افزایش
تحرکات عربستان سعودی در لبنان؛ ریاض به دنبال چیست؟ 10مهر-96
همان هدفی که خامنه ای و پاسداران در عراق و
سوریه ولبنان به خصوص دریمن و بحرین وکویت مقابل عربستان دنبال می کنند عربستان هم
متقابلاً در لبنان پیگیری می کنند تاتوطئه های مشترک حزب الشیطان و پاسداران علیه
عربستان را خنثی کند.
بیروت-ایرنا-پس از یک دوره کاهش فعالیت
عربستان سعودی در عرصه سیاسی لبنان، به تازگی نشانه های زیادی آشکار شده که ریاض
به دنبال احیای جایگاه خود در این کشور است. اما سعودی ها چه برنامه ای را در
دستور کار قرار داده اند؟
به گزارش ایرنا، هفته پیش «سامی الجمیل»
و «سمیر جعجع» رئیسان دو حزب مسیحی «کتائب» و «نیروهای لبنانی» به دعوت مقام های
سعودی به این کشور سفر کردند و با «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور دیدار و گفت و
گو کردند.
چند روز پیش از آن نیز «ولید البخاری» قائم مقام سفارت عربستان سعودی در بیروت در مراسم روز ملی این کشور که میزبان بسیاری از مقام ها و شخصیت های سیاسی لبنانی یا نمایندگان آنها بود و با پوشش وسیع رسانه ای نیز همراه بود، از عزم کشورش برای توسعه روابط با لبنان و همه طیف ها در این کشور گفت.
همزمان خبرهایی منتشر شده که نشان می دهد عربستان سعودی به دنبال ارتقای حضور دیپلماتیک خود در بیروت از سطح کاردار به سفیر است. خبرگزاری ملی لبنان هفته پیش خبر داد که عربستان سعودی «ولید الیعقوب» را به عنوان سفیر این کشور در بیروت تعیین کرده و مدارکش را تقدیم وزارت خارجه لبنان برای بررسی های لازم کرده است. وی پیشتر به عنوان دیپلمات در سفارت سعودی در لبنان کار می کرد.
روابط سعودی با لبنان از حدود دو سال پیش به دلیل مواضع خصمانه ریاض علیه حزب الله لبنان دچار سردی شد. از سوی دیگر هیات حاکمه کنونی عربستان طی دو سال اخیر به دلیل درگیر بودن در پرونده هایی چون یمن کمتر به تحولات لبنان توجه کردند اما به نظر می رسد آنها دوباره در اندیشه بازسازی موقعیت خود افتاده اند.
برخی معتقدند افزایش تماس با رهبران احزاب در جریان 14 مارس که جدیدترین مورد آن دعوت از سامی الجمیل و سمیر جعجع به ریاض بود، بیانگر تلاش عربستان برای بازسازی جریان 14 مارس است که طی یک سال اخیر به دلیل اختلاف های داخلی دچار نوعی نابسامانی و کاهش اثرگذاری شده است.
ناظران معتقدند ریاض می خواهد با بهره برداری از نفوذ تاریخی خود در جریان 14 مارس نیروها و احزاب اصلی موجود در آن را برای حضوری پرقدرت در عرصه سیاسی آماده کند.
احزاب المستقبل، نیروهای لبنانی و کتائب مهمترین احزاب در این جریان هستند که در حال حاضر روابط مستحکمی با هم ندارند. به عنوان مثال حزب کتائب عملا از فرایند تشکیل دولت خارج شد و خود را تبدیل به حزب اپوزیسیون کرده که علیه همه شخصیت ها و جریان های موثر در دولت حتی «سعد الحریری» نخست وزیر که او نیز 14 مارسی است، موضع گیری می کند. حزب المستقبل نیز درگیر اختلاف های داخلی است که مهمترین آن اختلاف سعد الحریری با «فواد السنیوره» است.
