کوتاهی در یادآوری وحشتناک بودن جنگ، خیانت در حق بشریت است

مریم بوبانی:

هرجا محملی برای اعتراض به جنگ پیدا کنم بدون قید و شرط می‌پذیرم/کوتاهی در یادآوری وحشتناک بودن جنگ، خیانت در حق بشریت است  8 خرداد - 97

 لگد زدن برگور خمینی شیاد که مدعی شده بود جنگ خانمانسوز 8 ساله موهبت الهی است و  دهان کجی به سیاست جنگ افروزی خامنه ای رمال وپاسداران شده است.


مریم بوبانی با بیان اینکه «جای این نوع نگاه ضدجنگ مانند خنکای ختم خاطره حمیدرضا آذرنگ در ادبیات نمایشی ما بسیار خالی است» گفت: در سینما و به خصوص در تلویزیون هم آثاری که مستقیما جنگ را به‌عنوان چیزی که ویرانگر و خانمان‌برانداز است عنوان کنند شاید از انگشتان یک دست هم تجاوز نکند.
مریم بوبانی که این روزها با بازی در نمایش «خنکای ختم خاطره» به نویسندگی حمیدرضا آذرنگ و کارگردانی حامد ادوای روی صحنه است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، تاکید کرد: من به‌عنوان کسی که هنر را برای بیان آن چیزی که خواسته‌ام از دنیاست، یعنی یک دنیای بهتر، زیباتر و با آرامش، برگزیده‌ام هرجایی که محملی برای اعتراض نسبت به جنگ پیدا کنم بدون قید و شرط می‌پذیرم و انجامش می‌دهم. من مادر دو بچه‌ام، انسانم و زندگی می‌کنم و زندگی را مثل همه آدم‌ها دوست دارم و دلم می‌خواهد یک آرامش بر زندگی و حیات‌مان مستولی باشد و به همین دلیل بازی در نمایش «خنکای ختم خاطره» را پذیرفتم و هر کار دیگری را که در جهت تخطئه و مذموم بودن جنگ باشد با کمال میل می‌پذیرم.
بوبانی با بیان اینکه «جای این نوع نگاه ضدجنگ مانند خنکای ختم خاطره حمیدرضا آذرنگ در ادبیات نمایشی ما بسیار خالی است» گفت: در سینما و به خصوص در تلویزیون هم آثاری که مستقیما جنگ را به‌عنوان چیزی که ویرانگر و خانمان‌برانداز است عنوان کنند، شاید از انگشتان یک دست هم تجاوز نکند.
این بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما ادامه داد: اگر در ایفای این وظیفه که دائم در حال قلقلک حافظه تاریخی توده‌های مردم باشیم برای اینکه به یاد بیاورند جنگ پدیده بسیار وحشتناک و بدی است، کوتاهی کنیم خیانت در حق بشریت است. من این مساله را یک اصل برای خودم می‌دانم و همیشه هم سعی کرده‌ام به آن بپردازم؛ در «خاک سرخ»، «گل‌های گرمسیری»، «جایی برای زندگی» و خیلی از کارهای دیگر تلاشم این بوده که در گوشه‌ای از کاری قرار بگیرم که در ته ماجرا ما دریافت درستی از ماجرای جنگ و تبعاتش داشته باشیم. این حتی در خیلی از نمایش‌هایی که کار کرده‌ام هم لحاظ شده و سعی کرده‌ام دست‌کم این ماجرا بخشی از قصه‌ای باشد که دارم روایت می‌کنم.
بوبانی با اشاره به نقش خود به‌عنوان یک زن جنوبی در نمایش «خنکای ختم خاطره» گفت: من تمام هشت سال جنگ تحمیلی را در جنوب کشور زندگی و جنگ را با گوشت و پوست و استخوانم حس کرده‌ام و طبیعتا نسبت به نقش‌هایی که به این ماجرا مربوط می‌شود حساسیت بیشتری دارم. علاوه بر این چون در جنوب بزرگ شده‌ام با رفتارها، گویش و نوع برخورد مردم آن منطقه نسبتا آشنایی دارم.
31
او با اشاره به تجربه زندگی‌اش در مناطق جنگ‌زده در سال‌های جنگ تحمیلی، گفت: من در هشت سال جنگ در آبادان و اهواز بودم و روزی 90 خمپاره در شهر می‌زدند. جنگ، برای ما تجربه‌ای بوده که روزانه از سر گذراندیم که هر لحظه در انتظار مرگ خودمان و شاهد مرگ دیگران بوده‌ایم؛ بنابراین روزگار خیلی خوشایندی نبوده و تبعاتش هم همچنان باقی است. این مختص جنگ ما هم نیست؛ تبعات جنگ‌های جهانی اول و دوم هم هنوز در جهان باقی است. بدترین بخش‌اش این است که برای بشر هنوز این تبعات منفی تجربه نشده که دیگر تکرار نشود. هنوز هم هستند سیاستمدارانی که به خاطر منافع و شرایط خودشان زندگی بشر را به خطر می‌اندازند و در بوق جنگ می‌دمند و عین خیال‌شان هم نیست.
بازیگر نمایش «خنکای ختم خاطره» ادامه داد: البته که چقدر خوب بود که سیاستمداران می‌توانستند زبانی به غیر جنگ یا حداقل زبان دیپلماسی را بلد باشند اما متاسفانه بلد نیستند. از نوک قله امریکا تا بورکینافاسو به دلیل منافعی که دولتمردان و سیاستمداران دارند جنگ همیشه هست؛ به دلیل اینکه زرادخانه‌ها دائم مشغول اسلحه‌سازی‌اند و این اسلحه‌ها باید بالاخره در یکجایی فروش برود و چه جایی بهتر از خاورمیانه؟ چند سال است که همه کشورهای اطراف‌مان درگیر جنگ‌اند. تمام کسانی که یک ذره شرف داشته باشند نگران خواهند بود برای اینکه کارخانه‌های اسلحه‌سازی و زرادخانه‌هایی که مرتب کار می‌کنند بالاخره یک جایی برای خرج این ماجرا باید داشته باشند و این مساله صلح‌های شکننده را به وجود می‌آورد؛ یعنی هرجایی حتی اگر صلحی وجود دارد ما به اندازه یک ثانیه هم نمی‌توانیم مطمئن باشیم که این صلح ادامه پیدا می‌کند.
بوبانی خاطرنشان کرد: کشورهایی که این زرادخانه‌ها را دارند و اسلحه‌ها را می‌فروشند نفت و معادن و تمام هستی و ثروت کشورهای دیگر را با زرادخانه‌هایشان می‌بلعند و از آنسو، سیاستمدارانی طرف دیگر هستند که هیچ‌کجا در هیچ‌کجای مخیله‌شان نیست که مردم باید در آسایش و آرامش زندگی کنند؛ تا زمانی که این معادله پیش می‌رود تمام کسانی که یک‌ذره شرف دارند تمام دغدغه‌شان این می‌شود که جنگی صورت نگیرد برای اینکه در جنگ حلوا خیرات نمی‌کنند؛ در جنگ بچه‌های مردم تکه و پاره می‌شوند، مردم بی‌گناه و زن‌ها و بچه‌ها کشته می‌شوند، تجاوز، فقر و بی‌داد هست.
بوبانی با اشاره به نمایش «خنکای ختم خاطره» که این روزها روی صحنه است و تیم کارگردانی آن گفت: این برای من خیلی ارزشمند است که آنقدر اینها شرافت انسانی‌شان بالاست که به مساله جنگ و تبعات منفی آن می‌پردازند و این مساله را درک می‌کنند و بدون اینکه خودشان در کوران ماجرا بوده باشند به مذموم بودن این ماجرا مهر تائید می‌زنند. حامد ادوای کارگردان نمایش بسیار فرد باهوش و هوشیاری است و بسیار هم به نظرم انسان شریفی است که متنی را انتخاب کرده که شاید خیلی از آدم‌هایی که حتی این تجربه را از سر گذرانده‌اند جرات برداشتن‌اش را ندارند.