گزیده ها قسمت هفتم

گزیده ها قسمت هفتم 8 آذر -96
مدت‌هاست که برای حل معضل آلودگی و حفاظت از محیط‌ زیست دولتمردان از حضور خودروهای برقی و هیبریدی به بازار ایران سخن می‌گویند. خودروهایی که چند ماهی است حتی مجال ثبت سفارش هم به آنها داده نمی‌شود.
به گزارش شهروند، مدت‌هاست که برای حل معضل آلودگی و حفاظت از محیط‌ زیست دولتمردان از حضور خودروهای برقی و هیبریدی به بازار ایران سخن می‌گویند. خودروهایی که چند ماهی است حتی مجال ثبت سفارش هم به آنها داده نمی‌شود.

البته به گفته حسین اسفهبدی معاون وزیر صنعت پیشنهادی به شریعتمداری در رابطه با گشایش سایت ثبت سفارش برای واردات خودروهای هیبریدی ارایه شده و اجرای آن در انتظار دستور سکاندار ساختمان سمیه است..اما موتورسیکلت‌ها دیگر معضل این روزهای پایتخت است که برخلاف تصور عموم حتی سهمی بالاتر از خودروها در آلایندگی کلانشهر تهران دارند.

آنگونه که رئیس اسبق سازمان محیط‌زیست می‌گوید: آلایندگی یک موتورسیکلت کاربراتوری ٦ برابر یک خودرو پژو ٢٠٦ است.آن‌گونه که آمار‌ها نشان می‌دهد ٣,٥‌میلیون موتورسیکلت در تهران وجود دارد که یک‌میلیون و نیم آن آلایندگی بالایی دارند.

محمدجواد محمدی‌زاده که در حاشیه دومین نمایشگاه خودروی تهران سخن می‌گفت،  افزود: در حال حاضر ٩٠‌هزار تاکسی در تهران تردد می‌کنند که از این تعداد فقط ٣٠٠ خودروی هیبریدی در این شهر وجود دارد اما ما این آمادگی را دارد که شرکت پارکرو آمادگی این را دارد که یک‌سوم حمل‌ونقل عمومی کشور را به خودروهای هیبریدی تجهیز کند. رئیس اسبق سازمان محیط‌ زیست  به «شهروند» توضیح داد: بر اساس قانون بودجه وزارت نفت باید ۶‌هزار و ۸۰۰ دلار از قیمت واردات هر خودروی هیبریدی را از محل صرفه‌جویی در مصرف سوخت پرداخت کند اما تاکنون این اتفاق رخ نداده است.

این در حالی است که اگر این وزارتخانه سهم خود را برای کاهش مصرف سوخت پرداخت کند، این خودروها ٣٠‌میلیون تومان ارزان‌تر در اختیار مصرف‌کنندگان قرار می‌گیرد. نماینده رسمی خودروی هیبریدی هیوندای با اشاره به این‌که سوناتای هیبریدی در کشور به تولید داخل می‌رسد، گفت: برای تحقق این موضوع رایزنی‌های لازم با وزارت صنعت انجام شده است. 
نحوه مسدودشدن «ویز» به اعتماد عمومی ضربه زد. این موضوع را دیروز وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در برنامه صبحانه کاری اتاق بازرگانی عنوان کرد.
فاز دوم رجیستری موبایل از چهاردهم آذرماه اجرا می‌شود 

به گزارش شهروند، نحوه مسدودشدن «ویز» به اعتماد عمومی ضربه زد. این موضوع را دیروز وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در برنامه صبحانه کاری اتاق بازرگانی عنوان کرد.

محمدجواد آذری‌جهرمی ضمن انتقاد از نحوه اجرای دستور قضائی درباره مسدود‌شدن اپلیکیشن مسیریاب ویز گفت: اگر چه برای مسدود‌شدن این اپلیکیشن که اسراییلی است و ما نیز استفاده از آن را قبول نداریم، دستور قضائی صادر شد، اما نحوه اجرای آن به اعتماد عمومی برای استفاده از اپلیکیشن‌های داخلی صدمه زد.به گفته او درست است که در مواردی دولت مانع توسعه استارت‌آپ‌هاست، اما تنها دولت در این موضوع نقش ندارد و موانع برای استارت‌آپ‌ها زیاد است.

