یادداشت/ مهدی فضائلی نتایج یک توصیه راهبردی

یادداشت/ مهدی فضائلی
نتایج یک توصیه راهبردی 10مهر-96
بیش از حد مسخره است چون به جای اینکه خبرگان آخوندی نظارت کننده اعمال ولی فقیه انتصابی باشد آشکارا تبدیل به نهاد تشریفاتی  آلت دست ومجری برنامه وپیشنهاد و اهداف خامنه ای رهبر انتصابی همه کاره شده است
خبرگزاری فارس: نتایج یک توصیه راهبردی


رهبری با تعیین ماموریت خطیر برای مجلس خبرگان -که می‌توان آن را به نوعی مشارکت دادن خبرگان در یکی از مهم‌ترین وظایف رهبری دانست- سطح این مجلس را از یک مجلس مقطعی که فقط در یک بزنگاهی نقش‌آفرین می‌شود، به مجلسی مستمراً فعال و اثربخش ارتقا دادند.
به گزارش خبرگزاری فارس «مهدی فضائلی» کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی که برای این خبرگزاری ارسال داشت، نوشت:

مطابق اصول 107،108 و 111 قانون اساسی،خبرگان جایگاه خطیری در نظام جمهوری اسلامی ایران دارد.
آنچه در دیدار اخیر اعضای این مجلس با رهبری مطرح شد و وظیفه جدید و بسیار مهم و راهبردی که رهبری بر دوش مجلس خبرگان گذاشتند،یعنی " نگاه کلان و راهبردی به انقلاب و مسیر انقلاب"،صرف نظر از برخی مناقشات حقوقی(که در جای خود باید مورد بحث قرار گیرد)، چند نتیجه مهم را می‌تواند در پی داشته باشد.
نخست، ارتقای قابل توجه در تراز این مجلس.
رهبری با تعیین این ماموریت خطیر برای مجلس خبرگان،که می‌توان آنرا به نوعی مشارکت دادن خبرگان در یکی از مهمترین وظائف رهبری دانست،سطح این مجلس را از یک مجلس مقطعی که فقط در یک بزنگاهی نقش آفرین می‌شود به مجلسی مستمرا" فعال و اثربخش ارتقا دادند. مجلس خبرگان رهبری همچنین در صورت تلاش برای تحقق این پیشنهاد رهبر انقلاب، بجای پرداختن به امور جزئی و خرد از قبیل مشکلات حوزه انتخابیه اعضا، خود را به سطح عالی و راهبردی ارتقا خواهد داد.
ایجاد ورزیدگی و ژرف نگری بیشتر در خبرگان برای انجام وظایف خطیر این مجلس در بزنگاه های حساس آینده را می‌توان دومین نتیجه این ماموریت جدید دانست!
و سومین و از جهتی مهمترین نتیجه واگذاری چنین ماموریت خطیری را می‌توان برداشتن گامی مهم برای تحقق "دولت اسلامی" دانست!
تشکیل "دولت اسلامی" سومین و یکی از مهمترین و دشوارترین مراحل تکامل انقلاب اسلامی محسوب می‌شود.
مرحله ای که به رغم گذشت حدود چهار دهه از انقلاب اسلامی،هنوز تا تحقق آن راهی دراز در پیش داریم.
بنابر آنچه در منظومه فکری رهبری سراغ داریم،بدون تحقق دولت اسلامی،جامعه اسلامی هم تحقق نخواهد یافت و سبک زندگی نیز در مرحله گفتمان متوقف خواهد شد،لذا تحقق تمدن نوین اسلامی نیز با مانع جدی مواجه خواهد بود.
یکی از دلایل عدم تحقق دولت اسلامی را که نقش کلیدی برای ورود به مراحل بعد دارد،می‌توان در عدم نگاه کلان و راهبردی به حرکت انقلاب و ابتلاء به روزمرگی دانست.
رهبری در دیدار با خبرگان اینگونه فرمودند: "قوای سه‌گانه مأمور اداره‌ی کشورند و کشور را باید اداره کنند؛ هرکدام در یک بخشی و به یک نحوی. البتّه اداره‌ی انقلابی باید بکنند، شکّی نیست، امّا نگاهشان به‌طور طبیعی به همین راهی است که دارند می‌روند، به همین مسیری که دارند می‌روند؛ و نگاه کلان و راهبردی به مجموعه‌ی انقلاب در طول این 39 سال گذشته و در طول دَه‌ها سال آینده قاعدتاً نیست؛ یک مرکزی لازم است که این نگاه را داشته باشد."
از توضیحات بعدی رهبری می‌توان ارتباط ورود خبرگان به این حوزه راهبردی را با تشکیل دولت اسلامی فهمید.