البته برخی معتقدند تقسیم بندی جریان های سیاسی لبنان به 14 و 8 مارس دیگر تقسیم بندی دقیقی نیست. گرچه این سخن تاحدودی درست است و این تقسیم بندی متعلق به فضای پس از ترور «رفیق الحریری» نخست وزیر پیشین لبنان است اما عامل اصلی شکل دهنده به این آرایش سیاسی هنوز به قوت خود باقی است و نشانه هایی نیز وجود دارد که این تقسیم بندی در حال احیای دوباره است.
دلیل این مساله نیز پررنگ شدن مولفه «سوریه» در لبنان است. نباید فراموش کرد که پس از ترور رفیق الحریری نیز شاخص اصلی در تقسیم بندی سیاسی در لبنان موضع نسبت به دولت سوریه بود. اینک نیز با گذشت این همه سال بار دیگر چگونگی تنظیم روابط با سوریه به یکی از بحث برانگیزترین مسائل تبدیل شده است.
طی حدود دو ماه اخیر مساله سوریه باردیگر به نخستین مساله مورد اختلاف بین گروه های سیاسی در این کشور تبدیل شده است. برخی گروه ها از جمله حزب الله، جنبش امل، جریان المرده و جریان ملی آزاد، معتقدند باید روابط دو طرف به سمت نزدیکی بیشتر سوق داده شود و دست کم در موضوعاتی همچون مبارزه با تروریسم، بازگشت آورگان سوری و بازسازی سوریه، بیروت و دمشق باید به سمت همکاری و هماهنگی بیشتر حرکت کنند. این در حالی است که احزابی چون المستقبل و نیروهای لبنانی همچنان بر طبل ضدیت با دولت سوریه می کوبند و مخالف عادی سازی روابط دو طرف هستند.
این جریان سیاسی در لبنان که همان 14 مارس است از نظر منطقه ای نزدیک ترین جریان سیاسی به عربستان سعودی است. طبیعی است که سعودی ها قصد دارند متحدان خود در لبنان را متحدتر و منسجم تر کنند.
دعوت اخیر از سامی الجمیل و سمیر جعجع نیز در این راستا باید ارزیابی کرد. برخی رسانه ها از احتمال انجام دیدارهای مشابه با سعد الحریری و ولید جنبلاط رهبر حزب سوسیالیست ترقی خواه سخن گفته اند.
اهمیت این اقدامات زمانی بیشتر می شود که بدانیم لبنان حدود هفت ماه دیگر شاهد انتخابات پارلمانی خواهد بود؛ انتخاباتی که آرایش نیروهای سیاسی در پارلمان و دولت را مشخص خواهد کرد.
روزنامه «النهار» لبنان به تازگی به نقل از منابع خود نوشت که «ثامر السبهان» وزیر مشاور در امور کشورهای خلیج فارس در دولت عربستان که اواخر ماه اوت امسال به لبنان سفر و با برخی از سیاستمداران لبنانی دیدار کرد، به رهبران سعودی از ضرورت ارائه یک «ابتکار ملی» با هدف آنچه مقابله با نفوذ ایران در لبنان خواند، گفته است. وی همچنین از ضرورت تشکیل یک جبهه انتخاباتی صحبت کرده است.
پرواضح است که عربستان سعودی از ارتقای موقعیت حزب الله و همپیمانانش در فضای لبنان رضایت ندارد و آن را در تضاد با اهداف و برنامه های منطقه ای خود می داند.
نگرانی سعودی ها را باید در فضای بزرگتر یعنی عرصه منطقه ای نیز دید. وضعیت در سوریه برخلاف آنچه سعودی ها به دنبال آن بودند در حال حرکت است و دولت این کشور در حال بازیابی قدرت خود است و گروه های مسلح روز به روز در حال ضعیف شدن هستند.
