نگاه بازجویانه اوین نامه ی
کیهان سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه
هاي زنجيره اي جناح رقیب 11 دی – 96
مطالبه حل
مشکلات معيشتي از سوي کيهان باعث نارضايتي مردم شده است!
سرويس سياسي- روزنامه آفتاب يزد که سردبير پيشين آن فراري و در آمريکا پناهنده شده در گزارشي نوشت:««چرخ اقتصاد مي چرخد اما به همت آمارسازان!»،... «گراني ها نقد، اشتغال نسيه؛ نسخه دولت براي اقتصاد کشور»...مشتي نمونه خروار از تيتر يک هاي روزنامه کيهان با همان فونت بسيار درشت قشنگ! همه اين موارد و بيش از اينها در همين يک ماه اخير چاپ شده. گزارش هايي که حتي براي زمان انتخابات هم بيش از اندازه راديکال است چه رسد به زماني که تنها چند ماه از انتخابات مي گذرد و دولت در حال پيشبرد اهداف خود است تا برخي عقب ماندگي ها در چهار سال اول خود را جبران کند... بي انصافي است اگر بگوييم روحاني در کاهش مشکلات معيشتي موفق نبوده است... کيهان و تفکر کيهاني موجب تضعيف فضاي کسب و کار، انباشت سرمايه و جذب سرمايه گذار مي شوند... نگاه تفکر کيهاني به اقتصاد و دخالت هاي آنان موجب پديده اي به نام اعتصاب سرمايه در کشور شده است. شرايطي که سرمايه گذاران بخش خصوصي تمايلي به حضور در بازار ايران ندارند و ترجيح مي دهند خارج از ايران سرمايه گذاري کنند».
اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت:«ارزيابي آنچه در سال ها و ماه هاي اخير رخ داده نشان مي دهد تفکر کيهاني نمي تواند فرار به جلو را برگزيند و با ژست مدافع معيشت مردم خود را از هر مسئوليت مبرا کند. بدون ترديد نمي توان روي نياز معيشتي مردم موج سواري کرد تا به اهداف سياسي دست يافت. دولت روحاني در راه بهبود اقتصاد راه پر پيچ و خمي را در پيش دارد؛ راهي که شايد لازم باشد حسن روحاني از موانع آن بيشتر سخن بگويد تا مانع از اين شود که برخي که بايد پاسخگو باشند نقش مدعي را بازي کنند و مشکلات را به ديگران حواله دهند».
همچنين يکي از روزنامه هاي دست چندم مدعي اصلاحات نيز در عکس صفحه اول شماره ديروز با قراردادن تيترهاي روزنامه کيهان در نقد عملکرد اقتصادي دولت، مدعي شد که کيهان به ايجاد نارضايتي در مردم به وسيله معيشت دامن زده است.
در اين خصوص ذکر 2 نکته ضروري است. اول اينکه روزنامه «نيويورک تايمز»-فروردين 96- در گزارشي با اشاره به تداوم هراس شرکت هاي بين المللي از معامله با ايران به دليل تحريم هاي پابرجا مانده آمريکا نوشته بود:«حتي مشتاق ترين سرمايه گذاران خارجي در ايران آهسته گام برمي دارند». «آسوشيتدپرس» نيز در ماه هاي گذشته در گزارشي نوشته بود: «شرکت ها و بانک هاي بين المللي از وزارت خزانه داري آمريکا خواسته اند با صدور يک دستورالعمل مکتوب به تشريح قواعد و قوانين تعامل با ايران بپردازد وليکن دولت آمريکا به عمد از صدور هر گونه سند مکتوب در اين باره امتناع کرده است بنابراين شرکت هايي که قصد ورود به ايران را دارند فعلاً در اين باره دست نگه داشته اند». فصل مشترک تحليل هاي رسانه هاي خارجي مويد اين موضوع است که شرکت هاي خارجي مشتاق معامله با ايران باثبات و قدرتمند هستند و مسئله آنها در شرايط فعلي مواجهه با تهديدهاي علني آمريکا- برخلاف تعهد صريح در برجام- است، منتها جماعت بزک کار شيطان بزرگ حاضر نيستند نازک تر از گل به آمريکا بگويند و ترجيح مي دهند مطابق ميل آمريکا توپ را در زمين داخلي بيندازند.
دوم اينکه برخي دولتمردان و روزنامه هاي زنجيره اي با انداختن تمامي کم کاري ها و تقصيرها به گردن دولت پيش از خود، ايجاد دشمن فرضي و خيالي در آينده و درگيري مستمر با آن، انفعال در برابر گستاخي هاي آمريکا و به کارگيري سياست تنش زدايي به جاي تهديدزدايي و بيان وعده و وعيد و انکار وعده ها در زنگ حساب، موجب شده اند تا مطالبات مردم و علي الخصوص مطالبات اقتصادي بر زمين بماند.
اکنون قريب به 5 سال از آغاز به کار دولت روحاني مي گذرد، اما با اين حال روزنامه هاي مدعي اصلاحات همچنان تمامي نواقص و کم کاري ها را به منتقدين نسبت مي دهند. بهتر نيست به جاي آسمان و ريسمان بافتن، به طور مستند پاسخ دهند محتواي کدام يک از تيترهاي کيهان اشتباه است؟!
يادآور مي شود روزنامه زنجيره اي آفتاب يزد، يکي از نشريات زد و بندچي و حق العمل کار در ميان مطبوعات زرد محسوب مي شود. برخي افراطيون و محافل آلوده از اين روزنامه براي تسويه حساب هاي اقتصادي و اداري استفاده مي کنند.
جريان شناسي سياسي روزنامه زنجيره اي با يک مصداق!
روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره ديروز خود در يادداشتي با بهانه اعتراض هاي اخير به وانمودسازي از حقايق پرداخته است. در اين يادداشت آمده است: «اصولگرايان جوان تر كه پرچم انتقاد از اصولگرايان سنتي را برداشته اند، يك ويژگي مهم دارند؛ بي پروا و بسيار ريسك پذير هستند. نقطه اوج اين بي پروايي در شخص احمدي نژاد است ولي ساير آنان نيز به درجاتي ريسك پذير و بي پروا هستند و اين برخلاف اصولگرايان سنتي است كه به معناي دقيق كلمه محافظه كار نيز هستند. ويژگي ديگر اصولگرايان جديد و جوان حريص بودن آنان به قدرت است. علت نيز روشن است، آنان در دامن قدرت چشم به جهان سياست باز كردند و زندگي در بيرون از قدرت را برنمي تابند. اين دو ويژگي نه فقط براي خودشان، بلكه براي جامعه نيز كشنده و ويرانگر است. بهترين مصداق اين ادعا رفتارهاي احمدي نژاد است و اكنون نيز در جريان حمايت صريح و آشكار آنان از اعتراضات توده اي در شهرهاي گوناگون كشور است. حتي اگر مدعي نشويم كه خودشان به طورمستقيم در پشت اين وقايع هستند، خوشحالي آنان از اين اعتراضات قابل كتمان نيست.»
مصاديق در يادداشت مذکور که به زعم خود به اصولگرايان جوان پرداخته است جالب توجه است. اين يادداشت به گمان خود صفاتي را براي اصولگرايان جوان نام برده که تنها مصداق آن را در احمدي نژاد ديده است! يعني هر ويژگي را که نام مي برد مصداق آن را تنها احمدي نژاد عنوان مي کند و با اين وجود آن را به تمام اصولگرايان جوان تعميم مي دهد!
اما نکته قابل توجه که روزنامه هاي زنجيره اي و نويسنده يادداشت مذکور به عمد از آن چشم پوشي مي کنند و به اين واسطه حقيقت را آن چنانکه هست نمي گويند اين است که رئيس دولت هاي نهم و دهم از سال هاي آخر رياست جمهوري خود به تدريج با اصولگرايان زاويه گرفت و فاصله پيدا کرد تا آنجا که اکنون حلقه انحرافي بزرگ ترين دشمن خود را اصولگرايان مي نامند و چنان که در نامه مشايي به خاتمي آمده بود اين حلقه امروز به سردمداران طيف موسوم به اصلاح طلب بيشتر احساس نزديکي و قرابت مي کند و از اصولگرايان به شدت عصباني هستند.
کسان بسياري داشتيم که در طول زمان شاهد تغيير رويکرد آنها از خاستگاه سياسي شان بوده ايم. اين اتفاق در مورد کساني مانند مرحوم هاشمي نيز افتاد. حال با چه ميزاني اين روزنامه ها سعي دارند تا همچنان احمدي نژاد را اصولگرا بنامند؟!
کاهش اعتماد عمومي به سيستم بانکي
روزنامه شرق در يادداشتي به اعتراضات اخير مردمي به گراني ها و مشکلات اقتصادي پرداخته و رويکرد دولت به اين اعتراضات را يک بازي خواند که راه به جايي نمي برد.
در بخشي از اين يادداشت آمده است:«به نظر مي آيد برخي نارضايتي ها در ايران نيز از همان جنس کاهش اعتماد عمومي به سيستم بانکي و مالي کشور بر اثر نپرداختن بدهي ها باشد. دو سال است چند ميليون نفر که سرمايه هاي خود را در موسسات مالي به امانت گذاشته اند، خواستار دريافت وجوهشان هستند. برخي از آنان هر روز و در هر مقطعي تظاهرات مي کنند و وجوه خود را طلب مي کنند. از طرف دولت و بانک مرکزي هم سخناني گفته مي شود که گويي اشتباهي بوده که اين چند ميليون نفر انجام داده اند و حالا هم بايد تقاص اشتباه خود را پس بدهند.»
در ادامه اين يادداشت تصريح شده است:«سپرده گذاران با اطلاع رساني به همگان نشان داده اند که طبق مقررات بانکي روز عمل کرده اند و گناهي بر آنان نيست و بانک مرکزي نيز سعي بر فرار از اين مسئوليت دارد. اين بازي مرغ و تخم مرغ راه به جايي نمي برد، جز اينکه نارضايتي عمومي را بالا مي برد. اين تعداد عظيم سپرده گذاران با خانواده هايشان درصد مهمي از جمعيت ايران را تشکيل مي دهند و نمي توان از شرايط آنان چشم پوشي کرد.»
گفتني است دولت يازدهم و دوازدهم بدون آنکه مسئوليت خود در قبال مشکلات اقتصادي موجود کشور را بپذيرند همواره مشکلات را به گردن مسئولين سابق و منتقدان مي اندازند، اين بازي در شرايط حال حاميان دولت را نيز شاکي کرده است.
سياستگذاري اقتصادي دولت گره اشتغال را کور تر مي کند
روزنامه بهار در مطلبي با عنوان « اشتغال؛ گره کور» ضمن انتقاد از عدم برنامه اي مشخص از سوي دولت براي حل مشکل اشتغال در کشور نوشت:« بدون شک توسعه اشتغال در کشوري که اصلي ترين مسئله اش بيکاري، به ويژه جوانان تحصيل کرده است؛ امري است ضروري و مهم! زيرا اشتغال صرفا يک مسئله اقتصادي نبوده و مهم ترين عامل ثبات و يا بي ثباتي اجتماعي نيز مي باشد که بهبود آن ساير بخش هاي جامعه را نيز تحت تاثير قرار مي دهد. اما بررسي کلي لايحه بودجه 1397 نشان مي دهد که رويکرد جدي و عملي براي ايجاد اشتغال در آن به چشم نمي خورد».
اين روزنامه در ادامه با اشاره به سياستگذاري هاي دولت در لايجه بودجه 97 درباره توليدکنندگان نوشت:«ما به جاي حمايت از توليدکنندگان و کارآفرينان آنها را با هزينه هاي مالياتي ورشکست مي کنيم. به جاي معافيت چندين ساله کارآفرينان جوان؛ نه تنها از آنها ماليات گرفته مي شود، بلکه انرژي (برق، گاز، و آب) به بهاي سنگين تجاري به آنها فروخته مي شود و در عمل کسب و کارهاي کوچک به علت عوارض هاي مختلف شهرداري، هزينه هاي استعلامات و... افتتاح نشده ورشکست مي شوند.»
بهار در ادامه خطاب به تيم اقتصادي دولت نوشت: «امروز کارآفرينان از شما تسهيلات مالي نمي خواهند. چون تسهيلات مالي با بهره اي داده خواهد شد که عملا بانک ها مالک سرمايه آنها خواهند شد. الان بسياري کارخانه نيمه تمام و يا ورشکسته در کشور داريم که به تملک بانک ها در آمده و منابع ملي بلااستفاده مانده اند. کارآفرينان تسهيل قوانين و مقررات و مساعدت هاي تعرفه اي و حذف عوارض مختلف و تسهيلات بيمه اي و مالياتي را از شما مي خواهند».
بيکاري و پائين بودن سطح معيشت مردم؛ دو مشکل امروز اقتصاد کشور
روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي به مشکلات امروز اقتصادي کشور پرداخت و بيکاري و پائين بودن سطح معيشت مردم را دو مشکل امروز اقتصادي کشور خواند.
در بخشي از اين گزارش آمده است:«امروز دو مشکل و چالش در اقتصاد کشور بيش از هر چيز داراي اهميت و مورد توجه است. يکي بالابودن نرخ بيکاري و ديگري پايين بودن قدرت خريد و سطح رفاه و معيشت در دهک هاي پايين جمعيت به ويژه دو دهک اول است. هرچند هر دو اين مشکلات متاثر از شرايط عمومي اقتصاد و رکود و تحريم و بعضي از سياست هاي غلط سال هاي گذشته است؛ اما به دليل گستردگي و وسعت مشکل نيازمند اقدامات جامع، همه جانبه و فراگير است و لازم است همه عوامل دست اندرکار و موثر همکاري و در راستاي رفع مشکل تشريک مساعي کنند».
با گسترش اعتراضات مردمي به فقر و بيکاري ناشي از عملکرد دولت، روزنامه هاي زنجيره اي در شماره هاي ديروز خود اين اعتراضات را به منتقدين از جمله روزنامه کيهان نسبت دادند بي آنکه اصل مشکلات را منکر شوند!
روزنامه هاي زنجيره اي که خود به مشکلات فراوان اقتصادي اذعان دارند و همه روزه بخشي از اين مشکلات را به ناچار روايت مي کنند به اين سوال پاسخ نمي دهند که اگر کيهان و ديگر روزنامه ها و رسانه هاي منتقد و همچنين خود آنان اين مشکلات را بازگو نکنند مشکلات از بين خواهند رفت؟!
اصلاح طلبان مخالف تعيين تکليف گراني در کف خيابان
روزنامه مردمسالاري در گزارشي با عنوان «مخالفت اصلاح طلبان با تعيين تکليف گراني در کف خيابان» نوشت: «گراني برخي از اقلام بهانه اي شد براي تجمعات خياباني، اما همه صاحب نظران و کارشناسان بر اين باورند که هرگز نمي توان در کف خيابان مشکلات اقتصادي را حل کرد. عمده دلسوزان کشور بر اين باورند که جناح ها بايد دست در دست يکديگر داده و با تدابير لازم، کارشناسي دقيق مشکلاتي همچون فقر، بيکاري، تورم و رکود اقتصادي را حل کرد.»
در ادامه اين گزارش آمده است: «سيدمصطفي ميرسليم عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و کانديداي دوازدهمين انتخابات رياست جمهوري با هشتک «انتقاد مردم» هشدارهايي به دولت داده و نوشته است: شنيدن حرف و انتقاد مردم و توجه به اعتراض آنها بايد در مردمسالاري رعايت شود اما دولت نبايد اجازه دهد عده اي توطئه گر و عوام فريب، با بهانه قراردادن قيمت تخم مرغ و گوشت و تحريک مردم، هزينه هاي فتنه اي ديگر را که به مراتب خسارت بارتر از گراني است، بر مردم رنجديدۀ ما تحميل کنند.»
سرويس سياسي- روزنامه آفتاب يزد که سردبير پيشين آن فراري و در آمريکا پناهنده شده در گزارشي نوشت:««چرخ اقتصاد مي چرخد اما به همت آمارسازان!»،... «گراني ها نقد، اشتغال نسيه؛ نسخه دولت براي اقتصاد کشور»...مشتي نمونه خروار از تيتر يک هاي روزنامه کيهان با همان فونت بسيار درشت قشنگ! همه اين موارد و بيش از اينها در همين يک ماه اخير چاپ شده. گزارش هايي که حتي براي زمان انتخابات هم بيش از اندازه راديکال است چه رسد به زماني که تنها چند ماه از انتخابات مي گذرد و دولت در حال پيشبرد اهداف خود است تا برخي عقب ماندگي ها در چهار سال اول خود را جبران کند... بي انصافي است اگر بگوييم روحاني در کاهش مشکلات معيشتي موفق نبوده است... کيهان و تفکر کيهاني موجب تضعيف فضاي کسب و کار، انباشت سرمايه و جذب سرمايه گذار مي شوند... نگاه تفکر کيهاني به اقتصاد و دخالت هاي آنان موجب پديده اي به نام اعتصاب سرمايه در کشور شده است. شرايطي که سرمايه گذاران بخش خصوصي تمايلي به حضور در بازار ايران ندارند و ترجيح مي دهند خارج از ايران سرمايه گذاري کنند».
اين روزنامه زنجيره اي در ادامه نوشت:«ارزيابي آنچه در سال ها و ماه هاي اخير رخ داده نشان مي دهد تفکر کيهاني نمي تواند فرار به جلو را برگزيند و با ژست مدافع معيشت مردم خود را از هر مسئوليت مبرا کند. بدون ترديد نمي توان روي نياز معيشتي مردم موج سواري کرد تا به اهداف سياسي دست يافت. دولت روحاني در راه بهبود اقتصاد راه پر پيچ و خمي را در پيش دارد؛ راهي که شايد لازم باشد حسن روحاني از موانع آن بيشتر سخن بگويد تا مانع از اين شود که برخي که بايد پاسخگو باشند نقش مدعي را بازي کنند و مشکلات را به ديگران حواله دهند».
همچنين يکي از روزنامه هاي دست چندم مدعي اصلاحات نيز در عکس صفحه اول شماره ديروز با قراردادن تيترهاي روزنامه کيهان در نقد عملکرد اقتصادي دولت، مدعي شد که کيهان به ايجاد نارضايتي در مردم به وسيله معيشت دامن زده است.
در اين خصوص ذکر 2 نکته ضروري است. اول اينکه روزنامه «نيويورک تايمز»-فروردين 96- در گزارشي با اشاره به تداوم هراس شرکت هاي بين المللي از معامله با ايران به دليل تحريم هاي پابرجا مانده آمريکا نوشته بود:«حتي مشتاق ترين سرمايه گذاران خارجي در ايران آهسته گام برمي دارند». «آسوشيتدپرس» نيز در ماه هاي گذشته در گزارشي نوشته بود: «شرکت ها و بانک هاي بين المللي از وزارت خزانه داري آمريکا خواسته اند با صدور يک دستورالعمل مکتوب به تشريح قواعد و قوانين تعامل با ايران بپردازد وليکن دولت آمريکا به عمد از صدور هر گونه سند مکتوب در اين باره امتناع کرده است بنابراين شرکت هايي که قصد ورود به ايران را دارند فعلاً در اين باره دست نگه داشته اند». فصل مشترک تحليل هاي رسانه هاي خارجي مويد اين موضوع است که شرکت هاي خارجي مشتاق معامله با ايران باثبات و قدرتمند هستند و مسئله آنها در شرايط فعلي مواجهه با تهديدهاي علني آمريکا- برخلاف تعهد صريح در برجام- است، منتها جماعت بزک کار شيطان بزرگ حاضر نيستند نازک تر از گل به آمريکا بگويند و ترجيح مي دهند مطابق ميل آمريکا توپ را در زمين داخلي بيندازند.
دوم اينکه برخي دولتمردان و روزنامه هاي زنجيره اي با انداختن تمامي کم کاري ها و تقصيرها به گردن دولت پيش از خود، ايجاد دشمن فرضي و خيالي در آينده و درگيري مستمر با آن، انفعال در برابر گستاخي هاي آمريکا و به کارگيري سياست تنش زدايي به جاي تهديدزدايي و بيان وعده و وعيد و انکار وعده ها در زنگ حساب، موجب شده اند تا مطالبات مردم و علي الخصوص مطالبات اقتصادي بر زمين بماند.
اکنون قريب به 5 سال از آغاز به کار دولت روحاني مي گذرد، اما با اين حال روزنامه هاي مدعي اصلاحات همچنان تمامي نواقص و کم کاري ها را به منتقدين نسبت مي دهند. بهتر نيست به جاي آسمان و ريسمان بافتن، به طور مستند پاسخ دهند محتواي کدام يک از تيترهاي کيهان اشتباه است؟!
يادآور مي شود روزنامه زنجيره اي آفتاب يزد، يکي از نشريات زد و بندچي و حق العمل کار در ميان مطبوعات زرد محسوب مي شود. برخي افراطيون و محافل آلوده از اين روزنامه براي تسويه حساب هاي اقتصادي و اداري استفاده مي کنند.
جريان شناسي سياسي روزنامه زنجيره اي با يک مصداق!
روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره ديروز خود در يادداشتي با بهانه اعتراض هاي اخير به وانمودسازي از حقايق پرداخته است. در اين يادداشت آمده است: «اصولگرايان جوان تر كه پرچم انتقاد از اصولگرايان سنتي را برداشته اند، يك ويژگي مهم دارند؛ بي پروا و بسيار ريسك پذير هستند. نقطه اوج اين بي پروايي در شخص احمدي نژاد است ولي ساير آنان نيز به درجاتي ريسك پذير و بي پروا هستند و اين برخلاف اصولگرايان سنتي است كه به معناي دقيق كلمه محافظه كار نيز هستند. ويژگي ديگر اصولگرايان جديد و جوان حريص بودن آنان به قدرت است. علت نيز روشن است، آنان در دامن قدرت چشم به جهان سياست باز كردند و زندگي در بيرون از قدرت را برنمي تابند. اين دو ويژگي نه فقط براي خودشان، بلكه براي جامعه نيز كشنده و ويرانگر است. بهترين مصداق اين ادعا رفتارهاي احمدي نژاد است و اكنون نيز در جريان حمايت صريح و آشكار آنان از اعتراضات توده اي در شهرهاي گوناگون كشور است. حتي اگر مدعي نشويم كه خودشان به طورمستقيم در پشت اين وقايع هستند، خوشحالي آنان از اين اعتراضات قابل كتمان نيست.»
مصاديق در يادداشت مذکور که به زعم خود به اصولگرايان جوان پرداخته است جالب توجه است. اين يادداشت به گمان خود صفاتي را براي اصولگرايان جوان نام برده که تنها مصداق آن را در احمدي نژاد ديده است! يعني هر ويژگي را که نام مي برد مصداق آن را تنها احمدي نژاد عنوان مي کند و با اين وجود آن را به تمام اصولگرايان جوان تعميم مي دهد!
اما نکته قابل توجه که روزنامه هاي زنجيره اي و نويسنده يادداشت مذکور به عمد از آن چشم پوشي مي کنند و به اين واسطه حقيقت را آن چنانکه هست نمي گويند اين است که رئيس دولت هاي نهم و دهم از سال هاي آخر رياست جمهوري خود به تدريج با اصولگرايان زاويه گرفت و فاصله پيدا کرد تا آنجا که اکنون حلقه انحرافي بزرگ ترين دشمن خود را اصولگرايان مي نامند و چنان که در نامه مشايي به خاتمي آمده بود اين حلقه امروز به سردمداران طيف موسوم به اصلاح طلب بيشتر احساس نزديکي و قرابت مي کند و از اصولگرايان به شدت عصباني هستند.
کسان بسياري داشتيم که در طول زمان شاهد تغيير رويکرد آنها از خاستگاه سياسي شان بوده ايم. اين اتفاق در مورد کساني مانند مرحوم هاشمي نيز افتاد. حال با چه ميزاني اين روزنامه ها سعي دارند تا همچنان احمدي نژاد را اصولگرا بنامند؟!
کاهش اعتماد عمومي به سيستم بانکي
روزنامه شرق در يادداشتي به اعتراضات اخير مردمي به گراني ها و مشکلات اقتصادي پرداخته و رويکرد دولت به اين اعتراضات را يک بازي خواند که راه به جايي نمي برد.
در بخشي از اين يادداشت آمده است:«به نظر مي آيد برخي نارضايتي ها در ايران نيز از همان جنس کاهش اعتماد عمومي به سيستم بانکي و مالي کشور بر اثر نپرداختن بدهي ها باشد. دو سال است چند ميليون نفر که سرمايه هاي خود را در موسسات مالي به امانت گذاشته اند، خواستار دريافت وجوهشان هستند. برخي از آنان هر روز و در هر مقطعي تظاهرات مي کنند و وجوه خود را طلب مي کنند. از طرف دولت و بانک مرکزي هم سخناني گفته مي شود که گويي اشتباهي بوده که اين چند ميليون نفر انجام داده اند و حالا هم بايد تقاص اشتباه خود را پس بدهند.»
در ادامه اين يادداشت تصريح شده است:«سپرده گذاران با اطلاع رساني به همگان نشان داده اند که طبق مقررات بانکي روز عمل کرده اند و گناهي بر آنان نيست و بانک مرکزي نيز سعي بر فرار از اين مسئوليت دارد. اين بازي مرغ و تخم مرغ راه به جايي نمي برد، جز اينکه نارضايتي عمومي را بالا مي برد. اين تعداد عظيم سپرده گذاران با خانواده هايشان درصد مهمي از جمعيت ايران را تشکيل مي دهند و نمي توان از شرايط آنان چشم پوشي کرد.»
گفتني است دولت يازدهم و دوازدهم بدون آنکه مسئوليت خود در قبال مشکلات اقتصادي موجود کشور را بپذيرند همواره مشکلات را به گردن مسئولين سابق و منتقدان مي اندازند، اين بازي در شرايط حال حاميان دولت را نيز شاکي کرده است.
سياستگذاري اقتصادي دولت گره اشتغال را کور تر مي کند
روزنامه بهار در مطلبي با عنوان « اشتغال؛ گره کور» ضمن انتقاد از عدم برنامه اي مشخص از سوي دولت براي حل مشکل اشتغال در کشور نوشت:« بدون شک توسعه اشتغال در کشوري که اصلي ترين مسئله اش بيکاري، به ويژه جوانان تحصيل کرده است؛ امري است ضروري و مهم! زيرا اشتغال صرفا يک مسئله اقتصادي نبوده و مهم ترين عامل ثبات و يا بي ثباتي اجتماعي نيز مي باشد که بهبود آن ساير بخش هاي جامعه را نيز تحت تاثير قرار مي دهد. اما بررسي کلي لايحه بودجه 1397 نشان مي دهد که رويکرد جدي و عملي براي ايجاد اشتغال در آن به چشم نمي خورد».
اين روزنامه در ادامه با اشاره به سياستگذاري هاي دولت در لايجه بودجه 97 درباره توليدکنندگان نوشت:«ما به جاي حمايت از توليدکنندگان و کارآفرينان آنها را با هزينه هاي مالياتي ورشکست مي کنيم. به جاي معافيت چندين ساله کارآفرينان جوان؛ نه تنها از آنها ماليات گرفته مي شود، بلکه انرژي (برق، گاز، و آب) به بهاي سنگين تجاري به آنها فروخته مي شود و در عمل کسب و کارهاي کوچک به علت عوارض هاي مختلف شهرداري، هزينه هاي استعلامات و... افتتاح نشده ورشکست مي شوند.»
بهار در ادامه خطاب به تيم اقتصادي دولت نوشت: «امروز کارآفرينان از شما تسهيلات مالي نمي خواهند. چون تسهيلات مالي با بهره اي داده خواهد شد که عملا بانک ها مالک سرمايه آنها خواهند شد. الان بسياري کارخانه نيمه تمام و يا ورشکسته در کشور داريم که به تملک بانک ها در آمده و منابع ملي بلااستفاده مانده اند. کارآفرينان تسهيل قوانين و مقررات و مساعدت هاي تعرفه اي و حذف عوارض مختلف و تسهيلات بيمه اي و مالياتي را از شما مي خواهند».
بيکاري و پائين بودن سطح معيشت مردم؛ دو مشکل امروز اقتصاد کشور
روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشتي به مشکلات امروز اقتصادي کشور پرداخت و بيکاري و پائين بودن سطح معيشت مردم را دو مشکل امروز اقتصادي کشور خواند.
در بخشي از اين گزارش آمده است:«امروز دو مشکل و چالش در اقتصاد کشور بيش از هر چيز داراي اهميت و مورد توجه است. يکي بالابودن نرخ بيکاري و ديگري پايين بودن قدرت خريد و سطح رفاه و معيشت در دهک هاي پايين جمعيت به ويژه دو دهک اول است. هرچند هر دو اين مشکلات متاثر از شرايط عمومي اقتصاد و رکود و تحريم و بعضي از سياست هاي غلط سال هاي گذشته است؛ اما به دليل گستردگي و وسعت مشکل نيازمند اقدامات جامع، همه جانبه و فراگير است و لازم است همه عوامل دست اندرکار و موثر همکاري و در راستاي رفع مشکل تشريک مساعي کنند».
با گسترش اعتراضات مردمي به فقر و بيکاري ناشي از عملکرد دولت، روزنامه هاي زنجيره اي در شماره هاي ديروز خود اين اعتراضات را به منتقدين از جمله روزنامه کيهان نسبت دادند بي آنکه اصل مشکلات را منکر شوند!
روزنامه هاي زنجيره اي که خود به مشکلات فراوان اقتصادي اذعان دارند و همه روزه بخشي از اين مشکلات را به ناچار روايت مي کنند به اين سوال پاسخ نمي دهند که اگر کيهان و ديگر روزنامه ها و رسانه هاي منتقد و همچنين خود آنان اين مشکلات را بازگو نکنند مشکلات از بين خواهند رفت؟!
اصلاح طلبان مخالف تعيين تکليف گراني در کف خيابان
روزنامه مردمسالاري در گزارشي با عنوان «مخالفت اصلاح طلبان با تعيين تکليف گراني در کف خيابان» نوشت: «گراني برخي از اقلام بهانه اي شد براي تجمعات خياباني، اما همه صاحب نظران و کارشناسان بر اين باورند که هرگز نمي توان در کف خيابان مشکلات اقتصادي را حل کرد. عمده دلسوزان کشور بر اين باورند که جناح ها بايد دست در دست يکديگر داده و با تدابير لازم، کارشناسي دقيق مشکلاتي همچون فقر، بيکاري، تورم و رکود اقتصادي را حل کرد.»
در ادامه اين گزارش آمده است: «سيدمصطفي ميرسليم عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و کانديداي دوازدهمين انتخابات رياست جمهوري با هشتک «انتقاد مردم» هشدارهايي به دولت داده و نوشته است: شنيدن حرف و انتقاد مردم و توجه به اعتراض آنها بايد در مردمسالاري رعايت شود اما دولت نبايد اجازه دهد عده اي توطئه گر و عوام فريب، با بهانه قراردادن قيمت تخم مرغ و گوشت و تحريک مردم، هزينه هاي فتنه اي ديگر را که به مراتب خسارت بارتر از گراني است، بر مردم رنجديدۀ ما تحميل کنند.»