هم پرچم قیام و نهضت حسینی در همه جا برافراشته شده است. این یک قیام برای احیای حق و مقابله جانانه علیه باطل بود که الگوی بیبدیل انسانها در طول تاریخ و در عرض جغرافیا شد.به مصداق «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»، انسانها با پیروی از آن الگوی تمامعیار در صدر اسلام و به تناسب شرایطی که در آن قرار گرفتهاند، میتوانند به حمایت و جانبداری از جبهه حق و مقابله علیه جبهه باطل بپردازند و خود را از پیروان راستین و حقیقی نهضت حسینی بدانند.هر ساله شاهدیم که در شروع مراسم بزرگداشت قیام کربلا، دلها گرایش نیرومندی به سمت و سوی معنویت پیدا میکنند و هرچه به روزهای تاسوعا و عاشورا نزدیکتر میشویم، این عشق و محبت به اهلبیت(ع) در میان اقشار مردم و به ویژه جوانان و نوجوانان افزونتر میشود که نشانههای آنرا در گرایش نیرومند جوانان به سوی آئینهای بزرگداشت حماسه عاشورا به وضوح میتوان رصد کرد.رمز و راز اینهمه عشق و محبت و همراهی در این حقیقت بزرگ نهفته است که ماجرای کربلا و تبعاتش یک حادثه در عمق تاریخ نیست که به مرور زمان از خاطرهها محو شود و به فراموشی سپرده شود، بلکه نمادی از عملکرد تربیتیافتگان یک مکتب است که حتی در اوج سختیها و ناملایمات هم از اصول و آرمانهای خود عدول نکردند بلکه از همین فرصتها برای احقاق حق و تبیین آنچه حق است ولی تعمداً به فراموشی سپرده شد، بهره گرفتند. وقتی سالار شهیدان کربلا خطاب به خیل نیروهای دشمن فریاد میزند که اگر دین اسلام و تعالیم پیامبر(ص) بجز با ریختن خون من برقرار نمیشود، پس ای شمشیرها مرا هدف بگیرید، مخاطبانش فقط سپاهیان دشمن نبودند، بلکه به نسلهای آینده و به پیروانش در طول تاریخ میآموزد که برای اقامه عدل و استقرار حق لازم است پیروان جبهه حق برای ایثارگری و جانفشانی در هر شرایطی آماده باشند که حتی به قیمت خون خود نیز از حقانیت اسلام دفاع و حمایت کنند. افتخار بزرگ ملت سلحشور ایران آنست که چنین تعالیم ارزشمند و گرانقدری را نسل به نسل و سینه به سینه آموختهاند و به فرزندان برومند خود نیز آموزش دادهاند که جدیترین نمود عینی آن پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و مهمتر از آن استمرار خطمشی انقلاب در طول یک دوره چهلساله بوده است. خوشبختانه نسل اول انقلاب در آن فضای دلنشین و روحبخش سالهای اولیه انقلاب تنفس کرده و آن جلوههای به یادماندنی از جانفشانی جوانان و حتی نوجوانان برای دفاع و حمایت از اسلام و انقلاب و کشور را به خوبی به خاطر دارد. اگرچه ما از آن سالهای پر فراز و نشیب چندین دهه فاصله گرفتهایم ولی حفظ و ارتقاء چنان روحیهای میتواند برای نسل دوم و سوم انقلاب نیز اثربخش باشد.لازم است نسل اولیهای انقلاب با تشریح و تبیین خاطرات ارزشمند آن روزهای پرحادثه به نسلهای بعدی و به فرزندان خود بیاموزند که گرایش به معنویت و تقویت مناسبات اخلاقی، چه فضای دلانگیز و پرخاطرهای را ایجاد کرده بود و مردم با چه محبت و مودتی به فکر یاری رساندن به دیگران بودند. مردم ما با چنین روحیه و نشاطی بود که توانستند با توکل به خدا با سختیها و کمبودها کنار بیایند و دشمن شروری را با شکست مواجه کنند که تمامی ابرقدرتها و قدرتهای ریز و درشت حامی وی بودند.امروز هم دقیقا به چنان روحیه و نشاط و معنویتی به شدت احتیاج داریم. امروز هم اگرچه از آن دشمن بعثی خبری نیست ولی در شرایط پیچیده و تعیینکنندهای قرار گرفتهایم که ثمره استقامت مثالزدنی ملت همانند آن روزها قطعاً تعیینکننده و اثرگذار است. مردم ما آن روزهای سخت و سرنوشتساز را به کمک یکدیگر پشتسر گذاشتند و امروز هم با الگوبرداری از فرهنگ مقاومت و پیروی از مکتب حسینی میتوانیم عقبههای سخت و سرنوشتسازی را پشتسر بگذاریم که برای ایران و حتی برای سایر ملتهای تحتستم نیز تعیینکننده است.امسال یک انتخابات را هم در پیش داریم و نگرانی اینست که مبادا این بار هم تقابل و زورآزمائی سیاسی – تبلیغاتی جای همفکری و تعامل گروهها و جناحها با یکدیگر را بگیرد و هرچه به انتخابات نزدیک میشویم، فضای سیاسی – تبلیغاتی جامعه آلوده به غرضورزیها و تقابل شود. بهرهگیری از روح مودت و محبت در جامعه میتواند اینگونه نگرانیها را برطرف کند.