آن‌طور که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات می‌گوید شروع به کار این شرکت‌ها به دلیل موانع دست‌وپاگیر زما‌نبر است و حتی روال انحلال این شرکت‌ها هم حداقل سه ماه زمان می‌برد. استارت‌آپ‌ها ممکن است در ۹۰‌درصد موارد شکست بخورند اما روند انحلال آنها به‌ حدی دشوار است که اقدام به این کار نمی‌کنند و ممکن است بعدها برای آنها مشکل‌ساز شود.

آن‌گونه که این عضو کابینه می‌گوید کسی که برای کسب‌وکارهای نوپا مانع ایجاد کند، مانع شبکه ملی اطلاعات است و این در حالی است که ۱۷‌درصد فارغ‌التحصیلان کشور در حوزه فناوری اطلاعات هستند که باید برای آنها برنامه‌ریزی اشتغال انجام شود.

درآمد ۲۰۰۰‌میلیارد تومانی ارتباطات زیرساخت
وزیر ارتباطات همچنین به انتقادات مطرح‌شده در مورد نحوه خصوصی‌سازی در وزارتخانه تحت مدیریتش اشاره و عنوان کرد كه برخی می‌گویند شرکت‌ها بیشتر خصولتی شدند اما در حال حاضر تنها شرکت ارتباطات زیرساخت به صورت مستقیم برای ارتباطات درآمد دارد که درآمد آن سالانه ۲۰۰۰‌میلیارد تومان است که در مقایسه با درآمد سایر بخش‌ها ازجمله اپراتورها و مخابرات ٦ تا ٧‌درصد بازار را تشکیل می‌دهد.

به گفته آذری‌جهرمی حجم بازار ارتباطات کشور امروز ۳۵‌هزار‌ میلیارد تومان است که مطابق برنامه ششم باید ۲.۵ برابر شود. البته در حوزه ارتباطات ثابت عقب‌ماندگی‌هایی داریم که باید جبران شود؛ چون به نظر می‌رسد بازار این بخش یک‌دهم آن چیزی است که باید باشد؛ در صورتی که در حوزه موبایل این توسعه اتفاق افتاده است.آن‌طور که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات می‌گوید رشد ارزش IT در برنامه ششم توسعه ۱۹.۴ است و حتی اگر دولت دخالتی در این بازار نداشته باشد، ۱۹.۴‌درصد رشد خواهد داشت.

در موضوع رجیستری اهل سکوت‌کردن نیستم
آذری‌جهرمی درباره طرح رجیستری موبایل هم گفت: موبایل شامل اقلام ضروری خانواده‌ها نیست و شامل اقلام لوکس محسوب می‌شود، اما در موضوع رجیستری اینجانب اهل سکوت‌کردن نیستم.

به گفته وزیر ارتباطات فاز دوم طرح رجیستری موبایل برای مبارزه با قاچاق برای تمام مدل‌های گوشی و تبلت برند ازجمله برند اپل از چهاردهم آذرماه اجرایی می‌شود و افرادی که قصد خرید موبایل دارند باید به اصالت گوشی خریداری‌شده توجه کنند. آن‌طور که آذری‌جهرمی می‌گوید تمامی واردکنندگان موبایل ملزم به ثبت کالای وارداتی در گمرک و ارایه خدمات پس از فروش هستند.

او در عین ‌حال با اشاره به واردات موبایل‌های شرکت اپل و اجرای طرح رجیستری موبایل گفت: بر اساس قانون، وزارت صمت به کسی که نمایندگی ارایه خدمات در داخل کشور شرکت اپل داشته باشد، اجازه واردات می‌دهد و ظاهرا یک عده‌ای این چارچوب را بنا بر مدل وزارت صمت دارند و اینها واردات موبایل و تجهیزات آیفون را انجام می‌دهند و خدمات هم باید ارایه دهند.

این مقام مسئول به سیاست شرکت اپل مبنی بر نداشتن نمایندگی رسمی در ایران اشاره و خاطرنشان کرد: تا به امروز وزارت صمت سیاستی مبنی بر الزامی‌کردن شرکت مبنی بر ساخت و احداث یک نمایندگی رسمی در ایران نداشته و به همین دلیل نبود نمایندگی شرکت اپل در ایران با وجود واردکنندگان دارای مجوز واردات هیچ مشکلی ندارد.

