گزیده ها قسمت سوم 7
آبان - 96
گزارش
«میلیاردرهای ۲۰۱۷» منتشر شد
دومین شرکت بزرگ خدمات حرفهای دنیا،
«پیدبلیوسی»، گزارش «میلیاردرهای ۲۰۱۷» خود را منتشر کرد.
به گزارش دنیای اقتصاد،مجموع ثروت
میلیاردرهای جهان با رشدی ۱۷ درصدی از ۱/ ۵ هزار میلیارد دلار به ۶ هزار میلیارد
دلار در سال ۲۰۱۶ رسید. به گزارش این نهاد، برای اولین بار میلیاردرهای آسیایی از
لحاظ تعداد از همتایان آمریکایی خود پیشی گرفتند، با این حال هنوز میلیاردرهای
آمریکایی بالاترین تمرکز ثروت را دارند.
البته اگر همین روند ادامه یابد، در
کمتر از ۴ سال آینده مجموع ثروت میلیاردرهای آسیایی از آمریکاییها پیشی میگیرد.
شرکت انگلیسی «پیدبلیوسی» با همکاری شرکت سوئیسی «یوبیاس» گزارش سالانه مشترک
میلیاردرهای خود را به منظور درک بهتر از جمعیت ثروتمند جهان منتشر کرد.
جوزف استادلر، رئیس بخش سرمایههای
باارزش جهانی شرکت «یوبیاس» درباره این گزارش گفته است: «امسال ما تنها
شاهد رشد سرمایه میلیاردرها نبودیم، بلکه ابعاد جغرافیایی این سرمایهها دستخوش
تغییرات اساسی شده است. رشد دراماتیک ثروت آسیاییها بیانگر آن است که ثروت آنها
میتواند در چند سال آینده از آمریکاییها پیشی گیرد.
فارغ از آمار و ارقام ارائه شده در این
گزارش، بهواسطه رشد و اشتغال نیروی کار، میلیاردرهای جهان اثرات گستردهتری بر اقتصاد
جهانی دارند. همچنین اثرات اجتماعی ثروت بسیار زیاد است. توجه ویژه میلیاردرها به
موضوع هنر و ورزش موجب تقویت زندگی فرهنگی جوامع شده است.»
در گزارش «میلیاردرهای ۲۰۱۷»، ۱۵۴۲شخص و
شرکت میلیاردر جهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این رابطه کسبوکار میلیاردرها
در مجموع مسوول اشتغال بیش از ۷/ ۲۷ میلیون نفر در جهان است (تقریبا معادل جمعیت
شاغل بریتانیا). در سال ۲۰۱۶، میلیاردرهای جدید فهرست امسال اشتغال حداقل ۸/ ۲
میلیون نفر را بر عهده داشتند.
بر اساس این گزارش، میلیاردرهای جهان بهواسطه
پیگیریهای فرهنگیشان در حال ایجاد میراثی دیگر هستند: مشارکت و سرمایهگذاری
میلیاردرها در فعالیتهای هنری و باشگاههای ورزشی رو به افزایش است. تعداد موزههای
خصوصی و همچنین کمکهای مالی دریافتی موزههای عمومی رشد چشمگیری داشته است.
همچنین کمک میلیاردرها به باشگاههای ورزشی موجب ثبات بیشتر این باشگاهها و ایجاد
شور و نشاط در جوامع شده است.
دکتر مارسل ویدریگ، یکی از مدیران شرکت
«پیدبلیوسی» نیز درباره این گزارش میگوید: «ما سال گذشته نگران موضوعاتی
همچون رشد مقررات و نوسانات نرخهای ارز بودیم، اما امسال این نگرانیها به موضوعاتی
همچون بازگشت رشد و تغییرات جغرافیایی تبدیل شده است. بیش از این نیاز نیست بهدنبال
حفظ و رشد ثروت باشیم.
امروزه میلیاردرها در قبال مسائل
اقتصادی و اجتماعی احساس مسوولیت میکنند. این امر ممکن است بهواسطه ایجاد یک
موزه خصوصی برای تقویت هنر یا خرید یک باشگاه ورزشی برای ایجاد شور و نشاط در
جامعه باشد. همچنین دانستن این موضوع که انتظار میرود ۴/ ۲ هزار میلیارد دلار از
ثروت میلیاردرها به دو دهه آینده انتقال یابد، اهمیت این اثرگذاری را افزایش میدهد.»
پیش از این موسسه خیریه «آکسفام»در گزارش سال ۲۰۱۶ خود مدعی شده بود که ۸ نفر از
ثروتمندان جهان، ثروتی معادل با داراییهای نیمی از جمعیت جهان را دارند.
بر اساس گزارش «میلیاردرهای ۲۰۱۷» مجموع
ثروت میلیاردرهای جهان پس از یک سال کاهش، با رشدی ۱۷ درصدی در سال ۲۰۱۶ به ۶ هزار
میلیارد دلار رسید. بخش عمده این افزایش تحت تاثیر رشد ثروت و تعداد میلیاردرهای
آسیایی و رونق بخشهای مواد اولیه، صنعتی، مالی و تکنولوژی بوده است.