"حالا [این] یعنی چه؟ یک قدری بیشتر توضیح بدهم؛ یعنی در این مجموعه‌ی مجلس خبرگان می‌توان یک هیئت اندیشه‌ورزی را تصوّر کرد -چون بحمدالله اشخاص صاحب اندیشه، صاحب فکر در این مجموعه‌ی هفتاد هشتاد نفری کم نیستند- که وظیفه‌ی این هیئت اندیشه‌ورز این باشد که یک نگاه کلانی بکند به مسیر انقلاب از اوّل تا امروز. خب، این انقلاب یک اهدافی داشته است، یک حرکتی شروع شده است به سمت اهداف؛ نگاه کنند تا ببینیم که به این اهداف چقدر نزدیک شده‌ایم، به کدامش نزدیک شده‌ایم، در مورد کدام هدف توقّف داشته‌ایم، در مورد کدام هدف پس‌رفت داشته‌ایم -[چون] مواردی هم ممکن است این‌جوری باشد که فرض کنیم در اوایل انقلاب نسبت به این هدف، تحرّک و پیشرفتی وجود داشته، بعد نه‌اینکه توقّف، بلکه پس‌رفت حاصل شده- اینها را بشناسیم. و اگر چنانچه در مواردی یک چنین چیزهایی را مشاهده کردیم، این مجلس مطالبات خودش را بر اساس آن تنظیم کند."
بر همین اساس یکی از مهمترین اهداف انقلاب،تشکیل دولت اسلامی بوده است که خبرگان باید میزان تحقق آنرا ارزیابی و پیشرفت یا پسرفت در آنرا مشخص کنند.
با یک نگاه راهبردی به این ماموریت راهبردی و در آینده دور، مراحل پس از دولت اسلامی یعنی تشکیل جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی نیز زیر نظر خبرگان رهبری می‌تواند دنبال شود.
نکته مهم دیگر در ادامه این بحث،جهت مطالبه گری خبرگان است.
رهبر انقلاب این مطالبه گری را محدود به قوه خاص یا حتی قوای سه گانه نکردند و اینچنین تصریح کردند:" این مطالبه ممکن است از این حقیر باشد، ممکن است از دولت باشد، ممکن است از قوّه‌ی قضائیّه باشد، ممکن است از سپاه باشد، ممکن است از مجلس [باشد]"
بنابراین مطالبه گری خبرگان هم بدلیل جایگاه و شان این مجلس و هم ماهیت این ماموریت،همه ارکان کشور را شامل می‌شود.ضمنا" دقت در این بحث بخشی از شبهات حقوقی مطرح شده را پاسخ می‌دهد چرا که رهبری خود را نیز مشمول این مطالبه خبرگان دانسته اند!
و سخن آخر در باره هیات اندیشه ورزی است که برای تحقق این ماموریت باید در خبرگان تشکیل بشود.
نص سخن رهبری تشکیل این هیات،مرکب از اعضای خود خبرگان بود؛دقت کنید:" در این مجموعه‌ی مجلس خبرگان می‌توان یک هیئت اندیشه‌ورزی را تصوّر کرد -چون بحمدالله اشخاص صاحب اندیشه، صاحب فکر در این مجموعه‌ی هفتاد هشتاد نفری کم نیستند- که وظیفه‌ی این هیئت اندیشه‌ورز این باشد..." اما آیا این نص به معنای حصر این هیات اندیشه ورز در اعضای خبرگان است یا خبرگان برای انجام چنین ماموریت خطیری و با لحاظ کردن شرایطی،می‌تواند از اندیشمندان بیرون از این مجلس هم استفاده کند؟
پاسخ این سوال از نظر نویسنده مثبت است اما خود خبرگان باید پاسخ نهایی را بدهند چرا که مطابق اصل یکصد و هشت قانون اساسی،"
قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، کیفیت انتخاب آنها و آیین‏نامه داخلی جلسات آنان برای نخستین دوره باید به وسیله فقهاء اولین شورای نگهبان تهیه و با اکثریت آراء آنان تصویب شود و به تصویب نهایی رهبر انقلاب برسد. از آن پس هر گونه تغییر و تجدید نظر در این قانون و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان در صلاحیت خود آنان است."

به هر حال امیدواریم اعضای مجلس خبرگان رهبری بتوانند از این فرصت ذی قیمت،بهره برداری کلان و راهبردی بکنند و مطالباتی را مطرح کنند که نتیجه آن،گام های بلندی برای پیمودن مراحل خطیر بعدی انقلاب باشد.