يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "ايستگاه آخر زمستان رياض، بهار صنعا "

اوین نامه ی کیهان 4 شنبه 2 اردیبهشت ماه سال 1394
    يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "ايستگاه آخر زمستان رياض، بهار صنعا "
معلوم نیست چراا ینقدر که اشک تمساح برای حوثی های یمنی ریخته می شود ذره ای احساس مسئولیت مشابه برای هموطنان عرب زبان خوزستانی  ایرانی  نمی شود . زیرا که   اینان رنج فراوان ناشی از فقر وبیکاری وتبعیض در این استان جنگ زده می برند .در صورتیکه قلم بردست غیر ایرانی یادداشت روز نویس از موضع ضد عربستان  وکارشناس جنگی وکیل مدافع  حوثی های یمنی شده است . البته بدون آنکه بگوید نقش پاسداران در مسلح کردن حوثی ها و ناامن وبی ثبات کردن یمن و تهدید زمینی و آبی عربستان چیست؟ و مدعی شده  قرائن و شواهد مي گويد، جنگ يمن 28 روز پس از آغاز به نقطه پايان خود رسيده است هر چند ممکن است، متجاوز به دليل آنکه در اين جنگ ظالمانه حتي به حداقل هاي مورد نظر خود هم دست پيدا نکرده است، چند روز ديگر به اين جنگ ادامه دهد.
    
عربستان سعودي در اين جنگ يکطرفه اي که به ملت مظلوم يمن تحميل کرد، بنا داشت با استفاده از تهديد شديد و اهرم نظامي، حرکت استقلال طلبانه و اسلام خواهانه مردم يمن را دفع کند و مانع به نتيجه رسيدن اين انقلاب بشود. بر اين اساس، آل سعود نقطه محوري اين حرکت يعني «جنبش مردمي انصارالله» را در کانون فشار قرار داد و با وارد آوردن انواع تهمت ها از جمله اينکه اين جنبش بقاء حيات حرمين شريفين و دو شهر مقدس مکه و مدينه را تهديد مي نمايند، سعي کرد يک اجماع منطقه اي و اسلامي عليه انصارالله و در واقع عليه مردم مظلوم يمن شکل بدهد اما عملکرد انصارالله در طول دوره اين جنگ ظالمانه به گونه اي بود که عربستان نتوانست مجامع و توده هاي مسلمان منطقه را در اين اتهام پراکني و ائتلاف سازي با خود همراه نمايد. جنبش انصار نه در اظهارات خود، آنچنان براي عربستان خط و نشان کشيد و نه در مواجهه نظامي، سرزمين عربستان را ميدان عملياتي خود قرار داد و حال آنکه از يک سو رجزخواني در زمان جنگ امري مرسوم است و از سوي ديگر، انصارالله براي پاسخ، موشک هاي متنوعي که اسکاد بي و اسکاد سي از جمله آنها بود، در اختيار داشت و قادر بود، رياض پايتخت عربستان را در واکنش به بارها بمباران صنعا از سوي هواپيماهاي سعودي هدف حمله خود قرار دهد. همکار سربازجو شریعت نداری فراموش کرده که چگونه زیرۀب ادعای مظلوم بودن حوثی ها را زده است .چون آشکارا اعتراف کرده  که  عربستان را با پرتاب موشک های اسکادتهدید کرده است....
قرائن و شواهد مي گويند، جنگ يمن 28 روز پس از آغاز به نقطه پايان خود رسيده است هر چند ممکن است، متجاوز به دليل آنکه در اين جنگ ظالمانه حتي به حداقل هاي مورد نظر خود هم دست پيدا نکرده است، چند روز ديگر به اين جنگ ادامه دهد.
    عربستان سعودي در اين جنگ يکطرفه اي که به ملت مظلوم يمن تحميل کرد، بنا داشت با استفاده از تهديد شديد و اهرم نظامي، حرکت استقلال طلبانه و اسلام خواهانه مردم يمن را دفع کند و مانع به نتيجه رسيدن اين انقلاب بشود. بر اين اساس، آل سعود نقطه محوري اين حرکت يعني «جنبش مردمي انصارالله» را در کانون فشار قرار داد و با وارد آوردن انواع تهمت ها از جمله اينکه اين جنبش بقاء حيات حرمين شريفين و دو شهر مقدس مکه و مدينه را تهديد مي نمايند، سعي کرد يک اجماع منطقه اي و اسلامي عليه انصارالله و در واقع عليه مردم مظلوم يمن شکل بدهد اما عملکرد انصارالله در طول دوره اين جنگ ظالمانه به گونه اي بود که عربستان نتوانست مجامع و توده هاي مسلمان منطقه را در اين اتهام پراکني و ائتلاف سازي با خود همراه نمايد. جنبش انصار نه در اظهارات خود، آنچنان براي عربستان خط و نشان کشيد و نه در مواجهه نظامي، سرزمين عربستان را ميدان عملياتي خود قرار داد و حال آنکه از يک سو رجزخواني در زمان جنگ امري مرسوم است و از سوي ديگر، انصارالله براي پاسخ، موشک هاي متنوعي که اسکاد بي و اسکاد سي از جمله آنها بود، در اختيار داشت و قادر بود، رياض پايتخت عربستان را در واکنش به بارها بمباران صنعا از سوي هواپيماهاي سعودي هدف حمله خود قرار دهد. انصارالله فقط در يک نوبت براي آنکه نشان دهد توانايي ورود عملياتي به خاک عربستان را دارد به يکي از قبايل هم پيمان خود در صعده اجازه داد وارد خاک عربستان شده و نيروهاي نظامي سعودي را گوشمالي دهند. در اين اقدام دست کم 30 نفر از نيروهاي نظامي عربستان که يک سرتيپ ارتش از جمله آنها بود، کشته شدند و يک پايگاه مهم نظامي عربستان در «جازان» براي مدت يک روز در تصرف اين قبيله زيدي يمني بود. خويشتنداري انصارالله و نجابتي که در اين ميدان به خرج داد تاثير زيادي در مهار ماشين جنگي دشمن داشت.
    انصارالله در اين جنگ از نظر تاکتيک و راهبرد نظامي کار موثري انجام داد و از اين رو عربستان نه تنها، اين جنگ را با دستان خالي ترک مي کند بلکه در شرايطي به توقف جنگ - که براي آبروداري آن را آتش بس نام مي نهد- تن مي دهد که در حين جنگ بر ميزان قدرت انصارالله افزوده شده است. اين آمار به خوبي نتيجه جنگ را نشان مي دهند: تا پيش از جنگ ظالمانه عربستان، ائتلاف جنبش انصارالله، 11 استان شمالي يمن که مجموعاً 153718 کيلومتر مساحت يمن يعني کمي بيشتر از 29 درصد خاک و حدود 18/2 ميليون نفر جمعيت يعني کمي بيشتر از 79 درصد جمعيت يمن تشکيل مي دهند، در اختيار داشت. چهار هفته پس از آغاز جنگ و هم اينک 256863 کيلومتر مربع از خاک- بيش از 48 درصد- و حدود 22 ميليون نفر از جمعيت- يعني بيش از 95 درصد جمعيت- يمن را در اختيار دارد. اين در حالي است که پيش از جنگ جنبش انصارالله هيچ علاقه اي به حرکت به سمت جنوب نداشت ولي جنگ و ضرورت ايجاد خط دفاعي در سواحل خليج عدن سبب الحاق 7 استان لحج، ضالع، ابين، بيضاء، شبوه، عدن و مارب به منطقه شمالي گرديد.
    چهار هفته بمباران هوايي نتوانست آسيبي به انسجام انصار و نيروهاي وفادار به آن بزند و به هيچ جنبش اعتراضي مردمي عليه انصارالله منجر نشد ولي نيروهاي وفادار به عربستان را با بحران هويت، انسجام و کارآمدي مواجه کرد. عمليات رژيم عربستان، حزب شبه اخواني اصلاح را که نفوذ قابل توجهي در ميان مردم داشت و وابسته ترين جريان يمني به رژيم آل سعود به حساب مي آمد به انزوا برد، «تعز» پايتخت جريان اخواني- وهابي از سيطره اين حزب خارج شد و مارب دومين شهر فعاليت اين حزب هم عملااز سيطره آنان درآمد. عمليات هوايي رژيم سعودي سبب تثبيت صنعا و عدن در دست انصارالله گرديد. اين در حالي است که با سيطره انصار بر لحج، عدن، ابين و شبوه و حضور تله اي و ناپيوسته انصار در بخش هايي از سواحل المهره و حضرموت، بخش اعظم ساحل بسيار طولاني خليج عدن در سيطره انصارالله و ارتش يمن که متحد انصار مي باشد قرار گرفته است. در واقع هم اينک به برکت! چهار هفته عمليات ظالمانه سعودي سواحل يمن در اختيار انصارالله و متحدان آن قرار دارد.
    و در واقع هم اينک 18 استان از 20 استان يمن شامل پايتخت هاي تاريخي آن- يعني تعز، صنعا، عدن و صعده- در اختيار ائتلاف انصار مي باشد و اين در حالي است که از دو استان ديگر، استان المهره نيز در اختيار قبايل آن است و از تصرف القاعده و نيروهاي شبه نظامي منصور هادي و ميليشياي اصلاح مصون مانده است.
    عربستان در اين جنگ از پشتيباني پيوسته ارتش آمريکا در ابعاد تامين تسليحاتي، آموزش، مخابرات، اطلاعات حساس و کمک رساني به هواپيماها حين عمليات برخوردار بود که مقامات نظامي و غيرنظامي آمريکايي کم و بيش به آن اذعان کردند. بر اين اساس آمريکايي ها هر چه در توان داشتند براي جلوگيري از شکست عربستان پاي کار آوردند و به اين ترتيب در جزء جزء جناياتي که عليه مردم مظلوم يمن اعمال شد، شريک هستند و بايد پاسخگو باشند. آمريکايي ها به خوبي مي دانند که يمني ها راه انتقام را بلدند و لذا از همين امروز نيروهاي نظامي و غيرنظامي آمريکايي در حين تردد در اين منطقه بايد در انتظار ضربه يمني ها باشند. انتقام يمني ها قطعا از مقياس حدود سه هزار شهيدي که داده اند، فراتر خواهد رفت اما در عين حال با توجه به تجربه شکست آمريکايي ها در چنين جنگ هايي، موافقت آنان با ورود متحد خود به جنگي با اين نتايج بسيار بعيد به نظر مي رسد. از اين رو مي توان صحت اين عبارت سرفرمانده نظامي آمريکا در منطقه را پذيرفت که گفت من از طريق رسانه ها از آغاز جنگ عربستان عليه يمن مطلع شده ام.

    اما اين موضوع چيزي را از مسئوليت آمريکا در اين جنگ کم نمي کند چرا که سوخت هواپيماها و بمب هاي ويژه اي که هواپيماهاي ارتش اجاره اي سعودي حمل مي کردند، مستقيما در آسمان يمن از هواپيماهاي آمريکايي به هواپيماهاي سعودي منتقل مي شدند.
    نتيجه اين جنگ تاثير عميقي در منطقه ما برجاي مي گذارد. عربستان از هم اکنون يک دشمن جدي را در کنار مرزهاي خود دارد و از امروز هر اقدام اين دشمن عليه سعودي از نظر اخلاقي و حتي از منظر حقوق بين الملل- عمليات مقابله به مثل- موجه مي باشد اين موضوعي است که رژيم آل سعود براي غلبه بر آن بايد هزينه سياسي و امنيتي زيادي را بپردازد. رژيم آل سعود منطقا نمي تواند به اين زودي در منطقه اي که شکست خورده است، بار ديگر وارد عمليات شود. بنابراين انصارالله يک دوره زماني فرصت دارد تا بدون دغدغه بر ميزان توانمندي هاي دفاعي و هجومي خود بيفزايد از سوي ديگر از آنجا که براي اروپا هيچ چيز به اندازه منافع اقتصادي اهميت ندارد، تلاش خواهد کرد تا راهي براي نزديک شدن به جنبش پرقدرت انصارالله پيدا کند و از امنيت آبراه درياي سرخ و سواحل خليج عدن مطمئن گردد. اين موضوع تا حد زيادي شرايط را براي آل سعود دشوار مي کند چرا که به ميزان توجه به اهميت رابطه با جنبش انصارالله، از اقتدار و اعتبار آل سعود کاسته مي شود و حال آنکه عربستان دست به جنگ زد تا به خيال خود، نمايي از مطلقه بودن اقتدار خود در اين منطقه را به نمايش بگذارد. در همين هفته گذشته يک مقام ديپلماتيک عربستان در گفتگو با يک ديپلمات ايراني، با صراحت گفت حاضريم افغانستان را کاملابه شما واگذار کنيم به شرط آنکه شما به ما کمک کنيد تا بر مشکل يمن فايق آئيم و البته طرف ايراني در پاسخ گفته بود: «نه شما اجازه داريد از طرف ملت افغانستان تصميمي بگيريد و نه ما اجازه داريم از طرف ملت يمن تصميمي بگيريم». جنگ به پايان خود نزديک شده و حال آنکه عربستان از سيطره بر يمن دورتر شده است.

    اما انصارالله هم اينک بايد به کمک مردم يمن و با تشريک مساعي همه گروههاي يمني يک نظام سياسي مردم سالار براساس آموزه ها و ارزش هاي اسلامي بنا کند. يمني ها ثابت کرده اند که پاي کار انقلاب خود مي مانند اما اين همه، يمن را بي نياز از قانون اساسي و چارچوب هاي قانوني نمي کند و لذا يمن بايد همچنانکه در بعد امنيتي به توانمندي مناسبي رسيده است در بعد سياسي هم صاحب يک نظام مقتدر باشد. اين چنين نظامي مي تواند در ميان کشورهاي عربي و اسلامي به يک الگوي خوب تبديل شود.
سعدالله زارعي