در سال ۲۰۱۶ بهطور میانگین هر دو روز
یک میلیاردر آسیایی به جمع میلیاردرهای جهان افزوده شد. در این سال تعداد
میلیاردرهای آسیایی با افزایشی ۲۵ درصدی به ۶۳۷ نفر رسید (در مقایسه با ۵۶۳
میلیاردر آمریکایی). بهعلاوه گرچه مجموع ثروت میلیاردرهای آسیایی با افزایشی سیدرصدی
به ۲هزار میلیارد دلار رسید، اما هنوز بخش عمده ثروت در دست میلیاردرهای آمریکایی
است (۸/ ۲ هزار میلیارد دلار). در اروپا اما تعداد میلیاردرها چندان تغییر نکرد:
در انتهای سال ۲۰۱۶ تعداد ۳۴۲ میلیاردر اروپایی شناسایی شد که در مجموع ثروت آنها
به ۳/ ۱ هزار میلیارد دلار میرسید.
رئیس شورای مرکزی جبهه پیروان گفت: به
نظرم اشتباه استراتژیک احمدینژاد این بود که فکر میکرد به تنهایی میتواند مملکت
را اداره کند.
گزیده ای از اظهارات محمدرضا باهنر در گفتگو با باشگاه خبرنگاران را در ادامه می خوانید؛
گزیده ای از اظهارات محمدرضا باهنر در گفتگو با باشگاه خبرنگاران را در ادامه می خوانید؛
اگر به گذشته برگردیم در هر دورهای از
انتخابات مشکلات و مسائلی وجود داشته که در روند حرکتهای بعدی سعی کردیم آنها را
اصلاح کنیم، قبل از انتخابات سال ،84 در سال 76 وحدت کاملی میان نیروهای اصولگرا
شکل گرفت اما در نهایت رقیب پیروز شد. از آن دوره به بعد روی ادبیات و بعضی از
رفتارهایمان تجدیدنظر کردیم بر همین اساس در شورای شهر دوم و مجلس هفتم موفق شدیم.
باید بگویم که در انتخابات 84 در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب نتوانستیم به تفاهم
برسیم و عملا آقای احمدینژاد تفاهم کلی را نپذیرفت و خارج از آن وارد میدان
انتخابات شد.
اگر بخواهیم خودمان را جای احمدی نژاد
بگذاریم شاید برای او از این نظر که میخواست پیروز شود، کار درستی بود. اگر احمدینژاد
آن مجموعه را میپذیرفت، کاندیدای نهایی نمیشد و فرد دیگری انتخاب میشد و او از
انتخابات باز میماند. احمدی نژاد برای خود برنامههایی داشت و تصور میکرد میتواند
در انتخابات پیروز شود. بررسی این موضوع به بحثهای سنگینتر و ریشهایتری نیاز
دارد باید ببینیم که تفاهمها و ائتلافهای احزاب و جناحها مبتنی بر مواضع ایدئولوژیک،
اقتصادی و سیاسی است یا اینکه عدهای دور هم جمع میشوند و برای پیروزی تلاش میکنند،
اگر ائتلاف از نوع دوم باشد هر کس که احساس کند در مجموعه رأی لازم را ندارد و
کُلاهش پس معرکه است، نظر نهایی را نمیپذیرد و خارج میشود.
خاستگاه ناطق نوری از اصولگرایی است و
هیچگاه از اصولگرایان جدا نمیشود اما در جریان دولتهای نهم و دهم دلخوریهایی از
مجموعه نیروهای فعال اصولگرا پیدا کرد و عملا پایش را از میدان سیاست کنار کشید.
بنده همواره گفتهام که تلاشمان این است ناطق به میدان سیاست بازگردد، برخی برای
او شرط میگذارند که اگر برگردد باید در جناح ما قرار گیرد، ما از این شرط و شروطها
نداریم. اگر وی به جریان سیاسی برگردد، از ظرفیت اصولگرایی است البته بعضی از
تندرویها را قبول ندارند و معتقد است کشور باید معتدلتر اداره شود، اما اینکه
کسی فکر کند ناطق اصلاح طلب شده خیر، اشتباه فکر میکند این را ما اصلا قبول
نداریم.
بله مرتبا با او در تماس هستیم، آقای
ناطق نوری مدت زیادی است که میگوید من برای ورود به میدان سیاست احساس تکلیف نمیکنم،
تلاش ما این است که او احساس تکلیف کند و فعال سیاسی شود.
با آقای احمدی نژاد سابقه کاری زیادی
داشتیم، فکر میکنم اشتباه استراتژیک او این بود که فکر میکرد به تنهایی و با
تفکرات، تخصصها و مواضعی که دارد، میتواند مملکت را اداره کند. در حالی که کشوری
با جمعیتی بیشتر از 70 میلیون و با این همه مسائل و دشمنان خارجی باید توسط یک
سیستم اداره شود، نه اینکه کسی فکر کند انفرادی میتواند همه چیز را تشخیص دهد و
بفهمد. فکر میکنم عمده اشکال او این بود که از خرد جمعی استفاده نمیکرد و وقتی
از خرد جمعی استفاده نشود نتیجه کارها گاهی خوب و گاهی اشتباه از آب درمیآید و
اشتباههای کوچک افرادی که در پستهای بزرگ قرار میگیرند، آثار زیادی دارد، اگر در
اداره یک کشور فردی کاری انجام دهد که به بنبست برسد کلی منابع، نیروی انسانی و
وقت هدر میرود این موارد را از اشتباهات اصلی احمدی نژاد میدانم.
تکلیف نظام ریاستی و پارلمانی را قانون
اساسی مشخص میکند. قانون اساسی به عنوان معاهدهای ملی است که همه به آن متعهدند
و تجدیدنظر در آن فرآیندی دارد که در اصل 177 به روشنی و شفاف بیان شده است. اگر
دوستانی بیایند و بحثهایی کنند اینها میتوانند نظرات کارشناسی دهند اما هیچکدام
از آنان تصمیم گیر نیستند، حتی مجلس، دولت و سران قوا هم در این مورد تصمیمگیرنده
نیستند؛ اگر قرار باشد تصمیمی گرفته شود باید فرآیند اصل 177 قانون اساسی طی شود.
مقام معظم رهبری چند سال پیش در سفر به
کرمانشاه در بیاناتشان اشارهای به این مقوله داشتند البته بحث این بود که قانون
اساسی اصولی غیرقابل تغییر دارد و یک سری اصول هم قابل تجدیدنظر است، ایشان مثالی
زدند و فرمودند کشور ما ریاستی است و یک زمانی میتواند پارلمانی شود. بعضیها این
تلقی را کردند که رهبری گرایششان به سمت نظام پارلمانی است که ایشان بعدا توضیح
دادند و تبیین فرمودند و گفتند که من به عنوان یک مثالی عرض کردم، اینکه رهبری
موافق یا مخالف این موضوع باشند را هنوز اظهارنظر نکردهاند.
معتقدم باید در کشور دو مجلس داشته
باشیم، مجلسی که اکنون وجود دارد برخاسته از آرای مردم در مناطق مختلف است، اصولا
نمایندگان در این مجلس نمیتوانند خیلی برای منافع ملی وقت بگذارند، بیشتر به
دنبال حل مسائل منطقهای، صنفی، جریانی و... هستند، به همین دلیل بخش زیادی از
سیاستهای راهبردی ملی زمین میماند.
مثلا در بحث اقتصاد مقاومتی اگر بخواهیم
آن را به صورت دقیق و جزء به جزء اجرا کنیم، به نفع کلان مملکت است اما ممکن است
در برخی از مواقع با منافع منطقهای، قشری و صنفی مغایر باشد، نمایندگان اصولا چون
خاستگاهشان آرای منطقهای است و به اصطلاح دستشان زیر ساطور رأی مردم است، منافع
منطقهای، قشری، صنفی و حزبی در ذهنشان برجستهتر است. تصورم این است که مملکت
حتما باید دو مجلس داشته باشد. در مورد این دو مجلس هم باید بحث صورت گیرد و نظام
کشور حزبی شود. اگر قرار باشد مجلس دیگری شکل بگیرد و بدون پشتوانههای فکری و
ذهنی عمل کند، آنگاه زیگزاگهای زیادی در حرکتها ایجاد میشود.
شخصیت رئیس مجلس منهای اینکه چه کسی
باشد، تاثیر گذار است. در مجلس هر نمایندهای از نظر حقوقی یک رأی بیشتر ندارد اما
هرکسی یک حوزه نفوذ رأی دارد، این حوزه نفوذ رأی در مواقع حساس به کار گرفته میشود.
ممکن است یک فردی حوزه نفوذ رأیش 10 باشد و فرد دیگری حوزه نفوذ رأیش 50 باشد،
مثلا فرض کنیم یک وزیری 90 درصد رأی مجلس را دارد آن زمان اگر کسی بخواهد تلاش کند
این90 درصد را به 50 درصد برساند، معلوم نیست که موفق میشود یا نه. اما یک زمانی
فردی 55 درصد رأی دارد آن 5 درصد را شخص رئیس مجلس با یک اشاره میتواند بالا ببرد
یا پایین بیاورد. آقای لاریجانی نه در معرفی وزرا اما در اینکه چه کسی رأی بیاورد
و چه کسی رأی نیاورد نقش و رأیش موثر بوده است.
تشکیل حزب لوازم خاص خود را دارد، بنده
بارها گفتهام که به تشکیل حزب فراگیر علاقهمندم و تصورم این است که نظام مردم
سالاری دینی در غیبت چند حزب قدرتمند آینده مبهمی دارد و مشکل پیدا میکند البته
برای تشکیل حزب موانعی قانونی و فرهنگی نیز وجود دارد.
وقتی یک نامزد انتخاباتی از طریق یک
لیست وارد مجلس میشود بعد از آن هیچ الزامی ندارد که از نظرات آن حزب دفاع کند یا
همسو شود مثلا بنا بر گفته آقای عارف 140 نماینده از نردبان لیست امید بالا آمدند
و وارد مجلس شدند اما وقتی عارف برای ریاست مجلس کاندیدا می شود 104 نفر بیشتر به
او رأی نمیدهند، بقیه این نمایندهها کجا هستند؟ اینها مشکلات پیش روی احزاب
است.
جمنا حرکت خیلی خوبی است و توانست وحدت
خوبی میان نیروهای اصول گرا و انقلابی به وجود آورد و خود جمنا هم ادعا ندارد که
میخواهد حزب شود البته اشکالاتی در جمنا وجود دارد که روی آنها بحث میکنیم و در
حال رفع شدن هستند. جمنا مدعی است که من میخواهم طیف اصولگرایی را دور هم جمع کنم
اما تا زمانی که بحث طیفی باشد و ضابطهای وجود نداشته باشد در مواردی با مشکل
روبرو میشویم ، مثلا در همین جمنا گفتند که کاندیدای نهایی با رأی بدنه انتخاب میشود
روز اول اسم 20 کاندیدا مطرح شد رأی گیری کردند به 10 نفر رسیدند، رأی گیری دیگری
هم انجام شد و 5 نفر بالا آمدند، عملا 15 نفر حذف شدند.
جبهه پیروان و احزاب دیگر در آستانه
تحولاند، قانون جدیدی برای احزاب تصویب و از سوی وزارت کشور هم ابلاغ شده است.
خلاصه این قانون این است که هرکسی بخواهند حزب تأسیس کند باید مجوز موقت بگیرد و
شش ماه فرصت دارد که به حدی از تحزب برسد، مثلا 300 عضو و در یک سوم استانها هم
دفتر داشته باشد. بعد از شش ماه اگر توانست به این حد نصابها برسد مجوز فعالیت
دائم میگیرد اگر نتوانست منتفی میشود.
برداشتم این است از این 400 حزبی که
وزارت کشور مجوز داده و تعداد زیادی از این مجوزها کاغذی در جیب یک نفر برای روز
مباداست، به نظرم از این تعداد 350 حزب منتفی میشوند و نمیتوانند شرایط قانون جدید
را کسب کنند، این حرکت خوبی است. جبهه پیروان هم 16 عضو دارد ممکن است برخی از این
احزاب نتوانند خود را تطبیق دهند بنابراین ساختارها مقداری تغییر میکند.
بنده یک موضع عمومی دارم و معتقدم که در
رسانهها و محافل عمومی به مصلحت نیست که انتخابات از الان کلید بخورد اما در درون
احزاب محافل و تشکیلات اشکالی ندارد که بحثها شروع شود. ایجاد فضای زودهنگام
انتخاباتی را به ضرر کشور میدانم چرا که ما کارهای زمین مانده زیادی داریم.
توقعات آقایان اصلاحطلب از روحانی
بسیار زیاد بود و همه توقعاتی که آنان از روحانی داشتند به کرسی ننشست، روحانی هم
با مواضعی که اعلام کرد خودش را متعهد به احزاب و جریانهای سیاسی نمیداند، البته
گفت که مدیران را از آن 24میلیون انتخاب میکنم که تعداد زیادی را هم از آنها
منصوب کرد و بهای نسبتا خوبی به اصلاح طلبان داد.
به اصلاح طلبان توصیه میکنم خیلی گلایهمند
نباشند که روحانی هم توقعات ما را اجرا نکرد اصولا خاستگاه روحانی در سابقه سیاسی
اصولگرایی است اما در رقابتها روحانی رأی بیشتر اصلاح طلبان را به خود اختصاص
داد، حق آنان را هم داده است و توقع اضافی داشتن خوب نیست.
جانشین فرمانده کل ارتش درباره احتمال
مطرح شدن مذاکرات در موضوع موشکی توسط غرب، گفت: اجازه بازدید از مراکز نظامی به
هیچ شخصیت و هیچ کشوری داده نمیشود.
به گزارش میزان، امیر سرتیپ احمد رضا پوردستان درباره احتمال مطرح شدن مذاکرات در موضوع موشکی توسط غرب اعلام کرد: توانمندی موشکی ما از قابلیت هایی است که به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست.
جانشین فرمانده کل ارتش با تاکید بر اینکه ستاد کل نیروهای مسلح موضع ایران اسلامی را در حوزه دفاعی مشخص کرده است، اضافه کرد: اجازه بازدید از مراکز نظامی به هیچ شخصیت و هیچ کشوری داده نمیشود.
وی درباره آخرین تحولات سوریه نیز عنوان کرد: انسجام و هماهنگی بسیار خوبی در مجموعه نیروهای مسلح حاضر در سوریه و مستشاران ایرانی وجود دارد.
امیر پوردستان افزود: وقتی شرایط تکفیری ها را در سوریه مرور می کنیم، مشاهده می کنیم که تروریستها در مرحله اضمحلال و عقب نشینی هستند و در ماه های آینده شاهد از بین رفتن گروهک های تروریستی در سوریه خواهیم بود.
آمریکا بدنبال تضعیف مولفههای قدرت ملیمان است
همچنین سردار غلامرضا جلالی در مراسم صبحگاه مشترک بسیج دانش آموزی و رزمایش پدافند غیر عامل در هنرستان پیام منطقه پنج تهران، اظهار داشت: مسئله دشمنی آمریکا با ما به این زودی حل نمی شود لذا چنانچه هرگونه توافقی هم با آنها صورت گیرد باز هم بدعهدی می کنند و این نشان می دهد مسئله دشمنی ما با آمریکاییها حتی با بر جام هم حل نمی شود.
سردار جلالی ادامه داد: انقلاب اسلامی ایران داعیهدار حکومت مستقل اسلامی که همان مردم سالاری دینی باشد، است و اگر این مدل در دنیا موفق شود بساط آنها را در دنیا جمع میکند پس ناکار آمد جلوه دادن انقلاب اسلامی ایران از سیاستهای آنها در دشمنی با مردم کشورمان محسوب میشود لذا اباما یا ترامپ فرقی با هم ندارند.
وی تصریح کرد: آمریکاییها دنبال آن هستند تا مولفههای قدرت ملی ما از جمله قدرت دفاعی کشور را کاهش دهند لذا اینکه امروز بحث گفتوگو در خصوص توانمندیهای دفاعی کشورمان را مطرح میکنند برای رسیدن به همین هدف است از سوی دیگر بوجود آوردن داعش نیز برای مقابله با ایران بود اما این شمشیر دولبه اکنون علیه خودشان کار می کند.
رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور خاطرنشان کرد: امروز در عراق و سوریه با آموزش و هدایتهای سپاه و بقیه نهادهای کشور محور مقاومت شکل یافته است البته ما در عراق و سوریه ارتش و نیروی منظم سپاه را نبردیم بلکه فکر و اندیشه شهید فهمیدهها را منتقل کردیم که این باعث شده بسیج مردمی در سوریه و حشدالشعبی در عراق مثل بسیج ما شکل بگیرد.
سردار جلالی افزود: بسیج و همه جوانان آماده هستند تا به هرگونه تهدیدی از سوی آمریکایی ها پاسخ دهند؛ پیام این رزمایش پیام آمادگی و وحدت و به دولت آمریکا پیام آمادگی کشور برابر تهدیدات آنها است.
رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور در پایان گفت: امروز فرهنگ بسیجی از مرز های کشور عبور کرده به نحوی که شاهد هستیم در عراق و سوریه این فرهنگ نیروی مقاومت مردمی را در سوریه و حشد الشعبی را در عراق شکل می دهد به همین دلیل امروز شهید حججی نه تنها برای ما بلکه برای مردم عراق و سوریه نیز یک اسوه است به عبارت دیگر باز تولید شهید فهمیده ها در این دو کشور به یک فرهنگ جاری تبدیل شده است.
به گزارش میزان، امیر سرتیپ احمد رضا پوردستان درباره احتمال مطرح شدن مذاکرات در موضوع موشکی توسط غرب اعلام کرد: توانمندی موشکی ما از قابلیت هایی است که به هیچ عنوان قابل مذاکره نیست.
جانشین فرمانده کل ارتش با تاکید بر اینکه ستاد کل نیروهای مسلح موضع ایران اسلامی را در حوزه دفاعی مشخص کرده است، اضافه کرد: اجازه بازدید از مراکز نظامی به هیچ شخصیت و هیچ کشوری داده نمیشود.
وی درباره آخرین تحولات سوریه نیز عنوان کرد: انسجام و هماهنگی بسیار خوبی در مجموعه نیروهای مسلح حاضر در سوریه و مستشاران ایرانی وجود دارد.
امیر پوردستان افزود: وقتی شرایط تکفیری ها را در سوریه مرور می کنیم، مشاهده می کنیم که تروریستها در مرحله اضمحلال و عقب نشینی هستند و در ماه های آینده شاهد از بین رفتن گروهک های تروریستی در سوریه خواهیم بود.
آمریکا بدنبال تضعیف مولفههای قدرت ملیمان است
همچنین سردار غلامرضا جلالی در مراسم صبحگاه مشترک بسیج دانش آموزی و رزمایش پدافند غیر عامل در هنرستان پیام منطقه پنج تهران، اظهار داشت: مسئله دشمنی آمریکا با ما به این زودی حل نمی شود لذا چنانچه هرگونه توافقی هم با آنها صورت گیرد باز هم بدعهدی می کنند و این نشان می دهد مسئله دشمنی ما با آمریکاییها حتی با بر جام هم حل نمی شود.
سردار جلالی ادامه داد: انقلاب اسلامی ایران داعیهدار حکومت مستقل اسلامی که همان مردم سالاری دینی باشد، است و اگر این مدل در دنیا موفق شود بساط آنها را در دنیا جمع میکند پس ناکار آمد جلوه دادن انقلاب اسلامی ایران از سیاستهای آنها در دشمنی با مردم کشورمان محسوب میشود لذا اباما یا ترامپ فرقی با هم ندارند.
وی تصریح کرد: آمریکاییها دنبال آن هستند تا مولفههای قدرت ملی ما از جمله قدرت دفاعی کشور را کاهش دهند لذا اینکه امروز بحث گفتوگو در خصوص توانمندیهای دفاعی کشورمان را مطرح میکنند برای رسیدن به همین هدف است از سوی دیگر بوجود آوردن داعش نیز برای مقابله با ایران بود اما این شمشیر دولبه اکنون علیه خودشان کار می کند.
رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور خاطرنشان کرد: امروز در عراق و سوریه با آموزش و هدایتهای سپاه و بقیه نهادهای کشور محور مقاومت شکل یافته است البته ما در عراق و سوریه ارتش و نیروی منظم سپاه را نبردیم بلکه فکر و اندیشه شهید فهمیدهها را منتقل کردیم که این باعث شده بسیج مردمی در سوریه و حشدالشعبی در عراق مثل بسیج ما شکل بگیرد.
سردار جلالی افزود: بسیج و همه جوانان آماده هستند تا به هرگونه تهدیدی از سوی آمریکایی ها پاسخ دهند؛ پیام این رزمایش پیام آمادگی و وحدت و به دولت آمریکا پیام آمادگی کشور برابر تهدیدات آنها است.
رئیس سازمان پدافند غیر عامل کشور در پایان گفت: امروز فرهنگ بسیجی از مرز های کشور عبور کرده به نحوی که شاهد هستیم در عراق و سوریه این فرهنگ نیروی مقاومت مردمی را در سوریه و حشد الشعبی را در عراق شکل می دهد به همین دلیل امروز شهید حججی نه تنها برای ما بلکه برای مردم عراق و سوریه نیز یک اسوه است به عبارت دیگر باز تولید شهید فهمیده ها در این دو کشور به یک فرهنگ جاری تبدیل شده است.
همانطور که از اظهارات سخنگوی محترم
شورای نگهبان پیداست، اگر شورای نگهبان هنگام تصویب قانون اساسی نیز مرجع تشخیص و
رد قوانین خلاف شرع بود حضور اقلیتهای مذهبی در مجلس شورای اسلامی را نیز نامشروع
اعلام میکرد
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در
خصوص مشروعیت حضور غیرمسلمانان در شوراهای شهر و روستا بیانیه ای صادر
کردند.
به گزارش ایلنا، متن این بیانیه به شرح زیر است؛
قانون انتخابات شوراها در سال ۱۳۷۵ در مجلس شورای اسلامی تصویب و شورای نگهبان نیز عدم مغایرت آن را با شرع و قانون اساسی اعلام نمود. بنا بر تبصره یک ماده ۲۶ این قانون پیروان اقلیتهای مذهبی نیز میتوانند به عضویت شورای شهر انتخاب شوند اما امسال سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد که در شورای نگهبان در مورد این تبصره رأیگیری و خلاف شرع تشخیص دادهشده و به مراجع ذیربط برای ابلاغ و اجرا فرستادهشده است. بنا بر مصوبه جدید شورای نگهبان، عضویت یک عضو محترم زرتشتی شورای شهر یزد که در دوره چهارم عضو این شورا بود و در دوره پنجم نیز صلاحیتش از سوی مراجع چهارگانه تأیید و در انتخابات آخر اردیبهشت امسال از طرف مردم انتخاب شد، خلاف شرع است.
غیر از قاعده نفی سبیل (مستفاد از آیه ۱۴۱ سوره نساء: لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبیلاً) دلیل فقهی دیگری نمیتواند مستند این نظر شورای نگهبان باشد. ولی آیا این آیه و قاعده هر نوع مدیریت و سلطه و استعلایی را شامل میشود، یا در مورد نوع خاصی از استعلا است؟ و به فرض اینکه مراد از این آیه هر نوع مدیریت و سلطهای باشد، آیا عضویت شورای شهر از قبیل ولایت و سلطه است و قاعده نفی سبیل آن را نفی میکند یا اعضای شورای شهر که موظفاند در چارچوب مقررات مدون کار کنند ولایت و استیلایی بر مردم ندارند؟
۱- آیه شریفه «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبیلاً»، به نظر بعضی از فقها به قرینه سیاقیِ جمله قبل از آن «فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» در مورد قیامت است و به نظر بعضی دیگر در مقام تشریع است و محدود به قیامت نیست. بنا بر توسعه معنای این آیه، کافران با وصف کفرشان نباید استیلای کافرانه بر مسلمین داشته باشند؛ بنابراین، مدیریت انسانی و عقلایی کافران نفی نشده است. بعلاوه در این آیه بحث از ایمان و کفر است و مناسبت حکم و موضوع نیز بر چیزی بیش از این دلالت نمیکند. توضیح اینکه یک فرد ممکن است به گونههای مختلف بر مسلمانان استیلا داشته باشد: استیلای علمی و تخصصی، مثلاینکه یک دانشمند و متخصص یک مجتمع پژوهشی، صنعتی یا بهداشتی و درمانی را اداره میکند. اداره یک کارخانه و بیمارستان یا راهبری قطار و کشتی توسط یک کافر، سلطه کافرانه بر کارگران، بیماران یا مسافران نیست که مشمول قاعده نفی سبیل باشد. بنای عقلا و متشرعه در چنین مواردی بر تفکیک بین مدیریت علمی - تخصصی و استیلای دینی است. مدیریت علمی و تخصصی هیچ ضدیتی با دین افراد آن مجموعه ندارد همانطور که از نام آن پیداست، مدیریت تخصصی است نه حاکمیت غیردینی بر مجموعه دینداران. امروزه مدیریت شهری نیز یک پست تخصصی است که با ضوابط معین و بر طبق مقررات مشروع عمل میکند و جایی برای استیلای کفر و دین در آن وجود ندارد. همه نهادهای جمهوری اسلامی مقررات معینی دارند که کلیات آن در قانون اساسی آمده و مورد تأیید اکثر مردم ایران قرارگرفته است. هیچیک از نهادهای منبعث از قانون اساسی (حتی هیئت دولت) بر هیچکسی استیلای خارج از قانون ندارند. نه اعضای مسلمان شورای شهر میتوانند در محدوده وظایف خود بر اقلیتهای مذهبی استیلا داشته باشند و آنان را به اکراه به اسلام سوق دهند و نه اعضای غیرمسلمان آن میتوانند بر شهروندان مسلمان (هرچند در اقلیت باشند تا چه رسد به اینکه در اکثریت باشند) استیلای غیر اسلامی داشته باشند و آنان را به کفر بکشانند. البته اگر مدیریت جامعه اسلامی به دست مسلمانان باشد و به هر دلیل بد عمل کنند زمینه اعراض از اسلام را در بعضی از مردم پدید میآورند.
۲- امروزه اکثر کشورها بهطور قانونمند اداره میشوند. در ایران نیز با رأی مردم به قانون اساسی، نظام کشور مبتنی بر قانون شکلگرفته و مشروعیت همه مسئولیتها ناشی از مشروعیت قانون اساسی است. همه مدیران ادارات و وزارتخانهها و اعضای شوراها برای اجرای قوانین عادی و درنهایت برای اجرای قانون اساسی که میثاق ملی است انجام وظیفه میکنند؛ بنابراین، هیچیک از اینان إعمال ولایت نمیکنند. عمل به قانون إعمال ولایت نیست و اگر ولایت کافران بر مسلمانان جایز نباشد ربطی به عمل به قانون و قرارداد بین دولت و ملت ندارد. میتوان گفت تنها ولایت با قانون اساسی و نهادی است که طبق قانون اساسی در محدودهای ولایت دارد.
۳-همانطور که از اظهارات سخنگوی محترم شورای نگهبان پیداست، اگر شورای نگهبان هنگام تصویب قانون اساسی نیز مرجع تشخیص و رد قوانین خلاف شرع بود حضور اقلیتهای مذهبی در مجلس شورای اسلامی را نیز نامشروع اعلام میکرد. خوب است اعضای محترم شورای نگهبان تذکر پدرانه امام خمینی را به یاد بیاورند که به آنان گفت: یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیریها است. حکومت فلسفه عملیِ برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین میکند (صحیفه امام، ج۲۱، ص ۲۱۸).
۴- مردم عزیز ایران میدانند اینگونه برداشتها از شریعت اسلام فهم عده معدودی از فقها از اسلام است و باوجود اختلافنظر در این موارد نمیتوان دین را در برداشتهای اینان منحصر کرد؛ بنابراین، کسی نباید با استناد به اینگونه نظرها احکام شرع را موردحمله قرار دهد و اسلام را دین سخت، مُضیق و غیرقابل اجرا معرفی کند. دین اسلام به فرمایش امام باقر (ع) سعهصدر بیشتری دارد و از بعضی از برداشتهای تنگ نظرانه وسیعتر است (ر.ک.به: الفقیه، ۱، ۲۵۸).
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
به گزارش ایلنا، متن این بیانیه به شرح زیر است؛
قانون انتخابات شوراها در سال ۱۳۷۵ در مجلس شورای اسلامی تصویب و شورای نگهبان نیز عدم مغایرت آن را با شرع و قانون اساسی اعلام نمود. بنا بر تبصره یک ماده ۲۶ این قانون پیروان اقلیتهای مذهبی نیز میتوانند به عضویت شورای شهر انتخاب شوند اما امسال سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد که در شورای نگهبان در مورد این تبصره رأیگیری و خلاف شرع تشخیص دادهشده و به مراجع ذیربط برای ابلاغ و اجرا فرستادهشده است. بنا بر مصوبه جدید شورای نگهبان، عضویت یک عضو محترم زرتشتی شورای شهر یزد که در دوره چهارم عضو این شورا بود و در دوره پنجم نیز صلاحیتش از سوی مراجع چهارگانه تأیید و در انتخابات آخر اردیبهشت امسال از طرف مردم انتخاب شد، خلاف شرع است.
غیر از قاعده نفی سبیل (مستفاد از آیه ۱۴۱ سوره نساء: لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبیلاً) دلیل فقهی دیگری نمیتواند مستند این نظر شورای نگهبان باشد. ولی آیا این آیه و قاعده هر نوع مدیریت و سلطه و استعلایی را شامل میشود، یا در مورد نوع خاصی از استعلا است؟ و به فرض اینکه مراد از این آیه هر نوع مدیریت و سلطهای باشد، آیا عضویت شورای شهر از قبیل ولایت و سلطه است و قاعده نفی سبیل آن را نفی میکند یا اعضای شورای شهر که موظفاند در چارچوب مقررات مدون کار کنند ولایت و استیلایی بر مردم ندارند؟
۱- آیه شریفه «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبیلاً»، به نظر بعضی از فقها به قرینه سیاقیِ جمله قبل از آن «فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» در مورد قیامت است و به نظر بعضی دیگر در مقام تشریع است و محدود به قیامت نیست. بنا بر توسعه معنای این آیه، کافران با وصف کفرشان نباید استیلای کافرانه بر مسلمین داشته باشند؛ بنابراین، مدیریت انسانی و عقلایی کافران نفی نشده است. بعلاوه در این آیه بحث از ایمان و کفر است و مناسبت حکم و موضوع نیز بر چیزی بیش از این دلالت نمیکند. توضیح اینکه یک فرد ممکن است به گونههای مختلف بر مسلمانان استیلا داشته باشد: استیلای علمی و تخصصی، مثلاینکه یک دانشمند و متخصص یک مجتمع پژوهشی، صنعتی یا بهداشتی و درمانی را اداره میکند. اداره یک کارخانه و بیمارستان یا راهبری قطار و کشتی توسط یک کافر، سلطه کافرانه بر کارگران، بیماران یا مسافران نیست که مشمول قاعده نفی سبیل باشد. بنای عقلا و متشرعه در چنین مواردی بر تفکیک بین مدیریت علمی - تخصصی و استیلای دینی است. مدیریت علمی و تخصصی هیچ ضدیتی با دین افراد آن مجموعه ندارد همانطور که از نام آن پیداست، مدیریت تخصصی است نه حاکمیت غیردینی بر مجموعه دینداران. امروزه مدیریت شهری نیز یک پست تخصصی است که با ضوابط معین و بر طبق مقررات مشروع عمل میکند و جایی برای استیلای کفر و دین در آن وجود ندارد. همه نهادهای جمهوری اسلامی مقررات معینی دارند که کلیات آن در قانون اساسی آمده و مورد تأیید اکثر مردم ایران قرارگرفته است. هیچیک از نهادهای منبعث از قانون اساسی (حتی هیئت دولت) بر هیچکسی استیلای خارج از قانون ندارند. نه اعضای مسلمان شورای شهر میتوانند در محدوده وظایف خود بر اقلیتهای مذهبی استیلا داشته باشند و آنان را به اکراه به اسلام سوق دهند و نه اعضای غیرمسلمان آن میتوانند بر شهروندان مسلمان (هرچند در اقلیت باشند تا چه رسد به اینکه در اکثریت باشند) استیلای غیر اسلامی داشته باشند و آنان را به کفر بکشانند. البته اگر مدیریت جامعه اسلامی به دست مسلمانان باشد و به هر دلیل بد عمل کنند زمینه اعراض از اسلام را در بعضی از مردم پدید میآورند.
۲- امروزه اکثر کشورها بهطور قانونمند اداره میشوند. در ایران نیز با رأی مردم به قانون اساسی، نظام کشور مبتنی بر قانون شکلگرفته و مشروعیت همه مسئولیتها ناشی از مشروعیت قانون اساسی است. همه مدیران ادارات و وزارتخانهها و اعضای شوراها برای اجرای قوانین عادی و درنهایت برای اجرای قانون اساسی که میثاق ملی است انجام وظیفه میکنند؛ بنابراین، هیچیک از اینان إعمال ولایت نمیکنند. عمل به قانون إعمال ولایت نیست و اگر ولایت کافران بر مسلمانان جایز نباشد ربطی به عمل به قانون و قرارداد بین دولت و ملت ندارد. میتوان گفت تنها ولایت با قانون اساسی و نهادی است که طبق قانون اساسی در محدودهای ولایت دارد.
۳-همانطور که از اظهارات سخنگوی محترم شورای نگهبان پیداست، اگر شورای نگهبان هنگام تصویب قانون اساسی نیز مرجع تشخیص و رد قوانین خلاف شرع بود حضور اقلیتهای مذهبی در مجلس شورای اسلامی را نیز نامشروع اعلام میکرد. خوب است اعضای محترم شورای نگهبان تذکر پدرانه امام خمینی را به یاد بیاورند که به آنان گفت: یکی از مسائل بسیار مهم در دنیای پرآشوب کنونی نقش زمان و مکان در اجتهاد و نوع تصمیم گیریها است. حکومت فلسفه عملیِ برخورد با شرک و کفر و معضلات داخلی و خارجی را تعیین میکند (صحیفه امام، ج۲۱، ص ۲۱۸).
۴- مردم عزیز ایران میدانند اینگونه برداشتها از شریعت اسلام فهم عده معدودی از فقها از اسلام است و باوجود اختلافنظر در این موارد نمیتوان دین را در برداشتهای اینان منحصر کرد؛ بنابراین، کسی نباید با استناد به اینگونه نظرها احکام شرع را موردحمله قرار دهد و اسلام را دین سخت، مُضیق و غیرقابل اجرا معرفی کند. دین اسلام به فرمایش امام باقر (ع) سعهصدر بیشتری دارد و از بعضی از برداشتهای تنگ نظرانه وسیعتر است (ر.ک.به: الفقیه، ۱، ۲۵۸).
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم