آنکه ناموزد از روزگار
هیچ ناموزد از هیچ آموزگار
باوجودآنکه عملکرد شعار 4 دهه شعارهای
ضدآمریکایی و اسراییلی و...پوششی برای دور زدن مطالبات مردم نخ نما شده است طوری
که هرزمان روزنه ای گشوده می شود که مردم معترض و خشمگین می توانند توی خیابان ها
ورود کنند بلافاصله تجمع شان تبدیل به اعتراضات و فریادهای ضدحکومتی می کند ازجمله در اعتراضات اخیر خیابانی کهفریاد مرگ بر خامنه ای و
دیکتاتور زده شد حتی یک مورد شعار علیه آمریکا داده نشد .ولی قلم زنان عاریه ای
همچنان تلاش می کنند تابرای پاک کردن صورت مسأله روضه خوانی ضدآمریکایی و اسراییلی
و عربستانی .... کنند.
شکست سنگین و انزوای جهانی آمریکای
ترامپ در بازی رسوائی که دارودسته ترامپ در شورای امنیت سازمان ملل به راه انداخته
بودند، همچنان در صدر مطالب رسانههای جهان و حتی آمریکا قرار دارد. اما چرا در
اینجا شاهد حساسیت رسانهها به ویژه آنهائی که در برابر دولت موضع دارند و همیشه
ساز مخالف میزنند، نیستیم؟ آنچه این روزها رخ داد، یک آزمون بزرگ و حیاتی برای
انقلاب و نظام بود ولی هنوز هم گویا اهمیت، حساسیت و ابعاد قضایا برای عدهای
مکشوف نشده و شاید هم آگاهند ولی به صرفه و صلاح جماعت همفکران خود نمیبینندکه حقایق
را بازگو کنند و ابهت کاری را که جمهوری اسلامی ایران در این مقطع زمانی صورت داد،
برای جامعه مطرح سازند و از دست اندرکاران مرتبط با این روند مثبت و دلگرمکننده
قدردانی نمایند تا استحکام برجام، بیش از پیش درک و احساس شود.
آمریکا با اظهار دشمنی آشکار و نهان سعی داشته و دارد به تبعیت از صهیونیستها و برای دلگرمی و باج گیری از ارتجاع عرب، همواره بر طبل دشمنی با ایران بکوبد. ترامپ امیدوار بود از فرصت طلائی به وجود آمده در جریان فضاسازیهای اخیر علیه دولت، با طرح مسئله در شورای امنیت بتواند نوعی اجماع جهانی علیه ایران را شکل دهد و در پرتو آن با دامن زدن به مسائل دلخواه خود، فرصتی برای کنار زدن برجام و بیاعتبار ساختن آن فراهم سازد. اگرچه نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل و کل دستگاه دیپلماسی آمریکا در این موضوع فعال بود و از تمامی توان و ظرفیت خود بهره گرفت اما نتوانست به اهداف ناپاک و برنامههای خود جامه عمل بپوشاند و تنها ماند و انزوای زجر دهنده ترامپ و آمریکا در مقیاس جهانی به ثبت رسید.
موضع گیریها و اظهارات مرتبط با اجلاس اخیر شورای امنیت درباره ایران به قدری برای آمریکا و ترامپ دردناک و تحقیرکننده است که آنها سعی دارند از کنار این قضایا عبور کنند و شکست سنگین دستگاه عریض و طویل دیپلماسی آمریکا را تحت الشعاع مسائل دیگر قرار دهند. اگر آنچه در شورای امنیت سازمان ملل به نمایش در آمد، برای آمریکا یک شکست بود، قطعاً برای جمهوری اسلامی ایران یک پیروزی بزرگ محسوب میشود و باید به تناسب ابعاد و اهمیت آن، شاهد مانور سیاسی – تبلیغاتی ایران باشیم که دلسوزان نظام از این فرصتهای به دست آمده برای روشنگری درخصوص توانمندیهای کشور در عبور از چنین عقبههای سخت و سرنوشت سازی بهرهبرداری کنند و دوست و دشمن بدانند که ایران اسلامی به درجهای از اقتدار، توانمندی و مهارتهای سیاسی – اجتماعی رسیده است که هر تهدیدی را به یک فرصت طلائی تبدیل کند و دشمن را منزوی، ناکام و خشمگین سازد. این پیروزی ایران اکنون ترامپ را به عکس العمل وادار کرده و او قصد دارد روز جمعه خروج آمریکا از برجام را به صورت یکطرفه اعلام کند.
متاسفانه در این روزها، شاهد واکنش فراجناحی از ناحیه کسانی نبودهایم که تاکنون از هر فرصتی برای سیاه نمائی علیه دولت و لگد زدن به برجام سوءاستفاده میکردهاند درحالی که انتظار میرفت حداقل از این قبیل زمینهها و فرصتها برای دهن کجی به دشمن فراجناحی و ملی، در همان مقیاس و با همان انگیزه برخورد مناسبی داشته باشند و انتظارات جامعه را در این زمینه در نظر بگیرند.
آنچه در شورای امنیت سازمان ملل شاهده بودیم، هدفگیری شرورانه سران آمریکای ترامپ علیه ایران بود که مشخصاً درصدد بودند بهانهای برای بیاعتبار ساختن برجام و ایجاد یک فضای سیاسی – تبلیغاتی در اجماع علیه ایران به دست آورند ولی علیرغم تلاش دشمنان و به ویژه صهیونیستها و ترامپ، این اجلاس به فرصتی برای دفاع و حمایت جامعه جهانی به نفع ایران و برجام تبدیل شد.
اگرچه قرار نیست گذشتههای تاریک را یادآوری کنیم ولی مقایسه عملکرد این جماعت در شرایط امروز با آنچه در آن دوره در پرتو تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه ایران رخ داد، بسیار حیرت انگیز است. همگان به خاطر دارند که آمریکا چگونه توانست از عملکرد ضعیف دولتهای نهم و دهم سوءاستفاده کند و با ایجاد یک اجماع جهانی علیه ایران، تمامی تحریمهای یکجانبه آمریکا را به تحریمهای جهانی تبدیل کند. ولی در آن دوره هرگز شاهد نبودیم که کسی دیگران را برای اجماع داخلی علیه دولت وقت، تحریک نماید. متاسفانه امروزه در تبلیغات مسموم رسانههای یک جناح خاص و حتی صدا و سیما شاهدیم که در پرتو محکوم کردن آشوبگران تاکید میکنند که البته اعتراض و مخالفت علیه دولت، حق طبیعی مردم است و ما هم معترضیم و...
مردم هوشمند و قدرشناس ما آگاهند و این پیچیدگیها، ظرافتها و زرنگیهای سیاسی - تبلیغاتی را با تمامی نکات پنهان و آشکار آن به خوبی درک میکنند و مصدر آن را هم به خوبی تشخیص میدهند. طبعاً به مصلحت نیست که با احساسات و عواطف مردم بازی شود و با دامن زدن به بازیها و حیلههای کثیف باندی و جناحی، فضای مسمومی ایجاد شود که عدهای انتظار دشمنی مردم با دولت و نظام اجرائی را داشته باشند و برای تحقق اهداف حقیر خود ریلگذاری کنند.
آنانکه این روزها در بوقهای تبلیغاتی علیه دولت میدمند، حداقل یکبار هم که شده از هنر دولتمردان در تحقق برجام و استحکام برجام بگویند و صادقانه در قدرشناسی از دولتمردان در مصاف با بیگانگان با مردم همصدا شوند. این کمترین انتظار منطقی از سیاسیونی است که فقط دشمنی با رقیب را مد نظر دارند، حتی اگر بوی تند همدستی و همراهی با بیگانگان از آن به مشام برسد. امروز، فعالان سیاسی با امکانات تبلیغاتی که در اختیار دارند موظفند در مقابل بدعهدی آمریکا بایستند و با احساس مسئولیت نسبت به مصالح نظام و منافع ملی، از برجام دفاع کنند.
آمریکا با اظهار دشمنی آشکار و نهان سعی داشته و دارد به تبعیت از صهیونیستها و برای دلگرمی و باج گیری از ارتجاع عرب، همواره بر طبل دشمنی با ایران بکوبد. ترامپ امیدوار بود از فرصت طلائی به وجود آمده در جریان فضاسازیهای اخیر علیه دولت، با طرح مسئله در شورای امنیت بتواند نوعی اجماع جهانی علیه ایران را شکل دهد و در پرتو آن با دامن زدن به مسائل دلخواه خود، فرصتی برای کنار زدن برجام و بیاعتبار ساختن آن فراهم سازد. اگرچه نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل و کل دستگاه دیپلماسی آمریکا در این موضوع فعال بود و از تمامی توان و ظرفیت خود بهره گرفت اما نتوانست به اهداف ناپاک و برنامههای خود جامه عمل بپوشاند و تنها ماند و انزوای زجر دهنده ترامپ و آمریکا در مقیاس جهانی به ثبت رسید.
موضع گیریها و اظهارات مرتبط با اجلاس اخیر شورای امنیت درباره ایران به قدری برای آمریکا و ترامپ دردناک و تحقیرکننده است که آنها سعی دارند از کنار این قضایا عبور کنند و شکست سنگین دستگاه عریض و طویل دیپلماسی آمریکا را تحت الشعاع مسائل دیگر قرار دهند. اگر آنچه در شورای امنیت سازمان ملل به نمایش در آمد، برای آمریکا یک شکست بود، قطعاً برای جمهوری اسلامی ایران یک پیروزی بزرگ محسوب میشود و باید به تناسب ابعاد و اهمیت آن، شاهد مانور سیاسی – تبلیغاتی ایران باشیم که دلسوزان نظام از این فرصتهای به دست آمده برای روشنگری درخصوص توانمندیهای کشور در عبور از چنین عقبههای سخت و سرنوشت سازی بهرهبرداری کنند و دوست و دشمن بدانند که ایران اسلامی به درجهای از اقتدار، توانمندی و مهارتهای سیاسی – اجتماعی رسیده است که هر تهدیدی را به یک فرصت طلائی تبدیل کند و دشمن را منزوی، ناکام و خشمگین سازد. این پیروزی ایران اکنون ترامپ را به عکس العمل وادار کرده و او قصد دارد روز جمعه خروج آمریکا از برجام را به صورت یکطرفه اعلام کند.
متاسفانه در این روزها، شاهد واکنش فراجناحی از ناحیه کسانی نبودهایم که تاکنون از هر فرصتی برای سیاه نمائی علیه دولت و لگد زدن به برجام سوءاستفاده میکردهاند درحالی که انتظار میرفت حداقل از این قبیل زمینهها و فرصتها برای دهن کجی به دشمن فراجناحی و ملی، در همان مقیاس و با همان انگیزه برخورد مناسبی داشته باشند و انتظارات جامعه را در این زمینه در نظر بگیرند.
آنچه در شورای امنیت سازمان ملل شاهده بودیم، هدفگیری شرورانه سران آمریکای ترامپ علیه ایران بود که مشخصاً درصدد بودند بهانهای برای بیاعتبار ساختن برجام و ایجاد یک فضای سیاسی – تبلیغاتی در اجماع علیه ایران به دست آورند ولی علیرغم تلاش دشمنان و به ویژه صهیونیستها و ترامپ، این اجلاس به فرصتی برای دفاع و حمایت جامعه جهانی به نفع ایران و برجام تبدیل شد.
اگرچه قرار نیست گذشتههای تاریک را یادآوری کنیم ولی مقایسه عملکرد این جماعت در شرایط امروز با آنچه در آن دوره در پرتو تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه ایران رخ داد، بسیار حیرت انگیز است. همگان به خاطر دارند که آمریکا چگونه توانست از عملکرد ضعیف دولتهای نهم و دهم سوءاستفاده کند و با ایجاد یک اجماع جهانی علیه ایران، تمامی تحریمهای یکجانبه آمریکا را به تحریمهای جهانی تبدیل کند. ولی در آن دوره هرگز شاهد نبودیم که کسی دیگران را برای اجماع داخلی علیه دولت وقت، تحریک نماید. متاسفانه امروزه در تبلیغات مسموم رسانههای یک جناح خاص و حتی صدا و سیما شاهدیم که در پرتو محکوم کردن آشوبگران تاکید میکنند که البته اعتراض و مخالفت علیه دولت، حق طبیعی مردم است و ما هم معترضیم و...
مردم هوشمند و قدرشناس ما آگاهند و این پیچیدگیها، ظرافتها و زرنگیهای سیاسی - تبلیغاتی را با تمامی نکات پنهان و آشکار آن به خوبی درک میکنند و مصدر آن را هم به خوبی تشخیص میدهند. طبعاً به مصلحت نیست که با احساسات و عواطف مردم بازی شود و با دامن زدن به بازیها و حیلههای کثیف باندی و جناحی، فضای مسمومی ایجاد شود که عدهای انتظار دشمنی مردم با دولت و نظام اجرائی را داشته باشند و برای تحقق اهداف حقیر خود ریلگذاری کنند.
آنانکه این روزها در بوقهای تبلیغاتی علیه دولت میدمند، حداقل یکبار هم که شده از هنر دولتمردان در تحقق برجام و استحکام برجام بگویند و صادقانه در قدرشناسی از دولتمردان در مصاف با بیگانگان با مردم همصدا شوند. این کمترین انتظار منطقی از سیاسیونی است که فقط دشمنی با رقیب را مد نظر دارند، حتی اگر بوی تند همدستی و همراهی با بیگانگان از آن به مشام برسد. امروز، فعالان سیاسی با امکانات تبلیغاتی که در اختیار دارند موظفند در مقابل بدعهدی آمریکا بایستند و با احساس مسئولیت نسبت به مصالح نظام و منافع ملی، از برجام دفاع کنند.