نگاه بازجویانه اوین نامه ی به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب.

نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب. 8 آبان -96

اصلاح طلبان بر کرسي مديريت نشسته و با زبان منتقدان حرف مي زنند
    
سرويس سياسي- در حالي که اصلاح طلبان عملا قدرت اجرايي کشور را در دست دارند، در مواضع رسانه اي و اعلامي خود مي کوشند با انتقاد از دولت و ادعاي نگرفتن سهم خود از قدرت، ضمن بدهکارکردن بيشتر دولت به خود، ژست منتقد گرفته و پاسخگو نيز نباشند.
    
روزنامه بهار در مطلبي نوشت: «معلوم است که اصلاح طلبان سهم شان را از آزادي، قدرت سياسي و امکانات اجتماعي ناشي از حضور روحاني مي خواهند، اين امري منفي نيست... اصلاح طلبان هر چقدر در اين بازي کوتاه بيايند، امکان بيشتري را به جريان تماميت خواهي که سکوهاي انتصابي را دارد و امکان حضور در سکوهاي انتخابي را هم بر ديگر جريان ها تنگ مي کند، خواهد داد».
    
اين فعال سياسي اصلاح طلب همچنين تصريح کرده است: «واقعيت اين است که آقاي روحاني از پتانسيل اصلاح طلبان استفاده کرده و در مبارزات انتخاباتي به آنها وعده داده است، همچنين قول داده که وعده هايش را فراموش نمي کند اما حالا يکي بعد از ديگري خلاف وعده هايش عمل مي کند... متاسفانه اخلاق روادارانه، جوانمردانه و دوستانه در مناسبات دولت رعايت نمي شود. مجموعه اعتدالي در دولت تصور مي کنند آنها همه کاره مناسبات سياسي وانتخاباتي بودند و همه اتفاقات به دست آنها رقم خورد».
     
    
دولت روحاني چهارچوب ندارد
    
روزنامه قانون در مطلبي به اختلافات ميان اصلاح طلبان با دولت روحاني پرداخته و دولت دوازدهم را دولتي بدون چهارچوب خواند.
    
در بخشي از اين گفت وگو آمده است: «دولت آقاي روحاني مورد حمايت گروه هاي مختلف بوده است. روحاني شعار اعتدال را به عنوان رويکرد خود انتخاب کرد و اين شعار مبتني بر روشي است که مي تواند جريان چپ اصلاح طلب معتدل را در کنار جريان راست اصولگراي معتدل قرار بدهد. در حقيقت از روش اعتدال در راستاي نزديک سازي جريانات سياسي استفاده کرده و از ديد دولت، اين روش به عنوان چهارچوبي از بايدها و نبايدها به لحاظ ارزشي تعريف نشده است».
    
وي ادامه داد: «به نظرم بيش از آنکه روحاني در دولتش يک جريان فکري خاص را دنبال کند، سعي کرده تا معتدلان دو جريان چپ اصلاح طلب و راست محافظه کار را در کنار يکديگر قرار بدهد».
    
اين فعال سياسي اصلاح طلب با وجود اين اظهار داشت: «بايد توضيح داد که اصلاح طلبي طيف گسترده اي از خواسته هاست که بر اساس اين خواسته ها مي تواند اصلاح طلبان ليبرال و اصلاح طلبان با گرايش هاي عدالت طلبانه را در کنار يكديگر قرار دهد. بي شك روحاني، بستر فعاليت دوباره را براي اصلاح طلبان مهيا کرده است».
    
گفتني است مدعيان اصلاحات پيش از اين با تعبيري توهين آميز از دولت روحاني با عنوان رحم اجاره اي ياد مي کردند و براي آن فاقد اصالت بودند و با وجود اين که اکثريت وزرا و اعضاي کابينه به اين طيف از جريان سياسي کشور تعلق گرفته است باز ناراضي بوده و خواستار سهم بيشتري هستند!
    
    
    
روحاني مظلوم نمايي مي کند!
    
روزنامه زنجيره اي بهار به نقل از فعال سياسي اصلاح طلب که به حمايت عجيب و غريب از دولت روحاني مشهور است نوشت: «با کمال تاسف بايد بگويم آقاي روحاني هيچ اصراري ندارد که پاسخگوي مطالبات اين ۲۴ ميليون، دانشجويان، اصلاح طلبان و کساني باشد که شبانه روز در ستادهاي او فعاليت کردند... انگار آقاي روحاني خيال شان راحت است که ديگر به راي مردم احتياجي ندارد. بنابراين دست خود را از حمايت مردم شسته اند و اصلاً و ابداً به نظر نمي رسد که ايشان دغدغه اي براي اين ۲۴ ميليون داشته باشند».
    
وي همچنين گفته است: «ما انتظار داشتيم در دولت آقاي روحاني يک يا دو چهره خانم وزير باشند، اهل سنت به دولت دعوت شوند و يک کرد در کابينه باشد. نه تنها اين ها تحقق پيدا نکرد بلکه آن نفوذ و حضوري که زنان در دولت اول ايشان داشتند هم امروز از بين رفته است. در واقع نه تنها دولت دوم آقاي روحاني يک گام به جلو نبوده است بلکه چند گام به عقب بوده است... من از آقاي روحاني عذرخواهي مي کنم. اما فکر مي کنم او دارد مظلوم نمايي مي کند».
    
    
    
وداع با ژنرال هاي مديريتي
    
روزنامه آفتاب يزد در مطلبي نوشت: «روحاني هنگام معرفي وزراي کابينه دولت يازدهم، اظهار داشت که در شرايط پيچيده کنوني، کشور را بايد ژنرال هاي باتجربه اداره کنند و فرصت آزمون و خطا وجود ندارد. از همين روي هم ميانگين سني دولت نخست او 57 سال بوده است. او پس از اما و اگرهاي فراوان و کش وقوس هاي متعدد در دولت دوم خود از يک وزير جوان استفاده کرد اما باز هم نتوانست مرزهاي سني کابينه اش را جابه جا کند و حتي يک پله نيز نزول کرد و ميانگين سني کابينه وي به عدد 58 رسيد».
    
اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت: «شايد بهتر باشد نگاه دولتمردان، نيز متوجه پوست اندازي دنيا شود و ديدگاه هايشان را نسبت به «جوانان» تغيير دهند و با ميزهايشان وداع گويند بگذارند فضا و فرصت براي ظهور و بروز جوانان نيز فراهم شود. آنها به اتاق هاي فکر کوچ کنند و جوانان پشت ميز قرار گيرند. هر چند که اتخاذ اين نگاه از سوي مديران کشور بعيد به نظر مي رسد».
    
پيش از اين کارشناسان تاکيد کرده بودند که «مردم انتظار دارند که در زندگي روزمره آنها تغيير حاصل شود؛ بنابراين دولت کنوني بايد تلاش کند که موفق شود؛ و اين امکان ندارد مگر اينکه تغيير ساختاري بزرگي دهد و بسياري از مديران سنگين پاي بي طراوت کنوني را تغيير دهد و در رويکردهاي متصلبي که در عرصه هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي پاسخ نداده تغيير ايجاد کند و با شادابي و توان افزون تر وارد صحنه شود و به نيازهاي مردم پاسخ دهد».
    
بي تحرکي دولت يازدهم موجب شد تا بسياري از کارشناسان عنوان «دولت پير و خسته» را براي آن انتخاب کنند. انتظار بر اين بود که در دولت دوازدهم اين نقص بزرگ ترميم شود که متاسفانه چنين نشد.
    
اعتراض اين روزنامه زنجيره اي در حالي است که مدعيان اصلاحات به دفعات بي توجه به لزوم چرخش نخبگان، اصطلاح «ژنرال» را اختراع کرده، تقديس مي کنند و در معادله اي واژگونه، نشانه حقانيت افراد معرفي مي کنند!
    
        
جاده صاف کني براي باج خواهي از ايران 
    
روزنامه آرمان در مطلبي نوشت: «با روي کار آمدن ترامپ در آمريکا احتمال هر اتفاق ناگواري در منطقه خاورميانه وجود دارد. اين وضعيت درباره ايران نيز وجود دارد و ممکن است ترامپ هر اقدامي درباره ايران انجام دهد. مهم ترين اولويت در اين زمينه عدم تهديد متحدان آمريکا در منطقه خاورميانه مانند عربستان و اسرائيل از سوي ايران است... احتمال اين که تنش بين ايران و آمريکا در دوران ترامپ به تنش نظامي کشيده شود،خيلي زياد است و به نظر مي رسد برخورد نظامي بين ايران وآمريکا جدي تر از گذشته شده است».
    
روزنامه هاي زنجيره اي مدعي اصلاحات، برخلاف واقعيت موجود اصرار دارند تا ترامپ را ديوانه معرفي کرده و با استناد به ديوانگي ترامپ نسخه ذلت مي پيچند.
    
اين در حالي است که شواهد متعدد گوياي اين واقعيت است که ادعاي ديوانگي ترامپ يک ترفند براي ايجاد رعب در طرف هاي مقابل آمريکاست.
    
مدعيان اصلاحات که اين روزها همسو با آمريکايي ها و اروپايي ها بر ديوانه بودن ترامپ اصرار دارند، همان جماعتي است که مردم را از «سايه جنگ» مي ترساند و در مقابل اين پرسش که چرا بعد از آن همه تعريف و تمجيد اغراق آميز درباره برجام و دستاوردهايي که براي آن برشمرده بوديد، دست خالي از اين ميدان بازگشته ايد، پاسخ مي دادند، برجام «سايه جنگ» را از سر ملت رفع کرده است! يعني اگر امتيازات فراواني داده ايم و در برابر آن فقط چند وعده نسيه تحويل گرفته ايم، غير از آن چاره اي نداشته ايم و در عوض، سايه جنگ را از سر ملت دور کرده ايم!
    
امروزه اين نگراني جدي وجود دارد که مبادا جريان ياد شده با دميدن در شيپور ديوانگي ترامپ و يا باور کردن ادعاي حريف درباره ديوانگي او، زمينه وادادگي ديگري نظير آنچه در برجام شاهد آن بوديم را رقم بزنند و با اين توجيه که طرف مقابل يک ديوانه تمام عيار است به باج خواهي ها و زورگويي هاي پي در پي آمريکا تن بدهند و در يک کلمه به بهانه «ديوانگي ترامپ»! ملت را با همان فاجعه و خسارت بزرگي روبرو کنند که به بهانه «سايه جنگ» روبرو کردند.
    
        
مصادره آيت الله راستي کاشاني!
    
بهزاد نبوي عضو سازمان منحله مجاهدين انقلاب در گفت و گويي به اختلافات اين سازمان با مرحوم آيت الله راستي کاشاني نماينده امام در اين سازمان در اوايل دهه شصت پرداخت.
    
روزنامه شرق که بخش هايي از اين گفت وگو را منتشر کرده است به نقل از بهزاد نبوي نوشت:«شايد بتوان گفت اختلاف هاي ما با ايشان عمدتا بر سر مواضع فکري و عملکردهاي اجرائي ما بود. خصوصا از زماني که من و آقاي سلامتي در دولت شهيد رجايي به عنوان وزراي ايشان حضور پيدا کرديم، اختلاف ها تشديد شد يا شايد حتي بتوان گفت، ايجاد شد».
    
بهزاد نبوي ادامه داد: «دليلش هم حضور من در راس ستاد بسيج اقتصادي و اعمال سياست هاي سهميه بندي کالا بود که در آن زمان عليه آن به شدت تبليغ مي شد. آقاي سلامتي وزير کشاورزي وقت هم به دليل اجراي قانون اصلاحات ارضي مصوب شوراي انقلاب، مورد انتقاد هم فکران آقاي راستي بود. در واقع اختلاف ها از اين نوع بود. به طورکلي نگاه ما به عدالت اقتصادي با نگاه آن مرحوم متفاوت بود. ايشان درباره عدالت معتقد بود اگر به همه آنچه در احکام فقهي اسلام آمده عمل کنيم، عدالت حاکم مي شود و کار اضافي لازم نيست. نظر ما اين بود که براي استقرار عدالت، هر اقدامي که خلاف شرع نباشد، مي توان انجام داد. اختلاف نظر عمدتا بر سر اين نوع مسائل بود».
    
بهزاد نبوي به اين سوال جواب نمي دهد که دو روي ماجرا که نقل کرده است يعني نظر آيت الله راستي کاشاني که براي رسيدن به عدالت انجام هر آن چه در فقه آمده است کافي است و نظر آن ها که بايد هر کاري که غير شرعي نباشد انجام دهيم چه تفاوتي با هم دارند؟!
    
بهزاد نبوي در اين گفت و گو تلاش دارد که اختلافات ميان سازمان و آيت الله راستي کاشاني را سطحي خوانده و اين گونه قلمداد کند که آنها با آيت الله راستي کاشاني در اواخر عمر به اشتراک نظر رسيده بودند!
    
جعفر شاکري صفت عضو گروه موحدين و از اعضاي اصلي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي از اعضاي قديمي سازمان مجاهدين انقلاب درباره مصادره آيت الله راستي کاشاني پس از فوت ايشان مي گويد:«همين افراد که الآن با آقاي هاشمي خوب شدند، در جريان مجلس ششم وي را خانه نشين کردند. بعدها هم که مي خواستند جلوي ولايت فقيه بايستند دوباره پشت آقاي هاشمي رفتند و همين کارها را يک روز با آقاي راستي هم کردند. آيت الله راستي مي گفت «علت اينکه شما (جناح چپ سازمان) اين حرف ها را نمي پذيريد اين است که مطالب، دانش و اطلاعاتتان با اطلاعات غير اصيل اسلامي، مخلوط است». خودشان آيت الله راستي را به امام معرفي کردند و اوايل با او خوب بودند، بعد وي را خراب کردند، دوباره بعد از فوت ايشان به سمت آقاي راستي رفتند و ايشان را مصادره کردند، در حالي که آيت الله راستي برخي از اينها را منحرف مي دانست».