گزیده ها
قسمت دوم 7 مهر -98
مجری فاکسنیوز: ترامپ
مذاکره میکند اما امتیاز نمیدهد
مجری مشهور تلویزیون فاکسنیوز آمریکا که
روز سهشنبه با آقای روحانی مصاحبه داشت، میگوید ترامپ نمیخواهد به منظور نشاندادن
حسن نیت خود به ایران امتیاز بدهد.
«کریس والس» گفت: او خیلی خوب صحبت کرد و در حاشیه مصاحبه و در پاسخ این سؤال از یکی از همراهان هیئت ایرانی که «آیا ترامپ که مرتب از گفتوگو با تهران سخن میگوید، آماده است با کاهش فشارها گامی برای حسننیت بردارد گفت: نه، انجام نخواهد داد. او امتیاز نمیدهد.»
«کریس والس» گفت: او خیلی خوب صحبت کرد و در حاشیه مصاحبه و در پاسخ این سؤال از یکی از همراهان هیئت ایرانی که «آیا ترامپ که مرتب از گفتوگو با تهران سخن میگوید، آماده است با کاهش فشارها گامی برای حسننیت بردارد گفت: نه، انجام نخواهد داد. او امتیاز نمیدهد.»
قرار نبود اصلاح ساختار
بودجه به حذف یارانهها محدود شود
آیا موضوع اصلاح ساختار بودجه، به حذف یارانه بگیران محدود شده است؟
آیا موضوع اصلاح ساختار بودجه، به حذف یارانه بگیران محدود شده است؟
روزنامه جوان ضمن طرح
این پرسش مینویسد: طرح اصلاح ساختاری بودجه در چهارمحور «درآمدزایی پایدار»،
«هزینهکرد کارا»، «ثباتسازی اقتصاد کلان و توسعه پایدار» و «تقویت نهادی بودجه»
تعریف شد و در پی آن نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در توئیتی در ۲۰ خرداد از صاحبنظران خواست تا نظرات تکمیلی خود را در این خصوص ارائه کنند.
از تاریخ مذکور بیش از سه ماه گذشته است، اما آنچه شاهدش بودیم تنها حذف ۲۰۰ هزار خانوار از یارانهبگیران و انتشار اوراق بهادار بودهاست.
این در حالی است که قرار بود بر اساس برآوردی که در سال ۹۷ انجام شد، درباره حدود ۹۳۶ هزار میلیارد یارانه پنهان و ۴۵ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی در کشور تجدیدنظر شود و در حوزه حاملهای انرژی نیز تصمیمات جدیتری اخذ شود.
اگر چه حذف یارانهبگیران بر اساس اطلاعات و دادههای واقعی کاری درست است، اما این اقدام کافی نبوده و نمیتوان آن را به عنوان اصلاح ساختار اقتصاد و بودجه به شمار آورد، بلکه بر اساس طرح خود برنامه و بودجه این کار جزئی بسیار کوچک از یک برنامه بزرگ است.
کمکاریهای سازمان برنامه و بودجه در حوزه تحقق اصلاح ساختاری مدنظر مقام معظم رهبری یا تصمیمات سران سه قوه مبنی بر فرامین مقابله با گرانی به شکل قهری، بیشتر بیانگر آن است که هنوز هم تصمیمسازان به دنبال برنامههایی آسان و سهل هستند و نگاه کوتاهمدت به اقتصاد دارند و برنامهها بیشتر برای گذران زمان چند ماه است در حالی که تأکید رهبری بر وجود فرصت بسیار در دوسال اخیر برای فعالیتهای ماندگار است.
باید قبول کرد که «هزینهکرد کارا» به خصوص در بخشهای اقتصادی دولت از ملزومات جدی گذر از کسری بودجه کشور است و اطلاعرسانی در اینباره و نشان دادن آن به مردم که در مشکلات تنها نیستند و دولت نیز در حال رژیم لاغری در تخصیص بودجه است، وضعیت را به مراتب قابل تحملتر و البته اوضاع اقتصادی را با چشمانداز بهتری ترسیم میکند.
طبق اظهارات متعدد دولت برای مدیریت صحیح شرایط موجود قرار بوده که ۶۲ هزار میلیارد تومان از هزینهها کم کند و تا ۷۵ هزار میلیارد تومان دیگر را از محل منابع جدید مانند صندوق توسعه ملی تأمین کند، اما کاهش ۶۲ هزار میلیارد تومانی هزینهها بدون شک نمیتواند تنها از محل کاهش یارانههای مردم صورت بگیرد، بنابراین ارائه برنامه قابل فهم برای عموم مردم از سوی سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصاد و دارایی درباره نحوه کاهش ۶۲ هزار میلیارد تومانی هزینهها بسیار حائز اهمیت است و نباید اسیر جریان انتخابات حزبی و جناحی شود. ضمن آنکه تأمین ۷۵ هزار میلیارد تومان از محل منابع جدید هم کاری بسیار سخت است و نباید آسانترین کار را انتخاب کرد.
بدانیم که با گفتن یک جمله: «امسال کسری بودجه نداریم» نه فقط دغدغهها کم نمیشود، بلکه اوضاع اقتصاد هم به سامان نمیشود.
این در حالی است که قرار بود بر اساس برآوردی که در سال ۹۷ انجام شد، درباره حدود ۹۳۶ هزار میلیارد یارانه پنهان و ۴۵ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی در کشور تجدیدنظر شود و در حوزه حاملهای انرژی نیز تصمیمات جدیتری اخذ شود.
اگر چه حذف یارانهبگیران بر اساس اطلاعات و دادههای واقعی کاری درست است، اما این اقدام کافی نبوده و نمیتوان آن را به عنوان اصلاح ساختار اقتصاد و بودجه به شمار آورد، بلکه بر اساس طرح خود برنامه و بودجه این کار جزئی بسیار کوچک از یک برنامه بزرگ است.
کمکاریهای سازمان برنامه و بودجه در حوزه تحقق اصلاح ساختاری مدنظر مقام معظم رهبری یا تصمیمات سران سه قوه مبنی بر فرامین مقابله با گرانی به شکل قهری، بیشتر بیانگر آن است که هنوز هم تصمیمسازان به دنبال برنامههایی آسان و سهل هستند و نگاه کوتاهمدت به اقتصاد دارند و برنامهها بیشتر برای گذران زمان چند ماه است در حالی که تأکید رهبری بر وجود فرصت بسیار در دوسال اخیر برای فعالیتهای ماندگار است.
باید قبول کرد که «هزینهکرد کارا» به خصوص در بخشهای اقتصادی دولت از ملزومات جدی گذر از کسری بودجه کشور است و اطلاعرسانی در اینباره و نشان دادن آن به مردم که در مشکلات تنها نیستند و دولت نیز در حال رژیم لاغری در تخصیص بودجه است، وضعیت را به مراتب قابل تحملتر و البته اوضاع اقتصادی را با چشمانداز بهتری ترسیم میکند.
طبق اظهارات متعدد دولت برای مدیریت صحیح شرایط موجود قرار بوده که ۶۲ هزار میلیارد تومان از هزینهها کم کند و تا ۷۵ هزار میلیارد تومان دیگر را از محل منابع جدید مانند صندوق توسعه ملی تأمین کند، اما کاهش ۶۲ هزار میلیارد تومانی هزینهها بدون شک نمیتواند تنها از محل کاهش یارانههای مردم صورت بگیرد، بنابراین ارائه برنامه قابل فهم برای عموم مردم از سوی سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصاد و دارایی درباره نحوه کاهش ۶۲ هزار میلیارد تومانی هزینهها بسیار حائز اهمیت است و نباید اسیر جریان انتخابات حزبی و جناحی شود. ضمن آنکه تأمین ۷۵ هزار میلیارد تومان از محل منابع جدید هم کاری بسیار سخت است و نباید آسانترین کار را انتخاب کرد.
بدانیم که با گفتن یک جمله: «امسال کسری بودجه نداریم» نه فقط دغدغهها کم نمیشود، بلکه اوضاع اقتصاد هم به سامان نمیشود.
با افشای متن هر چند
ناقص مکالمات جنجالی ترامپ و رئیسجمهور اوکراین، کاخ سفید جلوی دسترسی مقامات به
مکالمات ترامپ با بن سلمان و پوتین را گرفتند که این کار به نوبه خود، حساسیتها
در این باره را بالا برده است. حالا همه دنبال متن همه این گفتوگوها هستند و کنگره
این کشور نیز پمپئو و چند مقام دیگر آمریکایی را برای ادای توضیح احضار کرده است.
سرویس خارجی-
رسوایی جدید ترامپ این بار از جنس مالی یا اخلاقی و دادن حق السکوت به زنان بدکاره نیست. رسوایی که این روزها دامن ترامپ را گرفته و او را تا مرز استیضاح کشانده از جنس سیاسی و به «اوکراین گیت» معروف شده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که یک مامور امنیتی ترامپ را متهم به نقض قانون در رابطه با ارتباط تلفنی با رئیسجمهور اوکراین کرد. رسانههای آمریکا گزارش دادند ترامپ در این مکالمه تلفنی تلاش کرده رئیسجمهور اوکراین را برای تحقیقات فساد از کسب و کار «جو بایدن» و پسر او «هانت» تحت فشار قرار دهد. روزنامه والاستریتژورنال گزارش داده ترامپ در بخشی از آن مکالمه اعطای کمک نظامی به اوکراین را به انجام این تحقیقات منوط کرده است. این یعنی سوءاستفاده از موقعیت و قدرت برای منافع شخصی و
انتخاباتی!
همین کافی بود تا دور تازهای از فشارها به ترامپ کلید بخورد و «نانسی پلوسی»، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا ۳ مهرماه رسماً آغاز تحقیقات برای استیضاح رئیسجمهور این کشور را اعلام کند. در حال حاضر دستکم ۲۰۶ قانونگذار مجلس نمایندگان از تحقیقات برای استیضاح ترامپ حمایت میکنند و در این بین یک جمهوریخواه نیز به چشم میخورد.
احضار پمپئو
در جدیدترین تحولات که ناشی از جدی شدن بحث استیضاح ترامپ است سه کمیته مجلس نمایندگان آمریکا جمعه «مایک پامپئو»، وزیر امور خارجه این کشور را برای ادای شهادت در ارتباط با تحقیقات استیضاح از «دونالد ترامپ»، احضار کردند. طبق نوشته خبرگزاری رویترز، قانونگذاران مجلس نمایندگان آمریکا پمپئو را به دلیل اسنادی که ممکن است در ارتباط با اوکراین در اختیار داشته باشد احضار کردهاند. «الیوت انگل»، رئیسکمیته روابط خارجی، «آدام شیف»، رئیسکمیته اطلاعاتی و «الیجاه کامینگز»، رئیسکمیته نظارت و اصلاحات با ارسال نامهای به مایک پامپئو از او خواستهاند اسناد مربوط به اوکراین را تحویل دهد. در بیانیه مشترک این سه کمیته آمده آنها در حال تحقیقات درباره این موضوع هستند که ترامپ «با تحت فشار قرار دادن اوکراین برای دخالت در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا و ممانعت از ارائه کمکهای امنیتی به اوکراین جهت مقابله با روسیه» تا چه اندازه امنیت ملی آمریکا را به خطر انداخته است. پیش از این گزارش شده بود کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا ممکن است جلسات استماع برای انجام تحقیقات درباره استیضاح «دونالد ترامپ»، را از دوشنبه هفته آینده آغاز کند. «آدام شیف»، رئیساین کمیته جمعه گفته بود: «به سرعت هر چه تمامتر اقدام خواهیم کرد، اما باید ببینیم کدام شاهدان حاضرند خودشان را در دسترس قرار دهند و کدام یک را باید به اجبار آورد».
مکالمات ترامپ با پوتین و بن سلمان
در پی افشای تماس تلفنی ترامپ با «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین و کلید خوردن استیضاح وی سی انان نیز گزارش کرده که «کاخ سفید تلاش کرده است که دسترسی به محتوای مکالمات ترامپ با بن سلمان ولیعهد سعودی و « پوتین رئیسجمهور روسیه را نیز محدود کند». یک فرد آگاه از این موضوع به سی ان ان گفته مقاماتی که معمولاً اجازه دسترسی به نسخهای از مکالمات رئیسجمهور را دارا بودند، به هیچ عنوان موفق به دریافت متن گفتوگوی تلفنی ترامپ با محمد بن سلمان نشدند. طبق گفته منابع آگاه، دسترسی مقامات آمریکایی به نسخهای از دستکم یکی از مکالمات رئیسجمهور آمریکا با رئیسجمهور روسیه نیز به شدت محدود شده
است.
بنا به گزارش پایگاه اطلاعرسانی «هیل» وابسته به کنگره آمریکا، هنوز مشخص نیست که آیا مقامات آمریکایی، نسخههایی از تماس ترامپ با محمد بن سلمان و پوتین را در همان سامانه الکترونیکی ایمنی قراردادهاند که نسخه گفتوگو با زلنسکی ذخیره شده بود یا خیر. شورای امنیت ملی کاخ سفید و کاخ سفید تاکنون به درخواست هیل برای اظهارنظر درباره این خبر پاسخ ندادهاند. مقامات آمریکایی میگویند که اقدام برای محدود کردن دسترسی به برخی از متن گفتوگوی تلفنی ترامپ با مقامات کشورهای دیگر، از یکسال پیش و زمانی آغاز شد که برخی جزئیات تماسهای تلفنی وی با رهبران جهان در اختیار رسانهها قرار گرفت.
سه مقام مطلع پیشین دولت آمریکا نیز به روزنامه «واشنگتنپست» گفتهاند ترامپ در سال 2017 طی دیداری با دو مقام ارشد روسی در دفتر کار خود در کاخ سفید گفته بود هیچ نگرانی درباره دخالت ادعایی مسکو در انتخابات سال 2016 ندارد زیرا واشنگتن نیز همین کار را علیه دیگر کشورها انجام میدهد. بر این اساس، اذعان ترامپ به دخالت آمریکا در انتخابات دیگر کشورها منجر به آن شد که مقامات کاخ سفید دسترسی کارمندان به این اظهارات را محدود کرده و فقط تعداد کمی از افراد از آن مطلع بودند.به گفته این منابع که خواستند نامشان فاش نشود، برای فاش نشدن محتوای این دیدار، صورتجلسه آن فقط در دسترس تعداد بسیار کمی از مقامات کاخ سفید بود که از نظر امنیتی هیچ مشکلی نداشتند. به نوشته واشنگتنپست، اعضای دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا که از هفته قبل تحقیقاتی را برای استیضاح ترامپ آغاز کردهاند، محرمانهشدن اسناد ارتباطات ترامپ با مقامات خارجی را در مرکزیت تحقیقات خود قرار دادهاند.
رسوایی جدید ترامپ این بار از جنس مالی یا اخلاقی و دادن حق السکوت به زنان بدکاره نیست. رسوایی که این روزها دامن ترامپ را گرفته و او را تا مرز استیضاح کشانده از جنس سیاسی و به «اوکراین گیت» معروف شده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که یک مامور امنیتی ترامپ را متهم به نقض قانون در رابطه با ارتباط تلفنی با رئیسجمهور اوکراین کرد. رسانههای آمریکا گزارش دادند ترامپ در این مکالمه تلفنی تلاش کرده رئیسجمهور اوکراین را برای تحقیقات فساد از کسب و کار «جو بایدن» و پسر او «هانت» تحت فشار قرار دهد. روزنامه والاستریتژورنال گزارش داده ترامپ در بخشی از آن مکالمه اعطای کمک نظامی به اوکراین را به انجام این تحقیقات منوط کرده است. این یعنی سوءاستفاده از موقعیت و قدرت برای منافع شخصی و
انتخاباتی!
همین کافی بود تا دور تازهای از فشارها به ترامپ کلید بخورد و «نانسی پلوسی»، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا ۳ مهرماه رسماً آغاز تحقیقات برای استیضاح رئیسجمهور این کشور را اعلام کند. در حال حاضر دستکم ۲۰۶ قانونگذار مجلس نمایندگان از تحقیقات برای استیضاح ترامپ حمایت میکنند و در این بین یک جمهوریخواه نیز به چشم میخورد.
احضار پمپئو
در جدیدترین تحولات که ناشی از جدی شدن بحث استیضاح ترامپ است سه کمیته مجلس نمایندگان آمریکا جمعه «مایک پامپئو»، وزیر امور خارجه این کشور را برای ادای شهادت در ارتباط با تحقیقات استیضاح از «دونالد ترامپ»، احضار کردند. طبق نوشته خبرگزاری رویترز، قانونگذاران مجلس نمایندگان آمریکا پمپئو را به دلیل اسنادی که ممکن است در ارتباط با اوکراین در اختیار داشته باشد احضار کردهاند. «الیوت انگل»، رئیسکمیته روابط خارجی، «آدام شیف»، رئیسکمیته اطلاعاتی و «الیجاه کامینگز»، رئیسکمیته نظارت و اصلاحات با ارسال نامهای به مایک پامپئو از او خواستهاند اسناد مربوط به اوکراین را تحویل دهد. در بیانیه مشترک این سه کمیته آمده آنها در حال تحقیقات درباره این موضوع هستند که ترامپ «با تحت فشار قرار دادن اوکراین برای دخالت در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا و ممانعت از ارائه کمکهای امنیتی به اوکراین جهت مقابله با روسیه» تا چه اندازه امنیت ملی آمریکا را به خطر انداخته است. پیش از این گزارش شده بود کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا ممکن است جلسات استماع برای انجام تحقیقات درباره استیضاح «دونالد ترامپ»، را از دوشنبه هفته آینده آغاز کند. «آدام شیف»، رئیساین کمیته جمعه گفته بود: «به سرعت هر چه تمامتر اقدام خواهیم کرد، اما باید ببینیم کدام شاهدان حاضرند خودشان را در دسترس قرار دهند و کدام یک را باید به اجبار آورد».
مکالمات ترامپ با پوتین و بن سلمان
در پی افشای تماس تلفنی ترامپ با «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین و کلید خوردن استیضاح وی سی انان نیز گزارش کرده که «کاخ سفید تلاش کرده است که دسترسی به محتوای مکالمات ترامپ با بن سلمان ولیعهد سعودی و « پوتین رئیسجمهور روسیه را نیز محدود کند». یک فرد آگاه از این موضوع به سی ان ان گفته مقاماتی که معمولاً اجازه دسترسی به نسخهای از مکالمات رئیسجمهور را دارا بودند، به هیچ عنوان موفق به دریافت متن گفتوگوی تلفنی ترامپ با محمد بن سلمان نشدند. طبق گفته منابع آگاه، دسترسی مقامات آمریکایی به نسخهای از دستکم یکی از مکالمات رئیسجمهور آمریکا با رئیسجمهور روسیه نیز به شدت محدود شده
است.
بنا به گزارش پایگاه اطلاعرسانی «هیل» وابسته به کنگره آمریکا، هنوز مشخص نیست که آیا مقامات آمریکایی، نسخههایی از تماس ترامپ با محمد بن سلمان و پوتین را در همان سامانه الکترونیکی ایمنی قراردادهاند که نسخه گفتوگو با زلنسکی ذخیره شده بود یا خیر. شورای امنیت ملی کاخ سفید و کاخ سفید تاکنون به درخواست هیل برای اظهارنظر درباره این خبر پاسخ ندادهاند. مقامات آمریکایی میگویند که اقدام برای محدود کردن دسترسی به برخی از متن گفتوگوی تلفنی ترامپ با مقامات کشورهای دیگر، از یکسال پیش و زمانی آغاز شد که برخی جزئیات تماسهای تلفنی وی با رهبران جهان در اختیار رسانهها قرار گرفت.
سه مقام مطلع پیشین دولت آمریکا نیز به روزنامه «واشنگتنپست» گفتهاند ترامپ در سال 2017 طی دیداری با دو مقام ارشد روسی در دفتر کار خود در کاخ سفید گفته بود هیچ نگرانی درباره دخالت ادعایی مسکو در انتخابات سال 2016 ندارد زیرا واشنگتن نیز همین کار را علیه دیگر کشورها انجام میدهد. بر این اساس، اذعان ترامپ به دخالت آمریکا در انتخابات دیگر کشورها منجر به آن شد که مقامات کاخ سفید دسترسی کارمندان به این اظهارات را محدود کرده و فقط تعداد کمی از افراد از آن مطلع بودند.به گفته این منابع که خواستند نامشان فاش نشود، برای فاش نشدن محتوای این دیدار، صورتجلسه آن فقط در دسترس تعداد بسیار کمی از مقامات کاخ سفید بود که از نظر امنیتی هیچ مشکلی نداشتند. به نوشته واشنگتنپست، اعضای دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا که از هفته قبل تحقیقاتی را برای استیضاح ترامپ آغاز کردهاند، محرمانهشدن اسناد ارتباطات ترامپ با مقامات خارجی را در مرکزیت تحقیقات خود قرار دادهاند.
به تجربه ثابت شده هر زمان که آمریکا و اروپا به بنبست میخورند و باید
گریبان آمریکا و اروپاییهای بدعهد را گرفت، جریانی خاص در داخل توپ را به زمین
خودی شوت میکند و عصا زیر بغل آمریکا و اروپا میگذارد.
سرویس سیاسی-
از اردیبهشتماه سال 1397 که ایالات متحده آمریکا بهصورت یکجانبه از توافق بینالمللی برجام خارج شد، بیش از یک سال میگذرد. در این یک سال دولت آمریکا تمام اقدامات لازم برای بازگرداندن تحریمهای ضدایرانی در قالب آنچه «کمپین فشار حداکثری» مینامند را انجام داده است.
هدفی که ایالات متحده از تشدید خصومتورزی علیه ایران برای خود ترسیم کرده بود، اجبار ایران برای مذاکره مجدد و پذیرفتن محدودیتهای بیشتر در حوزه توانمندی هستهای و نیز سایر حوزهها مانند توان دفاعی موشکی خود بود، اما امروز و با گذشت بیش از یک سال از آن تحلیلگران و رسانههای غربی اذعان میدارند تشدید تحریمها از سوی «دونالد ترامپ» با هدف وادار کردن تهران به عقبنشینی موثر واقع نشده و در مقابل، ایران رویکرد فشار حداکثری خود را علیه کاخ سفید به اجرا در آورده است.
در چنین شرایطی متأسفانه رسانههای منتسب به یک جریان خاص سیاسی در داخل کشور درست در زمانی که آمریکا و اروپا در سیاستهای خود علیه کشورمان به بنبست رسیده و باید گریبان این عهدشکنان را گرفت، توپ را به زمین خودی شوت کرده و عصا زیر بغل آمریکا و اروپا میگذارند.
یکی از روزنامههای زنجیرهای روز گذشته در یادداشتی با عنوان «ناپايدار و غيرقابل پذيرش» نوشت: «يكي از نقاط ضعف برجام كه خود را نشان داد اين بود كه فقط مسئله هستهاي را محور خود ميدانست و ساير مسائل را مغفول گذاشته بود. طرفين برجام گمان ميكردند كه مراحل بعدي برجام در ترتيبات منطقهاي خواهد بود و مسئله هستهاي گام اول است ولي مرحله بعدي هيچگاه در دستور كار قرار نگرفت.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «مهمتر از اينها [پيشنهاد آقاي روحاني در سازمان ملل كه شامل انجام تغييراتي در تعهدات طرفين درخصوص غروب هستهاي]، توسعه توافقات به مسائل منطقهاي است. بدون توافقات منطقهاي بعيد است كه برجام يا قويتر از آن بتواند دوام پيدا كند؛ حتي اگر ايالات متحده به آن بازگردد.»
این روزنامه اصلاحطلب همچنین نتیجهگیری کرده است: «ادامه وضع موجود خطرناك است و به ناچار خواسته يا ناخواسته به تقابل ختم خواهد شد.»
یک روزنامه دیگر که مدتی است به خیل زنجیرهایها پیوسته، در تحلیلی ابتدا به بزک و بزرگنمایی توافق هستهای پرداخته و نوشت: «درباره نتایج سفر رئیسجمهور روحانی به سازمان ملل، تحلیلهای متفاوتی ارائه میشود که طبعاً خاستگاهها و مبانی متفاوت دارند و قابل احترامند. اعتقاد ما بر اینست که نتایج این سفر را باید با محور قرار دادن «برجام» بررسی کرد، زیرا برجام برای کشور ما یک دستاورد بزرگ برآمده از مذاکرات پراهمیت با قدرتهای بزرگ جهان است و حفاظت از آن وظیفه دولت و بخش دیپلماسی خارجی است. دیپلماسی خارجی ما هرقدر در حفاظت از برجام موفقتر باشد، ارزیابیها درباره تلاشهایی از قبیل سفر رئیسجمهور به سازمان ملل مثبتتر خواهد بود.» در حالی که علاوه بر عموم مردم و کارشناسان، حتی دولتمردان و دستاندرکاران برجام اعتراف دارند که این توافق دستاوردی برای کشور نداشته و محصول آن تقریباً هیچ بوده است، چنین اظهاراتی قابل تأمل است.
این روزنامه در ادامه نوشته است: «روشن است که سه کشور اروپایی امضاکننده برجام بهخاطر تعلل در انجام تعهداتشان درخصوص برجام قابل سرزنش هستند و روشن است که این کشورها با تبعیت از آمریکا نشان دادهاند که از استقلال و اراده سیاسی لازم برخوردار نیستند، ولی ما نیز نمیتوانیم سیاست خارجی خود را بیعیب و نقص بدانیم. ما باید بپذیریم که برای حفاظت از برجام میتوانستیم راههای دیگری را انتخاب کنیم که در عین رعایت اصول و حقوق کشور و ملت، به نتیجه مطلوب میرسیدیم و برجام به چنین سرنوشتی دچار نمیشد.»
گفتنی است این روزنامهها در حالی در مقام توجیه عهدشکنی غربیها و در حقیقت در نقش سخنگویی ترامپ و کشورهای اروپایی برآمده و عدم دادن امتیازات بیشتر در برجام از سوی ایران را دلیل اصلی به نتیجه نرسیدن این توافق عنوان کرده و به نوعی جمهوری اسلامی را مقصر شکست برجام دانستهاند که تا به امروز حتی اندیشکدهها و رسانههای غربی نیز چنین ادعای باطلی را مطرح نکرده بودند!
بر همین اساس کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تأکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون زمینهسازیهای داخلی عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد. هرچند برخی آگاهانه و برخی از روی ناآگاهی در زمین دشمن بازی میکنند اما در هر حال نتیجه هر دو یکسان است.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی- رسانهای همکار غرب در داخل کشور از آنجاست که این جریان که تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان میدادند، اکنون پس از قربانی شدن صنعت هستهای و نقض عهدهای مکرر آمریکا و اروپا و عدم دستیابی ایران به منافع حداقلی در برجام به دنبال زمینهچینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا اینبار قدرت منطقهای و موشکی ایران قربانی شود.
به واقع آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جدیدی از فشار را تحمیل و کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن را دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ در ایرانند.
از اردیبهشتماه سال 1397 که ایالات متحده آمریکا بهصورت یکجانبه از توافق بینالمللی برجام خارج شد، بیش از یک سال میگذرد. در این یک سال دولت آمریکا تمام اقدامات لازم برای بازگرداندن تحریمهای ضدایرانی در قالب آنچه «کمپین فشار حداکثری» مینامند را انجام داده است.
هدفی که ایالات متحده از تشدید خصومتورزی علیه ایران برای خود ترسیم کرده بود، اجبار ایران برای مذاکره مجدد و پذیرفتن محدودیتهای بیشتر در حوزه توانمندی هستهای و نیز سایر حوزهها مانند توان دفاعی موشکی خود بود، اما امروز و با گذشت بیش از یک سال از آن تحلیلگران و رسانههای غربی اذعان میدارند تشدید تحریمها از سوی «دونالد ترامپ» با هدف وادار کردن تهران به عقبنشینی موثر واقع نشده و در مقابل، ایران رویکرد فشار حداکثری خود را علیه کاخ سفید به اجرا در آورده است.
در چنین شرایطی متأسفانه رسانههای منتسب به یک جریان خاص سیاسی در داخل کشور درست در زمانی که آمریکا و اروپا در سیاستهای خود علیه کشورمان به بنبست رسیده و باید گریبان این عهدشکنان را گرفت، توپ را به زمین خودی شوت کرده و عصا زیر بغل آمریکا و اروپا میگذارند.
یکی از روزنامههای زنجیرهای روز گذشته در یادداشتی با عنوان «ناپايدار و غيرقابل پذيرش» نوشت: «يكي از نقاط ضعف برجام كه خود را نشان داد اين بود كه فقط مسئله هستهاي را محور خود ميدانست و ساير مسائل را مغفول گذاشته بود. طرفين برجام گمان ميكردند كه مراحل بعدي برجام در ترتيبات منطقهاي خواهد بود و مسئله هستهاي گام اول است ولي مرحله بعدي هيچگاه در دستور كار قرار نگرفت.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «مهمتر از اينها [پيشنهاد آقاي روحاني در سازمان ملل كه شامل انجام تغييراتي در تعهدات طرفين درخصوص غروب هستهاي]، توسعه توافقات به مسائل منطقهاي است. بدون توافقات منطقهاي بعيد است كه برجام يا قويتر از آن بتواند دوام پيدا كند؛ حتي اگر ايالات متحده به آن بازگردد.»
این روزنامه اصلاحطلب همچنین نتیجهگیری کرده است: «ادامه وضع موجود خطرناك است و به ناچار خواسته يا ناخواسته به تقابل ختم خواهد شد.»
یک روزنامه دیگر که مدتی است به خیل زنجیرهایها پیوسته، در تحلیلی ابتدا به بزک و بزرگنمایی توافق هستهای پرداخته و نوشت: «درباره نتایج سفر رئیسجمهور روحانی به سازمان ملل، تحلیلهای متفاوتی ارائه میشود که طبعاً خاستگاهها و مبانی متفاوت دارند و قابل احترامند. اعتقاد ما بر اینست که نتایج این سفر را باید با محور قرار دادن «برجام» بررسی کرد، زیرا برجام برای کشور ما یک دستاورد بزرگ برآمده از مذاکرات پراهمیت با قدرتهای بزرگ جهان است و حفاظت از آن وظیفه دولت و بخش دیپلماسی خارجی است. دیپلماسی خارجی ما هرقدر در حفاظت از برجام موفقتر باشد، ارزیابیها درباره تلاشهایی از قبیل سفر رئیسجمهور به سازمان ملل مثبتتر خواهد بود.» در حالی که علاوه بر عموم مردم و کارشناسان، حتی دولتمردان و دستاندرکاران برجام اعتراف دارند که این توافق دستاوردی برای کشور نداشته و محصول آن تقریباً هیچ بوده است، چنین اظهاراتی قابل تأمل است.
این روزنامه در ادامه نوشته است: «روشن است که سه کشور اروپایی امضاکننده برجام بهخاطر تعلل در انجام تعهداتشان درخصوص برجام قابل سرزنش هستند و روشن است که این کشورها با تبعیت از آمریکا نشان دادهاند که از استقلال و اراده سیاسی لازم برخوردار نیستند، ولی ما نیز نمیتوانیم سیاست خارجی خود را بیعیب و نقص بدانیم. ما باید بپذیریم که برای حفاظت از برجام میتوانستیم راههای دیگری را انتخاب کنیم که در عین رعایت اصول و حقوق کشور و ملت، به نتیجه مطلوب میرسیدیم و برجام به چنین سرنوشتی دچار نمیشد.»
گفتنی است این روزنامهها در حالی در مقام توجیه عهدشکنی غربیها و در حقیقت در نقش سخنگویی ترامپ و کشورهای اروپایی برآمده و عدم دادن امتیازات بیشتر در برجام از سوی ایران را دلیل اصلی به نتیجه نرسیدن این توافق عنوان کرده و به نوعی جمهوری اسلامی را مقصر شکست برجام دانستهاند که تا به امروز حتی اندیشکدهها و رسانههای غربی نیز چنین ادعای باطلی را مطرح نکرده بودند!
بر همین اساس کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تأکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون زمینهسازیهای داخلی عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد. هرچند برخی آگاهانه و برخی از روی ناآگاهی در زمین دشمن بازی میکنند اما در هر حال نتیجه هر دو یکسان است.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی- رسانهای همکار غرب در داخل کشور از آنجاست که این جریان که تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان میدادند، اکنون پس از قربانی شدن صنعت هستهای و نقض عهدهای مکرر آمریکا و اروپا و عدم دستیابی ایران به منافع حداقلی در برجام به دنبال زمینهچینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا اینبار قدرت منطقهای و موشکی ایران قربانی شود.
به واقع آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جدیدی از فشار را تحمیل و کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن را دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ در ایرانند.