حزب الله لبنان که هم در جبهه سوریه و هم لبنان پیش قراول مبارزه با گروه های تروریستی بوده است، به زعم بسیاری از کارشناسان طی ماه های اخیر بر وزن و جایگاه سیاسی خود در لبنان نیز افزوده است.
چنین مولفه هایی سعودی ها را به تکاپو واداشته تا با افزایش تماس های خود با رهبران گروه های سیاسی لبنان و ارتقای حضور دیپلماتیک خود در این کشور بر روندهای سیاسی آن تاثیر بیشتری بگذارند.
خاورم**2054
انتشاردهنده: محمد خواجوئی
چند روز پیش از آن نیز «ولید البخاری» قائم مقام سفارت عربستان سعودی در بیروت در مراسم روز ملی این کشور که میزبان بسیاری از مقام ها و شخصیت های سیاسی لبنانی یا نمایندگان آنها بود و با پوشش وسیع رسانه ای نیز همراه بود، از عزم کشورش برای توسعه روابط با لبنان و همه طیف ها در این کشور گفت.
همزمان خبرهایی منتشر شده که نشان می دهد عربستان سعودی به دنبال ارتقای حضور دیپلماتیک خود در بیروت از سطح کاردار به سفیر است. خبرگزاری ملی لبنان هفته پیش خبر داد که عربستان سعودی «ولید الیعقوب» را به عنوان سفیر این کشور در بیروت تعیین کرده و مدارکش را تقدیم وزارت خارجه لبنان برای بررسی های لازم کرده است. وی پیشتر به عنوان دیپلمات در سفارت سعودی در لبنان کار می کرد.
روابط سعودی با لبنان از حدود دو سال پیش به دلیل مواضع خصمانه ریاض علیه حزب الله لبنان دچار سردی شد. از سوی دیگر هیات حاکمه کنونی عربستان طی دو سال اخیر به دلیل درگیر بودن در پرونده هایی چون یمن کمتر به تحولات لبنان توجه کردند اما به نظر می رسد آنها دوباره در اندیشه بازسازی موقعیت خود افتاده اند.
برخی معتقدند افزایش تماس با رهبران احزاب در جریان 14 مارس که جدیدترین مورد آن دعوت از سامی الجمیل و سمیر جعجع به ریاض بود، بیانگر تلاش عربستان برای بازسازی جریان 14 مارس است که طی یک سال اخیر به دلیل اختلاف های داخلی دچار نوعی نابسامانی و کاهش اثرگذاری شده است.
ناظران معتقدند ریاض می خواهد با بهره برداری از نفوذ تاریخی خود در جریان 14 مارس نیروها و احزاب اصلی موجود در آن را برای حضوری پرقدرت در عرصه سیاسی آماده کند.
احزاب المستقبل، نیروهای لبنانی و کتائب مهمترین احزاب در این جریان هستند که در حال حاضر روابط مستحکمی با هم ندارند. به عنوان مثال حزب کتائب عملا از فرایند تشکیل دولت خارج شد و خود را تبدیل به حزب اپوزیسیون کرده که علیه همه شخصیت ها و جریان های موثر در دولت حتی «سعد الحریری» نخست وزیر که او نیز 14 مارسی است، موضع گیری می کند. حزب المستقبل نیز درگیر اختلاف های داخلی است که مهمترین آن اختلاف سعد الحریری با «فواد السنیوره» است.
البته برخی معتقدند تقسیم بندی جریان های سیاسی لبنان به 14 و 8 مارس دیگر تقسیم بندی دقیقی نیست. گرچه این سخن تاحدودی درست است و این تقسیم بندی متعلق به فضای پس از ترور «رفیق الحریری» نخست وزیر پیشین لبنان است اما عامل اصلی شکل دهنده به این آرایش سیاسی هنوز به قوت خود باقی است و نشانه هایی نیز وجود دارد که این تقسیم بندی در حال احیای دوباره است.