پیچ‌‌و‌خم‌‌های اداری برای توسعه کسب‌و‌کارهای نوین را بردارید
در این مراسم غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران هم با اشاره به ورود پارلمان بخش خصوصی و اتاق‌های بازرگانی استانی برای توجه جدی به استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوین با هماهنگی و همکاری سازمان‌های ذیربط ابراز امیدواری کرد که بخش خصوصی به‌ عنوان مجری اصلی عرصه فناوری اطلاعات به حساب آمده و نظرات از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مورد توجه قرار بگیرد تا در اجرای برنامه‌ها با مشکل مواجه نشویم.

به گفته شافعی رشد فناوری‌های نوین و توسعه زیرساخت‌های فناوری اطلاعات به‌سرعت در حال تسخیر عرصه‌ها و فعالیت‌های مختلف اقتصادی در سطح جهان است و باید در ایران هم ضمن حرکت در این راستا، در این زمینه جبران مافات کرده و با هماهنگ‌کردن اقتصاد کشور با فناوری‌های نو، متناسب با آن رو به جلو حرکت کنیم. آن‌ طور که او عنوان می‌کند در این حوزه مقاومت‌هایی وجود دارد و باید بهبود محیط کسب‌و‌کار و جلوگیری از مصايبی مانند رانت‌ها و پیچ‌و‌خم‌های اداری را برای رشد در این حوزه داشته باشیم.

الکترونیکی‌کردن دولت برای مبارزه با فساد
پدرام سلطانی، نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران هم در این جلسه صبحانه کاری مهمترین عامل کندی رشد استارت‌آپ‌ها و کسب‌و‌کارهای نوین را دولت و برخی وزارتخانه‌ها دانست.

آن‌طور که سلطانی می‌گوید در حال حاضر وزارت ارتباطات می‌تواند موثرترین اقدام‌ها را در مبارزه با فساد در کشور داشته باشد و به این منظور باید الکترونیکی‌کردن دولت و کاهش ارتباط فیزیکی متصدیان و کارمندان با ارباب رجوع در اولویت‌ها قرار بگیرد و سریع‌تر انجام شود.

نایب‌رئیس اتاق ایران همچنین به کاهش تعرفه واردات موبایل و تبلت اشاره و خاطرنشان کرد: امروز تبلت‌ها و موبایل‌های هوشمند وارد بازار تولید و توسعه کشور شده‌اند. ما باید تلاش کنیم تعرفه واردات آنها را به حداقل و حتی صفر برسانیم و تا جایی که می‌شود این محصولات را از مالیات بر ارزش افزوده معاف کنیم. 
حتما این روزها در فضای مجازی با هشتگ «#باید-ببازی» روبه‌رو شده‌اید. اتفاقی که در مسابقات جهانی کشتی آزاد زیر ٢٣‌سال جهان رخ داد، باعث شد تا چنین هشتگی در فضای مجازی دست به دست شود.
فکرش را هم نمی‌کردیم کشتی‌گیر آمریکایی از نماینده اسراییل شکست بخورد امیدوارم مسئولان ورزش تقدیر ویژه‌ای از علیرضا کریمی داشته باشند

به گزارش شهروند، حتما این روزها در فضای مجازی با هشتگ «#باید-ببازی» روبه‌رو شده‌اید. اتفاقی که در مسابقات جهانی کشتی آزاد زیر ٢٣‌سال جهان رخ داد، باعث شد تا چنین هشتگی در فضای مجازی دست به دست شود. این جمله از دهان علیرضا رضایی، سرمربی تیم‌ملی کشتی آزاد امید خارج شده بود که در شرایطی سخت و به ناچار مجبور شد از شاگردش بخواهد تا کشتی را مقابل حریف روسی ببازد.

