سرمقاله نویس با ترفند دست پس زدن و با پا پیش کشیدن ابتدا منکر فراررسیدن پایان عمز و فروپاشی رژیم ولایت فقیه شده و افزوده این آرزو را مخالفین به گور خواهند برد ولی از طرف با انتقاد مواضع منتقدان دولت در مجلس ارتجاع آنچه را انکار کرده تأیید و قبول نموده است . برای اینکه اذعان کرده است:
انکار نمیتوان کرد که برخی افراد و گروهها با مشاهده شرایط پیرامونی به امید حفظ جایگاه و موقعیت خود، تغییر موضع دادهاند و به تصور اینکه با مخالف خوانی میتوانند شرایط بهتری را برای خود احراز کنند، حتی منافع ملی و مصالح کشور را هم چه بسا که زیر پا بگذارند تا بلکه چهرهای موجه برای انتخابات آینده محسوب شوند! چرخش برخی از اصحاب قلم و سیاست از جمله بعضی از نمایندگان مجلس را در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد که آنها بدون در نظر گرفتن شرایط کشور وارد فضای مخالف خوانی علیه نظام اجرائی شدهاند.عملکرد برخی عناصر مجلس به ویژه در طیف همیشه در صحنه برای استیضاح وزرای کابینه به وضوح نشان میدهد که آنها بدون رعایت مصالح نظام و بیاعتنا به منافع ملی مایلند یا دولت را به زمین بزنند و یا حداقل آنرا زمین گیر کنند. به راستی استیضاح زنجیرهای وزرای کابینه با فاصلهای کمتر از یک ماه و یا یک هفته، چه معنائی جز این دارد که کسانی سعی دارند رفتاری را در پیش بگیرند که یک دولت ناتوان داشته باشیم که در اداره امور، فاقد تمرکز باشد و در برخورد با مسائل همواره منفعل ظاهر شود؟
این روزها بوقهای تبلیغاتی دشمنان ملت ایران با آب و تاب از به پایان رسیدن عمر نظام جمهوری اسلامی خبر میدهند. اگرچه آنها این آرزو را به گور خواهند برد، ولی باید دید در اینجا چه حرکت و اقدامی صورت گرفته که دشمنان انقلاب و نظام را وسوسه کرده و اهداف و برنامههای ضدانسانی آنها علیه ملت ایران را در نظر آنها موفق جلوه داده است؟ چه چیزی آنها را دلگرم کرده که فکر میکنند به اهداف پلید خود نزدیک شده اند؟ در مقابل این وسوسههای شیطانی، وظیفه و تکلیف ما چیست؟
در این زمینه سخنها بسیار است و لازم است هر کس و هر مقامی از جایگاه خود به بررسی مسائل بپردازد تا بهتر دریابد که آیا در زمین دشمن بازی کرده؟ یا ملاحظاتی را در نظر نگرفته؟ یا رفتار و عملکردی داشته که دشمن در آن طمع کرده است؟
انکار نمیتوان کرد که برخی افراد و گروهها با مشاهده شرایط پیرامونی به امید حفظ جایگاه و موقعیت خود، تغییر موضع دادهاند و به تصور اینکه با مخالف خوانی میتوانند شرایط بهتری را برای خود احراز کنند، حتی منافع ملی و مصالح کشور را هم چه بسا که زیر پا بگذارند تا بلکه چهرهای موجه برای انتخابات آینده محسوب شوند! چرخش برخی از اصحاب قلم و سیاست از جمله بعضی از نمایندگان مجلس را در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد که آنها بدون در نظر گرفتن شرایط کشور وارد فضای مخالف خوانی علیه نظام اجرائی شدهاند.عملکرد برخی عناصر مجلس به ویژه در طیف همیشه در صحنه برای استیضاح وزرای کابینه به وضوح نشان میدهد که آنها بدون رعایت مصالح نظام و بیاعتنا به منافع ملی مایلند یا دولت را به زمین بزنند و یا حداقل آنرا زمین گیر کنند. به راستی استیضاح زنجیرهای وزرای کابینه با فاصلهای کمتر از یک ماه و یا یک هفته، چه معنائی جز این دارد که کسانی سعی دارند رفتاری را در پیش بگیرند که یک دولت ناتوان داشته باشیم که در اداره امور، فاقد تمرکز باشد و در برخورد با مسائل همواره منفعل ظاهر شود؟
اگرچه استیضاح وزرا و سوال از رئیسجمهور و یا کشاندن وزرا به مجلس برای پاسخگوئی به سوالات، از حقوق نمایندگان مجلس است ولی تکرار و استمرار آن به ویژه در شرایط حساس که دولت باید تمام توان و ظرفیت خود را برای مقابله با دشمنان شرور و خنثی کردن توطئههای پرتعداد آنها بسیج کند، به نوعی است که چندان قابل درک و توجیه به نظر نمیآید.
به راستی نمایندگانی که از بسیاری مسائل آشکار و نهان آگاهند و به منابع متنوع اطلاع رسانی و اطلاعات طبقه بندی شده هم دسترسی دارند، آیا پاسخ متقنی درباره آن 5 سوال مطروحه از رئیسجمهور را در اختیار نداشتند؟ این نکته به ویژه زمانی معنیدار خواهد بود که رفتار رئیسجمهور روحانی و رئیس دولتهای نهم و دهم با مجلس را مقایسه کنیم و رفتار متقابل مجلسیان با این دو را مدنظر قرار دهیم. یکی مجلس را در ذیل امور هم نمیدانست و با پرداخت 5 میلیون تومان پول توجیبی به برخی نمایندگان، رای و نظر آنها را معامله میکرد و دیگری با تکریم و حفظ حرمت مجلسیان برای رای و نظر آنها احترام خاصی قائل میشود. یکی فرصت حضور در مجلس را به افشاگری علیه خاندان رئیس مجلس و دیگران اختصاص میداد و دیگری با حفظ عزت و حرمت مجلس به تکریم آنها پرداخته است. به وضوح باید اذعان کرد که در مجلس متناسب با نجابت رئیس جمهور با وی رفتار نشد.نمایندگان به خوبی و پیشاپیش، از پاسخ به سوالات 5 گانه خود آگاه بودند و با در نظر گرفتن ملاحظات و موانع بازدارنده سیاسی – اخلاقی و رعایت مصالح کشور و منافع ملی، آنگونه نبود که از پاسخهای رئیسجمهور روحانی قانع نشده باشند.
سخن در این باره فراوان است و خدا نکند که نمایندگان سابق و لاحق به تناسب مصلحت اندیشیهای شخصی، گروهی و جناحی و همچنین منافع خاصی که در این قبیل مخالف خوانیها مستتر است، مصالح کشور و منافع ملی را قربانی کنند. دشمن این روزها به صراحت سخن میگوید. عربده میکشد و اهداف پلید خود را با وقاحتی بینظیر رسانهای میکند. عقل و منطق ایجاب میکند یاران و یاوران انقلاب و نظام به ویژه کسانی که خود را نماینده ملت میدانند، تاسی به ملت غیرتمند و سلحشور ایران کنند و منافع ملی و مصالح کشور را نه فقط در گفتار بلکه در عمل هم مقدم بر هر انگیزه و هدف دیگری قرار دهند. تنها در این صورت است که عملکرد مجلسیان و رفتار متقابل رئیسجمهور و سایر قوا نشانهای از اقتدار و سلامت و سیاست ورزی در نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد بود و همواره چنین باد.
در این زمینه سخنها بسیار است و لازم است هر کس و هر مقامی از جایگاه خود به بررسی مسائل بپردازد تا بهتر دریابد که آیا در زمین دشمن بازی کرده؟ یا ملاحظاتی را در نظر نگرفته؟ یا رفتار و عملکردی داشته که دشمن در آن طمع کرده است؟
انکار نمیتوان کرد که برخی افراد و گروهها با مشاهده شرایط پیرامونی به امید حفظ جایگاه و موقعیت خود، تغییر موضع دادهاند و به تصور اینکه با مخالف خوانی میتوانند شرایط بهتری را برای خود احراز کنند، حتی منافع ملی و مصالح کشور را هم چه بسا که زیر پا بگذارند تا بلکه چهرهای موجه برای انتخابات آینده محسوب شوند! چرخش برخی از اصحاب قلم و سیاست از جمله بعضی از نمایندگان مجلس را در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد که آنها بدون در نظر گرفتن شرایط کشور وارد فضای مخالف خوانی علیه نظام اجرائی شدهاند.عملکرد برخی عناصر مجلس به ویژه در طیف همیشه در صحنه برای استیضاح وزرای کابینه به وضوح نشان میدهد که آنها بدون رعایت مصالح نظام و بیاعتنا به منافع ملی مایلند یا دولت را به زمین بزنند و یا حداقل آنرا زمین گیر کنند. به راستی استیضاح زنجیرهای وزرای کابینه با فاصلهای کمتر از یک ماه و یا یک هفته، چه معنائی جز این دارد که کسانی سعی دارند رفتاری را در پیش بگیرند که یک دولت ناتوان داشته باشیم که در اداره امور، فاقد تمرکز باشد و در برخورد با مسائل همواره منفعل ظاهر شود؟
اگرچه استیضاح وزرا و سوال از رئیسجمهور و یا کشاندن وزرا به مجلس برای پاسخگوئی به سوالات، از حقوق نمایندگان مجلس است ولی تکرار و استمرار آن به ویژه در شرایط حساس که دولت باید تمام توان و ظرفیت خود را برای مقابله با دشمنان شرور و خنثی کردن توطئههای پرتعداد آنها بسیج کند، به نوعی است که چندان قابل درک و توجیه به نظر نمیآید.
به راستی نمایندگانی که از بسیاری مسائل آشکار و نهان آگاهند و به منابع متنوع اطلاع رسانی و اطلاعات طبقه بندی شده هم دسترسی دارند، آیا پاسخ متقنی درباره آن 5 سوال مطروحه از رئیسجمهور را در اختیار نداشتند؟ این نکته به ویژه زمانی معنیدار خواهد بود که رفتار رئیسجمهور روحانی و رئیس دولتهای نهم و دهم با مجلس را مقایسه کنیم و رفتار متقابل مجلسیان با این دو را مدنظر قرار دهیم. یکی مجلس را در ذیل امور هم نمیدانست و با پرداخت 5 میلیون تومان پول توجیبی به برخی نمایندگان، رای و نظر آنها را معامله میکرد و دیگری با تکریم و حفظ حرمت مجلسیان برای رای و نظر آنها احترام خاصی قائل میشود. یکی فرصت حضور در مجلس را به افشاگری علیه خاندان رئیس مجلس و دیگران اختصاص میداد و دیگری با حفظ عزت و حرمت مجلس به تکریم آنها پرداخته است. به وضوح باید اذعان کرد که در مجلس متناسب با نجابت رئیس جمهور با وی رفتار نشد.نمایندگان به خوبی و پیشاپیش، از پاسخ به سوالات 5 گانه خود آگاه بودند و با در نظر گرفتن ملاحظات و موانع بازدارنده سیاسی – اخلاقی و رعایت مصالح کشور و منافع ملی، آنگونه نبود که از پاسخهای رئیسجمهور روحانی قانع نشده باشند.
سخن در این باره فراوان است و خدا نکند که نمایندگان سابق و لاحق به تناسب مصلحت اندیشیهای شخصی، گروهی و جناحی و همچنین منافع خاصی که در این قبیل مخالف خوانیها مستتر است، مصالح کشور و منافع ملی را قربانی کنند. دشمن این روزها به صراحت سخن میگوید. عربده میکشد و اهداف پلید خود را با وقاحتی بینظیر رسانهای میکند. عقل و منطق ایجاب میکند یاران و یاوران انقلاب و نظام به ویژه کسانی که خود را نماینده ملت میدانند، تاسی به ملت غیرتمند و سلحشور ایران کنند و منافع ملی و مصالح کشور را نه فقط در گفتار بلکه در عمل هم مقدم بر هر انگیزه و هدف دیگری قرار دهند. تنها در این صورت است که عملکرد مجلسیان و رفتار متقابل رئیسجمهور و سایر قوا نشانهای از اقتدار و سلامت و سیاست ورزی در نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد بود و همواره چنین باد.