دلیل این مساله نیز پررنگ شدن مولفه «سوریه» در لبنان است. نباید فراموش کرد که پس از ترور رفیق الحریری نیز شاخص اصلی در تقسیم بندی سیاسی در لبنان موضع نسبت به دولت سوریه بود. اینک نیز با گذشت این همه سال بار دیگر چگونگی تنظیم روابط با سوریه به یکی از بحث برانگیزترین مسائل تبدیل شده است.
طی حدود دو ماه اخیر مساله سوریه باردیگر به نخستین مساله مورد اختلاف بین گروه های سیاسی در این کشور تبدیل شده است. برخی گروه ها از جمله حزب الله، جنبش امل، جریان المرده و جریان ملی آزاد، معتقدند باید روابط دو طرف به سمت نزدیکی بیشتر سوق داده شود و دست کم در موضوعاتی همچون مبارزه با تروریسم، بازگشت آورگان سوری و بازسازی سوریه، بیروت و دمشق باید به سمت همکاری و هماهنگی بیشتر حرکت کنند. این در حالی است که احزابی چون المستقبل و نیروهای لبنانی همچنان بر طبل ضدیت با دولت سوریه می کوبند و مخالف عادی سازی روابط دو طرف هستند.
این جریان سیاسی در لبنان که همان 14 مارس است از نظر منطقه ای نزدیک ترین جریان سیاسی به عربستان سعودی است. طبیعی است که سعودی ها قصد دارند متحدان خود در لبنان را متحدتر و منسجم تر کنند.
دعوت اخیر از سامی الجمیل و سمیر جعجع نیز در این راستا باید ارزیابی کرد. برخی رسانه ها از احتمال انجام دیدارهای مشابه با سعد الحریری و ولید جنبلاط رهبر حزب سوسیالیست ترقی خواه سخن گفته اند.
اهمیت این اقدامات زمانی بیشتر می شود که بدانیم لبنان حدود هفت ماه دیگر شاهد انتخابات پارلمانی خواهد بود؛ انتخاباتی که آرایش نیروهای سیاسی در پارلمان و دولت را مشخص خواهد کرد.
روزنامه «النهار» لبنان به تازگی به نقل از منابع خود نوشت که «ثامر السبهان» وزیر مشاور در امور کشورهای خلیج فارس در دولت عربستان که اواخر ماه اوت امسال به لبنان سفر و با برخی از سیاستمداران لبنانی دیدار کرد، به رهبران سعودی از ضرورت ارائه یک «ابتکار ملی» با هدف آنچه مقابله با نفوذ ایران در لبنان خواند، گفته است. وی همچنین از ضرورت تشکیل یک جبهه انتخاباتی صحبت کرده است.
پرواضح است که عربستان سعودی از ارتقای موقعیت حزب الله و همپیمانانش در فضای لبنان رضایت ندارد و آن را در تضاد با اهداف و برنامه های منطقه ای خود می داند.
نگرانی سعودی ها را باید در فضای بزرگتر یعنی عرصه منطقه ای نیز دید. وضعیت در سوریه برخلاف آنچه سعودی ها به دنبال آن بودند در حال حرکت است و دولت این کشور در حال بازیابی قدرت خود است و گروه های مسلح روز به روز در حال ضعیف شدن هستند.
حزب الله لبنان که هم در جبهه سوریه و هم لبنان پیش قراول مبارزه با گروه های تروریستی بوده است، به زعم بسیاری از کارشناسان طی ماه های اخیر بر وزن و جایگاه سیاسی خود در لبنان نیز افزوده است.
چنین مولفه هایی سعودی ها را به تکاپو واداشته تا با افزایش تماس های خود با رهبران گروه های سیاسی لبنان و ارتقای حضور دیپلماتیک خود در این کشور بر روندهای سیاسی آن تاثیر بیشتری بگذارند.
خاورم**2054
انتشاردهنده: محمد خواجوئی