در شرایطی که برخی انتقادات متوجه سرمربی تیم‌ملی کشتی آزاد شده، او خودش را در این مسأله بی‌تقصیر دانسته است. در ادامه گفت‌وگو با علیرضا رضایی را بعد از بازگشت به ایران می‌خوانید:

  نتایجی که در مسابقات کشتی آزاد زیر ٢٣‌سال جهان گرفتید، تحت‌تأثیر اتفاقی که برای علیرضا کریمی رخ داد، قرار گرفت.
بله، دقیقا همین‌طور است. با این‌که ما با تیم آماده‌ای به مسابقات جهانی اعزام شده بودیم و امید داشتیم که با مدال‌های رنگارنگ برگردیم، در روز نخست مسابقات اتفاقی افتاد که تمام تیم را تحت‌تأثیر خود قرار داد. بعد از شکست‌خوردن علیرضا کریمی برابر حریف روس، همه کشتی‌گیران مات و مبهوت بودند که چه اتفاقی برای او رخ داده است. همچنین برخی از نفرات ما می‌خواستند به او روحیه بدهند و به همین دلیل در مجموع این شکست روی روحیه سایر کشتی‌گیران هم تأثیر منفی گذاشت.

  حالا با وجود اتفاقاتی که افتاد، از نتیجه‌ای که گرفتید، راضی هستید؟
من در مجموع راضی هستم. با وجود این‌که از چند ملی‌پوش توقع بیشتری داشتیم اما گرفتن یک طلا و ٢برنز در ٧وزن نتیجه بدی نبود. من می‌گویم، ٧وزن چون در یکی از اوزان علیرضا کریمی اگر می‌خواست کشتی بگیرد، قطعا شانس نخست رسیدن به مدال طلا بود. او از حریف روس پیش بود، درحالی‌ که کشتی‌گیر مقابلش اصلا نای ایستادن هم نداشت و می‌توانست امتیازات بیشتری هم بگیرد. اگر کریمی یک مدال طلا به کارنامه ایران در این مسابقات اضافه می‌کرد، ما با ٢ طلا و ٢ برنز عملکرد قابل قبولی داشتیم و حداقل سوم جهان می‌شدیم.

به ماجرای کشتی علیرضا کریمی با حریف روس برسیم. دقیقا توضیح می‌دهید چه اتفاقی رخ داد؟
وقتی شب قبل از مسابقه فهمیدیم که برنده کشتی کریمی با حریف روس به برنده نمایندگان آمریکا و اسراییل برخورد می‌کند، اصلا فکرش را هم نمی‌کردیم که کشتی‌گیر آمریکایی در این مصاف شکست بخورد. ٢مسابقه این وزن تقریبا به صورت همزمان آغاز شد و کریمی هم با انگیزه بالا و جنگندگی خودش تا آستانه شکست حریف روس پیش رفت. تقریبا ٥دقیقه از زمان کشتی سپری شده بود که به من اطلاع دادند، کشتی‌گیر اسراییلی برنده شده است. در آن شرایط بهترین تصمیم این بود که کریمی بازنده شود تا از رویارویی او با نماینده رژیم صهیونیستی جلوگیری کنیم.

  شما به کشتی‌گیر خودتان گفتید که باید ببازی و این جمله که در فیلم منتشر شده هم به گوش می‌رسید، به هشتگی برای حمایت از کریمی تبدیل شده است؟
بهترین تصمیم ممکن در آن شرایط شکست علیرضا مقابل نماینده روس بود. لحظه اول به خود من هم شوک وارد شد اما سریعا تصمیم گرفتم که به کریمی بگویم نتیجه را واگذار کند. اگر کشتی‌گیر ما در این مسابقه برنده می‌شد و در دور بعدی طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران مقابل نماینده رژیم صهیونیستی به روی تشک نمی‌رفت، اتفاقات خیلی بدی برای کشتی ما رخ می‌داد. در آن صورت کشتی‌گیر روس حذف می‌شد و آنها به دنبال این می‌افتادند تا با استفاده از قدرت خود کشتی ایران و علیرضا کریمی را با محرومیت سنگین روبه‌رو کنند.

  اما در روزهای اخیر برخی از کادرفنی تیم‌ملی به‌ویژه شما انتقاد کردند که چرا کشتی‌گیر خودی را وادار به شکست کردید؟
اگر من نمی‌گفتم، بباز؛ چه کسی باید می‌گفت؟ مگر راه دیگری هم داشتیم؟ همان‌طور که گفتم، اگر این کار را نمی‌کردیم، برای ما تبعات سنگینی داشت. باور کنید برای من از همه سخت‌تر بود که چنین اتفاقی رخ دهد. افرادی که از این تصمیم انتقاد می‌کنند، چیزی از ورزش نمی‌دانند و تخصصی ندارند. من برای همه دوستان احترام قایل هستم اما بهتر است تحت‌تأثیر احساسات قرار نگیریم و کمی منطقی فکر کنیم. مثلا اگر کریمی آن مسابقه را می‌برد و بعدا محروم می‌شد، همه‌ چیز خوب بود؟ برای کشتی‌گیر ما فرقی نمی‌کرد، چون در هرصورت یا باید در دور اول حذف می‌شد یا در دور دوم. تنها تفاوت این بود که این مسیر باعث شد محروم نشویم.

  علیرضا کریمی یک‌بار هم با این بدشانسی روبه‌رو شده بود. شما چه درخواستی از مسئولان برای حمایت از او دارید؟
تنها کاری که ما می‌توانستیم برای این کشتی‌گیر کنیم، این بود که نگذاریم محروم شود. به زحمت و بعد از چند ساعت کلنجاررفتن توانستیم گواهی پزشکی برای او بگیریم تا با استفاده از آن مجوز کشتی‌نگرفتن مقابل کشتی‌گیر اسراییلی را داشته باشد. کریمی زحمات زیادی در سال‌های اخیر کشیده و با بدشانسی مواجه شده است. امیدوارم مسئولان ورزش کشور تقدیر ویژه‌ای از این جوان داشته باشند تا انگیزه خود را برای آینده حفظ کند. 
پاسخ اتهامات علیه دولت دفاع مقدس
بهزاد نبوی در گفت‌وگوی مفصلی با سایت جماران درباره شرایط اداره کشور در دوره جنگ و پذیرش آتش‌بس سخن گفته و با تشریح شرایط بودجه‌ای و ارزی، به اتهاماتی که دولت دفاع مقدس با آنها مواجه است، پاسخ داده است. اهم این مصاحبه را در پی می‌خوانید:

 به جز چند کشور معدود مثل لیبی -آن هم بسیار محدود- از ابتدای جنگ تقریبا هیچ کشوری به ما اسلحه و مهمات نمی‌فروخت و فکر می‌کنم به‌جز جریان مک فارلین که تعدادی موشک تاو و تجهیزات دیگری در اختیار ما گذاشته شد، ما واردات سلاح و مهمات قابل‌توجهی نداشتیم. بنابراین به فرض که ما ارز هم داشتیم، امکان تأمین نیازهای اصلی جنگ از طریق واردات وجود نداشت. به‌همین‌دلیل واردات ما مربوط به اقلامی در جنگ بود که اسلحه محسوب نمی‌شدند؛ مانند خودروی تویوتا لندکروزر یا ماشین‌آلات راه‌سازی و نظیر آن. این روند تا سال ٦٤ ادامه داشت و من حاضرم با هر کسی از نیروهای مسلح و غیر نیروهای مسلح که مدعی باشد تا سال ٦٤ دولت در حمایت ارزی و ریالی از جنگ کم گذاشته است، همین‌جا مناظره‌ای بگذاریم و با آنها مناظره کنیم... در مواردی هم پول برای کسب اسلحه داده شد و باز نتیجه‌ای به دست نیامد؛ ضمن اینکه از روش‌هایی مثل بازار سیاه و قاچاقچیان اسلحه نمی‌توان برای یک جنگ هشت‌ساله که هر ساعت ‌هزاران گلوله در آن شلیک می‌شود، تجهیزات تأمین کرد.
 دومین مرحله از سال ٦٥ تا ٦٧ بود؛ یعنی سه سال آخر جنگ. از اواخر سال ٦٤  قیمت جهانی نفت سقوط کرد و از ٣٤ دلار در هر بشکه به زیر ١٠ دلار و حتی پنج دلار رسید.
از سوی دیگر از همان اواخر ٦٤ یا اوایل ٦٥، ظاهرا بعد از تحویل هواپیماهای جدید میراژ به عراق، بمباران و موشک‌باران شدید تأسیسات و خطوط لوله نفتی و کشتی‌های حامل نفت ایران در خلیج فارس شروع شد. اینها سبب شد که صادرات نفت ما که حدود دو‌‌میلیون‌و ٢٠٠‌هزار بشکه در روز بود، به زیر یک‌میلیون بشکه در روز تقلیل یابد؛ یعنی هم قیمت یک‌چهارم شد و هم مقدار صادرات به حدود ٣٥ تا ٤٠ درصد گذشته رسید و به‌این‌ترتیب در سه سال پایانی جنگ با اندکی افت و خیز، کاهش درآمد ارزی ادامه داشت و درآمد نفت ما که در سال‌های ٦٠، ٦١ و ٦٢ حدود ٢٠‌میلیارد دلار بود، در سال ٦٤ سیری نزولی را طی کرد و به ١٣ تا ١٤‌میلیارد و در سال‌های بعدی به هفت ‌میلیارد دلار رسید. با این درآمد حتی اگر جنگ هم نبود، اساسا امکان اداره کشور وجود نداشت. بالاخره کشور یک نیاز وارداتی حداقلی داشت که باید تامین می‌شد که البته طبعا با آن شرایط تحقق نمی‌یافت. در این شرایط، در دولت آقای مهندس موسوی از این
هفت ‌میلیارد دلار حدود سه‌میلیارد دلار مستقیم به نیروهای مسلح اختصاص می‌یافت.
 ... سه‌میلیارد دلار دیگر صرف خرید کالاهای اساسی و ضروری می‌شد که به‌صورت سهمیه‌بندی‌شده با تصویب ستاد بسیج اقتصادی در اختیار مردم قرار می‌گرفت و کالاهای ضروری مورد نیاز مردم که بعضا سهمیه‌بندی نبود، مثل گندم و نان که هم سوبسید می‌گرفتند و هم بایستی به وفور در کشور وجود ‌می‌داشت.
 یک‌سوم بودجه عمومی ریالی دولت در اختیار نیروهای مسلح بود، یک‌سوم آموزش‌وپرورش و یک‌سوم بهداشت و درمان. مقادیر بسیار کم باقی‌مانده هم به کارهای جزئی اختصاص می‌یافت.
 تا آنجا که به خاطر دارم بودجه ما حدود ٤٠٠‌میلیارد تومان بود و نباید آن را با الان که
٣٠٠‌ هزار‌میلیارد تومان است مقایسه کنید. ٥٠ درصد این بودجه ٤٠٠‌ میلیارد تومانی، کسر بودجه بود. یعنی ٢٠٠‌ میلیارد تومان کسر بودجه داشتیم. در چنین شرایطی چگونه می‌توان گفت دولت از جنگ حمایت نکرده است.
 کمیسیون پشتیبانی صنعتی و مهندسی جنگ در دولت تشکیل شد... کمیسیون دو کمیته داشت؛ یکی کمیسیون مهندسی و دیگری کمیته صنعتی. من مسئول کمیته صنعتی کمیسیون بودم. در این کمیته ما آنچه کارخانه‌های داخلی توان تولید را برای جبهه و جنگ داشتند سازماندهی می‌کردیم. من در آن زمان معاون لجستیک ستاد فرماندهی کل قوا و وزیر صنایع سنگین بودم. آذرآب و واگن پارس و بچه‌های نیروهای مسلح را نشاندم و با هم توافق کردند بدون اخذ هیچ‌گونه پولی تمام آن تکنولوژی‌های نظامی را به صنایع دفاع دادند. با این وصف و این توضیحاتی که خدمت شما عرض می‌کنم، حالا می‌گویند دولت در پشتیبانی از جنگ کاری نکرده، اما بدانید که این کارها توسط دولت انجام گرفت.
  (آقای رفیق‌دوست از اختلاف میان نظامیان و دولت می‌گوید و حتی از هیئت‌دولت خاطره‌ای نقل می‌کند که شما یادداشتی به ایشان داده‌اید مبنی بر اینکه ‌ای‌کاش این اندازه که در دولت شور هست، شعور هم بود). بارها این خاطره را ایشان گفته است. تا آنجا که به خاطر دارم آن موضوع مربوط به بررسی واقعه حج خونین در سال ٦٦ در هیئت‌دولت بود و ربطی به رابطه سپاه با دولت یا موضوعات مربوط به جنگ و پشتیبانی از آن نداشت (ایشان در یک مثالی می‌گفتند که وزارت صنایع سنگین توالت صحرایی را ١٠ برابر گران‌تر از نمونه خارجی‌اش تحویل می‌داد). این مصاحبه ایشان را در زندان خواندم؛ .. درباره میزان صحت و سقم آن از آقایان احمدپور، علیزاده و غمخوار که معاونان آقای رفیق‌دوست بودند، بپرسید؛ همه این آقایان هم با آقای رفیق‌دوست همفکر و همراه بودند. توالت صحرایی که در جبهه‌ها استفاده می‌شد، چیزی ساده‌تر از کیوسک تلفن و بدون نبشی‌ها و در و پنجره‌های آن بود؛ سه ورقه فولادی به هم جوش‌داده که می‌شد یک اتاقک. یک‌طرفش هم باز بود که پرده می‌زدند. کف آن هم یک ورق آهنی می‌انداختند که وسط آن را با دستگاه برش بریده و سوراخ می‌کردند. این چیزی بود که ما در جبهه می‌دیدیم. هر کسی که استفاده از دستگاه جوش را بلد باشد، می‌تواند توالت صحرایی بسازد!! در طول تاریخ جنگ من به یاد ندارم که هیچ‌یک از نیروهای مسلح، سفارش توالت صحرایی به صنایع کشور داده باشند؛ بنابراین چیزی که سفارش داده نشده چگونه می‌تواند ١٠ برابر قیمت ارائه شده باشد.
 نمونه دیگر حمایت از پشت جبهه در زمان مهندس موسوی و در دوره‌ای که تهران و شهرهای بزرگ موشک‌باران می‌شد، ساخت پناهگاه در شهرهای بزرگ بود که در کمیسیون پشتیبانی، مهندسی و صنعتی جنگ درباره آن تصمیم گرفته شد. در آن موقع مسئله جدی بود. متأسفانه برخی از دوستان و برادران عزیز ما در نیروهای مسلح به پناهگاه‌سازی به‌عنوان کارهای لوکس و غیرضروری می‌نگریستند با این استدلال که «آقا مگر رزمنده‌های ما در خط مقدم پناهگاه دارند؟» البته بسیاری دیگر خوب تحلیل می‌کردند و می‌فهمیدند که پناهگاه یعنی حفظ مردمی که پشتیبان جنگ هستند و برای جنگ در پشت جبهه‌ها کار می‌کنند. تمام کشورهای دنیا هم در جنگ‌های بزرگ پناهگاه ساختند.
 بعد از بازپس‌گیری فاو توسط عراق، امام جانشینی فرماندهی کل قوا را در حکمی رسما به آقای هاشمی دادند و آقای هاشمی هم با هدف اینکه دولت را بیشتر در جنگ درگیر کند، از مهندس موسوی خواست ستادی تشکیل دهد. آقای مهندس موسوی را به ریاست ستاد فرماندهی کل قوا منصوب کرد و ایشان هم چند نفر از وزرا را به‌عنوان معاونان ستاد انتخاب کردند که من عهده‌دار معاونت لجستیک بودم، آقای روغنی‌زنجانی که رئیس سازمان برنامه بود، معاون برنامه‌ریزی ستاد فرماندهی کل قوا شد و به‌این‌ترتیب برنامه‌ریزی دولت و جنگ یکی شد و تأمین نیازهای لجستیک جنگ با مدیریت وزارتخانه‌ای که بیشترین دخالت را در این زمینه داشت، یکی شد. معاون فرهنگی جنگ هم آقای خاتمی شد که وزیر ارشاد وقت بود.
  این ستاد وقتی تشکیل شد که عراق فاو را پس گرفته بود و دلیل تاکتیکی مشخص آن هم این بود که بعد از عملیات کربلای ٥ فرماندهان سپاه به آقای هاشمی که فرمانده جنگ بود، گفته بودند که دیگر در جبهه جنوب طرح جدیدی ندارند. این‌طور که مرحوم آقای هاشمی به من گفتند، فرماندهان انتقال سازمان رزم به جبهه شمال را مطرح و ایشان هم ظاهرا با پیشنهاد انتقال نیروها به جبهه شمال موافقت کرده بودند.
 من معتقدم انتقال سازمان رزم به جبهه شمال یکی از اشتباهات بزرگ تاکتیکی در جنگ بود.
من از وقتی وارد ستاد فرماندهی کل قوا شدم، این خطای بزرگ را گوشزد می‌کردم و توضیح می‌دادم که تمام نقاط حیاتی و استراتژیک ما در جنوب است و جبهه شمال نه برای ما و نه برای عراقی‌ها استراتژیک نیست. بعد از انتقال سازمان رزم به جبهه شمال بود که عراق توانست شبه‌جزیره فاو را در هشت ساعت تصرف کند. هرچند خود عراقی‌ها هم از این سهولت شوکه بودند و بعد از ٣٢ ساعت وارد شهر فاو شدند. آنها خیال می‌کردند ایرانی‌ها تله گذاشته‌اند. پس از اینکه عراقی‌ها متوجه شرایط ما در جبهه جنوب شدند، همه اراضی تصرف‌شده خود را که ما در چندین عملیات قبلی از آنها گرفته بودیم، به‌سرعت پس گرفتند و البته این‌بار دیگر از مرزهای بین‌المللی به این سو نیامدند. در جبهه‌های مرکزی (عموما منطقه ایلام) هم اوضاع خوب نبود، عراقی‌ها با تک‌های خود که می‌زدند به‌راحتی از ما اسیر می‌گرفتند، به‌طوری‌که بسیاری از اسرای جنگی ما متعلق به همان روزها بودند.
 من آن‌قدر از اوضاع جبهه‌ها و تخلیه جبهه جنوب نگران بودم که یک شب حدود ساعت ١٠ با مرحوم احمدآقا تلفنی صحبت کردم و نظراتم را درباره اوضاع جبهه دادم و به پیشنهاد ایشان نامه‌ای برای امام(ره) نوشتم و خطر ازدست‌رفتن مناطق استراتژیک‌مان در جنوب را توضیح دادم و همان شب نامه را به دستشان رساندم. بعد از مدتی فرماندهان پذیرفتند که سازمان رزم باز هم به جبهه جنوب منتقل شود، البته نمی‌دانم این تصمیم چقدر به نامه من به امام(ره) مربوط می‌شد، اما بالاخره این تصمیم گرفته شد.
 در ستاد فرماندهی کل قوا اصلا بحث آتش‌بس نه‌تنها تصویب نشد؛ بلکه اصلا مطرح هم نشد. ستاد فرماندهی کل قوا بالاترین ارگان فرماندهی جنگ بود؛ وقتی آنجا مطرح نمی‌شد، به طریق اولی در دولت هم مطرح نمی‌شد.
 به یاد دارم یک شب به ما گفتند فردا دفتر آقای  رئیس‌جمهور، تعدادی از بزرگان کشور که همه آنها هم دولتی نبودند، دعوت هستند. فرماندهان جنگ، آقای هاشمی، آقای موسوی، آقای خاتمی، مرحوم مهدوی‌کنی، آقای محتشمی‌پور و...، جمعا حدود ٣٠ نفر، حضور داشتند. در آنجا نامه‌ای از امام خوانده شد. در آن نامه به وضع نامطلوب اقتصادی کشور و به نامه یکی از فرماندهان که در آن برای ادامه پیروزمندانه جنگ درخواست مقادیر غیرقابل تأمینی تجهیزات نظامی کرده بود، اشاره شده بود. البته باید توضیح دهم که آقای روغنی‌زنجانی هم به‌عنوان سازمان برنامه و بودجه و معاون برنامه و بودجه ستاد فرماندهی کل قوا در نامه‌ای به امام راحل، وضع نامطلوب اقتصادی کشور را تشریح کرده بود.
 البته امام(ره) هم در نامه پیش‌گفته‌شان، با اشاره به درخواست فوق، ادامه پیروزمندانه جنگ را «شعاری بیش» ندانستند. به‌هرحال پذیرش آتش‌بس از سوی امام(ره) در آن جلسه مطرح شد و یکی، دو روز بعد نامه رسمی امام(ره) در مجلس قرائت می‌شود. به‌این‌ترتیب مشخص است که ستاد فرماندهی کل قوا و دولت هیچ‌یک اطلاعی از پذیرش آتش‌بس نداشتند... باوجود توضیحات فوق، اعلام می‌کنم ما دنبال آتش‌بس نبودیم، بلکه دنبال این بودیم که نیروهای مسلح را به جبهه جنوب بازگردانیم که بتوانند از کشور دفاع کنند و حداقل دلیل تاکتیکی پذیرش آتش‌بس که همانا ازدست‌دادن بخش‌هایی از خوزستان بود، از بین برود.
واكنش زيباكلام به استقبال مردم براي واريز كمك‌ها به حساب شخصي اش