبت کرد که از گذشته باقی مانده و میزان آن بیش از دو برابر بودجه یک سال
شهرداری است. از طرف دیگر مهمترین تغییر و انتصاب در شهرداری نیز انتصاب دکتر
حناچی به عنوان معاون فنی و عمرانی شهر بود. همان فردی که به خاطر معاونت در وزارت
راه و شهرسازی بیشترین مخالفت را با شهردار وقت درباره فروش تراکم داشت و انصافاً
اقدام او در جلوگیری از ساخت و سازهای بیرویه، به ویژه بلند مرتبهسازی در این
کلانشهر خفه شده توسط برجهای بلند و مگامالها، در سمت عضو شورای عالی معماری و
شهرسازی قابل تقدیر بود و قاعدتاً انتظار این است که در سمت جدید، حال موثرتر از
گذشته با این پدیده مقابله کند.
با کنار هم گذاردن موارد برشمرده شده در فوق به این جمعبندی میرسیم که از یک طرف با بدهیهای شهرداری و کمبود بودجه روبرو هستیم. از طرف دیگر با نیروی مازاد استخدامی و قراردادی و بدنه پر حجم و از دیگر سو با قطع یا حداقل کاهش درآمد قابل توجهی که در گذشته از محل صدور مجوزهای پر حجم بلند مرتبهسازی نصیب شهرداری میشد.
با توجه به چنین واقعیتهایی آنچه که بدیهی و مسلم به نظر میرسد اصلاح ساختاری و اساسی در نحوه مدیریت و اداره شهر و یک خانه تکانی درست و حسابی در تشکیلات شهرداری است.
اگر امیدوار باشیم که شورای شهر جدید و نیز شهردار خوش سابقه شهر مثل بسیاری از دولتمردان نخواهند تنها به گلهگذاری از گذشته و شرح آلام و دردها و نقد گذشتگان بسنده کرده و از ترس درد و رنج جراحی به تماشای بزرگتر شدن غدههای سرطانی موجود بنشینند لازم است حتی به قیمت به جان خریدن نقدها و گلایهها و اعتراضات، نحوه کسب درآمد برای اداره شهر و نیز نحوه هزینه کرد آنها و در یک کلام ایجاد یک انضباط مالی صحیح و فراهم آوردن بستر کسب درآمدهای پایدار را در دستور کار خود قرار دهند.
همه میدانیم که چهارسال هم زمان کمی است که زود میگذرد و هم زمان مناسبی است تا با قدر دانستن ماه به ماه و روز به روز آن دست به کارهای بزرگ زد و در تاریخ ماندگار شد. چنان که هنوز هم از خدمات امیرکبیر سخن میگویند و هنوز که هنوز است ذکر خیر او در میان است در حالیکه او تنها سهسال فرصت خدمت پیدا کرد و در همان سهسال منشاء آنهمه کار خیر شد.
شاید به نظر بسیار دشوار بیاید که بتوان برای اداره شهر، بیشهرفروشی، سازوکاری پیدا کرد اما همه میدانیم که چارهای جز این نیست. تهران دارای گردش مالی بسیاری است. بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی و مهمتر از آن گردش ثروت و سرمایه در این کلانشهر متمرکز است و روزانه هزاران نفر از مترمتر مغازهها و خیابانها و خانههایش درآمدهای کلان کسب میکنند که سهم شهر را نمیپردازند. هزاران اتومبیل گران در آن رفت و آمد میکنند و عوارض حقه و منصفانهای نمیپردازند. به عوارض سالانه همین اتومبیلها نگاه کنید که بیشتر شبیه شوخی است. به عوارض نوسازی، پسماند، نقل و انتقال و مواردی از این قبیل دقت کنید که سهم شهرداری از معامله یک خانه یک میلیاردی یا یک مغازه ده میلیاردی چقدر است.
پاساژها و مجتمعها و «مال»هایی که بخش قابل توجهی از گرههای ترافیکی شهر را بر شهر تحمیل میکنند چه میزان عوارض میپردازند؟
عوارض واحدهایی که در مناطق مرفهنشین شهر متری20میلیون تومان و حتی بالاتر خرید و فروش میشوند چقدر است؟ این همه خانه خالی که بیشتر در مناطق مرفه، فضای شهر را گرفتهاند و اکثراً به صورت قلک پسانداز ثروتمندان جامعه درآمدهاند، آن هم قلکی که مثل مرغ تخم طلا هر روز برایشان تخم طلای جدیدی با افزایش قیمت میآورد چقدر در تأمین هزینههای اداره شهر نقش دارند؟ و... و... هر چقدر که ورود به این حوزهها و دست زدن به این ساختار و ایجاد تغییر در آن هزینه داشته باشد، اقدام و عمل در اینباره ناگزیر است. ممکن است اعضای شورا و شهردار به عناوین مختلف مورد هجمه و انتقاد قرار گیرند اما اگر صادقانه و شفاف و با حسن نیّت و بدون تبعیض و با پشتوانه اعتماد به سرمایه اجتماعی در این مسیر گام بردارند و در کنار آن در کوچک کردن بدنه خود و نیز کاهش هزینههای جاری و صرفهجویی در هزینهها و مخارج دیوانی خویش هم اهتمام جدی به خرج دهند، به توفیقی دست پیدا میکنند که تا سالهای سال ذکر خیر همراهشان خواهد بود.
کوته سخن آن که میدانیم که با مشکلات فراوانی روبرویید و جای گلایه هم فراوان هست و حق هم دارید اما باور کنید که دیگر حتی وقت گلایه هم نیست. وقت اقدام و عمل است چون چهارسال را اگر در نیابیم خیلی زود میگذرد و اگر قدر بدانیم بسیار کارها میتوان کرد.
*منبع:روزنامه اطلاعات،1396،8،7
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
با کنار هم گذاردن موارد برشمرده شده در فوق به این جمعبندی میرسیم که از یک طرف با بدهیهای شهرداری و کمبود بودجه روبرو هستیم. از طرف دیگر با نیروی مازاد استخدامی و قراردادی و بدنه پر حجم و از دیگر سو با قطع یا حداقل کاهش درآمد قابل توجهی که در گذشته از محل صدور مجوزهای پر حجم بلند مرتبهسازی نصیب شهرداری میشد.
با توجه به چنین واقعیتهایی آنچه که بدیهی و مسلم به نظر میرسد اصلاح ساختاری و اساسی در نحوه مدیریت و اداره شهر و یک خانه تکانی درست و حسابی در تشکیلات شهرداری است.
اگر امیدوار باشیم که شورای شهر جدید و نیز شهردار خوش سابقه شهر مثل بسیاری از دولتمردان نخواهند تنها به گلهگذاری از گذشته و شرح آلام و دردها و نقد گذشتگان بسنده کرده و از ترس درد و رنج جراحی به تماشای بزرگتر شدن غدههای سرطانی موجود بنشینند لازم است حتی به قیمت به جان خریدن نقدها و گلایهها و اعتراضات، نحوه کسب درآمد برای اداره شهر و نیز نحوه هزینه کرد آنها و در یک کلام ایجاد یک انضباط مالی صحیح و فراهم آوردن بستر کسب درآمدهای پایدار را در دستور کار خود قرار دهند.
همه میدانیم که چهارسال هم زمان کمی است که زود میگذرد و هم زمان مناسبی است تا با قدر دانستن ماه به ماه و روز به روز آن دست به کارهای بزرگ زد و در تاریخ ماندگار شد. چنان که هنوز هم از خدمات امیرکبیر سخن میگویند و هنوز که هنوز است ذکر خیر او در میان است در حالیکه او تنها سهسال فرصت خدمت پیدا کرد و در همان سهسال منشاء آنهمه کار خیر شد.
شاید به نظر بسیار دشوار بیاید که بتوان برای اداره شهر، بیشهرفروشی، سازوکاری پیدا کرد اما همه میدانیم که چارهای جز این نیست. تهران دارای گردش مالی بسیاری است. بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی و مهمتر از آن گردش ثروت و سرمایه در این کلانشهر متمرکز است و روزانه هزاران نفر از مترمتر مغازهها و خیابانها و خانههایش درآمدهای کلان کسب میکنند که سهم شهر را نمیپردازند. هزاران اتومبیل گران در آن رفت و آمد میکنند و عوارض حقه و منصفانهای نمیپردازند. به عوارض سالانه همین اتومبیلها نگاه کنید که بیشتر شبیه شوخی است. به عوارض نوسازی، پسماند، نقل و انتقال و مواردی از این قبیل دقت کنید که سهم شهرداری از معامله یک خانه یک میلیاردی یا یک مغازه ده میلیاردی چقدر است.
پاساژها و مجتمعها و «مال»هایی که بخش قابل توجهی از گرههای ترافیکی شهر را بر شهر تحمیل میکنند چه میزان عوارض میپردازند؟
عوارض واحدهایی که در مناطق مرفهنشین شهر متری20میلیون تومان و حتی بالاتر خرید و فروش میشوند چقدر است؟ این همه خانه خالی که بیشتر در مناطق مرفه، فضای شهر را گرفتهاند و اکثراً به صورت قلک پسانداز ثروتمندان جامعه درآمدهاند، آن هم قلکی که مثل مرغ تخم طلا هر روز برایشان تخم طلای جدیدی با افزایش قیمت میآورد چقدر در تأمین هزینههای اداره شهر نقش دارند؟ و... و... هر چقدر که ورود به این حوزهها و دست زدن به این ساختار و ایجاد تغییر در آن هزینه داشته باشد، اقدام و عمل در اینباره ناگزیر است. ممکن است اعضای شورا و شهردار به عناوین مختلف مورد هجمه و انتقاد قرار گیرند اما اگر صادقانه و شفاف و با حسن نیّت و بدون تبعیض و با پشتوانه اعتماد به سرمایه اجتماعی در این مسیر گام بردارند و در کنار آن در کوچک کردن بدنه خود و نیز کاهش هزینههای جاری و صرفهجویی در هزینهها و مخارج دیوانی خویش هم اهتمام جدی به خرج دهند، به توفیقی دست پیدا میکنند که تا سالهای سال ذکر خیر همراهشان خواهد بود.
کوته سخن آن که میدانیم که با مشکلات فراوانی روبرویید و جای گلایه هم فراوان هست و حق هم دارید اما باور کنید که دیگر حتی وقت گلایه هم نیست. وقت اقدام و عمل است چون چهارسال را اگر در نیابیم خیلی زود میگذرد و اگر قدر بدانیم بسیار کارها میتوان کرد.
*منبع:روزنامه اطلاعات،1396،8،7
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه