اوین
نامه ی کیهان 5 شنبه 4 آبان ماه سال6 139
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "اگر بارزاني محاكمه
نشود!"
عقب نشيني بارزاني از «همه پرسي» برگزار شده و تن دادن وي به
مذاکره! اگرچه کافي نيست اما، به اندازه خود اتفاق مهم و معني داري است. ديروز
اعلام شد دولت اقليم ضمن«تعليق» همه پرسي صهيونيستي تجزيه کردستان عراق، خواستار
توقف جنگ شده و در عين حال اعلام کرده، آماده مذاکره با دولت مرکزي نيز هست. اين
عقب نشيني از سوي چهره اي صورت مي گيرد که طي هفته هاي گذشته، بنا به دلايلي به
هيچ صراطي مستقيم نبود و با وجود هشدارهاي پي در پي جريان هاي سياسي مختلف بدون
توجه به تبعات خوابي که براي منطقه ديده شده، روي برگزاري همه پرسي اصرار مي کرد
مي گفت، مرغ يک پا دارد!
ورود قاطع دولت و ارتش عراق به ميدان در کنار حمايت هاي محکم ايران از همسايه اش در کنار همراهي عقلاي کرد با دولت بغداد از يک طرف و همراه نشدن ساير کشورها با بارزاني، از طرف ديگر را مي توان از جمله دلايل عقيم ماندن اين توطئه ناميد و البته در اين ميان نقش برجسته سردار سليماني ستودني است. خامي و حماقت شخص بارزاني را نيز نبايد در شکست سنگين اين توطئه کثيف بي تاثير دانست. توطئه اي که شايد امروز متوقف شده باشد اما، قطعا رها نشده است. بارزاني اميد زيادي به همراهي نظامي آمريکايي ها داشت و نگاهي به اظهارات پيش از همه پرسي وي نيز نشان از اين واقعيت دارد. بارزاني مي گفت، «نگاه نکنيد بسياري از کشورها در تريبون هاي رسمي با برگزاري همه پرسي مخالفت مي کنند، پس از برگزاري اين همه پرسي، خواهيد ديد ما تنها نيستيم.» رسانه هاي تجزيه طلب هم به طور مرتب، از وعده هاي پنتاگون براي کمک به شبه نظاميان مي نوشتند، بدون توجه به اينکه آمريکا، توان آغاز يک جنگ خانمانسوز ديگر در منطقه را ندارد. ناتواني آمريکا در همراهي نظامي با تجزيه طلبان را نيز بايد در اين شکست، موثر دانست.
دولت بغداد اما، اين عقب نشيني را«کافي» ندانسته و خواستار «ابطال» (نه تعليق) همه پرسي شده است. با توجه به تبعات خطرناک اين همه پرسي براي منطقه به ويژه براي مردم خوب و مظلوم کُرد و آرايشي که رسانه هايي مثل بي بي سي و رهبران رژيم صهيونيستي در حمايت از اين حرکت گرفته بودند، مي توان اين درخواست دولت عراق را «هوشمندانه» و «درست» تعبير کرد. فراموش نکنيم که، بارزاني پيش از اين مصرانه، خواستار برگزاري همه پرسي شده و به خيال خام خود، براي خام کردن ديگران گفته بود، اعلام استقلال را به حال تعليق در مي آورد! اين را هم به ياد داشته باشيم که، قرار نبود اين همه پرسي، به عراق و تجزيه اين کشور محدود بماند. فقط کافي بود اين همه پرسي به نتيجه برسد و رژيمي با مختصات «اسرائيل» و با نام «کردستان» در دل منطقه «جعل» شود، بلافاصله نوبت به شهرهاي سني نشين عراق مي رسيد. پس از عراق نيز نوبت سوريه بود. رهبران کردهاي سوريه جزو نخستين جريان هاي سياسي بودند که از تجزيه عراق حمايت کردند! ماجرا قطعا به سوريه هم ختم نمي شد و بسياري از کشورهاي منطقه حتي عربستان را هم دربر مي گرفت!
شايد درک پايين «بارزاني» از شرايط واقعي منطقه يا انگيزه هاي احمقانه اي مثل تلاش براي کسب محبوبيت يا حتي گرفتن چند امتياز کم ارزش، وي را وارد چنين بازي خطرناکي کرده باشد. سوءاستفاده از غيبت «مام جلال» که الحق، حلقه اتحاد بين تمام جريان هاي سياسي در عراق بود (از کردهاي مذهبي بگير تا کردهاي سکولار و دولت مرکزي در حمايت از اين شخصيت اتفاق نظر داشتند) براي عرض اندام نيز مي تواند از انگيزه هاي بارزاني براي ارتکاب چنين حماقتي باشد.
شايد بارزاني متوجه نباشد اما وقتي رژيم صهيونيستي از اين همه پرسي حمايت مي کند و چهره هاي سياسي اين رژيم مي گويند، براي مهار ايران و مقاومت، بايد در همسايگي اين کشور حضور داشته باشيم! يا وقتي مي بينيم اين طرح مي خواهد دومينووار تمام منطقه را درگير کند، يعني ماجرا مهم تر از يک همه پرسي ساده يا احترام به خواسته هاي يک عده مردم! و... است. اين يعني، ماجرا (در خوش بينانه ترين حالت) فراتر از فهم افرادي مثل بارزاني است. اين همه پرسي، دقيقا کارکرد داعش را براي رژيم صهيونيستي داشت. مگر ماموريت داعش چيزي غير از ايجاد «جنگ مذهبي» براي تجزيه عراق، سوريه و تضعيف مقاومت و در نهايت مهار ايران بود؟! صاحبان پروژه همه پرسي تجزيه کردستان عراق هم به دنبال جايگزيني پروژه شکست خورده داعش اين بار از طريق ايجاد «جنگ قومي» بودند؛ همان پروژه شيطاني «صهيونيسم مسيحي» که سالهاست دنبال مي شود. چگونه؟ بخوانيد:
«در سوريه اي که هرج و مرج حاکم است، با توجه به اينکه در ميان مخالفان سني، چهره ميانه رويي وجود ندارد و همچنين افزايش سلطه بشار اسد، رئيس جمهور سوريه، نفوذ فزاينده ايران در مرزهاي اسرائيل، روابط نزديک تر ترکيه با حماس و همکاري اخير آن با ايران، اصل «دشمن دشمن من دوست من است» ممکن است بتواند مورد استفاده قرار گيرد. پس به نفع اسرائيل است که به سرعت براي حمايت از منطقه سياسي جديد کُردها در سوريه وارد عمل شود....حتي اگر بنيامين نتانياهو از تلاش هاي کُردها براي دستيابي به دولت خود در عراق حمايت کند، بدون ترديد دولت اسرائيل بايد به سخنان سرلشکر يئيرگلان معاون سابق ارتش اسرائيل، گوش فرا دهد که از ناميدن «پ ک ک» (حزب کارگران کردستان ترکيه) به عنوان يک حزب تروريستي امتناع مي ورزيد...بنا بر اين اسرائيل بايد به سرعت از منطقه کردستان در حال پيدايش در سوريه حمايت کند و روابط خود را با آنکارا از يک طرف و کُردها از سوي ديگر متمايز سازد.» (انديشکده دولتي و صهيونيستي بگين سادات/اکتبر 2017/مهر ماه 96)
ديروز حيدر عبادي مذاکره با اقليم کردستان براي حل اين مناقشه را، مشروط به ابطال همه پرسي کرد. به اعتقاد راقم اين سطور حتي، اين شرط هم کافي نيست. محاکمه بارزاني به جرم همکاري با رژيم صهيونيستي، براي پياده سازي طرح شيطاني صهيونيسم مسيحي مي تواند آغاز خوبي براي حل دائمي اين مناقشات باشد. هيچ کس حتي عقلاي کرد در اينکه بارزاني به کشور، مردم و همسايگانش خيانت کرد، اختلافي ندارند. بسياري از رهبران سياسي کرد طي روزهاي گذشته، بارزاني را «خائن» و در بهترين حالت، «سياستمداري ضعيف» خوانده و وضعيتي را که امروز بر مردم اقليم حاکم شده، نتيجه مستقيم سياست هاي غلط وي دانسته اند. در کجاي دنيا با خيانت کار مذاکره مي شود؟ پاسخ روشن است. در اسپانيا، با جدايي طلبان چه کردند؟ رهبران سياسي کاتالان ها اکنون کجا هستند؟ تمام رهبران اصلي اين جريان در اسپانيا زنداني شده و در انتظار محاکمه به سر مي برند.
اکنون که در حال مطالعه اين وجيزه ايد، صحبت از برکناري بارزاني از سوي همقطارانش است. گفته شده تا پايان همين ماه ميلادي (کمتر از 5 روز ديگر) ممکن است بارزاني از قدرت کنار گذاشته شود. محاکمه بارزاني پس از برکناري مي تواند بيش از همه براي کردهاي عراق و پس از آن براي کشور عراق و حتي براي منطقه مفيد باشد. سواي از تبعات سياسي مثبت اين محاکمه، عدم برخورد با چنين فردي به معني زير پا گذاشتن عدالت است. فراموش نبايد کرد دولت عراق پيش از اين، همه هشدارهاي لازم را به تجزيه طلبان کرد داده و گفته بود برگزاري چنين همه پرسي آن هم در شرايط حساس امروز، مي تواند به داعش جان تازه اي بخشيده و امنيت تمام عراق که به زحمت بازگشته را دوباره از آن بگيرد. در کجاي دنيا با چنين فردي مذاکره مي کنند؟
اگر فردي مثل بارزاني به فرض محال در آمريکا همه پرسي تجزيه برگزار کرده بود، با وي چه رفتاري مي شد؟ آيا با او مذاکره مي شد يا به شديدترين وجهي مجازاتش مي کردند؟ نويسنده: جعفر بلوري
ورود قاطع دولت و ارتش عراق به ميدان در کنار حمايت هاي محکم ايران از همسايه اش در کنار همراهي عقلاي کرد با دولت بغداد از يک طرف و همراه نشدن ساير کشورها با بارزاني، از طرف ديگر را مي توان از جمله دلايل عقيم ماندن اين توطئه ناميد و البته در اين ميان نقش برجسته سردار سليماني ستودني است. خامي و حماقت شخص بارزاني را نيز نبايد در شکست سنگين اين توطئه کثيف بي تاثير دانست. توطئه اي که شايد امروز متوقف شده باشد اما، قطعا رها نشده است. بارزاني اميد زيادي به همراهي نظامي آمريکايي ها داشت و نگاهي به اظهارات پيش از همه پرسي وي نيز نشان از اين واقعيت دارد. بارزاني مي گفت، «نگاه نکنيد بسياري از کشورها در تريبون هاي رسمي با برگزاري همه پرسي مخالفت مي کنند، پس از برگزاري اين همه پرسي، خواهيد ديد ما تنها نيستيم.» رسانه هاي تجزيه طلب هم به طور مرتب، از وعده هاي پنتاگون براي کمک به شبه نظاميان مي نوشتند، بدون توجه به اينکه آمريکا، توان آغاز يک جنگ خانمانسوز ديگر در منطقه را ندارد. ناتواني آمريکا در همراهي نظامي با تجزيه طلبان را نيز بايد در اين شکست، موثر دانست.
دولت بغداد اما، اين عقب نشيني را«کافي» ندانسته و خواستار «ابطال» (نه تعليق) همه پرسي شده است. با توجه به تبعات خطرناک اين همه پرسي براي منطقه به ويژه براي مردم خوب و مظلوم کُرد و آرايشي که رسانه هايي مثل بي بي سي و رهبران رژيم صهيونيستي در حمايت از اين حرکت گرفته بودند، مي توان اين درخواست دولت عراق را «هوشمندانه» و «درست» تعبير کرد. فراموش نکنيم که، بارزاني پيش از اين مصرانه، خواستار برگزاري همه پرسي شده و به خيال خام خود، براي خام کردن ديگران گفته بود، اعلام استقلال را به حال تعليق در مي آورد! اين را هم به ياد داشته باشيم که، قرار نبود اين همه پرسي، به عراق و تجزيه اين کشور محدود بماند. فقط کافي بود اين همه پرسي به نتيجه برسد و رژيمي با مختصات «اسرائيل» و با نام «کردستان» در دل منطقه «جعل» شود، بلافاصله نوبت به شهرهاي سني نشين عراق مي رسيد. پس از عراق نيز نوبت سوريه بود. رهبران کردهاي سوريه جزو نخستين جريان هاي سياسي بودند که از تجزيه عراق حمايت کردند! ماجرا قطعا به سوريه هم ختم نمي شد و بسياري از کشورهاي منطقه حتي عربستان را هم دربر مي گرفت!
شايد درک پايين «بارزاني» از شرايط واقعي منطقه يا انگيزه هاي احمقانه اي مثل تلاش براي کسب محبوبيت يا حتي گرفتن چند امتياز کم ارزش، وي را وارد چنين بازي خطرناکي کرده باشد. سوءاستفاده از غيبت «مام جلال» که الحق، حلقه اتحاد بين تمام جريان هاي سياسي در عراق بود (از کردهاي مذهبي بگير تا کردهاي سکولار و دولت مرکزي در حمايت از اين شخصيت اتفاق نظر داشتند) براي عرض اندام نيز مي تواند از انگيزه هاي بارزاني براي ارتکاب چنين حماقتي باشد.
شايد بارزاني متوجه نباشد اما وقتي رژيم صهيونيستي از اين همه پرسي حمايت مي کند و چهره هاي سياسي اين رژيم مي گويند، براي مهار ايران و مقاومت، بايد در همسايگي اين کشور حضور داشته باشيم! يا وقتي مي بينيم اين طرح مي خواهد دومينووار تمام منطقه را درگير کند، يعني ماجرا مهم تر از يک همه پرسي ساده يا احترام به خواسته هاي يک عده مردم! و... است. اين يعني، ماجرا (در خوش بينانه ترين حالت) فراتر از فهم افرادي مثل بارزاني است. اين همه پرسي، دقيقا کارکرد داعش را براي رژيم صهيونيستي داشت. مگر ماموريت داعش چيزي غير از ايجاد «جنگ مذهبي» براي تجزيه عراق، سوريه و تضعيف مقاومت و در نهايت مهار ايران بود؟! صاحبان پروژه همه پرسي تجزيه کردستان عراق هم به دنبال جايگزيني پروژه شکست خورده داعش اين بار از طريق ايجاد «جنگ قومي» بودند؛ همان پروژه شيطاني «صهيونيسم مسيحي» که سالهاست دنبال مي شود. چگونه؟ بخوانيد:
«در سوريه اي که هرج و مرج حاکم است، با توجه به اينکه در ميان مخالفان سني، چهره ميانه رويي وجود ندارد و همچنين افزايش سلطه بشار اسد، رئيس جمهور سوريه، نفوذ فزاينده ايران در مرزهاي اسرائيل، روابط نزديک تر ترکيه با حماس و همکاري اخير آن با ايران، اصل «دشمن دشمن من دوست من است» ممکن است بتواند مورد استفاده قرار گيرد. پس به نفع اسرائيل است که به سرعت براي حمايت از منطقه سياسي جديد کُردها در سوريه وارد عمل شود....حتي اگر بنيامين نتانياهو از تلاش هاي کُردها براي دستيابي به دولت خود در عراق حمايت کند، بدون ترديد دولت اسرائيل بايد به سخنان سرلشکر يئيرگلان معاون سابق ارتش اسرائيل، گوش فرا دهد که از ناميدن «پ ک ک» (حزب کارگران کردستان ترکيه) به عنوان يک حزب تروريستي امتناع مي ورزيد...بنا بر اين اسرائيل بايد به سرعت از منطقه کردستان در حال پيدايش در سوريه حمايت کند و روابط خود را با آنکارا از يک طرف و کُردها از سوي ديگر متمايز سازد.» (انديشکده دولتي و صهيونيستي بگين سادات/اکتبر 2017/مهر ماه 96)
ديروز حيدر عبادي مذاکره با اقليم کردستان براي حل اين مناقشه را، مشروط به ابطال همه پرسي کرد. به اعتقاد راقم اين سطور حتي، اين شرط هم کافي نيست. محاکمه بارزاني به جرم همکاري با رژيم صهيونيستي، براي پياده سازي طرح شيطاني صهيونيسم مسيحي مي تواند آغاز خوبي براي حل دائمي اين مناقشات باشد. هيچ کس حتي عقلاي کرد در اينکه بارزاني به کشور، مردم و همسايگانش خيانت کرد، اختلافي ندارند. بسياري از رهبران سياسي کرد طي روزهاي گذشته، بارزاني را «خائن» و در بهترين حالت، «سياستمداري ضعيف» خوانده و وضعيتي را که امروز بر مردم اقليم حاکم شده، نتيجه مستقيم سياست هاي غلط وي دانسته اند. در کجاي دنيا با خيانت کار مذاکره مي شود؟ پاسخ روشن است. در اسپانيا، با جدايي طلبان چه کردند؟ رهبران سياسي کاتالان ها اکنون کجا هستند؟ تمام رهبران اصلي اين جريان در اسپانيا زنداني شده و در انتظار محاکمه به سر مي برند.
اکنون که در حال مطالعه اين وجيزه ايد، صحبت از برکناري بارزاني از سوي همقطارانش است. گفته شده تا پايان همين ماه ميلادي (کمتر از 5 روز ديگر) ممکن است بارزاني از قدرت کنار گذاشته شود. محاکمه بارزاني پس از برکناري مي تواند بيش از همه براي کردهاي عراق و پس از آن براي کشور عراق و حتي براي منطقه مفيد باشد. سواي از تبعات سياسي مثبت اين محاکمه، عدم برخورد با چنين فردي به معني زير پا گذاشتن عدالت است. فراموش نبايد کرد دولت عراق پيش از اين، همه هشدارهاي لازم را به تجزيه طلبان کرد داده و گفته بود برگزاري چنين همه پرسي آن هم در شرايط حساس امروز، مي تواند به داعش جان تازه اي بخشيده و امنيت تمام عراق که به زحمت بازگشته را دوباره از آن بگيرد. در کجاي دنيا با چنين فردي مذاکره مي کنند؟
اگر فردي مثل بارزاني به فرض محال در آمريکا همه پرسي تجزيه برگزار کرده بود، با وي چه رفتاري مي شد؟ آيا با او مذاکره مي شد يا به شديدترين وجهي مجازاتش مي کردند؟ نويسنده: جعفر بلوري